🎭زندگی صحنه نمایشی بیش نیست…🎭 گروه هنری سوبژه برای هماهنگی با شماره زیر تماس بگیرید: 09391888082
با برف ها نیامدی با شکوفه ها بیا...
@subjectartgroup
تو فکر میکنی کسی که صدایت را نمیشنود، چشمهای غمگینت را میبیند؟!
@subjectartgroup
خبر کن موسیقی را
که گرههای انگشتانت به ماه گره خوردهاند،
که ناخنت هلال ماه شده...
-رضا براهنی
📬 نامه به همسرش
@subjectartgroup
«امتناع من از تو، مثل امتناع یک بیمار با سرطان ریوی از سیگار است!
به شکل ناچاری مجبورم از تو دوری بجویم چرا که شمایل تو، همان کششی را در زیر پوست من زنده میکند که دیدن سیگار و یا دیگر مواد افیونی در بدن یک معتاد.»
@subjectartgroup
زندگی کردن من مردن تدریجی بود
آنچه جان کَنْد تنم، عمر حسابش کردم!
@subjectartgroup
نوشت:
احساس میکنم قلبم با یک کوه بلند برخورد کردهاست و مثل کشتی تایتانیک، کاملا ویران شده.
@subjectartgroup
هر که خود داند و خدای دلش
که چه دردیست در کجای دلش
- مهدی اخوان ثالث
@subjectartgroup
میگفت آرزویش این است که دوستش بدارم و او را بخواهم.
اکنون که او را دوست دارم و میخواهمش، او مرا دوست دارد اما مرا نمیخواهد.
کدام رنج بیشتر است، دوست داشته نشدن یا خواسته نشدن؟
چون این دو، یکی نیست!
کدام رنج بیشتر است ماندن یا رفتن؟
چون ماندن با کسی که دوستت دارد اما تو را به اندازهی کافی نمیخواهد با ماندن با کسی که تو را با اطمینان میخواد فرق دارد، همانطور که رفتن از رابطهای که میدانی دوستت ندارد اما میخواهدت با رفتن از رابطهای که دوستت دارد اما نمیخواهدت فرق دارد!
دنیای امروز، دنیای تعارضات عمیق و شکهای عمیقتر است.
آنچه بیشتر آدمها در روابط رمانتیکشان به دنبالش هستند، یک فرد نیست! بلکه یک خداست!
- پونه مقیمی
@subjectartgroup
«تو سنگرِ من بودی؛
در بین تمام آدمهایی که جنگ بودند.»
@subjectartgroup
تفاوت ما در این بود؛
من کسی را از دست دادم که دوستم نداشت
و تو کسی را از دست دادی که بیشتر از همه دوستت داشت.
@subjectartgroup
لحظههایی از زندگی وجود دارن که پیش خودت میگی
"اگر اینجا رو هم بتونم تحمل کنم، میرم مرحلهی بعد."
@subjectartgroup
در کوچه پس کوچه های تاریک مغزم شخصی به اسم من گم شده بود…
من به دنبال من میگشت…
و من باید کمکش میکردم.
به کجا باید میرفتم…
از کجا باید میگشتم…
او خودش را در کدوم کوچه گم کرده است…
این کوچه چقدر آشناست…
فرد غم گرفته در انتهای کوچه چقدر آشناست…
گویی میشناسمش…
@subjectartgroup
چه فایدهای دارد نگرانِ من باشی
ولی از من دفاع نکنی؟
خیلی دوستم داشته باشی،
اما من را نفهمی؟
جای خالیام را حس کنی،
اما سراغم را نگیری؟
چه فایدهای دارد در میان داراییهایِ تو باشم
اما مهمترینِ آنها نباشم؟
-نزار قبانی
@subjectartgroup
دل به شادیهای بیمقدار این عالم مبند
زندگی تنها فرازی در نشیبی ساخته است
-فاضل نظری
@subjectartgroup
«اینبار هم خیلیها را دیدم. همه غمگین، دلمرده و نومید. امّا نه بیکار و واداده. عجیب است که با این همه هر کس از میان روشنفکرهایی که دیدم دست و پایی میزند و تلاشی میکند.»
- روزها در راه؛ شاهرخ مسکوب.
@subjectartgroup
«زنها میتوانند در اوج دلتنگی لبخند بزنند، آواز بخوانند، غذای دلخواهت را تدارک ببینند، کودکانه با بچهها بازی کنند. زنها میتوانند با قلبی شکسته باز هم دوستت بدارند، ببخشند و بخندند...
تو از طرز آرایش موهایش یا رنگ لبهایش، لباسش یا حتی حرفهایش، هرگز نمیتوانی حدس بزنی زنی که روبرویت ایستاده دلتنگ یا دلشکسته است
زن بودن کار سادهای نیست.»
💬 خسرو شکیبایی
@subjectartgroup
اگر میخواهی از حال من بدانی
سخت نیست؛
تصورِ نخلستانی که همهی نخلهایش را سوزاندهاند.
@subjectartgroup
آشوب جهان و جنگ دنیا به کنار
بحران ندیدن تو را من چه کنم؟!
-فرامرز عرب عامری
@subjectartgroup
«ابتذال در اساس عبارت از این است که در آگاهی انسان، خواستن بر شناختن، کاملاً غلبه کند. این وضع ممکن است به درجهای برسد که شناخت، کاملاً در خدمت اراده قرار گیرد. در نتیجه آنجا که اراده خدمتی را مطالبه نکند، یعنی انگیزهای کوچک یا بزرگ وجود نداشته باشد، شناخت کاملاً قطع میشود و در نتیجه، خلأ فکری مطلق ظاهر میگردد. خواستن بدون شناخت، عامیانهترین و مبتذلترین چیزیست که وجود دارد.»
- در باب حکمت زندگی؛ آرتور شوپنهاور،
@subjectartgroup
"You must understand the whole of life, not just one little part of it.
That is why you must read, that is why you must look at the skies, that is why you must sing, and dance, and write poems, and suffer, and understand, for all that is life."
@subjectartgroup
پشت این کوه بلند
لب دریای کبود
دختری بود که من
سخت می خواستمش
و تو گویی که گالی
آفریده شده بود
که منش دوست بدارم پرشور
و مرا دوست بدارد شیرین ...
و شما می دانید
آه ای اخترکان خاموش!
که چه خوش دل بودیم
من و او مست شکر خواب امید
و چه خوشبختی پاک
در نگاه من و او می خندید
وینک ای دخترکان غمّاز
گر نه لالید و نه گنگ،
بگشایید زبان!
و بگویید که از یک بهتان
چون شد این چشمه غبار آلوده؟
و میان من و او
اینک این دشت بزرگ
اینک این راه دراز
اینک این کوه بلند ...
#هوشنگ_ابتهاج
@subjectartgroup
اگرچه دست و دلی سخت ناتوان دارم؛
تو را نمیدهم از دست تا توان دارم!
- عبدالجبار کاکایی
@subjectartgroup
چگونه فراموش خواهی کرد کسی را که آنچنان دوستت داشت، که حتی مادرت هم تو را به آن شدت دوست نداشت؟
@subjectartgroup
📣🎭
"فراخوان دومین جشنواره تئاتر دانشگاه معماری و هنر پارس منتشر شد"
در ۵ بخش:
۱)تئاتر صحنهای
۲)تئاتر غیرصحنهای
۳)پژوهش
۴)نمایش رادیویی
۵)مسابقه نمایشنامه نویسی
خبر خوب اینکه هر دانشجویی از هر دانشگاهی میتونه کار بفرسته و در این جشنواره شرکت کنه؛
فقط کافیه شیوهنامه رو کامل و با دقت بخونید، اونجا همه توضیحات داده شده.
منتظر دیدار و درخشش همگی شما در جشنواره هستیم🙌🏻
دپارتمان نمایش دانشگاه معماری و هنر پارس
راههای ارتباطی:
parstheaterfestival@gmail.com
TheaterFestival@pu.ac.ir
پرتال عضویت:
https://my.pu.ac.ir/courses/فراخوان-دومین-جشنواره-تئاتر/
طراح و گرافیست: امیرمحمد نوشادیان
@parsunifest