sapient_human | Unsorted

Telegram-канал sapient_human - انسان خردمند

419

✔تکنولوژی، علم و فلسفه چه هستند!؟ و چه می گویند؟ ✔تکنولوژی در آینده چگونه خواهد بود!؟ ✔تاملی نقادانه درباره مسائل بنیادین اجتماعی، سیاسی و اقتصادی ✔کندوکاوی در فیزیک نوین، زیست شناسی و فلسفه ذهن

Subscribe to a channel

انسان خردمند

🔘 ابداع پوست مصنوعی که سربازان را نامرئی می‌کند!

▪️پژوهشگران کره جنوبی، نوعی پوست مصنوعی ابداع کرده‌اند که می‌تواند سربازان را از دید دوربین‌ها مخفی نگه دارد.
به گزارش ایسنا و به نقل از فیوچریسم، گروهی از پژوهشگران کره جنوبی در حال ابداع یک پوست مصنوعی هستند که به سربازان امکان می‌دهد تا کاملا با محیط اطراف خود ادغام شوند. شاید این پوشش بتواند آنها را نه تنها در برابر دوربین‌های معمولی، بلکه در برابر دوربین‌های دید در شب مادون قرمز نیز نامرئی کند.
این پوست می‌تواند به نامرئی شدن کمک کند و با توجه به محیط اطراف، خنک یا گرم شود. بدین ترتیب، تشخیص سربازان در دوربین‌های تصویربرداری حرارتی دشوار خواهد بود.
این پوست، از پیکسل‌های جداگانه‌ای تشکیل می‌شود که هر کدام حاوی کریستال‌های مایع ترموکرومیک هستند که به آنها امکان تغییر رنگ می‌دهد.
پژوهشگران دانشگاه ملی سئول(Seoul National University) در آزمایش‌ها، قابلیت‌های این پوست را نشان دادند. آنها برچسبی از این پوست را به پشت دست متصل کردند که موجب شد وقتی دست روی یک سطح آبی قرار می‌گیرد، به رنگ آبی درآید.
این پوست هنوز نمی‌تواند رنگ‌های محیط را تشخیص دهد. بررسی‌ها نشان می‌دهند که رنگ‌های اطراف باید به صورت دستی به آن وارد شوند.
پژوهشگران قصد دارند که این اختراع را در مقیاس بزرگ ارائه کنند و به آن امکان دهند تا در دمای بالا نیز کار کند.
این پژوهش، در مجله Advanced Functional Materials به چاپ رسید.

@sapient_human

Читать полностью…

انسان خردمند

🔘 فلسفه كيهان‌شناسی؛ تولد رشته‌ای جديد از دل فلسفه و فيزيك

▪️جاذبه آسمان پرستاره به گونه‏‌ای بوده که پیشینه مطالعه و بررسی کیهان به قدمت تمدّن بشری است اخيراً هم صحبت از تاسيس رشته جديدی به نام فلسفه كيهان‌شناسی...
محققان دو رشته فیزیک و فلسفه دو دانشگاه آکسفورد و دانشگاه کمبریج با همکاری همدیگر، رشته فلسفه‌کیهان‌شناسی را پایه‌گذاری کردند و پژوهشگران دانشگاه‌های بزرگ دیگری چون دانشگاه نیویورک و دانشگاه کلمبیا نیز به این همکاری پیوستند.

https://telegra.ph/فلسفه-كيهان‌شناسی-تولد-رشته‌ای-جديد-از-دل-فلسفه-و-فيزيك-02-28

Читать полностью…

انسان خردمند

🔘کشف دورترین کهکشان که می‌تواند به شناخت آغاز شکل‌گیری جهان کمک کند

▪️ستاره‌ شناسان قدیمی‌ترین و دورترین کهکشان (تاکنون) را کشف کردند.
از زمان بسیار قدیم، فلاسفه و دانشمندان درباره آغاز زمان می‌اندیشیدند و حتی سعی می‌کردند تعیین کنند که همه چیز از چه زمانی آغاز شده است. فقط در عصر کیهان‌شناسی مدرن بوده است که ما می‌توانیم با اطمینان نسبتاً به آن سوال پاسخ دهیم.
با توجه به پذیرفته‌ترین مدل‌های کیهان‌شناسی، جهان تقریباً 13.8 میلیارد سال پیش با بیگ بنگ آغاز شد.
حتی با این حال ستاره‌شناسان هنوز در مورد شکل ظاهری جهان اولیه از زمان هم‌زمانی این دوره با "عصر تاریکی" کیهانی اطمینان ندارند. بنابراین ستاره‌شناسان به رفع محدودیت ابزارهای خود ادامه می‌دهند تا ببینند اولین کهکشان‌ها چه زمانی شکل گرفته‌اند.
به لطف تحقیقات جدید یک تیم بین‌المللی از ستاره‌شناسان قدیمی‌ترین و دورترین کهکشان مشاهده شده در جهان ما تاکنون را (GN-z11) شناسایی کردند.

این تیم که اخیراً تحقیقات آنها در مجله Nature Astronomy منتشر شده است توسط لینهوا جیانگ از انستیتو نجوم و اخترفیزیک کاولی و پروفسور نوبوناری کاشیکاوا از دانشگاه توکیو هدایت می‌شدند.
محققان رصدخانه‌های موسسه علوم کارنگی- رصدخانه استوارد- رصدخانه ژنو- دانشگاه پکن و دانشگاه توکیو نیز به آنها پیوستند.
به بیان ساده‌ دوران تاریکی کیهانی حدود 370 هزار سال پس از انفجار بزرگ بیگ بنگ آغاز و تا 1 میلیارد سال دیگر ادامه یافت.
در این زمان تنها منابع نوری یا فوتون‌هایی بودند که قبلاً آزاد شده بودند که امروزه نیز به عنوان تابش پس‌زمینه کیهانی (CMB) قابل تشخیص است، یا آنهایی که توسط اتم‌های خنثی هیدروژن آزاد می‌شوند. نور این فوتون‌ها به دلیل انبساط جهان چنان جابجا شده است که امروزه برای ما نامرئی هستند.

این اثر به عنوان "انتقال به سرخ" شناخته می‌شود، جایی که وقتی در کیهان همیشه در حال گسترش حرکت می‌کند تا به ما برسد طول موج نور کشیده می‌شود (یا به سمت انتهای قرمز طیف تغییر می‌کند). برای اجسامی که به کهکشان ما نزدیک می‌شوند، طول موج کوتاه شده و به سمت انتهای آبی طیف تغییر مکان می‌دهد. (معروف به انتقال به آبی "blueshift").
برای حدود یک قرن ستاره‌شناسان از این اثرات برای تعیین فاصله کهکشان‌ها و سرعت گسترش جهان استفاده کرده‌اند. در این مورد تیم تحقیقاتی از تلسکوپ Keck I در هاوایی برای اندازه‌گیری انتقال به سرخ GN-z11 برای تعیین فاصله آن استفاده کردند.
نتایجی که آنها به دست آوردند نشان می‌دهد که دورترین (و قدیمی‌ترین) کهکشان مشاهده شده است. همانطور که کاشیکاوا در بیانیه مطبوعاتی دانشگاه توکیو توضیح داد:

طبق مطالعات قبلی به نظر می‌رسد کهکشان GN-z11 با 13.4 میلیارد سال نوری یا 134 نونیلیون کیلومتر (نونیلیون عددی است که نونیلیون 9 دسته سه تایی صفر بیشتر از هزار دارد. non به معنی 9 است. در اینجا این عدد این فاصله یعنی 134 با دنباله‌ی 30 تا صفر کیلومتر است) دورترین کهکشان قابل تشخیص از ماست. اما اندازه‌گیری و تأیید چنین مسیری آسان نیست."
به طور خاص این تیم خطوط انتشار کربن حاصل از GN-z11 را بررسی کرد که در هنگام خروج از کهکشان در محدوده ماوراءبنفش بودند و با رسیدن به زمین با ضریب 10 به مادون قرمز (0.2 میکرومتر) منتقل شدند.
این سطح انتقال به سرخ نشان می‌دهد که این کهکشان همان‌طور که مشاهده شده تقریباً در 13.4 میلیارد سال پیش وجود دارد، یعنی فقط 400 میلیون سال پس از بیگ بنگ.
فاصله GN-z11 تا حدی است که مرز خود جهان قابل مشاهده را مشخص می‌کند!
اگر مشاهدات بعدی بتواند نتایج این مطالعه را تأیید کند آن‌گاه ستاره‌شناسان با اطمینان می‌گویند GN-z11 دورترین کهکشان مشاهده شده است. از طریق مطالعه اجرامی مانند این، اخترشناسان امیدوارند که بتوانند دوره‌ای از تاریخ کیهانی را که جهان فقط چند صد میلیون سال قدمت داشته روشن کنند.
این دوره مصادف است با آغاز ظهور جهان از "عصر تاریکی"، زمانی که اولین ستاره‌ها و کهکشان‌ها شکل گرفتند و جهان اولیه را با نور مرئی پر کردند.
با مطالعه این موارد ستاره‌شناسان امیدوارند که در مورد چگونگی تکامل ساختارهای بزرگ کیهان اطلاعات بیشتری کسب کنند.

▫️این داده‌ها حتی به ستاره‌شناسان این امکان را می‌دهند تا بتوانند خود "عصر تاریک" را مطالعه کنند، زمانی که تنها نور غیر CMB خط چرخش هیدروژن خنثی بود تا بتوانند آغاز خود جهان را کاوش کنند و نظاره‌گر شکل‌گیری اولین ستاره‌ها و کهکشان‌ها باشند. چه زمان هیجان‌انگیزی خواهد بود!

📝 آرین رسولی

@sapient_human

Читать полностью…

انسان خردمند

▪️اینکه حیوانات چه چیز را به یاد خواهند داشت و چه چیز را فراموش خواهند کرد بسته به این است که موضوع مورد نظر چقدر با بقای آنها مرتبط است.
به‌طور مثال آنها محل دریافت غذا یا راه رسیدن به خانه‌ی خود را معمولاً فراموش نخواهند کرد. اما در آزمایشی، در مقابل گربه‌ها شی‌ای پنهان می‌شد و بعد از مدتی وقفه به آنها اجازه داده می‌شد به سوی شیئی بروند. بیشتر گربه‌ها پس از سی ثانیه فراموش می‌کردند که آن شی کجا پنهان شده بود. این موضوع پژوهشگران را شگفت زده نکرد زیرا در طبیعت وقتی گربه موشی را دنبال می‌کند اگر موش بیش از سی ثانیه از مقابل چشمان گربه محو شده باشد احتمالاً از دست گربه گریخته است و به یاد داشتن محل پنهان شدن موش بی‌اهمیت بود.
حافظه‌ی کوتاه‌مدت در اکثر حیوانات چیزی حدود بیست و هفت ثانیه است. این عدد در سگ حدود دو دقیقه و در شامپانزه به طور شگفت‌آوری حدود بیست ثانیه است که نشان می‌دهد حافظه‌ی کوتاه‌مدت انسان پس از جدایی از جد مشترک با شامپانزه تکامل یافت. توانایی انسان در به یادآوری اتفاقات گذرا منحصر به فرد است.‌

@sapient_human

Читать полностью…

انسان خردمند

🔘 مبارزه‌ی طبقاتی دقیقاً چیست؟

▪️به بیانی ساده، مبارزه‌ی طبقاتی نبردی بر سر ثروت اضافی ایجاد شده به دست طبقات تولیدگر است.
آیا آن ثروت اضافی بیشتر به سمت تقویت اقلیتی حرکت خواهد کرد که بر جامعه کنترل دارد؟ یا به سمت بهبود کیفیت زندگی اکثریت کارگری پیش می‌رود که حقیقتاً آن ثروت را تولید می‌کنند؟ یا شاید می‌توانیم در جهانی فارغ از استثمارگران زندگی کنیم، جایی که جامعه به نحوی دموکراتیک تعیین می‌کند که با ثروتی که اشتراکاً تولید می‌کنیم، چه باید کرد؟
طبقه‌ی حاکم طبقه‌ای است که دولت را کنترل می‌کند و ابزارهای تولید جامعه زمین و منابع طبیعی، کارگاه‌ها و کارخانه‌ها، بانک‌ها را در اختیار دارد. تولیدکنندگان حقیقی ثروت کسانی‌اند که صاحب چیزی جز توانایی کار خود نیستند و بنابراین، یا بردگانی وابسته به زمین همانند سرف‌های فئودال‌اند که شاید مالک زمین کوچکی باشند که بر روی آن زندگی بخور و نمیر خود را تأمین می‌کنند در حالی که باید برای دیگران کار کنند و اجاره‌بها به آن‌ها بپردازند، یا نیروی کار خود را در ازای دستمزد تقدیم یک سرمایه‌دار می‌کنند. این ماهیت ساده‌شده‌ی مبارزه‌ی طبقاتی است. در عصر مدرن، مبارزه‌ی طبقاتی بیش از هر چیز میان طبقه‌ی کارگر و طبقه‌ی سرمایه‌دار جریان دارد.

@sapient_human

Читать полностью…

انسان خردمند

🔘 فوبيای نسبی‌گرایی و غفلت از رنج‌های مطلق‌گرایی

▪️شوپنهاور در كتاب «در باب حكمت زندگی» می‌نويسد: «زخم‌هايي كه بر سعادت ما از درون وارد می‌شود، بسيار عميق‌تر از زخم‌هایی است كه از بيرون می‌رسند» به موازات اين سخن بايد گفت: «زخم‌ها و رنج‌هایی كه از مطلق‌گرایی بر ما وارد می‌شود بسيار گسترده‌تر و‌ ای بسا عميق‌تر از زخم و رنج‌هایی است كه نسبی‌گرایی بر ما وارد می‌كند.»
اين ياداشت تاملی است در باب اين پرسش كه: منشا غالب رنج و درد‌های ما انسان‌ها در طول تاريخ كدام نگرش بوده است: مطلق‌انگاری يا نسبی‌انگاری؟

دو مدعا: 
مدعای اول: مونيموس كلبی: «چيزی جز نظر ما درباره چيزها وجود ندارد» منبع: كتاب تاملات از ماركوس اورليوس. «هيچ چيز خوب يا بدی وجود ندارد؛ فكر است كه خوب و بد را به وجود می‌آورد» كتاب دوم هملت
مدعای دوم (مدعای فرضی): «نوع نگاه و نظر ما هيچ مدخليتی در چيستی امور ندارد چه آنكه هيچ چيز نسبی وجود ندارد و تمام ارز‌ها و هنجارها ريشه در حقايق ثابت دارند.» 
داوری ما در مورد دو مدعای بالا چگونه است؟
غالبا ما از گزاره اول يعنی مدعای فيلسوف كلبی احساس خطر و ترس و اضطراب فراوان می‌كنيم. اما در مورد گزاره دوم چندان احساس ترس و خطر نمی‌كنيم و حتی با نوعی بی‌تفاوتی از كنار آن رد می‌شويم. يعنی سوگيری ذهنی و روانی ما به گونه‌ای است كه نسبی‌گرایی را برای دينداری و اخلاق و زندگی اجتماعی، بسيار خطرناك‌تر و مضرتر از مطلق‌گرایی می‌دانيم. نسبی‌گرایی برای ما چنان غول وحشتناكی است كه حتی حاضر نيستيم در مورد خطرات محتمل مطلق‌گرایی بينديشيم.
اما صرف‌نظر از اين سوگيری ذهنی و روانی، آيا در عالم واقع و در متن زندگی روزمره نسبی‌انگاری از مطلق‌انگاری برای نوع بشر خطرناك‌تر و زيان‌بارتر است؟ 
بحث بنده در اين نوشتار ناظر به داوری در مورد درست بودن يا نبودن يكی از اين دو ديدگاه (مطلق‌گرایی و نسبی‌گرایی) نيست. فقط قصد دارم با مراجعه به تاريخ و شواهد عینی نشان دهم كه ما انسان‌ها به لحاظ روانی از نسبی‌گرایی ترس و واهمه فوبياگونه داريم اما در عمل و زندگی عينی بيشتر از اينكه زخم خورده نسبی‌انگاری باشيم زخم خورده و له شده زير پای مطلق‌انگاری هستيم.
اگر نخواهيم درگير بحث‌های تئوريك و دشوار و دراز دامن فلسفی شويم و قضاوت را به تاريخ بسپاريم. يعنی در محضر تاريخ بنشينيم و رنج‌ها و دردهای دوران را مرور كنيم و از تاريخ و حافظه تاريخی خود بخواهيم كه در اين مورد داوری كند، به نظر می‌رسد تاريخ عليه مطلق‌گرایی شهادت می‌دهد. مطلق‌گرایی در طول تاريخ بر ما انسان‌ها درد و رنج‌های گزاف فراوانی تحميل كرده است. از جمله اين درد و رنج‌ها می‌توان به موارد زير اشاره نمود: 
- اگر ريشه هنجارهای ظالمانه عليه اقوام يا اقليت‌ها در طول تاريخ را پيگيری كنيم، به مطلق‌گرایی می‌رسيم نه نسبی‌گرایی.
هنجارهایی كه در زمانه خود كسانی در درستی آنها هيچ ترديدی نداشتند و با تمسك به آنها حتی حقوق اوليه اقوام و اقليت‌ها ناديده گرفته می‌شد. اما اكنون ما بسياری از آن هنجارها و انديشه‌هایی كه اين هنجارها از آنها نشأت می‌گيرد را ظالمانه و احمقانه می‌دانيم.
- اگر ريشه و بنياد بسياري از جنگ‌های خانمان‌سوز داخلی  (و حتی گاه خارجی) و آواره شدن انسان‌ها و بی‌پناه شدن زنان و كودكان را پيگيری كنيم، به مطلق‌گرایی می‌رسيم نه نسبی‌گرایی. جنگ‌هایی كه در آن زمان‌ها كسانی نه‌تنها در درستی آنها هيچ ترديدی نداشتند بلكه آنها را جنگ‌های مقدس می‌دانستند. اما اكنون كه گذر تاريخ غبار و پرده‌های ابهام را كنار زده ما بر چرایی وقوع آن جنگ‌ها افسوس می‌خوريم و عاملان آن جنگ‌ها را ملامت  می‌كنيم.
- اگر ريشه و بنياد بسياری از ظلم‌ها بر زنان و محروم كردن آنها از حقوق طبيعی‌شان كه به اسم ارزش و آداب بر آنها تحميل می‌شد را پيگيری كنيم، به مطلق‌گرایی می‌رسيم نه نسبی‌گرایی. ارزش‌ها و آدابی كه در دوران بعدی تاريخ روشن شد كه آن‌گونه كه پيشينيان می‌انديشند واقعاً ارزش نبودند بلكه بسياری از آنها ضدارزش بودند.
- اگر ريشه و بنياد بسياری از رنج‌ها و محروميت‌هایی كه مردم به اسم آداب و رسوم (در ناحيه غذا خوردن، تعاملات اجتماعی، لباس پوشيدن، خانه ساختن و...) بر خودشان تحميل می‌كردند را پيگيری كنيم به مطلق‌گرایی می‌رسيم نه نسبی‌گرایی.
رنج و محروميت‌هایی كه در دوران بعدی تاريخ از دوش انسان‌ها برداشته شد بدون اينكه انسانيت يا دين يا ارزش‌های اخلاقی صدمه‌ای ببيند. همچنين اگر ريشه و بنياد بسياری از ممنوعيت‌ها در ناحيه شادی‌ها و لذت‌ها را پيگيری كنيم، به مطلق‌گرايي می‌رسيم نه نسبي‌گرایی. شادی و لذت‌های ممنوعه‌ای كه در دوران بعدی تاريخ مباح و حتی ارزش دانسته شدند.

Читать полностью…

انسان خردمند

🔘 سرشت انسانی: آیا تافته‌ای جدا بافته از سایر جاندارانیم؟

▪️اسکای سی. کلیری و ماسیمو پیگلیوچی | ترجمه رامین انوری

▫️در فلسفهء مدرن، اتفاق عجیبی در حال روی دادن است: به نظر می‌رسد بسیاری از فیلسوف‌ها به این باور رسیده‌اند که چیزی به نام سرشت بشر وجود ندارد. آن‌چه این اتفاق را عجیب می‌سازد، تنها این هم نیست که چنین نگاهی نسبت به ذات انسانی در تضاد با تاریخ فلسفه است؛ که علاوه بر آن با وجود ادعاهای پر سر و صدا در تضاد با یافته‌های علم مدرن نیز قرار دارد. پیامدهای این مسئله جدی است؛ از چگونگی نگریستن ما به خود و جایگاه ما در عالم گرفته تا این‌که از چه نوع فلسفه‌ای برای تنظیم و پیشبرد امور زندگی خود کار می‌گیریم. هدف ما این‌جا این است تا سرشت بشر را در روشنایی بیولوژی عصر جدید به بحث گرفته و ببینیم که این مسئله چگونه می‌تواند بر زندگی هر روز ما تاثیر بگذارد.

@sapient_human

https://telegra.ph/سرشت-انسانی-آیا-تافته‌ای-جدا-بافته-از-سایر-جاندارانیم-02-14

Читать полностью…

انسان خردمند

🔘 ذهن توسعه یافته‌ی (Extended Mind) اندی کلارک و دیوید چالمرز

▪️این نظریه توسط دو فلیسوف ذهن و متخصص علوم شناختی، اندی کلارک (Andy Clark) و دیوید چالمرز (David Chalmers)، مطرح شده است. نظریه ذهن توسعه یافته ادعا می‌کند که ذهن ما تنها در جمجمه و مغز فیزیکی‌مان محدود نمی‌شود. آزمایش فکری «دفتر یادداشت اتو» با این هدف طراحی شده که نشان دهد، دفتر یادداشت فردی که آلزایمر دارد، درست همان کارکرد ذهن را برای یک فرد عادی دارد. در واقع اگر دوست من مشکل ذهنی نداشت، از آن دفتر استفاده نمی‌کرد یا برعکس اگر من نیز مشکلی داشتم قطعاً از وسیله‌ای شبیه آن دفتر استفاده می‌کردم.

https://telegra.ph/ذهن-توسعه-یافته‌ی-Extended-Mind-اندی-کلارک-و-دیوید-چالمرز-02-11

@sapient_human

Читать полностью…

انسان خردمند

🔘 ایوان ایلیچ که بود؟

▪️ایلیچ در سال ۱۹۲۶ در وین به دنیا آمد. پدر و مادر او یهودی و کاتولیک بودند. در ۱۹۴۲، خانوادهٔ او از دست نازی‌ها فرار کرد. ایلیچ بعد از پایان جنگ در فلورانس زیست‌شناسی سلولی و کریستال‌شناسی، در رم الاهیات و فلسفه، و در آلمان تاریخ قرون وسطی خواند. او به یک کشیش وابسته به کلیسای کاتولیک روم تبدیل شد و در ۱۹۵۱ به یک قصبهٔ فقیر پورتوریکویی در شهر نیویورک فرستاده شد. در آن‌جا او بسیار موفق بود و در ۱۹۵۶ قائم‌مقام دانشگاه کاتولیک پورتوریکو شد. او صراحتاً راست‌کیشی کاتولیک پیش از شورای دوم واتیکان را نقد می‌کرد و مافوق‌های جدیدش از این مسئله چندان خشنود نبودند. او سال ۱۹۵۹ را در نقاط مختلف آمریکای جنوبی گذرانید و عاقبت در کورناواک مکزیک مستقر شد. او یک مرکز آزاد تحقیقاتی و آموزش زبان به نام مرکز مستندسازی بین‌فرهنگی تأسیس کرد که همانند برکلی و دهکدهٔ گرین‌ویچ به محیطی مناسب برای رشد رادیکالیسم دههٔ ۱۹۶۰ تبدیل شد.

ایوان ایلیچ در چند کتابِ متوالی—ابزارهایی برای همْشادزیستی (۱۹۷۳)، انرژی و مساوات (۱۹۷۴)، الههٔ انتقام پزشکی (۱۹۷۵)، به سوی تاریخچهٔ نیازها (۱۹۷۸)، حق بی‌کاری سودمند (۱۹۷۸) و کار سایه (۱۹۸۱)—به نقد موازی پزشکی، حمل‌ونقل، قانون، روان‌درمانی، رسانه‌ها و سایر تخصص‌های خودجاودان‌ساز پرداخت.
نظام پزشکی بیمار تولید می‌کند؛ نظام قضایی موکل تولید می‌کند؛ نظام سرگرمی مخاطب تولید می‌کند؛ نظام حمل‌ونقل مسافر هرروزه تولید می‌کند (که همان‌طور که ایلیچ دوست داشت تأکید کند، سرعت متوسط مسافر روزمره در سطح شهر از سرعت متوسط عابران پیاده یا دوچرخه‌سواران کمتر بود—یا دست کم اگر احداث بزرگ‌راه‌ها پیاده‌روی یا دوچرخه‌سواری را در این مسیرها غیرممکن نکرده بود، می‌توانست چنین باشد). طی این فرایند، این سیستم‌ها به ما طرز مناسب رفتار کردن را یاد می‌دهند؛ اما نکتهٔ به مراتب مهم‌تر این است که آن‌ها به ما یاد می‌دهند که چطور نیازهایمان را تعریف کنیم. «همان‌طور که هزینهٔ تولید در کشورهای ثروتمند کاهش می‌یابد، تمرکز کار و سرمایه بر تشکیلات گسترده‌ای که هدفش مجهز کردن افراد به مصرف منضبطانه است» روزبه‌روز افزایش می‌یابد.

🌀مهم‌ترین آثار ایوان ایلیچ:

جامعهٔ مدرسه‌زدوده (Deschooling Society. 1971). تاکنون دو بار تحت عنوان «مدرسه‌زدایی از جامعه» به فارسی ترجمه شده‌است: توسط الههٔ ضرغام (انتشارات رشد، ۱۳۸۸) و داور شیخاوندی (انتشارات گیسا، ۱۳۸۹).

انرژی و برابری (Energy and Equity. 1974). تحت عنوان «بحران انرژی: ترافیک و نابرابری در جامعه» توسط داور شیخاوندی (انتشارات گیسا، ۱۳۸۹) به فارسی ترجمه شده‌است.

الههٔ مکافات پزشکی (نِمِسیسِ پزشکی) (Medical Nemesis. London. 1974)

به سوی تاریخچهٔ نیازها (Toward a History of Needs. 1978)

ژانه (جنسیت) (Gender. 1982)

در آینهٔ گذشته (In the Mirror of the Past. 1992)

کفرگویی: نقد رادیکال فرهنگ فن‌آورانهٔ ما (Blasphemy: A Radical Critique of Our Technological Culture. 1995)

تباهی مسیحیت (دیوید کی‌لی) (2000. Corruption of Christianity)

فراتر از جهان‌بینی اقتصادی و بوم‌شناسی (2013 .Beyond Economics and Ecology)

@sapient_human

Читать полностью…

انسان خردمند

🔘 کروموزوم چیزی نیست که در زیست‌شناسی دبیرستان خواندیم!

▪️به نظر می‌رسد باید زیست‌شناسی دبیرستان را فراموش کنیم، چرا که به لطف تصویربرداری سه بعدی باورنکردنی، دانشمندان به نگاه دقیق‌تری از آرایش بدن ما رسیده‌اند و دریافته‌اند که کروموزوم‌ها به شکلی نیستند که ما تاکنون فکر می‌کردیم.
به گزارش ایسنا و به نقل از آی ای، اینکه کروموزوم‌ها بلند، باریک و اکثراً X شکل هستند، چیزی است که در درس زیست‌شناسی و شیمی در مدارس آموزش داده می‌شود. با این حال، تیمی از محققان دانشگاه "هاروارد" به سرپرستی آزمایشگاه "شیائووی ژنگ" کشف کرده‌اند که این به هیچ وجه توضیح و نمایش درستی از کروموزوم‌ها نیست.
"جون هان سو" از محققان این مطالعه گفت: در ۹۰ درصد موارد، کروموزوم‌ها به این شکل نیستند.
این تیم با استفاده از تصویربرداری سه بعدی نشان داد که کروموزوم‌های مختلف در واقع به چه اشکال متفاوتی هستند.

اما این تیم چگونه تصویربرداری از کروموزوم را انجام داد؟
لازم به ذکر است که بزرگ نمایی به اندازه کافی نزدیک برای دیدن ساختار کروماتین کار ساده‌ای نیست و این تیم به لطف یک سیستم تصویربرداری سه بعدی با وضوح بالا که ۴۶ عکس فوری با لنزهای عریض از کروموزوم‌ها و یک عکس نمای نزدیک از یک کروموزوم را در کنار هم قرار داده، ماهیت کروموزوم‌ها را هویدا کرد. سپس این تیم، جایگاه ژنومی را در امتداد هر یک از زنجیره‌های دی ان ای مکان‌یابی کرد.
سپس این تیم این نقاط را به هم متصل کرده و تصویری جامع از ساختار "کروماتین" تشکیل داد.
"شیائووی ژنگ" سرپرست این مطالعه توضیح داد: اکنون ما در واقع ۶۰ مکان را به طور همزمان تصویربرداری و مکان‌یابی و مهمتر از همه، شناسایی کرده‌ایم.
وی افزود: تعیین سازمان سه‌بعدی برای درک مکانیسم‌های مولکولی زیربنایی و همچنین درک اینکه این سازمان چگونه عملکرد ژنوم را تنظیم می‌کند، بسیار مهم است.
در واقع این تیم به چیزی شبیه به یک "گوگل مپس" سه بعدی از ژنوم رسیده است و برای پوشش کل ژنوم، این تیم از هزاران تصویر استفاده کرد و به زبان باینری روی آورد که قبلاً برای سازماندهی و ذخیره مقدار زیادی اطلاعات استفاده شده است.
در اصل این تیم یک نقشه سه‌بعدی از ژنوم ایجاد کرده است که به محققان اجازه می‌دهد شروع به تجزیه و تحلیل تغییرات ساختار با گذشت زمان کنند.
این مطالعه هنوز به پایان نرسیده است، زیرا "ژوانگ" می‌گوید: اتمام این کار فقط توسط ما امکانپذیر نخواهد بود. ما برای درک جامع از این موضوع، نیاز به کارهای آزمایشگاه‌های بسیار زیادی داریم.

▫️این تیم داده‌های خود را در "GitHub" به اشتراک گذاشته است تا محققان دیگر بتوانند نگاهی به آن بیاندازند و تجزیه و تحلیل‌های بیشتری انجام دهند.
یافته‌های این تیم در مجله Cell منتشر شده است.

@sapient_human

Читать полностью…

انسان خردمند

🔘 از انسان‌های بی‌تفاوت متنفرم

▪️از انسان‌های بی‌تفاوت متنفرم. معتقدم كه زندگی كردن به معنای چریک بودن است.
كسی كه به راستی زندگی می‌كند، نمی‌تواند شهروندی چريک نباشد. بی‌تفاوتی در واقع سست عنصری، انگل وارِگی و بزدلی ست، نه زندگی. به همين دليل از انسان‌های بی‌تفاوت متنفرم.

بی‌تفاوتی وزن مرده‌ی تاريخ است. و به صورت بالقوه‌ای بر تاريخ اثر می‌گذارد. منفعلانه عمل می‌كند، اما عمل می‌كند. بی تفاوتی همان بختِ بد است؛ كه هيچ‌ گاه نمی‌توان حسابی روی آن باز كرد، همان چيزی كه در برنامه‌ها اختلال ايجاد می‌كند و خوش‌ساخت‌ترين طرح‌ها را مخدوش می‌كند، بی‌خردی و فقدان آگاهی است كه هوشمندی را سركوب می‌كند.
همان شرّی است كه دامن‌گير همه می‌شود از آن رو كه توده‌ی مردم تفويض اختيار می‌كند، امكان تصويب قوانينی را می‌دهد كه تنها از طريق انقلاب می‌توان آنها را لغو كرد و قبول می‌كند انسان‌هايی قدرت را در دست گيرند كه تنها با شورش می‌توان آنان را سرنگون كرد. از همين رو اقليتی، به دليل بی‌تفاوتی و بی‌مسئوليتی، فرم زندگی جمعی را بدون هيچ نظارت و كنترلی تعيين می‌كنند، توده اما اعتنائی نمی‌كند زيرا اهميتی برايش ندارد؛ گويی بخت بد است كه همه چيز و همه كس را تحت تأثير قرار می‌دهد، تو گويی كه تاريخ چيزی جز كلان پديده‌های طبيعی نيست، فوران آتشفشان يا زلزله‌ای ست كه همه را قربانی می‌كند، چه آن كه می خواست و آن كه نمی‌خواست، چه آن كه می‌دانست و يا نمی‌دانست، چه آن كه فعال بود و چه آن كه بی‌تفاوت.
در اين شرايط، برخی ناله‌های رقّت‌بار سر می‌دهند، و بعضی فقط به طور شرم‌آوری ناسزا می‌گويند اما اندک كسی از خود می‌پرسد:
اگر من نيز وظيفه‌ی خود را انجام می‌دادم، اگر سعی می‌كردم كه اراده‌ام را اعمال كنم، آيا آن‌ چه كه رخ داده است، اتفاق می‌افتاد؟

بدين سبب نيز از انسان‌های بی‌تفاوت متنفرم: زيرا ناله‌ی ابدی آنان از سر معصوميت عذابم می‌دهد. از هر يک از آنان می‌خواهم توضيح دهد که؛ چه طور نقشی را كه زندگی به او محوّل كرده و هر روزه به عهده‌اش می‌گذارد را ايفا می‌كند، از هر آن‌چه كه انجام داده و به خصوص هر آن‌چه انجام نداده است. من فكر می‌كنم كه می‌توان با آنان بی‌شفقت بود، و بايسته نيست ترحم و اشكی برای آنان به هدر داد.

من يک چریک هستم، زندگی می‌كنم، و در ذهن آگاهم پيشاپيش جنب و جوش كار برای شهر آينده را، كه به سهم خود در حال ساخت آن هستم، احساس می‌كنم. شهری كه در آن، تعهدهای اجتماعی فقط بر گرده‌ی اندكی سنگينی نمی‌كند، كه هر چه در آن رخ می‌دهد از روی تصادف و بخت بد نيست، بل كه درنتيجه‌ی عمل‌كرد هوشمندانه‌ی شهروندان است. هيچ کس در اين شهر كنار پنجره به تماشای عده‌ای كه خود را قربانی و فدا می‌كنند، نمی‌نشيند. زندگی می‌كنم و چريک هستم. به همين خاطر از كسانی كه هيچ موضعی ندارند متنفرم، از انسان‌های بی‌تفاوت متنفرم.

♦️آنتونیو گرامشی

@sapient_human

Читать полностью…

انسان خردمند

▪️ظهور علم زیست‌شناسی مولکولی به یافته‌های حیرت‌انگیزی منجر شده است، که بدون کوچک‌ترین تردیدی، ژن‌ها را مهم‌ترین عامل تمایز فردی از فرد دیگر عنوان کرده است. بخش اعظم وجود ما از پیش برنامه‌ریزی شده است و به صورت آماده از کارخانه خارج می‌شود. ما واقعیت شباهت جسمانی خود را به والدین و سایر خویشاوندانمان می‌پذیریم، اما پذیرش این نکته که چون والدين و افراد خانواده‌مان رفتار می‌کنیم، برایمان دشوار است. از طرف دیگر، ما تفاوت‌های ژنتیکی را در ظهور «خلق‌وخو» ارج می‌نهیم و معتبر می‌شماریم. مثلاً نژادهای مختلف گاوی را در نظر بگیرید که تا چه اندازه با یکدیگر متفاوت‌اند. پدیده‌ی تولیدمثل در انسان کم‌تر از حیوانات تابع نظم و قاعده است، اما به یقین کودکان در خصوصیات شخصیت با والدین خود شریک‌اند. تصور می‌کنم هر انسانی حداقل یک بار در طول زندگی‌اش از تكرار الگوهای رفتاری پدر خود غافلگیر شده است. و هر مادری در رویارویی با الگوی رفتاری خاص خود که توسط فرزندش تکرار می‌شود، شگفت‌زده می‌گردد. این پدیده بسیار زیباست. مفهومش این نیست که ما محکوم به خلق مجدد والدین خود در وجودمان هستیم؛ بلکه بدین معنی است که این سفر را در جایی که والدینمان خاتمه داده‌اند، از نو آغاز کرده‌ایم.
آن‌هایی که به بزرگ‌ترین موفقیت‌های مالی، حرفه‌ای، هوشی و یا عشقی نائل شده‌اند، بی‌شک بالاترین بهره‌وری را از ژن‌های موروثی خود به دست آورده‌اند. اگر دوقلوهای همسان که دارای ژن‌های مشابهی هستند، به صورت دو فرد کاملاً متفاوت ظهور می‌کنند، به تأیید این حقیقت می‌پردازند که ژن‌ها، دستورالعمل‌های تثبیت‌شده‌ای نیستند. ژن‌ها چون ادوات موسیقی هستند. این ژن‌ها نیستند که نوع موسیقی به ترنم درآمده را تعیین می‌کنند - یا میزان مهارت نوازنده را.
ژن‌ها طیف توانایی‌های بالقوه را مشخص می‌سازند. تجسم کنید که هر فردی به صورت هسته‌ای متولد می‌شود که تمامی توانایی‌های بالقوه او در این هسته متمرکز شده است. اینکه هسته مبدل به درخت بلوط عظیمی خواهد شد یا نه، بستگی به عوامل متعددی خواهد داشت. اما هر هسته‌ای با خصوصیات منحصر به فرد خود و ویژگی‌های متمایز خود متولد خواهد شد.

📓شبیه‌سازی و جابه‌جایی ژن‌ها
✍🏻دین هیمر، پیتر کوپلند

@sapient_human

Читать полностью…

انسان خردمند

▫️فلسفه ما را به متعجب و متحیر شدن از چیزهای دم‌ دست می‌کشاند،
برای پیدا کردن رمز و راز در سرزمین نزدیک خودمان.
قلمرویی که ما به‌طور معمول در راه رسیدن به اهداف دورتر با عجله از آن گذشتیم.

♦️ریموند تالیس (فیلسوف و پزشک بریتانیایی)

@sapient_human

Читать полностью…

انسان خردمند

🔘شارش ژنی و رانش ژنی

▪️ما انتخاب طبیعی را به عنوان علت تغییر موجودات در جریان حيات در نظر گرفتیم. قطعاً امروز انتخاب طبیعی به عنوان پیش‌برنده‌ی اصلی فرایند تکامل (تطور) موجودات نگریسته می‌شود. بااین‌وجود، عوامل دیگری نیز می‌تواند در یک جمعیت تغییر ایجاد کنند. برای نمونه، وقتی دسته‌ای از حیوانات از زیرجمعیت الف به زیرجمعیت ب وارد می‌شوند، از قضا ممکن است آرایش ژنی‌شان متفاوت از جمعیت ب باشد. در این شرایط، اگر در این محیط جدید این آرایش متفاوت به آن‌ها مزیتی برای بقاء ببخشد، آنگاه آرایش ژنی جمعیت ب (و بنابراین خود جمعیت) می‌تواند نسبتاً به سرعت تغییر کند. این فرایند شارش ژنی نامیده می‌شود زیرا ژن‌های جدید به محیط جدید «سرازیر» شده‌اند.

یک نیروی دیگر که می‌تواند در جمعیت تغییر ایجاد کند، رانش ژنی نام دارد که اشاره دارد به تغییراتی که بطور تصادفی در یک جمعيت رخ می‌دهد، و فرایند انتخاب، نه به نفع آن‌ها و نه علیه آن‌ها عمل نکرده است. رانش ژنی در همه‌ی جمعیت‌ها اتفاق می‌افتد، اما به نظر می‌رسد تنها در جمعیت‌های بسیار کوچک یک عامل مهم محسوب شود زیرا در جمعیت‌های کوچک است که هر آمیزش اتفاقی تأثیر بزرگی خواهد داشت. با این وجود، گاهی رانش ژنی به دلیل فرایندی به نام اثر بنیان‌گذار باعث تغییر معنادار در جمعیت می‌شود. منظور زمانی است که تعداد اندکی از اعضای یک جمعیت، از جمعیت اصلی جدا شده و یک زیرجمعیت جدید بنیان‌گذاری می‌شود، (مثلاً وقتی که تنها چند تن از اعضای یک جمعیت، به یک جزیره‌ی جدید راه پیدا کند) در این شرایط، احتمال زیادی دارد که آن‌ها تنها درصد اندکی از تنوع ژنی جمعیت اولیه را به همراه داشته باشند؛ در این شرایطی فرایند رانش ژنی به واسطه‌ی اثر بنیان‌گذار، اهمیت ابتدایی بالایی پیدا می‌کند. همه‌ی این سندها به آن معناست که تحت برخی شرایط، فرایندهایی غیر از انتخاب طبیعی نیز می‌تواند منجر به تغییرات تکاملی معنادار شود، اما در اکثر شرایط عامل پیش‌برنده‌ی اصلی در فرایند تطور جانداران، همان انتخاب طبیعی است.

📓روان‌شناسی تکاملی
♦️لانس ورکمن، ویل رید

@Sapient_human

Читать полностью…

انسان خردمند

▪️منظور من از «تمدن»، تمام آن جنبه‌های زندگی بشر است که او را از شأن حیوانی خود بالاتر می‌آورد و موجب تفاوت زندگی انسان با زندگی جانوران می‌شود (من بین «فرهنگ» و «تمدن» تفاوتی نمی‌گذارم).

آن‌گونه که می‌دانیم، تمدن دارای دو جنبه است:
جنبۀ اول تمدن شامل تمام دانش‌ها و ظرفیتی است که انسان‌ها به کار می‌گیرند تا نیروهای طبیعت را به کنترل خود درآورند و ثروت‌های طبیعی را برای رفع نیازهای خود استخراج کنند.
جنبۀ دوم تمدن، تمام مقرراتی است که برای تنظیم روابط انسان‌ها با یکدیگر و مخصوصاً توزیع ثروت موجود، لازم است.

به سه دلیل، این دو روند تمدن را نباید مستقل از هم تصور کنیم:
اول، به این دلیل‌که روابط متقابل انسان‌ها با یکدیگر عمیقاً تحت تأثیر میزان رفع نیازهای غریزی آن‌هاست که رفع این نیازها به وسیلۀ ثروت موجود و در دسترس ممکن می‌شود.
دوم، به این دلیل که یک انسان می‌تواند برای انسان دیگر عملکرد نوعی ثروت داشته باشد، مثلاً یک فرد از توانایی فرد دیگری برای کار استفاده کند یا او را به عنوان ابژۀ جنسی انتخاب می‌کند.
علاوه بر این‌ها، دلیل سوم این است که علی‌رغم این‌که تمدن در راستای منافع عمومی انسان محسوب می‌شود، هر فرد انسانی تقریباً یک دشمن برای تمدن است. این نکته قابل توجه است که انسان‌ها مدت کوتاهی را می‌توانند به تنهایی، زندگی خود را ادامه دهند، پس باید بار مسئولیتی را که بر دوش آن‌هاست احساس کنند تا زندگی جمعی ممکن شود. آن مسئولیت، قربانی کردن چیزهایی است که تمدن از آن‌ها انتظار دارد.

📓آیندۀ یک پندار
♦️زیگموند فروید

@sapient_human

Читать полностью…

انسان خردمند

▪️به تعبير فلین، ما امروزه جهان را از پشت «عینک‌های علمی» نظاره می‌کنیم. منظور او این است که ما دیگر فقط بر تجربه‌های مستقیم خودمان تکیه نمی‌کنیم، بلکه با استفاده از طبقه‌بندی و قطعه‌بندی اطلاعات، به واقعیت معنا می‌دهیم و برای درک چگونگی ارتباط قطعه‌های اطلاعات با یکدیگر از لایه‌های مفاهیم انتزاعی استفاده می‌کنیم. ما در جهانی از اطلاعات طبقه‌بندی و قطعه‌بندی‌شده رشد کرده‌ایم که برای اهالی روستاهای دورافتاده کاملاً غريبه است. ما گروهی از حیوانات را به‌عنوان پستانداران دسته‌بندی می‌کنیم و در داخل آن دسته نیز براساس تشابه‌های فیزیولوژی و دی‌ان‌ای، روابط جزئی‌تری ایجاد می‌کنیم.

پس از گذشت چند نسل، طیف گسترده‌ای از افراد، کلمه‌هایی را که در گذشته بیانگر مفاهیم مربوط به حوزه‌ی تخصصی دانشمندان بوده‌اند درک می‌کنند. کلمه‌ی «درصد» تقریباً در هیچ‌یک از کتاب‌های مربوط به سال ۱۹۰۰ به چشم نمی‌خورد، اما در سال ۲۰۰۰ این کلمه تقریباً در هر پنج‌هزار لغت یک بار ظاهر می‌شود (این فصل از کتاب را که می‌خوانید بیش از شش‌هزار کلمه دارد). برنامه‌نویسان رایانه از سطح‌ها یا لایه‌های انتزاع استفاده می‌کنند (آن‌ها در آزمون رِیون عملکرد بسیار خوبی دارند). در نوار پیشرفتی که پرشدن آن روی صفحه‌ی رایانه‌ی شما به معنای بارگذاری اطلاعات است مجموعه‌ای از انتزاع‌ها وجود دارند، از بنیادین (زبان برنامه‌نویسی خلق‌کننده‌ی آن نشان‌دهنده‌ی کدهای دودویی یا همان صفرها و یک‌هایی که رایانه از آن‌ها استفاده می‌کند است) تا روان‌شناسی: این نوار تجسمی تصویری از زمان است که با برآورد پیشرفت تعداد بسیاری از فعالیت‌های پنهان، آرامش خاطر را فراهم می‌کند.

شاید وکیلان به این مسئله فکر کنند که چگونه می‌توان نتایج پرونده‌ی فردی در دادگاه اوکلاهاما را به پرونده‌ی متفاوت شرکتی در کالیفرنیا ارتباط داد. آنان در مراحل آماده‌شدن برای دفاع ممکن است دعواهای فرضی متفاوتی را در نظر بگیرند و خود را در جایگاه وکیل طرف مقابل قرار دهند تا نحوه‌ی استدلال‌کردن او را پیش‌بینی کنند. طرح‌های مفهومی انعطاف‌پذیر هستند و می‌توانند اطلاعات و ایده‌ها را برای محدوده‌ی متنوعی از کاربردها سازماندهی کنند و همچنین دانش را در میان حوزه‌های مختلف منتقل کنند. دنیای مدرن به انتقال دانش، یعنی توانایی به کارگیری دانش در وضعیت‌های جدید و حوزه‌های متفاوت، نیاز دارد. بنیادی‌ترین فرایندهای فکری ما به گونه‌ای تغییر کرده‌اند که بتوانند خود را با پیچیدگی‌های روزافزون تطبیق دهند و بیش از آنکه به الگوهای آشنا متکی باشند، الگوهای جدید را استخراج کنند. طبقه‌بندی و قطعه‌بندی مفهومی به منزله‌ی داربستی برای اتصال و در دسترس‌گذاشتن و انعطاف‌پذیرکردن دانش است.

📓 گستره: عمق یا وسعت؟
♦️ دیوید اپستین

@sapient_human

Читать полностью…

انسان خردمند

☑️ فلسفه کیهان‌شناسی رشته‌ای وسیع و گسترده است و بنیان‌های کیهان و هستی را از جنبه فلسفی مورد بررسی قرار می‌دهد.

▫️این رشته به همه هستی و گیتی از منظری فلسفی می‌نگرد. از نظریه‌های فیزیک، ترمودینامیک، مکانیک آماری، مکانیک کوانتوم، نظریه میدانی کوانتوم، فلسفه فیزیک، فلسفه علم، متافیزیک، فلسفه ریاضیات و معرفت‌شناسی بهره می‌گیرد.

▪️ماهیت فضا، ماهیت زمان، فضا زمان، مسأله اندازه‌گیری مکانیک کوانتوم، انرژی سیاه، چگونگی پیدایش هستی و سرنوشت آن از جمله مباحثی است که در این رشته مورد بررسی قرار می‌گیرد.

@sapient_human

Читать полностью…

انسان خردمند

▪️ذهن داستانسرا و زمان‌سرا (زمان ساز) است. مغز ماشین سازنده داستان(زمان) است.
کارکرد ذهن بدین‌گونه است که همواره سعی می‌کند توجیهات ساده‌تر را برگزیند تا توجیهات پیچیده‌تر و لذا این توانایی را دارد که با مرتب کردن چندین مهره علت و معلولی به داستان خویش، مهر تایید بزند.
در توجیه پدیده‌ای مانند روح توجیه می‌آورند که فلان شخص، خواب متوفی را دیده است و متوفی به او اطلاعاتی در مورد چیزی یا کسی داده است و با پیگیری موضوع در دنیای واقعی، متوجه صحت مطالب متوفی می‌شوند و بلافاصله ذهن، ساده‌ترین داستان را برمی‌گزیند و آن همان پدیده روح است... که چیزی سیال مانند از شخص در هنگام مرگ جدا می‌شود و به زندگی ادامه می‌دهد...
البته که اینها داستان‌سرایی‌های ذهن است اما همین‌ها منجر به شکل‌گیری ذهن‌های قدرتمندتر می‌شود که مسیر زندگی آنان به همان شکل که باور داشتند، سوق می‌دهد...

داستان انسان نیز به همین‌گونه است....
مغز ماشین داستان‌ساز و زمان‌ساز است... برای هر چیزی داستانی می‌بافد(زنجیره‌های علت و معلولی) و همه اینها در جهت معنا دادن به زندگی و دوری از حقیقت (فارغ از معنا و بی‌معنا) است.

م.م

@sapient_human

Читать полностью…

انسان خردمند

▪️بسیاری از آتنی‌ها سقراط را نادان دانسته و از او دوری جسته‌اند او را در اعتقاداتش متزلزل نکرده است. داوید میخواسته سقراط را در حال نوشیدن زهر به تصویر کشد ولی آندره شُنیه‌ی شاعر به او گفته این اثر تنش دراماتیکی بیشتری خواهد داشت اگر سقراط را در حال به پایان بردن مطلبی فلسفی نشان دهد در حالی‌که در همان لحظه دستش را با آرامش خیال به طرف شوکرانی دراز می‌کند که به زندگی‌اش خاتمه می‌دهد که چنین تصویری، هم اطاعت سقراط از قوانین آتن و هم پایبندی او را به رسالتش نشان می‌دهد. ما شاهد آخرین لحظات آموزنده‌ی زندگی موجودی متعالی هستیم.

♦️آلن دوباتن

@sapient_human

Читать полностью…

انسان خردمند

- آنچه در طول تاريخ سبب ممنوع شدن برخی علوم و اعمال خشونت‌های كلامی و فيزيكی و مباح دانستن خون انديشمندان شد، مطلق‌گرایی بوده است نه نسبی‌گرایی. انديشمندانی كه در دوره‌های بعدی تاريخ روشن شد كه سخن آنها چندان هم ناحق و كفر نبوده و از بسياری از ايشان به عنوان شهيدان راه حقيقت تمجيد شد.
- به آتش كشيدن بسياری از كتاب‌ها و كتابخانه‌ها، به نتيجه نرسيدن بسياری از گفت‌وگو‌های سازش، نقض بسياری از عهد نامه‌هایی كه منشا صلح بودند، جلوگيری از بسياری از هنر‌ها، ممنوع كردن بسياری از جشن‌ها، حقيرپنداری اقوام خاص، برده گرفتن انسان‌ها، محروم كردن زنان از تحصيل، قبيح دانستن استفاده از برخی ابزارها و تكنولوژی‌ها در آغاز اختراع آنها و... همه و همه بيشتر از اينكه معلول نسبی‌گرایی باشد معلول مطلق‌گرایی بوده است.
به راستی اگر تاريخ برمبنای ترجيح نسبی‌گرایی بر مطلق‌گرایی جلو می‌آمد، رنج و درد بيشتری از آنچه به آنها اشاره كرديم بر انسان وارد می‌شد؟

✍عباسعلی منصوری

@sapient_human

Читать полностью…

انسان خردمند

▪️با همه تفاسیر، دموکراسی حکومتی ایده‌آل نیست و به قول چرچیل دموکراسی بدترین حکومت است اما بهترین نوع حکومتی است که در دسترس داریم.
در واقع آن را باید بدین دلیل پذیرا باشیم که نعم البدل ندارد. بنظر بسیاری از اندیشمندان هیچ راه و رسم دموکراتیک وجود ندارد که حکومت را کاملاً در برابر خودکامگی و استبداد صاحب اختیاران تضمین کند. دیکتاتوری نوعی فساد و یا بیماری است که ظهور آن همیشه ممکن است و همه نظام‌های سیاسی را متساوی، اما به اشکال گوناگون، تهدید می‌کند. عقیده رایج این است که دموکراسی لااقل این امتیاز را دارد که استبداد را به خود راه نمی‌دهد.

♦️ساموئل هانتیگنتون

@sapient_human

Читать полностью…

انسان خردمند

🔘 چرا عقاید بد، جان سخت‌اند؟
"ریشه های علمی تعصب در باورها"
(بخش نخست)

▪️از آنجا كه باورهای ما برای افزایش توانایی در مبارزه برای بقاء در نظر گرفته شده است، بنابراین آن‌ها به جهت مسائل زیست‌شناختی به نحوی طراحی شده‌اند كه در برابر تغییرات به شدت مقاوت كنند. برای تغییر دادن باورها انسان‌های شک‌اندیش باید در کنار مورد بحث قرار دادن داده‌ها و اطلاعات موجود در مغز، موضوعات مبتنی بر بقاء در مغز را مورد ملاحظه قرار دهند.

از آنجا که یکی از اصل‌های اساسی چه در طرز تفكر شک‌اندیشانه و چه در تحقیقات علمی بر این مبنا قرار گرفته است كه باورها می‌توانند غلط باشند، اغلب برای اهل علم و اهل شک گیج‌كننده و آزارنده است كه باورهای بسیاری از مردم در برابر شواهدی حاكی از عدم صحت آنها همچنان بدون تغییر باقی می‌مانند. ما تعجب می‌كنیم از اینكه مردم چگونه قادر هستند به باورهایی كه با حقایق موجود در تناقض قرار گرفته‌اند همچنان وفادار بمانند.
این تحیر و شگفتی در اندیشمندان شكاک ممكن است به ایجاد تمایلی ناگوار برای تحقیر و کوچک جلوه‌دادن افرادی بینجامد كه عقایدشان در واكنش به شواهد و مدارک موجود همچنان بدون تغییر می‌مانند. چنین افرادی شاید به عنوان اشخاصی فرومایه، نادان و یا مجنون نگریسته شوند. این شیوه‌ی برخورد حاصل ناكامی اهل شک در پی بردن به منظور زیست‌شناختی باورها و ناتوانی در دریافت ضرورت عصب‌شناختی آنها و آن هم در هنگامی است كه این باورها با سماجت و سرسختی تمام در برابر تغییرات مقاومت كرده و ثابت می‌مانند.
حقیقت این است كه با وجود تفكر همه‌جانبه و باریك‌بینانه‌ی اهل شک بسیاری از آنها درک روشن و منطقی در مورد اینكه باورها اصلاً چه هستند ندارند و نمی‌دانند چرا عقاید و باورهای اشتباه به سادگی از بین نمی‌روند. درک و دریافت اهداف زیست‌شناختی باورها می‌تواند به اهل شك كمك كند تا در چالش عقاید غیرمعقول و همچنین انتقال نتایج علمی بسیار مفیدتر و مؤثرتر باشند.
ادامه دارد...

@sapient_human

Читать полностью…

انسان خردمند

🔘مدرسه و بدیل‌های آن: مدرسه از نگاه ایوان ایلیچ

▪️هنگامی که از آموزش رسمی سخن به میان می‌آید، اولین موسسه‌ای که به یاد می‌آوریم مدرسه است. مدرسه به شکل امروزی و عمومی آن برای اولین بار در فرانسه پس از انقلاب شکل گرفت و بر اساس آن دولت موظف گردید تا آموزش عمومی و ابتدایی را برای همه سازمان دهد...

https://telegra.ph/مدرسه-از-نگاه-ایوان-ایلیچ-مدرسه-و-بدیل‌های-آن-02-10

@sapient_human

Читать полностью…

انسان خردمند

♦️ایوان ایلیچ (Ivan Illich ۱۹۲۶–۲۰۰۲)

▫️او نویسنده، فیلسوف و کشیش کلیسای کاتولیک اهل اتریش بود. و یکی از منتقدان بارز فرهنگ غربی و نهادهای مدرن نظیر آموزش و پرورش، پزشکی، کار، مصرف انرژی، حمل‌ونقل و توسعهٔ اقتصادی بود.

@sapient_human

Читать полностью…

انسان خردمند

🔘 نظریۀ جدید در خصوص چگونگی شکل‌گیری آگاهی در مغز

▪️مسئله‌ای که برای قرن‌ها فلاسفه و برای دهه‌ها دانشمندان را به خود مشغول کرده این است: آگاهی چطور پدید آمده است؟
دست کم آنچه در درونمان می‌دانیم این است که آگاهی وجود دارد، اما مسئله این است که چطور از مجموعه‌ی فعل و انفعالات شیمیایی و جریان الکتریکی در مغز ما پدیدار می‌گردد؟

@sapient_human

https://telegra.ph/نظریۀ-جدید-در-خصوص-چگونگی-شکل-گیری-آگاهی-در-مغز-02-06

Читать полностью…

انسان خردمند

📓فلسفه دین
♦️جان هیک

▫️فلسفه دین امروزه یکی از فعال‌ترین حوزه‌های پژوهش فلسفی است. فلسفه دین مفاهیم و نظام‌های اعتقادی دینی و نیز پدیدارهای اصلی تجربه دینی و آیین‌های عبادی و اندیشه‌ای را که این نظام‌های عقیدتی بر آن مبتنی هستند را مورد مطالعه قرار می‌دهد.
فلسفه دین می‌کوشد به تحلیل مفاهیمی همانند خدا، تکلیف اخلاقی، رستگاری، عبادت، خلقت، حیات ابدی و نظایر آن‌ها بپردازد.
نویسنده در این کتاب ابتدا بحث خود را درباره مفهوم خدا بر دیدگاه مسیحی یهودی متمرکز کرده است و پرسش اصلی در این فصل این بوده که آیا روش‌های فلسفی این دوران قابلیت اطلاق بر سایر سنن دینی کاملاً متفاوت را دارند یا خیر.
در فصل دوم با عنوان «دلایل اعتقاد به وجود خدا» مهم‌ترین براهین فلسفی که برای توجیه اعتقاد به واقعیت داشتن خداوند ارائه شده، بررسی گردیده است.
اما در فصل سوم نویسنده دلایل عدم اعتقاد به وجود خدا را که آتئیست‌ها ارائه کرده‌اند، بررسی کرده است.
در فصل‌های بعدی کتاب موضوعاتی همچون شر، وحی و ایمان، اعتقاد عقلی، زبان دین، تحقیق‌پذیری دین، ادعاهای ادیان مختلف درباب نیل به حقیقت و تقدیر بشری مورد بررسی قرار گرفته است...

@sapient_human

Читать полностью…

انسان خردمند

🔘 آیا واقعا می‌توان تفاوت‌های زیست‌شناختی را با مفهوم عدالت اجتماعی آشتی داد؟

▪️بی تردید. جان رالز، در نظریه‌ی معروف خود در باب عدالت، از ما می‌خواهد مجموعه‌ای از موجودات خودخواه را در نظر آوریم که می‌خواهند بر سر یک قرارداد اجتماعی با هم مذاکره کنند. این موجودات اما، از یک چیز خبر ندارند: از اینکه در بدو تولد، چه استعداد یا جایگاهی به ارث خواهند برد به زبان تمثيل - اشباحی که خبر ندارند ماشین‌هایی که اشغال خواهند کرد، چگونه‌اند. او معتقد است که جامعه‌ی عادلانه جامعه‌ای است که این ارواح بی‌پیکر بپذیرند در آن به دنیا بیایند، علیرغم آنکه می‌دانند ممکن است ژنهایی نامرغوب و جایگاهی فرو دست نصیبشان شود.
اگر موافقید که این تلقى معقولی از عدالت است، و اینکه این موجودات خواهان امنيت اجتماعی بالا و مالیات باز توزیع‌کننده هستند (چیزی که کمی از انگیزه‌ی آدمها می‌کاهد اما همگان را در وضعیت بهتری قرار میدهد)، پس شما می‌توانید از سیاست‌های عدالت طلبانه‌ی اجتماعی معاصر حمایت کنید حتی اگر معتقد باشید که تفاوت در جایگاه اجتماعی ۱۰۰ درصد ژنتیکی تعیین می‌شود. سیاست‌ها، به معنی دقیق کلمه، تابعی است از عدالت، و نه پیام یکسانی و افتراق‌ناپذیری افراد در حقیقت، وجود همین تفاوت‌های ذاتی در توانمندی هاست که سبب شده تا برداشتی که رالز از عدالت اجتماعی به دست می‌دهد دقتی ویژه و اهمیتی جاودانه بیابد. اگر ما لوح‌هایی سپید بودیم و اگر یک جامعه تبعیض را برای همیشه ریشه کن می‌کرد، میشد گفت که فقير لايق جایگاهی است که دارد چرا که حتماً خود او تصمیم گرفته کمتر تلاش کند. اما اگر استعداد آدم‌ها با یکدیگر متفاوت باشد، این احتمال وجود دارد که برخی از شهروندان یک جامعه‌ی تهی از تبعیض که با تمام وجود زحمت کشیده‌اند، باز هم خود را در فقر بیابند. این آن بی‌عدالتی است که، به زعم یک رالزی، باید اصلاح شود، و از قلم می‌افتد اگر که قادر نباشیم تفاوت در توانایی آدم‌ها را تشخیص دهیم.

📓لوح سپید
♦️استیون پینکر

@sapient_human

Читать полностью…

انسان خردمند

🔘به طور غیرمنتظره‌ای جهان با گسترش خود روز به روز داغ‌تر و داغ‌تر می‌شود

▪️برای تقریباً یک قرن است که ستاره‌شناسان فهمیده‌اند که جهان در حال انبساط است. در دهه 1990، آنها فهمیدند که از 4 میلیارد سال پیش، سرعت گسترش کیهان در حال افزایش است.
دانشمندان و نظریه‌پردازان در مدل‌های خود معتقد بوده‌اند هرچه گسترش این کیهان پیشرفت می‌کند و خوشه‌ها و رشته‌های کهکشان‌ها از یکدیگر فاصله می‌گیرند، میانگین دمای کیهان نیز به تدریج کاهش می‌یابد.
اما طبق تحقیقات جدید توسط مرکز کیهان‌شناسی و اخترفیزیک ذرات (CCAPP) در دانشگاه ایالتی اوهایو، به نظر می‌رسد که جهان با گذشت زمان داغ‌تر می‌شود.

این تیم پس از بررسی تاریخچه حرارتی جهان طی 10 میلیارد سال گذشته به این نتیجه رسیدند که میانگین دمای گاز کیهانی بیش از 10 برابر افزایش یافته و امروز به حدود 2.2 میلیون K (چهار میلیون فارنهایت) رسیده است.

مطالعه‌ای که یافته‌های آنها را توصیف می‌کند: «تاریخچه حرارتی کیهانی اثبات شده توسط توموگرافی اثر سونیایف-زلدوویچ» اخیراً در  مجله Astrophysical Journal منتشر شده است.
این مطالعه توسط یی-كوان چیانگ، یك محقق در مرکز کیهان‌شناسی و اخترفیزیک ذرات (CCAP)، انجام شد و شامل اعضای مؤسسه فیزیك و ریاضیات کاولی (Kavli IPMU)،  دانشگاه جان هاپكینز و اخترفیزیک مؤسسه ماكس پلانک است.
این تیم به منظور مطالعه خود، داده‌های حرارتی مربوط به ساختار بزرگ مقیاس (LSS) کیهان را بررسی کردند. این بررسی‌ها به الگوهای کهکشان و ماده در بزرگ‌ترین مقیاس کیهانی اشاره دارد، که نتیجه فروپاشی گرانشی ماده تاریک و گاز است.
همانطور که دکتر چیانگ توضیح داد:

"اندازه‌گیری جدید ما تأیید مستقیم کار اصلی جیم پیبلز برنده جایزه نوبل فیزیک 2019 است که نظریه نحوه شکل‌گیری ساختار در مقیاس بزرگ را در کیهان ارائه داد. همزمان با تکامل کیهان، گرانش ماده تاریک را کشیده و گاز موجود در فضا با هم به کهکشان‌ها و خوشه‌های کهکشانی تبدیل می‌شود. این کشش به قدری شدید است که گازهای بیشتری شوک‌زده و داغ می‌شوند...

✍ آرین رسولی

ادامه مقاله:
http://52hertzz.com/universehotter/

@sapient_human

Читать полностью…

انسان خردمند

🔘 اهمیت شناخت خود واقعی

▪️هرکدام از ما اگر به خود واقعی همواره تاکید کنیم می‌فهمیم که این من مصطفی نقاط ضعفش کجا است، نقاط قوتش کجا است، حد دانایی و توانایی‌اش چقدر است اما وقتی که به سراغ من سوم و چهار و پنج رفتم دیگر با خود من، سر و کار ندارم و در این شرایط من هیچ‌گاه نمی‌توانم یک تصور واقعی از خود به دست بیاورم و انتظارات متناسب با توانایی‌های واقعی خود از خود داشته باشم.
مثال دیگری که من می‌توانم بزنم در خصوص خرید یک یخچال است. اگر هنگام خرید و استفاده از یخچال، ساختاری که از یخچال در ذهن من است به ساختار واقعی آن نزدیک باشد و دوم آن‌که علاوه بر شناخت ساختار، قوانین حاکم بر یخچال را بشناسم و سوم نیز بدانم که یخچال در مجموعه اسباب و اثاثیه خانه چه نقشی دارد در آن صورت از یخچالم تا آنجا که دوام داشته باشد استفاده می‌کنم و با مشکلی نیز مواجه خواهم نشد. اما اگر در یکی از این سه دانش نقصی داشته باشم یخچالم را از بین خواهم برد در حالی که هیچ نیت شری نسبت به یخچالم نداشته‌ام و من اتفاقا می‌خواسته‌ام این یخچال بماند.
حال ما نیز مانند همین یخچال هستیم. من باید دو چیز را درباره خودم بدانم یکی این‌که ببینم من واقعی چه هستم، این‌که شما نسبت به من چه حسی دارید را باید رها کنم چون این من واقعیت دارد نه آن، آن‌ها تصورات هستند. ما باید خود را اصلاح کنیم، تصورات به خودی خود اصلاح خواهندشد. چرا باید خود را اصلاح کنم چون که این تصورات دیگران رنگی از واقعیت من هستند و بنابراین اگر می‌خواهم اصلاحی کنم باید این اصلاح در درون خودم صورت بگیرد به جای آن‌که رنگ و تصویر خود را اصلاح کنم.

به عبارت دیگر قوانین؛ حاکم بر واقعیت‌ها هستند نه بر تصوراتی که ما از واقعیت داریم. قوانین شیمی، قوانین زیست شناختی و روانشناختی و الی آخر حاکم بر واقعیت‌های انسانی اند نه تصورات.
حال اگر شناختم از خودم ناقص باشد یعنی به جای آن‌که نگاه من به خودم باشد به تصویری که شما از من دارید و تصویری که من از تصویرشما از خود، دارم؛ باشد شما می‌گویید تو دونده موفقی هستی و من هم می‌گویم هرکه می‌خواهد بیاید با من مسابقه دهد چون شماها گمان می‌کردید که من دونده خوبی هستم اما در نهایت اتفاقی که می‌افتد این است که من در مسابقه پیروز نخواهم شد چون مصطفی واقعی که دونده خوبی نیست.
بنابراین من باید اولا توانایی‌ها و ضعف‌های خودم را و ثانیا قوانین حاکم بر ذهن خودم را و قوانین حاکم بر جسم و ذهن و روان خودم را هم بدانم و ثانیا بدانم که شان من در عالم هستی چه هست. به عنوان مثال بدانم که هستی مهمانخانه‌ای نیست که برای من آماده کرده باشند یا هتلی نیست که فقط برای من آماده شده باشد.
اگر چنین توقعاتی نداشته باشیم اساسا نگاه ما به زندگی نگاه واقع‌بینانه‌تری خواهدبود. حال اگر ما این سه شناخت را نداشته باشیم و با تصوراتی که دیگران از ما دارند یا با تصوری که دیگران از تصور ما دارند زندگی می‌کنیم، دائما شکست خواهیم خورد زیرا اساسا هرگاه واقعیتی را نشناسیم یک‌جا در باب آن واقعیت، سرمان به سنگ خواهدخورد.

به عنوان مثال ضریب هوشی من 70 است اما توقع دارم که رتبه من تک رقمی شود و وقتی این اتفاق نیافتاد من ناکام می‌شوم و وقتی ناکام می‌شوم دو اتفاق ممکن است رخ دهد: نگاه اول این است که من بگویم عجب پس من، با من توهمی خودم مواجه شده‌بودم. اما اکثر ما با وجود این فکر این تصور را رها نمی‌کنیم و نگاه دوم را انتخاب می‌کنیم یعنی تصور را ادامه می‌دهم و این ادامه تصور اولین مشکلی که ایجاد می‌کند پارانویا است. یعنی من فکر می‌کنم در کنکور پارتی‌بازی شده‌است یا با من به خاطر پدرم اینگونه رفتار کرده‌اند و این می‌شود هرمنوتیک سوءظن، یعنی تفسیر ناصواب بر اساس بدگمانی. وی ادامه داد: دیگر این‌که بدبینی مفرط پیدا می‌کنم نسبت به تمام کسانی که در زندگی من تاثیر داشته اند و می‌گویم پدر و مادر و معلم من، وظیفه خود را به خوبی انجام نداده‌اند و نمی‌گویم که ذهنیت من از خودم غلط بوده است که چنین اتفاقی برای من رخ داده است. سوم نسبت به شما پرخاشگر می‌شوم چون فکر می‌کنم شما حق من را خورده‌اید و در نهایت فکر می‌کنم اساسا جهان بر اساس عدالت بنا نهاده نشده است چون من با آی‌کیو 140 باید رتبه اول می‌شدم و نمی‌گویم که آی‌کیو من 70 است بعد کم‌کم فکر می‌کنم که اصلا در جهان تلاش به نتیجه نمی‌رسد و یک نیهیلیزم نسبت به جهان پیدا می‌کنم و فکر می‌کنم جهان پوچ اندر پوچ است و این‌ها است که باعث می‌شود من به شما ضرر و زیان برسانم.

✍ مصطفی ملکیان

@sapient_human

Читать полностью…

انسان خردمند

▫️این اولین کتاب به زبان انگلیسی است که به‌طور کامل به فلسفه‌ی علوم اجتماعی در سنت قاره‌ای اختصاص داده شده است. کتاب حاضر به دنبال نشان دادن ماهیت منحصربه‌فرد رویکرد قاره‌ای به فلسفه‌ی علوم اجتماعی است و سنت قاره‌ای را در تقابل با سنت انگلیسی ـ امریکایی قرار می‌دهد. این کتاب به سنت‌های هرمنوتیک، تبارشناسی و نظریه‌ی انتقادی اختصاص دارد و متون و آراء نظریه‌پردازان کلیدی این حوزه ازجمله گادامر، ریکور، دریدا، نیچه، فوکو، مکتب فرانکفورت اولیه و هابرماس را بررسی می‌کند. رویکرد بدیع نویسنده با دنبال کردن ریشه‌های فکری آراء متفکران برجسته‌ی قرن بیستم تا یونان و روم باستان، مسیحیت قرون وسطی،‌ روشنگری و رمانتیسم، عمق تاریخی آن‌ها را نشان می‌دهد. نویسنده در طول این اثر بر اهمیت فهم تاریخی انگشت می‌گذارد تا به این وسیله خصلت متمایز و اومانیستی فلسفه‌ی علوم اجتماعی قاره‌ای را نشان دهد.

📓«فلسفه علوم اجتماعی قاره‌ای»
هرمنوتیک، تبارشناسی و نظریه انتقادی
♦️ایون شرت

@sapient_human

Читать полностью…
Subscribe to a channel