┃ ◥تنها کانال رسمی مجموعه یکرمان◤ ┫ انجمن برتر یکرمان؛ حآمیِ درجه یک نویسندگان ┫ مرجع معرفی بهترین رمانها ┫آدرس انجمن forum.1roman.ir ┃◢ راه ارتباطی @NAST2L ◣
✦ مترجمی:
🥇|- یکی از اولین کاراش تو حوزهی ترجمه، «توان بردگان»ه؛ ترجمهی شعرای لئونارد کوهن.
🥈|- بعد رفت سراغ «سراشیب شرق»، مجموعهای از شعرهای اکتاویو پاز درباره هند، که با پیام یزدانجو ترجمهش کرد.
🏆|- یه ترجمهی خاص هم داره از «گیتا: کتاب فرزانگی»؛ یکی از مهمترین متون عرفانی هندی که محور اصلیش گفتوگوهای آرجونا و کریشناست.
رمان «درخت خون» 🏹
رمانی که با نثری قاجاری و مسجع، داستان جمالالدین نقاش رو روایت میکنه؛ هنرمندی منزوی و گمنام در دورهی ناصری، که در کشمکش میان رویای جاودانه شدن و عزلتنشینی خودخواسته گرفتار شده.
رمان در سه فصل و از سه زاویهی دید مختلف روایت میشه: اولشخص، سومشخص و دومشخص خطاب به خود. این ساختار روایی، همراه با زبان آهنگین و آراسته به آرایههای ادبی، فضای داستانی خاصی رو ایجاد کرده که یادآور آثار صادق هدایت و صادق چوبک هست.
درخت خون، با ارجاعات متعدد به باورهای عامیانه و آدابورسوم دورهی قاجار، و همچنین با نگاهی واقعگرایانه به تاریخ، خواننده رو با روایتی متفاوت از عشق و خیانت، زندگی و مرگ مواجه میکنه.
اگر به رمانهای تاریخی با نثر فاخر و ساختار روایی خاص علاقهمندید، «درخت خون» میتونه انتخاب مناسبی باشه.
بریم برای معرفی نویسنده -͟͟͞☆
«اما یاد گرفتم که باطن را بر ظاهر ترجیح دهم و کشف را بر نقش ارجح دانم...»
من این مدت خیلی درخواست تبلیغ دریافت کردم.
┑ 🪼 #معرفی_کتاب
┊ 🐗 نام کتاب: #مجمع_الوحوش
┊ 🦢 نویسنده: #عطیه_عطارزاده
┙ 🦥 درباره کتاب ╼╾╼╭
کتاب «مجمع الوحوش» رمانی است تاریخیـتخیلی از عطیه عطارزاده که به روایت شکلگیری اولین باغوحش مدرن ایران در دوران ناصرالدینشاه میپردازد. این باغوحش، که با الگوبرداری از باغوحش پاریس ساخته شده، در بستر قحطی بزرگ و جنگ جهانی اول، به مکانی نمادین از بحرانها و تناقضات دوران قاجار بدل میشود. شخصیت اصلی داستان، اسحاق، نگهبان باغوحش است که در میان بیماری، مرگ، قحطی و فروریختن ساختارهای جامعه، تلاش میکند جان حیوانات را نجات دهد. ویژگیهای برجسته این اثر:
1. روایت تاریخی با رویکردی اسطورهگون و شاعرانه.
2. شخصیتپردازی دقیق با محوریت انسان و حیوان.
3. نگاهی منتقدانه به تاریخ، قدرت و بحرانهای اجتماعی.
4. زبان تصویری و روایت چندلایه.
شما و همهٔ آدمهایی که دوستشان دارید، روزی خواهید مرد. پس از مرگ شما، فقط گروه کوچکی از افراد، مدتی بسیار کوتاه، از شما و کارها و حرفهایتان یاد میکنند. این حقیقت تلخ زندگی است. افکار و کارهای شما، چیزی بهجز فراری ماهرانه از این حقیقت نیست. ما مثل ذرات گردوخاکی هستیم که روی توپ آبیرنگ وسط کهکشانی بینهایت، پرسه میزنیم. تصور میکنیم مهم هستیم. برای خودمان هدف اختراع میکنیم، ولی هیچی نیستیم. از قهوهٔ لعنتیتان لذت ببرید.
همهچیز به فنا رفته – مارک منسونЧитать полностью…
🚏 راهنمای نمایشگاه کتاب 1404:
★ کی شروع میشه؟
هفدهم اردیبهشت ماه، چهارشنبهی این هفته
★ چند روز برقراره؟
تا بیست و هفتم اردیبهشتماه که میشه یازده روز
★ ساعت بازدید چطوریه؟
از ساعت ده صبح تا هشت شب پذیرای بازدیدکنندگان هستن
★ پنجشنبه و جمعه تعطیله؟
نه، اتفاقا شلوغتر از روزهای هفتهست و معمولا یک ساعت به ساعت کاریشون اضافه میشه
★ کجا برگزار میشه؟
مصلای امام خمینی تهران
★ چطوری برم؟
نمایشگاه کتاب بین ایستگاه متروی مصلی و شهید بهشتی قرار داره، تو ایستگاه پیاده بشی، با یک ربع پیادهروی میرسی.
حالا مستقیم برو شبستان اصلی و خوش بگذره!
★ بن تخفیف میدن؟
نه، یارانه اعتباری فقط برای خرید کتاب از سایت قابل استفادهست، نه تو نمایشگاه حضوری؛ ولی ناشران رو کتابهاشون قطعا تخفیف میذارن.
★ این یارانه اعتباری سایت چقدره؟
اگر دانشجو باشی، خودشون از روی کد ملیت میفهمن و بهت چهل درصد تخفیف میدن، تا سقف هزار تومان. پست این کتابها هم رایگانئه.
★ تخفیف رو از کجا دریافت کنم؟
برو به سایت https://book.icfi.ir و از اون بالا بخش راهنمای کاربران رو بخون.
★ با خودم چی ببرم؟
اونجا آب و خوراکی هست، فقط پول همراهت ببر و حواست باشد کفش راحت بپوشی چون قراره چند ساعت راه بری. یک کولهپشتی هم برای کتابهایی که میخری میتونی ببری.
( 𝐘𝐄𝐊 𝐑𝐎𝐌𝐀𝐍 )
از اونجایی که داریم به روز ابرقهرمانها نزدیک میشیم، بیاید بگید قهرمان موردعلاقهتون تو دنیای رمان و داستانها کیه؟!🦸🏻
Читать полностью…✧ هنر خلق شرارت: بررسی شخصیتهای شرور در داستاننویسی با نگاهی به رویکرد پیکسار
•|🧯نقش ویلن به عنوان آینه قهرمان:
یکی از کارای باحالی که پیکسار تو ساختن آدم بدا میکنه اینه که ازشون به عنوان یه جور آینه استفاده میکنه. اینا نشون میدن که اگه قهرمان داستان نتونه رو نقطه ضعفهاش غلبه کنه یا یه راه اشتباه رو بره، ممکنه به چه سرنوشتی دچار بشه. مثلاً "استینکی پیت" و "لاتسو" تو "داستان اسباببازی ۲ و ۳" اسباببازیهای طرد شدهای هستن که نشون میدن اگه "وودی" و "باز" نتونن راهی برای زندگی بدون صاحبشون پیدا کنن، چه بلایی سرشون میاد. نمونههای دیگه این ارتباط رو میتونین تو تقابل "آقای شگفتانگیز" و "سندرم"، "گوستو" و "ایگو"، "وال-ئی" و "آوتو" ببینین.
˚. ֹ ꒰ ✎
•|🩸چالشهای رایج در خلق شخصیتهای شرور و راهکارهای غلبه بر آنها:
یکی از اشتباهات نویسندهها اینه که آدم بدای تکبعدی و بیروح میسازن. درسته که آدم بد رو با کارای بدش میشناسن، ولی خود این آدما هم یه جورایی آدمیزادن و گذشته، انگیزه، ترس و نقطه ضعف خودشون رو دارن. نشون دادن این جنبههای انسانی نه تنها باعث میشه آدم باورشون کنه، بلکه میتونه یه ترس واقعی تو دل مخاطب بندازه، چون با خودش فکر میکنه که اگه خودش هم تو شرایط مشابه قرار بگیره، ممکنه همین راه رو بره.
˚. ֹ ꒰ ✎
•|🖍نکات کلیدی در خلق شخصیتهای شرور باورپذیر
◍ شخصیت شرور رو قهرمان داستان خودش بدونید
فهمیدن هدفها، انگیزهها، طرز فکر و گذشته آدم بد همونقدر مهمه که پرداختن به این چیزا در مورد قهرمان داستان.
فقط بد بودن کافی نیست. باید دقیقاً بررسی کنین که چرا و چطوری آدم بد به هدفش میرسه.
فهمیدن دقیق خواستهها، دلیلها و انگیزههای آدم بد، باعث میشه باورپذیرتر بشه.
نشون دادن نقطه ضعفها، ترسها و حتی لحظههای کوچیک مهربونی تو آدم بد میتونه اونو خیلی ترسناکتر و پیچیدهتر نشون بده.
آدم بد باید مشخصاً قهرمان داستان رو هدف قرار بده تا حس ترس و خطر رو به مخاطب منتقل کنه.
نشون دادن رابطه بین قهرمان و آدم بد و تاثیری که کارای آدم بد رو زندگی قهرمان میذاره، به عمق دادن به هر دو شخصیت کمک میکنه.
لذت خلق شخصیت شرور و محبوب || #آموزش_نویسندگی
یکی از جذابترین بخشهای خلق شخصیت با پلات توییست قوی، خلق شخصیتهای چندلایه است.
مثل شخصیتی که خواننده از ابتدای شروع بهش اعتماد داشته باشن و یهمرور زمان متوجه غیرقابل اعتماد بودن اون بشه.
گاهی هم هنر اصلی نویسنده جایی مشخص میشه که حتی با وجود چنین حقیقت واضحی، مخاطب بتونه شخصیت رو محبوب و دوست داشتنی نگه داره.
جالب نیست؟
( 𝐘𝐄𝐊 𝐑𝐎𝐌𝐀𝐍 )
پست امشب از جالبانگیزترینهاست و برای خلق شخصیت موردعلاقه داستانم هم بسیار کمک کننده بود، پس قطعا مورد پسند شما هم قرار میگیره
با ما باشید ⭐️🫵
✧ بنویس بدون اینکه بنویسی || #تمرین_نویسندگی
یکی از بخشهای موردعلاقه تو نویسندگی قطعا میتونه این مورد باشه و احتمالا باید واقعا نویسنده باشی تا بتونی انجامش بدی!
> این بار تو، خودت رو به چالش بکش.
~' بنویس "رفت" بدون اینکه بنویسی "رفت".
⌯ در فیلمنامه پدرخوانده نوشته ماریو پوزو و فرانسیس فورد کاپولا، نوه دن کورلئونه، جانی، به پدرخوانده میگوید که برای نقش اول یک فیلم هالیوودی به کارگردانی آقای ولتز انتخاب نشده است.
دن کورلئونه: نگران نباش. من این یارو ولتز رو تا سر حد مرگ میترسونم و کاری میکنم که کنار سر بریده شده اسب ششصد هزار دلاریش، خارطوم، پاشه. این بهش کمک میکنه تا در تصمیم گیری واسه نقش اول فیلمش تجدید نظر کنه.جدای از این حقیقت که این دیالوگ بسیار ضعیف است، توضیح زیاد از حد میدهد و غیرطبیعی هم به نظر میرسد و همچنین اگر نامحرمی این سخنان را بشنود، حتما برای صاحب دیالوگ گران تمام خواهد شد. بنابراین دون کورلئونه اینگونه پاسخ میدهد:
دن کورلئونه: پیشنهادی بهش میدم که نتونه رد کنه.
( 𝐘𝐄𝐊 𝐑𝐎𝐌𝐀𝐍 )
اگر میتونستی کدوم نویسنده رو میکشیدی به زمان حال که توی این دوره کتاب بنویسه؟ ⌯ ׅ ໋ 𓈒۫ ⌛️ ໋ׅ≀ ⬞
'.⊹ چند غلط املایی رایج || #ویراستاری
خاستگاری❌ خواستگاری✅
خاهش❌ خواهش✅
وظعیت❌ وضعیت✅
ناگریز❌ ناگزیر✅
معهذا❌ مع هذا✅
فجیح❌ فجیع✅
معظَل❌ معضَل✅
مسعول❌ مسئول✅
تلفون❌ تلفن✅
بزار ❌ بذار ✅
گزاشت ❌ گذاشت ✅
( 𝐘𝐄𝐊 𝐑𝐎𝐌𝐀𝐍 )
✧ صفحات صبحگاهی
•|🪽 جولیا کامرون میگوید:
"صفحات صبحگاهی عمیقترین ابزار نویسندگی است که تا به حال ابداع و تجربه کردهام. "
با تثبیت عادت نوشتن صفحات صبحگاهی ما به بهترین نویسنده زندگی خودمان تبدیل میشویم. راهمان از نود و نه درصد شیفتگان نویسندگی که به تفنن دست به قلم میبرند جدا میشود. معجزۀ آغاز روز با نوشتن یک مزیت رقابتی کمنظیر ایجاد میکند.
در یک کلام صفحات صبحگاهی باعث تمایز و رشد فردیت ما میشوند.
˚. ֹ ꒰ ✎
•|⏱هدف
برای نوشتن صفحات صبحگاهی شیوه نادرست وجود ندارد. هدف از صفحات صبحگاهی این نیست که به اثر هنری تبدیل شوند، هدف از صفحات صبحگاهی، فقط حرکت دست بر روی کاغذ و نوشتن و بیرون ریختن همه چیزهایی است که به ذهن میآید.
˚. ֹ ꒰ ✎
•|🍚 قانون داریم؟
قطعا! در صفحات صبحگاهی نباید کاری به کیفیت نوشته داشته باشیم، صرفاً باید به انجام کار متعهد باشیم.
- بهتر است برای تثبیت عادت نوشتن صفحات صبحگاهی یک چک لیست درست کنیم و بزنیم روی دیوار. تیک زدن روزانه چک لیست، کسب یک پیروزی در ابتدای روز است و باعث میشود در ادامه روز احساس خوبی در ما ایجاد شود. یادمان باشد که نگذاریم زنجیره قطع شود.
صفحات صبحگاهی اولین قدم محکم در جهت نوشتن پایدار و حرفهای است.
- اول صبح که میخواهید نوشتن را آغاز کنید وسوسه چک کردن گوش موبایل را کنار بگذارید، چون ممکن است دریافت پیامی باعث شود تمرکز لازم را برای نوشتن صفحات صبحگاهی از دست بدهید و منتقد درونتان بیدار شود. اگر معتاد به موبایل هستید، چک کردن گوشی را به عنوان جایزه نوشتن صفحات صبحگاهی تعیین کنید.
- حین نوشتن صفحات صبحگاهی شاید وسوسه شوید زیر کتری را روشن کنید، بقیه را بیدار کنید، چند حرکت نرمشی انجام دهید، یا رختخوابتان را جمع کنید. با همه اینها مقابل کنید. صفحات صبحگاهی تمرینی برای مبارزه با حواسپرتی است.
˚. ֹ ꒰ ✎
•|🍶کجا بنویسیم؟
#انجمن یکرمان، بخشی برای نوشتههای آزاد در نظر گرفته است که تنها با یک اعلام آمادگی میتوانید به این فضای اختصاصی و انتشار متنهای دلانگیزتان دست یابید.
( 𝐘𝐄𝐊 𝐑𝐎𝐌𝐀𝐍 )
﹀︿ مهدی جواهریان ︿﹀
«مهدی جواهریان، قبل از اینکه نویسنده بشه، مترجم بوده؛ اونم نه هر ترجمهای! بیشتر آثارش ترجمهی متون سنگین و فلسفی مثل باگاواد گیتا یا شعرهای لئونارد کوهنه!» همینم باعث شده که توی نوشتن خودش یه نثر خاص داشته باشه. از همونا که تو یه خطش چندتا واژهی کهنه و صیقلخورده قاطی حس و حال معاصر میشن و آدمو میبرن یه جای عجیب. ָ࣪ ۰ ꙳۪🚉ໍׅ ໑ ׅ ⋆
ֶָ֢ #استیون_کینگ: «ترسناکترین لحظه همیشه درست قبل از شروع است.»
🔥 •| دلیل توصیه این کتاب به نویسندگان:
✍️ کمک در نویسندگی:
«مجمع الوحوش» نمونهی درخشانی از اینه که چطور میشه تاریخ، اسطوره و تخیل رو در یک روایت منسجم و شاعرانه ترکیب کرد. نویسندهها با خوندن این رمان میتونن ببینن چطور میشه از یک ایدهی تاریخی ـ مثل ساختن باغوحش در زمان قاجار ـ یک اثر چندلایه خلق کرد.
🌍 درک استعاره و نماد:
این رمان پر از نمادهایییه که بین انسان و حیوان، قدرت و اسارت، خاطره و حقیقت در رفتوآمدن. هر حیوان، یه تصویر پنهان از انسانه.
🧠 شخصیتپردازی چندلایه:
شخصیت اسحق یک راویِ خاکستریه — نه قهرمان، نه ضدقهرمان. پر از تناقض، پر از ترس، اما انسانی. روایت از درون ذهن و زبان کسی گفته میشه که خودش هم دقیق نمیدونه چه گذشته. برای نویسندهها، این یک تمرین بینظیر در ساخت راوی نامطمئن و پرداخت روانشناختی کاراکترهاست.
🎭 زبان خاص و فضاسازی قوی:
عطیه عطارزاده با نثری کهنهـنو (ترکیبی از لحن قجری با نثر امروزی) تونسته فضایی بسازه که هم واقعیه، هم رویایی. برای نویسندههایی که به «زبان بهعنوان شخصیت» اهمیت میدن، این کتاب یک کارگاه نویسندگیه.
📚 «مجمع الوحوش» برای هر کسیه که به روایتهای تاریخی، تخیل شاعرانه، و زبان روایی منحصربهفرد علاقه داره. اگه دوست داری بدونی چطور میشه با ترکیب خیال و تاریخ، دنیایی تازه خلق کرد، این کتابو از دست نده!
( 𝐘𝐄𝐊 𝐑𝐎𝐌𝐀𝐍 )
🎧 ֹ ִ #music ִ ֹ ★ ִ
⌯اونا میگفتن: عزیزم، همه زخمات برای اینه که درس بگیری و یادت بمونه، میتونی بالاتر پرواز کنی
وقتی وسط تیررس شکارچی باشی، پرواز چه فایدهای داره؟
( 𝐘𝐄𝐊 𝐑𝐎𝐌𝐀𝐍 )
اولین فریاد، اولین اشک، همیشه از گلوی کارگران بلند میشه.
ضمن تسلیت به خانوادههای داغدار و با آرزوی بهبودی و سلامتی مصدومین بندرعباس🩶
به دلیل تعداد بالای مصدومین، شدیداً به خون نیاز دارن. لطفاً اگه شرایط خون دادن دارین، حتما به مراکز اهدا خون مراجعه کنید.
🏷️ لیست مراکز اهدای خون ایران.
سنتون لازم نیست بالای ۱۸ باشه حتماً.
اگه وزنتون اوکی خیلی کم نباشه ازتون خون میگیرن.
تتو اگر شیش ماه تا یک سال ازش گذشته باشه مهم نیست.
مریض نباشین (حتی سرماخوردگی) و از دوران قاعدگیتون حداقل ۲ هفته گذشته/مونده باشه.
مدرک شناسایی به همراه داشته باشید، کارتملی یا شناسنامه.
حتماً هم لازم نیست بندرعباس یا اون اطراف باشین، هر جا هستین اگه شرایطش رو دارین حتماً خون بدین. تو بانک خون ذخیره میشه و میفرستن اونجا.
"آیا در صورت انجام تتو می توان خون اهدا کرد؟
سازمان انتقال خون در گزارشی اعلام کرده است: معافیت از اهدای خون به دلیل انجام تتو دائمی نیست و افراد با سابقه انجام تتو (خالکوبی)، طب سوزنی، سوراخ کردن گوش، حجامت، الکترولیز یا زالو درمانی با زالو غیرپرورشی ۱۲ ماه از اهدای خون معاف هستند.
✧ هنر خلق شرارت: بررسی شخصیتهای شرور در داستاننویسی با نگاهی به رویکرد پیکسار
اینجا میخوایم ببینیم نقش آدم بد قصهها چقدر مهمه و چطوری میتونن داستان رو جذاب کنن. میخوایم فرق بین کسی که فقط جلوی قهرمان داستان رو میگیره با یه آدم واقعاً بد رو بفهمیم و ببینیم چه جور آدم بدایی داریم و چطوری باید طراحیشون کنیم که هم داستان رو هیجانانگیز کنن هم یه عمقی بهش بدن.
˚. ֹ ꒰ ✎
•|🥫فرق آنتاگونیسم و شرارت:
برای فهمیدن فرق بین کسی که فقط مخالفه با یه آدم بَده اول از همه باید ببینیم منظورمون از "مخالف" چیه. مخالف به هر کی یا هر چی میگن که نمیذاره شخصیت اصلی داستان (شخصیت مثبت) به چیزی که میخواد برسه. این میتونه یه آدم باشه، یه وسیله باشه، یه چیز ذهنی باشه (مثل تنهایی یا ترس) یا حتی خود قهرمان داستان باشه! مثلاً تو فیلم "در جستجوی نمو"، اقیانوس بزرگ با همه خطرات و چیزای ناشناختهش، نقش اصلی مخالف رو بازی میکنه.
ولی آدم بد و شرور یه چیز دیگهست. هر آدم بدی یه مخالف هم هست، ولی هر مخالف لزوماً بد نیست. آدم بد رو از نیّت و کارای بدش میشناسن. اینا عمداً کارایی میکنن که نه تنها با اخلاق جامعه جور درنمیاد، بلکه خیلی وقتا از اذیت کردن و آسیب زدن به بقیه لذت میبرن یا اصلاً براشون مهم نیست. بیاعتنایی به عدالت و مهربونی از نشونههای بارز اینجور آدماست.
˚. ֹ ꒰ ✎
•|🥤چه جور شرورهایی تو فیلمای پیکسار پیدا میشن:
استودیوی پیکسار تو ساختن آدم بدا خیلی معروفه. اگه فیلمهاشون رو نگاه کنین، میبینین که چه جور شخصیتهای منفی جورواجوری دارن:
◍ شخصیتهای شرور بدخواه
اینا همون نمونههای کلاسیک بدجنسی هستن. اصلاً به اخلاق و این چیزا اعتقادی ندارن و از اذیت کردن بقیه کیف میکنن. مثلاً "مونتز" تو فیلم "بالا" یه همچین آدمیه که واسه رسیدن به هدفش حاضره به بقیه آسیب بزنه و حتی بکشه.
اینا ممکنه نیّت بدی نداشته باشن، ولی ناخواسته سر راه قهرمان داستان سنگ میندازن و باعث ناراحتیش میشن. "راسل" تو فیلم "بالا" یه نمونهست که با بچهبازیها و هدفای خودش، نمیذاره "کارل" تنها بمونه.
اینا ظاهرشون بدجنس و ترسناکه، ولی یه سری اعتقادات اساسی دارن که به نفع جامعهشونه. اینا بیدلیل به کسی آسیب نمیزنن و از اذیت کردن لذت نمیبرن. "آنتون ایگو" تو "راتاتویی" و "دین هاردسکربل" تو "دانشگاه هیولاها" از این دستهان. ایگو با نقدهای تند و تیزش دنبال بهتر کردن کیفیت غذاست و هاردسکربل با حذف هیولاهای بیخاصیت، میخواد منابع رو حفظ کنه و ترسناک بودن رو تو جامعه هیولاها بالا ببره.
تو بعضی از قصهها، آدم بد ممکنه یه موجود ماورایی یا شیطانی باشه. تو این جور مواقع، ترسوندن مخاطب سختتره، چون این شخصیتها خارج از تجربه ما آدما هستن. تو اینجور سناریوها، نویسنده باید با نشون دادن کشمکش درونی قهرمان داستان که از قدرت آدم بد ناشی میشه، حس ترس رو منتقل کنه. جنگیدن قهرمان با وسوسهها یا ترسایی که از حضور این موجودات به وجود میاد، میتونه خیلی تاثیرگذارتر باشه.( 𝐘𝐄𝐊 𝐑𝐎𝐌𝐀𝐍 ) Читать полностью…
` تاحالا شده بیشتر از شخصیت اصلی، شیفته شرور داستان بشید؟
تو چه رمانی با این موضوع مواجه شدید؟
🎧 ֹ ִ #TXT ִ ֹ ★ ִ
⌯ آخرین پناه من این بود که به یه پرواز بیپایان امید داشته باشم
( 𝐘𝐄𝐊 𝐑𝐎𝐌𝐀𝐍 )
شخصیت پردازی: مستقیم گویی || #آموزش_نویسندگی
راه جوان دور نبود. حتی میدانست چند قدم تا در منزلش فاصله است. درست هفتصد و شش قدم. یک روز که زیاد به فکر و خیال فرورفته بود قدمها را شمرده بود.
جنایت و مکافات از داستایفسکی، به ترجمه آهی
🎧 ֹ ִ #sombr ִ ֹ ★ ִ
⌯ چطور میتونی بهم نگاه کنی و تظاهر کنی "من" کسیام که تاحالا ندیدی؟
( 𝐘𝐄𝐊 𝐑𝐎𝐌𝐀𝐍 )
⊹ گزیدهای از نوشتههای جولیا کامرون
•|🫖 جولیا کامرون در تمام کتابهایش از صفحات صبحگاهی به عنوان ابزاری بنیادی برای بازیابی خلاقیت نام برده است. در ادامه گزیدهای از نوشتههای او درباره صفحات صبحگاهی را که از کتابهای مختلف او برگزیدهام، مرور میکنیم. کامرون بیش از چهار دهه است که به نوشتن صفحات صبحگاهی ادامه میدهد.
صفحات صبحگاهی اغلب منفی و پراکنده و آکنده از دلسوزی و ترحم به خود و تکراری و با آب و تاب یا بچگانه یا غمناک یا بیمزه با حتی احمقانه به نظر میسند، ولی حتماً درست و خوبند!
صفحات صبحگاهی، وسیله اصلی شفای خلاقیت است.
این را برای خودتان به یک قاعده تبدیل کنید: همواره به خاطر آورید که عقاید منفی سانسورکنندۀ درونتان حقیقت ندارد. این امر مستلزم تمرین است. وقتی صبح به محض برخاستن از خواب، مستقیماً به سراغ صفحات صبحگاهی میروید، میآموزید که سانسور کننده درونتان را تضعیف کنید.
به هیچ عذر و بهانهای نمیتوانید از صفحات صبحگاهی طفره بروید یا از مقدار آن ها بکاهید. مهم نیست در چه حال و هوایی هستید. انتقادهای سانسور کننده درونتان اهمیت ندارد.
سه صفحه درباره هر مطلبی که به ذهنتان میآید بنویسید؛ فقط همین. اگر چیزی به ذهنتان نمیآید بنویسید:«چیزی بنویس تا این سه صفحه پر شود.»
صفحات صبحگاهی به مغز منطقی میآموزد کنار بایستد و و اجازه بدهد که مغز هنرمندانه روی صفحه بیاید.
صفحات صبحگاهی نوعی مراقبه هستند که به ما بصیرت میبخشند و کمک میکنند تا در زندگیمان دگرگونی ایجاد کنیم
فقط هر آت و آشغالی که به ذهنتان میرسد روی کاغذ بیاورید، چیزهایی مثل:
«چشمم درد میکند، یادم رفت به جوان زنگ بزنم، باید لباس بشویم، یادم رفت تاید بخرم، از حرفی که تری در جلسه دیروز دربارهام زد متنفرم، چقدر خودخواه است. لازم است پروندهی کارهایی را که روی این طرح کردهام نگه دارم… غذای سگ هم باید بخرم؟»
و گاهی صفحات صبحگاهی چیزهایی را که برایتان مفید است نشان میدهند: «میدانی برای اولین بار خیلی خوشحالم، این پیادهروی روزانه واقعاً کمکم کرده.»
صفحات صبحگاهی دربارۀ هر چیزیاند که به ذهنتان خطور میکند. آنها ممکن است حقیر، پرگله، شکایت،کسلکننده و خشمگین باشد. ممکن است شاد، روشنگر، پر از بینش و بصیرت و موشکافانه باشند. هیچ راه نادرستی برای انجام آنها نیست. شما فقط دستتان را روی کاغذ حرکت میدهید و هرچه را که به ذهنتان میرسد مینویسید.
نفرین فراموش نویسندگی || #آموزش_نویسندگی
تقریباً تمام کتابهای آموزش نویسندگی و فیلمنامهنویسی را خوانده بودم، اما همچنان نویسندهای بودم که نمینوشت! یک هفته مینوشتم، یک ماه درگیر کارهای دیگر میشدم و نوشتن را فراموش میکردم و این دور باطل ادامه داشت.
به این نتیجه رسیده بودم که شاید نوشیدن افراطیِ قهوه، راز نویسندگی باشد، شنیده بودم بالزاک روزانه پنجاه فنجان قهوه مینوشیده و تارانتینو هم برای نوشتن فیلمنامه پالپ فیکشن هر روز پانزده فنجان قهوه میخورده و کارش را آغاز میکرده.
این ماجرا ادامه داشت تا اینکه طی یکی از پیادهرویهایم گذرم به مرکز تبادل کتاب افتاد. و با کتابی آشنا شدم که این معضل زندگیم را حل کرد!
آن عادت نوشتن روزانه صفحات صبحگاهی بود.☁️