824
آیدی گرداننده: @ShahroozMorakkabati
می خواهی ده گام برداری؟ هزاران پا اختیار کن! می خواهی به سوی مقصدی نزدیک بروی؟ ده ها هزار سویه گرد آور! «عفیفانه گرگ باش!»
#شهروز_مرکباتی_لنگرودی
طوری ببخشای که از آن یادگاری نماند در برت،شمیمانه و در خفای از نفس!
#شهروز_مرکباتی_لنگرودی
Art by Salvador Dali
ورزش با تداعی ها،به جای دلباختگی به آنها: «سکنا گزیدن در تخت مداوا»
#شهروز_مرکباتی_لنگرودی
منشأ بزرگترین تشویشها این است که جملگی در طینت شان واقفند که گرفتاری های زیادی برای برطرف سازی وجود ندارند،که برچیدن بیشتر ذهنی جات نه به آسانی اما با کمی اهتمام ورزی ممکن است،و این برای معتادین به دردمندی یعنی چیزی بدتر از وفاتی کشدار: «یعنی تمام آن آفات کلان که به پایشان عرق ریخته ام تفاله ای بیش نبوده اند؟ نه ممکن نیست! حالا با چروک ها و زخم های بی ثمرم چه کنم؟ چطور زانوی غم بغل کردن هایم را توجیه کنم؟چطور خودم را برای چنین غفلتی ببخشم؟ نه،نه،آنها مطلقا عالیقدر بوده و هستند و من همینک مجددا بسویشان باز خواهم گشت!»
#شهروز_مرکباتی_لنگرودی
Photo: Krishna Murti
«بجنب،در و برای آهسته دیدن!»
#شهروز_مرکباتی_لنگرودی
تا نمی فهمی به مرز نیازمندی،همین که بو بردی،دیگر درندشتی!
#شهروز_مرکباتی_لنگرودی
«هیچ چیز،جز تاب آوردن خود!» اندرزی که از بی حساب دهان درآمده،بر انگشت شمار گوشی نشسته و بر خرده روانهایی اثر می کند!
#شهروز_مرکباتی_لنگرودی
«گره» خویشاوندساز و قفل زننده است،بسته به اینکه چطور و در چگونه دستی بگیریمش!
#شهروز_مرکباتی_لنگرودی
در دید عموم،گزارش گر یک فعل مذموم بخشی از آن و گاه حتی بسیار پست تر از آن است! پس باید در هر فرصتی شدیدا طرد و نکوهش شود،چرا که دارد دست و پایی برای راه رفتن و چنگ زدن به او در فضای آرام میان ذهن ها می بخشد،اما مسئله اینجاست که ناگوار با خفه شدن جری و انتقام‌جو شده،با ضرباتی سهمناک ابراز وجود خواهد کرد: «بهتر است باران بهاری را تاب بیاوریم تا مجبور نشویم از دست تگرگ سر به بیابان بگذاریم!»
#شهروز_مرکباتی_لنگرودی
Photo: Louis Ferdinand Celine
فرشتگی زمینی چیست؟ دیو خسبیده بر نهاد را به فراخنای پیام آوری پیوستن!
#شهروز_مرکباتی_لنگرودی
دلچرکین سایه ی صفا را هم نخواهد دید: «بهر رامش عود صافی بایدت»
#شهروز_مرکباتی_لنگرودی
«منش ادبیات»: خراشیدن پوست کلفت اما نزاکت مند خفقان!
#شهروز_مرکباتی_لنگرودی
خواست جاودانگی سراپا تزویر و تبختر است: «من آنقدر عالیم که باید تا همیشه زنده بمانم اما برای اثبات همین مدعا پیش از هر چیز لازم است که ابدی گردم!»
#شهروز_مرکباتی_لنگرودی
«سرافکندگی» مخصوص کاهلان است،کامرانان یکدله با «عبور» می گذرند!
#شهروز_مرکباتی_لنگرودی
«آنجا که هلهله با عادت می آمیزد،شعور لخ لخ کنان از کادر بیرون می رود!»
#شهروز_مرکباتی_لنگرودی
نیت ها نباید عوض شوند اقدام هایند که باید رختی تازه بر تن کنند! آنوقت می شود حتی از دل فریادهای ظاهرا بیهوده نیز انرژی ای برای حیات بیرون کشید: «گروه همسرایانی نامربوط و بی هماهنگی!»
#شهروز_مرکباتی_لنگرودی
با پنبه سری را بریدن لطفی ندارد،بهجت در رشته رشته کردن دنائتی است که در موسیقی سرها نت می پروراند! «مبادله ی فتنه انگیزی با احسان!»
#شهروز_مرکباتی_لنگرودی
توضیح ویدیو:
بریده ای از
Je Veux by Zaz
جفنگ ترین کار این است که در موقعیتی احساسی بحثی تشریح جویانه بکنیم! نابهنگام ترین واکنش ها و از همین حیث الزامی؛نباید از خاطر برد: «آنچه که در غربالی خشن ناپدید نمی شود،قابل عنایت است!»
#شهروز_مرکباتی_لنگرودی
در باب خواستن هایت منصف باش،گول خودپرستی ات را نخور و بی باکانه بپرس: «چه کرده ام که مرا شایسته ی این که گمان می کنم می خواهمش می کند؟»
#شهروز_مرکباتی_لنگرودی
«جدالی لالت کرد؟ به نطق آ! ترانه ای خواهد بود!»
#شهروز_مرکباتی_لنگرودی
در انتهای هر بسیار به ابهام دچار آمدنی،سرنخی طلایی برای رازگشایی وقایع یافت می شود: «روشنی شدید بیشتر ناشی از گونه ای تفرعن همراه با خواب آلودگیست!»
#شهروز_مرکباتی_لنگرودی
زیرک تدریجا به همان داری می آویزد که تمام مدت سفیه را برای درست و دقیق لگد زدن به چهارپایه اش تعلیم می داده!
#شهروز_مرکباتی_لنگرودی
Photo: Leon Trotsky
«حتمی،نعش است!»
#شهروز_مرکباتی_لنگرودی
کارمایه ی هر نوزایش گرا: «توانایی رها نمودن [حتی دلپذیرترین] خاطرات!»
#شهروز_مرکباتی_لنگرودی
موسمی را به انتظار نشستن کار خشک حسابگران است،بی هیچ برنامه فصلت را عمارت کن!
#شهروز_مرکباتی_لنگرودی
«سگالنده» در اندرون خرم است،پیوسته حزین را «اندیشه کاو» خواندن ناروا است!
#شهروز_مرکباتی_لنگرودی
Portrait of Stefan Zweig By Eric Schaal
ساختارشکنی چه چیزی ممکن است باشد؟ «هاله زدایی و بازبینی سرسختانه و مستمر هر روش،نظام یا ایدئولوژی فکری برای پرهیز از قناعت به بارش رگبارگونه ی توضیحات پراکنده ی ارائه شونده در باب امور [به واقع توضیح ناپذیر!] » یا حتی نه!
#شهروز_مرکباتی_لنگرودی
در ارتباطی ورندازانه با امیال،بی ارتباطی اقتدامدارانه با تفاسیر اخلاقی: «طبیعت رخدادساز!»
#شهروز_مرکباتی_لنگرودی
«در قلبت رخنه کن و لجن تربیتت را بیرون بریز تا بتوانی دوست بداری!»
#شهروز_مرکباتی_لنگرودی
«فردیت پوک است» : فقط یک فرد کارکشته و غنی می تواند این را واقعا بر زبان بیاورد!
#شهروز_مرکباتی_لنگرودی