yek_roman | Unsorted

Telegram-канал yek_roman - یک رمان؛ حآمیِ نویسندگان

3833

┃ ◥تنها کانال رسمی مجموعه یک‌رمان◤ ┫ انجمن برتر یک‌رمان؛ حآمیِ درجه یک نویسندگان ┫ مرجع معرفی بهترین رمان‌ها ┫آدرس انجمن forum.1roman.ir ┃◢ ‌ راه ارتباطی @NAST2L ‌ ‌◣

Subscribe to a channel

یک رمان؛ حآمیِ نویسندگان

☀️ به نام ایزد یکتا

⭕غلط ننویسیم

📄 ید طولا

✏️در عربی طولا (طولی) افعل تفضیل است. «ید طولا» به معنی «دست بلند» است و ترکیب «ید طولا داشتن» به مجاز در معنی «توانمند بودن یا مهارت داشتن» به کار می‌رود. برخی به اشتباه در گفتار و گاهی در نوشتار آن را به صورت «ید طولانی» به کار می‌برند.

یقین قطعی
یقین به معنی «حتمی و قطعی» است. بنابراین با ذکر آن نیازی به آوردن «حتمی و قطعی» نیست:

نمونه غیر معیار: یقین قطعی است که من مرتکب این کار نشده‌ام.
نمونه معیار: یقین است که من مرتکب این کار نشده‌ام.

✏️برگرفته از کتاب «فرهنگ درست نویسی سخن» نوشته استاد حسن انوری

📚 پارسی سخن بگوییم، زیبا بنویسیم.

Читать полностью…

یک رمان؛ حآمیِ نویسندگان

🎧 ֹ ִ #عرفان_طهماسبی ִ ֹ ★ ִ
یه دل خسته، یه بغض سنگین، و شعرایی که درد رو زمزمه می‌کنن. خورشید دور، سایه‌ها نزدیک، و عشق… شاید یه خاطره‌ی محو🌙🖤

‌(  𝐘𝐄𝐊 𝐑𝐎𝐌𝐀𝐍  )

Читать полностью…

یک رمان؛ حآمیِ نویسندگان

#فاطمه_آماده #واله
🍂🧱🪹🕯

Читать полностью…

یک رمان؛ حآمیِ نویسندگان

آهنگای آلن واکر وایب یه شب تاریکِ ستاره‌ای رو میدن، توی جاده با ماشینی و نم‌نم بارون کاری کرده بوی خاک نم‌خورده داخل ماشین رو پر کنه. حتی توی تاریکی شب، درختا اون رنگ سبز تیره‌اشون رو حفظ کردن و همینجوری کنار جاده به صف ایستادن. پشت فرمون نشستی، فقط خودتی و اونی که بیشتر از همه دوستش داری. آنقدر خنکی هوا حال خوب کنه که نمیتونی دست از نفس عمیق کشیدن برداری، انگار ریه‌هات به اندازه‌ای که باید، پر از هوای نیمه‌شب نمیشن...🌌💛🌙🐋✨
#loona
#دلنوشته

Читать полностью…

یک رمان؛ حآمیِ نویسندگان

قانون سه‌گانه در توصیف

اگه می‌خوای چیزی رو توصیف کنی، بیشتر از سه جزئیات مهم نگه ندار. این باعث می‌شه توصیف‌ها قوی‌تر و ماندگارتر بشن:
اشتباه: لباسش کهنه، خاکی، پر از لکه، چروکیده و بوی بدی داشت.
درست: لباسش کهنه بود، بوی تعفن می‌داد و رویش لکه‌های خون خشک‌شده دیده می‌شد.

‌(  𝐘𝐄𝐊 𝐑𝐎𝐌𝐀𝐍  )

Читать полностью…

یک رمان؛ حآمیِ نویسندگان

می‌دونستین امروز قراره اون طرف بترکه؟ ☕️ ‌ֶָ֢🥯

Читать полностью…

یک رمان؛ حآمیِ نویسندگان

نویسندگی یعنی خلق دنیاهایی که شاید خودت هم دلت بخواهد در آن‌ها زندگی کنی.‧⋅𓂃

Читать полностью…

یک رمان؛ حآمیِ نویسندگان

‌(  𝐘𝐄𝐊 𝐑𝐎𝐌𝐀𝐍  )

اگه یه روز از خواب بیدار بشی و ببینی توی یه داستان گیر افتادی، ترجیح می‌دی شخصیت مثبت باشی یا منفی؟⌯ ໋‌𓈒۫🎭 ‌⬞

Читать полностью…

یک رمان؛ حآمیِ نویسندگان

             ┑ 🪼 #معرفی_کتاب
             ┊ 🪁 نام کتاب‌: #پرنده_به_پرنده
             ┊ 🫐 نویسنده: #آن_لاموت
             ┙ 💙 درباره کتاب ╼╾╼╭

"پرنده به پرنده" کتابی فوق‌العاده توسط آن لاموت است که به نویسندگان تازه‌کار و حتی کسانی که تجربه بیشتری دارند، الهام می‌دهد. این کتاب پر از نکات عملی و مفید است که لاموت با لحنی دلنشین و داستانی روایت می‌کند. او از تجربه‌های شخصی خود در زندگی و نوشتن استفاده می‌کند تا به خوانندگان نشان دهد که چگونه با تمرین، پشتکار و حتی پذیرش شکست‌ها می‌توانند در نویسندگی پیشرفت کنند. از همه جالب‌تر اینکه کتاب، فراتر از صرفاً راهنمایی‌های نویسندگی، نگاهی به فلسفه زندگی و رویکردهای مثبت به چالش‌ها نیز دارد.

اگر به دنبال تقویت مهارت‌های نویسندگی خود هستید یا به الهام‌بخشی نیاز دارید، "پرنده به پرنده" می‌تواند گزینه‌ای عالی باشد.


‌(  𝐘𝐄𝐊 𝐑𝐎𝐌𝐀𝐍  )

Читать полностью…

یک رمان؛ حآمیِ نویسندگان

نویسنده بودن یعنی تبدیل افکار خاموش به کلماتی که جهان را تکان می‌دهند. 𓈒 ࣪ 𖥻۫ ‌ ୭ ׅ ‌۟ ָ ✍️

Читать полностью…

یک رمان؛ حآمیِ نویسندگان

نیاز داشتم این رو بشنوم. 🐚
...
شاید کسی نیاز داشته باشه اینو بشنوه
𓏲‌୨

Читать полностью…

یک رمان؛ حآمیِ نویسندگان

فاضل نظری: کمر خم کرد هرکس برد بار عشق را بر دوش
«جوان» شد پیر، «گل» شد سربه زانو، «بید» شد مجنون.

Читать полностью…

یک رمان؛ حآمیِ نویسندگان

شهر گربه‌ها: می‌خواستم تمام این زباله‌ها، این تکه‌پاره‌های زندگی را جمع کنم، داخل کشویی بگذارم و درش را ببندم یا آتشش بزنم و تماشا کنم که چطور دود می‌شود و به هوا می‌رود.

Читать полностью…

یک رمان؛ حآمیِ نویسندگان

پایان‌های قوی، پایان‌های بسته نیستن!

یکی از اشتباهات رایج اینه که نویسنده فکر کنه باید همه چیز رو توضیح بده. درحالی‌که پایان‌های به‌یادماندنی همیشه یه چیزی برای فکر کردن باقی می‌ذارن. پایان باز، اگه درست نوشته بشه، می‌تونه تأثیرگذارتر باشه.

‌(  𝐘𝐄𝐊 𝐑𝐎𝐌𝐀𝐍  )

Читать полностью…

یک رمان؛ حآمیِ نویسندگان

بریم که با بیشترین تخفیف امسال قراره طوفان به پا کنیم😎

📣 شرایط طرح 📣
🔴 تخفیف 22% ویژه کتاب‌های ایرانی
🟣 گیفت برای سفارشات بیش از 250 هزارتومان
🟡 تاریخ طرح 1 تا 3 اسفند

به دلیل محدود بودن تعدادی از کتاب‌ها اولویت با واریزه بچه‌ها🥰✋🏻

Читать полностью…

یک رمان؛ حآمیِ نویسندگان

داستان‌ها جایی شروع می‌شوند که زبان از گفتن بازمی‌ماند. 𓈒 ࣪ 𖥻۫ ‌ ୭ ׅ ‌۟ ָ 🌙

Читать полностью…

یک رمان؛ حآمیِ نویسندگان

‌(  𝐘𝐄𝐊 𝐑𝐎𝐌𝐀𝐍  )

Читать полностью…

یک رمان؛ حآمیِ نویسندگان

بید بی‌مجنونم! در میان ساعت شکسته‌ام گم شده‌ام، در این بی زمانی رهگذری پیدایش نمی‌شود دستانم را بگیرد و با لبخند از میان اوراق خط خورده به پایان جملات برساندم.
بید از دست رفته من، احساساتم می‌گویند به اختتام نزدیکم، به آخرین برگ از کتاب دوست داشتنیم همانجا که به دروغ نوشته «به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقیست»؛ به آن لحمه که روحم، که نوشته‌هایم شبیه طفل گریه می‌کنند و پا بر زمین می‌کوبند تا کسی آغوش برایشان باز کند، کسی به درک کلماتشان بنشیند و از پس ناامیدی امید شود، کسی محبت برایشان خرج کند،کسی که شبیه تو نباشد.
در عوض بید مجنون باشد!

#فاطمه_محمدی_اصل ✨🌿

Читать полностью…

یک رمان؛ حآمیِ نویسندگان

من فقط کمی از این دنیای بزرگ میخوام...
کمی روشنایی برای فردایی که هنوز نرسیده، کمی تاریکی برای روزایی که قلبم خالی از آرامش میشه، کمی بلندپروازی برای زمان‌هایی زیر زمین دفن شدم، کمی امید برای ساختن دنیایی بهتر، کمی پشتکار برای گذر از این جاده‌ی ناهموار، کمی کاغد برای این چکه‌های خونِ جوهری رنگم و کمی آبی برای نگه‌داشتن تیکه‌ای از بلندترین آسمون‌ها و عمیق‌ترین اقیانوس‌ها...
من فقط تیکه کمی از این دنیا میخوام🩵🌊🥀🗻⛲️⛓🩹🪄

#دلنوشته
#loona

Читать полностью…

یک رمان؛ حآمیِ نویسندگان

جالب است!
من از غم‌ و دلتنگی‌هایی که شامگاه بی‌خبر با چاقویی دسته نقره‌ای پیدایشان می‌شوند خوب می‌نویسم.
از عشق و محبت‌ها با هر رنگی که بخواهی نقاشی می‌کشم؛ اما زبانم، این زبان لعنتی حتی نمی‌تواند بگوید در دل و مغز چه می‌گذرد... .
همین درد توانسته نقاش و نویسندگان بی‌شماری را درک نشدنی در تنهایی‌هایشان دفن کند!

#فاطمه_محمدی_اصل ✨🌿

༆@atrixma⟅⍣࿐

Читать полностью…

یک رمان؛ حآمیِ نویسندگان

🎧 ֹ ִ #علی_عظیمی ִ ֹ ★ ִ
2:00 : سکوت می‌کنم تا خود موزیک از خودش حرف بزنه...

‌(  𝐘𝐄𝐊 𝐑𝐎𝐌𝐀𝐍  )

Читать полностью…

یک رمان؛ حآمیِ نویسندگان

جمله‌های کوتاه = تنش بیشتر

وقتی می‌خوای هیجان یا استرس ایجاد کنی، از جملات کوتاه‌تر استفاده کن:
❌ اشتباه: او به سرعت دوید، درحالی‌که صدای پاهای کسی را پشت سرش می‌شنید و قلبش تندتر از همیشه می‌زد.
✅ درست: دوید. سایه‌ای پشت سرش حرکت کرد. قلبش کوبید. تندتر. تندتر.

‌(  𝐘𝐄𝐊 𝐑𝐎𝐌𝐀𝐍  )

Читать полностью…

یک رمان؛ حآمیِ نویسندگان

‌       پرنده به پرنده

یک نویسنده همواره می‌کوشد خود بخشی از راه‌حل باشد، می‌کوشد چیزکی از زندگی بفهمد و آن را انتقال دهد.

به‌طور کلی، نوشتن رمان‌های یأس‌زده و ناامید هیچ معنایی ندارد. ما همه‌مان می‌دانیم که خواهیم مُرد؛ این چندان مهم نیست. مهم آن است که در مواجهه با این واقعیت چه نوع آدمی هستیم.

وقتی پیش خودت فکر کنی که خدا درست از همان آدم‌هایی متنفر است که تو هستی، می‌توانی با خیال راحت بدانی که خدا را نه آن‌چنان که هست بلکه مطابق تمثال خودت آفریده‌ای

اگر می‌خواهید دربارهٔ مردم یاد بگیرید باید از خود مردم یاد بگیرید، نه از آنچه خوانده‌اید. خوانده‌های شما باید مؤید چیزهایی باشند که در جهان واقعی مشاهده کرده‌اید

Читать полностью…

یک رمان؛ حآمیِ نویسندگان

سروش صحت: من اون تنهایی‌ای رو دوست دارم که برم توی اتاق خودم، کتاب بخونم، کار انجام بدم، تو دنیای خودم باشم ولی بدونم که اون بیرون، خانواده‌م، دوستام و آدم هایی که دوستشون دارم، توی هال نشستن.

Читать полностью…

یک رمان؛ حآمیِ نویسندگان

🎧 ֹ ִ #حسن_گلنراقی ִ ֹ ★ ִ
مرا ببوس رد عشقی نوستالژیک را دارد که در موزیک جاودانه شده. مثل آخرین نگاه یک عاشق قبل از سفر بی‌بازگشت است. غمی سنگین که در دل شب می‌پیچد و وداعی تلخ را زمزمه می‌کند.

‌(  𝐘𝐄𝐊 𝐑𝐎𝐌𝐀𝐍  )

Читать полностью…

یک رمان؛ حآمیِ نویسندگان

نیکی فیروزکوهی: همه ی زخم‌ها یک روز خوب می‌‌شوند. 
بعضی‌‌ها زود‌تر، بی‌‌درد‌تر، بی‌ هیچ ردّی از بین می‌‌روند. یک روز صبح که لباس می‌‌پوشی متوجه می‌‌شوی اثری از آن نیست. 
متوجه می‌‌شوی خیلی‌ وقت است به آن فکر نکرده‌ای. یکروز دیگر آنجا نیست. 
بعضی‌ زخم‌ها عمیق ترند. ملتهبند. درد دارند. با هر لمسِ بی‌ هوا، سوزشی از زبری روی زخم شروع می‌‌شود، ریشه می‌‌زند به اعصاب دستانت، به اعصابِ زانوانت، به شقیقه‌ها، به ماهیچه‌های قلبت، به چشمانت، به کیسه‌های اشکی گوشه‌ی چشمانت. شب ها، به پهلوی راست می‌‌خوابی‌ و مواظبی زخمت سر باز نکند. روز‌ها روی آن را خوب می‌‌پوشانی. دلت نمی‌خواهد کسی‌ زخمت را ببیند. دلت نمی‌خواهد کسی‌ چیزی بپرسد. می‌‌دانی آنجاست، ولی‌ با همه درد و سوزشش دلت می‌خواهد فراموشش کنی‌. 
یکروز صبح که لباس می‌‌پوشی متوجه می‌‌شوی از زخم‌هایت تنها خط‌های کج و معوج صورتی رنگی‌ مانده و از درد‌هایت یک یادآوری محو از حسی که مدت‌ها گریبان گیرت بود و حالا دیگر نیست. دیگر نیازی به پنهان کردن هیچ چیزی نداری. از خانه بیرون می‌زنی‌. نفسی تازه میکنی‌. دیگر از خودت و زخم‌هایت نمی‌‌ترسی‌. از آدم‌هایی‌ که زخمی ات می‌‌کنند نمی‌‌ترسی‌. می‌دانی که همه ی زخم‌ها دیر یا زود خوب می‌‌شوند.... 
حتی آنهایی که از عزیزترین‌هایت خورده‌ای.

Читать полностью…

یک رمان؛ حآمیِ نویسندگان

آموزش نکات رایج ویراستاری:

...گی، نه *...ه‌گی!

واژه‌های فارسیِ پایان‌یافته به واکۀ e (در خط، «ه») در پیوند با پسوند «ـ‌‌ی» به‌صورت «...گی» نوشته می‌شوند، نه «...‌ه‌گی»:
خانوادگی، نه *خانواده‌گی؛
رانندگی، نه *راننده‌گی؛
همیشگی، نه *همیشه‌گی.
واژه‌های عربی یا آن‌ها که بخش پایانی‌شان عربی باشند نیز همچنین:
بی‌علاقگی، نه *بی‌علاقه‌گی؛
بی‌ملاحظگی، نه *بی‌ملاحظه‌گی؛
جملگی، نه *جمله‌گی؛
ذِلّگی، نه *ذِلّه‌گی؛
روزمرّگی، نه *روزمره‌گی؛
عُمدگی، نه *عُمده‌گی؛
غریبگی، نه *غریبه‌گی؛
فوق‌العادگی، نه *فوق‌العاده‌گی؛
قلعگی (= «ساکن قلعه»)، نه *قلعه‌گی؛
نشئگی، نه *نشئه‌گی.
ببینید: ۳ اسم با «ـ‌گی»، مابقی با «ـ‌ای»!.
#املا_رسم‌الخط

Читать полностью…

یک رمان؛ حآمیِ نویسندگان

🎧 ֹ ִ #چارتار ִ ֹ ★ ִ
یک آهنگ با فضای لطیف و دلنشین که از دلتنگی و عشق ناتمام سخن می‌گوید. شعر لحظاتی را به تصویر می‌کشد که از فاصله‌ها، سکوت و خاطرات عاشقانه حرف می‌زند. با صدای خاطره انگیر چارتار 🤍✨

‌(  𝐘𝐄𝐊 𝐑𝐎𝐌𝐀𝐍  )

Читать полностью…

یک رمان؛ حآمیِ نویسندگان

بهترین دیالوگ‌ها، آن‌هایی هستند که وقتی کتاب را می‌بندی، هنوز در ذهنت زمزمه می‌شوند.‧⋅𓂃 ✨

Читать полностью…

یک رمان؛ حآمیِ نویسندگان

فردا یا پس فردا فعالیت رو شروع می‌کنم.
ممکنه کم جون باشه اما ساکتی اینجا اذیتم می‌کنه و درست نیست...اگر درخواستی دارین زیر همین پست بگید توی برنامه قرارش بدم.

Читать полностью…
Subscribe to a channel