باید در عشق ساده شوی بیخبر شوی
باید که فارغ از غم و سود و ضرر شوی
تسکینِ درد و مایه شادی و خنده باش
باید امیدِ زندگی یک نفر شوی
روزی که عشق آمد و خودخواهی تو رفت
آنگاه موقعی است که باید پدر شوی
#کوهیار
#شیرآهنکوهمرد
@shirahankoohmard
اسدالله میرزا: من با ظرافت با زنم حرف می زدم، عبدالقادر با زمختی و خشونت. من روزی یه بار حموم میرفتم، عبد القادر ماهی یه بار. من با نهار حتی پیازچه هم نمی خوردم، عبد القادر یه کیلو یه کیلو سیر و ترب سیاه می خورد. من شعر سعدی میخوندم، عبدالقادر آروغ می زد....
اونوقت تو چشم زنم من بیهوش بودم، عبدالقادر باهوش. من زمخت بودم، عبد القادر ظريف ... فقط به گمونم عبد القادر مسافر خوبی بود. دست به سفرش محشر بود. یه پاش اینجا بود، یه پاش سانفرانسیسکو...
سعيد: عمو اسدالله، چرا اینارو برا من تعریف کردی؟
اسدالله میرزا: ذهنت باید یه کمی روشن بشه. چیزایی رو که بعدا خودت خواه ناخواه می فهمی, میخوام زود تر به تو بفهمونم....
سعید : یعنی میخواین بگین لیلی هم مثل .....
اسدالله میرزا: ... نه نه نه همچین مقصودی نداشتم. فقط می خواستم بگم، اگه لیلی با پوری رفت، تو چیز مهمی گم نکردی! اگر قرار باشه یه روزی بخاطر عبد القادر بغدادی یا موصلی ولت کنه، چه بهتر که از الان با پوری بره.
اسدالله میرزا: عشق تو بزرگتر از همه عشقاست. من شک ندارم. برای این که اولین عشق توئه.
اسدالله میرزا: یه چیزی بهت بگم. اینجا لیلی خیلی مهم نیست. این خیلی مهمه که تو عشق رو شناختی. این مرز مرد شدنه!
پ ن: هر کس باید یک عمو اسدالله برای خودش داشته باشد...
#ایرج_پزشکزاد
#عمو_اسدالله
#پرویز_صیاد
(اسکارفیس Scarface)
قطعا بزرگترین امپراتوری ثبت شده رو بین شیرهای جهان داشته و یکی از مشهورترین شیرهای جهانه.اون تنها شیری بود که تونست تمام گلههای شیر در منطقهی ماسایی مارای کنیا رو تحت سلطهی خودش در بیاره و این تابحال اتفاق نیفتاده بود و تا قبل از این کارشناسها انجامش رو بعید میدونستن.
و این بیانگر اینه که اون پدر همهی توله شیرهای اون منطقهست!
اسکارفیس هر نری که تصمیم گرفت اونو به چالش بکشه یا کشت و یا به بدترین وضع سرکوب کرد، ولو اینکه پسر خودش باشه.
حتی زمانی که اون پیر شد هیچ نری حریفش نشد و اون کاملا به یه قلمرو بزرگ تسلط کامل داشت.
رفتارهای این شیر مثل یه سلطان واقعی بود...
حتی موقع مرگ و با وجود کهولت سن و بیماری ،اون ۲۵ مایل پیادهروی کرد تا در جایی که متولد شده بمیره.خیلی کم پیش میاد که یه شیر نر به دلایل طبیعی بمیره ولی این خوشبختانه اتفاقی بود که برای اسکارفیس افتاد.
اون در آرامش و بدون مزاحمت کفتارها مرد
منِ آشفته در این برزخ بی حوصلگی
فقط از حرف زدن با تو خوشم می آید
#کوهیار
#شیرآهنکوهمرد
@shirahankoohmard
_ هنوز دوسش داری
+ آره
_ هنوز مال خودته؟
+ نه
_ زنده است؟ سالمه؟ خوشحاله؟
+ آره
_ پس خداروشکر ، ناراحتی نداره
مگه عاشق چی میخواد جز خوبی و خوشبختی عشقش؟
@shirahankoohmard
در برزخ تنهایی
تو را با خودت روبرو خواهند کرد
حال ببین این دیدار بهشت است یا جهنم
@shirahankoohmard
سرسخت باش چونکه تو را مَرد میکند
عشقی که جای خالی او درد میکند
شبها همیشه خاطره ها تازیانه اند
دلبستگی چه با دل شبگرد میکند
شاعر سراغ پاکت سیگار میرود
کاری که هیچوقت نمیکرد میکند
#کوهیار
#شیرآهنکوهمرد
@shirahankoohmard
ای دل تو زهر تلخ جدایی چشیده ای
ای برگِ زردِ مانده جدا از درختِ خویش
تو یارِ روزهای غم انگیز مردمی!
تنها... میان غربت شبهای سخت خویش
شیرین که مست در بغل خسرو خفته است
فرهاد تیشه میزند، امّا به بخت خویش!
#کوهیار
اردیبهشت ۱۴۰۱
#شیرآهنکوهمرد
@shirahankoohmard
چگونه شرح دهم حس اشتیاقم را
#کوهیار
۱۷ دی ۱۴۰۰
#شیرآهنکوهمرد
@shirahankoohmard
نگو که عشق فقط اشتباه کم سن هاست
که ردّ عشق خطای بزرگ خائن هاست
فقط نه جسم تو ،روحت در اوج زیبایی است
وگرنه فرم بدن کارِ لیپوساکشن هاست
چگونه این همه زیبا و خوب و بی عیبی؟!
که عاشقت نشدن جزو غیر ممکن هاست
#کوهیار
۳ دی ۱۴۰۰
#شیرآهنکوهمرد
@shirahankoohmard
بایست که قرصِ خواب ها را سوزاند
یعنی قلم و کتاب ها را سوزاند
ما مردمِ حرفهای زیبا هستیم
باید همه ی نقاب ها را سوزاند
#کوهیار
۲ اردیبهشت ۱۴۰۰
#شیرآهنکوهمرد
@shirahankoohmard
ایکاش که می آمد و میرفت و هوس بود
از بخت بدم رفت ولی مثلِ نفس بود
در حیرتم از این که چرا یک نفر آدم
انقدر عزیز است و برایم همه کس بود
پرواز کن ای مرغ مهاجر، سفرت خوش
تقدیرِ من غمزده زندان و قفس بود
پیری نه به سن است نه فرسودگی تن
آن حادثه ی رفتن غمناک تو بس بود
#کوهیار
#شیرآهنکوهمرد
ولنتاین ۲۰۱۶
از اشعار قدیمی ام
Every February You'll be my Valentine
@shirahankoohmard
زین پس تورا همقفس میخوانم نه هموطن
همقفس تنهای من
همنفس زیبای من
#شیرآهنکوهمرد
@shirahankoohmard
خودم خواستم
با تمام وجود
با تویی که نبود
عاشقانه بمانم
#شیرآهنکوهمرد
@shirahankoohmard
برای او هوسی ساده بود و عادت بود
برای من فقط آرامش و محبت بود
خبر نداشت که با من چه کرد غصه او
خیال کرد برایم، شکست راحت بود
نشد ، نگفت، نپرسید، اعتماد نکرد
کسیکه مدعی اصلی رفاقت بود
دلم زمان جدایی به خون نشست و شکست
که عشق یکطرفه بدترین مصیبت بود
هنوز ماتم از این غم که عاشقانه ی من
چگونه قافیه آخرش خیانت بود
#کوهیار
@shirahankoohmard
تو دریایی و هر آغوش جز تو
سراب است و سراب است و سراب است
دعا کردم تو را با چشم گریان
که در باران دعاها مستجاب است
#کوهیار
اردیبهشت ۱۴۰۱
#شیرآهنکوهمرد
@shirahankoohmard
مرا ترک کن مثل سیگار
از آن ترک هایی که صد بار
موفق نبودی و گفتی در آخر
که این لعنتی ترک کردن ندارد!
#کوهیار
۱ بهمن ۱۴۰۰
#شیرآهنکوهمرد
@shirahankoohmard
آغوشت کدام سیاره است؟!
#کوهیار
۱۵ دی ۱۴۰۰
#شیرآهنکوهمرد
@shirahankoohmard
دلِ وحشیِ سرکشم انگار
میشود باز رامِ خوبی ها
بغلت را سه نقطه (...) می نامم
پُر کُنَش با تمامِ خوبی ها
#کوهیار
۱۷ مهر ۱۳۹۷
#شیرآهنکوهمرد
@shirahankoohmard