whynationsfail2019 | Unsorted

Telegram-канал whynationsfail2019 - چرا ملت‌ها شکست می‌خورند؟

11163

2016///۱۳۹۵ شروع مجدد: 9March2019/// اسفند ماه ۱۳۹۷ زندگی👨‍👩‍👧 مالکیت🚧 آزادی🗽 پُست آغازین کانال👇 https://t.me/whynationsfail2019/2

Subscribe to a channel

چرا ملت‌ها شکست می‌خورند؟

بیا ساقی از باده جامی بیار
ز بیجاده گون گل پیامی بیار

رخم را بدان باده چون باده کن
ز بیجاده رنگم چو بیجاده کن

به جشن فریدون و نوروز جم
که شادی سترد از جهان نام غم

⚜️حکیم نظامی گنجوی⚜️

فرارسیدن سال ۱۴۰۴ هجری شمسی بر همگان مبارک و فرخنده باد. با آرزوی سالی مملو از شادی، سلامتی و رزق و روزی حلال. نوروزتان پیروز.

▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬

🟡➣ @IIFOM_CO

⚫️➣ instagram.com/iifom.co

🌐➣ iifom.com

Читать полностью…

چرا ملت‌ها شکست می‌خورند؟

مبارک‌تر شب و خرّم‌ترین روز
به استقبالم آمد بختِ پیروز

دهل‌زن گو دو نوبت زن بشارت
که دوشم قَدر بود، امروز نوروز

#سعدی

Читать полностью…

چرا ملت‌ها شکست می‌خورند؟

دولتی شدن نفت ایران(۳)

نکتهٔ مهمی که در این بین وجود دارد اما به آن توجه نمی‌شود؛ در قرارداد نفت، دولت ایران با دو فاکتور اساسی مواجه بود: اولاً نفس خود قرارداد، که ایران در این زمینه دارای قرارداد رسمی با طرف مقابل در مورد صنعت نفت بوده و اصولاً نمی‌توانست از زیر بار چنین تعهدی با جار و جنجال سیاسی شانه خالی کند. ثانیاً قدرت سیاسی پشت طرفین قرارداد که در طرف مقابل، دولت انگلستان بود، و ایران یا هر دولت دیگری نمی‌توانست این قدرت نگهبان را نادیده بگیرد و دست به انتحار سیاسی و اقوال مردم‌فریب بزند. بنابراین بهترین راهبرد نفتی که می‌توانست منافع کشور را تامین کند باید با توجه به این دو فاکتور تعیین میشد. اما جبههٔ تازه‌تاسیس ملی و متحدین کوچک و بزرگ آن سودای دیگری در سر داشته و روز به روز بر پیچیدگی این غائله افزودند و عاقبت نیز از حل آن عاجز ماندند. در رأس همهٔ این افراد شخص دکتر محمد مصدق قرار داشت.

نکتهٔ دیگر اینکه ایران مانند اغلب کشورهای دارای منابع نفتی در زمینهٔ فنی و بازاریابی بین‌المللی صنعت نفت، یک کشور کاملاً نابلد و خام بود و دولت ایران حتی امور سنتی مربوط به خود را هم نمی‌توانست چاره کند چه برسد به اینکه صنعت نفت را اداره نماید و تا به امروز هم داستان همین است. بنابراین قرارداد مذکور به شرکت نفت ایران و انگلیس این امتیاز را می‌داد که در ایران سرمایه‌گذاری نماید، نفت را کشف، استخراج و صادر کند و سهم مورد توافق را به دولت ایران بپردازد. این شاکلهٔ اصلیِ بیزنس نفت در خاورمیانه بود و محل چانه‌زنی تنها می‌بایست «درصد» سهم ایران از درآمدهای شرکت مذکور باشد نه دولتی‌سازی نفت و ادارهٔ آن توسط دولتی تحقیقاً بی‌چیز و ناتوان.

جدا از رقابت‌های سیاسی و بحران‌های دو سال حکومت دکتر مصدق که تفصیل آن چه در زمینهٔ سیاسی، چه در بعد اقتصادی و چه در عرصهٔ بین‌المللی مجالی دیگر می‌طلبد، باید این مطلب را درک نمود که ایران ناگزیر بود که برای برخورداری از درآمدهای نفتی، پیمانکار بین‌المللی داشته باشد و حتی امروز هم به این مهم محتاج است و شرکت نفت ایران و انگلیس-با وجود برخی تبعیضات و تبخترات- به خوبی از عهدهٔ آن برمی‌آمد بدون اینکه هزینه پرسنلی و مفاسد مرسوم در شرکت ملی نفت ایران را به خزانهٔ دولت تحمیل کند. پیمانکاری که هم به پیشرفت نسبی مناطق تحت ادارهٔ خود مانند آبادان کمک می‌کرد و هم دست دولت و مقاطعه‌کاران وابسته به او را از این صنعت دور می‌داشت.

باری دولتی‌شدن نفت ایران که موجب ایجاد تبی سیاسی در کشور شد و طبق قاعدهٔ مرسوم، پس از اندکی شاخ و شانه کشیدن‌ها و الدرم بلدرم‌ها به یک شکست تمام‌عیار سیاسی و اقتصادی انجامید(که ما هم‌اکنون در حال تکرار نوع دیگر آن هستیم و تکرار تاریخ برای بار دوم تاثربرانگیز است)، هیچ کمکی به تثبیت اصول حکومت نمایندگی، رونق اقتصادآزاد رقابتی و ایضاً تامین حقوق فردی در ایران نکرد. دولت و شرکت ملی وابسته به آن رفته‌رفته اختیار عقد قراردادها و ایضاً درآمدهای نفتی را بدست گرفت که تا امروز ممر فساد و منشا نوعی توسعه توسعهٔ شلخته و ناهمگون اقتصادی در ایران بشمار می‌رود. نفت «م‌ل‌ی» نه تنها به پیشرفت صنعتی ایران نیانجامید بلکه از توسعهٔ تاسیسات مربوط به خود نیز عاجز ماند و امروز با رقم دویست‌هزار مزدبگیر بدل به حیاط خلوتی پرسود و جذاب برای نزدیکان به هستهٔ قدرت و مستخدمان نورچشمی دولت شده است.

پایان

Читать полностью…

چرا ملت‌ها شکست می‌خورند؟

دولتی‌شدن نفت ایران(۱)

تاریخ معاصر ایران نیاز به بازبینی عمیق دارد. البته این بازنگری (که یقیناً مخالفان بسیاری دارد) باید بر مبنای واقعیت ژئوپلیتیک، عدم‌تمرکز اختیارات و امتیازات در دولت مرکزی و ایضاً رونق اقتصاد خصوصی و تجارت آزاد باشد. چهار طیفی سیاسی که از صد سال گذشته تا امروز قدرت نرم یا سخت را در ایران بر عهده داشته و دارند علی‌رغم تفاوت‌های ظاهری و دشمنی‌های سیاسی، در طیف مخالفان این بازنگری قرار می‌گیرند و تحلیل وقایع تاریخی را تنها از دریچهٔ دلخواه خود درست می‌دانند. و دولتی شدن نفت ایران یا غائلهٔ م‌ل‌ی شدن، از همین دست موارد است. ۲۹ اسفند ماه روزی است که مجلس سنا «قانون ملی شدن صنعت نفت ایران» را با مطلعی پرطمطراق تصویب کرد:

به‌نام سعادت ملت ایران و به‌منظور کمک به تامین صلح جهانی، امضاکنندگان ذیل پیشنهاد می‌نماییم که صنعت نفت ایران در تمام مناطق کشور بدون استثناء ملی اعلام شود یعنی تمام عملیات اکتشاف، استخراج و بهره‌برداری در دست دولت قرارگیرد.


مثل هر قانون سیاسی دیگر پیدا و پنهان این متن، کاملاً متفاوت است. به نام «سعادت ملت ایران» و برای «تامین صلح جهانی» نفت ایران که تحت ادارهٔ شرکت نفت ایران و انگلیس بود، در یک چشم به هم زدنی «م‌ل‌ی» اعلام شد اما واقعیت داستان چیزی جز این متن سیاسی رمانتیک و احتمالاً غرورآفرین است. این غائله نه تنها «سعادت ملت ایران» را تامین نکرد بلکه بنا بر شواهد روشن تاریخی در همان بازهٔ زمانی موجبات «فلاکت ملت» را فراهم آورد. از طرفی دیگر نه فقط به صلح جهانی کمکی نکرد بلکه در مقابل، تنش سیاسی و حتی احتمال حملهٔ نظامی به ایران را تشدید نمود. این قانون موجب خلق بحران بزرگ سیاسی در داخل، تحریم اقتصادی کشور و بحران خارجی شد و همه را علیه هم شورانید.

بلاشک دکتر محمد مصدق، رجل برجسته و دماگوگ معروف ایران بازیگر نقش اول این غائله بوده است. او توانست با کمک متحدین خود در مجلس شانزدهم به اقداماتی دست بزند که برون‌داد آن قانون ۲۹ اسفند سال ۱۳۲۹ شد. سیزده روز پس از ترور نخست‌وزیر رزم‌آرا، این قانون به تصویب سنا رسید و مصدق حدود یک ماه پس از آن، به نخست‌وزیری ایران دست پیدا کرد. بنابراین در کمتر از دو ماه، رزم‌آرا ترور، و نفت به اصطلاح «م‌ل‌ی» شد و در نهایت مصدق هم به ریاست دولت نصب گردید.

Читать полностью…

چرا ملت‌ها شکست می‌خورند؟

درباره‌ی مجله‌ی وزینِ قلم‌یاران:
احترام به مخاطب و اندیشه و قلم همیشه سربلند است.

قلم‌یاران شده مایه‌ی حیرت و لذتِ هر فصل و هر سال من! اینکه در هر فصل در چنین حجمی مطالب و مقالاتی چنین ارزشمند، خواندنی و معتبر منتشر شود بدون تردید حیرت‌انگیز است و هزار البته لذت‌بخش. نگاهِ حاکم بر قلم‌یاران به همراه دانش بالا و عمقِ اندیشه‌‌ای که تحریریه به آن رسیده‌، این مجله‌ی ارجمند را به نشریه‌ای به شدت خواندنی و جریان‌ساز و مفید بدل کرده است‌. اگر قطعِ کتاب - مجله را نمادی از تلفیق اندیشمندی و پژوهشِ علمی با ژورنالیسم بدانیم، قلم‌یاران به معنی دقیق کلمه کتاب - مجله است. کتاب - مجله‌ای که نه تکرار مکررات است نه پر شده از آنچه نباید! شماره‌ی نوروزی قلم‌یاران با توصیف‌هایی که رفت قابل توضیح نیست! آنچه دلخواهِ اهلِ مطالعه و اندیشه است در قلم‌یاران تبلور یافته... میهن‌نامه امسال انتخاب بهترین مجله‌ی سال ندارد، اما داستان همان داستان سالِ گذشته است... احترام به مخاطب و اندیشه و قلم همیشه سربلند است...


میهن‌نامه
T.me/mihannameh

Читать полностью…

چرا ملت‌ها شکست می‌خورند؟

دکترین انقلابی همه‌چیز را برای قدرت مجاز مـی‌‌دانـد و هیچ چیزی را برای قربانی‌اش معتبر و روا نمی‌دارد.

⚜️راجر اسکروتن⚜️

▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬

🟡➣ @IIFOM_CO

⚫️➣ instagram.com/iifom.co

🌐➣ iifom.com

Читать полностью…

چرا ملت‌ها شکست می‌خورند؟

لیبرال‌های ایرانی عاشقِ رضاخان(۲)

مشروطه با تندروی و رادیکالیسم کوری که از انقلاب فرانسه آموخته بود و میدان دادن به سوسیالیست‌های قفقازی، جوانان روشنفکر و پُرباد و ازلی‌های عقده‌ای عاقبت به جادهٔ فلاکت افتاد. شاه را عزل کرد و عملاً کشور را از هم پاشاند. اوضاع بین‌المللی نیز مزید بر علت شد و وضع را به حد فروپاشی محض رساند. به هر صورت جنگ اول تمام شد و این مملکت کهن به طرز معجزه‌آسایی همچنان نفس می‌کشید. وثوق‌الدوله به حکومت رسید و اوضاع کشور رفته رفته بهتر میشد. امنیت بازگشت و قطاع‌الطریقی مانند نایب‌حسین کاشی یا کمیتهٔ تروریستی مجازات-متشکل از جوانان روشنفکر و انقلابی- نابود و منکوب شدند. صحبت قرارداد ۱۹۱۹ پیش آمد اما عدم قبول آن به تحمیل کودتای سوم حوت انجامید و شخصی مانند رضا میرپنج-قزاقی گمنام و بی‌سواد- منتخب ژنرال آیرونساید در سپیده دم سوم اسفند ۱۲۹۹ طهران را اشغال کرد. تحلیل قرارداد ۱۹۱۹ مجالی دیگر می‌طلبد اما روشن است که همچون سنت تحقیقی که ما بر آن تاکید داریم باید به رد یکسرهٔ آن شک کرد. سنت مدنظر این است که در مطالعهٔ تاریخ معاصر ایران باید همواره به روایت‌های مشهور و عامه‌پسند از رجال و وقایع شک کنید. شکی دکارتی. بطوریکه ممکن است با تحقیق و تدقیق، برایتان آشکار شود که تاریخ واقعی دقیقاً عکس آن چیزی است که شما تصور می‌کردید یا به شما تلقین کرده‌اند.

در هر حال سال ۱۳۰۰ آغاز شد و رضامیرپنج یکشبه به سردارسپه بدل گردید. شخصی که سرانجام ایدئولوژی‌های چند دههٔ قبل را با کمک اشخاصی فرصت‌طلب، تحصیلکرده و تا حد کمی خیرخواه ادغام و اجرایی کرد. اما سخن اینجاست که لیبرال ایرانی قرن پانزدهمی چه نسبتی می‌تواند با آن خورجین رضاخانی قرن چهاردهمی داشته باشد؟ رضاخان و دولت متمرکز او چه کرد و چه در سر داشت که با افکار لیبرالی مطابقت داشته باشد؟ او و اطرافیانش از کدام ایدئولوژی‌ها ارتزاق می‌کردند که لیبرال قرن پانزدهمی آنها را تایید و ستایش می‌کند؟ بطور کلی چه نسبتی بین سه مشخصهٔ اصلی لیبرالیسم کلاسیک با ماهیت حکومت رضاخانی وجود دارد که لیبرال امروزی-با وجود برخورداری از اسناد و منابع متعدد تاریخی و ایضاً تجربیات تلخ و شیرین صد ساله- همچون اسیران غار افلاطون به آن دل ببندد؟ البته فرض می‌کنیم که چنین لیبرالی، فرد بی‌غرض و واقعاً حقیقت‌جویی است. یعنی دنبال حقیقت است و به آن سه مشخصهٔ لیبرالی یعنی اصالت حقوق فردی خاصه مالکیت خصوصی، آزادی کسب‌وکار و بازرگانی و در نهایت حکومت نمایندگی باور دارد. و دولت‌های مدرن را با چنین سنجه‌ای، قضاوت نماید. البته هیچکدام از این سه ویژگی لیبرالی نیز انتزاع ذهنی و منفک از واقعیت نیست و تا حد مطلوبی در همان عهد قابل تحقق بود.

Читать полностью…

چرا ملت‌ها شکست می‌خورند؟

ماه رمضان در عهد ناصری
عبدالله مستوفی


ماه رمضان در عهد ناصری، ماه قرآن‌خوانی بود. مسجدها عموماً پر میشد، مردم از هر طبقه و هر صنف نماز ظهر و عصر را بجماعت می‌خواندند، بعد از نماز امام مسجد اگر از اهل فضل بود خود بمنبر می‌رفت و مردم را موعظه می‌کرد. روزهای جمعه و احیاها بمناسبت تعطیلی، مساجد پرجمعیت‌تر از سایر روزها میشد. بعضی از مقدسین هم بودند که قبل از افطار و حتى صبحها بمسجد رفته نماز مغرب و عشا را هم بجماعت می‌خواندند ولی صبح و مغرب و عشا دیگر بعد از نماز موعظه در کار نبود زیرا احتیاج بخواب و خوراك محلی برای شنیدن وعظ باقی نمی‌گذاشت. اگر اشخاصی بودند که می‌خواستند[از روزه گرفتن]طفره بروند نمی‌توانستند، و ناچار بودند همرنگ جماعت باشند. چون حتی در خانه خود هم جائی نداشتند که روزه‌خوری کنند. مرحوم احمد منشور میگفت با برادرم شبی در مجلس قمار تا صبح مشغول بودیم چون بسحری نرسیدیم روزه را خورده بعد بمنزل آمدیم. خبر روزه‌خوری ما زودتر از خودمان بمنزل رسیده بود. همینکه وارد شدیم مادرم از ما رو گرفت چند روز با ما مثل جذامی‌ها رفتار می‌کردند، قدغن شده بود نوکر و خدمتکار دور و ور ما نمی‌آمدند، غذا که برای ما می‌آوردند، در اطاق گذاشته فرار می‌کردند تا بالاخره ما را توبه رسمی دادند و به عضویت خانه پذیرفتند. ناخوشها که شرعاً باید روزهٔ خود را بخورند، در بیرون خانه همرنگ جماعت بودند. اگر کسی پیدا میشد که بخواهد خود را ناخوش قلمداد کرده و بدینوسیله روزه‌خوری کند، طبیبی که تصدیق مرض بدهد ولو شفاهی و برای متقاعد کردن اهل خانه هم باشد گیر نمی‌آورد. اطبای آن دوره حتی یهودی‌های آنها ولو برای روزه‌خوری هم احترام تصدیق خود را داشتند و برای خواهش دوست و رفیق تصدیق غیر واقع نمی‌کردند.

Читать полностью…

چرا ملت‌ها شکست می‌خورند؟

تورم پول، کار دولت است

Читать полностью…

چرا ملت‌ها شکست می‌خورند؟

جنایات استالین نه از یک بیماری روانی شخصی یا خودپرستی بلکه از اعتقاد واقعی او به مارکسیسم و تلاش‌هایش برای پیروی دقیق از مسیر لنین ناشی میشد. بعبارت دیگر، فقط استالین می‌توانست سوسیالیسم را بنا کند.

استیون کاتکین

Читать полностью…

چرا ملت‌ها شکست می‌خورند؟

اقتصادآزاد، [عمل]اخلاقی را مجاز می‌داند ولی آنرا تضمین نمی‌کند؛ اقتصاد دولتی اما بی‌اخلاقی را تضمین می‌کند.


استانتون ایوانز‌


هایک عقل تکنیکی-Reason- را خطرناک می‌دانست، به این علت که برنامه‌ریزی [جامعه] و کمال‌گرایی را توجیه می‌کند.

اروین دکر

Читать полностью…

چرا ملت‌ها شکست می‌خورند؟

▪️چهل‌وسومین شمارۀ قلم‌یاران منتشر شد.

▫️این شمارۀ قلم‌یاران مقاله‌ای بلند از راجر اسکروتن دارد که در آن به تحلیل انقلاب فرانسه و بقیۀ انقلاب‌ها می‌پردازد. سلسله مقالاتی در این شماره در نسبت بین آزادی و اقتدار آماده است. گفت‌وگویی طولانی با موسی غنی‌نژاد شده تا تاریخ اقتصاد ایران را بررسی کنیم. از مصائب دموکراسی و استالین گفته‌ایم. از نظام اقتصاد آزاد و روشنفکران دورۀ ناصری بحث کردیم و مقالات متعدد دیگر. و پرونده‌ای مفصل دربارۀ فرمانفرما و خانوادۀ او. خانواده‌ای که معمار برجسته داشته تا بنیانگذار بانک خصوصی در ایران تا انستیتو پاستور. دیالوگ سراغ چالش‌های فکری متفکر برجسته مایکل پولانی رفته است. و نقد کتاب به سیاق شماره‌های قبل.

چهل‌وسومین شمارهٔ قلم‌یاران را می‌توانید از کتابفروشی‌ها و دکه‌های روزنامه‌فروشی تهیه بفرمایید.

◾️دوستانی که تمایل دارند مجله را از طریق پست دریافت کنند، می‌توانند تنها با پرداخت هزینه مجله(220000 تومان) با هزینۀ پستی رایگان دریافت کنند.

➖شمارۀ کارت: 6037997321603855 به نام آذر ارکانی

✖️ارسال برگۀ واریز و آدرس به شمارۀ تلگرام ۰۹۳۵۶۶۱۷۹۰۹

Читать полностью…

چرا ملت‌ها شکست می‌خورند؟

دشمنی ناسیونالیست‌ها با ایران

ضیاء ابراهیمی


«ناسیونالیست‌های بی‌جاساز» آداب و رسوم و زبان و اعتقادات مذهبی و حتی سر و وضع ظاهر مردم ایران را نشانه‌های عقب‌ماندگی ایرانیان و مرده ریگ عربها و مهاجمان دیگر می‌دانستند و خواستار براندازی آنها بودند! چنین نگاه تحقیرآمیز و خودکامانه‌ای به شیوه‌ی زندگی مردم امکان نداشت دولتی بیافریند که به تنوع و حقوق ایشان احترام بگذارد و آنها را «شهروند» ببیند. ناسیونالیسم بی‌جاساز به موجودیت مادی و معنوی افراد تجاوز می‌کرد تا آنها را در قالب فهم سطحی خود از تجدد اروپایی بگنجاند. دولت پهلوی اول از یک سو با مردم همچون رعایای حکومتی قرون وسطایی رفتار می‌کرد که باید به سلیقه‌ی حاکم تربیت می‌شدند و از سوی دیگر به شکل‌هایی که تنها دولت‌های مدرن می‌توانند امکان‌پذیر کنند در زندگی خصوصی ایشان دخالت می‌کرد. هجوم نظامی به دین مردم، به عادتهای پوشاکی مردم، به اقلیت‌های زبانی و عشایر تنها می‌توانست بخش‌های بزرگی از جامعه را به ستوه آورد و مشروعیت حکومت و ایدئولوژی‌اش را از بین ببرد. چون مشروعیت از بین ‌رفت برکناری رضاخان نه تنها صدای اعتراض کسی را بلند نکرد بلکه مردم را به وجد آورد. ایدئولوژی خشک و جزمی چنگی به دل ایرانیان نمی‌زد و تنها دل خوش‌کنکی برای خود ناسیونالیست‌های بی‌جاساز بود. هیچ نرمش نشان نمیداد و به کار جامعه مدرنی که باید مشروعیت میداشت، نمی‌آمد.

Читать полностью…

چرا ملت‌ها شکست می‌خورند؟

دولت چه بر سر قدرت خرید پول آورده است؟

Читать полностью…

چرا ملت‌ها شکست می‌خورند؟

۸ مارس کمونیستی


داستان واقعی روز جهانی زنان با کلارا زتکین، تئورسین مارکسیست و فعال آلمانی، آغاز شد. وی سردبیر روزنامهٔ زنان حزب سوسیال دموکرات آلمان بود. او در ژوئیه ۱۸۸۹ در جلسه‌ای به مناسبت روز باستیل در پاریس شرکت کرد. گروه‌های چپ‌گرای حاضر در آن جلسه خواستار برگزاری یک تظاهرات در روز جهانی کارگر برای کارگران شدند. زتکین از این رویداد الهام گرفت و شروع به آماده‌سازی برای تاسیس روز جهانی زن بعنوان یک تعطیلات کمونیستی کرد. چند سال پس از پایان جنگ اول، در سال ۱۹۲۲ کلارا زتکین که پیش‌تر سوسیالیست بود، به کمونیست تبدیل شد. او با ولادیمیر لنین همکاری کرد تا روز جهانی زن در ۸ مارس را بعنوان یک تعطیلات کمونیستی تاسیس کند. این روز همچنین در چین و اسپانیای کمونیست جشن گرفته میشد. این تعطیلات چندین دهه با کمونیسم مرتبط بود. در سال ۱۹۷۵ نیز سازمان ملل، روز جهانی زن را بدون توجه به ریشه‌های سیاسی رادیکال آن، در ۸ مارس رسمی کرد!

Temma Kaplan

Читать полностью…

چرا ملت‌ها شکست می‌خورند؟

و همانا پیش از این با آدم عهدی بستیم و او فراموش کرد و در آن عهد او را استوار و ثابت قدم نیافتیم.

و (یاد آر) هنگامی که فرشتگان را گفتیم به آدم سجده کنید، همه سجده کردند جز ابلیس که امتناع ورزید.
 
آنگاه گفتیم: ای آدم محققاً این شیطان با تو و جفتت دشمن است، مبادا شما را از بهشت بیرون آرد و از آن پس به شقاوت و بدبختی گرفتار شوی.
 
همانا برای تو این هست که نه هرگز آنجا گرسنه شوی و نه عریان مانی.
 
و نه هرگز در آنجا به تشنگی و به گرمای آفتاب آزار بینی.
 
باز شیطان در او وسوسه کرد، گفت: ای آدم! آیا تو را بر درخت ابدیّت و ملک جاودانی دلالت کنم؟
 
پس آدم و حوّا از آن درخت تناول کردند، بدین جهت عورت آن‌ها در نظرشان پدیدار شد و شروع کردند به ساتری از برگِ درختانِ بهشت خود را پوشاندن. و آدم نافرمانی خدای کرد و گمراه شد.
 
سپس خدا او را برگزید و توبه او را پذیرفت و هدایتش فرمود.
 
آنگاه فرمود: اکنون از عالی‌رتبهٔ‌ بهشت فرود آیید که برخی از شما با برخی دیگر دشمنید، پس اگر از جانب من برای شما راهنمایی بیاید آن هنگام هر که از راه من پیروی کند نه هرگز گمراه شود و نه شقی و بدبخت گردد.
 

طه؛ ۱۱۵-۱۲۳

Читать полностью…

چرا ملت‌ها شکست می‌خورند؟

حاکمان ولایات به‌واقع تحت کنترل[شاه] قرار دارند و لرزش سیم تلگراف از طهران لرزه بر اندام‌شان ‌می‌افکند.

لرد کرزن
در باب تسلط شاه‌شهید بر قلمرو فرمانروایی

Читать полностью…

چرا ملت‌ها شکست می‌خورند؟

دولتی شدن نفت ایران(۲)

روشن است که تصویب ملی شدن نفت، نتیجهٔ سلسله ترورهای سیاسی اسفند ۱۳۲۹ بود و به کمک اهرم خشونت سیاسی که طیفی از رجال نام‌آشنا در آن نقش داشتند صورت پذیرفت. تلاش‌ دیپلماتیک دولت‌های قبل در تصویب طرح پنجاه-پنجاه در مذاکره با شرکت نفت ایران و انگلیس، به دلایل متعدد داخلی و بعضاً مرتبط با طرف مقابل، به سرانجامی دست پیدا نکرد و با ملتهب شدن فضای سیاسی و دماگوژی مصدق و یارانش در مجلس شانزدهم، یک دوقطبی شدید سیاسی را فراهم آورد که ضمن رواج ادبیات ضدانگلیسی، ترور سیاسی در ایران را شدت بخشید.

سازش و مدل پنجاه-پنجاه مطلوب‌ترین مسیری بود که میشد در قضیه نفت پی‌جویی کرد و بجای عوام‌فریبی‌ها و فرصت‌طلبی‌های سیاسی، همچنان منافع کلی کشور را حفظ نمود. اما بقولی قلب انسان زود فاسد می‌شود و حلقهٔ قدرت میل دارد تا حاملان خود را وسوسه، سپس نابود نماید. مصدق و یاران و متحدین او در آغاز، بجای حمایت از روند سیاسی، بر طبل م‌ل‌ی شدن صنعت نفت-که برخلاف قرارداد دارسی بود- کوبیده و به طرز عریانی بلاهت خودشان را در برخی اظهارنظرهای تهییج‌کننده بروز دادند. مصدق در ۲۶ آذر ۱۳۲۹ می‌گفت:

حقیقت این است که کشور ایران دچار هیچ‌گونه ضرر اقتصادی و ارزی در اثر ملی‌کردن صنعت نفت نخواهد شد!


دیگری مظفر بقایی که آنزمان در جرگهٔ نزدیکان دکتر مصدق بود و برای م‌ل‌ی شدن نفت هر عمل قبیحی را مباح می‌دانست، در دی ماه سال ۱۳۲۹ در اظهاراتی ساده‌لوحانه که نشان از بی‌اطلاعی محض او از سازوکار صنعت نفت داشت، می‌گفت:

نفت خام می‌فروشیم! این هیچ چیز لازم ندارد! می‌دانید که این چاه‌ها با این ترتیبی که تعبیه می‌شوند نفت از آنها فوران می‌کند. ما تصفیه نشده می‌فروشیم. چه مانعی دارد؟ کشتی می‌آید کنار بندر، ده هزار تن نفت می‌خواهد، یکی دیگر می‌آید سیصد تن نفت می‌خواهد، پولش را می‌گیریم. نه تصفیه‌خانه می‌خواهد نه متخصص! این دیگر کاری دارد بیرون آوردن نفت خام و فروشآن بدون تصفیه؟


آیت‌الله کاشانی هم که فرصت را برای عرض‌اندام سیاسی علیه انگلیس‌ها و تثبیت موقعیت سیاسی خود در طهران مناسب می‌دید، برخلاف مشی مرجع تقلید وقت، آتش‌بیار معرکه شده و حتی در مورد ترور رزم‌آرا اظهار ‌داشت:

حکم قتل رزم‌آرا را افکار عمومی ملت ایران صادر کرده است!


بنابراین اتحادی پوپولیستی و سراسر کام‌جویانه میان طیفی از سیاسیون صورت پذیرفت و مسیر حل مناقشهٔ نفت را از سطح حقوقی-اقتصادی به میدان پرنیرنگ سیاست کشاند تا بازیگران آن خودی نشان داده و تودهٔ عوام را فریفته و موضوع نفت را بدل به پروژه‌ای سیاسی-امنیتی کنند. براستی مشخص نبود چنین بلوایی که یک قدرت بین‌المللی را روبروی ایران قرار میداد و منجر به ترور و افتراق سیاسی در داخل میشد، چه کمکی می‌توانست به «سعادت ملت ایران» و «تامین صلح جهانی» کند. قاطبهٔ بازیگران سیاسی این نمایش تراژیک نیز، هیچ فهمی از پیچیدگی‌های فنی و اقتصادی صنعت نفت نداشتند، و بلاهت عریان‌شان به انقلابیونی بی‌باک می‌مانست که آمده‌اند تا فقط خودی نشان داده و آتشی برپا کنند.

Читать полностью…

چرا ملت‌ها شکست می‌خورند؟

نفوذ پهلوی‌ها در تاریخ‌نگاری، ادبیات و کتاب بسیار زیاد بود و هنوز هم همین‌گونه است. ما هنوز هم در تاریخ، تحت تاثیر تفکر پهلوی قرار دهیم. وقتی یک نظام با براندازی نظام قبلی سرکار می‌آید، به‌ناچار روایتی از خود ارائه می‌کند که حضورش را توجیه می‌کند. پهلوی با لغو سلطنت دویست سالهٔ قاجار و در فرایندی شبیه به کودتا بر قدرت نشست. لذا در تمام دوران پهلوی، با نگاهی منفی به قاجار پرداخته شد و این موضوع آن چنان در ذهن ایرانیان رسوب کرده که نمی‌توان به سادگی آنرا برطرف کرد.

دکتر غلامحسین زرگری‌نژاد

Читать полностью…

چرا ملت‌ها شکست می‌خورند؟

⚜️نماد دماگوژی ایران⚜️

غالب مبتدیان علم سیاست در مدتی که به کارآموزی اشتغال دارند یک دورهٔ اختصاصی برای «تحصیل وجاهت سیاسی» می‌گذرانند و آقای دکتر مصدق فعلاً مشغول گذراندن این دوره هستند. ولی خود بنده موقعی که تصمیم به ورود در صحنهٔ سیاست گرفتم از تعلیمات این کلاس اختصاصی بکلی صرف‌نظر کردم و مستقیماً به کلاس بالاتر رفتم و به همین دلیل فکر می‌کنم اگر در فنّ دماگوژى با جناب دکتر مسابقه بگذارم مغلوب گردم. اما از ایشان سؤال می‌کنم؛ در مواردی که پای مصالح عالی مملکت در کار است آیا بهتر نیست تمرینات آن کلاس را موقتاً کنار بگذارید و شاگرد بنده بشوید؟

میرزا حسن‌خان وثوق‌الدوله
مجلس ششم

▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬

🟡➣ @IIFOM_CO

⚫️➣ instagram.com/iifom.co

🌐➣ iifom.com

Читать полностью…

چرا ملت‌ها شکست می‌خورند؟

لیبرال‌های ایرانی عاشق رضاخان(۳)

برای اینکه لیبرال ایرانیِ بی‌غرض بداند که حکومت رضاخانی نقض‌کنندهٔ سه اصل اساسی لیبرالیسم کلاسیک است و حتی به این سه اساس، حمله و آنها را آشکارا و متکبرانه نقض می‌کند توصیفی کوتاه از عهد رضاخانی لازم است که در ادامه خواهد آمد. در ضمن باید این مطلب را هم متذکر شد که ایران قبل از تحمیل دیکتاتوری منوّر، از این سه اصل تا اندازه‌ای برخوردار بود، هر چند با وضع مطلوب فاصلهٔ بسیار داشت چرا که ناامنی‌های ناشی از مشروطه، تامین ثبات و امنیت را سخت کرده بود، با اینحال رعایت حقوق فردی خاصه مالکیت یک ضدارزش نبود یا بازرگانی در انحصار دولت قرار نداشت و از سویی یک رژیم نمایندگیِ هر چند پرایراد همچنان بخش مهمی از حکومت را تشکیل می‌داد. لااقل حکومت، خودکامه و فردگرا نبود. بنابراین با اینکه مشروطه در آغاز و ادامهٔ خود تند رفت و هیچ بعید نبود که نظم ایران را یکسره از بین ببرد اما در آغاز قرن چهاردهم، معتدل شده بود و امکان ریشه‌یافتن اصلاحات مطلوب مقدور بود.

باری رضاخان قبل اینکه بطرز کاملاً پلیسی و غیرقانونی رژیم مشروطهٔ سلطنتی ایران را از بین ببرد، اقداماتی را انجام داد که از دید ناظران تیزبین پنهان نمی‌ماند و لیبرال ایرانی باید درک کند که تکرار کلیشه‌ای به این شرح که «وضع اسفبار ایران موجب شد، الیت آنزمان به این جمع‌بندی برسد که باید دیکتاتوری رضاخان، حاکم شود و ایران با دستور و ارعاب، ترقی پیدا کند» از اساس قابل مناقشه است. حتی اگر نخواهیم آنرا یکسره غیرواقعی بنامیم حداقل می‌توانیم با یقین تاریخی بگوییم بخشی مهمی از واقعیت در این گزاره، پنهان شده است. رضاخان قبل از اینکه رژیم مشروطه را از بین ببرد، بطور منظم و مرتب علیه دولت‌های قوام، مشیر و مستوفی دسیسه می‌کرد و از طریق لشکر قزاق وابسته به خود مانع از انجام اصلاحات و تدابیر آنها میشد. نشانهٔ آشکار این مطلب، عدم تغییر رضاخان بعنوان وزیر جنگ باوجود تغییر رئیس و سایر اعضای کابینه یا اخراج قوام‌السلطنه از کشور است. او بطرز آشکاری حکومت مشروطه را زیر پا می‌گذاشت و بارها علیه نهادهای سیاسی کشور اقدام کرد بطوریکه مجلس چهارم مشروطه، چند مرتبه قصد عزل او را داشت. غائلهٔ جمهوری نشانهٔ آن. خلاصه اینکه رضاخان، قبل از تغییر رژیم، ماهیت آشکارا ضدلیبرالی، قانون‌گریز و خودکامهٔ خود را عیان کرده بود و این مطلب برای تمام رجال وجیه‌المله از روز روشن‌تر بود.

اما حکومت او را می‌توان به دو دوره تقسیم کرد. دورهٔ کوتاه پنج سالهٔ اول، و دورهٔ طولانی ده سالهٔ دوم. شدت و ضعف اقدامات او در این دو دوره متفاوت است اما این مهم در ماهیت حکومت تغییری ایجاد نمی‌کند. ماهیت حکومت رضاخانی تا اندازهٔ زیادی حقوق فردی را به رسمیت نمی‌شناسد و اصولاً برای دولت، هر عملی را روا میدارد. در سطح کلان، متصلبانه ایدئولوژیک است و نوعی ناسیونالیسم بی‌جاساز را تحمیل می‌کند. در بعد سیاسی مجلس شورای ملّی را از همان روز اول به شعبه‌ای از وزارت دربار بدل نمود و رفته رفته از تمام حیثیت انداخت. در باب اقتصاد هم یک مکتب ماتریالیستی و تا حد زیادی چپ‌گرایانه را اعمال کرد که نتایج آن با خودکشی داور آشکار شد. انحصار دولتی در تجارت و مالیات‌ستانی بی‌رحمانه. اقتصادی کاملاً دولتی با بورکراسی بشدت فاسد. در حقیقت در بعد سیاسی، حذف کامل اصول مشروطه و حکومت نمایندگی، در بعد اقتصادی، برقراری اقتصاد دولتیِ ناکارآمد، و در بعد حقوق فردی، یک تجاوز آشکار و بی‌وقفه.

در آخر لازم است تاکید شود که شرح دقیق و تفصیلی این موضوع مهم در این مدیوم نگنجد و فرصتی دیگری لازم است. اما راه تحقیق و مطالعه باز است و می‌توان با بررسی موشکافانه نشان داد که ارزیابی هر حکومت مدرن، از جمله عهد پهلوی اول با این سه اصل لیبرالی ممکن است. لیبرال ایرانی باید در سیر تاریخ معاصر، تکلیف خود را با شخصیت ضدلیبرال و پادگانیِ رضاخان مشخص کند، و همچنین با ماهیت حکومت و اقدامات او که پیامدهای بلندمدت بدی داشته است. لیبرال ایرانیِ قرن پانزدهم با تاریخ تلخ صد سالهٔ خود روبروست و می‌تواند به این گزاره فکر کند که «ایده‌ها، پیامد دارند» و تاریخ، شهربازی نیست که کودکانه داخل آن شده و با هر چیزی که تمایل دارد، بازی کند. با استنادهای دم‌دستی به میزس یا هایک، به دنبال توجیه دیکتاتوری منوّر یا اصلاحات ارضی باشد و بقول معروف از حول حلیم داخل دیگ بیافتد. اگر قصد طرفداری یا کنشگری سیاسی دارد باید صادقانه آنرا ابراز نماید اما به اصول لیبرالیسم کلاسیک دخیل نبدد که او را شفا نخواهد داد. با ادامهٔ روند فعلی هیچ بعید نیست که لیبرالیسم کلاسیک در جامعهٔ ایرانی به ضد خود بدل شده و به ابتذالی بی‌بازگشت دچار گردد.

پایان

Читать полностью…

چرا ملت‌ها شکست می‌خورند؟

لیبرال‌های ایرانیِ عاشق رضاخان(۱)

دنیای مدرن، دنیای ایدئولوژی‌هاست. لااقل از سال ۱۷۸۹ که انقلابی خونین و وحشیانه در فرانسه به وقوع پیوست، ایدئولوژی‌های گوناگونی سربرآورد و قالب و فرمی عینی به خود گرفت. در این میان لیبرالیسم نیز متولد شد که از جنبهٔ فلسفی بر تامین حقوق فردی خاصه تقدس مالکیت خصوصی استوار بود، از جنبهٔ اقتصادی بر آزادی کسب‌وکار و بازرگانی تاکید داشت و از منظر سیاسی بر حکومت نمایندگی. بنابراین این سه، مشخصات روشن لیبرالیسم است که البته مکتبی بلاایراد هم نیست و همیشه خطر افتادن از آن به دام سوسیالیسم (همچون استوارت میل) یا فایده‌گرایی (همچون بنتام) وجود دارد.

باری ایران نیز همچون تمام ممالک دیگر به دنیای مدرن وارد شد و رجال آن از نخستین برخوردها متوجه شدند که این شهر فرنگ قدرتی افسون‌گر دارد. روشنفکران نسل اول ایرانی این تمدن جدید را نه از ژرفا یا تحقیق دقیق بلکه از دهلیز اصول انقلاب فرانسه دریافتند و با انواع و اقسام شطحیات مانند مزدک‌گرایی و باستان‌گرایی رمانتیک و حتی ستیز با رسم‌الخط فارسی و مذهب مخلوط نمودند. سلسله‌جنبان این موهومات روشنفکرانه که تا به امروز در ایران جاری است، مستخدم رسمی دولت روسیه، آخوندوف و مرید نامتعادل او کرمانی است. خلاصه اینکه تمدن جدید به بدترین شکل ممکن توسط این جماعت چشم و گوش باز، به ایران داخل شد و عاقبت با انقلاب مشروطه خود را تعین بخشید. انقلابی که نظم قدیم را پاشاند اما نتوانست نظم جدیدی حاکم کند.

بنابراین روشن است که خوشه‌چینان مکاتب مدرن در ایران از همان ابتدا مفتون فرهنگ انقلابی فرانسه شدند که در خود ستیزجویانه خواهان برانداختن نظم کنونی-اعم از سیاسی و دینی- است و جانشینی جز انتزاعیات روشنفکرانه ندارد. همانطور که آخوندوف در پی اختراع خط جدید به این در و آن در می‌زد یا کرمانی می‌گفت ایران چون به راه «مزدک» نرفت به ترقیات لایتناهی نرسید! اقوال و افعال مهمل در این دو موج می‌زند. آنها، مکاتب ناسیونالیسم و سوسیالیسم را ادغام نموده و از اینرو نخستین بذرها را در زمین فکری ایران مدرن پاشیدند. دو مرامی که اگر توسط رجال دیوانی، اعیان قاجاری و علما، تعدیل نمیشد می‌توانست ایدئولوژی التقاطی حاکم در مشروطه ایران باشد.

Читать полностью…

چرا ملت‌ها شکست می‌خورند؟

ژاکوبن‌ها هیچ اصلی ندارند، هیچ قید و محدودیت مطلقی ندارند و هیچ مانع اخلاقی را به رسمیّت نمی‌شناسند. دکترین آنها چندان یک نظام عقاید نیست و بیشتر یک نظام بی‌اعتقادی است.

اسکروتن

Читать полностью…

چرا ملت‌ها شکست می‌خورند؟

ما آمریکایی‌ها به آزادی‌های ادراکی انگلیسی‌ها استناد کردیم نه به «آزادی، برابری و برادری.» و ساختار فلسفی و اخلاقی نظم مدنی ما ریشه در ایمان مسیحی داشت نه پرستش عقل محض. موفقیت ما ناشی از اولویت قراردادن رشد، تجربه، سنت و تجویز نیاکان بر ایده‌های بزرگ انتزاعی است.

راسل کرک

Читать полностью…

چرا ملت‌ها شکست می‌خورند؟

انقلاب فرانسه به این علت رخ داد که هیچ مقاومت اجتماعی موثری در برابر فلسفهٔ روشنگری که جرقهٔ آنرا زده بود، وجود نداشت.

مارتین مولسکی

Читать полностью…

چرا ملت‌ها شکست می‌خورند؟

آمریکا در طول تاریخ خود هیچ خصومت و اختلاف خاصی با ایران نداشته است. تنها مسئله میان دو کشور اعلان جنگ آشتی‌ناپذیر ج.ا به آمریکا به دلیل تدارک صلح کمپ دیوید میان مصر و اسرائیل بود که خوشایند دیدگاه ارزشی ج.ا نسبت به حقوق مردم فلسطین بوده است. در شعار «مرگ بر سه مفسدین/ کارتر و سادات و بگین» ارتباطی با ایران ملاحظه نمی‌شود.

فریدون مجلسی

Читать полностью…

چرا ملت‌ها شکست می‌خورند؟

شیفتگی به ایران پیشااسلامی نتیجهٔ بیزاری شرق‌شناسان اروپایی از اسلام بود نه احساس خود مردمی که در فلات ایران زندگی می‌کردند. تفکیک ایرانی و عرب به دو نژاد ناهمساز و هم‌ستیز نیز آشکارا ریشه در برداشت‌های نژادپرستانه از کشف ویلیام جونز یعنی کشف خانوادهٔ زبان‌های هندواروپایی داشت. فردوسی را شاعری ملی دیدن که از اسلام و عرب بیزار بود و زبان فارسی را از گزند عربی رهانید نیز در متون اروپایی بویژه نوشته‌های رُنان و مهم‌تر از همه نُلدکه باب شد. هیچ منبع ایرانی پیشامدرنی را سراغ نداریم که ورود اسلام به ایران را واقعهٔ نژادی «حملهٔ اعراب» شمرده باشد. تتبع اروپایی، افزون بر کینه‌اش از اسلام، عینک تحریف‌کنندهٔ دیگری نیز در ارزیابی تاریخ ایران به چشم می‌زد ظاهراً برگرفته از نظر گیبون که دوران باستان، عصر رونق علم و ترقی بوده و قرون وسطی دورهٔ توحش و تعصب مذهبی.

ضیاء ابراهیمی

Читать полностью…

چرا ملت‌ها شکست می‌خورند؟

در صفحات نخست کتاب «دو قرن سکوت» به توصیفی اکنون نخ‌نما شده از زندگی عرب‌ها در بیابان برمی‌خوریم. اینجا کمترین استنادی به هیچ منبع تاریخی در کار نیست. نثر زرین‌کوب آکنده از قضاوت‌های ذهنی با استفاده از صفاتی مانند «حریص» و «وحشی‌گونه» است. بارها گفته می‌شود هوای خشک شبه‌جزیرهٔ عربستان نشان می‌دهد که چرا «از دیرباز تمدن و فرهنگ در آنجا جلوه‌یی نکرده بود»-ادعایی که غنای باستان‌شناختی این منطقه آنرا نقض می‌کند. حتی تحقیری که نثار بیابان و شیوهٔ زندگی ناشی از آن می‌شود این پرسش را به ذهن می‌آورد که نویسنده چقدر در ایران گشته است. نزدیک بیست درصد خاک ایران را یکی از خشک‌ترین بیابان‌های جهان تشکیل می‌دهد و بقیهٔ کشور هم چندان پرآب نیست. این تناقض را می‌توان نشانهٔ آن گرفت که ریشهٔ این گفتمان تحقیرآمیز دربارهٔ عربهای بیابانی را باید در پیش‌داوری اروپایی جست نه ایرانی.

ضیاء ابراهیمی

Читать полностью…

چرا ملت‌ها شکست می‌خورند؟

محمدرضا پهلوی راه‌حل اصلاحی حزب توده را در اوایل دههٔ چهل با تغییرات اندکی به اجرا گذاشت.

موسی غنی‌نژاد

Читать полностью…

چرا ملت‌ها شکست می‌خورند؟

▪️چهل‌وسومین شمارۀ قلم‌یاران منتشر شد.

▫️این شمارۀ قلم‌یاران مقاله‌ای بلند از راجر اسکروتن دارد که در آن به تحلیل انقلاب فرانسه و بقیۀ انقلاب‌ها می‌پردازد. سلسله مقالاتی در این شماره در نسبت بین آزادی و اقتدار آماده است. گفت‌وگویی طولانی با موسی غنی‌نژاد شده تا تاریخ اقتصاد ایران را بررسی کنیم. از مصائب دموکراسی و استالین گفته‌ایم. از نظام اقتصاد آزاد و روشنفکران دورۀ ناصری بحث کردیم و مقالات متعدد دیگر. و پرونده‌ای مفصل دربارۀ فرمانفرما و خانوادۀ او. خانواده‌ای که معمار برجسته داشته تا بنیانگذار بانک خصوصی در ایران تا انستیتو پاستور. دیالوگ سراغ چالش‌های فکری متفکر برجسته مایکل پولانی رفته است. و نقد کتاب به سیاق شماره‌های قبل.

چهل‌وسومین شمارهٔ قلم‌یاران را می‌توانید از کتابفروشی‌ها و دکه‌های روزنامه‌فروشی تهیه بفرمایید.

◾️دوستانی که تمایل دارند مجله را از طریق پست دریافت کنند، می‌توانند تنها با پرداخت هزینه مجله(220000 تومان) با هزینۀ پستی رایگان دریافت کنند.

➖شمارۀ کارت: 6037997321603855 به نام آذر ارکانی

✖️ارسال برگۀ واریز و آدرس به شمارۀ تلگرام ۰۹۳۵۶۶۱۷۹۰۹

Читать полностью…
Subscribe to a channel