گل بهانه ی قشنگی ست،
روی پیراهن دشت!
کنار نقّاشی های سهراب،
در آغوش فروغ،
در شعرهای نیما
و در غزل های حافظ
وقتی شب ها محبوبه ای
عطر خوشش را در ایوان می پراکند!
و من فکر می کنم،
تو هنوز هم روی پیراهنت، کنار شانه ات
به عطر گل یاس دل بسته ای
وقتی پیچ امین الدّوله
از دیوار سنگی دلت، بالا می رفت،
تا من از عشق،
شاخه ای بچینم برای خودم ...
#عرفان_یزدانی
چه تکرارے از این خوشتر
بگویم" دوستت دارم"
لبت را تو بخندانے
بگویی من کمي بیشتر
#سمیه_نادے
عشق ، آغـــازِ فراموشی ست
می پرسی چطور؟!
اینکه تا عاشق شدم ،
از یاد بردم کیستم!
#مرتضی_درویشی
تو لیلی نیستی
من اما مجنون حرف هایت میشوم
دیوانه ی دست هات
مبهوت خنده هات
گل قشنگم، شیرین نیستی
ولی من صخره های شب را
آنقدر می تراشم
تا خورشیدم طلوع کند
و تو در آغوشم بخندی...
#عباس_معروفی
🌺خداوند قادرترین
🌼کارگردانیست که با
🌸رسیدن سپیده دم میگَوید:
1⃣ نـــور
2⃣ صـــدا
3⃣ حـــرکـــت
🌺او زیباترین فیلم هستي
🌼را کلید می زند
🌸و من بهترینن نقش را
🌺برایتان آرزو میکنم
🌤
در تنِ تو؛
رايحه اى است
كه همه ى دوشيزگى و زنانگى را،
در خود دارد!
همچو شرابى كهنه،
مرا گيج مى كند!
و مانند ستاره اى،
در آسمان
مى كارَد!
و مرا از
بسترم
بيرون مى كشاند!
به هر جايى كه بخواهد!
و هر زمان كه بخواهد
#نزار_قبانی
🌸آن زمان که "آفتاب روز"
☕آرامش صبح را در هم میشکند
🌸در مه صبحگاهی بال بگشا...
☕دست جهان را در دستهایت بفشار
🌸و "گل لبخند" بر لبان بنشان
☕چه با شکوه است زنده بودن...
🌸سلام دوستان با معرفت و باوفا
☕صبحتون بخیر و شادی
🌤
بگذار صبح انگشت بکشد
بر صورتِ سبزِ باغچه!
باران بریزد بر چشمان بنفشه و نیلوفر!
لبخند بکارد بر گونه ی آفتاب!
بگذار نسیم بوی تو را بنشاند،
رویِ طاقِ شانه هایم!
بوسه هایت را بنشاند بر دهان لحظه ها
قدّ و قواره بکشم، تا بلندای دوست داشتنت ...
#عرفان_یزدانی
زن ، که باشی
نگاهت بی بهانه می بارد
و در خلوت شانه هایت
تنها پناهت
شاخه گلی ست
سرشار از شمیم یاس ها.
آلاله های روشن دیدار
آنگونه در دامان زن
پیوند پرواز را می آموزند
که از قدوم طلایی او
به شوق می آیند
کودکان لالایی مهتاب.
زن را باید به عشق شناخت
و به مهر، خواند ،
که دنیا
تنها بر مدار چشمان اوست
که اینگونه عاشقانه می نوازد .
که زن ، تنها پناهی ست
در اوج دلتنگی ها
اینگونه صبور و بی ریا و لبریز از احساس.
#سمیه_خلج
مرا بخوان
که در صدای تو آفتاب را بوسیده ام
مرا بیاموز
که با خدا رقصیده ام
در شروعی دوباره
در رویا
لبان ماه را بوسیده ام
دعوت کن مرا به صبح
که دور از تو چون شاملو
«شهری در شبم
ای آفتاب...»
#نسیم_دادستان
از فواصل این عشق گذر کن!
مسیر کوچه ی دلم،
جای ردّ پاهای توست!
پیداست که عشق هم،
با تو نفس می کشد، ذره ذره ...
#عرفان_یزدانی
خیالم را بردی به دور دست ها
آنجا که موج
در دریا ته نشین می شود
و ابر در آسمان، گم!
خیالم را بردی به سَرسَرای محبّت!
آنجا که گندمزارِ موهایت،
عطرِ رازقی می دهد!
و نوازش دستانت
آهنگِ زندگی را ساز می زند!
خیالم را بردی آنجا که
شعر می جوشد از فوّاره یِ قلم
و واژه ها عاشقانه می رقصند!
خیالم را بردی با خودت
و من با بال خیالت، تا تو پرواز می کنم ...
#عرفان_یزدانی
بی سلام نگذرید از کنار یک گـل
بی سلام نگذرید از کنار یک دشت
دست تکان دهید برای یک رود
دست تکان دهید برای خنده های
یک کودک
دست افتاده سردی را بگیرید
بر دسـت عشق بوسه زنید
نگاهتان را ندزدید از هم
خنده بکارید بر لبان هم
مهر بورزید و نـور بپاشید.
🔺 ✯ ҉★🔺
صبح، لبخند تو را دارد!
و عطر تو را و بوسه ای، که
بر گونه ی عشق، می نشیند!
و از همه ی این ها تو هم چنان
مانند خورشیدی، که
بر صورت صبح، می تابی!
من مشتاقانه دوست داشتنت را
در پشت پرده ی صبح
با فنجانی از طعم حضورت می نوشم!
تو، صبحی در چشمان من!
تا هر روز نگاهم به دیدنت روشن شود!
هر روز با قطعه ای
از غزل شورانگیز عشق ...
#عرفان_یزدانی
چه زیباست،
چو خورشید،
دُرافشان و درخشان
ز آفاقِ پر از نور،
جهان را خبر آریم.
چه زیباست،
كه با مهر،
دل از كینه بشوییم.
چه نیكوست كه با عشق،
گل از خار برآریم.
#فریدون_مشیری
خواب بر چشمم
حرام گشته ولی
پشت پلک انتظار
رؤیای سبزت آرمیده
#آناا_ڪیاجمالی(الههیخیال)
دوستت میدارم
تو به زندگی میمانی
به نوشیدن جرعهای آب در فاصلهی دو رؤیا
به بوییدن عطرِ یکی نامه پیش از گشودنش
به سلام هر سپیدهدم
به فرونشاندن عطش اطلسیها...
#يغما_گلرويی
موسیقیِ صدایت
آرزوییست
که صبح ها نوازشم کند
و آفتابِ نگاهت
خواب را از من بِرُباید
واینگونه است
صبح هایِ بهشت ..
#امین_خسروآبادی
بگذار صبح انگشت بکشد
بر صورتِ سبزِ باغچه!
باران بریزد بر چشمان بنفشه و نیلوفر!
لبخند بکارد بر گونه ی آفتاب!
بگذار نسیم بوی تو را بنشاند،
رویِ طاقِ شانه هایم!
بوسه هایت را بنشاند بر دهان لحظه ها
قدّ و قواره بکشم، تا بلندای دوست داشتنت ...
#عرفان_یزدانی
🎄امیدوارم در سال 2025
🎈تمام گلهای سرخ
🎄خوشبو باشند
🎈دنیا روشن و از تیرگی ها
🎄و جنگ دور باشد
🎈مردم شاد باشند
🎄و به تمام آرزوهایشان برسند
🎈سال نو میلادی مبارک
بر لبانم، گل سرخ بکار!
تا از آفتاب نگاهت،
عشق جوانه بزند
دارم از لبخند صبحت،
دوستداشتنیترین بوسه را
شیرین شیرین،
با فنجان لبخندت مینوشم ...
#عرفان_یزدانی
تویی آن خواب بلند
تو همان فالِ کفِ دستِ منی
تو پر از ابهامی
و تهی از ماندن ..
ظلمتِ کوچه ی بن بستِ منی...
#مریم_قهرمانلو
صبح است نشاط و شادمانی دم کن
پیوند لب و خنده به هم محکم کن
🌸🍂
میخانه ی چشمهای خود را بگشای
بر زخمی ِ شب پیاله ای مرحم کن
"شهریار
روی خوش زندگی همین
است همین که کسی باشد
صبح را بخیر کند.🍂
کسی باشد که تو در
کنارش قدر نفس هایت
و زنده بودنت را بدانی... 🌸🍂
سلام صبحتون شاد و بانشاط
مثل یک قاصدک سر خوش و مست
که به دست و نفس و بوسهیِ باد
همه جا در رقص است
"جمعه" باید به هوایت رقصید
مثل یک شعر غم انگیز بلند
که به هر واژهی آن دلتنگی
نقشی از عشق زده
"جمعه" را باید خواند
"جمعه" باید به تماشایِ خیالِ تو نشست
به تماشایِ حضورت در دل
که چه زیبا چو نسیم
هر نفس میرقصد ..
#مجتبی_خوش_زبان
یک روز صبح
بیدار میشوی،
و حس میکنی
چقدر "دوستش داری"
و خدا از خیلی دورترها،
دلش برای جای خالیِ
کسی که دیگر نیست
میگیرد...!
#نیکی_فیروز_کوهی
ســ😊✋ــلام
صبح زمستونیتون
سرشـاراز محبت
امیدوارم امـروز
پـراز سر زنـدگی
لبتون پراز تبسم
قلب تون پراز نــور
روزگـارتـون شیـریـن
و نعمت های الهی نصیبتون باشه❣️❣️❣️🌹⛄️
تو از طلوعِ کدام صبح سر در آوردی
از نفسِ کدام خورشید، کدام آسمان
تو حتی،
از بنفشیِ رنگِ اتاقم زیباتری
وقتی شروع میشوی
در من هزار پرنده پرواز میکند
نمیدانم عشق قرار است
چند ایستگاه آن طرفتر
مرا به تو برساند.
#شانی_بختیاری
امروز را بلند بخند
بلند بگو خدایا شکرت
بلند آواز سر بده مانند گنجشک ها
شاد باش، دیگران را خوشحال کن
دوستانت را قضاوت نکن
قبل از آنکه کسی را نصیحت کنی،
یک روز با او بگذران
با کفشهای او راه برو
از زندگیاش با خبر باش...
#لیلا_صابری_منش
🌺 سلام صبح بخیر
🌼 امروز آرزو میکنم برایتان لبخندهایِ
🌺 ناگهانی و بیوقفه را
🌼 وقتی که دل، عاجز میشود از تکرارِ
🌺 روزها و شب هایِ پُر از بغض
🌼 آرزو میکنم برایتان در پس
🌺 تمامِ نرسیدن ها، نداشتن ها
🌼 از یاد نبرید رویاهایِ قشنگتان را
🌺 که هر تمام شدنی
🌼 به معنایِ پایانِ زندگی نیست
🌤
من به جای گفتن دوستت دارم،
لبخند می ریزم بر روی چال گونه ات
قند می سایم با نفس هایم بر دهانت
از عطر شب بوها می گویم
از پیراهنی، که بر روی تنت می رقصد
از این که جایی خوانده بودم،
سُرمه، چشمان زن را زیبا می کند
و هر بار که می گویم؛ جانم
عشق برای حال ما خوب است!
برای سردیِ بغض هایِ یک زن
برای تو که اشک گونه هایت را
بدون نوازش انگشتان من می پوشاند!
تو به جای گفتن دوستت دارم،
سیب ها را برایم قاچ می زنی!
عطر دلخواهم را
روی لباس هایم می چکانی
ساعت جیبی ام را
به وقت خواب کوک می کنی
به وقت دلتنگی بیقراری ام را
در سکوت اتو می کشی!
با عشق،
به حرف هایم گوش می سپاری
من علاقه ام به تو آنقدر است،
که در اوج با هر گامی به وقت پیری
دستت را بگیرم
و بگویم؛ "حالم خوب خوب است"
هنوز نامت را بلدم!
اندوهِ چشمانت را می شنوم!
و آنجا که جوابت یک سلام ساده ست،
سر به دنیای تو می گذارم
از اینجا تا پهنه ی آغوش گرم و حیرانت ...
#عرفان_یزدانی