🔘 سه سرنوشت محتمل برای پایان جهان
▫️در نظریههای کیهانشناسی برای پایان جهان ما سناریوهای مختلفی پیشبینی شده است.
دلیل وجود سناریوهای مختلف عدم قطعیتهایی است که درباره ذات حقیقی چیزهایی مثل انرژی تاریک و ماده تاریک وجود دارند.
در این ویدئو با سه سناریوی محتمل برای پایان جهان آشنا میشویم.
@Sapient_human
▫️دکتر پیم ون لومل - متخصص قلب و عروق دانشگاه اوترخت هلند - در این گفتگو👆 (سال ۲۰۱۹) درباره تحقیقی که بر روی بیماران تجربهکننده NDE انجام داده و در مجله معتبر لنست به چاپ رسیده، توضیح میدهد.
بسیاری از این افراد در حال ایست_قلبی و فعالیت مغزی صفر (خط صاف EEG)، تجربه نزدیک به مرگ داشته و بعضا اتفاقاتی ابجکتیو در اتاق عمل و... را گزارش کردهاند.
گزارشاتی که گاه بلافاصله پس از احیاء و در اولین ارتباط با کادر پزشکی بیان شده و احتمال ساختگیبودن همه آنها (با توجه به تنوع تیمهای پزشکی و تکثر جغرافیایی)، بسیار پایین است.
غالب تئوریهای فیزیکالیستی درباره آگاهی، فعالیت نورونی را مبنا و محور قرار میدهند؛ خواه مستقیما (در نظریات اینهمانی و نوظهورگرایی و...) و خواه غیرمستقیم (در نظریات بازنمودگرایی و...).
حتی دیدگاههای کارکردگرایانه که هسته مرکزی سیستم (مغز باشد یا تراشه الکتریکی یا...) را بیاهمیت میدانند و نیز دیدگاههای بازنمودگرایانه، ورودی دیتا به سیستم را نیاز دارند.
این مسئله، مطالعات NDE را کمکم به سمت بخشی از منازعه نظری بین فیزیکالیسم و دوئالیسم سوق داده است.
🌀مهدی همازاده
@sapient_human
🔘 تکمیلیهای بر نظریه توماس هابز
▪️در سال 1642 میلادی توماس هابز فیلسوف انگلیسی در کتاب شهروند اعلام کرد "انسان گرگ انسان است" این جمله به اندازه جمله "خدا مرده است" نیچه اهمیت و شهرت جهانی دارد. جمله کامل کتاب چنین است: انسان گرگ انسان است البته گرگها یکدیگر را نمیخورند و این خود نشان میدهد که گرگ نسبت به گرگ، رفتار انسانی(!) دارد. زیگموند فروید در کتاب تمدن و ملالتهای آن، پس از بیان این عبارت چنین آورده که «چه کسی جرئت دارد پس از همهٔ تجربههای زندگی و تاریخ، این جمله را نفی کند؟» و سپس گفته که هیچ چیز به اندازهٔ فرمان آرمانیِ «همنوع خود را همچون خویش دوست بدار» با طبیعت اصلی نوع بشر مغایرت ندارد.
هابز، انسان را موجودی اجتماعی نمیپنداشت و معتقد بود که انسان برای تأمین امنیت و فرار از مشکلات زندگی فردی به زندگی اجتماعی روی آورده و بدون وجود حکومتی که با قدرت جامعه را کنترل کند امنیتی وجود نخواهد داشت. هابز معتقد بود که در انسان، «خواستی سیریناپذیر و همیشگی برای رسیدن به قدرت بیشتر و بیشتر وجود دارد که تا مرگ ارضا نخواهد شد.» و جملهٔ انسان، گرگ انسان است نیز به این معناست که با زندگی اجتماعی، انسانها بر سر ارضای امیال خود دچار نزاع میشوند و در این نزاع تنها آنکس که قدرت بیشتری دارد پیروز میشود، اما با این حال این پیروزی نیز دوام چندانی نخواهد داشت.
اما به نظر میرسد که نه تنها انسان گرگ انسان است بلکه گرگ حیوانات و محیط زیست نیز هست! در طول قرون اخیر انسانهای حریص و زیادهخواه، در پی کسب سود و منفعت بیشتر بسیاری از گونههای گیاهی و جانوری را نابود و منقرض کردهاند و کماکان نیز با شدت و حدت به این رفتار غیر انسانی خود ادامه میدهند. از این رو بایستی انسان را نه تنها گرگ هم نوعِ خود، بلکه گرگ و از بین برنده سایر موجودات و گونههای زیستی کره زمین نیز نامید. براستی که انسان موجودی است خودخواه و خودپرست که در راه دستیابی به امیال بی حد و حصر خود، گاه از هیچ ظلم و ستمی بر همنوعان و نیز سایر گونهها اعم از حیوانات و محیط زیست دریغ نمیکند!
مهدی دولتی
@sapient_human
▪️اگر ندانیم که میمیریم طعم زنده بودن را نمیتوانیم بچشیم و بدون دریافت شگفتی شگرف زندگی، تصور مرگ نیز ناممکن است.
روزی که پزشک به مادربزرگش خبر داد که بیماریاش لاعلاج است چیزی بدین مضمون بر زبان آورد:
« تا این لحظه نفهمیده بودم، زندگی چه زیباست»
تاثر آور نیست که آدم باید بیمار شود تا بفهمد زنده بودن چه نعمتی است؟
📓دنیای سوفی
♦️یوستین گوردر
@sapient_human
▪️تاکید بر نامتناهیبودن عقلانیت انسان، با یافتههای بهدستآمده از علوم شناختی که ذهن را یک نظام ترکیبیاتی جایگشتی میانگارد، همخوان است. ما نهتنها فکر میکنیم، بلکه دربارهی فکرهایمان هم فکر میکنیم، و دربارهی فکرکردن به فکرهایمان هم فکر میکنیم. این پیشرفتهایی که بشر برای حل اختلافات خود به آن نائل آمده و بعضی از آنها را در این فصل از نظر گذراندیم - گردننهادن به حکومت قانون، برونرفت مورد توافق دو طرف از بحران، تا هیچ طرفی شکست خورده نباشد، اذعان به احتمال خودفریبی، داشتن منافع خود و دیگران - وابسته و برآمدهی این توانمندیهاست. بسیاری از روشنفکران بر منطق تکاملی خشونت چشم بستهاند، تا مبادا اذعان به درستی الگو به پذیرش یا حتی تشویق خشونت بینجامد. آنها در مقابل توهم وحشی نجیب را بسط دادند، که در آن خشونت، یک برساختهای مندرآوردی اجتماعی یا ماهیتی بیمارگونه است که خاستگاهش جهان بیرون است. انکار منطق خشونت اما، تنها باعث میشود فراموش کنیم که خشونت چه آسان شعلهور میشود. و نادیده انگاشتن آن بخشهایی از ذهن که به خشونت دامن میزنند، به ندیدن آن بخشهایی منجر میشود که خشونت را مهار میکنند. در مورد خشونت نیز، همچون بسیاری دیگر از دغدغههای انسانی، ذات انسان هم درد است و هم درمان.
📓لوح سپید
♦️استیون پینکر
@sapient_human
حقهی تایید؟
بله حقهی تایید ،حال منظور چیست و چگونه آنرا بازشناسی کرد؟
به کرّات میبینیم آنهایی که در مشاغل و مناصب خاصی هستند که توجه جامعه به سمت آنها بیشتر است بخاطر فاکتورهایی نظیر درآمد و اعمال نفوذی که دارند کمتر جرات میشود نسبت به آنها بصورت رو در رو نقد وارد کرد و هر عکس العملی که درمقابل دریافت میکنند تایید محض است.این قشرها به مرور به توهم( منِ برتر) مبتلا میشوند ،آنقدر تایید گرفته اند که افکار خود را حقیقت محض میپندارند و در مقابل کوچکترین نقدها سریع آزرده خاطر شده و پریشان میشوند .
ساحتی برای خود ساخته اند به بزرگی منِ غیرقابل نقد ،من کامل و غیرقابل دسترس .
بیشترین مشکل در زمان مذاکره در برابر آنان نمودار میشود و حاضرند که حقیقت ساختگی ذهن خود را جایگزین مصلحت اقشار و ملتها کنند .
بله این گونه افراد را خود انسانها پرورانده و در مناصب سیاسی و اقتصادی گذاشته اند و حال که استنتاج میشود که اعمال و افکار این گونه افراد می تواند باعث جانشان شود راه بازگشت سخت خواهد بود.
✍زکریا هاشمی
@sapient_human
🔘 پیچ و خمهای فیزیک و فلسفه:آیا مکانیک کوانتومی نشان میدهد که زندگی چیزی جز یک رویا است؟
▪️همه ما رویاهایی میبینیم، برخی از افراد به طور مکرر رویاهایی واضح میبینند و برخی دیگر به ندرت رویاهایی آشفته و بدون سر و ته. اما همه ما تلاش میکنیم تا رویاهایمان را توجیه کنیم و معنی آنها را دریابیم. این رویاها چه چیزهایی در مورد ترسها و تمایلات ما میگویند؟
@sapient_human
https://telegra.ph/پیچ-و-خمهای-فیزیک-و-فلسفهآیا-مکانیک-کوانتومی-نشان-میدهد-که-زندگی-چیزی-جز-یک-رویا-است-02-19
🔘 آیا علم تجربی اراده آزاد را رد میکند؟
▫️یک فیزیکدان میگوید نه
▪️مارسلو گلایزر خاطرنشان میکند که ذهن منظومه شمسی با قوانین deterministic سفت و سخت نیست.
یکی از آزاردهندهترین پیامدهای ماتریالیسم در علم مدرن این استنباط است که علم وجود اراده آزاد را رد میکند. البته، در واقع اینطور نیست، اما حتی انکار اشتباه اختیار، پیامدهای عمیق و بسیار نگران کنندهای برای ساختار اجتماعی، نظام عدالت کیفری و شیوه حکومت ما دارد. افرادی که گمان میرود فاقد اراده آزاد هستند، در نهایت چیزی بیش از گاوهای قابل گلهداری نیستند و همانطور که فیلسوف هانا آرنت مشاهده کرده است، انکار اراده آزاد...
@sapient_human
https://telegra.ph/آیا-علم-تجربی-اراده-آزاد-را-رد-می-کند-یک-فیزیکدان-می-گوید-نه-02-13
▫️طبق نظر بودیسم، ریشه رنج نه احساس درد است و نه اندوه و نه حتی بیهودگی.
بلکه ریشه واقعی رنج همین جستجوی بیپایان و بیهوده احساسات گذرا است که حالتی از تنش دائمی و بیقراری و نارضایتی را در ما به وجود میآورند. در نتیجه این جستجوی دائم، ذهن ما هرگز به رضایت دست نمییابد.
حتی اگر لذت را تجربه کنیم، باز ذهن ما راضی نیست زیرا از ناپدید شدن سریع این احساس میترسد و اشتیاق آن را دارد که این احساس حفظ و تشدید شود.
انسان زمانی از رنج رهایی نمییابند که این یا آن لذت گذرا را تجربه کنند، بلکه این اتفاق زمانی میافتد که به ماهیت ناپایدار تمام احساسهایشان پی ببرند و دیگر اشتیاقی به آنها نداشته باشند.
♦️یووال نوح هراری
📓انسان خردمند
@sapient_human
▪️اهمیت رفتار، صدا، و حرکات آزمایشگر در نوع آزمایشهای مربوط به روانشناسی بهخوبی بررسی و مطالعه شده است. نمونهی مشخص آن، اسبی به نام هانس باهوش است که در اولین سالهای قرن بیستم در آلمان شهرت پیدا کرد. هانس میتوانست بعضی محاسبات سادهی ریاضی را انجام دهد و به بعضی سؤالات با کوبیدن سم خود پاسخ دهد. بنابراین وقتی از او میپرسیدند که جذر عدد ۶۴ چند میشود او هشت بار پای خود را بر زمین میکوبید. کارهای او افراد بسیاری را حیرتزده کرده بود و تصور میشد که او هوش یک کودک هشتساله را دارد. صاحب هانس قسم میخورد که به هیچ وجه بین او و هانس علامت و قراردادی وجود ندارد و هیچگاه هم او از این راه پول درنمیآورد. این شگفتی و حیرت عمومی زیاد طول نکشید، زیرا روانشناسی به نام اسکار پفونگست با یک سری آزمایش نشان داد که اگر کسی که از هانس سؤال میکند پاسخ آن را نداند، هانس هم نمیتواند پاسخ دهد. بهعلاوه اگر هانس سؤالکننده را نمیدید نمیتوانست پاسخ دهد. پفونگست چندین سرنخ و راهنمایی که هانس را به کوبیدن سم و توقف آن وامیداشت کشف کرد. هنگامی که سؤالکننده به سم هانس نگاه میکرد او شروع به کوبیدن سم میکرد و هنگامی که سرش را بالا میبرد و یا حالت چهرهاش تغییر میکرد هانس از کوبیدن سم باز میایستاد، حتی اگر هیچ سؤالی از هانس پرسیده نمیشد. قضیه از این قرار بود که پس از یک پرسش از هانس، بیشتر افراد به سمهای هانس نگاه میکردند و در این حالت هانس به کوبیدن سم میپرداخت و به محض اینکه به «عدد صحیح» که پاسخ سؤال بود میرسید، سؤالکننده به بالا نگاه میکرد و هانس کوبیدن سمش را متوقف میکرد. اگر این سرنخ به او داده نمیشد و سؤالکننده همچنان به سم او نگاه میکرد، هانس همچنان به کوبیدن سم ادامه میداد. هوش و استعداد هانس با دیگر اسبها تفاوت چندانی نداشت، او بر حسب تصادف یک رفتار هوشمندانه را فرا گرفته بود.
📓 جهان فراطبیعی
✍🏻 محمدرضا توکلی صابری
@Sapient_human
🔘 مغز و زمان
▫️مغزمان ما را ۱۵ ثانیه در گذشته نگه میدارد تا به ما کمک کند جهانی باثبات ببینیم...
چشمان ما مدام توسط حجم عظیمی از اطلاعات بصری بمباران میشود - میلیونها شکل، رنگ، و حرکت همیشه در حال تغییر در اطراف ما.
برای مغز، این کار آسانی نیست.
از یک طرف، جهان بصری به دلیل تغییر در نور و عوامل دیگر به طور مداوم تغییر می کند. از سوی دیگر، ورودی بصری ما به دلیل پلک زدن و این واقعیت که چشمها، سر و بدن ما مکرراً در حرکت هستند، دائماً تغییر میکند.
برای دریافت ایده از «سر و صدا بودن» این ورودی بصری، یک گوشی را جلوی چشمان…
https://telegra.ph/مغز-و-زمان-01-30
@sapient_human
🔘 مقایسه ابعاد سیارات فرا خورشیدی
▫️تا قبل از ۱۹۹۲ در خارج از منظومه شمسی هیچ سیارهای کشف نشده بود. تمام سیاراتی که میشناختیم درون منظومه شمسی بودند. اما با کشف اولین سیارهای که به دور ستارهای غیر از خورشید ما میچرخید، دوره جدیدی در اخترفیزیک آغاز شد.
از آن زمان تا کنون روشهای یافتن سیارات فراخورشیدی پیشرفت بسیاری کردهاند و امروزه حتی تلسکوپهای فضایی برای مشاهده و کشف سیارات فراخورشیدی در اختیار داریم.
▪️در این ویدئو ابعاد برخی از سیارات فراخورشیدی که تاکنون کشف شدهاند با ابعاد زمین و قمر زمین (ماه) مقایسه شدهاند.
@sapient_human
▪️از نظر نیوتون و اینشتین، مفهوم اختیار به این معنی که ما سلطان سرنوشت
خود هستیم، خیالی باطل بود. اینشتین این درک عام از نسبیت را، به این معنی
که اجسام محسوسی که ما لمس میکنیم حقیقت دارند و در حالات معینی
وجود دارند، «واقعیت عینی» نامید.
او آشکارا موقعیت خود را به این صورت
بیان کرده است:
من جبرگرایی هستم که وادار شدم به گونهای رفتار کنم که انگار اختیار وجود
دارد، زیرا اگر میخواهم در جامعهای متمدن زندگی کنم باید رفتاری
مسئولانه داشته باشم. میدانم که از نظر فلسفی یک قاتل مسئول جرائم خود
نیست، اما ترجیح میدهم با او چای ننوشم. فعالیتهای من به وسیله نیروهای
مختلفی که هیچ کنترلی بر روی آنها ندارم تعیین شده است؛ پیش از همه
توسط قيود اسرار آمیزی که طبیعت با آنها ضرورت زندگی را تدارک دیده است.
هنری فورد ممکن است آن را ندای درون بنامد، سقراط آن را اهریمن خطاب کند؛ هرکس با روش خود این حقیقت را بیان میکند که
"انسان آزاد نیست"
همه چیز جبر است، حتی متمدن بودن یا نبودن!
📓جهانهای موازی
♦️میچیو کاکو
@sapient_human
🔘تراشه ایلان ماسک در سال ۲۰۲۲ در مغز انسان نصب میشود
▪️ایلان ماسک ادعا میکند شرکت نورالینک که فناوری ارتباط مغز و تراشه را توسعه میدهد، در ۲۰۲۲ میلادی به طور آزمایشی تراشه ای را در مغز انسان ایمپلنت می کند.
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از دیلی میل، این اخبار مربوط به مصاحبه ماسک در اجلاس مدیران ارشد اجرایی وال استریت ژورنال است که روز دوشنبه برگزار شد. در این جلسه درباره برنامههای شرکت در ۲۰۲۲ میلادی از ماسک سوالاتی پرسیده شد.
او در این باره گفت: نورالینک روی میمونها عملکرد بسیار خوبی داشت و در حقیقت ما مشغول انجام تستهای متعددی هستیم که نشان میدهد فناوری ایمن و معتبر است. علاوه بر آن نورالینک را میتوان از بدن خارج کرد. امیدواریم سال آینده و پس از تأیید FDA(سازمان غذا و دارو آمریکا) این تراشه را در بدن انسانها، به طور خاص گروهی از افراد که دچار آسیبهای نخاعی هستند، ایمپلنت کنیم. تصور میکنم با این کار میتوانیم به فردی که نمیتواند راه برود یا از بازوهایش استفاده کند توانایی دوباره خواهیم بخشید.
سیستم نورالینک شامل یک تراشه مغزی است که به رشتههای انعطاف پذیر ریزی چسبیده است. این ریشهها به وسیله یک ربات به بافت مغز متصل میشوند. این دستگاه سیگنالها را از مغز دریافت میکند و سپس به موتورهای کنترل حرکات هدایت میکند.
ماسک ادعا میکند این فناوری ایمن است و میتوان آن را به راحتی از مغز جدا کرد. بنابراین تنها عامل بازدارنده نورالینک از انجام آزمایشهای انسانی، تاییدیه سازمان غذا ودارو آمریکا است.
نورالینک در آوریل ۲۰۲۱ میلادی طی آزمایشی نشان داد تراشهای که در مغز میمون ایمپلنت شده، به حیوان اجازه میدهد با کمک ذهنش در رایانه پینگپنگ بازی کند.
@sapient_human
🌀یکی از اهداف کتاب بازگشت امر سیاسی توصیف و درک فضای سیاسی بحرانزدهای است که پس از فروپاشی نظام کمونیستی شوروی بر همهجا حاکم و در سالهای اخیر هر دم بحرانیتر شده است و در حال حاضر هیچ افق سیاسی روشنی نمیتوان برایش تصور کرد؛ آنهم در موقعیتی سرشار از کشمکشهای قومی و مذهبی و نژادی و فرقهای که تن به هیچ نوع کلیت سیاسی نمیدهند. فلسفهی سیاسی در چنین جهان پیچیده و متناقضی هر لحظه با چالشی تازه و سخت مواجه خواهد شد. شانتال موف در این کتاب غالباً آن دسته از نظریهپردازان فلسفهی سیاسی را به باد انتقاد میگیرد که هدفشان تبیین سیاست دموکراتیک در بطن لیبرالیسم و گفتار لیبرال مسلط است. بهزعم موف، این متفکران و فیلسوفان سیاسی اساساً نمیدانند که محل اصلیِ مناقشه خودِ امر سیاسی است که در معرض خطری جدی قرار گرفته است. امر سیاسی سرشتی ویژه و تقلیلناپذیر دارد و دو عنصر قدرت و آنتاگونیسم مؤلفههای اصلی آناند؛ عناصری که سیاست دموکراتیک و تکثرگرا لاجرم باید آنها را در مرکز توجه قرار دهد...
«بازگشت امر سیاسی»
شانتال موف
@sapient_human
▫️لذت و رنج چنان به هم وابستهاند که
اگر کسی قصد حداکثر بهرهمندی
از لذت را داشته باشد،
ناگزیر است
بیشترین مقدار ممکن از رنج را بچشد.
♦️آلن دوباتن
@sapient_human
🔘 آشناپنداری یا دژا-وو
▫️حالتی از ذهن است که در آن فرد پس از دیدن صحنهای احساس میکند قبلا آن را دیده است؛ البته بعضی از افراد مذهبی معتقدند که فرد قبل از متولد شدن این دنیا را دیدهاست؛ روشهای علمی دژاوو را به عنوان پیشبینی یا پیشگویی رد کرده و آن را به صورت کارکرد نادرست حافظه به هنگام بازخوانی یک تجربه توضیح میدهند. گرچه اخیراً دانشمندان توضیحاتی راجع به این مسئله یافتهاند اما همواره این مسئله با دیده شک نگریسته میشود.
@sapient_human
🔘آیا شما جسمی دارای ذهن هستید یا ذهنی دارای جسم؟
▫️بدنهای ما - بخشهای فیزیکی و بیولوژیکی ما -- و ذهن ما -- افکار، جنبههای هوشیارانه -- ارتباطی پیچیده و درهم دارند. اول کدامیک شما یا خود شما را شرح میدهد؟ آیا شما جسمی دارای ذهن هستید یا ذهنی دارای جسم؟
مریم علیمردانی بررسی میکند.
@sapient_human
■ زمانی که مردم از دولت میترسند،
آنجا استبداد است
و هنگامی که حکومت از مردمان میترسد، آنجا آزادی است...
♦️توماس جفرسون
@sapient_human
🔘 نکاتی چند در مورد اصل عدم قطعیت
▫️اصل عدم قطعیت نمیگوید که وقتی میخواهیم روی سیستمی اندازهگیری انجام دهیم، لزوما آن را مختل میکنیم.
اگر ذرهای دارای تکانهی معینی باشد میتوانیم بدون تحمیل تغییری آنرا بسنجیم.
نکته اینجاست که حالاتی وجود ندارد که برای آنها موقعیت و تکانه هر دو بهطور همزمان متعین باشد.
اصل عدم قطعیت گزارهای دربارهی ماهیت سیستمهای کوانتومی و وابستگی آنها به کمیت مشاهدهپذیر است، نه بیانی دربارهی عمل فیزیکی اندازهگیری.
اینگونه نیست که نتوانیم همزمان موقعیت و سرعت را بدانیم بلکه اساسا آنها در آن واحد، وجود ندارند.
📓چیزی عمیقا پنهان
♦️شون کارول
@sapient_human
▫️همیشه مقداری جنون در عشق و مقداری عقلانیت در جنون وجود دارد.
♦️فریدریش نیچه
@sapient_human
🔘 آیا واقعیت را همانطور که هست میبینیم...
▫️دانشمند شناختی، دونالد هافمن در تلاش برای پیدا کردن پاسخ به یک سوال بزرگ است:
آیا ما جهان را آنگونه که هست تجربه میکنیم...
و یا آنطور که به آن نیاز داریم؟
▪️در این بحث نسبتا دیوانهکننده، او تعمقی دارد بر اینکه چگونه ذهن ما واقعیتها را برای ما بازسازی میکند.
@sapient_human
🔘 آیا انسانها فطرتا یا ذاتا به دنبال پوشش و لباس بودهاند؟
▫️این استدلال را بارها و بارها شنیدهایم که علاقه به پوشش فطری است. اما بررسی تاریخی نحوه زندگی انسان به ما نشان میدهد که حرکت به سمت لباس بر اساس یکسری اجبارهای طبیعی همانند عصریخبندان و سپس فشارهای ذهنی برای دستهبندی آدمها در یک جامعه طبقاتی پدید آمده است. چه این دستهبندی موید میزان ثروت و دارایی اعضای گروه بود، چه میزان قدرت آنها و چه با هدف تفکیک جنسیتی.
ما امروزه قبایلی با قدمت هزاران سال داریم که به دلیل دور افتادن از سایر تمدنها، همچنان به شیوه عریان کامل یا با پوششهای اندک زندگی میکنند و لباس کمترین نقش را در طبقهبندی آدمهای گروه بر اساس جنسیت، ثروت و قدرت ایفا میکند.
▪️یکی از این قبایل معروف، یانومامی در جنگلهای استوایی برزیل و ونزوئلا با حدود ۲۵۰ روستا هستند که در این کلیپ کوتاه نحوه زندگی آنها را مشاهده می کنید.
@sapient_human
▪️تعداد نورونهای موجود در هر ستون قشری (cortical column) مغز همهی مهرهداران تقریباً یکسان است. از آنجا که این ستونها واحدهای کاری مغز هستند و افزایش تنوع عملی محتاج ستونهای قشری بیشتری است، بنظر میرسد که هدف اصلی تغییرات تحولی-تکاملی در مغز افزایش تعداد این ستونها باشد. اگر برای مثال، سطح کلی قشر مغز دوزیستان حشرهخوار (insectivore amphibian) را که کمتر از ۵۰۰ میلیون سال قبل تحول پیدا کرده و پا به عرصهی حیات گذاشتهاند، واحد توسعهی قشری در نظر بگیریم، ناحیهی معادل آن در میمونها ۲۵ برابر، در شمپانزه ۵۸ برابر، و در انسان کنونی ۱۵۶ برابر بسط پیدا کرده است. طی حدود ۶-۷ میلیون سال تحول و تکامل شاخهی انسانگونهها نواحی لوب پیشانی و آهیانهای-گیجگاهی بسرعت بسیار زیادی بسط پیدا کردهاند. حداکثر توسعه طی دو میلیون سال گذشته بین Homo habilis و Homo sapiensها اتفاق افتاده است. اینطور بنظر میرسد که این رشد فوقالعاده که در سیر تحولی-تکاملی سابقه نداشته است ناشی از اثر تعداد کمی ژنهای توسعهدهنده بوده که از طریق تکثیر ستونهای قشری منجر به افزایش سریع سطح قشر مغز شدهاند. هنوز هم همهی ژنهای مسئول این کار مشخص نشدهاند، ولی ژن CTNNB1 که رمزگزار پروتئینی به نام β-catenin که درگیر تشکیل اتصالات بیننورونی است، در این امر نقشی کلیدی دارد. موشهائی که در آنها بیان این ژن بطور مصنوعی تقویت شوند، مغزهای بزرگتری دارند که سطح قشری وسیعتری داشته و چین و شکنجهائی دارد که شبیه به شکنجهای مغز پستانداران عالیتر است. پیداشدن استعدادهای عالی مغز که مختص انسانها هستند، مثل استعداد برای تشکیل و تبادل نمایانگری آگاه از کل جهان، و تفکر دربارهی صحت و سقم آن، با بستهای از ژنها مهیا شده که با اسلوبی پابرجا در کروموزومهای ما جایگیری کردهاند.
📓 زیستشناسی مغز و اخلاقیات: شرحی در ریشههای دستورات اخلاقی
✍🏻 تقی کیمیایی اسدی
@sapient_human
🔘 ابراز نگرانی دانشمندان در مورد تراشه مغزی نورالینک ایلان ماسک
▫️در حالی که به باور ایلان ماسک، استارتاپ توسعهدهنده رابط مغز کامپیوتر «نورالینک» آینده تعاملات انسان با فناوری را شکل میدهد، بسیاری از کارشناسان با او هم عقیده نیستند و درباره تراشه این استارتاپ، ابراز نگرانی میکنند.
@sapient_human
https://telegra.ph/ابراز-نگرانی-دانشمندان-در-مورد-تراشه-مغزی-نورالینک-ایلان-ماسک-01-30
🔘 بردهی بردگان
▪️تمام ادوار تاریخ زندگی بشر سرشار است از اختراعات و ابداعات ریز و درشتی که انسان برای آسودگی و آرامش خود برساخته است. به عبارت دیگر انسان چیزهایی-مادی و غیرمادی- را خلق کرده تا به بردگی و خدمت خویش درآورده و خود در جایگاه ارباب این برساختهها قرار بگیرد و از خدمات این بردگان بهره کافی ببرد.
اما نکتهی نسبتاً پارادوکسیکال اینجاست که پس از چندی خود بشر به بردگیِ این مخلوقات که روزی قرار بود بردگان انسان باشند درآمد. یعنی اختراعات و ابداعات بشر نه در جایگاه برده بلکه در جایگاه ارباب بشر قرار گرفتند.
انسان پول را ابداع کرد و امروز انسان با همهی قوا به بردگی پول درآمده است. پول اختراع شد تا در مبادلات و معاملات برای رفع نیازهای انسان نقش خادم و برده را ایفا کند اما حالا مخدوم و ارباب انسانهاست و تمام جنبههای جسمی و ذهنی و روانی انسان را به اسارت و بندگی کشیده است. پول چه در سطح کلان و چه در سطح خرد موجب اختلالات بیشماری شده ، تا جایی که فیلسوفی نظیر مارکس به درستی پول را دارای خاصیت ”بتوارگی” میدانست.
پدیدهی دیگری که انسان ابداع کرد تا آسایش و آرامش خویش را با آن سامان ببخشد قانون است. انسان قانون را اختراع کرد تا عاملی باشد برای کاهش تبعیض و بیعدالتی و ظلم اما حالا علیرغم کارکردها و با تمام پیشرفتهایی که داشته،نه در خدمت انسان بلکه به سرور و ارباب انسان بدل شده و او را برده و مطیع خود ساخته است. همانطور که یکی از سیاستمداران (منتسب به دکتر مصدق در زمان نخست وزیری) میگفت: قانون برای مردم است و نه مردم برای قانون. ولی امروز در تمام دنیا بیعدالتی و تبعیض و در یک کلام ظلم و بیاخلاقی عظیمی توسط خود قانون رخ میدهد. تیشهی قانون نه فقط بر بیعدالتی بلکه بر ریشهی عدالت نیز فرود میآید. یا همانطور که تولستوی در کتاب رستاخیز سعی دارد نشان دهد دستگاه قانون فقط برای حفظ قدرتهای موجود میکوشد و نه برای دادخواهی و عدالت و اخلاق و...
اختراع دیگری که برای تسهیل زندگی و خدمت به انسان ابداع شده سیاست است. سیاست نیز اکنون بهسان یک غول پلید و زشتخو و دژخیمی مهارنشدنی انسان را به کرنش وا داشته است. اگر به سرگذشت انسان از ظهور تمدن تا به امروز (حتی پیش از آن در زندگی قبیلهای) در سراسر کرهی زمین بنگریم تباهی و رنج وصفناشدنی حاصل از سیاست را خواهیم دید که با اشکال مختلف و متنوع خود انسان را به غل و زنجیر کشیده است. سیاست برای سامان بخشیدن به امور شهروندان و جامعه ابداع شد(ریشه پولتیک به معنای دولتشهر است که از واژه پلیس آمده) و قدرت سیاسی را پدید آورد که حتی در مطلوبترین شیوههای مدرن خود دستهایی آلوده به خون ارباب خود یعنی بشر دارد، چرا که سیاست با حکمرانی و حکمرانی با محکوم گره خورده است. از پیدایش ابتداییترین شکل سیاست تا به امروز بشر در بردگی و اسارت این پدیدهی خودساخته قرار داشته است.
اگر انواع عقاید و ایدئولوژیها را یکی دیگر از ابداعات بشر برای پیشرفت خویش بدانیم، این برساختهها نیز از دوران باستان تاکنون انسانها را به بردگی خویش درآوردهاند.
تکنولوژی نیز از جمله برساختههای انسان را شامل میشود که قرار بود به خدمت و بردگی انسان درآید، تاکنون هم با پیشرفت روزافزون به عنوان بردهای تمام عیار در خدمت بشر قرار دارد، اما این برده خود نیز انسانها را به بنده و غلامان بیچون و چرا بدل کرده و روز به روز بردگی بشر ملموستر میشود.
تمام این نمونهها و شاید نمونههایی دیگر یک اصل و قانون حاکم بر هستی را نشان میدهد؛ اینکه تمام کوشش بشر در جهت رفع معضلات و کسب آسایش خویش چندان دستاورد مبارکی به همراه نداشته است و اگر اختراعی-چه ذهنی و چه عینی- داشته تا به خدمت و بردگی خود درآورد، در نهایت خود گرفتار بردگی و اسارت آن درآمده و در واقع سرور و اربابی برای خود گمارده است.
این بدان معنا نیست که اکنون راه گریزی از این پدیدهها وجود دارد و یا هیچ منفعتی برای او نداشتهاند بلکه شاید بشر تمام مسیر تاریخ را به خطا رفته است.
✍ آرین رسولی
@sapient_human
🔘 آیا «زمان» واقعی است؟
▫️یکی از مباحث مطرح درباره ماهیت زمان، پرسش درباره واقعی بودن آن است.
برخی از فیزیکدانان و فلاسفه ماهیت واقعی برای زمان قائل هستند. اما برخی دیگر معتقدند زمان یک موجود «پدیداری» است و واقعی نیست.
▪️دکتر سابین هسنفلدر درباره ماهیت زمان بحث میکند.
@sapient_human
معیاری تازه به نام پول
در گذشته پول در لیدی و فنیقیه با ابتکاری برای جایگزین شدن در برابر مبادله کالا به کالا به کار رفت هرچند این عمل خود مبادلهای کالا به کالاست اما میشود گفت این کالا را در برابر تمام مبادلات تجاری به کار برد امروزه جهت اموراتی غیر از تجارت نظیر سلامت، ورزش مشاوره اقتصادی، مشاوره روانشناسی و خرید تکنولوژی به کار می رود پول از قدیم برای آسان کردن تجارت به کار رفته است اما اکنون می توان اثرات آن را در تمام حوزه های علم و تکنولوژی ،فلسفه روانشناسی ،علوم طبیعی و علوم انسانی مشاهده کرد نتیجه ای که می شود گرفت این است که پول کارکرد سنتی خود را از دست داده و از حالت وسیلهای برای مبادله و تجارت به معیار تبدیل شده است بالاخص در کشورهایی که تامین حداقل معیشت و زندگی ساده بسیار دشوار است در این گونه کشورها از پول به عنوان نماد قدرت، نماد فرزانگی و اعمال قدرت استفاده می شود.
در داستانهای اسطورهای همیشه دو نیروی خیر و شر بر جهان حکم می رانند که نمونه آن در فرهنگ اساطیری ایران ،اهریمن و اهورامزدا ست، در هر جا که اهریمن حکم میکرد نامی از اهورامزدا نبود در هر جایی که تمام معیارها پول باشد نامی از هنر ،فرهنگ ،عزت نفس، اخلاق،بزرگی و شوکت ملت نخواهد بود به بیانی ساده ایران گویی تبدیل به سرزمین اهریمن شده است.
هر چند با داشتن امکانات مالی میتوان حداقلهایی را از لحاظ زیر ساخت های یک کشور بنا گذاشت اما ادامه کار به انگیزههای فرامالی نیاز دارد
@sapient_human
▪️بدون خودآگاهی، عملاً هیچ جهانی وجود نخواهد داشت.
برای آنکه جهان تنها زمانی میتواند وجود داشته باشد که به صورت آگاهانه توسط روان منعکس و به صورت آگاهانه توسط آن بیان گردد.
خودآگاهی از پیش شرطهای وجود است.
بنابراین روان دارای کرامت یک اصل کیهانی است که از لحاظ فلسفی و در حقیقت، به او جایگاهی کاملاً برابر با اصل وجود فیزیکی میدهد.
حامل این آگاهی فرد است که روان را به خواست خود تولید نمیکند بلکه برعکس، خود توسط روان شکل میگیرد و با بیداری تدریجی آن در طول دوران کودکی تغذیه میگردد.
اگر قرار باشد به روان، اهمیت تجربی برجستهای داده شود، باید به فرد نیز که تنها نمود و جلوهی بلاواسطه آن است، چنین اهمیتی لحاظ گردد.
♦️کارل گوستاو یونگ
@sapient_human
🔘 مغز - جعبه سیاهی که هر روز مرموزتر میشود
▫️پژوهشهای جدید نشانگر تغییراتی در مغز است که دانشمندان از توضیحش عاجزند
▫️چند دهه قبل حرکتهای کهکشانی خلاف انتظار وجود مادۀ تاریک را اثبات کرد؛ مادهای که هرگز مشاهده نشده اما قسمت اعظم کیهان را تشکیل میدهد. حال پژوهشهای جدید نشانگر وجود کارکردهایی خلاف انتظار در مغز است. بر اساس این یافتهها مغز حتی برای انجام سادهترین کارکردها مثل تشخیص بو، بیش از آنچه ما تصور میکنیم تغییر میکند. آیا این تغییرات نشانۀ توانایی ما در یادگیری است؟ آیا صرفاً خطایی سیستماتیک است؟ یا شاید هم مانند مادۀ تاریک، نشانۀ وجود چیز دیگری پس پرده است که هنوز نمیدانیم چیست...
https://telegra.ph/مغز---جعبه-سیاهی-که-هر-روز-مرموزتر-میشود-10-01