تک بیت های ناب ارتباط با ادمین: @mohamadizahram
ز بس فتاده بهر گوشه پاره های دلم
فضای دهر به دکان شیشه گر ماند
#طالب_آملی
@takbayti
سؤال ما نبود غیر آرزوی محال
نشستهایم بر آن در که وا نخواهد شد
#کلیم_کاشانی
@takbayti
اي كاش پاي بند قفس بود جان من
تا وا رهد دل از غم بي آشيانيم
از زندگي ملولم و در خويشتن اسير
اي مرگ همتي كه ز خود وارهانيم
#بهادر_يگانه
@takbayti
در این دریا من آن روزی که این کشتی رها کردم
چه روشن دیدم این شبهای وحشت زای توفانی
#محمدحبیب_اللهی
@takbayti
یک قطره خون دل به درونم ذخیره بود
آنهم ز راه دیده، غم روزگار ریخت
#انور_لاهوری
@takbayti
امشب ز سوز سینه خوشم، مهلت ای اجل
خاشاک نیم سوخته، مهمان آتشست
#عتابی_تکلو
@takbayti
غره مشو که مرکب مردان مرد را
در سنگلاخ بادیه پی ها بریدهاند
نومید هم مباش که رندان باده نوش
ناگه به یک ترانه به منزل رسیدهاند
#احمد_جامی
@takbayti
ای دل نگفتمت که به چشمش نظر مکن
کز غم چنان شوی که نبینی بخواب خواب
ای دل نگفتمت که مریز آبروی خویش
پیش رخی کزو برود آبروی آب
#خواجوی_کرمانی
@takbayti
پی خال لبش رفتم به دام زلفش افتادم
چه داند مرغ وحشی دام پیش دانه می خوابد
#جلال_بقایی
@takbayti
چون بتکده ی کهنه به نزدیکی کعبه
گویا که خدا خواسته آباد نگردیم
#نوری_اصفهانی
@takbayti
از جزر و مد خوف و رجا در کشاکشم
چون کشتی شکسته بدریا کنار تمام عمر
#علیخان_کرمانشاهی
@takbayti
تو با اغيار پيش چشم من، مي در سبو كردي
من از بيم شماتت گريه پنهان در گلو كردم
#شهريار
@takbayti
نظر آنان که نکردند بدین مشتی خاک
الحق انصاف توان داد که صاحب نظرند
دوستی با که شنیدی که به سر برد جهان
حق عیان است ولی طایفهای بی بصرند
#سعدی_شیرازی
@takbayti
بر من نکرد مرحمتی پیر می فروش
تا بر سر خُمش نشکستم سبوی دل
#نظیری_نیشابوری
@takbayti
رشته ام از دو سر گره دارد
این چه آغاز و این چه انجامست؟
#سالک_قزوینی
@takbayti
به بال و پر مرو از ره که تیر پرتابی
هوا گرفت زمانی ولی به خاک نشست
#حضرت_حافظ
@takbayti
با رفيقان ريائي زندگي كردن خطاست
شمع راه كس نمي گردند اين شبتابها
#ابوالحسن_ورزی
@takbayti
چرخ را آرامگاه عافیت پنداشتم
آشیان کردم تصور، خانهٔ صیاد را
#صائب_تبریزی
@takbayti
بر گرانباری من رحم کن ای سیل فنا!
که من این بار به امید تو برداشته ام
#صائب_تبریزی
@takbayti
رفو کردیم چاک سینه را تا رفت دل بیرون
چو آن مفلس که از بی رونقی بندد دکانش را
#رونقی_همدانی
@takbayti
به نگاهی بتوان کار دل سوخته ساخت
ای کمانش چه زنی بر دل ریش اینهمه نیش
#گرامی_تبریزی
@takbayti
شراب عيش در جام و سبو بود
ولي ساقي به جامم زَهر غم ريخت
#پروين_دولت_آبادي
@takbayti
آشنايان را در ايام پريشاني بپرس
شانه مي آيد به كار زلف در آشفتگي
#سليم_طهراني
@takbayti
مشو فريفته ى نقش كاسه بازى چرخ
كه عاقبت به دغل بازى اين دغا ببرد
#بنایی_هروی
@takbayti
دست و پا افشاندنم در زیر تیغ از بیم نیست
وقت آزادی از آن دامست، بالی میزنم
#عبدی_شیرازی
@takbayti
جانسوز تر ز تیغ تغافل ندیده ایم
عمری به پای تیغ بسر برده ایم ما
#فغفور_لاهیجی
@takbayti
چون باد می روی و به خاکم فکنده ای
آری برو که خانه ز بنیاد کنده ای
#ه.ا.سایه
@takbayti
می برم منزل به منزل چوب دار خویش را
تا کجا پایان دهم آغاز کار خویش را
#حسین_اسرافیلی
@takbayti
رسمیست که رهزن به شب تیره زند راه
ساقی شب مهتاب، ره توبه ی ما زد
#رحیم_تبریزی
@takbayti
گر بی تو یک دو روز صبورم، عجب مدار
چون شاخ نو بریده، ندارم خبر هنوز
#میسح_کاشانی
@takbayti