-
نظرات و پیشنهادات جهت بهبود کیفیت کانال @MahdiRazagh52
☘شعری که #محمدعلی_بهمنی برای #سیمین_بهبهانی سرود.
محمدعلی بهمنی شاعر توانای معاصر در علت سرایش این شعر برای سیمین بهبهانی می‌گوید :
«مدتی بود که روزنه‌ی نگاه سیمین آسیب دیده بود. خاطرم هست در مجلسی به همراه او و حافظ موسوی حضور داشتم. برایش این شعر را گفتم. او برای درمان ضعف بینایی‌اش، چشمان خود را به تیغ جراحان سپرد، اما بی‌فایده. منِ شاگرد، کوچک‌تر از آنم که بگویم شیوه‌ی خاصی در شاعری دارم، اما این را خوب می‌دانم که دوستدار سیمین بوده‌ام، هستم و خواهم بود.»...
.
.
چشم‌هایم اگر نمی‌بیند
ولی از حالتان خبر دارد
دیر گفتی نگاهِ از نزدیک
روی بینایی‌ام اثر دارد
ماتِ تصویرِ ماتِ خود هستم
این چروکیده٬
من؟ نه!
شب‌نامه‌ست
این خطوطِ شبیه من حتی
دیدن و خواندنش خطر دارد
انتخاب بدی‌ست شاعرجان!
شعر هم جان‌پناه، گاهی نیست
دُملی تازه در تو روییده‌ست
شعر در نقش نیشتر دارد
می‌شکافد دوباره زخمی را
که خودش تازه بخیه‌اش کرده است
اندکی بعد باز خواهد گفت:
بس کن!
این قرن گوشِ کر دارد
من ولی فکر می کنم هستم
خاصه وقتی که شعر می‌گویم
درکم این است:
شاعری یعنی
یک‌نفر ذوقِ دردسر دارد
من که در روستای خود بودم
شعر با شهر آشنایم کرد
خشک می‌خواست شاخه‌هایم را
او که در دست خود تبر دارد
می‌تواند که مشت پنهانم
باز دندان‌شکن شود ناگاه
می‌توانم که پاسخی باشم
که از این شیوه دست بردارد
شعر آن روز سرنوشتم شد
که به زنجیر فکر می‌کردم
حلقه‌ای سهم برده‌ام.
وایا:
هرکه این حلقه بیشتر دارد...
#محمدعلی بهمنی
از دفتر «من زنده‌ام هنوز و غزل فکر می‌کنم»
🛑 کانال‌های #VIP امشب 👇👇👇
⏪ کانال ⇚ مـراقبــه آگـاهی
ღ
⏪ کانال ⇚ در جستجوی ِ معـنـا
🔺🔺
.
از دی که گذشت هیچ ازو یاد مکن
:فردا که نیامده ست فریاد مکن
برنامده و گذشته بنیاد مکن
حالی خوش باش و عمر بر باد مکن
#خیام رباعی ۱۳۶
بادرود، پگاهتون فرخ باد
مهر و مهربانی مردمان،
پر روشنا و تابان.به هربامداد، و هر لحظه
تنها زماني يک نفر در دلمان مي ميرد که تماميتِ او را از ذهنمان خارج کنيم. وقتي کسي را از ذهنمان بيرون مي کنيم، ديگر نبايد کارها و اشتباهاتش را تشريح کنيم. ناتواني از همان جا آغاز مي شود که به دنبال چراهاي اشتباهات او مي گرديم ... اين کار ذهن را درگير مي کند و خودش اثبات اين مسئله است که: هنوز او را از ذهن خود بيرون نکرده ايم!
زندگي، جنگ و ديگر هيچ
#اوريانا فالاچي
دزد کی از مارگیری ماربرد
زابلهی آن را غنیمت میشمرد
وارهید آن مار گیر از زخم مار
مار کشت آن دزد او را زار زار
مارگیرش دید پس بشناختش
گفت از جان مار من پرداختش
در دعا میخواستی جانم از او
کش بیابم مار بستانم از او
شکر حق را کان دعا مردود شد
من زیان پنداشتم وان سود شد
بس دعا ها کان زیان است و هلاک
وز کرم می نشنود یزدان پاک
#مولانا مثنوی دفتر دوم
.
صبح برخیز و بر گل به صبوحی بنشین
چون به آواز خوش مرغ درآیی از خواب
عیش نیکوست کسی را که تواند کردن
ای توانای خردمند، چه داری؟ دریاب
#اوحدی از غزل ۵۰
درود پگاه دوشنبه هفتتون پر شور
روزتان شاد و مهرتان افزون به هر لحظه
.
باز شد چشم جهان
ای بخت خواب آلودهان
صبح دولت می‌دمد برخیز زین خواب گران
بالش زیر سرت کان مانده
از اصحاب کهف
مالشی ده چشم غفلت را و سر بردار از آن
#محتشم کاشانی قصاید
با درود، پگاهتون فرخ باد
به دستور پیر خردمند و دانا:
" با دوستان مروت، با دشمنان مدارا."
هربامداد، و هر لحظه
🌹
.
پرتو حقست آن
معشوق نیست
خالقست آن گوییا
مخلوق نیست
#مولانا
امروز بنویس: دختر
بخوان:مهر و مهرآفرین و مهرآور،
برای مادر و پدر و برادر...
روز جهانی دختر فرخ باد.
.
اولین ماجرای عاشقانه اى که در این
جهان باید
آن را به کمال برسانیم.
رابطه با خودمان است و
تنها پس از موفقیت در این رابطه است.
که میتوانیم به دیگران آنطور كه بايد
عشق بورزیم ..
#ناتانیل_براندن
من صوفي چرا باشم؟ چون رند خراباتم
من جام چرا نوشم؟ با جام که خرسندست؟
من قطره چرا باشم؟ چون غرق در آن بحرم
من مرده چرا باشم؟ چون جان ودلم زندست
#مولانا دیوان شمس ترجیعات
شادم از اهلِ جهان، کز اثرِ صحبتشان
به جهانی ندهم گوشهٔ تنهایی را
#طالب_اصفهانی
.
سراینده باش و فزاینده باش
شب و روز، با رامش و خنده باش
چنان رَوْ که پرسَدْت روزِ شمار
نپیچی سر از شرمِ پروردگار
به داد و دِهِش گیتی آباد دار
دلِ زیردستانِ خود شاد دار
که بر کس نمانَد جَهان جاوْدان
نه بر تاجدار و نه بر موبدان
تو از چرخِ گَردان مَدان این ستم
چُن از باد خیزی گذاری به دَم
#فردوسى بخش ۲
"در این روز و این لحظه : امید اینکه"
همی‌خواهم از کَردْگار جَهان
شناسنده‌ی آشکار و نهان
که باشد زِ هَر بد نگهدارتان
همهْ نیک‌نامی بُوَد یارتان
🌹
.
چُنین بَرده گشتیم بر خواسته
دل آراسته شد روان کاسته
چو دل برنِهی بر سَرای کهن
کند راز و بر تو بپوشد سخن
سوی آز منگر که او دشمن‌ست
دلش بَرده‌ی جانِ آهَرمَن‌ست
بپوی و بپوش و بناز و بخَور
تو را بهره این‌ست ازین رهگذر
#فردوسی
و در این لحظات
امیدم چنان‌ست کز کردْگار
نباشی جز از شاد و به‌روزْگار
با درود،
بامداد پائیزی فرخ باد...
در برگ ریزان خزان
از "دانایی" و "داد"
نامتان پرآوازه باد . به هر لحظه .
..تاهمیشه
کفارهٔ شراب‌خوری‌های بی‌حساب
هشیار در میانهٔ مستان نشستن است
صائب تبریزی
.
این یک دو سه روز نوبت عمر گذشت
چون آب به جویبار و چون باد به دشت
هرگز غم دو روز مرا یاد نگشت
روزی که نیامده‌ست و روزی که گذشت
#خیام رباعی ۱۸
درود بامدادتان فرخ
آهنگ امروزتون شاد و پر امید بادا
🔰🔰🔰🔰🔰🔰
🔰🔰🔰🔰
🔰🔰
✅ فولدر ارزشمندی از کانال های معتبر تلگرام
◐ متافیزیک و ماورا
◐ عرفان
◐ شعر و کتاب
👇👇👇👇
/channel/addlist/24rzyUKx9wZlOTQ8
/channel/addlist/24rzyUKx9wZlOTQ8
🔺👆 برای ورود به کانال‌ها لطفا کلیک کنید ٪
👆🔺
.
درون انسانی معمولی،
آنقدر خیانت،
نفرت،
خشونت،
و چرندیات وجود دارد،
که هر ارتشی را برای هر زمانی تامین می‌کند.
بهترین قاتلان آنانند،
که برضدِ قتل موعظه می‌کنند.
و آنان که پر از نفرتند،
از عشق سخن می‌رانند.
و در نهایت، جنگ‌افروزترینان
آنهایند که دم از صلح می‌زنند.
آنها که ندای صلح سر می‌دهند،
در آرامش نیستند.
آنها که از عشق می‌گویند،
عشقی ندارند.
از واعظان بر حذر باشید.
از مدعیان دانایی بر حذر باشید.
از آنها که همیشه کتاب می‌خوانند
بر حذر باشید.
از آنها که از فقر بیزارند
و آنهایی که به آن افتخار می‌کنند
بر حذر باشید.
#چارلز بوکوفسکی
.
آفتاب رخش امروز
زهی خوش که بتافت
که هزاران دل از او
لعل بدخشان شده است.
#مولانا از غزل ۴۲۳
با درود،
بامداد مردمان فرخ باد و شادمان؛
به "آیین مهر" و
به دستور "داد". به هر لحظه
سخت ترین و ارزشمند ترین چیز ها این است که کسی در رنج هایش ، در رنج های ناخواسته اش ، عاشق این زندگی باشد.
#لئو تولستوی
جنگ و صلح
درد اجباری است، رنج کشیدن اختیاری است." آدم حین دویدن کم‌کم به این فکر می‌کند که: " کار عذاب‌آوری است. دیگر نمی‌توانم ادامه بدهم." در آن صورت، بخش عذاب‌آور آن یک واقعیت اجتناب‌ناپذیر و قطعی است. ولی ادامه دادن و ندادن آن اختیاری است و به خود دونده بستگی دارد.
#موراکامی
.
عاشق روی جان فزای توییم
رحمتی کن که در هوای توییم
تو به رخسار آفتابی و مه
ما همه ذره در هوای توییم
#مولانا از غزل۱۷۶۵
با درود،
همچو مهرماه درخشنده؛
مهربان باشیم و بخشنده.
به هربامداد، و هر لحظه
.
شعر حافظ همه بیت الغزل معرفت است
آفرین بر نفس دلکش و لطف سخنش
#حافظ از غزل ۲۸۱
۲۰ مهرماه بزرگداشت
.
چه هوایی،
چه طلوعی،
جانم ....
باید امروز حواسم باشد
که اگر قاصدکی را دیدم
آرزوهایم را بدهم
تا برساند به خدا ..
#سهراب سپهری
اگه بهت گفتن؛
رویاهات دست نیافتنیه...
بگو با خدا همچی ممکنه
افکار اونا قدشون کوتاهه!
.
خدمت و محبت
این دو لذت شریف را
آفریدگار مهر
گوهر نهاد آدمی شناخته ست...
رهروی،شنیدوگفت
کار عاشقان پاکباخته است...
گفتم:ای رفیق راه
یک نگاه مهربان
که از تو ساخته است...
#فریدون_مشیری
با درود روزتون پر شور
کاش باور خداوند در مردمان
برابر بود با مهربانی و بخشندگی
🌹
.
"جهان را بسازید همچو بهشت
مگویید هرگز سخن‌های زشت
همه یک به یک مهربانی کنید
جهان را همه، پاسبانی کنید
بگویید این جمله در گوش باد
که یک تن به گیتی پریشان مباد"
#فردوسی
با درود،
همچو مهر رخشنده؛
مهربان باشیم و بخشنده.
هربامداد،و هر لحظه
.
صدای آب می آید
مگر در نهر تنهایی چه می شویند
لباس لحظه ها
پاک است ...
#سهراب سپهری
.
سرای سپنجی نماند به کس
ترا نیکوی باد فریادرس
به نیکی گراییم و فرمان کنیم
به داد و دهش دل گروگان کنیم
که خوبی و زشتی ز ما یادگار
بماند تو جز تخم نیکی مکار
#فردوسی
"روز نو بر همه نیکان و
رهروان مذهب عشق و مهربانی
خجسته باد"
زندگی یعنی همین زمین خوردن ها و بلاخره از نردبان به زیستن بالا رفتن ها. ...
Читать полностью…