🔷کانال تعالی بخشی 🔸لمس دیگرسو 🔸مدیتیشن(مراقبه) 🔸سفری اسراری به ماوراء تن با آموزه های اساتید ذن و معرف 🔸آفرینش فراوانی و برکت 🔸موسیقی درمانی صفحه اینستاگرام: https://instagram.com/mahmoudpourazad?utm_med کانال های دیگر ما: @E_F_T @Vedda
من از برای مصلحت
در حبس دنیا ماندهام ..
@taalibakhshi🦋
آن چه انعطاف يذير است، نمى شكند.
آن جه خم مى شود دگر بارمى ايستد.
آن چه خاليست، يرمى شود.
آن كه خسته است، تجديد قوامى كند.
تهی دست غنى مى شودو
دولتمند، سر درگم.
بس، خرد مند یگانگی رادر آغوش مى كشد.
قصد تظاهر ندارد،
نورش اما ديده مى شود.
قصد اثبات امرى راندارد،
اما كلامش رامى يذيرند.
. نمى دائد كيست،
مردم اما از طريق او خود رامى شناسند.
هدفى در ذهن ندارد،
اما هر چه انجام دهد با كاميابيست
حقيقتيست اين كلام، آن چه انعطاف يذير باشد، نمى شكند.
آنگاه كه به يگانگی رسيدى، همه جيز به سمت تو می آید..
فصل ۲۲ دائو ده جینگЧитать полностью…
تمرين كن عدم انجام كاررا،
پرهيز از سختكوشى راحين انجام كار امتحان كن
بى طعمى را.
رشد بده هر اقدام كوجك را وبر مقدار كم بيفزا.
تلخى رابا مهر بإسخ ده.
درپیچیدگی ، سادگى راجستجوكن.
وبا قدم هاى كوجك، عظمت رادريافت كن.
كنترل كن سختى رارا آن هنكام كه هنوز آسان است، وبهترينت را انجام بده در مورد آنجه هنوز ناجيزست.
خرد مند هرگز مبادرت نمى ورزد به انجام كارهاى بزركً، پس دستاوردش عظيم است.
خرد مندرودررو مى شود باسختی ها
يس سختى براى او مشكل ساز نيست.
#خرد_تائوЧитать полностью…
نمیفهمم چه چیز مرا آزاد می کند،
نمیدانم آزادی من چیست
و آن را در کجا بیابم.
خداوندا من در بیهودگی جستجو کرده ام
تا آنکه صدای تو را شنیدم
که مرا هدایت می کنی
درمقام بنده ی قدسی ات مرا مورد عنایت
قرار دادی و به من آزادی بخشیدی
درس۳۲۱
خداوندا آزادی من فقط در وجود توست
#دورهای_در_معجزات 📕
@taalibakhshi
فرزانه تلاش نمیکند قدرتمند شود،
بنابراین قدرتمند حقیقی است.
انسان عادی در تلاش برای رسیدن به قدرت است،
بنابراین هرگز قدرت کافی به دست نمیآورد.
فرزانه هیچ نمیکند،
با این وجود چیزی را ناتمام باقی نمیگذارد.
انسان عادی همیشه مشغول کارهای مختلف است،
با این وجود کارهای ناتمام زیادی دارد.
#دائو_ده_جینگЧитать полностью…
داستان درخت بیفایده،
#چوانگ_تزو
مردم، درخت قوی پیکری در جنگل را «درخت پر فایده» مینامیدند، زیرا چوب محکم و صاف آن را مناسبِ ساختن خانه و کشتی و دیگر وسایل میدانستند. حتا برگهای این درخت خاصیت دارویی داشت. فایدهی دیگر آن سایه، شاخه و برگ آن بود که مردم میتوانستند زیر آن استراحت کنند. به دلیل «مفید بودن» این درخت عظیمالجثه ، مردم از راه دور و نزدیک برای تحسین و استفاده از درخت میآمدند. همزمان، درخت دیگری نیز در آن نزدیکی بود که تنهای خمیده و شاخههایی پیچیده داشت؛ بهنظر «بیخاصیت» و به دردنخور میآمد و در ظاهر فاقد هرگونه ارزش و استفاده بود. روزی نجاری که از جنگل عبور میکرد، متوجه درخت بیفایده شد و با خود اندیشید که: چوبِ پیچ و تاب خوردهی این درخت، برای ساخت یک ساز موسیقی بکار میآید. او ماهرانه شاخهای از آن را برید و به یک ساز زیبا با صدایی منحصر به فرد تبدیل کرد. صدای موسیقی این ساز مردم را شگفت زده کرد. چیزی که بیفایده و بیارزش تلقی میشد، بر اثر دیدِ باز و خلاقیتِ استاد، به سازی با ارزش تبدیل شده بود.
#وین_دایر
#ابن_عربی
#عشق
انسان عشقی مفرط و آرزو و خواهشی و شوقی قلقانگیز و شیفتگی و لاغری و رویگردانی از خواب و خوراک، در خودش مییابد و نمیداند اینها همه برای کیست. معشوق او نامعین است.
پس از آن چنان اتفاق میافتد که برای وی، در کشف، یک تجلی روی میدهد و آن عشق بدان تعلق میگیرد یا کسی را میبیند و آن وجودی که در خود مییابد، با دیدن وی، به او تعلق میگیرد و آنگاه پی میبرد که آن کس، محبوب او بوده و وی از آن آگاه نبوده است... این امر از نهانیترین دقایق فرانگریستن و پیش آگاهی نفوس انسانها به اشیاء، از پشت پرده غیب است.
حالتی است مجهول که انسان نمیداند به چه کسی، در چه کسی و به چه انگیزهای شیفته و شیدا شده است
هر آنچه در جهان هستی است، تبلور یا تحقق نامهای اوست.
حق، در جهان پدیداری، در آینههای نامهای او که بیشمارند، آشکار میشود، یعنی خود را در صورت یا مثال یا انگاره این نامها، به خود نشان میدهد، زیرا او عاشق خویش است، هر عاشقی میخواهد خود را به معشوق خویش بشناساند، حق نیز دوست دارد که خود را به خلق خویش بشناساند.
انگیزش عشقی یا جنبش مهری، حق را به آفرینش جهان و جهانیان بر میانگیزد.
حق در «نهفتگی خویش» دچار اندوه یکتایی و تنهایی است. نَفَسِ رحمانی که سرچشمه و انگیزه آفرینشاست، حق را از این اندوهِ تنهایی بیرون میآورد.
خدای ناشناخته، دوست دارد که شناخته شود، تنفسمیکند، در برابر «خود»، «نه خود» را پدید میآورد تا این «نه خود» او را بشناسد.
#ابن_عربیЧитать полностью…
خود قدسی من ورای تمام افکار
مقدسی که اکنون آن را
درک میکنم مقدس است.
خلوص کامل و درخشان آن بسیار
درخشان تر از هر نوری است
که تاکنون بدان نگریسته ام.
عشق آن بی حد و مرز است با شدتی
که تمام چیزها را در آرامش و قطعیت
در درون خود نگه می دارد.
درس ۲۵۲
هویت ما بنده ی قدسی خداوند بودن است
#دوره_ای_در_معجزات 📕
@taalibakhshi
«خداوندا قداست تو به من تعلق دارد.
عشق تو مرا آفرید
و بیگناهی ، مرا تا ابد قسمتی از تو قرار داد.
هیچ گناهی در من وجود ندارد،
زیرا در تو هیچ گناهی نیست».
📕 #دوره_ای_در_معجزات
از متن درس ۲۳۵
خداوند با مهربانی قدسی اش نجات مرا می خواهد.
@taalibakhshi
ابن عربی (1165-1240) یک فیلسوف، شاعر و صوفی بزرگ اسلامی است که تأثیر عمیقی بر عرفان اسلامی گذاشته است. در آثار او، مفهوم رحمان بهعنوان یکی از ویژگیهای خداوند و همچنین بهعنوان راهی برای درک حقیقت الهی بررسی میشود.
از نظر ابن عربی، "رحمان" به معنای رحمت جهانی و عمومی خداوند است که شامل همه موجودات میشود. این صفت به تمامی مخلوقات، فارغ از ایمان یا کفرشان، رحمت و فیض الهی اعطا میکند. ابن عربی بر این باور است که رحمت خداوند از اساسیترین ویژگیهای اوست و نشاندهندهی عطوفت و مهربانی او به همه موجودات است.
ابن عربی رحمان را بهعنوان یکی از ابعاد هستی میبیند و معتقد است که درک این ویژگی در مسیر سیر و سلوک فردی و معنوی اهمیت زیادی دارد. او به "انسان کامل" بهعنوان تجلی رحمت الهی نیز اشاره میکند و بیان میکند که انسان کامل، نماینده و مظهر رحمت الهی بر روی زمین است.
در مجموع، دیدگاه ابن عربی درباره رحمان به معنای گسترده و عمیق رحمت خداوند، مشارکت در شناخت الهی و تأکید بر عشق و همدلی مرتبط است. این مفهوم بهعنوان یک اصل کلیدی در عرفان ابن عربی، راهی برای رسیدن به فهمی عمیقتر از وجود و خداوند است.
🎶🌱
بازدَم را که برمیآید او بر میآورد و دِم را او به درون میفرستد. قلبِ انسان را همهی خدایان ستایش میکنند .
اوپانیشادها
سی پره در مرکز چرخ به هم میآیند، «آنجا که نیستند، »ویژگی ارابه در آن است.
از گل رس کاسه میسازیم،
«آنجا که گل نیست، »فایده کاسه در آنجاست.
با در و پنجره، خانه میسازیم. آنجا که «در و پنجره نیست»، فایده خانه آنجاست.
اگر هست را نفعی باشد، فایده از نیست است.
سوترای یازدهم دائو ده جینگЧитать полностью…
ابلهی چراغی در پیش آفتاب داشت ،گفت: ای مادر ! آفتاب چراغ ما را ناپدید کرد .
گفت: اگر از خانه بدر برند خاصه به نرد آفتاب هیچ نماند ،نه آنکه ضوء چراغ معدوم گردد ، ولیکن چشم چون خیری عظیم را ببیند کوچک را حقیر در مقابله آن ببیند ، کسی که از آفتاب در خانه رود اگر چه روشن باشد هیچ نتوان دید .
برگی از کتاب سهروردی ،شهید فرهنگ ملی ایرانЧитать полностью…
هرجه رابطه خود رابا ماهيت خود، با تائو بيشتر كنيد، متوجه حضور دائمى اين حقيقت در همه جا و هر لحظه مى شويد. تائو آزاد از اهداف و آرزوها و به دور از قضاوت وداورى همه جا جاريست زيرا او انرژی خلقت است. هماهنك بودن با تائو يعنى بدون نگرانی درباره نتيجه كار فقط روى كارى كه انجام مى دهيد متمركز باشيد، هر لحظه را زندگی كنيد، با جريان سرجشمه آفرينش كه به تمام مخلوقات انرزى مى بخشد، همراه باشيد. به اين ترتيب هرگز طعم شكست را نمى چشيد. چطور ممكن است شكست بخوريد وقتى در اعتماد كامل به خرد الهى زندكى مى كنيد. اين مفهوم كلام لاوتسه است انجاكه مى كويد: «هر جه انجام دهد با كاميابيست.»]
#وین_دایرЧитать полностью…
#مانترا موزیک کارپورا
@taalibakhshi
🦋
رها از دلبستگی ها با بخشندگی ها زندگی کنیم....
هنگامی که از زنجیر میل و آرزو آزاد شده باشید میتوانید رازهای پنهان را ببینید.
در قید امیال و آرزوها بودن موجب میشود تنها چیزهایی را ببینید که در عالم ظاهر هستند.
با این حال، پنهان و پیدا از یک چشمه بیرون میآیند.
این چشمه را «تاریکی» میگویند.
تاریکی از تاریکی زاده میشود.
آغاز همۀ دانشها و فهمهای بشری!
#لائوتزهЧитать полностью…
نوشتههای چوانگ تزو تأکید بسیاری بر نسبی بودن مسائل و ارزشهای جامعه و آدمیان دارد. او این مفهوم را از طریق داستانهایی مانند «درخت بیفایده» نشان میدهد. جایی که ارزش نسبی با ارزش ذاتی مقایسه میشود. چوانگ تزو، با به چالش کشیدن مفاهیم متعارف موفقیت و شکست، خوانندگان را دعوت میکند تا از ابهام ذاتی زندگی استقبال کرده و زیبایی را، در جریان هستی بیابند.
Читать полностью…#مانترا
🎶🕊️
@taalibakhshi
#روح باید بی حد ومرز ورها از آرزو باشد .
اما تا هنگامی که درآن وضعیت یعنی جایی که درآن نه پاداشی وجود دارد ونه مجازاتی ونه خیر وشری ؛کوشیدن او بیهوده است .
شما آن کسی هستید که به سوی زندگی معنوی پیش می روید .
اکنون بیاموزید که درمانی برای آرزوها ،برای عشق به پاداش ،برای بیچارگی از اشتیاق وجود ندارد .
#نجات_در_ثابت_نگه_داشتن_بینایی و
#شنیدن_آوای_سکوت_است..........
#میبل_کالینز
🎶🕊️
@taalibakhshi
عششق...
به ندای قلب شما گوش می سپارد
پس بپرس :
امروز،
قلبم می خواهد که من
چه چیزی را بدانم؟
#به_یاد_آوردن_نور_درونЧитать полностью…
حقیقت فقط جایی وارد می شود که بدون ترس از آن استقبال شود.
«دوره ای در معجزات »
🔹
به امید خدا جلسات آنلاین #ای_اف_تی را در روزهای ۶ و ۲۰ (ششم و بیستم )هر ماه خواهیم داشت ٫
وحدت و کثرت
اله و مألوه همبسته یکدیگر و لازم و ملزومند.
کوتاه سخن، وحدت سرچشمه و انگیزه کثرت است و کثرت مظهر وحدت است.
کثرتها، یعنی موجودات، هستی عینی ندارند، اما در علم حق، ثابتند و معدومهاییند که در علم حق، ازلاً، موجودند و موجودهاییند که در عین هستی عینی، معدومند
#ابن_عربی
وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
که در طریقتِ ما کافریست رنجیدن
به پیرِ میکده گفتم که چیست راه نجات ؟
بخواست جامِ می و گفت عیب پوشیدن
مرادِ دل ز تماشای باغِ عالم چیست ؟
به دستِ مردمِ چشم از رخِ تو گل چیدن
به میپرستی از آن نقشِ خود زدم بر آب
که تا خراب کنم نقشِ خود پرستیدن
به رحمتِ سرِ زلفِ تو واثقم ور نه
کشش چو نبود از آن سو چه سود کوشیدن ؟
عنان به میکده خواهیم تافت زین مجلس
که وعظ بیعملان واجب است نشنیدن
ز خطّ یار بیاموز مِهر با رخِ خوب
که گرد عارضِ خوبان خوش است گردیدن
مبوس جز لبِ ساقی و جامِ می #حافظ
که دستِ زهدفروشان خطاست بوسیدن
🦋
@taalibakhshi
بی همتاییم چون رحیم
و یگانه ایم چون رحمان
ترجمهی سوترای یازدهم از کتاب دائو ده جینگ را با ترجمه سهند آقایی میخوانید:
سی پرّه در نقطهی پرگاریِ چرخ
به هم رسیدهاند
از خالیِ میانشان
چرخ است بیگمان
سبو سرشتهی خاک است و آب و دست
از خالی درون آن
ظرف است بیگمان
خانه از چوب است و سنگ و خشت
آنجا که هیچ نیست
خوانیست بیگمان
آنجا که هیچ نیست
آنجاست چیزها
نافِ زمین زمانه و
ناف خزان، بهار
سی پرّه در کشاکش و
یک چرخ در گذار
رسالة الطير
در («رسالة الطير» سهروردى با كزارش قصه پرندكانى كه «آزادانه» پرواز مى كردند)» امّا به دام صيادان افتادند، سفر روحانى انسان را ترسيم مى كند
«برواز آزادانه)» در اينجا نمادى از وضعيتى است كه انسان درازل قبل از خلقت زندكَى مى كرده، وبه دام افتادن اشاره دارد به آمدن او به قلمرو وجود مادى، اين تغيير بيانكَر انتقال از بى صورتى به عالم صُور است. زندانيان جهان مادّى، كه همان «زندان تن)) درادب فارسى است، چون به اسارت خود واقفند مى توانند سفر خويش رابه سوى اصل ومنشأ خود آغاز كنند. يرنده اى كه خود رادر اسارت مى بيند، نماد انسان اين جهان است. سازكارى با جنين شرايطى وقبول آن، به عقيدة سهروردى بزر كَترين خطر براى سفر روحانى است. وى اززبان مرغان جنين كويد:
((... روزى به جستن حيله آور ديم تا به جه حيلت خويش را برهانيم. يك چندهم چنان بوديم تابر آن خو كرديم وقاعده اوّل (آزادى) فراموش كرديم و با اين بندها بياراميديم وبا تنكَى قفس تن در داديم)».
وصف سهروردى از سفر روحانى در ((رسالة الاطير» با پرواز مرغان كه خود را از بعضى بندها آزاد كرده اند، دنبال مى شود، تعبير عارفانه نكتة مذكور اينست كه انسانها يى كه كَرفتار عالم صْور شده اند مى توانند بانيروى اراده خود را تا حدّى ازاين وضع نجات دهند، بنابراين براى بريدن همة بندهاى علائق، به راهنمايى پيرى نيازمندند. كَرحه امكان دستيابى به مرحله ی اشراق بالقوه براى انسان وجود دارد، اين كار بدون شوق درونى و تصميم به انجام آن سفر روحانى صورت نخواهد يذيرفت. اين نكته وقتى روشن مى شود كه قهرمان اصلى داستان از مرغان ديكر مى خواهد كه به او نشان دهند جه كونه خويشتن را آزاد
كردند .....
برگی از کتاب سهروردی
خداوند میخواهد
هر روز به او فکر کنید،
او که با شما از عشقش به شما
سخن میگوید و به شما یادآوری میکند
که چقدر به شما اعتماد دارد و عشق او تا
چه حد بی مرز و بی انتهاست....
#دوره_ای_در_معجزات 📕
@taalibakhshi