story_ofyour_hands | Unsorted

Telegram-канал story_ofyour_hands - داستانِ دستانت|🌿

6391

°بسم رب الحسین علیه السلام° ؛ دستانت داستانی‌ست که باید روایت کرد🌿📚 چنل موسیقی مون : @negsamusiic -کپی ممنوع ! تبلیغات پذیرفته نمیشه.✋🏼

Subscribe to a channel

داستانِ دستانت|🌿

در این شب های عزیز,
التماس دعا از همگی.🤍🍀

Читать полностью…

داستانِ دستانت|🌿

از اون دسته عشق‌های که نیازی ندارن آدم‌ها راه بیفتن و اون را همه‌جا جار بزنن و درباره‌اش صحبت کنن.

- سایه باد

Читать полностью…

داستانِ دستانت|🌿

[‌ آخر من از گیسوی تو، خود را بیاویزم به دار .. ]

Читать полностью…

داستانِ دستانت|🌿

بیاید این زیر آهنگ های قشنگ تونو باهم به اشتراک بذاریم.

Читать полностью…

داستانِ دستانت|🌿

وجود تون این سال ها نور بوده
داستان دستانت برام عزیز بوده و هست
مهر و لطف شماها همیشه بنده حقیر رو شرمنده و در عین حال خرسند کرده
با اینکه خیلی کمرنگ شدیم نسبت به قبل اما موندگار شدیم
مانا باشید 💚

Читать полностью…

داستانِ دستانت|🌿

محبوب من!
ما تا زنده ایم با هم شریکیم؛ در آفتاب،در ماه ها، در ستاره ها، رودخانه ها خلیج فارسمان، دریای مازندران گرامی، کوه دماوند، اکسیژن، نسیم ها...
این ها همه ملک مشاع ماست. 🕊

-محمد صالح علاء

Читать полностью…

داستانِ دستانت|🌿

سلام بر کسانیکه وجودشان از غمِ
این دنیا می‌کاهد.

Читать полностью…

داستانِ دستانت|🌿

لقد طرقتُ على بابك مُنذ أن كان شجرة!
من بر درت از روزی که درخت بود، کوبیده‌ام!
#ضيف_فهد

Читать полностью…

داستانِ دستانت|🌿

تعلقت بك حتى اصبحت وطني.
-آنقدر به تو وابسته شدم تا اينكه وطنم شدى.

Читать полностью…

داستانِ دستانت|🌿

نتوانسته جلوی خود را بگیرد و به شما عاشق نشود.

-شب های روشن

Читать полностью…

داستانِ دستانت|🌿

معشوقِ سبز و صبورم؛
از برای خاطر تو
از همه کس‌ دل بریدم.

Читать полностью…

داستانِ دستانت|🌿

مسجدِ من كجاست؟
با دستهای عاشقت آنجا مرا مزاری بنا كن ...

Читать полностью…

داستانِ دستانت|🌿

آواره و بیچاره پناه آوردیم آقا جان ..

Читать полностью…

داستانِ دستانت|🌿

گفت: جای من کجا لایق بُوَد؟
گفتم: به دل
گفت: می خواهم جز این جای دگر
گفتم: به چَشم..
_هلالی جغتایی

Читать полностью…

داستانِ دستانت|🌿

تیغِ جفا گر زنی،
ضربِ تو آسایش است ...
#سعدی

Читать полностью…

داستانِ دستانت|🌿

چه بگویم درباره کسی که دشمنانش از حسادت و دوستانش از ترس، فضیلت‌های اون را کتمان کردند. با این حال نام او همه عالم را فراگرفته‌ است.

- خلیل بن احمد نحوی در مدح حضرت امیر

Читать полностью…

داستانِ دستانت|🌿

من هیچ چیزی از تو نمی‌خواهم. فقط آمده‌م ببینمت.

-آنا کارنینا

Читать полностью…

داستانِ دستانت|🌿

گفتم: عشق، نمی‌دانم چیست‌. بی‌تجربه‌ام. تازه‌کارم. نمی‌دانم اینطور خواستن، اسمش عشق است یا چیز دیگر. فقط، سخت می‌خواهمش.

- یک عاشقانه آرام
به قلم نادر ابراهیمی

Читать полностью…

داستانِ دستانت|🌿

مسیر های سشنبه یزد به اصفهان مو با آقای چاووشی و قربانی سپری میکنم.
حقیقتا غم لذت بخشی هست :)

Читать полностью…

داستانِ دستانت|🌿

آیه نیست این که گفته‌اند دو با دو می‌شود چهار. دو دست عاشق با دو دست معشوق می‌شود یک.


-شرق بنفشه/ شهریار مندنی‌پور


پ‌.ن: برای منی که سال‌ها خواننده ی روایت داستان دست‌های شما بودم، این وصال خیلی خوشاینده
♥️✨

Читать полностью…

داستانِ دستانت|🌿

امام رضا بعد سال‌ها هم که طلبیدی خوش طلبیدی
جوری که از یاد این سفر حظ ببرم..
روح مونو بعد این همه سختی و دلتنگی و ظلمت پر نور کردی جوونه های جون مو بازم نذاشتی خشک بشن
تو عزیزی
رفیق روزای سختی💚

+روایت داستان دستای ماهم به خوشی رقم خورد !🌿

Читать полностью…

داستانِ دستانت|🌿

به من حق بده که همه ی وجودت را از آن خود بدانم نه نصفت را. عشق پول نیست که تقسیم پذیر باشد.

از کتاب : شوهر آهو خانوم
-علی محمد افغانی

Читать полностью…

داستانِ دستانت|🌿

روی در روی و نگه بر نگه و چشم به چشم
حرفِ ما و تو چه محتاجِ زبان است امروز؟

+وحشی بافقی

Читать полностью…

داستانِ دستانت|🌿

سلام و درود
وقت تون بخیر باشه
ان شاءالله دوباره فعالیت کانال و شروع میکنیم.
ممنون از عزیزانی که موندن
نیازمند حمایت هاتون هستیم🌿

Читать полностью…

داستانِ دستانت|🌿

وقتی انسان واقعاً کسی را دوست دارد چقدر زندگی سهل و آسان است. روح و جسم انسان فقط متعلق به اوست.

- دزیره

Читать полностью…

داستانِ دستانت|🌿

کلاس‌های خصوصی، نیمه خصوصی و گروهی زبان انگلیسی🌿
برای اطلاع از شهریه و کلاس‌ها به این آیدی پیام بدین.🤍
@saba_qolami

Читать полностью…

داستانِ دستانت|🌿

«راهمان دور و دلمان کنار همین گریستن است.»

Читать полностью…

داستانِ دستانت|🌿

چنان در قلبِ من جا داده‌ای خود را که انگاری
تو این‌جا خانه‌ات بوده است و من یک دل بنا کردم...

محمدمهدی شفیعی

Читать полностью…

داستانِ دستانت|🌿

سؤال امشب :
بی قدمش کجا توان ره ببری بسوی او؟

Читать полностью…

داستانِ دستانت|🌿

که من فرزند بارانم ز طوفانت نمی ترسم.

Читать полностью…
Subscribe to a channel