امشب، چهارشنبه ساعت ۲۲ الی ۲۳
جلسه #اول از آشنایی با ساختارهای درمانی کل نگر هست.
در این سلسله جلسات تلاش میکنم مخاطب با رویکردهای مختلف درمانی(جنبه های نظری و مهارتهای خودیاریگری) بیشتر آشنا شود.
مدرس: #پورآزاد🙏
لینک جلسه👇
https://meet.google.com/tvj-kwnm-bnx
شما هم دعوت هستید✅
از نیست هست کرده، از بهر جلوهٔ خود
وانگه نشان هستی بر بینشان نهاده
#عراقی
#تعالی_بخشی
دائوِ پر جلال، سرشار دارنده همه،
بدین سو یا بدان سو نفوذ تواند کرد.
جمله آفریدگان با او بمانند و ببالند؛ دست رد به سینه کسی نمی زند.
چون کارش کرده شود، مزد نمی طلبد.
پرورده اویند همه، لیکن او را بر آنان حکمی نیست.
آن گاه که بی قصد است، او را خردتر توان خواند.
آن گاه که همگان بدو بازگردند، او تصاحب نکند آنان را،
پس، او را بزرگتر توان خواند.
از آن رو که فرزانه بزرگی نمی طلبد
پس، یافت او بزرگ است.
#دائو_ده
#تعالی_بخشی ⭐️
تنها راه تغییر دادن دنیا،
تغییر دادن سطح آگاهی خود است.
اگر سطح آگاهی خودت را تغییر بدهی،
ارتعاشی ایجاد خواهی کرد که
ناخودآگاه دیگر مردم را تغییر خواهد داد.
@Taalibakhshi
بیش از هر چیز از مرگ میهراسند
و نمیفهمند که
چیزی هولناکتر از مرگ وجود دارد:
زندگی تهی از عشق.
✍کریستین بوبنЧитать полностью…
تعالے بخشے
@TAALIBAKHSHI
امروز تولد دوباره من است ؛
من با خورشید پیمان می بندم و
با نور هم پیاله می شوم
تا از خود مراقبت کنم
و دنباله رو روشنایی ها باشم
و تا سر منزل سعادت و عظمت
با ایمان و توکل و پشتکار مداوم گام بر دارم .
خداوندا سپاسگزارم. 🙏
#زندگی_زیباستЧитать полностью…
#تعالی_بخشی⭐️
نفس،
هرگاه در طاعت خدای باشد؛
روزیش به فراوانی،
از هر سویی خواهد رسید!
#شیخ_عبدالقادر_گیلانی
#تعالی_بخشی
چنین است پیوند باشندگان؛
همچنان که در اقیانوس فراخ
چوبپارهای و چوبپارهای دیگر
به یکدیگر برخورَند
و از پسِ آن برخورد،
از هم جدا گردند.
برخی کسان سواره میروند،
با مردان و زنانی سرودخوان و سازنواز به دنبالِ خویش.
برخی دیگر بی پناهند
و از دست بیگانگان نان میخورند.
لیک زمان
آنان را با هم برابر میسازد.
در اَدوارِ زایشهای پیاپی،
آدمی را هزاران مادر و پدر است
و صدها زن و فرزند.
ایشان از آنِ کیستند؟
ما خود از آنِ کیستیم؟
نه کسی از آنِ آدمیست
و نه آدمی از آنِ کسی.
پیوندگرفتن با زنان و خویشان و یاران نیز
تنها در میانهی راه رخ میدهد.
در این دورِ زایشهای پیاپی،
که بهسانِ چرخی در گردش است،
مجال زیستن با دلبندان
تا جاودان نمیپاید.
پس باید اندیشهی خویش را
به پرسشهایی از این دست گماشت:
"کجا بودم؟ کجا هستم؟ به کجا خواهم رفت؟
من کیستم؟ چرا اینجایم؟
از چه رو باید مویه سر دهم
و بر کدام کس؟"
مَهابهارَتَه، کتاب دوازدهم (شانتیپَروَه یا کتاب آرامش)، بخش اول ،
پارهی بیستوهشتم، بندهای ۳۶ تا ۴۰.
ترجمه از سنسکریت: علیرضا اسماعیلپور
🌱 @taalibakhshi
بگذار امروز انتخاب کنیم که خداوند هویت قدسی ما باشد و برای همیشه از تمام چیزهایی که رویای ترس به ما می دهد بگریزیم.
خداوندا، مخلوق قدسی تو نمی تواند آسیب ببیند.
اگر فکر کنیم آسیب می بینیم، نمی توانیم به هویت خود که در آن با تو سهیم هستیم پی ببریم .
امروز به آن هویت قدسی باز می گردیم تا برای همیشه از تمام اشتباهات خود آزاد شویم و از آنچه گمان می کردیم هستیم ، نجات یابیم.
درس۳۳۰
امروز دوباره به خود آسیب نخواهم زد
#دورهای_در_معجزات 📕
@taalibakhshi
ذن هدف و مقصدی ندارد
سفری ست بی پایان...
در سفر بودن یعنی زندگی...
به مقصد رسیدن یعنی مردن..
#غوطه_ور_در_اکنون_ابدیЧитать полностью…
#تعالی_بخشی
ما گسترش مییابیم چون شعور و آگاهی گسترش مییابد.
این انبساط به خودی خود معجزه ای غریب است که عقل قادر به دیدن آن نیست،
چون حواس جسمانی قادر به دیدن آن نیستند
اما آن را درونا" تجربه میکنیم.
سرعت این گسترش
با انتخابهای ظاهرا کوچک و روزمره ی ما
مشخص میشود.
#تعالی_بخشیЧитать полностью…
🌷aalibakhshi
در دسامبر 1849، نویسنده بیست و هفت ساله فئودور داستایوفسکی به دلیل شرکت در یک توطئه واهی زندانی شد و به دستور تزار روسیه او و بقیه زندانیانی که به همان دلیل دستگیر شده بودند به میدان سنت پترزبورگ منتقل شدند تا حکم اعدام در مورد آنها اجرا شود. این حکم برای فئودور جوان بسیار غیر مترقبه و غیر منتظره بود. او با ناباوری به اطراف خود نگاه کرد و در چند دقیقه ای که فرصت داشت تا با جوخه اعدام روبرو شود، متوجه چیزهایی شد که تا آن موقع آنها را ندیده بود. او متوجه شد احساساتی در او بیدارشده است که قبلا هرگز آنها را تجربه نکرده. او متوجه پرتوهای نور شد که به گنبد کلیسا برخورد می کنند و بر می گردند.
او پرتوهای نوری که به گنبد کلیسا برخورد می کردند را دید و متوجه شد که همه چیز در اطراف او مانند آنها زودگذر و میرا هستند. او متوجه شد که جنب و جوش های اطراف او به سرعتی باور نکردنی به سمت سکوت و ایستایی در حرکتند. او وحشت و ترس را در پشت نماهای شجاعت در چهره همبندانش دید و افکار و احساسات آنها را بصورتی روشن و شفاف مشاهده کرد. او خود واقعی مردم و زندگی را دید.
در آخرین لحظه نماینده ای از تزار روسیه اعلام کرد که حکم مرگ فقط برای چند نفر از آنها باید اجرا شود و فئودور جوان از مرگ نجات پیدا کرد. بعدها او در خاطرات خود اعتراف کرد که چگونه در آن لحظه احساس کرده است که دوباره متولد شده است و دیدن زندگی از دیدگاه مرگ و زمانی که با آن فاصله چندانی نداشته است کل مسیر زندگی و آینده او را تغییر داده است.
به طور معمول ما زندگی را در حالتی بسیار پریشان، غیر منسجم و رویایی می بینیم و عمدتا فعالیت های ما حول محور خیالات و رنجش هایی که کاملا درونی هستند می چرخد. با نزدیک شدن به مرگ، واقعیت های آن ناگهان ما را به خود جذب می کند. تمرکز ما بر روی جزییات افزایش می یابد و اطرافیان را بصورتی متفاوت می بینیم و بطرزعمیق تری ناپایداری در همه چیز را احساس می کنیم. زمان برایمان بسیار سریع تر از گذشته می گذرد و بطور نامحسوسی احساس می کنیم که در حال گذار از یک شکل آگاهی به شکل دیگر آن هستیم. در این گذار از یک بعد هستی به بعد دیگر متوجه می شوییم که درختها، صداهای روزمره، بارش باران، گذر فصل ها و همه آنچه که به زندگی متعلق هست بدون وجود ما هم هستند و به کارهای خود ادامه می دهند. ما متوجه می شوییم که واقعیت های زندگی را در توهماتی می دیدیم که نه پایدار بودند و نه همیشگی. ما متوجه می شوییم که تمامی دردها و عذاب های ما در زندگی ناشی از انقباض و عدم درک احساساتی بوده است که وجود ما را در خود پیچیده بوده ند. آنها می توانستند آزاد و رها باشند اما عدم شناخت درست ما از زندگی ترس هایی را ایجاد کرده بود که مانع از رهایی می شد.
هرچه فاصله ما با مرگ کمتر می شود ، بهتر متوجه عدم قطعیت زندگی می شوییم و مفهوم "در لحظه زندگی کردن "را عمیق تر درک می کنیم و امیدواریم که هنوز برای عمل کردن به آن زمان داشته باشیم
#مرگ_و_زندگیЧитать полностью…
#تعالی_بخشی
آنچه زنده است ، بمیران ،
و آن ، تنِ توست .
آنچه مُرده است ، زنده کن ،
و آن ، دلِ توست .
از دل ، شناخت و شفقت بر خلق .
از زبان ، ذکر و خوش زبانی به خلق .
#حضرت_شمس
#تعالی_بخشی
خداوندا سپاسگزارم که طرح تو مرا از جهنم خود ساخته ام نجات داد؛ آن واقعی نبود و تو ابزاری به من دادی تا غیر واقعی بودنش را به خودم ثابت کنم.
کلیدش در دست من است و من به دروازه رسیده ام که آنجا پایان رویاها قرار دارد.
من در مقابل دروازه ی بهشت قدسی ایستادم و نمی دانم باید وارد شوم و آنجا را کاشانه ام قرار دهم یا نه.
برادر و خواهرم اکنون مرا ببخش ، من به سوی تو امده ام تا تو را با خود به خانه ببرم و با رفتن ما دنیا همراه ما به سوی خداوند می رود.
درس 342
باشد که بخشایش بر همه چیز سایه افکند
#دورهای_در_معجزات 📕
@taalibakhshi
🎶🕊
ٺـڄـلـے حـق؛
نـاگــاه آیـد ؛
امـا
بـر دل آگــاه آیـد...
ڂـواڄـه عـبـدالـلـه انـصـارےЧитать полностью…
ٺـعـالـے بـڂـݜـے
زیبنده نیست که آدمی در مغایرت با قوانین طبیعت، یا هر نام دیگری که بر این موازنه اسرارآمیز بگذارید، زندگی میکند.
وقتیکه انسان دانسته و آگاهانه رابطه ای متعالی بین خویشتن و قوانین عالم بیابد، میتواند مسیر حوادث را خود تعیین کند؛ اما نه قبل از رسیدن به این مرحله.
انسان با استحاله هر چه بیشتر به خویشتن خویش،به شگفتی بیشتری دست می یابد.
#تعالی_بخشی⭐️
خداوندا، گمان کردم که از خواست تو دور شدم، از آن منحرف شدم وقوانین آن را زیر پا گذاشتن و خواست دیگری را قدرتمندتر از خواست تو قلمداد کردم.
اما در حقیقت من خواست قدسی تو هستم که امتداد و توسعه یافته ام.
این من هستم و این هرگز تغییر نخواهد کرد.
همان طور که شما یگانه هستید ، من هم با شما یگانه هستم.
من این را در آفرینش خود انتخاب می کنم، جایی که خواست من تا ابد با خواست تو یگانه می شود.
آن انتخاب برای ابدیت هست، نمی تواند تغییر کند و با خود مخالف باشد.
درس۳۲۹
من از پیش، خواست تو را انتخاب کرده ام
#دورهای_در_معجزات 📕
@taalibakhshi
خداوندا، امروز چه قدر ساکت است!
چقدر آرام همه چیز در جای خود قرار
می گیرد!
سکوت امروز به ما امید میدهد که
راه را یافتهایم و راه طولانی به
سمت هدف کامل و خاص را پیموده ایم.
از متن درس 286
امروز سکوت بهشت قلب مرا حفظ میکند.
#دوره_ای_در_معجزات 📕
@taalibakhshi
امروز با شادی از خواب بیدار میشوم
و منتظر هستم اتفاقات فرح بخشی
برای من رخ دهد.
فقط اتفاقات شاد را طلب میکنم
و میدانم که دعوت من با افکاری که
فرستادم پاسخ داده میشود.
از متن درس 285
امروز قداستم روشن و شفاف میدرخشد.
#دوره_ای_در_معجزات 📕
@taalibakhshi
قانون عشق در هفت گنبد بهشتی طبیعتی دارد پر از ضد و نقیض ، زیرا که آن تنها کیفیت حقیقی خداست و تنها کیفیتی که از طبیعت خود خداست.
#پال_توئیچلЧитать полностью…
#تعالی_بخشی
عمیق ترین نیاز بشری ما به هیچ عنوان جنبه ی مادی ندارد: عمیق ترین نیاز ما این است که دیده شویم. ما نیاز به ماجراجویی داریم، ما بدنبال معنی هستیم. ما در جستجوی هویت هستیم، ما خواستار عشقیم.
وقتی کسی با دیدگان عشق به ما بنگرد، اصل آسمانی مان را بخاطر آورده و از میان انبوهی از انسان هایی که به لحاظ روانی مرده اند خارج می شویم...
#ماریان_ویلیامسونЧитать полностью…
#تعالی_بخشی
🩷🕊
هیچ نگو
بشنو!
بگذار ذهن،
از هر کلمه ای رها باشد .
بگذار توهم دانایی،عبور کند.
خالی شو!
فراموش کن تو چه کسی هستی
زمین برای جوشش چشمه تلاش نمی کند
#کریشنامورتی
@Taalibakhshi
به جای این که اطمینانم را بر خود متمرکز کنم، آن را معطوف خدا می کنم.
روح الهی در واقع در وجود همه انسان ها حضور دارد.
خدا هر کسی را چنان می شناسد که نیازی به آزمودن او ندارد، اما زندگی فرصتی را فراهم می کند تا آدمی خود را بیازماید.
مبنای ایمان؛
شناخت دقیق خدا،
عشق او،
و عدالت و کمال اوست.
اگر من به خدا ایمان داشته باشم،
این اطمینان علیرغم هر آنچه که
در زندگی ام رخ دهد،
بدون تزلزل و مستحکم باقی خواهد ماند.
#پال_توئیچلЧитать полностью…
@taalibakhshi⭐️
گوش کنید و آوای خداوند متعال را که با صدای خاص خود با شما سخن می گوید؛ بشنوید، آوایی که صداهای بی معنا را خاموش می کند و راه دستیابی به آرامش را به کسانی که قادر به دیدن آن نیستند؛ نشان می دهد. از اصوات مرده ای که به شما می گویند منبع حیات را یافته اند و آن را به شما پیشنهاد می کنند، دوری کنید. آنها را هیچ بدانید و فقط به حقیقت گوش فرا دهید.
از متن درس 106
بگذار سڪوت ڪنم و بہ حقیقت گوش بسپارم
#دورهای_در_معجزات 📕
@taalibakhshi
بی معنی است
اگر بخواهی به آخر راه فکر کنی !
تو قدم اول را بردار ؛
راه بر تو جاری میشود ...
#شمس_تبریزی
@taalibakhshi⭐️
يک كلمه را به خاطر بسپار ...
و ديگر مشكلی نخواهی داشت ...
كلمه "متفاوت" را به ياد داشته باش ،
تو با هر كس ديگر در دنيا فرق داری !
#ریچارد_باخ
#تعالی_بخشی
سرسپردگی واقعی درونی است.
سالک روز و شب به هیچ چیز
بجز خدا فکر نمی کند و
پنهانی به او می گوید که
چقدر زیاد او را دوست دارد.
#پاراماهانسا_یوگانانداЧитать полностью…
#تعالی_بخشی