این کانال در مورد هویت ایرانی و شکوه از دست رفته ایران باستان بخصوص ایران ساسانی ب و علل سقوط. ایرانشهر توسط اعراب و سرانجام تشکیل مجدد ایرانشهر بحث میکند @shokooheviran ارتباط با مدیر @Artiyas1986
🔴 بخش هفتم
✨ اتحاد مسیحیان نسطوری و مزدکیان در سرنگونی ساسانیان
💥خسرو پرویز با دیدن فرستادگان، پیش از اینکه آنها چیزی به او بگویند، شروع به صحبت میکند و میگوید: از دودمان من بخت روشن برگشته است پس هر پیامی از آن کودک احمق من داری به من بگو. همین گفته خسرو پرویز نشان می دهد که اوم متوجه خطری که ایران و دودمان ساسانی راه تهدید می کند می باسد
چو از دودهام بخت روشن بگشت
غم آورد چون روشنایی گذشت
به اشتاد گفت آنچه داری پیام
از آن بی منش کودک زشت کام
✨ و در ادامه سخن خود به خائنین اشاره میکند که ارتش ایران را از بین برده اند و به زودی حکومت ساسانیان را نیز منقرض میکنند
وزان بد سگالان که بیدانشند
ز بی دانشی ویژه بی رامشاند
همان زان سپاه پراگندگان
پر اندیشه و تیره دل بندگان
بخواهد شدن بخت زین دودمان
نماند درین تخمه کس شادمان
💥 خسرو پرویز تاکید میکند که این خائنین به زودی شیرویه را نیز خواهند کشت و تاج و تخت ایران به دست افراد کوچک می افتد و دودمان خسروانی بر باد می رود
سوی ناسزایان شود تاج وتخت
تبه گردد این خسروانی درخت
نماند بزرگی به فرزند من
نه بر دوده و خویش و پیوند من
همه دوستان ویژه دشمن شوند
بدین دوده بَدگوی و بَدتَن شوند
✨ او در ادامه می گوید که هدف این خائنین ، خالی کردن تخت شاهی از ایران است
نهان آشکارا بکرد این بهی
که بی تو شود تخت شاهی تهی
💥 و پس از اینکه حرف خود را در مورد بی خردی شیرویه و نیت پنهانی خائنین اطراف شیرویه گفت به فرستاده می گوید که هر چه زودتر پیغام شیرویه را بگوید و پاسخ آن را دریافت نماید
سخن هرچه بشنیدی اکنون بگوی
پیامش مرا کمتر از آب جوی
گشادند گویا زبان این دو مرد
برآورد پیچان یکی باد سرد
💥پس از اینکه خسرو پرویز این اتهامات را توسط فرستادگان شنید به آنها گفت: به پسر نادان و بی خرد من بگوید که این گفته ها مال تو نیست بلکه گفتار خائنین است
بدان نامور گفت پاسخ شنو
یکایک ببر سوی سالار نو
سخن هرچه گفتی نه گفتارتست
مماناد گویا زبانت درست
مگو آنچه بدخواه تو بشنود
ز گفتار بیهوده شادان شود
بدان گاه چندان نداری خرد
که مغزت بدانش خرد پرورد
کسی کو گنهکار خواند مرا
از آن پس جهاندار خواند تو را
نباید که یابد بر تو نشست
بگیرد کم و بیش چیزی بدست
✨ خسرو پرویز تاکید میکند که به هیچ وجه نباید به چنین پرسش هایی فکر کند که دشمن با شنیدن چنین پرسش هایی شادمان خودهد شد
میندیش زین پس برین سان پیام
که دشمن شود بر تو بر شادکام
بدین جستن عیبهای دروغ
به نزد بزرگان نگیری فروغ
بیارم کنون پاسخ این همه
بدان تا بگویید پیش رمه
پس از مرگ من یادگاری بود
سخن گفتن راست یاری بود
چو پیدا کنم بر تو انبوه رنج
بدانی که از رنج ما خاست گنج
✨از صحبت های خسرو پرویز و اطمینان او از تلاش خائنین برای نابودی ایران می توان پی برد که خسرو پرویز به نیت خائنین کاملا آگاهی داشته است برای همین دستور اعدام همه آنان را صادر نموده بود
خائنین ، ارتش قدرتمند و ذخایر ارضی ایران را مورد هدف قرار داده بودند.
🔴 بخش پنجم
💥اتحاد مزدکیان و مسیحیان در سرنگونی ساسانیان
✨ حدود 12 تا 36 هزار نفر به زندان فرستاده می شوند و به احتمال زیاد ، فرخ هرمز به کمک لشکر 10 هزار نفره پسرش یعنی رستم فرخزاد مسئول دستگیری آنان بود چون در هنگامه کودتا، در کنار تیسفون اردو زده بود.
💥خسرو پرویز از شهر اسبانبر به ویه اردشیر و به احتمال زیاد از آنجا نیز به درزنیزان می رود که هر سه شهر جزو هفت شهر تیسفون بوده اند. او قبل از تهاجم نهایی بر علیه روم، میخواهد ایران را از شر خائنین خلاص نماید
اما اتفاقی در آن هنگام می افتد که تاریخ ایران و جهان را دگر گون میکند. فرخ هرمز از اعدام آنان پرهیز میکند و همین موضوع باعث می شود تا خسرو پرویز ، فرخ هرمز را تنبیه نماید. ماجرای تنبیه فرخ هرمز باعث باز شدن زخمی کهنه در خاندان فرخ هرمز میشود.
💥فرخ هرمز پسر بندویه بوده است که توسط خسرو پرویز اعدام شده بود و علت اعدام اون نیز شورش بر علیه پدر خسروپرویز یعنی هرمز چهارم بوده است. بندویه (وندوی) و ویستهم ، دو تن از سرداران شورشی بر علیه هرمز چهارم بودند
✨همین تنبیه باعث همراه شدن خاندان فرخ هرمز با کودتا چیان می شود اما آنان به نییت برکناری خسروپرویز و بر تخت نشستن پادشاهی دیگر با کودتا چیان همکاری نمودند. و هیچگاه گمان نمی کردند که کودتا چیان به دنبال نابودی کامل ایران می باشند.
💥زندانیان خطرناک که هویت آنان در ادامه کار مشخص میشود به سمت زندان خانگی شیرویه رفته و او را آزاد نمودند و سپس به سمت خوابگاه خسروپرویز رفته و پس از یک روز موفق به دستگیری خسرو پرویز و همسرش شیرین در باغ کنار کاخ تیسفون شدند.
💥 با برسی اسامی کسانی که در این کودتا نقش داشتند با جدا نمودن افراد عصبانی نظیر فرخ هرمز و یا افراد جاه طلبی که به دنبال کسب قدرت در دربار بودند می توان متوجه شد که از ابتدا نیز نیت بیشتر آنان چیزی جز نابودی کامل ایران نبوده است
✨ماه آذر گشنسب معروف به گشنسب اسپاذ ؛ همان کسی که راه را برای تهاجم هراکلیوس باز گذاشته بود و در سال بعد توسط پیروزان یا فرآیین سهروراز کشته شد
💥شمطا پسر یزدین ؛ رهبر شورشیان مسیحی در میان رودان که توسط فرآیین شهروراز اعدام شد
✨ برمک مزدکی ؛ جد برمکیان در دربار خلفای عباسی که به احتمال زیاد اون نیز توسط فرآیین اعدام شد
💥فرخ هرمز و پسرانش ، رستم فرخزاد و فرخ زاد هرمز که هر کدام در راه جبران این کودتا کشته شدند.
✨ گلینوش یا جالینوس ، سرداری که در تهاجم اعراب. مسلمان کشته شد
💥 هرمزان؛ همان سرداری که بعد ها در خوزستان دستگیر و به مدینه فرستاده شد و در ماجرای ترور خلیفه دوم نیز نقش پر رنگی داشت
✨ هرمزد شهران گراز؛ پسر اسپهبد مردانساه که خسرو پرویز با خنجر او کشته شد و در ادامه، فرآیین شهروراز را نیز اون به قتل رساند
💥 پیروزان؛ سرداری که 5 سال در کوههای زاگروس با اعراب مهاجم جنگید اما سرانجام کشته شد
✨ و افراد زیادی که خواسته یا ناخواسته در این نابودی شرکت داشته و ایران را آماده تهاجم اعراب نمودند
💥 حضدر شمطا پسر یزدین به عنوان رهبر شورشیات مسیحیان و برمک مزدکی در دربار شیرویه خود گواه اتحاد کثیف این دو گذوه بر علیه ایران می باشد . با برسی اتهاماتی که در محاکمه خسرو پرویز تنظیم شده است رد و پای این خائنینی که باید اعدام میشدند اما توسط فرخ هرمز آزاد شدند آشکار تر می شود
اما اتهامات تنظیم شده مزدکیان و مسیحیان بر علیه خسرو پرویز چه بود؟ ...
🔴 نقشه جنگ جهانی باستانی بین ایران و متحدانش در مقابل روم و متحدانش
💥گرچه این نقشه و تاریخ های آن دارای اشکالات فراوان است اما برای درک این جنگ بزرگ و میزان پیشروی ارتش ایران در خاک روم ، درگیری ارتش ایران در مرزهای شرقی و غربی خود. نقشه بسیار جالب و آموزنده ایست
✨ همچنین در این نقشه به شورش حاکم حیره نیز اشاره میشود که در آن زمان به حکومت ایران پشت نموده و متحد رومیان شده بود
💥 602 میلادی:آغاز نبرد ایران و پیشروی در خاک روم
✨606 میلادی: تهاجم ترکان از شرق و پس زدن آنان
609 میلادی: شورش حیره بر علیه ساسانیان به حمایت از رومیان و شگست خوردن آنان
610 میادی: پیروزی کودتای هراکلیوس بر علیه فوکاس و آغاز حکومت هراکلیوس در روم
620 میلادی: تمام مستعمرات آسیایی و آفریقایی روم به دست ساسانیان فتح می شود
622 میلادی: ترکان به خراسان هجوم می آورند و دوباره شکست می خورند
628 میلادی: کودتا بر علیه خسرو پرویز و مرگ او. مناطق قرمز در دست فرآیین شهروراز. اعراب مسلمان به کمک مزدکیان مسلمان شده یمن، سرزمین یمن را فتح می نمایند
630 تا 632 میلادی: درگیری های داخلی و سرانجام تثبیت حکومت توسط رستم فرخزاد
🔴 بخش دوم
💥اتحاد مزدکیان و مسیحیان در سرنگونی ساسانیان
✨ ساسانیان از هموان دوران کیقباد متوجه ضعف رومیان شده بودند و از همان دوران به فکر نابودی کامل این حکومت و تصرف تمام سرزمین های جدا شده از دوره هخامنشیان بودند. همزمان با شکوفایی ایران در تمام زمینه ها، امپراطوری روم آغاز به انحطاط و فرو رفتن در جهالت کلیسا بوده است. ایران توان گذر از روم را داشت و با مدیریت صحیح می توانست رومیان را در یک جنگ 30 ساله به طور کامل از میان می رفتند.
💥اما مردم میانرودان و تقریبا تمام کشور پر جمعیت روم ، مسیحی بودند برای همین برای ایجاد تمایل مردم مسیحی روم به ایران، شاهان ساسانی، شرایط ایده آلی را برای مسیحیان ساکن ایران فراهم نموده بودند به طوری که حتی هرمز چهارم، پرداخت مالیات را برای مسیحیان میان رودان معاف نموده بود.
💥پیشروی فرماندهان ایرانی در دو جبهه آناتولی و آفریقا، رومیان را به یک قدمی سرنگونی رسانده بود. هراکلیوس همچنان بر بازگشت دو طرف به مرزهای پیش از جنگ پافشاری می نمود و این چیزی نبود که خسرو پرویز را پس از صرف این همه هزینه راضی نماید
در سال 620 میلادی اتفاقی در اردوگاه ایران می افتد که حاکی از یک صلح ثبت نشده در تاریخ دارد
✨تمام مورخانی که در باره این جنگ نوشته اند قلم را به نفع رومیان چرخانده اند و یک تاریخدان باهوش باید از لابه لای نوشته های غیر واقعی آنان، حقایق پشت پرده تاریخ را در یابد. در سال 620 میلادی، ارتش ایران در جبهه شمال، به فرماندهی شاهین یلان سینه و راهزاد، از نیمی از آناتولی چشم پوشی می نماید و ارتش ایران در جبهه آفریقا نیز از کارتاژ (تونس) به سمت مصر عقب نشینی می نماید.
💥این عقب نشینی ها در حالی اتفاق می افتد که هیچ جنگی بین ایران و روم اتفاق نیفتاده است و نشانه آشکار پذیرش صلح توسط خسرو پرویز، به شرط الحاق مصر و شام و نیمی از آناتولی به ایران بوده و از دید حکومت ایران جنگ به پایان رسیده بود.
به نظر می رسد هراکلیوس به تهاجم متحد شرقی خود یعنی ترکان به خاک ایران امید بسته بود که آن تهاجم نیز با پاسخ کوبنده ایران مواجه شده و سنگینی این شکست به حدی بوده است که دیگر هیچ خطری از طرف جبهه غربی ایران را تهدید نمی کند. در مورد نبرد ایران در جبهه خزران نیز آگاهی کافی در دسترس نیست ولی شواهد حاکی از این است که خزران تنها یک بار وفق به تهاجم گسترده به قفقاز شده بودند.
✨ این صلح نانوشته تاریخ، فرصت کافی برای تجدید قوا را به رومیان داد
کلیسا به کمک هراکلیوس آمد. هردکلیون یک نیروی جهادی صلیبی بر علیه ساسانیان را به وجود آورد.
دوستان عزیز
این کلیپ رو به عنوان میان پرده بخش تلخ خیانت مزدکیان ساختم چون احساس کردم بحث مزدکیان یک روند حوصله سر بر و یکنواختی گرفته
شاید تماشای این کلیپ ها بتونه از ما در بازیابی هدیت پهلوانی ما کمک کنه
🔴 بخش هشتم
💥مزدکیان دومین عامل سرنگونی ساسانیان
✨اصلاحات خسرو انوشیروان باعث فروپاشی هفت خاندان بزرگ ایران و ظهور شاخه دیگری از سرمایه داران کوچک به نام دهقانان شد. این گروه که همان خان های دوران باستان بودند، در هر محل و روستا، یکی از آنان حضور داشته و زمین های تحت اختیار آنان نیز از سیصد تا چهارصد هکتار فراتر نمیرفت.
وظیفه دهقانان، آبادی زمین ها، گسترش باغها و مالیات های منطقه خود بود که به صورت پول نقد به پایتخت فرستاده می شد.
💥این در حالی بود که هر یک از هفت خاندان بزرگ ایران، ، یک هفتم تمام زمین های کشور را در اختیار داشته و گاهی میزان زمین های تحت اختیار آنها به ده ها ملیون هکتار نیز می رسید. همچنین این خاندان ها، جوانان منطقه تحت نفوذ خود را نیز با مسائل نظامی آشنا می نمودند تا در صورت به خطر افتادن پادشاهی ، ده ها هزار سرباز را برای کمک به پادشاه به جبهه های جنگ می فرستادند
✨خسرو انوشیروان، ارتش را بازسازی و تقویت نمود به طوری که دیگر نیازی به نیروی کم کیفیت خاندانها نداشت. تاثیر مثبت، تقویت ارتش ایران را می توان در دوران هرمز چهارم و خسروپرویز مشاهده نمود که به راحتی از پس تمام مهاجمان بر آمد. اما مشکلی که در این زمینه نادیده گرفته شده بود این بود که در صورت نبود ارتش دیگر هیچ نیرویی نظامی وجود نداشت تا به دفاع از مرزها بپردازد
💥 همزمان با رسیدن ایران به اوج قدرت اقتصادی و سیاسی و تبدیل شدن به قدرت شماره یک جهان، نیروی اهریمنی مزدکی نیز در شبه جزیره عربستان در حال گسترش بود. تنها منطقه یمن به خاطر خاک حاصلخیز و بارش های فراوان، بیش از دو ملیون نفر جمعیت را در خود جای داده بود. البته و جمعیت اصلی شبه جزیره نیز در همین مکان زندگی می نمود. مردم یمن به شدت به زمین های جدید و حاصلخیز برای زندگی نیازمند بودند برای همین در سالهای بعد در قادسیه بزرگترین نیروی مهاجم را تشکیل می دادند.
✨ ایران در دوران هرمز چهارم، از چهار جهت با یورش مهاجمان مواجه میشود، ترکان از شرق، رومیان از غرب، خزران از شمال و اعراب از جنوب
علت این تهاجم نیز به خاطر حق سنگین گمرکی بود که ساسانیان برای راه ابریشم در نظر گرفته بودند و این گمرک سنگین، اجازه هرگونه بلند پروازی و پیشرفت را از رومیان، اعراب، خزران و ترکان گرفته بود حتی چینیان نیز در این زمینه از ساسانیان ناراضی بوده اند
اما به علت قدرت ارتش ایران و نبوغ فرماندهی چون بهرام چوبین، اولین جنگ جهانی باستان، با پیروزی ایران به پایان می رسد. از دیگر دلایل موفقیت ایران در پس زدن مهاجمین نیرومند خود، میتوان به عدم همراهی مسیحیان نسطوری با دانست، چون هرمز چهارم نهایت آزادی ممکن را در اختیار مسیحبان میانرودان قرار داده بود و حتی آنان را از پرداخت مالیات نیز معاف نموده بود.
💥 شورش بهرام چوبین بر علیه ساسانیان، اولین نشانه نارضایتی خاندان های بزرگ ایران از فروپاشی آنان بود که با شورش ویستهم نیز همراه شد. بهرام چوبین با تمام لیاقتی که در نبردها انجام داده بود اما توسط ایران و ارتشیان هیچ مشروعیتی نداشت و حتی قیصر روم نیز که حکومت بهرام چوبین را بی پشتوانه می دید به خسروپرویز متمایل شد و او را در بازگردادندن تخت پادشاهی از دست رفته خود یاری نمود.
✨ خسرو پرویز بر تخت می نشیند و طلایی ترین دوران تاریخ ایران از راه می رسد غافل از اینکه خطری بزرگ از میانرودان و شبه جزیره عربستان در حال گسترش است و جمعیت این دو ناحیه ، روز به روز در حال افزایش است.
🔴 بخش ششم
💥مزدکیان دومین عامل سرنگونی ساسانیان
✨ پس از تاجگذاری خسرو انوشیروان ، برادر بزرگ این پادشاه که کاووس نام داشت به تحریک مزدکیان، بر علیه خسرو انوشیروان شورش نمود اما این شورش با تلقات بسیار زیاد دفع شد. ماهیت همین سورش که به قصد دستیابی به تاج و تخت انجام شده است خواسته واقعی مزدکیان را نشان می دهد.
💥انتخاب نام کاووس توسط قباد ساسانی، گویای انتخاب او به عنوان ولیعهد می باشد که به علت حمایت مزدکیان از او و نالایق بودنش ، از مقام ولیعهدی کنار گذاشته شد و به جای او، انوشیروان به این مقام انتخاب شد. در داستانهای اساطیری ساهنامه نیز کیکاووس به جای پدرش کیقباد بر تخت می نشیند و به نظر می رسد که ساهنشاه قباد نیز به این داستانهای اساطیری آگاهی داشته است.
💥بیست سال پس از شورش کاووس ، این بار نوبت پسر بزرگ انوشیروان بود که در خوزستان بر علیه پدرش قیام نماید. اما این شورش به خاطر عدم استقبال مردم از آن با شکست زودهنگام مواجه میشود. علت این شکست هم عدم حمایت مردم خوزستان از خیانت کاران ضد ایرانی حاضر در شورش بوده است. چون عوامل آن شورش از اشراف سرمایه دار مسیحی ساکن خوزستان تشکیل شده بود که با جمعیت محدود مسیحی و مزدکی ساکن خوزستان حمایت می شد. تعداد شورش گران نیز از 30 هزار فراتر نمی رفت پس برای دفع این فتنه، همان نیروی چند هزار نفره ای که از تیسفون مراقبت می نمود کافی بود و این شورش به راحتی سرکوب شد.
✨ساختار این شورش و عوامل آن بسیار شبیه شورشیست که نزدیک به هشتاد سال بعد در دوران خسروپرویز که منجر به فروپاشی کامل ارتش ، نظام اقتصادی کشور و مرگ خسرو پرویز شد تکرار می شود.
💥در هر دو شورش، کلیسای نسطوری آغازگر آن بوده که با حمایت مزدکیان و جمعیت مسیحی همراه می شود.
در هر دو شورش، پسران بزرگ این پادشاهان در زندان به سر می برند و از مادران مسیحی و حامی روم زاده شده اند.
در هر دو شورش، به محض آغاز خیانت، ارادت شورشیان به قیصر روم احساس می شود.
همچنین در هر دو شورش، بی اختیاری و بازیچه بودن شاهزادگان ارشد ساسانی احساس می شود.
💥با این تفاوت که مکان شروع شورش در دوره انوشزاد، یک مکان نامنسابی چون خوزستان بوده که بیشتر ساکنان آن بسیار وطن پرست و حامی پایتخت بوده اند که در هنگام حمله اعراب نیز با اینکه دشتی بی دفاع بود، از جمله سرزمینی بود که تا آخرین توان خود در مقابل بیگانگان ایستادگی نمود.
اما در شورش شیرویه، پایتخت محل آغاز خیانت بوده و تقریبا تمام میانرودان نیز به یاری کودتاچیان برخاسته بودند و البته بخش مهمی از سران حکومت نیز با آن همراه شدند.
✨شورش انوشزاد و سرکوب سریع آن، زنگ خطری از ائتلاف سیاه مسیحیان و مزدکیان را به صدا در آورد اما متاسفانه توسط دربار ساسانی جدی گرفته نشد و چند دهه بعد، با شدت و تعداد بیشتر و در محل مناسبتری بازگشت و ایرانشهر را به نابودی کشاند.
✨به نظر می رسد مزدکیان و مسیحیان در کودتای دوم، از کودتای شکست خورده نخست درس عبرت گرفته بوده و ضعف های شورش نخستین را بر طرف نموده بودند
💥خسرو انوشیروان هنگامی که از جنگ با روم بازگشت ، پسر شورشی او یعنی انوشزاد در زندان پایتخت بود و خسرو انوشیروان دستور داد تا مسیحیان دستگیر شده آزاد شوند و انوشزاد را نیز به خانه خود در خوزستان باز گردانند. نرمش اشتباه دیگر در مقابل خیانت کاران که روند افزایش تعداد آنان را سرعت می بخشید.
🔴 بخش چهارم
✨ مزدکیان ، دومین عامل سرنگونی ساسانیان
💥قدرت بیش از حد خاندان کارن، بخصوص زرمهر سپید موی بر امور مملکت باعث شد تا شاهنشاه قباد تلاش نماید که با کمک گروهی دیگر از ایرانیان، قدرت خود را از خاندان کار باز پسگیری نماید برای همین با کمک خاندان مهران، به مزدکیان متمایل می شود. همچنین، قباد از قدرت منطقه ای خاندان که با ثروت فراوان و لشکر نسبتا نیرومندی که هر یک از آنان در اختیار داشته اند مانع از نفوذ کامل پادشاه بر کل ایران می شد پس به دنبال تغییر سیستم حکومت داری ایران نیز بود
✨خشکسالی دوران پیروز یکم باعث شد تا آئین برابری خواهانه مزدکیان با استقبال بخشی از مردم ایران مواجه شود. همچنین با توجه به اینکه مزدک خود را جدا از دین زرتشت نمی دانست برخی از زرتشتیان نیز فریب شعار های پوشالی عدالت خواهانه او را خورده و به آیین او گرویدند
✨تمایل به آیین مزدکی به مرزهای ایذان محدود نسد زیرا حکومت نجد در مرکز عربستان امروزی نیز به آئین درست دینان مزدکی گروید
💥 قباد ساسانی در اولین رویارویی با خاندان کارن دستگیر و زندانی شد اما موفق می شود تا از زندان بگریزد و به دربار خاقان ترک پناه ببرد و پس از سه سال با کمک آنان به ایران بازگردد و با کمک مزدکیان، خاندان زرمهر را سرنگون و اعدام نماید. در دوران برکناری سه ساله قباد ساسانی ، زرمهر سوخرا، پادشاهی به نام زاماسب را بر تخت نشاند شخصیت او با زو تهماسب در شاهنامه همخوانی دارد
💥بازگشت کیقباد به قدرت با کمک مزدکیان، باعث نفوذ بیشتر آنان در قدرت شد. مزدکیان تلاش زیادی داشته اند که پادشاه ایران را دست نشنانده خود نمایند. تمایل شدید مزدکیان به کنترل قدرت ساسانیان را در اصرار آنان برای ولیعهد پسر بزرگ قباد یعنی کاووس می توان مشاهده نمود و قباد نیز که در آن زمان که روانه جنگ با رومیان و خزران بود، قصد درگیری با مزدکیان را نداشت پس کاووس را به صورت لفظی به عنوان ولیعهد انتخاب می نماید.
✨آرامشی که مزدکیان در حمایت از قباد ساسانی در کشور ایجاد نمودند باعث شد تا این پادشاه با خیال راحت به جنگ رومیان و خزران رفته و شکست سنگینی بر آنان وارد نماید و پس از آرامش در مرزها دیگر نیازی به مزدکیان احساس نمی شد پس جدال بین مزدکیان و ساسانیان آغاز میشود.
🔴 موقعیت قرار گیری هفت خاندان ایران
💥 خاندان مهران :
این خاندان یکی از مهمترین و بزرگترین خاندان های ایرانی محسوب میشود که حوزه نفوذی اولیه آن در سمنان بوده ولی رفته رفته بر شهر ری (رازی) نیز مسلط شده و از خراسان تا همدان را تحت تسلط خود درآورد. این خاندان، فرماندهان زیادی را به ایران تقدیم نموده است. بهرام چوبین و فرآیین شهروراز از دو سرداران بزرگ این خاندان محسوب میشوند. در دوران کیقباد ساسانی، خاندان مهران و کارن ، رقابت تنگاتنگی با یکدیگر داشته اند
✨خاندان اسفندیار
حوزه نفوذ این خاندان در ری و اطراف آن بود که احتمالا محدوده قم و اراک امروزی را نیز شامل میشد. این خاندان رفته رفته در خاندان مهران حل شد و زیر سایه آن در آمد
💥خاندان اسپهبد
این خاندان شاخه ای از خاندان کارن بوده که در نواحی شمالی ایران ساکن بوده که رفته رفته آذربایجان را نیز تحت اختیار خویش درآورد. اسپهبدان تا سالها پس از سرنگونی ساسانیان نیز به حیات خود ادامه داده و در مقابل اعراب مقاومت نمودند
✨خاندان زیک
این خاندان در آذربایجان ساکن بوده و نواحی جنوبی رود ارس را در اختیار داشت. و رفته رفته زیر سایه خاندان اسپهبد قرار گرفت
💥خاندان وراز (گراز)
مرکز حضور این خاندان در ارمنستان بود و به نسبت خاندان های دیگر ، گمنام تر بود
✨ خاندان سورن ، حوزه نفوذ این خاندان در سیستان بوده ولی نه استان سیستان امروزی، بلکه حوزه نفوذ این خاندان با مرزهای پاکستان امروزی تطابق داره و در دوران ساسانیان ، منطقه سیستان ، شامل تمام نواحی غربی رود سند تا جیهون را در بر میگرفت.
🔴 هفت خاندان ایرانی
💥برای برسی چگونگی قدرتگیری مزدکیان، باید موقعیت قرار گیری هفت خاندان قدرتمند ایران و مواجهه مزدکیان با آنان را مورد برسی قرار داد.
✨ هفت خاندان ایرانی با نام های کارن ، سورن ، وراز، زیک ، مهران ، اسفندیار و اسپهبد را شامل میشد. نقشه فوق موقعیت قرارگیری این هفت خاندان در دوران کیقباد ساسانی را نشان می دهد.
💥در بخش بعدی به حوزه نفوذ این هفت خاندان و وظایف آنان خواهیم پرداخت.
🔴 مزدکیان، دومین عامل سرنگونی ساسانیان
💥بخش نخست
✨ آغاز فتنه خطرناک مزدکیان با ظهور فردی بود که در تاریخ به مانی معروف شد. او خود را پیامبری از جنس عیسی مسیح می دانست که برای هدایت بشریت نازل شده است. آموزه های او پیش زمینه ظهور مزدک در قرن های بعد بود.
💥آئین مانی کاملا مخالف آموزه های زرتشتی بود زیرا آموزه های مانویت بر مولفه های زیر استوار بود
- پرهیز از خوردن غذاهای خوشمزه
- دوری گزیدن از زنان
مانی آنان را نجس می دانست و پیروان آئین خود را در صورت هر گونه تماس با زنان ، ملزم به غسل می نمود
- پرخیز از کار کردن
مانی بر این باور بود که باید از کشاورزی و انجام کار های پر زحمت دوری گزید تا هر چه زودتر نسل بشر منقرض و جهان به پایان خود نزدیک شود. مانی به رستاخیز باور داشت و بر این عقیده بود که با پرهیز از آباد نمودن زمین ، شاهد فرارسیدن رستاخیز زودتر خواهیم بود
- ساده زیستی و پرهیز از پوشیدن لباس های گران
💥از دید مانی هر گونه لذت جویی، پس انداز امول و زندگی در خانه های راحت حرام بود و باور داشت که همواره باید در حال عبادت و ذکر نام خداوند بود.
مکانی که پیروان مانی در آن به عبادت مشغول بودند را خانگاه می نامیدند که در دوره اسلامی به صورت خانقاه شناخته می شد و پیروان مانی نیز پس از پذیرش اسلام به صوفیان معروف شدند. صوفیان همان باورهای مانی را داشته ولی آن را با اندیشه هدی اسلامی ترکیب نموده بودند. پیروان این آئین به درویش نیز معروف شدند.
تاثیر اندیشه های مانی را می توان در تمایل یا تظاهر به ساده زیستی خلقای اسلامی دید.
✨پیروان مانی ، او را موجودی فرا زمینی دانسته که وجود آن سراسر نور است و اندام او در زیر پوست او به جای گوشت و استخوان، از ذرات نور تشکیل شده است. برای همین پس از اعدام او، دستور دادند تا سرش را قطع نمایند تا پیروانش جاری شدن خون او را مشاهده نمایند و همچنین در جلوی چشم پیروانش، پوست او را کنده و گوشت و استخوان او را به پیروانش نشان دادند تا به دروغ بودند ادعا مانی در مورد جسم ماورایی خود پی ببرند.
🔴 بخش هفتم
✨نخستین عامل سرنگونی ساسانیان
💥در بخشی از نامه سعد وقاص به خلیفه دوم که در کتاب عایشه پس از پیغمبر دیده میشود به معماری بی نظیر شهر تیسفون و کاخ ایوان مدائن اشاره میکند که در هیچ یک از کتاب های تاریخی در مورد آن نمی توان دید. برای مثال به معماری کاخ مدائن میپردازد که 10 طبقه بوده و جوی آب بسیار زیبایی که از چند کیلومتر آن طرف تر شهر از رود فرات منشعب شده و به کاخ منتقل شده بود و از طبقه آخر این کاخ جاری میشده و به سایر طبقات زیرین ریخته و سرانجام در حوض بزرگ حیات کاخ می ریخته است
✨در مورد چگونگی فتح تیسفون نیز در حالی که این نامه را در محوطه اصلی ایوان مدائن نوشته است و انبوه لشکر شغالان در لانه شیران ایران ، اردو زده اند
او در نامه خود به فتح غمگین سلوکیه (ماحوزا) و ویه اردشیر که دو شهر از هفت شهر تیسفون بوده است اشاره میکند که بسیاری از ساکنین آن سریانی بوده اند.
او پس از سقوط این شهر در حالی که در حال بازدید از آن بوده میگوید که در برخی از محله های شهر، پر از جنازه های زنان و مردانی است که به جای فرار ، تا پای جان با مهاجمین جنگیده اند و در برخی محلات نیز اثری از جنازه دیده نمی شود که نشان از مسیحی بودن این خانواده هاست
✨این داستان غمگین، حاکی از تسلیم شدن مسیحیان این شهرها به مهاجمین و مقاومت خانواده های زرتشتی این شهر تا پای جان بوده که زنان هم شجاعانه با مهاجمین جنگیده و همه آنان جان خود را از دست داده اند. حماسه ای ناشناخته و ر ایت نشده تاریخ ما از اجداد شجاع ما در هنگامه حمله اعراب که مردم مظلوم پایتخت ایران ، شجاعانه در مقابل اعراب ایستادگی کرده و با مهاجمین جنگیده اند.
💥به نظر می رسد مسیحیان و کلیسای نسطوری ،دین اسلام را پذیرفتند و به جای حکومت روم به دنبال یک حکومت دیگر با ایدولوژی مناسب تری بوده اند. دست های پشت پرده مسیحیان نسطوری که پس از سرنکونی ساسانیان ، مسلمان شده بودند را می توان در حمایت آنان در به قدرت گیری خلیفه سوم و سپس معاویه دید. حتی حذف فیزیکی خلیفه دوم توسط پیروز نهاوندی نیز به خواست آنان بوده که در آینده به آن خواهیم پرداخت.
✨ بدون شک مسیحیان، بخصوص کلیسای نسطوری به عنوان نخستین دلیل و عامل سرنگونی ساسانیان بوده اند که مرحله به مرحله از قدرت ساسانیان کاسته و آنان را در اوج قدرت به زمین زده اند.
🔴 بخش پنجم
✨نخستین عامل سرنگونی ساسانیان
💥نفرت از ساسانیان و خسروپرویز در جمعیت مسیحی میانرودان موج میزد و دربار ایران بدون اطلاع از خطری که بنیان ایران را در حال ویران کردن بود بین دستگرد (قصر شیرین) و تیسفون در رفت و آمد بود و پادشاه ایران شادی خود را با مردم تقسیم می نمود
💥درست در سالهایی که ایران در حال مشاهده زیباترین و دلچسب ترین روزهای تاریخ خود بود؛ میانرودان شاهد یک فراخوان بزرگ از طرف کلیسای نسطوری و یعقوبی برای نابودی کافرین (ایرانیان) بود تا عاملین انتقال دارعیسی یه پایتخت کافرین(تیسفون) را مجازات نمایند
💥در اواخر سال 623 میلادی یعنی زمانی که خسروپرویز در حال برگزاری جشن مهرگان در آتشکده آذرگشنسب بود هراکلیوس نیروی جهادی بزرگی را با شعار انتقام از کافرین(ایرانیان) سوار کشتی نمود و در بندر لازیکا در گرجستان فرود آورد و آن قدر سریع شروع به پیشروی نمود که خسروپرویز بی دفاع را غافلگیر نمود.
نتیجه این تهاجم ویرانی کامل آتشکده آذرگشنسب بود که برای مسیحیان داخل ایران؛ نابودی با ارزش ترین آتشکده کافرین یک دستاورد بزرگ محسوب میشد و هراکلیوس تبدیل به یک شوالیه منتخب از طرف عیسی مسیح برای نابودی کافرین شد
✨نقش جهت دار یک مسیحی میانرودانی به نام یزدین در این تهاجم ناگهانی هراکلیوس فاش و خسروپرویز متوجه خنجری که از پشت بر پیکر ایران وارد شده است میشود. خسرو پرویز با دستگیری و اعتراف یزدین متوجه میشود که علاوه بر همکاری با رومیان، در جمع آوری از مالیات از مردم میانرودان نیز خطاهای زیادی مرتکب شده است.
💥یزدین در دربار ایران نفوذ گسترده ای داشت اما تعصبات شدید مذهبی داشت و نقش ستون پنجم رومیان در جنگ با ایران را ایفا می نمود برای همین دستگیر و اعدام میشود اما پسرش شمطا زنده می ماند تا در آینده نزدیک، به کمک مردم میانرودان نقش کلیدی در نابودی ایرانشهر ایفا نماید
💥خسروپرویز برای پاسخ به تهاجم ناگهانی هراکلیوس تصمیم می گیرد که برای همیشه روم را از جغرافیای جهان محو نماید برای همین، شاهین بهمن زادگان را دوباره برای محاصراه قسطنطنیه میفرستد اما مرگ ناگهانی شاهین باعث میشود که جانشین او راهزاد برای تجدید قوا به سمت میانرودان بازگردد. رفت و آمد سپهبد شاهین و راهزاد در آسیای صغیر بدون هیچ درگیری با رومیان، نشان میدهد که رومیان در این ناحیه هیچ نفوذی نداشته اند و این منطقه زیر نظر ایرانیان اداره میشد
✨هراکلیوس نیز دوباره با شعار مبارزه با کافران برای بازپسگیری دار عیسی از راه زمینی به ایران حمله میکند ولی این بار اتفاقات عجیبی به سود هراکلیوس در حال رقم خوردن بود.
خسروپرویز متوجه شده بود که تمام مسیحیان میان رودانی که در دربار حضور داشته اند در حال توطئه بر علیه ایران بوده اند و با اقدامات حساب شده آنان بود که نتیجه جنگ بر علیه روم بی اثر شده بود
💥اسپهبد گشنسب اسپاذ نیز که لقب گراز داشته و نشان از جایگاه نظامی بالای او بود به طور پنهانی با شمطا پسر یزدین دست به یکی کرده بود و خسرو پرویز به خبر از این ماجرا ، او را برای نجات راهزاد به جبهه جنگ می فرستد
✨ راهزاد تنها با 6 هزار مرد جنگجو راه را بر هراکلیوس می بندد و منتظر کمک از پایتخت می ماند غافل از اینکه اسپهبد گشنسب به هراکلیوس دست له یکی کرده و قصد کمک به راهزاد را ندارد
💥در همین حین خسروپرویز نیز به خاطر بیماری عجیبی که ناگهان بدان مبتلا شده بود از کمک به موقع به راهزاد بازماند و این سردار به همراه 6 هزار نیروی خود در خون خود غلتیدند.
علت بیماری خسروپرویز نیز تجویز داروهای مرگ آور پزشکی سریانی از میانرودان بود که قصد مرگ تدریجی خسروخوبان را داشت و این اقدام نیز نمیتواند با اقدامات شمطا نامربوط بوده باشد
✨تهاجم هراکلیوس سرانجام در نزدیکی نهروان پس زده شد و هراکلیوس به سمت حلب در سوریه گریخت و منتظر نتیجه بذری شد که با یک سیاست هوشمندانه در دربار ایران و میانرودان پاشیده بود
💥پس از شکست هراکلیوس، خسروپرویز تمام خائنین درباری و ارتشیان را که به راهزاد کمک نگرده بودند دستگیر نمود که بنا به گفته برخی منابع تعداد آنان حدود 36 هزار نفر عنوان شده است و فرخ هرمز را مسئول اعدام آنان نمود
همین گروه اگر اعدام می شدند خطر حمله اعراب نیز در سالهای بعد دفع میشد.
🔴 بخش سوم
💥اولین نشانه تنش بین مسیحیان و ساسانیان در دوران یزدگرد دوم خود را نشان داد که ارمنیان در مقابل ساسانیان سر به شورش برداشتند که گرچه این شورش با شکست سنگین شورشیان ارمنی به پایان رسید اما خطر مسیحیان خود کاملا نمایان شد
✨ پس از این شکست ، ساسانیان به جای چاره اندیشی از خطر پیش آمده از جانب مسیحیان ، در مقابل آنان دست به عقب نشینی زدند به طوری که در دوران بلاش یکم به مسیحیان اجازه ویران نمودن آتشکده های زرتشتی در ارمنستان داده شد و حاکم ارمنستان اجازه جلوگیری از زرتشتی شدن ارمنیان را از شاه ایران گرفت.
💥پس عقب نشینی اعتقادی ساسانیان در ارمنستان، نوبت به میانرودان رسید و و اجازه خاموش کردن آتشکده ها در دوران پیروز یکم باعث شد که در دوران خسرو انوشیروان، میانرودان به سرزمینی با اکثریت مسیحی تبدیل شود
✨نفوذ مسیحیان نسطوری در قدرت،کار را به جایی کشاند که پادشاه ایران (کیقباد یا خسروانوشیروان) در یکی از نبردها، دارعیسی را به ایران بیاورد و بیش از 100 سال در خزانه کشور باقی بماند. البته حدسیاتی نیز وجود دارد که دار عیسی در دوران کیقباد یا خسروانوشیروان ساسانی ، توسط فراریان نسطوری ، از روم به ایران منتقل شد.
💥با اینکه همه شاهان ساسانی زرتشتی بوده اند اما در دوره شاهان پس از پیروز یکم ساسانی، موبدان زرتشتی از قدرت کنار گذاشته شدند و حتی در دوره هرمز چهارم، تعداد زیادی از موبدان زرتشتی اعدام شدند
✨در بین مسیحیان نسطوری کوچکترین حس میهن پرستی و تمایل به ایران وجود نداشت اما تا زمانی که بین کلیسای روم (یعقوبی) و کلیسای میانرودان(نسطوری) اختلاف بود چندان خطرناک نبود، همچنین دار عیسی در دست حکومت ایران بود و در گرایش مسیحیان میانرودان به ساسانیان موثر بود. موج دوم ضدیت مسیحیان با ایرانیان در دوران خسرو انوشیروان اتفاق افتاد که فرزند خسرو انوشیروان به تحریک مسیحیان بر علیه ساسانیان شوریدند.
🔴 نخستین عامل سرنگونی ساسانیان
💥 عقب نشینی در مقابل نفوذ مسیحیت
✨برخلاف تبلیغات بر علیه ساسانیان که این حکومت را در زمینه اجبار و سخت گیری های مذهبی با صفویان مقایسه می نمایند، این حکومت کاملا سکولار بوده و پیروان تمام ادیان در قلمرو آنان آزاد بودند و تنها زمانی با پیروان ادیان به مقابله می پرداختند که احساس میکردند نقش ستون پنجم دشمن را بازی میکنند. برای مثال، مسیحیان ایران همواره در صدد حمایت از رومیان بوده اند و همین موضوع باعث خیانت های فراوان آنان و در نتیجه تنبیه آنان توسط حکومت ساسانی می شده است.
💥آزادی ادیان در این حکومت با سیاست جدید یزدگرد یکم ساسانی همراه شد چون این پادشاه با این دیدگاه که میتواند از یک فرقه مسیحی که مخالف مذهب مورد پسند دربار روم است، یک جبهه گسترده در مرزهای غربی ایران ایجاد نماید از کلیسای نِسطوری حمایت نموده و امکان گسترش این فرقه ترد شده از روم را فراهم نمود.
💥میانرودان به عنوان ثروتمند ترین سرزمین آن زمان، همواره مورد توجه پادشاهان ساسانی و امپراطوران روم بوده است که نیمه غربی پایتخت اصلی ساسانیان یعنی تیسفون نیز در این سرزمین قرار داشته است که ضمن نزدیکی به مرزهای روم، از ثروت پایان ناپذیر این سرزمین نیز بهره مند میشده است.
✨گرچه آمار دقیقی از میزان جمعیت این سرزمین وجود ندارد اما جمعیت این ناحیه تا چند ملیون نفر نیز برآورد شده است که اکثر آنان ایرانی نژادان سریانی زبان بوده اند و از نظر مذهب نیز بیشتر گرایشات مسیحی نسطوری و مزدکی داشته اند
💥با توجه به مخالفت کلیسای یعقوبی که مذهب رسمی روم بود با کلیسای نسطوری که مذهب انتخابی یزدگرد یکم برای حمایت بود ، به نظر می رسید یک جبهه گسترده برای جلوگیری از نفوذ تبلیغات کلیسای یعقوبی در مرزهای غربی ایران ایجاد خواهد شد. اما این سیاست در بلند مدت نه تنها خواست مورد نظر دربار ساسانی را فراهم ننمود بلکه به دلیل اصلی سرنگونی ساسانیان تبدیل شد که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
🔴 بخش ششم
💥اتحاد مسیحیان نسطوری و مزدکیان در سرنگونی ساسانیان
✨حضور شمطا پسر یزدین به عنوان رهبر مسیحیان نسطوری و برمک مزدکی، جد بزرگ برمکیان در دستگاه خلفای عباسی در دربار شیرویه کاملا گویای توطئه ای وحشتناک و ویرانگر بر علیه ایران می باشد که در کمتر از چند ماه، قدرتمند ترین کشور دنیا را به کشور ضعیف تبدیل نموده تا آماده نابودی و از بین رفتن با یک تهاجم قوی و منسجم باشد
✨با برسی اشعار شاهنامه در بخش بر تخت نشستن شیرویه که به برسی اتهامات کودتاچیان بر علیه خسرو پرویز می پردازد ، رد و پای آشکار کودتاچیان و هویت ضد ایرانی آنان را احساس می نماییم.
چو شیرویه بنشست برتخت ناز
به سر برنهاد آن کیان تاج آز
همیگفت هریک به بانگ بلند
که ای پر هنر خسرو ارجمند
💥شیرویه تصمیم میگیرد که برای خسرو پرویزی که در بازداشت به سر می برد پیغامی بفرستد و اتهامات وارد بر او را به وی گوشزد نماید
پیامی فرستم به نزد پدر
بگویم به دو این سخن در به در
✨اتهام نخست: کشتن پدرش هرمز چهارم، که البته این اتهام ساختگی چندان دارای اهمیت نیست
یکی آنک ناباک خون پدر
نریزد ز تن پاک زاده پسر
💥 اما در اتهام دوم که رد و پای آشکار مزدکیان در این کودتا را نشان می دهد، شیرویه به خسرو پرویز می گوید که چرا خزانه کشور را پر نمودی؟
بدون شک ذخایر ارضی هر کشور، باعث قدرتمند شدن آن کشور خواهد شد چون تمام ساخت و ساز ها و تجهیز ارتش با ذاخیر ارضی قوی قابل انجام است
و تنها مزدکیان بودند که در آموزه های خود از ذخیره مال پرهیز می نمودند و هر جا سرمایه ای به دست سرمایه دار می دیدند آن را بین خود تقسیم می نمودند. در ادامه پاسخ خسرو پرویز به این اتهام هم خواهیم دید که پادشاه بزرگ ایران متوجه دسیسه چینی خائنین برای نابودی ایران و حکومت ساسانی شده و به شیرویه در مورد حضور آنان هشدار می دهد
دگر آنک گیتی پر از گنج تست
رسیده به هر کشوری رنج تست
✨و اما اتهام وحشتناک دیگر اینکه از خسرو پرویز می پرسد که چرا ارتش بزرگ فراهم کردی و آنان را برای پاسداری از ایران به مرزها فرستادی. همین پرسش نشان از تمایل کودتاچیان برای نابودی ارتش می باشد و برای این کار نیز، دور بودن سربازان از خانواده های خود را بهانه می کنند
سه دیگر که چندان دلیر و سوار
که بود اندر ایران همه نامدار
نبودند شادان ز فرزند خویش
ز بوم و بر و پاک پیوند خویش
یکی سوی چین بود یکی سوی روم
پراکنده گشته به هر مرز و بوم
💥گاهی پرسیده میشود که آن ارتشی که موفق شده بود در مقابل تهاجم قدرت های آن زمان یعنی رومیان از غرب، خزرها از شمال و ترکان از شرق مقاومت نماید در هنگام حمله اعراب کجا بود؟
و یا برخی بر این باورند که نبرد طولانی مدت ایرانیان در جنگ با روم باعث از بین رفتن ارتش ایران شده است؛ در حالی که از این پرسش در می یابیم که ارتش ایران در هنگام بر تخت نشستن شیرویه ، کاملا سالم و پا برجا بوده است و از آن تاریخ است که آن ارتش بزرگ منحل شده ، و پاسگاههای مرزی ایران تهی از سرباز می شود. عدم حضور سربازان در پاسگاههای مرزی را می توان در هنگام تهاجم اعراب احساس نمود
💥و اما اتهام بعدی که دست های پشت پرده روم و حامیانش را نیز در این کودتا نشان می دهد، شیرویه از خسرو پرویز می پرسد که چرا دار عیسی را به روم تحویل نداده است
دگر آنک قیصر بجای تو کرد
ز هر گونه از تو چه تیمار خورد
همیخواست دار مسیحا به روم
بدان تا شود خرم آباد بوم
به گنج تو از دار عیسی چه سود
که قیصر به خوبی همی شاد بود
✨و اتهام بعدی در مورد زندانی کردن فرزندان خود که در واقع به دستور خسرو پرویز، هر کدام در قصری زندگی می کردند و آموزش های لازم را می دیدند.
از همین پرسش ها می توان پی برد که شیرویه از ابتدا مورد توجه دربار روم بوده و برای همین خسرو پرویز او را تحت نظر داشت
دگر آنک فرزند بودت دو هشت
شب و روز ایشان به زندان گذشت
به در بر کسی ایمن از تو نخفت
ز بیم تو بگذاشتندی نهفت
✨فرستاده ها این پرسش ها را از شیرویه شنیده و برای گرفتن پاسخ به نزد خسرو پرویز می برند
چو بشنید پیغام او این دو مرد
برفتند دلها پر از داغ و درد
💥 و اما پاسخ های خسرو پرویز که یک دسیسه بزرگ بر علیه ایران را نشان میدهد و متاسفانه بسیاری از مورخان عصر انروز ، این نشانه های آشکار را نادیده می گیرند
🔴 بخش چهارم
💥 اتحاد مزدکیان و مسیحیان در سرنگونی ساسانیان
✨از سال 624 میلادی، شورش های سنگین مسیحیان در میانرودان بیشتر می شود و اعتراضاتی در انتقال دار عیسی به ایران آغاز می شود. تا قبل از تهاجم نخست هراکلیوس به ایران و ویران نمودن آتشکده آذرگشسب، متحدین روم شامل کشورهایی چون: چین، ترکان غربی ، خزرها و حبشی ها بود اما در ادامه روند جنگ، مسیحیان میانرودان و اعراب حیره نیز به متحد روم تبدیل شدند.
در مقابل نیز ، ایران با ترکان شرقی (مغولان)، آوارها در اروپا و یهودی های ساکن قلمرو روم متحد شده بودند و همین گروه از یهودیان، در گشودن شهر اورشلیم، بهش فرآیین شهروراز کمک نمودند. اعراب غسانی یا اعراب روم نیز گرچه هیچگاه به نفع ساسانیان کار انجام ندادند اما هیچ حرکتی نیز بر علیه فرآیین سهروراز که در حال فتح سوریه و شام و مصر بود صورت ندادند و سرزمین خود را تسلیم ایران نمودند.
✨ در سال 626 میلادی، شاهین بهمن زادگان معروف به شاهین یلان سینه به علت بیماری به پایتخت باز میگردد و دستیار لایق و فداکار او به نام راهزاد مسئول مقابله با هراکلیوس می شود.
💥هراکلیوس برای مجبور نمودن دربار ایران به پذیرش صلح، یک بار دیگر به ایران حمله می نماید و به طرف نواحی داخلی ایران حرکت میکند. همزمان با این تهاجم، متحد رومیان یعنی خزرها از شمال نیز به سمت آذربایجان یورش می آورند تا ارتش ایران به دو قسمت تقسیم شود. فرمانده دلیر ایران یعنی راهزاد با شش هزار سوار، راه را بر رومیان می بندد اما بهتر از هر کسی می داند که اگر نیروهای کمکی به موقع به طرف او فرستاده نشود، حتما کشته خواهند شد و این اتفاق نیز می افتد و دربار ایران در سالهای منتهی به حمله اعراب، یکی از فرماندهان لایق خود را از دست می دهد.
💥خسروپرویز، 40 هزار نیروی کمکی را به فرماندهی اسپهبد ماه آذر گشنسب معروب به گشنسب اسپاذ، به سمت راهزاد روانه میکند و خود نیز در این لشکر کشی شرکت می نماید.
ماه آذر گشنسب یکی از چهار اسپهبد اصلی ایران نیز بوده است برای همین در شاهنامه به عنوان گراز نیز از او یاد می شود و همین اشتراک لقب او با فرآیین شهروراز باعث شده است که نام او را با فرآیین، به عنوان خائن دستگیر شده اشتباه گیرند. بیماری سنگین خسرو پرویز باعث شد تا او از ادامه سفر باز بماند. خسرو پرویز به اسهال مبتلا شده و بود و پزشک مخصوص خسرو پرویز نیز از مسیحیان نسطوری بوده است. پس بدون شک ماجرای بیماری خسرو پرویز و اصرار او برای بازگشت به پایتخت نیز بخشی از پروژه وادار نمودن خسروپرویز برای پذیرش صلح بوده است
✨اسپهبد گشنسب اسپاذ به جای کمک به راهزاد، پشت سر خسرو پرویز به سمت پایتخت عقب نشینی میکند و راه را برای تازش بیشتر هراکلیوس باز می گذارد. پس از برسی منابع رومی ، مشخص می شود که گشنسب اسپاذ قبل از عقب نشینی، با هراکلیوس دیدار و با او بر سر وادار نمودن خسروپرویز به پذیرش صلح به توافق می رسد که این موضوع از چشم خسروپرویز دور نمی ماند. هراکلیوس پس از تازش های پراکنده در عراق، به سمت روم بازمیگردد و در سوریه اردو میزند تا در آنجا منتظر قراری که با خائنین ایرانی گذاشته بود بماند. فرآیین شهروراز نیز برای جلوگیری از تازش دوباره هراکلیوس، در مقابل اردوی هراکلیوس، اردو می زند.
✨در ایران نیز توسط خائنین به صورت هوشمندانه ای شایعه می شود که خسرو پرویز از ترس ابهت لشکر جهادی صلیبی هراکلیوس همانند یک ترسو پا به فرار گذاشته و قبل از آن نیز فرمانده وفادار خود به یعنی شاهین را کشته است
این شایعات تنها برای دلکندن ارتش ایران از دربار بود
✨خسروپرویز بهتر از هر کسی می دانست که روم در یک قدمی تسلیم قرار داشت و برای نابودی آن، به یک لشکر کشی گسترده نیاز دارد. پس تصمیم میگیرد تا خود را برای حمله نهایی آماده کند. اما قبل از نابودی روم، باید فکری به حال خائنین می کرد برای همین پس از بهبودی حال خود تصمیم می گیرد تا تمام خائنینی که راه را برای تهاجم هراکلیوس باز گذاشته بودند را دستگیر نماید. بنا بر روایت های متفاوت، آمار دستگیری خائنین بین 12 تا 36 هزار نفر بوده است و خسرو پرویز دستور اعدام تمام آنان را صادر نمود. فرخ هرمز، پدر رستم فرخزاد که البته پسر دایی خسروپرویز نیز به عنوان مسئول نظارت بر اعدام این خائنین انتخاب می شود.
🔴 بخش سوم
✨اتحاد مزدکیان و مسیحیان در سرنگونی ساسانیان
💥 رد و پای صلحی را که رومیان خواستار آن بوده و با موافقت ایرانیان مواجه شد را می توان در توضیحات خود
مورخان رومی مشاهده نمود. به گفته آنان شاهین بهمن زادگان، سردار ایرانی به پایتخت روم رسید و در آنجا هراکلیوس با سردار ایرانی ملاقاتی کرده و درخواست صلح کرد. در عوض قراردادی، در جهت پرداخت خراج سالیانه به ایران، بسته شد.
✨این در خواست صلح به احتمال زیاد در سالهای بین 618 تا 620 میلادی صورت گرفته است و از دید ایرانیان ، جنگ به پایان رسیده بود. اما هراکلیوس با کمک خائنین داخلی، در حال تدارک یک حمله برق آسا به ایران بود. او برای این کار، مسیر دریای سیاه را انتخاب نمود و دقیقا زمانی که خسرو پرویز برای برگزاری جشن مهرگان در آذربایجان و آتشکده آذرگشسب حضور داشت هراکلیوس به آذربایجان لشکر کشید. با توجه به اینکه در نبرد اولیه، فرماندهان بزرگ ایران نظیر شاهین و شهروراز حضور نداشته اند می توان به بی خبری ایرانیان از این تهاجم ناگهانی پی برد. همچنین، ایرانیان در نبردهای پس از تهاجم، رومیان را به بد عهدی متمهم می نمودند که نشانه دیگری از پیمان شکنی رومیان پس از ماجرای صلح بوده است.
💥پس از تهاجم هراکلیوس به آذربایجان و ویران نمودن آتشکده آذرگشسب، تبلیغات ضد زرتشتی گسترده ای در بین مسیحیان شکل می گیرد که موج آن به میان رودان نیز می رسد. در بین مسیحیان جهان، هراکلیوس به عنوان ناجی آئین مسیحیت در نبرد با کفار معرفی می شود. تبلیغ چیان مسیحی ، به صورت هوشمندانه ای ، ایرانیان را را متهم می نمودند که با فتح اورشلیم دار عیسی را به چنگ آورده و به ایران برده اند، در حالی که این دار از سالها قبل از به تخت نشستن خسرو پرویز در ایران بوده است.
تاثیر تبلیغات بر علیه ایران و زرتشتیان ، سراسر میانرودان را فرا میگیرد و در این منطقه شورش های گسترده ای بر علیه ساسانیان آغاز می شود.
✨در تمام دوره طولانی مدت نبرد بین ایران و روم، هراکلیوس تنها در دو تهاجم موفق شده بود تا ایرانیان را غافلگیر نماید، اما دستگاه های تبلیغاتی و مورخان ضد ایرانی، این دو تهاجم را چنان بزرگ می نمایانند که ایرانیان در آن جنگ از رومیان شکست خورده اند در حالی که تا قبل از بر تخت نشستن پوراندخت ، مصر و شام همچنان در دست ایرانیان بود و هراکلیوس توان باز پسگیری این مناطق را نداشت
✨با توجه به عدم دسترسی به منابع ایرانی و نظر جهت دار مورخان ضد ایرانی در این جنگ، نمی توان تصویر روشنی از وقایع بین سالهای 622 تا 626 که ایرانیان دوباره پایتخت روم را محاصره نمودند به دست آورد اما به نظر می رسد از 624 میلادی ، بازی کثیف خائنین آغاز برای سرنگونی ساسانیان بیش از پیش نمایان می شود، یعنی زمانی که یزدین که از مسیحیان نسطوری میان رودان و از معتمدان خسرو پرویز بود به دستور این پادشاه اعدام می شود
🔴 اتحاد مزدکیان و مسیحیان در سرنگونی ساسانیان
✨بخش نخست
💥 در اوایل حکومت خسرو پرویز، امپراطور روم که در باز پسگیری تاج و تخت، به او کمک کرده بود گمان میکند که می تواند شاه نوجوان ایران را در اختیار خود گرفته و آن را به دست نشنانده روم تبدیل نماید. برای همین یک ردا و تاج رومی را برای خسروپرویز فرستاده و از او میخواهد که در مقابل مهمانان ایرانی و رومی، آن را بر تن نماید
✨خسرو پرویز نیز برای سپاسگذاری از کمک های امپراطور روم، در خواست او را می پذیرد. امپراطور روم در سالهای بعد پا را فراتر گذاشته و به بهانه تبریک تولد پسر اول خسرو پرویز یعنی شیرویه، از او طلب باز گرداندن دار عیسی را می نماید اما خسرو پرویز با این در خواست مخالفت می نماید. این اولین رویارویی خسرو پرویز در مقابل پدر زن خود بوده و نیمه پنهان قدرت شخصیتی خود را به رومیان نشان می دهد.
💥 وضع حق گمرک سنگین ایران بر سر راه تجاری ابریشم، حکومت های عصبانی همسایه ایران نظیر رومیان، ترکان غربی، خزران و حتی چینیان را به هم نزدیک می نماید اما تا زمانی که موریس که پدرزن خسروپرویز بر سر قدرت است، هیچ جبهه نیرومندی بر علیه ایران ایجاد نمی شود.
✨در شبه جزیره عربستان نیز با اینکه افزایش جمعیت باعث بزرگ شدن قبیله های متعهدد آن شده است اما به علت اختلافاتی که در بین این قبیله ها وجود دارد، خطری از جانب مرزهای جنوبی ایران را تهدید نمیکند.
💥با کودتای خونین در دربار روم، جهان آماده یک جنگ جهانی بزرگ می شود. فوکاس، قیصر شورشی روم که خسروپرویز را پادشاهی ضعیف قلمداد می نماید نامه ای تهدید آمیز برای خسروپرویز می فرستد اما خسروپرویز که از سالها قبل منتظر این نبرد بود پاسخ کوبنده ای برای قیصر روم می فرستد.
جنگ بین ایران و روم با حمله روم به سنجار آغاز میشود.
✨رومیان خیلی سریع موفق میشوند که خزران، ترکان غربی و چینیان را با خود همراه نمایند. در افریقا نیز حبشه یکی از متحدان روم بود. ایران نیز موفق شد با ترکان شرقی(مغولان) و آوار ها در اروپا متحد شود و به این ترتیب جنگ جهانی باستانی آغاز می شود
💥برتری سلاح ها و تاکتیک های ایرانی خیلی سریع باعث پیروزی های قاطع ایران در جبهه های شرق و غرب شده و وسعت قلمرو ایران ساسانی از دوره هخامنشیان نیز فراتر می رود. اما در حین جنگ، اتفاق دیگری در دربار روم به وقوع می پیوندد که جنگ نظامی را به جنگ ایدولوژیک تبدیل می نماید و اتحاد مزدکی و مسیحی را در مرزهای ایران شکل می دهد. هراکلیوس با کودتای دیگری، فوکاس را کنار زده و خود بر تخت می نشیند پ. در حجاز نیز پیامبر اسلام ظهور نموده و جمعیت مر تعداد شبه جزیره که به شدت نیازمند منابع مالی جدید است پس از چند سال کشمکش ، به ایدولوژی جدید ، تمایل نشان می دهد.
🔴 یلان سرفراز تاریخ ایران
💥در این کلیپ تصاویری از یلان و پهلوانان دورات ساسانی را نشان میدهد که جان خود را فدای ایران نمودند تا با خون آنان، نام و ایران در تاریخ پا برجا بماند
یلان قوی پنجه سرفراز
همه رخت بر بستند و رفتند باز
گر از نسل آنان یکی داشتیم
به دل تخم شادی همی کاشتیم
🔴 بخش هفتم
✨با از بین رفتن حکومت هپتالیان و فتح کامل خراسان توسط خسرو انوشیروان ، رفتار و سیاست های همسایه جدید شرقی ایران نگران کننده به نظر می رسید
💥گوک ترکان به عنوان حکومتی که از قبایل پر تعداد ترکی تشکیل میشد، دارای سربازان زیادی بود و اگر به ثروت و سلاح با کیفیت دسترسی پیدا می نمود میتوانست در آینده برای ایران دردسر ساز شود. برای همین، خسرو انوشیروان تصمیم به جلوگیری از کسب درآمد ترکان از تجارت راه ابریشم شد.
✨او برای اینکار، حق گمرکی سنگینی را برای عبور کالاهای تجاری از مسیر خاکی راه ابریشم که از ایران می گذشت وضع نمود. این موضوع به ضرر قدرت هایی چون ، چین، روم ، خزران و ترکان شد.
پس از سرنگونی ساسانیان نیز شاهد ظهور سلسله های عجیب و غریب ترکی بودیم که با دسترسی به منابع حاصل از تجارت راه ابریشم و خرید یا ساخت سلاح های باکیفیت تر، توانستند با کمکپشتوانه قبیله ای خود، به راحتی بر تمام ایران مسلط شوند و سلسله هایی چون غزنویان و سلجوقیان و ... را تأسیس نمایند.
✨رومیان برای عدم پرداخت حق گمرک به حکومت ایران، مسیر دریایی را انتخاب نمودند که از دریای سرخ و تنگه عدن در مجاورت یمن می گذشت. آنها برای تسلط بر این مسیر آبی، حاکم حبشه یعنی ابرهه را برای فتح یمن اتنخاب نمودند و اون نیز موفق شد تا یمن را فتح نماید. حاکم مخلوع یمن نیز که به دربار ایران پناهند شده بود از خسرو انوشیروان طلبذیاری نمود و خسرو انوشیروان نیز با در خواست حاکم مخلوع یمن موافقت نموده و تصمیم به فتح این سرزمین گرفت و برای این جنگ ، فرماندهان شورشی مزدکی را که تمایلی به اعدام آنان نداشت را انتخاب نمود
💥شبه جزیره عربستان ، از دوران قباد ساسانی، به تفکرات مزدکیان تمایل نشان داده بود و با مهاجرت گروهی از مزدکیان ایران به یمن، زمینه مناسب برای گسترش آئین درست دین و هم پیمانی آنان با اعراب محیا شد. این گروه از ایرانیان که در یمن به ابناء معروف شدند، در آینده نقش زیادی در بسیج مردم پر تعداد یمن برای جنگ با ساسانیان ایفا نمودند
✨و به این ترتیب، ساسانیان با دست خود ، مزدکیان را به سرزمین نسبتا دوری چون یمن فرستادند که دیگر قابل کنترل نیز نبودند.
🔴 بخش پنجم
💥درست دینان مزدکی دین خود را یک دین خارج از زرتشت نمی داستند و وانمود میکردند که آئسن آنان اصلاح شده همان آیین زرتشت است. برای همین از همان ابتدای گسترش خود، با موبدان زرتشتی دچار مشکل شدند
✨درست دینان، آئین خود را مردانه می دانستند پس از دید آنان، زنان تنها وسیله ای برای ارضای جنسی مردان محسوب شده و هیچکسی حق محروم نمودن زنان خود از سایر مردان را نداشت. پس آئین اشتراک زنان در بین مزدکیان متداول شد که ایرانیان ناموس پرست را بیش از پیش خشمگین نموده بود
✨ مزدکیان به هیچ وجه به پس انداز اموال یا انبار کردن محصولاتی چون گندم باور نداشتند. آنها همچنین به ساده زیستی و پوشیدن لباسهای نه چندان فاخر نیز باور مند بودند، برای همین در هر نقطه ای از ایران که فردی دارای سرمایه ای بود، یا در خانه ای بزرگ زندگی میکرد و اگر زن زیبایی داشته است مورد هجوم مزدکیان قرار میگرفت. باور های ویرانگری که ریشه در رون داشته و بنیان اقتصادی، اجتماعی و اخلاقی ایرانیان را نشانه رفته بود.
💥هدف کیقباد ساسانی در حمایت از مزدکیان و کنار زدن زرمهر سوخرا ، چیزی جز نجات دربار از شر خاندان کارن نبود. این پادشاه به هیچ وجه، اندیشه های عجیب مزدکیان را نمی پسندید. برای همین پس از پیروزی بر رومیان و پس زدن تهاجم خزران ، نوبت خود مزدکیان بود تا از رأس قدرت کنار زده شوند.
✨ بر طبق داستان شاهنامه، آغاز درگیری مزدکیان با ساسانیان از تنش بین ولیعهد انوشیروان و مزدکیان صورت گرفت که آنان از اینکه خسرو انوشیروان، همسر خود را در اختیار آنان قرار نمی دهد شاکی بودند و نتیجه این تنش به مناظره بین موبدان زرتشتی و مزدکیان انجامید و نتیجه این مناظره، شکست مزدکیان از موبدان زرتشتی بود. خسرو انوشیروان هم که آئین مزدکی را آیینی برای نابودی ایران می دانست دستور مرگ تمام مزدکیان را صادر نمود که گفته میشود تعداد آنان بین 10 هزار تا صد هزار تن بوده است
💥ضدیت آئین مزدکی با اخلاقیات ناموس پرستانه ایرانی را می توان از میراث بر جای مانده از مزدکیان پی برد چون یکی از مشکلاتی که خسرو انوشیروان پس از سرکوب مزدکیان با آن سر و کار داشت تعیین سرنوشت زنان و فرزندان متعدد اشرافی بود که در زمان شورش مزدکیان ربوده شده بودند.
نا آرامی و استرس وحشتناکی که به علت لذت جویی مزدکیان ایجاد شده بود با مرگ مزدکیان به پایان رسید.
مزدکیان زمان که در قدرت بودند سبب ربوده شدن تمام زنانی بود که در کوچه و خیابان با آن سر و کار داشتند و یا حتی پنهان نمودن زنان توسط مردم را جرم می دانستند.
✨خسرو انوشیروان زنانی را که دزدیده شده بودند، به چند دسته تقسیم کرد؛
گروه اول زنانی که در هنگام ربوده شدن شوهر نداشتند، یعنی دختر بچه بودند که توسط مزدکیان ربوده و به صورت دسته جمعی مورد تجاوز قرار گرفته بودند
خسرو انوشیروان دستور داد تا ربایندگان این زنان باید آن زن را به عقد شرعی خود درمیآوردند و رباینده باید معادل مهر زن یا دو برابر آن را به خانواده زن پرداخت میکرد.
💥گروه دوم زنانی بودند که در هنگام دزدیده شدن شوهر داشتند، این زنان باید بازگردانده میشده و رباینده باید مطابق مهری را که شوهر اصلی برای زن تعیین کرده بود، به زن پرداخت میکرد. هر فرزندی که پدرش معلوم نبود باید در همان خانوادهٔ که بود زندگی میکرد و حق ارث هم میداشت.
✨ از توضیحاتی که در مورد ربوده شدن زنان و دختران ایرانی توسط مزدکیان، می توان پی برد که مزدکیان به ازدواج نیز باور نداسته و تنها برای لذت جویی و تنوع طلبی به زنان نزدیک می شدند. اوضاع جامعه ایران با وجود مزدکیان نا آرام و خطرناک شده بود به طوری که فرزندان زیادی که پدر آنان معلوم نبود از آنان بر جای ماند. و به دستور انوشبروان ، خانواده هایی به ثورت داوطلب، این فرزندان را به فرزندی پذیرفتند و در صورت پذیرش هر یک از این فرزندان نگون بخت توسط خانواده ها ، با حمایت مالی دربار مواجه میشد.
💥به احتمال زیاد، مزدک در هنگام مقابله با زرمهر ، دیدگاه لذت جویی از زنان را در سر نداشت و رفته رفته با قدرت گیری او، این اصل به آئینش اضافه شد که با واکنش ولیعهد انوشیروان مواجه شد.
✨ هدف قباد ساسانی از حمایت از مزدکیان نیز چیزی جز بکار گیری موقت از قدرت مزدکیان نبود و به محض رسیدن به شرایط مطلوب خود، مزدکیان را از سر راه برداشت
✨به این ترتیب مزدک و پیروان آئین اهریمنی درست دین که اولین سوسیالیسم های تاریخ نیز بوده اند سرکوب شدند و آئین مزدکی به یک آیین زیر زمینی تبدیل شد. اما در واقع با آغاز درگیری بین مزدکیان و ساسانیان، جنگ پنهان بین این دو آغاز شد که در ادامه به نقش آفرینی آنان در سرنگونی ساسانیان خواهیم پرداخت
🔴 بخش سوم
💥مزدکیان دوم عامل سرنگونی ساسانیان
✨همزمان با آزادی های دینی ساسانیان ، پس از یزدگرد دوم و خاموشی آتشکده های زرتشتی در میانرودان و ارمنستان، آئین مزدکیان نیز در موازات مسیحیت، به صورت آرام در حال گسترش بود. اما قدرت مرکزی و حضور ارتش مانع از آغاز هرگونه شورشی برای مزدکیان و مسیحیان بود تا اینکه خراسان بزرگ تحت هجوم قبیله سکایی نیرومندی به نام هپتالیان قرار گرفت.
✨این قبیله تورانی ،با اینکه ایرانی بوده و برای آئین ایرانیان احترام زیادی قائل بود اما به خاطر شیوه زندگی و فرهنگ خاص قبیله ای (از جمله چند شوهری که با فرهنگ ایران عصر ساسانی در تضاد بود) که دارا بودند،مورد نفرت مردم و حکومت ایران قرار داشتند. هپتالیان هم خود را ایرانی و و صاحب فلات ایران می دانستند و سعی در فتح کل ایران را نیز داشته اند
💥کشمکش بین ساسانیان و هپتالیان منجر به لشکر کشی بزرگ پیروز ساسانی به سرزمین هپتالیان شد؛ اما تاکتیک غلط شاهنشاه ساسانی منجر به مرگ او و نابودی ارتش بزرگ ایران شد. هپتالیان پس از کشتن شاه ساسانی به قصد فتح پایتحت ایران به سمت نواحی داخلی ایران سرازیر شدند و تمام خراسان و بخش هایی از سیستان را نیز فتح نمودند
✨در این زمان ، لشکر های کوچک خاندان های ایرانی به رهبری زرمهر سوخرا، بزرگ خاندان کارن فراخوانده شد و لشکر نسبتا نیرومندی را جایگزین نیروی نابود شده ساسانیان می نمایند که این نیروی نظامی سیاسی، گاهی با جنگ و گاهی با مذاکره موفق به متوقف نمودن پیشروی هپتالیان به نواحی داخلی سرزمین ایران میشوند
💥 توفق نیروی شکست ناپذیر هپتالیان، آن هم در حالی که پادشاه ایران کشته شده و بخش اصلی ارتش نیز نابود شده است ، اهمیت حضور این خاندان و قدرت نظامی آنان را در حفظ ایران نشان میدهد. با برسی چگونگی توفق هپتالیان در خراسان ،غیبت نیروی نظامی این خاندان ها و شخصیتی چون زرمهر سوخرا در هنگام حمله اعراب مسلمان به ایران کاملا احساس میشود
✨تهاجم هپتالیان به ایران ، که منجر به کشته شدن شاهنشاه پیروز شد ، باعث قدرت گیری بیش از حد زرمهر می شود به طوری که پادشاه دست نشنانده ای چون بلاش را بر تخت پادشاهی می نشاند.
📌قدرتگیری زرمهر سوخرا و کشته شدن پیروز و بر تخت نشستن بلاش، قباد و زاماسپ ساسانی کاملا با ماجرای قدرت گیری زال دستان پدر رستم دستان و کشته شدن نوذر و بر تخت نشستن کیقباد و زَوِ تهماسب همخوانی دارد که نشان از تمایل شدید زرمهر سوخرا برای در آمیختن داستانهای اساطیری با اتفاقات عصر خود که شخص او نقش زیادی در آنها داشته است می باشد.
💥قدرت گیری بیش از حد زرمهر و خاندان کارن که به خاطر مقابله با تهاجم هپتالیان ، دایره نفوذ آنان به خراسان نیز رسیده بود باعث شد تا کیقباد ساسانی برای رهایی از چنگ زرمهر ، دست به دامان یک قدرت مردمی پر تعدادشود. یعنی مزدکیان
🔴 موقعیت قرارگیری هفت خاندان ایران
💥بخش نخست خاندان کارن :
✨این خاندان در ابتدا در نهاوند ساکن بود و حوزه نفوذ آن از همدان فراتر نمی رفت. اما با تهاجم هپتالیان به ایران ، که منجر به مرگ شاهنشاه پیروز ساسانی، اسارت ولیعهد و نابودی بزرگی از ارتش ایران انجامید، بزرگ این خاندان که زرمهر سوخرا نام داشت موفق به فراخواندن باقیمانده ارتش از سایر نقاط ایران و بسیج گسترده مردم شد و توانست که تهاجم هپتالیان را متوقف نماید.
✨زرمهر سوخرا موفق شد از تهاجم بیشتر هپتالیان به نواحی مرکزی ایران جلوگیری نماید و یک جبهه گسترده در خراسان را بر علیه هپتالیان ایجاد نماید
💥 او بلاش را در غیاب ولیعهد ایران که به عنوان گروگان در دربار هپتالیان حضور داشت را بر تخت نشاند. همین موضوع باعث قدرتگیری بیشتر زرمهر شد نا او بتواند به قویترین شخص ایران تبدیل شود و پادشاه ایران را تحت اختیار خود درآورد. او موفق شد تا با مذاکره با هپتالیان، ولیعهد ایران را به ایران بازگرداند و در پایتخت تاجگذاری نماید
✨ زرمهر سوخرا تا قبل از تهاجم هپتالیان، حاکم سیستان و به احتمال زیاد شهر زابل بود اما پس از آن ، جدال زرمهر با هپتالیان و حضور او در پایتخت، باعث گسترش دایره نفوذ خاندان کارن از تیسفون تا خراسان شد.
💥لقب سوخرا به خاطر چهره سرخ و موهای سفید او بود و به احتمال زیاد ، او به بیماری زالی مبتلا بوده است که این مبتلایان، دارای چهره سرخ و موهای کاملا سفید می باشند. زرمهر با استفاده از داستان های اساطیری ایران ، داستان اساطیری جدیدتری را نوشت که در آن، شخصیت او به صورت زال ، و شخصیت پسرش به عنوال رستم دستان ظاهر می شود که هر دوی آنها بارها و بارها پادشاه ایران را از چنگ دشمنان خود می رهانند و در مقابل تهاجم تورانیان ، از مرزهای ایران که رود جیحون است محافظت می کند. و در واقع رود جیحون مرز نهایی ایران در شرق نبوده بلکه حوزه نهایی نفوذ خاندان کارن بوده است.
✨در داستانهای اساطیری شاهنامه، آنچه که پررنگ تر از داستانهای دیگر است، نقش محوری زرمهر و پسرش با نام زال و رستم می باشند که سیمرغ افسانه ای ایران نیز که نماد پادشاهی ساسانیان است در اختیار زال قرار داشته و به آنان یاری می رساند. برای همین است که تمام نبرد های برون مرزی ایران در شاهنامه به محدوده خراسامحامرزهایش شرقی ایران خلاصه می شود.
💥کشته شدن نوذر در شاهنامه توسط تورانیان و اسارت کیقباد، با کشته شدن پیروز ساسانی و اسارت ولیعهد قباد همخوانی دارد. نفرت خاندان کارن خسروانوشیروان را می توان به داستان گلایه آمیز شاهنامه در قالب داستان پادشاهی کیکاووس مشاهده نمود. حمله به مازندران و نبرد با هاماوران توسط کیکاووس نیز دقیقا با نبرد خسرو انوشیروان با حمیریان یمن همخوانی دارد. علت نقد تند خاندان کارن ، نسبت به خسرو انوشیروان نیز به خاطر از بین بردن خاندان های ایرانی و جایگزینی دهقانان به جای آنان بوده است
✨ قدرت خاندان کارن از مرگ پیروز ساسانی تا کیقباد ساسانی به حدی گسترش یافت که وظیفه تاجگذاری پادشاه به عهده این خاندان بود.
🔴 بخش دوم
💥مزدکیان ، دومین عامل سرنگونی ساسانیان
✨دوری نمودن از زنان و تحقیر آنان ، پرهیز از کار و تلاش و تشکیل زندگی پذیرش مسئولیت و از همه مهمتر پرهیز از شادی و خوشحالی و مدام در حال گریه و زاری بودن، بنیان خانواده ایرانی را تهدید می نمود چون برای جامعه زرتشتی آن دوران که برای زنان ارزش و احترام زیادی قائل بوده و کار و تلاش و آباد نمودن زمین را مقدس می شمردند پذیرش اندیشه های مانی نا ممکن بود. بخصوص اینکه مردم ایران مدام در حال پایکوبی و شادی بودند. همین ضدیت با ارزش های فرهنگی ایران باعث شد که سرانجام مانی دستگیر شود.
💥 نکته جالب دستگیر مانی این بود که قبل از اینکه نیاز به اعدام او باشد خود در زندان جان سپرد چون اندام ناز پرورده مانی شرایط سخت زندان را تاب نیاورد و در بیست و ششمین روز بازداشت خود جانش را از دست داد. این در حالی بود که پیروانش ادعا می نمودند مانی برای زنده ماندن نیاز به خوردن غذا و حتی خواب ندارد . با مرگ مانی در زندان مشخص شد که او نیز همانند کشیشان مسیحی، تنها تظاهر به زهد می نموده است و در خلوت خود ، بهترین شرایط زندگی را برای خود فراهم آورده بود.
✨اما برای مشخص شدن هویت مانی و اینکه او که بود و از کجا آمده بود نیاز برسی تمام منابع مربوط به اوست. به گفته بیشتر مورخان ، مانی در دوران شاپور یکم ظهور نمود و حتی آئین او مورد پسند شاپور یکم نیز قرار گرفت اما شاهنامه فردوسی، ظهور او را به دوران شاپور دوم نسبت می دهد.
💥با برسی شواهد تاریخی در می یابیم که روایت شاهنامه درست تر می باشد چون در دوران شاپور دوم ، پیامبری دروغین به نام زرتشت خوَرّگان ظهور نمود که قبل از ادعای پیامبری، مدتی را در روم به سر می برد. او پس از بازگشت از روم، و به احتمال زیاد، طی نمودن آموزش های لازم ، ماموریت بر هم زدن بنیان های اجتماعی ایران را از روم دریافت نمود.
زرتشت خورگان سرانجام توسط شاپور دوم دستگیر و اعدام شد و به نظر می رسد این فرد همان مانی پر سر و صدای تاریخ باشد.
✨پس از مرگ مانی ، اندیشه تازه ای در به آرامی در حال گسترش بود که باز مانده باور های زرتشت خورگان بوده و خود را به صورت درست دین معرفی می نمود. این فرقه، امکان تعامل عجیبی با مسیحیان از خود نشان می داد و هر جا که آشوبی از مسیحیان سر می زد، درست دینان که بعدها به مزدکیان معروف شدند به حمایت از آنان بر می خواستند.
💥در دو آشوب پیاپی دوران پادشاهی خسرو انوشیروان ، مزدکیان در کنار مسیحیان قرار گرفتند. آشوب نخست مربوط به اعتراض ولیعهد کاووس بوده که بر علیه برادر خود خسرو انوشیروان دست به شورش زده و آشوب دوم نیز به قیام انوشزاد، پسر مسیحی خسرو انوشیروان بوده که به تحریک روم، به قصد براندازی پادشاهی پدر خود قیام نمود
✨سرکوب شورش انوشزاد و تبعید بسیاری از مزدکیان و مسیحیان باعث آغاز یک بازی خطرناک در آن عصر شد که همین موضوع در سرنگونی ساسانیان نقش زیادی را ایفا نمود. تبعید فرماندهان مزدکی شورشی به یمن باعث ایجاد پایگاهی مهم برای گسترش آئین درست دین توسط مزدکیان شد که مورد استقبال اعراب نجد، حجاز و یمن قرار گرفت.
💥و اما روند قدرت گیری مزدکیان و ورود آنان به دربار چه بود؟
🔴 بحث در مورد دومین عامل سرنکونی ساسانیان
💥در بخش قبلی که در هفت بخش ارائه شد به نخستین عامل سرنگونی ساسانیان که همان عقب نشینی در مقابل نفوذ مسیحیت بود پرداختیم و گفتیم که چگونه مسیحیان در کودتای 628 میلادی نقش داشته و باعث مرگ خسروپرویز و پسران شایسته خسروپرویز را به قتل رسانیدند. همچنین به تحریک اعراب مسلمان توسط کلیسای نسطوری نیز پرداختیم که چگونه از آنان دعوت نموده تا به ایران و روم حمله نمایند
✨در ادامه بحث به نقش مانویان و مزدکیان به عنوان دومین عامل سرنکونی ساسانیان خواهیم پرداخت که این ایدئولوژی های بینار چگونه ایران را از درون تهی نموده بود.
در بحث های تاریخی ، گاهی با مظلوم نمایی مزدک یا مانی مواجه میشدیم که از آن دو به عنوان رهروان خیرخواه ایرانی یاد می کنند اما در واقع هر دوی آنان برای نابودی ایرانشهر برخاسته بودند
💥با ما همراه باشید در برسی دومین عامل سرنگونی ساسانیان یعنی مزدکیان و مانویان
🔴 بخش ششم
💥نخستین عامل سرنگونی ساسانیان
✨ در تاریخ های تحریف شده ضد ساسانی، خسرو پرویز را بابت کشتن یزدین و مردانشاه پادوسپانان نیمروز ملامت میکنند اما با برسی روند کودتا در سال 628 میلادی از عملکرد پسران این دو فرد متوجه تفکرات خائنانه آنان خواهیم شد.
💥شمطا پسر یزدین در ایجاد شورش بزرگ برعلیه خسرو پرویز در میانرودان نقش بزرگی داشت و مهر هرمز پسر مردانشاه نیز در این کار به او کمک نمود
✨شمطا در به تخت نشاندن شیرویه و البته مرگ مخفیانه خسرو پرویز نقش محوری داشته و در ادامه این خیانت نیز تمام پسران خسرو پرویز را نیز کشته است. که تمام این اقدامات حاکی از تمایل شدید شمطا به انقراض کامل حکومت ساسانیان است.
💥 نقش مسیحیان میانرودان در سرنگونی ساسانیان را زمانی بهتر درک می نماییم که نامه سعد بن وقاص به عمر بن خطاب را پس از فتح تیسفون را مورد برسی قرار می دهیم
در این نامه از حضور گسترده نیروهای مسیحی، برای کمک به لشکر اعراب صحبت می شود.
✨سعد در نامه خود چنین میگوید که در ابتدا 50 هزار ایرانی که زرتشتی نیستند و به زبان غیر فارسی(سریانی) صحبت می نمایند به کمک سعد آمده و در تمام عملیات های مربوط به فتح بخش غربی تیسفون به او یاری می رسانند و در ادامه نیز 20 هزار سریانی دیگر نیز در فتح کامل پایتخت ساسانیان به یاری سعد می شتابند.
✨تمام این 70 هزار خائنی که در فتح تیسفون به لشکر اعراب پیدسته بودند از مسیحیان ثروتمند میانرودان بوده که شاهان گذشته ساسانی گمان می نمودند که به یاری آنها می توانند در مقابل مسیحیت یعقوبی رومی (اورتودوکس) یک نیروی ایدولوژیکی بزرگ را ایجاد نمایند.
💥ماجرای خیانت مسیحیان نسطوری به کمک نظامی به مهاجمین ختم نمیشود بلکه نقش پنهان رهبری آنان در سرنگونی ساسانیان را در بخش هایی از کتاب عایشه پس از پیغمبر نوشته کورت فیشلر آلمانی در می یابیم.
✨این نویسنده در این کتاب به نقش عایشه در مسائل سیاسی صدر اسلام می پردازد و در داخل مطالب جمع آوری شده در مورد عایشه ، اطلاعات دقیقی از چگونگی فتح تیسفون، تعداد لشکریان اعراب، نقش مسیحیان سریانی در پیروزی های اعراب، چگونگی دستیابی اعراب به سلاح های با کیفیت رزمی و از همه مهمتر، نقش کلیسای نسطوری در سرنگونی ساسانیان به خوبی توضیح میدهد. تنها ایران این کتاب ، نام مترجم این کتاب است که به خاطر کارنامه پر تقلب او در زمینه ترجمه کتابها، این کتاب نیز به حاشیه رانده شده است در حالی که این نویسنده ءلمانی چندین کتاب را در زمینه اسلام نوشته است که معروف ترین آن کتابی در مورد امام سوم شیعیان است.
💥در بخشی از این کتاب به نامه بران پیامبر اسلام به دربار روم برای دعوت او به اسلام پرداخته می شود که توسط هراکلیوس به زندان افتاده ولی توسط یک کشیش نسطوری آزاد میشوند و این کشیش به نامه رسانان توصیه میکند که پس از بازگشت به مدینه ، به پیامبر اسلام بگویند که اگر با سپاه 20 هزار نفره به فلسطین حمله نماید با حمایت کلیسای نسطوری موفق به فتح آن سرزمین خواهند شد
✨این پیام راهب کلیسای نسطوری نشان میدهد که بین این گروه از مسیحیان و لشکر اعراب ، ارتباطات وسیعی به وجود آمده است که در تاریخ های اسلامی چون بلعمی و طبری اثری از آن نیست. این ارتباط، که رفته رفته در هنگامه حمله اعراب به ایران بیشتر و بیشتر شده است را می توان به عنوان یکی از دلایل اصلی سرنگونی ساسانیان در نظر گرفت.
🔴 بخش چهارم
💥درگیری اعتقادی مسیحیان میانرودان و مسیحیان روم در دوره تهاجم چهارگانه روم، اعراب، خزران و گوک ترکان در دوره هرمز چهارم باعث شد تا آنان برای ایران دردسر ساز نشوند و هرمز چهارم و بهرام چوبین موفق شوند تا خیلی سریع هر چهار تهاجم را پس بزنند
✨با شروع موج دوم حملات قدرتمند جهانی یعنی روم شرقی، خزران ، چین و ترکان غربی در دوره خسروپرویز نیز مسیحیان میانردوان تا سال 620 میلادی دردسری برای ایرانشهر ایجاد ننمودند.
اما موج نارضایتی مسیحیان نسطوری زمانی ایجاد شد که خسروپرویز از مسیحیان میانرودان هم مالیات هایی به شیوه خسرو انوشیروان درخواست نمود این در حالی است که تمام منابع مسیحی، عدالت هرمز چهارم را ستودند در حالی که خسروپرویز و یزدگرد سوم را نکوهش نمودند که نشان میدهد هرمز چهارم مسیحیان میان رودان را از پرداخت مالیات معاف نموده بود
💥نفوذ مسیحیان میانرودان در دربار را زمانی میتوان درک نمود که کریستین سن ارتباط خسروپرویز با فردی نسطوری مسلک به نام یزدین را رابطه پدر و پسری عنوان میکند و او را مسئول جمع آوری مالیات از مسیحیان ایران معرفی میکند
✨خسروپرویز در جنگ بزرگ خود در جبهه غرب و شرق به پیروزی های قاطعی دست یافته بود و پایتخت ابلیس نیز در محاصره ارتش ایران بود و هر لحظه امکان سقوط قسطنطنیه وجود داشت تا اینکه یک عقب نشینی و تعیین مرز سریع آن هم بدون هیچ درگیری خاصی در سال 620 اتفاق می افتد که نشان از پذیرش درخواست صلح روم از جانب دربار ایران بوده است در حالی که این صلح و بخشش نیمی از آناتولی و تمام شام و مصر به ایران یک حقه از طرف قیصر هراکلیوس برای خریدن زمان بوده است و او در سر خود نقشه دیگری داشت..
💥نفوذ مسیحیت در میانرودان زمانی خود را نشان داد که ایران با تبلیغات ایدولوژیکی کلیسای رومی مواجه شد
✨در حالی که حدود 4 سال از صلح بین ایران و روم میگذشت و دربار ایران بی خبر از تشکیل نیروی جهادی بزرگ توسط هراکلیوس بود گروهی از مبلغان رومی بلافاصله پس از پیمان صلح وارد میان رودان شده بودند و در این چهار سال شروع به نفرت پراکنی علیه ایران نمودند
💥موضوع این نفرت پراکنی همان ماجرای انتقال دار عیسی به ایران بود که نفرت پراکننان رومی ماجرای انتقال دار عیسی را به خسروپرویز ارتباط داده و از پادشاه ایران یک شخصیت ضد خدا و ضد مسیح می ساختند
✨ماجرای انتقال دار عیسی توسط فرآیین شهروراز بسیار با سوز گداز در میانرودان پخش میشد و مردم سریانی زبان ناآگاه از اصل ماجرا این داستان را باور کرده و از اینکه در قلمرو ایران حضور دارند ناراضی بودند
💥کمتر از 4 سال کافی بود که میان رودان با چند ملیون جمعیت تبدیل به دشمن خونی بر علیه ایران شود و یک جمعیت عظیم پایتخت ایران را که با میانرودان تنها یک رود فاصله داشت را تهدید نماید
🔴 بخش دوم
💥نخستین عامل سرنگونی ساسانیان
✨ نسطوریان شاخه ای از مسیحیان بودند که به خاطر اینکه باور داشتند عیسی مسیح پسر خدا یا خود خدا نیست و تنها یک انسان معمولیست که توسط خدا به پیامبری برگزیده شده ، توسط کلیسای یعقوی بیزانس ترد شده و به میانرودان گریختند.
💥تعامل یزدگرد یکم و دوم با مسیحیان ، باعث گسترش مسیحیت در میانرودان شد بطوری که در اواخر دوران ساسانی ، زرتشتیان در میانرودان در اقلیت بوده اند
💥سرکوب و درگیری شدید اعتقادی بین کلیسای یعقوبی روم و کلیسای نسطوری میانرودان و پناه آوردن گسترده این گروه از مسیحیان به ایران،پادشاهان ساسانی را به این باور غلط رسانیده بود که میتوانند به کمک مسیحیان نسطوری، یک جبهه نفوذ ناپذیر مسیحی بر علیه روم ایجاد نمایند پس رابطه دوستی عمیقی بین شاهان ساسانی و مسیحیان نسطوری ایجاد شد که این ارتباط به دربار نیز کشیده شد.
✨البته شاهی چون بهرام گور که بین یزدگرد یکم و دوم سلطنت می نمود نیز در زمینه مسیحیان بسیار هوشیار بوده و اجازه هرگونه تبلیغ و گسترش آئیین خود در ارمنستان و میانرودان را از آنان گرفته بود
✨هر روز گروهی از مسیحیان نسطوری به میانرودان پناهنده می شدند و به حدی به کمک پادشاهان ساسانی اطمینان داشته اند که با وقوع طاعون ژوستینین در قلمرو روم ، ساکنین شهر انتاکیه به مرز ایران هجوم آورده و از خسروانوشیروان ساسانی در خواست کمک نمودند و پادشاه ایران نیز برای آنان شهری در تیسفون ساخت که با مقیاس یک بر یک از شهر انتاکیه ساخته شد و نام آن را زیب خسرو نهاد که کاملا برابر با شهر تنتاکیه بود.
💥نکته مهم گسترش مسیحیت در این است که تا قبل از رواج آیین نسطوریت در میان رودان و ارمنستان، نیمی از مردم این دو ناحیه زرتشتی بودند ولی آیین زرتشتی همانند آیین های آن زمان حالت تهاجمی نداشت و موبدان زرتشتی در انتخاب این آیین توسط غیر زرتشتیان ، اختیار را نزد آنان گذاشته بودند. شاهان ساسانی نیز با اینکه پیرو بهدین (زرتشت) بودند اما خود رو شاه جهان و مردم کشور های مختلف با تمام آیین های موجود در جهان آن زمان می دانستند پس مسیحیت مردم آناتولی و مصر را نیز پذیرفته بودند
✨اعراب حیره نیز مسیحیت را پذیرفتند و به این ترتیب ، ساسانیان بدون توجه به خطر پیش رو ، از نظر اعتقادی کاملا در عراق عقب نشینی نمودند.
🔴 دلایل حقیقی سرنگونی ساسانیان چه بود
💥حدود دو سال پیش به دلایل سرنگونی ساسانیان در این کانال پرداختیم و امروز به درخواست دوستانی که به تازگی این کانال ناچیز رو لایق حضورشون دونستن و عضو شدن یک بار دیگر به دلایل سرنگونی ساسانیان خواهیم پرداخت
✨ناگفته نمونه که مطالب مورد بحث این بخش حاصل برداشت شخصی بنده و دوستان صاحبنظری که در جمع آوری مطالب به من یاری رسوندن یا همکاری داشتن از بحث مربوط به سرنگونی ساسانیان هست که بدون شک دارای ضعف ها، غلط ها و اشکالات کم یا زیادی هم خواهد بود
💥برای همین، از دوستانی که به بحث در مورد سرنگونی ساسانیان علاقه دارن یا خواهان رفع اشکال مطالب بنده هستن تقاطا میکنم که در کمال ادب در بحث مربوطه شرکت کنن
💥هدف اصلی این کانال در تمام این سالها چیزی جز روشنگری در مورد ساسانیان و چگونگی سرنگونی این ابر قدرت باستانی نیست
✨ کپی برداری از این بحث و تمام مطالب این کانال حتی بدون بردن نامی از آن، کاملا آزاد است