با لبهایم نه
من همیشه تو را
با چشمهایم میبوسم
آرامتر ، گرمتر ، عاشقانهتر...
#شمس_لنگرودی
صبح،
از پشت عقربه های جهان بیدار می شود!
خورشید می تابد
عشق را با فنجانی در دست هایم بگذار
می خواهم با دست نوشته های شاعری،
به خیابان بزنم ...
#عرفان_یزدانی
مهربانِ من!
یاریگرِ دلم!
آرامِ جانم!
برای آشوب های قلبم بهار را هدیه بیاور!
بگذار جوانه بزنم، شکوفه شوم
بر سرت ببارم ...
بگذار کوله ی تلخ دلواپسی هایم را
پشتِ این ثانیه های خاکستری اسفند
برای همیشه جا بگذارم!
رویش سبزه ی عشق را نثارم کن،
تا گل نوپای امید در دلم شکفته شود
و با عطر خوشش سراسر لحظه هایم،
رنگ و بوی شادی بگیرد
باران محبتت را بر سرم بباران!
بگذار قلبم خیس از عشقت شود!
تا در زیر ترنّم خوش باران
حدیث یکی شدن و مهربانی را بر لبانت بنوازم
و دریای آغوشم را به رویِ شاهراهِ دلت باز کنم
و تو را بر قلب و سینه ام بفشارم
و هر ثانیه، هزاران بار دوست داشتنم را،
بر ذرّه ذرّه ی وجودت، بچکانم!
تو در آغوش گرم من،
به ابدیّتی زیبا دست خواهی یافت
بوی مهر مرا به مشام خواهی کشید!
صدای قلبم تو را به خوابی عمیق خواهد برد
آن چنان که دوست داری
همیشه بر روی قلبم، بیارامی!
و سرت، بر روی بازوانم باشد!
آن وقت گل بوسه های دوست داشتنم را
یکی یکی بر تن و جانت خواهم نشاند!
و گلستانی زیبا در وجودت خواهم ساخت،
که بوی عطرش هر دویمان را سرمست کند!
تنها اگر تو مرا به نامم صدا بزنی
که من با شنیدنش بال خواهم گشود!
اوج خواهم گرفت پرواز خواهم کرد ...
#عرفان_یزدانی
باید به استقبال نوروز برویم،
عصاے بی حوصلگی را دور بیانداز
سقفِ این دل پریشان را هرڪجا چسب بزنی بازهم از جاے دیگرے اندوه چڪه می ڪند،
خیال را هرچه بیشتر بال و پر بدهی
بیشتر زمین گیرت می ڪند
و تو براے همیشه گوشه نشین
یڪ خاطره خواهی شد،
رها ڪن این ها را، پنجره ها را باز ڪن
بوے عطر بھار می آید
رد پاے هر شڪوفه اے را ڪه دنبال ڪنی
دنیایی دیگر به رویت باز میشود
و لبخند می زند به غصه هایت،
ڪمی صبر ڪن
دل سرما زده ے ما هم گرم می شود می تپد دوباره !آسمان شب هایمان مھتابی می شود،
به یڪ جایی از زندگی خواهیم رسید
ڪه عشق سبب راحتی خوابمان می شود
نه بی خوابی هاے شبانه یمان!
بشڪن غصه هاے قدیمی پنھان دلت را
و بار دگر آمدن بھار را جشن بگیر
باید به استقبال نوروز برویم....
#حاتمه_ابراهیم_زاده
دوست داشتنت،
بر لبانم می نشيند پای صبح ها
وقتی تنفّس عشق،
گونه هايم را صيقل می دهد ...
#عرفان_یزدانی
امیدم بودی
خواب و بیداری ام!
صبح و شبم، آفتاب و مهتابم
وطنم بودی! شهر به شهر، کوچه به کوچه
در جای جای تنت پرسه زدم!
زیباتر از عشق چیست،
وقتی لب هایم بر روی قلبت
می سوزند و آتش می گیرم؟!
مرا غرق کن،
در امواج چشمت می نشینم!
چه قدر زیباست بوسیدن قلب تو
انگار بوسه بر نبض جهان می زنم ...
#عرفان_یزدانی
امشب در مهتاب آغوشت
پیراهن احساسم را کنار بزن
بوسه بوسه عشق بنوشانم
از جام لبهایت،
و ملودی جانت را به
تارهای تنم پیوند بزن....
#مهناز_نجفی
🌸سـلام صبحتون زیبا
🌿چه شادی بخش است
🌸نگاه خندان
🌿آنگاه که دل پراز امید به
🌸فردایی روشن است.
🌿زندگی باغ تمنای خداست
🌸زندگی یعنی همین صبح ها،
🌿لبخندها، آواز ها
روز تون پر از موفقیت🌸
در شبِ سردِ زمستانی
کورهی خورشید هم،
چون کورهی گرمِ چراغِ من، نمیسوزد؛
و به مانندِ چراغِ من
نه میافروزد چراغی هیچ،
نه فروبسته به یخ ماهی که از بالا میافروزد.
من چراغم را در آمد رفتنِ همسایهام افروختم،
در یک شبِ تاریک؛
و شبِ سردِ زمستان بود،
باد میپیچید با کاج،
در میان کومهها خاموش
گم شد او از من جدا زین جادهی باریک؛
و هنوزم قصه بر یاد است
وین سخن آویزهی لب:
«که میافروزد؟ که میسوزد؟
چه کسی این قصه را در دل میاندوزد؟»
در شبِ سردِ زمستانی
کورهی خورشید هم،
چون کورهی گرمِ چراغِ من، نمیسوزد....
#نيما_يوشيج
صبح ها طلوع می کند خورشید دلم
چشمان آسمان باز می شود
عطرمی ترواد از نیلوفر ها
و چه عاشقانه صبح بخیر های
تو در نسیم می رقصند...
#لیلا_صابری_منش
هر روز به قلب تو می زنم!
که در بازدم نفس هایم،نبض بگیرد!
هر روز آغوش تو می شوم،
که به سرزمین جدید تر
و کُهن تری خو بگیرم!
هر روز به دست های تو پیله می کنم
تا برای پروانگی، به شهدِ جانت رو کنم!
این تو، همه من برای اوّلین لبخند امروز،
چشم هایت را به نزدم بیاور!
می خواهم واژه واژه با زبانم،
ریسه ببندم به تک تک مژگانت ...
#عرفان_یزدانی
آخرین روزهای اسفند است
از سر شاخ این برهنه چنار
مرغکی با ترنمی بیدار میزند نغمه
نیست معلومم
آخرین شکوه از زمستان است
یا نخستین ترانه های بهار؟
#شفیعی_کدکنی
من صبح می خواهم، با طلوع تو!
بر جانم عشق بریز!
تا خورشید نگاهت،جان بگیرد!
زیبایی لبخندت دیدن دارد ...
#عرفان_یزدانی
دوست داشتن خوب است
عشق اما عالی است
دوست داشتن آرامش است
عشق غوغاست
دوست داشتن دریاست
عشق، آتشفشانِ زندهی روح
بی عشق، جهان قبرستانیست
همهی قبرهایش خالیِ خالی
باغی، بوتههایش، درختهایش
همه خشکیده و پژمرده.
بی عشق، چشمه بی آب است
قلب، بدونِ راز...
#نادر_ابراهیمی
🌺سلام
🌼صبح زیباتون بخیر
🌺بوم روزتون رنگین
🌼طرح زمینه اش مهربانی
🌺لحظه هاتون پر از اتفاقات قشنگ
🌼افکار بلندتان سبز و دلتان به پاکی آسمان
🌺اولین روز ماه مبارک رمضان شما
🌼سرشار از معجزه الهی
🌺و شروع روز تون پُر برکت
موسیقیِ صدایت آرزویی ست
که صبح ها نوازشم کند
و آفتابِ نگاهت
خواب را از من بِرُباید
واینگونه است صبح هایِ بهشت..
#امین_خسروآبادی
🌷در این صبح دل انگیز
🌾هـزار سلام به نشانه ی
🌷هـزار دعای سلامتی
🌾و هـزار درود به نشانه
🌷هـزار آرزوی زیبـا
🌾تقدیم شما خوبان
🌷روزی شـاد و زیبـا
🌾و پر از موفقیت پیش رویتان
امشب عاشقانه هایم را بنوش
فردا خاطره میشوند
لابلای ای کاش ها
پنهان می مانند
پیدایشان نمیکنی
پیدایت نمیکند
امشب شعرهایم را بپوش
هوای عشق گرمت میکند...
#مریم_رضایی_حامی
گرم می کند آفتاب لبخندم را
از پشت پلک های تو!
با خُرده شعرهایی،
که ماه از پیشانی ات برداشته
بر بی خوابی هایم!
طلوع کن!
گوشواره یِ نسیم،
آویخته بر دهانِ ابرهاست
و شوق صدایت بر لبان من!
زیبایی ات را به خانه بیاور!
و دستان باغچه را
پُر از عطرِ میخک کن!
سپیده پیش از عزیمت شب
از میان چشم من
با فنجان گرم بوسه ات
صبح را به خانه آورده ست ...
#عرفان_یزدانی
جان بہ لبم میڪند.
این چشمها زودتر از صبـح
بہ سراغم میآید
و " بہ خیر" میڪند
صبحهاے دوسـتداشتـنت را...
#مریم_پورقلی
بهانه ی کوچکی ست،
اگر بخواهم بگویم دوستت دارم!
کسی که دستانش عطر ماندن می دهد!
چشم هایش، شعر می نویسد!
و زبانش، حرف دلم باشد
کسی که هرگز نبوده، نیست
برای گفتن یک دوستت دارم
از زبان من ...
#عرفان_یزدانی
این شب ها چقدر قدم زدن می چسبد
نور ملایمِ چراغ هایِ خیابان
صدایِ های و هویِ شلوغِ عابران شهر
و تماشایِ این آسمانِ سُربی و بی نقاب
همه اش زیباست ولی چه فایده ؟!
تو نیستی و چقدر جایِ تو
میانِ پرسه هایِ شبانه ام
خالی ست مرا دریاب ، من بی تو
تنهاترین شبگردِ این حوالی ام...
#نرگس_صرافیان
تو، کاشانه ی منی!
خانه ای امن
شهری که در آن اتراق کرده ام!
من در تو به دنيا آمدم،
تا عشق را، زائر لبخندهايت کنم!
قيامتی ست دنيايی که به تو ختم می شود!
از باريکه ی احساسی که
به سمتِ چشمه یِ کلامِ توجاری می شود،
تا تکليف زيبايی ات را بسرايد ...
#عرفان_یزدانی
🌸سـلام
💖صبحتون بخیر
🌸شنبه تون شاد و زیبا
🌸زندگیتون پر شـور
💖و پراز رحمت الهی
🌸دلتـون پراز
💖نغمه های شـادی
🌸وپراز حس خوشبختی
🌸 لحظه های زندگیتون
💖 پراز سلامتی و کامیابی
بیا دعوت بهار را بپذیریم برای قدم زدن
در کوچه باغ هایی که تن پوششان
شكوفه های گيلاس است و زردآلو
گاهی دعوتم کن به نوشیدن
دمنوشی از لبانت با طعم بهار نارنج
با مزه عشق در کافه ی دنج آغوشت...
#رضا_کریمی
قرارمان همین بــهار
زیر شکوفه های شـــعر
آن جا که واژه ها برای تو گـل می کنند
آن جا که حرف های زمین افتاده ام
دوباره سبز می شوند
و دست های عاشقمان
گره در کار سبزه ها می اندازند
قرارمان زیر چشم های تو
آنجا که شعر نم نم شروع می شود
# مینا_آقازاده
این است عطر خاکستری هوا
که از نزدیکی صبح سخن میگوید
زمین آبستن روزی دیگر است
این است زمزمه سپیده
این است آفتاب که بر میآید
تک تک ، ستارهها آب میشوند
و شب بریده بریده
به سایههای خرد تجزیه میشود
و در پس هر چیز پناهی میجوید
و نسیم خنک بامدادی چونان نوازشی ست ...
#احمد_شاملو
.