shokooheviran | Unsorted

Telegram-канал shokooheviran - ️️ شکوه ویران ️

-

این کانال در مورد هویت ایرانی و شکوه از دست رفته ایران باستان بخصوص ایران ساسانی ب و علل سقوط. ایرانشهر توسط اعراب و سرانجام تشکیل مجدد ایرانشهر بحث میکند @shokooheviran ارتباط با مدیر @Artiyas1986

Subscribe to a channel

️️ شکوه ویران ️

🔴 آیا فرآیین شهرواز در صورت زنده بودن در هنگام حمله اعراب میتوانست مانع از سقوط ایران در مفابل تازیان شود ؟

💥اعراب یک گروه جهادی بزرگ و پر تعداد بودند که در غارت جهان عصر خود بسیار سمج و خستگی ناپذیر بودند پس برای. شکست آنان نیاز به بسیج و آموزش مداوم نیروهای محلی از سراسر ایران بود که تامین آذوقه و سلاح های جنگی با کیفیت نیز نیازمند مدیریت مداوم بود


✨اگر فرآیین شهرواز توان بسیج مداوم مردم ایران را در مقابل حمله اعراب داشت بدون شک میتوانست آنها را شکست داده و به پشت رودهای فرات پس بزند

💥 به نظر می رسد اگر شهروراز و سایر فرماندهان ایرانی پس از توان بسیج مردم رو داشتند در کمتر از سی تا چهل سال اعراب شکست خورده و پایتخت اعراب به اشغال ارتش ایران در می امد
با این حال تا دو دهه پس از شکست کامل اعراب نیز، درگیری های گذرا غارت گرانه ای از طرف یمن مشاهده میشد

Читать полностью…

️️ شکوه ویران ️

🔴 ز دریای هامون بر آمد خروش
که باز نعره رستم آمد به گوش

✨ادیتی در موضوع برخاستن تهمتن از دل دریاچه هامون در سیستان

💥 تقدیم به دوستان حاضر در این کانال
🙏🙏

Читать полностью…

️️ شکوه ویران ️

🔴 زخمی سر بلند بحران ها

💥 این تصویر نمادی از گذشته بزرگ ایران و دوام ءن در زندگی روزمره ایرانیان است.
یک سرباز غول پیکر باستانی، با درفش کاویانی پاره پاره در دست و تیر های فراوان بر پیکر خود ، زخمی اما سربلند و استوار در شهر تهران ظاهر شده است و در حال یادآوری گذشته تاریخی خود به مردم شهر تهران است

Читать полностью…

️️ شکوه ویران ️

🔴 بازگشت به خویشتن

💥در این تصویر جوانی را می بینید که با درفش کاویانی در دست و لباسی که نماد فروهر و درفش کاویانی بر آن نقش بسته است، از یک پل باریک در حال رفتن به یک مجسمه بسیار بزرگ است.
✨این مجسمه در واقع همان سرستون تخت جمشید است که به حدی بررگ است که کوه اورست در زیر این مجسمه بسیار کوچک به نظر میرسد. در واقع این مجسمه نماد بزرگی پیشینه ماست.

💥اما چرا رنگ و فضای این مجسمه تاریک است؟ چون این مجسمه در واقع نماد پیشینه گم شده ماست، نمادی از هزار ها سال شکوهی که ما شناختی از آن نداریم


✨نتیجه: یک جوان که چه بخواهد و چه نخواهد بر پشت او اصالت تاریخیش نقش بسته است، در حال بازگشت به خویشتن تاریخی خود است. خویشتنی بی نهایت بزرگ و با شکوه

Читать полностью…

️️ شکوه ویران ️

🔴 قاتل خلیفه دوم کیست و آیا انگیزه های ملی و ناسیونالیستی پشت این ترور بوده است؟

💥پیروز نهاوندی که اعراب از آن به عنوان بیروز نام می برند (یا با تلفظ صحیح تر بهروز یا روزبه نهاوندی) موفق میشود خلیفه دوم را به هلاکت برساند. برای برسی دلیل اقدام خطرناک او ابتدا باید به برسی هویت این فرد پرداخت

✨در سالهای حساس جنگ بین ایرانیان و رومیان، فردی به نام روزبه نهاوندی در حال همکاری با رومیان و خیانت به ایرانیان است و وظیفه او رساندن جنگ افزارهای رومی به دست نعمان بن منذر، حاکم حیره است تا بتواند یک شورش بزرگ بر علیه تیسفون را ترتیب دهد. اما این کودتا، قبل از انجام، لو رفته و بسیاری از خائنین دستگیر و اعدام می شوند.
اما روزبه نهاوندی قبل دز دستگیری موفق میشود که به روم متواری شود. از این تاریخ است که نام او در تاریخ گم میشود تا اینکه در دوره خلیفه دوم، فردی به نام بیروز نهاوندی با توانایی های خاصی کاملا شبیه توانایی های روزبه نهاوندی ظاهر میشود. او که در علوم مهندسی مهارت زیادی دارد توسط یکی از اعضای خاندان بنی امیه به نام مغیره به مدینه آورده میشود تا چند طرح عمرانی را برای شهر مدینه پیاده نماید. او خیلی سریع نقشه کشتن خلیفه دوم را کشیده و دوباره متواری میشود

💥تمام کسانی که احتمال همکاری با پیروز نهاوندی را داشته اند نیز قبل از تحقیق و برسی کامل حذف میشوند. و همین موضوع باعث ایحاد شک و تردید در بین اصحاب و نزدیکان پیامبر میشود که جرا اجازه داده نمیشود تا در این مورد تحقیق شود
نتیجه این ترور نیز به خلافت رسیدن فردی از خاندان بنی امیه به نام عثمان است که نفع آن به خاندان بنی امیه ساکن در شام هم می رسد

✨ پس میتوان نتیجه گرفت که اقدام ترور خلیفه دوم، به خواست خاندان بنی امیه انجام شده است و روزبه یا پیروز نهاوندی نیز عامل این خواسته بوده است. خاندان امیه، در تمام مدت جنگ بین ایران و روم در شام حضور داشته و با قبیله های عرب شام پیوند های زیادی داشته اند و به احتمال زیاد، پیروز نهاوندی پس از خیانت به ایران و فرار به سام، در یکی از این قبایل عرب زندگی می نموده است و همین حضور، باعث نزدیک شدنش به خاندان بنی امیه شده است. و او برای خوشخدمتی به خاندان بنی امیه، دست به چنین اقدامی زده است

💥نگرش ایرانیان به پیروز نهاوندی در طول تاریخ، یک نگرش سه گانه کاملا متفاوت است.

دسته اول که مربوط به دوران چیرگی مذهب اهل سنت بر ایران است، دوران نفرت از پیروز نهاوندی به عنوان عامل کشتن خلیفه خداست

دوره دوم که مربوط به دوره چیرگی مذهب شیعه بر ایران است را باید دوره ارج نهادن به اقدام پیروز نهاوندی دانست، چرا که از دید حکومت صفوی، یک ایرانی توانسته است یکی از دشمنان اهل بیت و غاصبان خلافت پیامبر را به هلاکت برساند . احترام به پیروز نهاوندی به حدی رسید که حتی برای او آرامگاهی جعلی را در اصفهان نیز در نظر گرفته اند.
اما دوره سوم را باید به دوران بیداری امروزی ایران مربوط دانست. دوره ای که گمان میرود پیروز نهاوندی با دیدن کاروان اسرای ایرانی در مدینه، رگ غیرتش به جوش آمده و تصمیم به انتقام میگیرد

✨در دوران خلافت راشدین ، مزدکیان مسلمان شده و نسطوریان مسلمان شده برای کسب قدرت به جان هم افتاده و هرکدام سعی داشتند تا خلیفه مورد نظر خود را بر تخت بنشانند. خلفایی که مورد پسند مزدکیان بودند معمولا ساده زیست و به دور از سیاست های عوام پسند درباری یا استفاده از سیم و زر برای  راضی نمودن لشکر اسلام و یا مقامات بلند پایه حکومتی بودند. خلیفه اول و دوم و چهارم دارای چنین ویژگی های ساده زیستانه ای بودند.
در مقابل، خلفایی چون عثمان و معاویه به زرق و برق دربار و راضی نمودن مقامات لشکری و حکومتی باور داشتند . و با توجه به اینکه پیروز نهاوندی به خاندان بنی امیه نزدیک بوده است می توان پی برد که او یک مسیحی نسطوری بوده است.

✨پس به نظر اینجانب که این نظر، ناشی از برداشت شخصی از مطالعه در مورد این شخصیت تاریخی ایرانی تبار است، و احتمال اشتباه نیز در آن وجود دارد این است که او یک ایرانی خرد باخته و بی هویتی بوده است که  تمام اقدامات او از جمله ترور خلیفه دوم، نه برای مسائل ناسیونالیستی و مهر به میهن، بلکه برای هموار نمودن خلافت خاندان بنی امیه بود که خلیفه ای مورد پسند مسیحیان نسطوری بوده است

Читать полностью…

️️ شکوه ویران ️

🔴 مرگ یا ترور فرآیین شهروراز توسط چه کسی یا چه کسانی اتفاق افتاد؟

💥 اینکه آیا شهروراز در صورت حضور در هنگام حمله اعراب توان نجات کشور را داشته است یا خیر، به علت کشته شدن او قبل از آغاز تهاجم گسترده اعراب مسلمان، نامعلوم باقی مانده است.

✨اما همین تلاش برای حذف فیزیکی این فرمانده نشان میدهد که او یکی از موانع فروپاشی ایرانشهر بوده است، پس او می توانسته در صورت بسیج عمومی مردم، تهاجم اعراب را پس زده و یا دست کم بخش هایی از ایران را از تهاجم اعراب حفظ نماید

💥اهمیت حذف فرآیین برای کودتا چیان را می توان در عامل ترور آن یعنی هرمزد شهراز گراز جستجو نمود. این شخص همان مهر هرمز پسر اسپهبد نیمروز مردانشاه است که از لقب پسر او در شاهنامه میتوان متوجه شد که این اسپهبد، به مردانشاه شهران گراز معروف بوده است.
در مورد مزدوری این پدر و پسر همین بس که مردانشاه به دستور خسروپرویز به جرم خیانت اعدام شد و پسرش مهرهرمز نیز نه تنها در کودتای سال 628 میلادی نقش داشت بلکه خود نیز با دست خود خسرو پرویز را کشته است.

✨در ادامه خیانت سریالی این شخص میتوان رد پای او را در ترور فرآیین شهروراز و سپس دوستی با ماهوی سوری نیز مشاهده نمود که در سالهای بعد به یزدگرد سوم خیانت می نماید تا آخرین امید های حفظ ایرانشهر از شر تهاجم اعراب نیز از میان برده شود


✨ اما داستانی که از عامل مرگ شهروراز، در منابع اسلامی و منابع غربی آورده شده است این است که فرآیین توسط فرخ هرمز و پسرش رستم فرخزاد کشته شده است، در حالی که فرخ هرمز و پسرانش در هنگام حضور شهروراز در پایتخت، نهایت همکاری را با او داشته اند تا ایرانشهر را از کابوس نابودی و تهاجم بیگانگان نجات دهند. میزان همکاری و ارتباط خوب فرآیین شهروراز و فرخ هرمز را میتوان از تداوم دوستی و همکاری پسران این دو نیز متوجه شد

💥 به نظر میرسد شباهت نام هرمزد شهران گراز و فرخ هرمز، و البته شیطنت های تاریخ نویسان ضد ایرانی که همواره سعی در قرار دادن قهرمانان ایران در روبروی یکدیگر داشته اند نیز در بروز چنین اشتباهی بی تاثیر نبوده است

Читать полностью…

️️ شکوه ویران ️

🔴 فرآیین شهروراز در زیر آوار نوشته های مورخان ضد ایرانی

💥 اگر به نوشته های شاهنامه در مورد دلیل بازگشت فرآیین به پایتخت دقت کنیم متوجه می شویم که هدف فرآیین چیزی جز نجات ایران از بحران ناشی از مرگ خسروپرویز نبوده است. او به محض ورود به پایتخت، بسیاری از کودتاچیان را مجازات میکند و توسط همین کودتاچیانی که خسرو پرویز را کشته اند ترور می شود

✨ فرآیین تاج پادشاهی را تا پیدا شدن وارثی لایق که از کشتار کودتاچیان جان سالم به در برده بود در کنار خود قرار میدهد و بلافاصله به احیای ارتش منحل شده ایران می پردازد تا با اعراب حیره که در نبود ارتشی قدرتمند، دست به طغیان و شورش زده اند به مقابله بپردازد


✨ گرچه نمیتوان از زیر آوار نوشته های ضد ایرانی که هدفشان تبدیل نمودن فرماندهان لایق به افراد خائن و نالایق است به طور کامل حقیقت را جستجو نمود اما از همان نوشته های جهت دار نیز تا حدودی می توان متوجه شد که فرآیین در مدت کوتاه حضورش در پایتخت، نه تنها شورش اعراب حیره را خوابانده است بلکه به طور کامل قبیله شورشی حیره یعنی بکر بن وائل را نابود نموده است. او در صورت زنده بودن، به احتمال زیاد ایران را برای مقابله با تهاجم اعراب مسلمان نیز آماده می نموده است.


💥 از پناه بردن رهبر شورشی بکر بن وائل یعنی مثنی بن حارث شیبانی به مدینه و تحریک آنان برای حمله به ایران، میتوان متوجه شد که سربازان پر تعداد او که پس از مرگ خسرو پرویز به مدت دو سال در حال غارت شهرهای مرزی ایران بوده اند توسط بهمن جاذدیه به طور کامل نابود شده اند و او هیچ مکان امنی را حیره سراغ نداشت که به اعراب مسلمان پناهند شد

✨ این در حالیست که منابع اسلامی چون تاریخ طبری برای اینکه جنگ های بین مثنی بن حارث شیبانی با ساسانیان بحران زده را به خالد بن ولید نسبت دهند ، سال وقوع این جنگ ها را سه سال جلوتر برده اند.

💥 غارت های اعراب حیره در مرزهای ایران به حدی برای اعراب خوشایند بوده که از آن به عنوان پیروزی های بزرگ یاد شده است.

Читать полностью…

️️ شکوه ویران ️

🔴 نظر پروانه پور شریعتی در مورد جنگ ولجه

💥جنگ وَلَجه از جنگهای سال دوازدهم ق / ۶۳۳ م است، خبر شکست و کشته شدن قارن به اردشیر سوم رسید. آورده اند که این پادشاه آندرزغر نامی را که ایرانی دورگه ای از اهالی سواد و ساکنان آن بود به جبهه جنگ گسیل داشت.

✨او پیش از این عهده دار رهایی خراسان بود. اما سیف میگوید که این اندرزغر در مدائن به دنیا نیامده بود و در آنجا نیز پرورش نیافته بود از این رو اردشیر سوم بهمن جادویه را با سپاهی به دنبال او راهی کرد. به بیان دیگر در کار اندرزغر اشکالی وجود داشت؛ این که او دورگه بود و اهل تیسفون نبود.

✨ یادآوری میشود که اندرزغر عنوان است و نه نام شخص اکنون میتوانیم رئوس مطالب را مرور کنیم هنگامی که هرمز و قارن درگذشتند اردشیر سوم  یا دسته هایی که بر اردشیر نوجوان مسلط بودند  اندرزغر نامی را به کارزار فرستادند اما فرماندهی اندرزغر پذیرفته نشد و بهمن جاذویه به جای او گسیل شد.

✨ سپس مردم به اندرزغر و بهمن جادویه پیوستند تا در جنگ وَلَجه با عربها شرکت کنند. اما چنان که از نقل خداینامه به یاد داریم،  سلطنت اردشیر سوم كاملاً متزلزل بود. از این رو ایرانیان باز هم در جنگ ولجه شکست
خوردند.

Читать полностью…

️️ شکوه ویران ️

🔴 بابت تاخیر در ادامه بحث در مورد جنگ های شهروراز با اعراب از شما دوستان عزیز عذرخواهی میکنم
برخی از مسائل مربوط به جنگ های بین ایران و اعراب، نیاز به برسی دقیق و کامل داشت

از فردا این بحث را از سر خواهیم گرفت
سپاس از شکبیایی شما
🙏🙏🙏

Читать полностью…

️️ شکوه ویران ️

🔴 بخش هجدهم

💥جنگ فِراض یکی از مهمترین نبردهای بین اعراب حیره و فرآیین شهروراز بوده است که در روایت های اسلامی، تاریخ آن 634 میلادی روایت شده است که این موضوع با روایت مورخ عربی به نام سیف همخوانی ندارد چون این مورخ عنوان میکند که همزمان با تسلط شهروراز بر پایتخت و سر و سامان گرفتن اوضاع ساسانیان،  این جنگ اتفاق می افتد و فرمانده عرب ها نیز این جنگ نیز مثنی بن حارث شیبانی همان دوست صمیمی و هم پیمان نعمان بن منذر حاکم حیره بوده که تقریبا تمام یورش های سال 628  تا 630 میلادی توسط او صورت گرفته است.


✨به گفته سیف، فرماندهی این جنگ به عهده هرمز جاذویه بوده است که شاپور شهروراز یعنی پسر بزرگ فرآیین نیز آنان را همراهی میکرده است. با توجه به اینکه نام هرمز در کنار بهمن جاذویه آورده میشود، به نظر میرسد فرماندهی مشترک این نبرد بر عهد فرخ هرمز پدر رستم فرخزاد و بهمن جاذویه بوده است

💥نامه نگاری ها و تهدید های بین فرآیین و مثنی بن حارث شیبانی نیز تمام تردید ها در اینکه این نبرد به دستور فرآیین انجام شده است را به پایان میرساند. همچنین تقریبا در تمام منابع اسلامی گفته شده است که ایرانیان و رومیان با یکدگیر متحد شده و این نبرد در منطقه فِراز یعنی مرز مشترک ایران و روم و اعراب انجام شده است. همین موضوع نشان میدهد که لشکر باقیمانده فرآیین در شام که بخشی از آنان شامل سربازان رومی که به او پیوسته بودند میشده است و فردی مثل مثنی گمان میکرده است که ایذانیان و رومیان با یکدیگر متحد شده اند

✨طبق گفته سیف، همزمان با این نبرد، فرآیین در پایتخت ایران ترور شده است.  منابع اسلامی همانند تاریخ طبری، سپاه اعراب را پیروز این نبرد اعلام کرده اند اما روند تاریخی و گریز مثنی بن حارث به مدینه حاکی از نابودی کامل مهاجمین عرب توسط ارتش ایران دارد

💥مثنی بن حارث پس از رفتن به مدینه، اعراب مسلمان را برای تهاجم به مرزهای ایران تشویق میکند و همین موضوع نشان میدهد که او لشکر لازم برای تداوم غارت های پیاپی که در مرزهای ایران صورت داده بود را دیگر در اختیار نداشته است  چون تمام لشکر او توسط نیرویی که فرآیین برای دفع او فرستاده بود بلاخره به دام ارتش ایران افتاده و با  خاک یکسان شده است. توقف یورش های اعراب، آن هم به مدت سه سال نیز حاکی از ضربه سنگین ارتش ایران بر پیکر این غارتگران بوده است

✨میتوان متوجه شد که مثنی بن حارث، پس از این نبرد، از ترس فرآیین متواری شد که ماجرای ترور فرآیین و بر تخت نشستن پوراندخت را شنیده و خود را به مدینه رسانیده است.

💥 تاریخ این جنگ احتمالا با ترور فرآیین در پایتخت در سال 630 میلادی همراه شده است. اما نبردی دیگر ی نیز بین ارتش ایران و اعراب حیره اتفاق افتاده که به احتمال زیاد تاریخ آن قبل از این جنگ بوده است. این همان جنگیست که به نبرد اُبَلّه معروف شده است و در ادامه به آن خواهیم پرداخت

✨اینطور که از لابلای اراجیف مورخان اسلامی میتوان پی برد، بهمن جاذویه پس از نبرد فراض، تصمیم داشته تا در نبرد اُبّله به قبیله بکر بن وائل هجوم برد اما شنیدن خبرهای نگران کننده از تیسفون، او را وادار میکند تا به پایتخت باز گردد.
به نظر می رسد که او از توطئه ای که در پایتخت بر علیه فرآیین در حال انجام بود با خبر شده است؛ در واقع خود فرآیین از او خواسته بوده تا به کمک او بشتابد چون از حرکت لشکر خائنین به فرماندهی هرمزد شهران گراز یا همان مهر هرمز پسر مردانشاه( کسی که خسرو پرویز را به قتل رسانده بود) آگاهی پیدا نموده بود.

Читать полностью…

️️ شکوه ویران ️

🔴 بخش شانزدهم

💥آنچه که از گفته های شاهنامه در مورد حضور فرآیین شهروراز در پایتخت می توان متوجه شد این است که فردوسی از منابعی استفاده نموده که از قول کودتا چیان نوشته شده است

✨برای درک بهتر این موضوع، بیت های این بخش از شاهنامه را برسی می نماییم
فرآیین پس از اینکه تاج کیانی را در بر خود گذاشت گفت که اکنون که شصت سال از عمر من میگذرد همانند شاه زندگی خواهم کرد و در ادامه گفتگویی به صورت پنهانی بین شهروراز و پسرانش شاپور و نیکتاس نقل میشود که مشخص است کاملا ساختگیست
و جعلی بودن این گفته ها در بیت های بعدی که آنها نیز از قول مخالفان فرآیین گفته شده است مشخص میشود


همی‌گفت شاهی کنم یک زمان
نشینم برین تخت بر شادمان

به از بندگی توختن شصت سال
برآورد رنج و فرو برده یال

✨ در ادامه ماجرا مشخص میشود که هدف فرآیین چیزی جز سر و سامان دادن به ارتش و کشور نبوده است زیرا در ادامه داستان گفته می سود که فرآیین دستورات خود را به دیوان شاهی ابلاغ می نماید و سپس بخشی سپاهیانی که در دوران شیرویه پراکنده شده بودند را به دربار شاهی فرا می خواند

عرض را به دیوان شاهی نشاند
سپه را سراسر به درگاه خواند

✨ و در ادامه که کودتاچیان از این اقدام فرآیین احساس خطر نموده بودند و آن را  ناسزاوار می دانستند بیان می دارند که او شب و روز در حال خرج تمام دارایی های کشور برای سر و سامان دادن به ارتش است و این عمل تا دو هفته ادامه داشته است، به طوری که به غیر از یک پر تیر چیزی در خزانه باقی نماند

شب تیره تا روز دینار داد
بسی خلعت ناسزاوار داد

به دو هفته از گنج شاه اردشیر
نماند از بهایی یکی پر تیر

💥فرآیین به صورت مخفیانه در باغ شاهی جلساتی را برگزار می نمود که در واقع این مخفی کاری ناشی از عدم اعتماد او به جاسوسان دربار بوده است؛ اما کودتا چیان این اقدام او را تنها یک خوشگذرانی پر هزینه می دانستند

هر آنگه که رفتی به می سوی باغ
نبردی جز از شمع عنبر چراغ

چو هشتاد در پیش و هشتاد پس
پس شمع یاران فریادرس

همه شب بدی خوردن آیین اوی
دل مهتران پرشد ازکین اوی

✨مخفی کاری فرآیین را در ادامه ابیات می توان دید که شبها به صورت مخفیانه در حال سرکشی بوده که در واقع در حال احیا و و سروسامان دادن ارتش منحل شده بوده است که این موضوع نمیتوانست ناشی از تمایل فرآیین به خوشگذرانی بوده باشد.


شب تیره همواره گردان بدی
به پالیزها گر به میدان بدی

نماندش به ایران یکی دوستدار
شکست اندر آمد به آموزگار

فرایین همان ناجوانمرد گشت
ابی داد و بی‌بخشش و خورد گشت

💥 رد و پای مزدکیان را در روایت این ابیات می تون احساس نمود که از بخشش زر و سیم فرآیین ناراضی بوده اند چون مزدکیان هم از احیای ارتش و هم از خرج زر و سیم برای احیای دوباره سپاه متنفر بوده اند

همی زر بر چشم بر دوختی
جهان را به دینار بفروختی

✨نارضایتی کودتاچیان از دستگیری و کشتار خائنین که در این روایت از آنان به عنوان بیگانه یاد می شود باز هم رد و پای مزدکیان را در این نارضیاتی فاش میکند که از روی دشمنی به فرآیین دشمنام می دادند

همی‌ریخت خون سر بی‌گناه
از آن پس برآشفت به روی سپاه

به دشنام لبها بیاراستند
جهانی همه مرگ او خواستند

✨سرانجام رد و پای آشکار باقیمانده کودتاچیانی که از چنگ فرآیین گریخته بودند را در جلسه ای که شب تیره در شهر استخر برگزار شد آشکار میشود

شب تیره هرمزد شهران گراز
سخنها همی‌گفت چندان به راز

💥هرمز شهران گرازی که عامل تشکیل جلسه ای در شهر استخر بود چه کسی است؟
او همان مهرهرمز  پسر مردانشاه خائن است که توسط خسروپرویز اعدام شده بود و او نیز در هنگام کودتا با خنجری بر پهلوی خسرو پرویز به زندگی خسروپرویز پایان می دهد. مهرهرمز شهران گراز در آینده نیز به کمک ماهوی سوری موفق میشود یزدگرد سوم آخرین پادشاه ساسانی را ترور نماید وا واپسین امید نجات ایران نیز از بین برود


گزیده سواری ز شهر ستخر
که آن مهتران را بدو بود فخر

به ایرانیان گفت کای مهتران
شد این روزگار فرایین گران


💥سرانجام باقیمانده کودتا چیان فرصت را غنیمت شمرده و برای کشتن فرآیین به پایتخت باز میگردند.
این فرصت چه زمان به دست آمد؟ زمانی که بهمن جاذویه به دستور فرآیین آن هم در حالی که به همراه شاپور شهروراز، فرخ هرمز و پسرش رستم فرخزاد به جنگ اعراب رفته بودند و در تیسفون نیروی کافی برای حمایت از فرآیین وجود نداشت
در ادامه نیز به این جنگ مهم بین ایرانیان و اعراب خواهیم پرداخت

Читать полностью…

️️ شکوه ویران ️

🔴 بخش چهاردهم

✨فرآیین شهروراز در هنگام کودتای خونین مسیحیان و مزدکیان بر علیه خسرو پرویز و پسرانش در روم حضور داشت و به نظر میرسد او در آن هنگام این کودتای خونین، در انتاکیه یا لبنان حضور و شاید فلسطین حضور  داشته است
از گفته های شاهنامه میتوان متوجه شد که او از همان ابتدا که ماجرای این کودتا را شنید قصد حمله به تیسفون و کشتار کودتا چیان را داشته است اما دلیل اینکه چرا در این شش ماه اقدامی نکرده را میتوان در خطر تصاحب سرزمین های فتح شده ایران توسط هراکلیوس دانست

💥در شاهنامه چنین آمده که فرآیینی که خسرو پرویز از حضور او دلگرم بود از ماجرای مرگ شیرویه آگاهی پیدا میکند و نامه ای به پایتخت میفرستد و ضمن اعلام آگاهی از مرگ شیرویه آمادگی خود را برای رهایی پایتخت از شر خائنین اعلام میکند

پس آگاهی آمد به نزد گراز
که زو بود خسرو به گرم و گداز

فرستاد گوینده‌ای را ز روم
که در خاک شد تاج شیروی شوم

که جانش به دوزخ گرفتار باد
سر دخمهٔ او نگون سار باد

✨او در نامه خود تاکید میکند که سرو بلند دستگاه ساسانی از گیاهان هرز که همان کودتاچیان بودند آسیب دیده است و میگوید که روزگار دیگر همچون خسروپرویز شهریاری در جهان نخواهد دید و او به من گفته بود که شیرویه کشور را برباد خواهد داد. از این گفته شهروراز می توان متوجه شد که خسروپرویز قبل از کودتای خونین، به او نامه ای نوشته و بابت اقدام شوم شیرویه به او هشدار داده بود

که دانست هرگز که سرو بلند
به باغ از گیاه یافت خواهد گزند

چو خسرو که چشم و دل روزگار
نبیند چون او نیز یک شهریار

چو شیروی را شهریاری دهد
همه شهر ایران به خواری دهد

💥او در ادامه نامه خود میگوید که از ماجرای کشته شدن خسرو پرویز آگاهی نداشته و از اقدام مرگ ارزانان حاضر در پایتخت آگاه نبوده است پس با لشکری به پایتخت خواهم آمد تا ببینم چه کسی در پی نابودی ایران است تا ریشه او را از ریشه درآورم

نبودم من آگه که پرویز شاه
به گفتار آن بدتنان شد تباه

بیایم کنون با سپاهی گران
ز روم و ز ایران گزیده سران

ببینیم تا کیست این کدخدای
که باشد پسندش بدین گونه رای

چنان برکنم بیخ او را ز بن
کزان پس نراند ز شاهی سخن

💥در ادامه نامه او میتوجه می شویم که مخاطب او پیروز خسرو یا همان پیروزان است که در آینده، پس از فتح پایتخت توسط اعراب مسلمان حدود پنج سال در کوههای زاگرس در مقابل اعراب مقاومت نموده تا سرانجام جان خود را فدای خاک پاک ایران می نماید

نوندی برافگند پویان به راه
به نزدیک پیران ایران سپاه

دگرگونه آهنگ بدکامه کرد
به پیروز خسرو یکی نامه کرد

✨ او به پیروز خسرو میگوید که تاج و تخت ساسانیان به خطر افتاده و فرماندهی مصمم را طلب میکند تا کمر همت به میان ببندد و ایران را از شر خائنین نجات دهد پس به پیروز خسرو میگوید که باید اردشیر پسر شیرویه را که دست نشانده کودتاچیان است را به صورت مخفیانه از بین ببرد و در مورد حرکت او به پایتخت به کسی چیزی نگوید که در این صورت او نیز از خنجر تیز فرآیین در امان نخواهد ماند

که شد تیره این تخت ساسانیان
جهانجوی باید که بندد میان

توانی مگر چاره‌ای ساختن
ز هرگونه اندیشه انداختن

بجویی بسی یار برنا و پیر
جهان را بپردازی از اردشیر

ازان پس بیابی همه کام خویش
شوی ایمن و شاد زارام خویش

گر ایدون که این راز بیرون دهی
همی خنجر کینه را خون دهی

✨فرآیین تاکید میکند که هم اکنون با سپاه خود که تلفیقی از رومیان و ایرانیان است را به سمت ایران حرکت میکند
پس مبادا که گفته مرا سبک بشماری

من از روم چندان سپاه آورم
که گیتی به چشمت سیاه آورم 

به ژرفی نگه‌دار گفتار من
مبادا که خوار آیدت کار من

✨پیروزان که متوجه شد که فرآیین به هیچ وجه با او شوخی ندارد از گفته های فرآیین وحشت میکند و تصمیم میگیرد تا دستور او را اجرا نماید
در این هنگام اقداماتی برای نجات کشور از شر مرگ ارزانان مزدکی و مسیحی آغاز میشود که در ادامه به آن خواهیم پرداخت

Читать полностью…

️️ شکوه ویران ️

🔴 بخش دوازدهم

✨نقش مسیحیان نسطوری و مزدکیان در سرنگونی ساسانیان

💥آغاز پادشاهی کیقباد تا پایان پادشاهی خسرو پرویز را باید دورانی مهم از تاریخ ایران دانست چون همزمان با قدرتگیری عجیب ایران در این دوره ، زمینه مناسب برای نفوذ نیروهای اهریمنی مسیحی و مزدکی نیز فراهم شده بود

✨آنچه که یزدگرد یکم و دوم به دنبال آن بودند توسط کیقیاد به اجرا در آمد و توسط خسرو انوشیروان، هرمز چهارم و خسرو پرویز پیگیری شد. اصلاحات در زمینه ارتش ، اقتصاد و سیاست های خارجی در چارچوب مدارا با ادیان دیگر، باعث تبدیل ایران به قدرت شماره یک  اقتصادی سیاسی و نظامی جهان شد

💥 این در حالی بود که رقیب دیرینه ایران یعنی رومیان در باتلاق جهالت کلیسا در حال فرو رفتن بود و از دوره خسرو انوشیروان به بعد، رومیان برتری ایرانیان بر خود را پذیرفته بودند.

✨اصلاحات نظامی شاهنشاهان واپسین ایران، که باعث تخصصی تر شدن مسائل نظامی و حذف قدرت های محلی نظیر هفت خاندان بزرگ ایران شده بود  باعث قدرت نظامی افسانه ای ایران شد به طوری که در دو جنگ پیاپی در دوران هرمز چهارم و خسرو پرویز موفق شده بود که به راحتی ، قدرت نظامی چند حکومت بزرگ جهانی را در هم بکوبد اما نقطه ضعف بزرگ نظامی ایران، همین تخصصی بودن ارتش بود

💥 تا قبل از تخصصی شدن ارتش و وابستگی کامل آن به حکومت مرکزی، هر کدام از هفت خاندان بزرگ ایران، مردم حوزه نفوذ خود را برای امور نظامی آموزش می دادند که در هنگام ضعف ارتش، به کمک حکومت ایرانی می شتافتند اما پس از توطئه مزدکیان و مسیحیان در از بین بردن ارتش نیرومند ایران، این نیروهای محلی برای دفاع از کشور آموزش ندیده بودند و شخصیت کاریزماتیک لازم برای دفاع از کشور در هنگام حمله اعراب نیز وجود نداشت

✨ کشور ایران با مرگ خسرو پرویز، ناگهان از سروری بر جهان به یک کشور پذیرای حمله بیگانگان تبدیل شد و اگر بلافاصله پس از مرگ خسروپرویز با تهاجم همسایگان مواجه نشد به خاطر آسیب این قدرت ها از جنگ 27 ساله با ایران بود ، همچنین حضور فرآیین شهروراز در غرب باعث وحشت دشمنان ایران و مانع از هر تهاجم احتمالی بیگانگان میشد

💥بازگشت فرآیین شهروراز به پایتخت به آخرین امید ایران برای نجات آن تبدیل شده بود و او نیز به محض ورود به پایتخت به سامان بخشیدن به ارتش پرداخت تا ایران را برای دفاع از تهاجمات اعراب آماده نماید

Читать полностью…

️️ شکوه ویران ️

درود بر همه دوستان گرامی
ضمن پوزش از وقفه پیش آمده در مورد برسی دلایل سرنگونی ساسانیان، همه دوستان را به ادامه این بحث دعوت می نمایم با ما همراه باشید در ادامه بحث
" نقش مسیحیان و نسطوری و مزدکیان در سرنگونی ساسانیان "

پاینده ایران
🙏🙏

Читать полностью…

️️ شکوه ویران ️

🔴 بخش نهم

💥نقش مسیحیان نسطوری و مزدکیان در سرنگونی ساسانیان

✨یکی از عجیب ترین اتهاماتی که به خسرو پرویز وارد میشود افزایش خزانه کشور بود
رد و پای مزدکیان را می توان در این اتهام دید چون آنها بر این باور بودند که باید از جمع آوری دارایی پرهیز نمود


✨خسرو پرویز به محض شنیدن چنین اتهامی، متوجه خائنین اطراف شیرویه می شود و  در مورد خطر آنان هشدار می دهد و میگوید: ای پسر بی خرد من، کسانی که اطراف تو هستند مشتی خائن هستن و این پرسش نشانه بی خردی توست

همین پرگناهان که پیش تواند
نه تیماردار و نه خویش تواند

همه بندهٔ سیم و زرند و بس
کسی را نباشند فریادرس

ازیشان تو را دل پر آسایش است
گناه مرا جای پالایش است

نگنجد تو را این سخن در خرد
نه زین بد که گفتی کسی برخورد


💥 سپس خسرو پرویز دلیل افزایش دارایی خزانه کشور را به خاطر حفظ قدرت و مرزها عنوان میکند. او از لشکر کشی به سرزمین برطاس سخن میگوید که در شمال قلمرو خزران قرار داشته و مرکز روسیه امروزی را در برمیگرفته است. و همین گفته خسرو پرویز حاکی از این است که ممکن است تمام نقشه های مربوط به قلمرو ساسانیان ناقص بوده و وسعت ایران تا شمال سرزمین خزران در  رود ولگا نیز کشیده شده باشد. متاسفانه در مورد نبرد سنگین ایران با حکومت های روم، خزران، ترکان و چینیان در زمان خسروپرویز آگاهی زیادی در دست نداریم ولی اگر بر طبق این گفته شاهنامه، اگر مرز ایران به سرزمین برطاس رسیده باشد، خزرها نیز در این جنگ، بازنده کامل آن بوده اند

✨به هر حال، خسروپرویز در پاسخ به شیرویه چنین میگوید که وسعت سرزمین ما از شرق به چین و از شمال به برطاس رسیده بود و در آن سرزمین ها یک سپاه و یک اسپهبد قرار دادیم

ز برطاس وز چین سپه راندیم
سپهبد بهر جای بنشاندیم

چو دشمن ز گیتی پراگنده شد
همه گنج ما یک سر آگنده شد

💥خسرو پرویز در ادامه می گوید که وقتی بیست و شش سال از پادشاهی من گذشت. از دریاها چنان مروارید هایی به دست آوردیم که مسئول ترازو از کشیدن آن به ستوه آمد و غیر از آن گنج ها و جواهرات زیادی را جمع آوری نمودیم

همه بوم شد نزد ما کارگر
ز دریا کشیدند چندان گوهر

که ملّاح گشت از کشیدن ستوه
مرا بود هامون و دریا و کوه

ز یاقوت وز گوهر شاهوار
همان آلت و جامهٔ زرنگار

✨ و خسرو پرویز در ادامه توصیحات خود به دومین درآمد کشور یعنی گرفتن مالیات از کشور های همسایه اشاره. به. می کند. نظر میرسد آنچه که شاهنشاه از آن به عنوان باج نام می برد همان حق گمرکی جاده ابریشمی باشد که از دوران خسرو انوشیروان تنظیم شده بود


بدان سال تا باژ جستم شمار
چوشد باژ دینار بر صد هزار


جز از باژ و دینار هندوستان
جز از کشور روم و جادوستان

جز از باژ وز ساو هر کشوری
ز هر نامداری و هر مهتری

هران کس که ما را بدی زیردست
چنین باژها بر هیونان مست

همی‌تاختند به درگاه ما
نپیچید گردن کس از راه ما


✨و در ادامه می گوید که بابت این ذخایر ارزی بزرگ ارزشمند، رنج ها کشیده شد بخصوص گنج باد آور که همان خزانه حکومت روم بوده که به دست فرآیین شهروراز افتاده و به ایران منتقل شد

ز هر در فراوان کشیدیم رنج
بدان تا بیا گند زین گونه گنج

دگر گنج خضرا و گنج عروس
کجا داشتیم از پی روز بوس

فراوان ز نامش سخن راندیم
سرانجام باد آورش خواندیم

💥 خسرو پرویز در ادامه به شیرویه میگوید که وقتی از فرمان تو (که همان پراکنده کردن خرانه کشور ایران بود) شنیدم تعجب کردم چون این کار باعث از بین رفتن صلح و آرامش در کشور و جهان خواهد شد.

همان چون شنیدم ز فرمان تو
جهان را بد آمد ز پیمان تو

نماند کس اندر جهان رامشی
نباید گزیدن به جز خاموشی

همی‌کرد خواهی جهان پرگزند
پراز درد کاری و ناسودمند

✨و در ادامه باز هم از وجود خائنین در دربار شیرویه به او هشدار می دهد که تاج و تختش را با پراکنده کردن خرانه کشور به زودی برباد خواهند داد

همان پرگزندان که نزد تو اند
که تیره شبان اور مزد تو اند

همی‌داد خواهند تختت بباد
بدان تا نباشی به گیتی تو شاد

💥 او به شیرویه تاکید میکند که اگر در دستگاه تو فرد خردمندی حضور داشت هرگز به پراکنده کردن ذخایر ارزی کشور راضی نمی شدی چون بدون درهم و دینار سپاه نیز پایدار نخواهد ماند

چو بودی خردمند نزدیک تو
که روشن شدی جان تاریک تو

به دادن نبودی کسی رازیان
که گنجی رسیدی به ارزانیان

چنان دان که این گنج من پشت تست
زمانه کنون پاک در مشت تست

هم آرایش پادشاهی بود
جهان بی‌درم در تباهی بود

شود بی‌درم شاه بیدادگر
تهی دست را نیست هوش و هنر

به بخشش نباشد ورا دستگاه
بزرگان فسوسیش خوانند شاه

چو بی‌گنج باشی نپاید سپاه
تو را زیردستان نخوانند شاه

✨و به این ترتیب به خواست خائنین و دستور شیرویه، تمام خزانه کشور پراکنده شد به طوری که هرگز امکان جمع آوری چنین خزانه ای که برای تجهیز کشور در مقابل تهاجم اعراب مهیا نشد

Читать полностью…

️️ شکوه ویران ️

🔴 روز انسانیت

💥هفتم آبان برابر با روز غیر رسمی کوروش هخامنشی بنیانگذار حکومتی بر مبنای انسانیت را به همه انسان دوستان جهان تبریک میگوییم

✨هفتم آبان برابر با پایان تجارت کثیف برده داری و شروع آموزه های زرتشت که مبنی بر احترام و برابری بین انسانها و جنسیت زن و مرد میباشد

💥هفتم آبان را باید تجلی آموزه های انسانی زرتشت بر حکومت کوروش دانست زیرا در این روز بر خلاف سنت پادشاهان قبل؛ مردم سرزمین مغلوب خوشحال تر از سربازان فاتح بودند

✨بدون شک کوروش دومین شخصیت تاریخ بشریت پس از زرتشت میباشد که علاوه بر  نبوغ و تاکتیک جنگی ، شاهی والا و انسانی به معنای واقعی بود
او نام خود را به عنوان یک خداپرست و سکولار واقعی ثبت نمود

روان این بزرگ مرد ایرانی شاد

Читать полностью…

️️ شکوه ویران ️

🔴 👆👆👆 تقدیم به دوستانی که از بنده در مورد معنی پروفایل های رو اکانتم پرسیدن

✨من این ادیت هارو با استفاده از اپلیکیشن پیکسارت انجام دادم و معمولا از کار با فتوشاپ لذت میبرم
همیشه سعی کردم اون چیزی تو پروفایلم دیده بشه که تو دغدغه فکری روزمره من هم هست

Читать полностью…

️️ شکوه ویران ️

🔴 خلیج فارس نامیست حک شده با خون پارسی

💥 در این تصویر نیز خلیج فارس را نشان میدهد که یک سرباز باستانی غولپیکر در حالی که درفش کاویانی را بر پشت خود قرار داده است از دل آب برخاسته است و ستون تخت جمشید را بر سطح خلیج فارس استوار نموده است. یک شهر بندری که در خواب فرو رفته است و به ظاهر آرام به نظر میرسد نیز در این تصویر دیده میشود که جامعه به ظاهر آرام امروزی را نشان میدهد. جامعه ای که از گذشته تاریخی خود آگاه است

✨ هدف این تصویر نشان دادن وجود ستون استوار در پیشینه بلند تاریخی نام خلیج فاس است که از این خلیج زیبا محافظ میکند

Читать полностью…

️️ شکوه ویران ️

🔴 ظلم و جور موبدان و نقش این ستم در سرنگونی ساسانیان ⁉️‼️

💥یکی از دلایل عجیب تاریخی که در مورد سرنگونی ساسانیان گفته شده است ظلم و جور بی حد و اندازه موبدان زرتشتی است. در حالی که حتی یک سند و مدرک در مورد کوچکترین ظلم موبدان به ایرانیان اعلام نمی شود

✨موبدان زرتشتی از دوره یزدگرد اول ساسانی که دوره پذیرش دین مسیحیت در ایران توسط حکومت بود به حاشیه رانده شده بودند و قدرت اجرایی خاصی در دست نداشتند تا بتوانند با آن، مردم عصر خود را مورد ستم قرار دهند

💥سیاست پادشاهان ساسانی، در دوره پس از یزدگرد اول ساسانی این بود که با ساخت و گسترش یک مذهب جدید از مسیحیت به نام نسطوری و ایجاد رفاه و آسایش برای آنان ، تمام مسیحیان تحت ظلم ساکن مرزهای روم را به زندگی در زیر پرچم درفش کاویانی ترغیب نمایند. این سیاست نوازشگرانه شاهان ساسانی در دوره هرمز چهارم به حدی رسید که دستور داد تا مسیحیان ساکن ایران از پرداخت مالیات معاف شوند و تمام هزینه کشوری به عهده مالیات کسب شده از زرتشتیان ساکن ایران بود. این موضوع با واکنش موبدان زرتشتی مواجه شد که هرمز چهارم در مقابله با اعتراض آنان دستور داد تا همه آنان را اعدام نمایند.

✨علت نرمش شاهان ساسانی در مقابل مسیحیان نیز آشکار شدن ضعف رومیان و تمایل شدید شاهان ایرانی به تصرف تمام قلمرو آسیایی و افریقایی روم بوده است که البته در دوره خسرو پرویز به این هدف رسیده بودند و همین مسیحیانی که زیر چتر حکومت ساسانی در آرامش کامل زندگی می نمودند به عاملی برای سرنگونی ساسانیان تبدیل شدند

💥پس موبدان زرتشتی در هنگام فتح ایران توسط اعراب، نه تنها قدرتی برای ستمکاری بر علیه مردم نداشتند بلکه حتی قدرت دفاع از جان و مال خود را نیز نداشتند و در هنگام حمله اعراب تنها نقشی که میتوان برای آنان در نظر گرفت نقش قربانی یا فدا نمودن جان خود برای مردم ایران بوده است.

Читать полностью…

️️ شکوه ویران ️

🔴 آیا سرنگونی دولت حیره در سقوط شاهنشاهی ساسانی نقش داشته است؟

💥 از جمله ادعاهای عجیبی که در مورد دلایل سرنگونی ساسانیان مطرح میشود این است که دولت حیره میتوانست نقش یک سد دفاعی مستحکم را در مقابل تهاجم اعراب بازی نماید پس نابودی این حکومت توسط خسرو پرویز، باعث گشودن دروازه های ایران بر روی اعراب مسلمان شده است

✨اما با نگاه به وقایع تاریخی آن زمان در میابیم که از دورانی که حاکم حیره به سرزمین های مرکزی عربستان دست یافت و گسترش قلمرو خود را تا حجاز پیش برد حس ناسیونالیستی عربی در وجود حاکمان این سلسله ظهور نمود که سعی داشتند حکومتی مستقل از دولت مرکزی ایران تاسیس نمایند

💥 اولین نشانه های سرکشی این دولت را میتوان در عدم پذیرش خسرو پرویز در هنگام گریز از دست بهرام چوبین مشاهده نمود و دومین نشانه این سرکشی را میتوان در آغاز نبرد بین ایران و روم مشاهده نمود که با کمک روم، در حال تدارک یک شورش گسترده بر علیه دولت مرکزی ایران بوده است

✨ اگر حکومت حیره در هنگام حمله اعراب همچنان وجود داشت، نه تنها مانعی برای پیشروی آنان محسوب نمیشد بلکه نهایت همکاری را با مهاجمین انجام میداد.

💥 خسرو پرویز پس از اعدام حاکم خائن حیره، تعداد سربازان پادگان های مرزی را کاهش نداد و فقط آنان را با سربازان ایرانی تعویض نمود. اما در دوران شیرویه، بیشتر سربازان این پادگان ها به پایتخت احزار شدند و حاکمان این مناطق از خود اعراب این منطقه شروع به جمع آوری سرباز نمودند که این خود اشتباه بزرگی محسوب میشده است

✨ در هنگامه حمله اعراب و فتح خوزستان هم شاهد حضور اعراب حیره در لشکر مهاجمین می باشیم بخصوص در فتح خوزستان که قبیلهدبنین تمیم نقش زیادی در فتح این سرزمین داشته است

💥 واقعیت تاریخ خاور میانه در هنگام ظهور اسلام این است که همزمان با افزایش جمعیت ملیونی اعراب، یک حس ناسیونالیستی شدیدی در درون قبیله های اعراب به وجود آمد و با توجه به قبیله گرایی و جنگجوسالاری اعراب در آن دوره، پس زدن چنین لشکر پر تعدادی نیاز به هفتاد تا هشتاد سال جنگ مداوم ساسانیان با آنها داشت و حتی در اوج قدرت نظامی ساسانی یعنی اوایل به قدرت رسیدن خسرو پرویز نیز با توجه به همکاری بی دریغ مردم میانرودان با اعراب، شکست های اولیه و از دست رفتن سرزمین های جنوب رود دجله در انتظار ساسانیان بود


✨ روند ظهور و ولگردی اعراب در تاریخ، بسیار شبیه روند قدرتگیری و هرزه گردی مغولان در تاریخ می باشد. یعنی افزایش جمعیت، اتحاد قبایل، ایجاد ناسیونالیسم قومی و پرورش یک لشکر نسبتا منظم و قابل جایگزین و در پایان فتح یک سرزمین پهناور

و در ادامه نیز روند محو شدن آنان در تاریخ نیز شبیه هم می باشد یعنی سهم خواهی قبیله ها از قدرت، درجه بندی ارزش قبیله ها، اختلاف بین قبیله ها و آغاز نبرد بین آنان و از دست رفتن تدریجی قلمرو گسترده آنان

Читать полностью…

️️ شکوه ویران ️

🔴 ایران برای گذر از تهاجم اعراب به چه چیز نیاز داشت

✨اولین نیاز ایران در هنگام حمله اعراب ، وجود رهبری ناسیونالیست چون کرتیر بود. جامعه ایران پس از اصلاحات انوشیروان به طور کامل از مسائل نظامی و آموزش های مربوط به آن دور شده بود، پس وجود رهبری کاریزماتیک و مسئولیت پذیر که بتواند با بیان شیوای خود، مردم شهر های ایران را برای دفاع از کشور بسیج نماید، اولین و مهمترین نیاز جامعه ایران در هنگام حمله اعراب بود.

💥دومین نیاز جامعه ایران، وجود فرماندهی نیرومند چون فرآیین شهروراز و یا بهرام چوبین بود تا بتواند نهایت استفاده را از بسیج مردمی ایران نماید و با آموزش های لازم، یک نیروی شبه نظامی نیرومند و پایان ناپذیر بر علیه اعراب به وجود آورد. فرآیین شهروراز در مدت کوتاهی که در پایتخت حضور داشت موفق شد شورش و تهاجم اعراب حیره را به طور کامل از بین ببرد و در صورت ادامه حیات میتوانست این پسردزی ها را تکرار نماید

✨البته این نکته را هم نمیتوان نادیده گرفت که اتحاد اعراب باعث شده بود تا شکست دادن آنان در دشت های باز بسیار سخت باشد. کشته شدن هفتاد هزار عرب در یک جنگ کوتاه چون جنگ صفین نشان از گستردگی لشکر های اعراب در هنگان تهاجم بوده است این در حالیست که کل کشته های ایرانیان در نبرد 27 ساله با روم به هفتاد هزار نفر نرسیده بود

پس حتی در اوج قدرت ساسانی نیز، میانرودان و احتمالا بخش های بزرگی از عراق امروزی تا نواحی کوهستانی زاگرس برای مدت طولانی به چنگ اعراب می افتاد اما با آغاز اختلافات سنگین بین اعراب، نظیر درگیری بین مدینه و شام و ترور چند خلیفه راشدین ، زمان مناسبی برای شکست دادن اعراب فراهم می شد.

Читать полностью…

️️ شکوه ویران ️

🔴 آنچه که می توان از منابع، در مورد واقعیت جنگ ولجه متوجه شد

✨جنگ ولجه از سلسله جنگ های بین اعراب حیره و ساسانیان بوده است و هیچ ارتباطی با تهاجم اعراب مسلمان به ایران نداشته است. این نبرد در دوران قبل از تسلط پوراندخت بر تاج و تخت پادشاهی ایران اتفاق افتاده است و حمله اعراب به ایران، دو تا سه سال پس از جنگ ولجه آغاز شده است.

💥 اعراب حیره از همان دوران هرمز چهارم آغاز به سرکشی بر علیه ساسانیان نموده و حتی در جنگ بین ایران و روم در دوران خسروپرویز نیز جانب رومیان را گرفتند. اعردب حیره قصد شورش بر علیه ساسانیان را داشته اند، به همین خاطر، خسرو پرویز حکومت حیره را از میان برداشت

✨ شورش اعراب حیره در دوران پس از کشته شدن خسروپرویز و انحلال مرزبانی های جنوبی ایران، شدت بیشتری گرفت بخصوص یک خاندان مزدکی تبار حیره به نام بکر بن وائل به سرکردگی مثنی بن حارث شیبانی که از هیچگونه غارت و کشتار ایرانیان فروگذاری نکرد و بیش از دو سال آرامش را از میان رودان گرفته بود.

✨حضور بهمن جاذویه به عنوان تقویت کننده قوای مرزی ایران حاکی از آن است که نبرد ولجه نه در دوران اردشیر خرسال بلکه در دوران تسلط شهربراز بر پایتخت اتفاق افتاده و این فرمانده به محض تنبیه کودتاچیان ،بهمن جاذویه را برای از میان بردن خاندان بکر بن وائل به سمت حیره می فرستد و ساسانیان این خاندان را به طور کامل از میان برند. نتیجه جنگ را میتوان در اتفاقات پس از نبرد فراض و ولجه متوجه شد.

💥مثنی بن حارثه فرمانده تهاجمات اعراب حیره نیز  پس از جنگ ولجه و سپس فراض به اعراب مسلمان متوسل شد تا با تحریک آنان برای تهاجم گسترده بتواند انتقام قتل عام قبیله خود را از ایرانیان بگیرد و با پذیرش اسلام موفق شد در سال 632 اعراب مسلمان را برای تهاجم گسترده به مرزهای ایران مجاب نماید.


✨ اینکه مثنی بن حارث از قبیله شیبانی که یکی از قبایل بکر بن وائل بود به جای بسیج نمودن قبیله خود ، دست به دامن اعراب مسلمان میشود گویای نابودی کامل مهاجمان حیره توسط ارتشی است که شهروراز به حیره فرستاده بود.

💥آنچیزی که میتوان از منابع اسلامی برداشت نمود این است که جنگ ولجه و فراض ، دو جنگ مربوط به هم بوده که نتیجه آن، نابودی کامل شورشیان حیره و قبایل آنان بوده است. و تمام داستانهای مربوط به سلسله جنگ های بین اعراب حیره و ساسانیان، که به احتمال زیاد با اغراق فراوان توسط خود مثنی بن حارث شیبانی برای اعراب مسلمان نقل شد بعدها به سلسله جنگ های اعردب مسلمان با ساسانیان با اضافه نمودن نام خالد بن ولید بازنویسی شد.

Читать полностью…

️️ شکوه ویران ️

🔴 برسی جنگ وَلَجه طبق منابع عربی


💥بر اساس گفته های منابع اسلامی ، جنگ وَلَجَه سومین جنگ از رشته جنگ‌های صدر اسلام است که بین ایران و اعراب به وقوع پیوسته‌است. این جنگ در ماه آوریل سال 633 میلادی  در محلی به نام ولجه و به فرماندهی خالد بن ولید رخ داده‌است.

✨این جنگ بعد از جنگ زنجیر و جنگ رودخانه به وقوع پیوسته‌است. فرمانده ایرانی این جنگ فردی به نام اندرزاغر بوده که بهمن جاذویه نیز به او اضافه میشود

💥تعداد نیروی ثبت شده منابع عربی نیز مثل تمام نبردهای دوران فتوحات اعراب، عجیب و اغراق آمیز است چون تعداد لشکر اعلام شده اعراب حدود 15 هزار نفر و تعداد نیروی ارتش ایران هم دو برابر این تعداد اعلام شده است.
تعدا تلفات لشکر اعراب نیز 2 هزار نفر ولی تعداد تلفات ارتش ایران بیش از بیست هزار نفر عنوان شده است تا این پیروزی به یک پیروزی الهی تعبیر شود که لشکر اعراب با ایمان و تقوا و عمل صالح، به خواست خداوند موفق میشوند ارتش مجهز ایران را تارو مار نمایند

💥به گفته منابع اسلامی، فرمانده ایران یعنی اندرزگر با پنجاه هزار سپاهی خود را به عراق رسانید و در کنار رود دجله فرود آمد. یکی دیگر از سرداران ایرانی بنام هزارسوار؟؟ نیز از تیسفون  آهنگ عراق کرد. جنگ سختی روی داد و خالد هزار سوار را بکشت؟ گویند بعد از کشتن او هم در میدان جنگ خوردنی خواست، از آنکه سه روز بود تا از این اندیشه که با چنین دلاوری در جنگ چه خواهد کرد، هیچ نخورده بود. جنگ ولجه سخت و خونین شد. کسانی که خالد به کمین نشانده بود، برآمدند و هزیمت بر ایرانیان افتاد. گویند از ایرانیان، بسیاری در این جنگ کشته شدند.

✨ هدف ما در این بخش، برسی چگونگی این جنگ و تاریخ دقیق این اتفاق است که منابع عربی تا چه حد در مورد این جنگ درست گفته اند و این جنگ چه نقشی در روند سرنگونی ساسانیان داشته است.

Читать полностью…

️️ شکوه ویران ️

🔴 جنگ فراض طبق گفته پراونه پور شریعتی در کتاب افول و سقوط ساسانی

✨ این نویسنده در اینکه این جنگ در دوران تسلط فرآیین شهرور از بر پایتخت و نبردی بین او و مثنی بن حارث شیبانی بوده است تاکید تردیدی ندارد اما بر این باور است که این جنگ با کمک رومیان صورت گرفته است

💥همچنین او ایرانیان را بازنده این جنگ می داند و علت شکست آنان را نیز ترور شهر وراز در پایتخت و بازگشت سریع بهمن جانویه به تیسفون در نظر می گیرد

✨کاملا واضح است که پروانه پور شریعتی در آغاز تحقیق خود مسیر درستی را پیدا نمود اما در ادامه آن تحت تاثیر منابع اسلامی و رومی قرار گرفته و برداشت اشتباهی از نتیجه نبرد پیدا نموده است

💥هنگامی که یک لشکر عرب به مدت دو سال به غارت و ناموس دزدی در مرزهای ایران مشغول است و پس از وقوع جنگی مشهور، ناگهان تمام آن لشکر ناپدید میشود و دیگر خبری از غارت و تجاوز به مرزهای ایران نیست حدس زدن در مورد نتیجه واقعی جنگی چون فراض چندان نمیتواند دور از ذهن باشد

Читать полностью…

️️ شکوه ویران ️

🔴 بخش هفدهم

✨پرسشی که در مورد نبرد صورت گرفته بین فرآیین شهروراز و اعراب پیش می آید که بهمن جاذویه فرمانده ایران بوده است این است که این نبرد در کجا و با کدام گروه از اعراب صورت گرفته است؟

💥برای پی بردن به پاسخ این پرسش کافیست به جنگ های اولیه بین اعراب حیره با ساسانیان توجه نماییم. پیروزی هایی که به نام خالد بن ولید نوشته شد و تاریخ این جنگ ها نیز به سه تا چهار سال بعد منتقل شده است تا خالد بن ولید را فرماندهی فاتح این نبردها و لایق و بی شکست جلوه دهند در واقع همان تازش های اولیه اعراب حیره بر علیه ساسانیان بوده است

✨خاندان شیبانی از قبیله بکر بن وائل،  یکی از خاندان مشهور حیره بوده است که پس از شکست شورش حکومت حیره یعنی نعمان بن منذر که منجر به اعدام نعمان شد، جنگ افزار هایی که قرار بوده حاکم حیره از آنها برای نبرد با دربار ساسانی استفاده نماید را تحویل گرفت و با همان ها دست به شورش و غارت های خونینی در میان رودان زده بود

💥اعراب حیره، پس از برکناری خسروپرویز و انحلال پادگان های مرزی، فرصت را غنیمت دیده و به سرزمین های داخلی میانرودان حملات غافلگیرانه ای را صورت دادند. البته این جنگ ها بیشتر شبیه غارت بوده است تا یک جنگ تمام عیار که سرانجام توسط فرآیین سرکوب شد


💥پس از حضور فرآیین در پایتخت، شاهد پایان این تازش ها و سکوت دو ساله اعراب حیره هستیم  که مشخص است آنان در هجوم ارتش ساسانی آسیب شدیدی دیده اند اما انتقال تاریخ وقوع این جنگ ها به دوران تهاجم اعراب مسلمان نشان میدهد که روایت دروغینی از جنگها برای تحریک اعراب مسلمان بین مردم مکه و مدینه روایت میشده است


💥نویسنده های ناشی منابع اسلامی در جابجا نمودن تاریخ نبرد های بین اعراب حیره با ساسانیان، نتوانستند دقت لازم را به خرج دهند به طوری که یکی از نشانه های آشکار این جابجایی، حضور دو پسر گشنسب اسپاذ در درگیری ها اولیه ساسانیان با اعراب حیره بوده است که هر دو پسر اسپهبد گشنسب در این درگیری ها کشته می شوند. این درحالیست که مرگ اسپهبد گشنسب در دوران تسلط فرآیین بر پایتخت صورت میگیرد و پدر آنان نیز پس از مرگ دوپسرش در سال 630 میلادی اعدام شده بود
همین نشانه آشکاریست که تهاجمات اولیه ، نه در دوران خلیفه دوم ، بلکه توسط اعراب مزدکی حیره، از لحظه مرگ خسروپرویز تا بازگشت فرآیین به پایتخت صورت گرفته است

✨اولین نبرد مهم بین اعرانیان و اعراب در جنگ ذوقار اتفاق افتاده است که نتیجه آن چیزی جز از بین رفتن حکومت حیره و اعدام نعمان بن منذر نبود

✨اما نخستین تهاجم مهم بین ایرانیان و اعراب را می توان، نبرد اُبَلّه در اطراف بصره امروزی دانست که دو پسر اسپهبد گشنسب هم در آن حضور داشته اند. پس تاریخ این نبرد به قبل از تسلط فرآیین به پایتخت باز میگردد یعنی بین 628 تا 630 میلادی

💥جنگ زنجیر یا ذات السلاسل، دومین نبرد بین اعراب حیره و ساسانیان بوده که در این نبرد هم دو پسر اسپهبد گشنسب حضور داشته اند


✨سومین نبرد مهم بین ایران اعراب را باید نبرد مذار دانست که باز هم پسران اسپهبد گشنسب در آن حضور دارند. تمام این جنگ ها به غارت های پیاپی خاندان های عرب مزدکی تبار که از انحلال ارتش و تهی شدن پادگان ها، پس از مرگ خسرو پرویز با خبر بودند صورت گرفت و به مدت دوسال ادامه داشت.


💥اما رد و پای سرکب اعراب توسط که فرآیین شهربراز را در نبردهای بعدی مشاهده نمود که در ادامه به آن خواهیم پرداخت

Читать полностью…

️️ شکوه ویران ️

🔴 بخش پانزدهم

💥فردوسی مرد امانت داری بوده و هر چه که از دیگران شنیده و یا منابعی از آنان به دست او رسیده را به نظم در آورده است. و همین موضوع باعث شده تا وقتی نام گراز را به میان می آورد تفاوتی بین فرآیین شهروراز و گشنسب اسپاذ قائل نشود و یا گاهی لحن او نسبت به فرآیین شهروراز بسیار تند است چون نویسندگان این منابع دل خوشی فرآیین نداشته اند. در ادامه برسی بیت های شاهنامه، این موضوع بیشتر احساس میشود

✨ اما با این حال از تک تک توضیحات شاهنامه میتوان متوجه شد که بر خلاف اراجیف مورخینی که سعی دارند از فرمانده میهن پرستی چون فرآیین شهروراز یک خائنی که در کودتای خونین سال 628 میلادی حضور داشته بسازند. با این حال از توصیفات شاهنامه میتوان متوجه شد که او  یک فرمانده جان فدای در راه میهن بود و حضور او میتوانست دست کم بخش بزرگی از ایران را از تهاجم اعراب حفظ نماید.

💥 پیروز خسرو به خواست فرآیین، مجلسی ترتیب میدهد و اردشیر و تمام کسانی که او را دست نشانده خود نموده بودند را ترور می نماید

چو پیروز خسرو چنان نامه دید
همه پیش و پس رای خودکامه دید

دل روشن نامور شد تباه
که تا چون کند بد بدان زادشاه


بیامد شبی تیره گون بار یافت
مِی روشن و چرب گفتار یافت

✨ با مرگ اردشیر و مزدوران حاضر در آن جشن، جنگی در داخل دربار اتفاق می افتد. فردوسی، کاخ تیسفون را در آن شب پر از شمشیر و تیر توصیف می نماید که سرانجام پیروز خسرو برنده این نبرد میشود

همی‌داشت تا شد تباه اردشیر
همه کاخ شد پر ز شمشیر و تیر

همه یار پیروز خسرو شدند
اگر نو جهانجوی اگر گو بدند

✨پیروز خسرو پس از غلبه بر خائنین، نامه ای به فرآیین می فرستد و او را به پایتخت فرا میخواند

هیونی برافگند نزد گراز
یکی نامه‌ای نیز با آن دراز

فرستاده چون شد به نزدیک او
چو خورشید شد جان تاریک اوی

💥فرآیین نیز پس اط آگاگهی از تسلط پیروزخسرو بر پایتخت، به تیسفون وارد می شود

بیاورد زان بوم چندان سپاه
که بر مور و بر پشه بر بست راه

همی‌تاخت چون باد تا تیسفون
سپاهش همه دست شسته به خون

💥 و به این ترتیب بسیاری از کودتا چیانی که در مرگ خسرو پرویز دست داشتند اعدام می شوند
یکی از این اعدام شدگان نیز شمطا پسر یزدین بوده که رهبر مسیحیان کودتا چی در سالهای بین 624 تا 628 بوده است. به احتمال زیاد برمک مزدکی سردسته خائنین مزدکی نیز یکی دیگر از کسانی بوده که توسط فرآیین اعدام شده است. گشنسب اسپاذ که او نیز به خاطر اینکه یگی از چهار اسهبد ارشد ایران بوده، دارای لقب گراز بوده است نیز اعدام میشود. او همان اسپهبدگرازی است که در جنگ بین ایران و روم، راه را برای تهاجم هراکلیوس باز گذاشته بود


✨ سپس فرآیین به کمک سایر فرماندهان یعنی:
فرخ هرمز و پسرانش رستم فرخزاد و زادفرخ
پیروزان
هرمزان
بهمن جاذویه
و گلینوش
تمام تلاش خود را برای آرامش کشور انجام می دهند و تلاش میکنند که شاهزاده ای از نسل ساسانیان را پیدا نموده و او را به تخت بنشانند اما تمام شاهزادگان ساسانی توسط کودتا چیان کشته شده بودند

💥 در ادامه داستان شاهنامه، بیتی آورده می شود که بسیاری از مورخین را به اشتباه انداخته است
حکیم توسی، میگوید که فرآیین تاج کیانی را بر نهاد ؛ در این بیت، منظور از بر نهادن به معنی کنار خود نهادن است و این کار به معنی حفاظت از تاج و تخت تا زمان پیدا شدن یک شاهزاده لایق بوده است نه تصاحب تاج و تخت

فرایین چو تاج کیان برنهاد
همی‌گفت چیزی که آمدش یاد

Читать полностью…

️️ شکوه ویران ️

🔴 بخش سیزدهم

✨ نشانه های انحلال ارتش ایران، پس از مرگ خسرو پرویز را می توان در جدایی سرزمین های یمن، عمان ، حیره و ... احساس نمود. به نظر می رسد به دستور شیرویه، این قوا از این مناطق خارج به پایتخت احضار شده اند و یا مرگ ارزانان عامل کودتای 628 میلادی از شیرویه خواسته بودند تا قوای نظامی این مناطق را تخلیه نماید تا اعراب مسلمان در حال قدرتگیری از این فرصت استفاده نموده و این سرزمین ها را تحت تسلط خود در آوردند

💥با توجه به از بین رفتن ارتش و خزانه کشور، پس از مرگ خسرو پرویز، سیاست فرماندهان ساسانی بر حفظ مرزهای ایران از رود فرات در غرب تا رود جیحون و سند در شرق کشور بود و بازگرداندن سرزمین هایی که به چنگ اعراب افتاده بود را به فردای پس از احیای ایران موکول نموده بودند

✨رد و پای مزدکیان در جدایی این سرزمین ها از ایران و پیوستن آنها به حجاز را میتوان در شورش ها و تجاوزهای پیاپی خاندان های مزدکی حیره نظیر بکر بن وائل و البته همکاریمی توان ابناء ساکن یمن با دولت مدینه احساس نمود

بر خلاف نظرات بسیاری از مورخینی که اعراب حیره را سد دفاعی محکمی در مقابل تهاجم اعراب مسلمان قلمداد میکنند، حاکم حیره و مردم آن کوچکترین تمایلی به ایرانیان نداشته و به محض تضعیف ارتش ایران، تهاجمات و غارتگری خود بر علیه ایران را انجام داده و پس از شکست از لشکر ایران، به سمت مدینه رفته و مسلمانان را برای آغاز یک تهاجم گسترده بر علیه ایران ترغیب نمودند. از دوران هرمز چهارم نیز نافرمانی حاکمان حیره و تمایل شدید آنان به ایجاد پادشاهی مستقل کاملا احساس میشود

ابنا نیز از ایرانیان مزدکی ساکن یمن بوده که اجداد آنان در دوران خسرو انوشیروان به یمن مهاجرت نمودند و نقش زیادی در همکاری و بسیج یمنی ها بر علیه ساسانیان ایفا نمودند
نقشه ای حساب شده و از پیش برنامه ریزی شده برای از پای درآوردن ایرانشهر

💥بازگشت فرآیین شهروراز برای ممانعت از نابودی ایرانشهر یکی از اتفاقات مهمی بود که برای مدت کوتاهی، نقشه مرگ ارزانان برای نابودی ایرانشهر را خنثی نموده بود

✨گرچه سیاست های فرآیین شهروراز در زیر آواری از بدگویی های تاریخی قرار گرفته است اما با درک بهتر داستانهای شاهنامه در مورد چگونگی بازگشت و اجرای سیاست های بسیار درست او میتوان متوجه شد که هدف او چیزی جز نجات ایران از تهاجم در راه نبود
در ادامه برسی خواهیم نمود که فرآیین چگونه در حال بی اثر نمودن توطئه های مرگ ارزانان مسیحی و مزدکی بوده است

Читать полностью…

️️ شکوه ویران ️

🔴 بخش یازدهم

💥نقش مسیحیان نسطوری و مزدکیان در سرنگونی ساسانیان

✨با اینکه بسیاری از سران کشور در کودتای 628 میلادی که منجر به برکناری و دستگیری خسرو پرویز شد نقش داشته اند اما تغییر عملکرد آنان کاملا حاکی از غافلگیری این بزرگان از فاش شدن نیت پلید مسیحسان نسطوری و مزدکیان بوده است

💥 آنچه که از واکنش بسیاری از کودتا چیان پس از کشته شدن خسرو پرویز احساس می شود نشان از غافلگیری آنان از اقدامات ویرانگر مرگ ارزانان حاضر در کودتا بود. به نظر می رسد که بیشتر کودتا چیان به برکناری خسرو پرویز و ایجاد صلح با رومیان در همان مرزهایی که در دست ایرانیان بود رضایت داشتند و هیچ قصدی برای کشتن خسروپرویز و و ولیعهد قانونی او یعنی مردانشاه وجود نداشت.

✨خسرو پرویز، پسر کوچکتر شیرین یعنی مردانشاه را به جانشینی خود انتخاب نموده بود و مورخین ضد ایرانی ، این انتخاب را به خاطر علاقه خسرو پرویز به شیرین می دانند در حالی که خسرو پرویز از شیرین، چند پسر بزرگتر را نیز داشته است پس انتخاب پسر کوچکتر او به عنوان جانشین ، نه از روی احساس و علاقه این پادشاه به شیرین، بلکه از روی لیاقت و توانایی مردانشاه بوده است

💥مهرهرمز یا همان هرمزد شهرانگراز، با خنجری تیز وارد خوابگاه خسرو پرویز شده و پهلوی این پادشاه را می درد و به این ترتیب به حیات پادشاهی که می توانست در مقابل حمله اعراب، دست کم سرزمین های بالای رود دجله را حفظ نماید پایان می دهد.

✨مهر هرمز با هماهنگی شمطا پسر یزدین و به احتمال زیاد برمک مزدکی، به قتل خسرو پرویز اقدام می نماید که همین شتاب در قتل این پادشاه نشان از تردید های ایجاد شده در بین اکثر کودتاچیان است به طوری که از دید مرگ ارزانان، حتی احتمال بازگرداندن خسرو پرویز به تاج تخت هم وجود داشت . دستگیری شمطا و بریدن دست او به دستور شیرویه نیز کاملا حاکی از بی خبری شیرویه از قصد کودتاچیان در قتل خسرو پرویز است.

💥خسرو پرویز ترور می شود و به همراه او تمام شاهزادگان پسر خاندان  ساسانی نیز کشته می شوند و تنها کسی که از این اقدام خونین جان سالم به در می برد، یزدگرد پسر شهریار است که نوه شیرین و خسرو پرویز بوده است . گویا این پسر خردسال در هنگام کشتار شاهزادگان ساسانی، در پایتخت حضور نداشت


✨پس از این کشتار، شاهد تلاش های زیاد فرماندهان ساسانی نظیر، فرآیین شهروراز، فرخ هرمز و پسرانش یعنی رستم فرخزاد و زاد فرخ، گلینوش، پیروزان، هرمزان و سایر فرماندهان برجای مانده از این کودتای خونین هستیم که البته تلاش های آنان در جبران ضربه سنگینی که بر ارتش و تشکیلات ساسانی وارد آمده بود ، تنها چند سال سرنگونی ساسانیان را به تاخیر می اندازد

✨جدا شدن یمن و عمان از ایران و پیوستن آنان به نیروی در حال قدرت گیری اعراب آن هم بلافاصله پس از ترور خسرو پرویز نیز حاکی از نقش پادشاه نیرومند در حفظ مرز های ایران بوده است

Читать полностью…

️️ شکوه ویران ️

🔴 بخش دهم

💥مهمترین دلیلی که موجب آشفتگی ساسانیان در سالهای آخر حکومت آن شد را می توان در یکی از اتهامات خسرو پرویز یعنی بزرگ نمودن ارتش و استفاده از سربازی اجباری مشاهده نمود.

✨بر خلاف گفته های بسیاری از مورخین که عنوان می کنند جنگ های 27 ساله با روم باعث فرسوده شدن ارتش ایران شد، از پاسخ خسرو پرویز می فهمیم که ارتش ایران در هنگام کودتای 628 میلادی کاملا سالم و در اوج آمادگی خود بوده است

💥خائنین مسیحی و مزدکی دربار شیرویه، موفق شدند ارتش بزرگ و مجهز ساسانی را کاملا از بین ببرند به طوری که در هنگام حمله اعراب، تنها 10 هزار نیروی تحت احتیار رستم فرخزاد و چند هزار نیروی تحت اختیار پیروزان به قادسیه رفت و خبری از سواره نظام سنگین اسلحه نبود

✨خسرو پرویز در پاسخ به اتهام فرستادن ارتش و نگه داری آنان در مرزها با عصبانیت پاسخ می دهد که این پرسش از روی نا آگاهی و حماقت است

دگر آنک گفتی ز کار سپاه
که در بوم هاشان نشاندم به راه

ز بی‌دانشی این نیاید پسند
ندانی همی راه سود از گزند

✨خسرو پرویز پاسخ میدهد که با رنج تلاش، سرزمین های زیادی فتح شد و اگر می بینی که با ناز بر تخت، تکیه زده بودم به خاطر حضور ارتش در مرزها بود

چنین است پاسخ که از رنج من
فراز آمد این نامور گنج من

ز بیگانگان شهرها بستدم
همه دشمنان را به هم بر زدم

بدان تا به آرام برتخت ناز
نشینیم بی‌رنج و گرم و گداز

سواران پراگنده کردم به مرز
پدید آمد اکنون ز نامرز، مرز

💥 در ادامه پاسخ خسرو پرویز به دست های پشت پرده خائنین در نابودی ارتش پی می بریم که این پادشاه هشدار می دهد که اگر ارتش را از مرزها دور کنی دشمن راه را برای تازش ایران باز خواهد دید
چو از هر سوی بازخوانی سپاه
گشاده ببیند بد اندیش راه

✨خسرو خوبان، کشور ایران را مثل باغی توصیف میکند که ارتش همانند دیوار و پرچین، نگهبان این باغ زیبا است

که ایران چوباغیست خرم بهار
شکفته همیشه گل کامگار

پر از نرگس و نار و سیب و بهی
چو پالیز گردد ز مردم تهی

سپرغم یکایک ز بن برکنند
همه شاخ نار و بهی بشکنند

سپاه و سلاحست دیوار اوی
به پرچینش بر نیزه‌ها خار اوی

💥 و در ادامه هشدار می دهد که اگر ارتش را نابود کنی و پادگان های مرزی را از بین ببری، غارت و تاختن بیگانگان شروع خواهد شد و دشمنان به زن و کودک ایرانیان رحم نخواهند کرد

اگر بفگنی خیره دیوار باغ
چه باغ و چه دشت و چه دریاچه راغ

کزان پس بود غارت و تاختن
خروش سواران و کین آختن

زن و کودک و بوم ایرانیان
به اندیشهٔ بد منه در میان

✨ و در ادامه از خسرو انوشیروان و قباد ساسانی را بیان می دارد که گفته بودند هر کس سلاحش را به دشمن بدهد بدون شک خود را به کشتن خواهد داد

چنان دان که نوشین روان قباد
به اندرز این کرد در نامه یاد

که هرکو سلاحش به دشمن دهد
همی خویشتن رابه کشتن دهد

که چون بازخواهد کش آید به کار
بد اندیش با او کند کارزار

💥 و به این ترتیب خائنین مزدکی به سرکردگی برمک مزدکی و  مسیحیان نسطوری به سرکردگی شمطا پسر یزدین، ارتش ایران را از مرزها فرخواندند و همه آنان را از بین بردند
این در حالی بود که ارتش ایران به حدی نیرومند شده بود که یک فرمانده ارمنی ایران به نام سمپاد، موفق شد با دو هزار سپاه، بر تازش ترکان پیروز شود و ترکان را به آن طرف رو سیحون عقب براند

✨ فرماندهان بزرگ ایران در جبهه غربی نیز به طور کامل بر روم پیروز شدند و در جبهه شمال نیز خزران مغلوب ساسانیان بودند. ارتش ایران در دوران خسرو پرویز در اوج آمادگی خود قرار داشت
و این خائنین به صورت هوشمندانه ای این ارتش نیرومند را نابود نمودند تا راه برای تازش اعراب فراهم شود.

Читать полностью…

️️ شکوه ویران ️

🔴 بخش هشتم

✨ مسیحیان نسطوری و مزدکیان در سرنگونی ساسانیان

💥هنگامی که در شاهنامه فردوسی به محاکمه و دفاعیات خسرو پرویز می پردازیم با دو شاه مواجه می شویم؛ پادشاهی خلع شده چون خسرو پرویز و پادشاهی دست نشانده چون شیرویه که بزرگی و خرد فراوان خسرو پرویز در تک تک پاسخ های او مشخص است و در مقابل نیز، کوچک بودن شیرویه برای رسیدن به تخت شاهی نیز آشکار می شود

✨ خسرو پرویز در مورد اتهام کشتن پدر خود توصیخات کاملی را ارائه که چون ارتباطی به دلایل سرنگونی ساسانیان ندارد از پرداختن به آن خودداری میکنیم.

💥ذات ناپاک و اندیشه های پلید مزدکیان و مسیحیان نسطوری آزاد شده که اکنون در دربار شیرویه حضور دارند در اقدامات بعدی آنان مشخص می شود. خسرو پرویز در این مورد به شیرویه هشدا می دهد که به علت اینکه گزندی از بدان به دیگران نرسد آنان را در زندان نگه داری نمودم و اکنون شنیده ام که این اهریمنان را که از اژدها نیز بدتر می باشند را رها نمودی و علت این سخن های نادرست نیز به خاطر حضور آنان در کنار توست

بَدان را به زندان همی‌داشتم
گزند کسان خوار نگذاشتم

بسی گفت هرکس که آن دشمنند
ز تخم بَدانند و اهریمنند


کنون من شنیدم که کردی رها
مر آن را که بُد بتر از اژدها

ازین بد گنهکار ایزد شدی
به گفتار و کردارها بد شدی


✨ خائنین در ابتدا یلانی چون خاندان فرخ هرمز را با خود همراه نمودند و در ادامه تمام نیروی لازم برای دفاع از کشور را نابود نمودند
خاندان فرخ هرمز نیز که گمان میکردند با برکناری خسرو پرویز، همه چیز به آرامش قبل از آغاز جنگ با ذومیان باز میگردد با کودتاچیان همدست شدند و هنگامی از نیت شوم آنان مطلع شده بودند که برای جبران آن دیگر دیر شده بود و اهریمنان مزدکی و نسطوری، خسرو پرویز و ولیعهد لایق او مردانشاه را به همراه تمام برادران او را را کشته و فرصت هرگونه ترمیم در بدنه ارتش را از ساسانیان گرفته بودند.

رستم فرخ زاد که خود را در کودتای سال 628 میلادی که منجر به نابودی ایران شد مقصر می دانست، در نامه ای که در شب قادسیه برای برادرش می نویسد خود را بابت تهی بودن دربار ایران از پادشاه لایقی چون خسرو پرویز گناهکار می داند

گنهکارتر در زمانه منم
از ایرا گرفتار آهرمنم

که این خانه از پادشاهی تهیست
نه هنگام فیروزی و فرهیست


💥 در میان تمام اتهاماتی که بر خسرو پرویز وارد شد، دو اتهام که در ادامه به آن می پردازیم  از همه اتهامات مهمتر است؛
اتهام نخست در مورد افزایش ذخایر ارزی
و اتهام دوم در مورد تقویت ارتش ایران و ایجاد پاسگاهها و پادگان های مرزی از مرز چین تا مرز روم ؛ و نابودی این دو مورد نیز کاملا گویای حضور دست های کثیف خائنین در این ماجرا بوده است

Читать полностью…
Subscribe to a channel