🔵 کانال رسمی دکتر سعید آجورلو 🔵 سرپرست افکارسنجی ملت مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی 🇮🇷نامزد راه یافته به دور دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی از تهران @saeidajorloo_ir
چرا به همایش وفاق رفتم؟
🔸واقعیت این است که من به این قصد به پنل "سیاست داخلی و وفاق" آمده بودم که در میانه دو گرایش چپ جنبشی و راست جنبشی تعریف "کارآمدی محور" از وفاق ارائه دهم و بگویم که انتخابات تیر ماه 1403 تمام شده است و ادامه این انتخابات به صلاح دولت و ملت نیست که گمان می کنم به واسطه گفت و گوی انتقادی که در پنل با اصلاح طلبان شکل گرفت تا حدودی این تعریف از وفاق شنیده شد. البته بهتر این بود که نماینده ای از راست توده گرا هم در جلسه حاضر می شد تا این سه گانه به خوبی نمایان شود. گرچه فریادهای آقای کوچک زاده در مجلس به فاصله چند روز از این پنل و استقبال طیف های رادیکال اصلاح طلب و اصول گرا از این دوقطبی خود استعاره ای از این سه گانه وفاق بود؛ گروهی که وفاق را زمینه گذار یا اصلاح طلبی دوم خردادی می بینند، گروهی دیگر که وفاق را نفاق می پندارند و گروهی که وفاق بر سر کارآمدی را ممکن می دانند.
🔹الان که به عقب برمی گردم احساس می کنم که شروع سخن ام در این پنل درست بود. من با یک پرسش آغاز کردم که چرا به عنوان یک اصول گرا به این پنل آمدم. از قضا دکتر پزشکیان هم این بخش را می شنید. آنجا به صراحت گفتم که نمی خواهیم دولت چهاردهم تبدیل به دولت اول خاتمی ، دولت دوم روحانی و دولت نیمه تمام بنی صدر شود. و به همین دلیل باید وفاق را در کارآمدی و حل مسائل اقتصادی مردم سامان داد چرا که هم اجماع دولت و بخش میانه نیروهای سیاسی و حاکمیت را با خود دارد و هم امتداد اجتماعی دارد و مساله وفاق با مردم را هم حل می کند.
🔸تاکید کردم که تجربه و تاریخ سیاست داخلی پشتوانه چنین تعریفی از وفاق است. در این میان چند رقیب جدی مقابل این تعریف از تفاهم گرایی وجود دارد که عبارتند از راست توده گرا، چپ جنبشی و ساختارگرا و البته ناکارآمدی دولت. و جالب اینکه بخش اصلاح طلب مخالف این تعریف در پنل حاضر بود و به صراحت این تعریف را ناکافی و حداقلی می دانست. این تعریف از سوی آقایان قوچانی و نورانی نژاد، تقلیل گرایانه توصیف شد و همین اختلاف نظر موجب بحث و تا حدی هم جدل شد. آن هم در غیاب نماینده راست توده گرا. خیلی شفاف بیان کردم که اگر محور تفاهم به جای کارآمدی بر ادبیات گذار و نقد امت گرایی و اصلاحات ساختاری قرار بگیرد، هیچ وفاقی صورت نمی گیرد و طیف اصول گرای میانه یا نهادی در مقابل این پروژه ها قرار می گیرد و من هیچ توافقی با این تعریف ندارم. در این میان آقای محمد رضا جلایی پور به عنوان مدیر پنل سعی داشت جانب میانه را نگاه دارد که امتداد نگرش روزنه گشایانه است. آقای پزشکیان هم بعد از صحبت هایم به بالای سن آمد و نکاتی را گفت. به خود ایشان هم گفتم که با نکاتی که گفتند، هم نظرم. ایشان انصافا تا کنون تلاش بر اجماع حاکمیتی داشته اند که حتما با توقع برخی طیف های اصلاح طلب از ایشان مغایر است. امیدوارم همین گونه ادامه دهند.
@saeidajorloo_ir
♦️روایت آقای محمد قوچانی از پنل و نقدهای که به گفته هایم داشت. از لطف ایشان در ابتدای متن هم تشکر می کنم.
@saeidajorloo_ir
🚩روایتی از حضورم در همایش وفاق
✍حسین نورانینژاد
بخش دوم
🔹حال این که جریان بازنده در انتخابات بخواهد بخشی از کمپین پیروز در انتخابات را کنار بزند و خودش را به بهانه وفاق صاحبخانه بداند، با همه غبارآلودگی سیاسی در ایران، باز هم توی ذوق میزند و نمیگنجد.
🔹اما در پنل، سعید این خط را کماکان رفت و ناگزیر به برخی پاسخها شدم. از جمله جایی که «بین راه رفتن با آرامش و آزادانه و امن زنان در خیابان با رشد و توسعه، ارتباط هست.» پاسخ بهتر را هم محمد قوچانی داد، وقتی گفت ما خودمان پدر جد این حرفها (توسعه اقتصادی بدون توجه به آزادی های سیاسی و حقوق شهروندی) بودیم ولی دورهاش گذشت.
🔹در مجموع، در جریان اصول.گرا، عنوان محافظهکاری توسعهگرا را بیشتر برازنده کسانی چون علی لاریجانی متاخر و نیروهای جوانتر نزدیک به او مثل آذری جهرمی میدانم که با عبور از نیروهای ناکارآمد قدیمی این جریان، نوعی محافظهکاری بهروز شده و دنیا دیده را نمایندگی میکنند که اگر امکان حضور در انتخابات اخیر را پیدا می کردند، نیروی اجتماعی سیاسی لازم و مفیدی در کنار سایر جریان های موجود رقم می زدند و جای نماینده این جریان در کنار پایداریچیها و از آن طرف گذارطلبان و تحریمیها در این پنل خالی بود.
📌دیگر طرفهای پنل
🔹با محمد قوچانی و عماد بهاور هیچ اختلاف نظری نداشتم. هر سه بر ضرورت ملی بودن وفاق و فراتر رفتن از سطح توافق و تقسیم پست بین دو جریان سیاسی، به رسیدن به وفاق دولت و ملت، و به ضرورت شکلگیری دولت به معنای مدرن و بدون رقبای درون حاکمیتی غیر شفاف، تاکید کردیم. با آقای قوچانی درباره بازگشت به ملت به جای امت و اصلاح قانون احزاب و قانون انتخابات جهت تقویت نقش احزاب در سیاست داخلی و ضرورت مذاکره با آمریکا برای پایان تخاصم نیز همسویی کامل داشتیم. با عماد بهاور هم همینطور؛ هرچند او پیشتر فقط از تکیه بر قانون اساسی بهعنوان بستر وفاق گفته بود که ناکافی و مبهم به نظر میرسید. اما در پنل آن را گسترش داد و انضمامیتر و ملموستر کرد و بر نکات مهمی هم انگشت نهاد، مثل موقت و تاکتیکی ندیدن وفاق برای عبور از بحرانهای موجود و سپس بازگشت به تنظیمات کارخانه به جای گسترش رویکرد وفاق.
مباحث مهمان دیگر، آقای دخانچی جذاب اما کمتر عینی و چالشبرانگیز شد.
📌اشتراک رویکردی و اختلافات مصداقی و مبناییام با سعید آجرلو
🔹نقطه اتکای بحث من و آقای آجرلو، حول کارآمدی و دستاورد بود. هر دو معتقد بودیم وفاق باید به نتیجه و دستاورد منجر شود تا بحران عدم مشارکت مردم و مشروعیت حل شود. البته طبعا او واژه مشروعیت را به کار نمی برد که مهم نیست. اما اختلاف ما در مصادیق بود. سعید دستاورد را صرفاً اقتصادی و معیشتی میدانست و وفاق در حوزههای دیگر را غیرممکن میدید. در حالی که من، قوچانی، و حتی محمدرضا جلاییپور معتقد بودیم که مسائل اقتصادی ایران بدون حل مسائل آزادیهای اجتماعی، سیاسی و عدالتخواهی قابل حل نیست. جامعه انتظار دارد وفاق دولت، همه این مطالبات را پوشش دهد.
📌حرف مهم آجرلو
🔹اما مهمترین حرفی که از او شنیدم در ابتدای صحبتش بود. جایی که واقعیت مهمی را گفت که معمولا همه ما سعی میکنیم آن را برجسته نکنیم تا دوقطبی برنده و بازنده شکل نگیرد و ایجاد حساسیت نشود. اما اصل آن به عنوان یک واقعیت سیاسی گاهی زیر سوال می رود که اگرچه در شرایط امروز سیاسی در ایران موضوعیت خود را در جبهه اصلاحطلبان از دست داده اما در تحلیل گذشته و راهبردهای آینده، خالی از لطف نیست.
🔹سعید آجرلو گفت که تلاش فعلی برای تفاهم، پاسخی به کاهش مشارکت در چند انتخابات گذشته است. جایی که من و او را همنظر میکرد بر این که «پس وفاق باید عوامل نارضایتی را در عمل بر طرف کند؛ در زندگی ملموس مردم». در واقع وفاق، یک تصمیم سیاسی و حاکمیتی برای جبران کاهش مشروعیت، کسب رضایت مردم و حل مسایل انباشته از گذشته است که پیام روشن آن از خلال اعتراضات بلند و خاموش به گوش مسئولان میرسد ولی در انتخابات محدود به شیوه رایج در نظارت استصوابی، گاهی رای اعتراضی جز با رای ندادن معلوم نمیشود.
🔹همان جا در گوشی به او گفتم، شمایی که قبول داری وفاقگرایی موجود حاصل آن عیان کردن نارضایتیهاست، دیگر اینقدر به ما بابت نیامدن در چند انتخابات گذشته ایراد نگیر. اگر آن نیامدنها نبود، آیا اصلا امیدی به تایید صلاحیت آقای پزشکیان بود یا انتخابات 1400 تکرار میشد؟ و آیا در آن صورت کسی روی خوش به وفاق نشان میداد یا همانند آنچه بر سر آشتی ملی خاتمی و اعتدال روحانی و گفتمان میانه موسوی در انتخابات 88 آمد، بر سر وفاق هم میآمد و جبهه مقابل میگفتند مگر ملت وفاق ندارد که آن را مطرح می کنید؟ خودتان از توافق با ملت جدا افتادهاید! ما که خودمان همان ملتیم. میگویید نه؟ راهپیماییهای ما را نگاه کنید.
✅ @hosseinnoorani
ادامه پنل وفاق
🔸پس از حضور در پنل وفاق و سیاست داخلی، مجله آگاهی نو موضوع را ادامه داد و روایت هایی از سوی محمد قوچانی و حسین نورانی نژاد درباره این پنل منتشر شد که به نحوی بخشی بیان و بخشی هم نقد نکاتی بود که از جانب من مطرح شده بود. من هم در همین شماره آگاهی نو روایت خودم را طرح کردم. هم نقدها را در این کانال منتشر می کنم و هم راویت خودم را.
@saeidajorloo_ir
♦️پزشکیان مسیر دولت دوم روحانی را نرفت.
@saeidajorlo_ir
♦️نگاه (۷)
🔸چند نکته درباره سخنان جدید رهبری
راهبرد رهبری منطقی ترین واکنش به خصومت ترامپ است/ دو طیف متضاد به دنبال استعفای پزشکیان هستند/ موضع دولت تا اینجا علیه دوقطبی سازی بوده
#گفت_و_گوی_سیاسی
#سعید_آجورلو
@saeidajorloo_ir
سعید آجورلو در گفت و گو با تابناک:
دولت، سخن رهبری را ادامه دهد/ ترامپ، واقعیت را نمی گوید، او زمین رفع تحریم نچیده است/ دو طیف قطبی ساز به دنبال استعفای پزشکیان هستند
🔸سعید آجورلو در تحلیل فضای پیش آمده بین ایران و آمریکا به تابناک گفت: من فکر میکنم که آنچه ترامپ درباره ی ایران گفت، همه ی واقعیتی که در ذهن سیاستگذار و سیاستمدار آمریکایی هست ، نبود. یا به تعبیری، آنچه از صحبت او منتقل شد، همه ی واقعیت نگاه آمریکا به جمهوری اسلامی و ایران نیست. یک نکته ی خیلی مهم این است که واقعیت همچنان در ایالات متحده مبتنی بر رژیم چنج یا تغییر رژیم است. یعنی در واقع هسته ی اصلی قدرت و جریان اصلی قدرت در آمریکا فکر میکنند که چگونه میتوانند نظام جمهوری اسلامی را تغییر دهند و از این هدف هم کوتاه نیامده اند . خوب با این واقعیت هم مواجه است که نمیتواند این کار را انجام دهد و لزوماً به آنچه میخواهد، نمیرسد. پس همچنان ما با یک آمریکایی مواجهیم که به دنبال تغییر نظام در ایران است و این تغییر نظام در دورههای دموکراتها بیشتر به شیوه هایی با محوریت اعتراض های اجتماعی و سیاست خیابانی و این ها دنبال می شده است .
🔹آجورلو در ادامه افزود: اما در دوره اول ریاست جمهوری ترامپ این کار با فشار حداکثری تست شد که به تغییر نظام منجر نشد و او به هدفش نرسید. الان من فکر میکنم که شکل جدیدی از فشار حداکثری مورد نظرش است، که در این شکل جدید طبیعتا معادلات منطقهای و اقتصادی نیز در کنار موضوعات اجتماعی قرار میگیرد. به بیان واضحتر، این ترامپ جدید و ترامپ دوره دوم، یک ترامپ پیچیدهتر و سختتر است. به این معنا که همانطور که ابتدا گفتم اولا واقعیت سیاست آمریکا را بیان نمیکند. کمااینکه در عمل شما میبینید که تحریمها را ادامه میدهد، از جمله تحریمهای کشتیرانی که مربوط به فروش نفت ایران به چین میشود. اما در ظاهر، بیانی دیگر از مذاکره و دستیابی به توافق را میگوید. بنابراین من فکر میکنم که حرفهایی که از ترامپ به ما منتقل شده، مساوی با سیاست دولت آمریکا در مقابل ایران نیست و یا تمام سیاست شان نیست. همچنان سیاست شان به نظر من تغییر رژیم یا همان رژیم چنج است.
🔸مدیرمسئول روزنامه صبح نو در ادامه بیان کرد: ترامپ بسیار پیچیده با ایران عمل میکند و متکی به امر روانی و شاید بشود گفت با امر تبلیغاتی و اجتماعی جلو می رود؛ برخلاف دورانی که پمپئو و بولتون موضوع را جلو میبردند و سیاست براندازانه ی آن ها کاملا عیان بود. من فکر می کنم ترامپ در این دوره یک مقدار از آن گرایشها فاصله گرفته است، البته نه به این معنا که نگاهش به ایران عوض شده است، بلکه شیوهها و تاکتیکهایش تغییر کردهاند. و این گفت و گویی که انجام داده به نظر من همه ی واقعیت نگاه آمریکا به ایران نیست.
یک قرینه ی خیلی واضح نوع نگاهشان به غزه است. یعنی شما نگاه کنید که بالاخره موضوع مقاومت از موضوع ایران که جدا شدنی نیست ، همانقدر که درباره ی غزه غیرواقعی صحبت کرده، به نظر من درباره ایران هم غیر واقعی صحبت کرده. ممکن است شما بپرسید که این کی واقعی میشود؟ به نظر من وقتی که اقدام روی زمین و اقدام عملی انجام دهد. تا زمانی که این اقدام عملی را انجام ندهد ما نمیتوانیم تأیید کنیم که با یک ترامپ متفاوت در مقابل ایران مواجهیم. اقدام عملی او تمدید فشار حداکثری و ادامه تحریم است. نکته مهم در تایید فرضی که می گویم این است که او از طرفی می گوید فقط مساله سلاح هسته ای با ایران دارد اما همزمان از خالی شدن غزه از فلسطینیان هم می گوید. هم ساده انگارانه هست و هم نیت واقعی ترامپ را نشان می دهد. وگرنه مگر ایران می تواند در مقابل چنین نقشه خبیثانه ای برای غزه ساکت باشد. پس موضوع خیلی پیچیده تر از اینها است و فقط موضوع هسته ای در میان نیست.
🔹در واقع او سیاست خود در مقابل ایران را با توجه به تغییرات زمانی، با توجه به تغییرات منطقهای و با توجه به فرصتهای جدید خود و با توجه به تهدیدها و امکانات موجودش تعریف می کند.
بنابراین به صورت کلی، من فکر میکنم که حرفهای ترامپ خیلی تبلیغاتی، روانی و رسانهای بود و واقعی و به یک مفهوم ، خیلی سیاستی نبود.
🔸این استاد دانشگاه در ادامه می گوید: من فکر می کنم در مقابل ترامپ، ابداً نباید واکنش خوشبینانه نشان داد. چون واکنش خوشبینانه با کسی که همانطور که گفتم هم غیر واقعی صحبت میکند و هم متکی به تاکتیکهای روانی، رسانهای و اجتماعی است، باید کاملاً مبتنی بر رفع تحریم باشد و باید از طرف مقابل به جای حرف، اقدام خواست. موضع باید این باشد که ما اساساً به زمینی که از آن رفع تحریم بیرون نمی آید و ترامپ فقط می خواهد به نتایج دلخواه خود برسد وارد نمی شویم . ما وارد زمینی می شویم که از آن رفع تحریم بیرون بیاید.
@saeidajorloo_ir
♦️در لحظه بسیار مهمی قرار داریم. دولت پزشکیان راه دولت روحانی را نرود.
@saeidajorloo_ir
♦️نگاه(۶)
هدف و نیت تجمعات علیه سران قوا چیست؟
🔸به دنبال استحاله انقلابی گری هستند/
به هر کسی که مخالف تصمیم شعام و شورای عالی فضای مجازی نباشد، می گویند غیرانقلابی/ کسانی که طرفدار عقلانیت انقلابی هستند باید به میدان بیایند
#گفت_و_گوی_سیاسی
#سعید_آجورلو
@saeidajorloo_ir
♦️نگاه( ۵)
🔸پاسخی جدی به حرف های طنز امیراحمدی؛
نمی دانستم در آمریکا هم سوپرانقلابی داریم/ سوپرانقلابی کراواتی ندیده بودیم/ آیت الله خامنه ای یک قدم از آرمان های انقلاب کوتاه نیامده
#گفت_و_گوی_سیاسی
#سعید_آجورلو
@saeidajorloo_ir
♦️هم ارز وارادت خودرو کاهش یافت هم تعرفه بیشتر شد. این طور می توان ترجمه کرد که دولت برای عبور از تصمیم مجلس، از انرژی مجمع استفاده کرد. تاسف آور است.
@saeidajorloo_ir
♦️نگاه(۴)
🔸رفتارهای راست توده گرا در نهایت به سود اصلاح طلبان رادیکال است/ حمله همزمان به روسای سه قوه پشت پرده دارد/ خیابانی شدن سیاست به ضرر مردم است/ طرح موضوعات انتخاباتی توسط ظریف در داووس نادرست بود
#گفت_و_گوی_سیاسی
#سعید_آجورلو
@saeidajorloo_ir
🔸تحجر در خانه ای وارد می شود که سیاست از آن رفته باشد.
@saeidajorloo_ir
♦️به نحوی میتوان گفت آقای پزشکیان در موقعیت احمدینژاد قرار گرفته است؛ احمدینژاد بدون سرمایه نفتی؛ به عنوان فردی ضدجریان مرسوم و روتین سیاست که میتواند حتی بخشی از سیاستگریزان را نیز جذب خود کند. در این قسمت هر دو توانمند و مشابه یکدیگر هستند. بر همین اساس شاید بتوان گفت که امروز پزشکیان در موقعیت احمدینژاد قرار گرفته است؛ خودمانی بودن، غیرمتعارف بودن و ضدروتین سیاست بودن از ویژگیهای مختص اوست و جالب اینجاست که طبق نظرسنجیها ( در ابتدای پاییز ۱۴۰۳) فعلا محبوبیت آقای پزشکیان از احمدینژاد بیشتر است.( بخشی از مقاله سیاست همچنان کار می کند)
@saeidajorloo_ir
🔹ادامه مطلب
♦️۱۰/ به دنبال نظریه سیاست داخلی
ما نیازمند یک نظریه سیاست داخلی هستیم و باید به یک نظریه منسجم درباره سیاست داخلی برسیم. همانطور که در مسئله سیاست خارجی به یک ادبیات و چارچوبهای مشخصی رسیدیم، در سیاست داخلی نیز باید به این سمت حرکت کنیم. من از یک سیاست داخلی دو جناحی و چهار طیفی سخن می گویم و فکر می کنم که می توان سیاست داخلی را با آن توضیح داد. در هر دو جناح چپ و راست، با دو طیف ناب گرا و میانه مواجه هستیم. چارهای نداریم به جز اینکه این چهار طیف را به رسمیت بشناسیم و در ادامه دو طیف میانه از دو جناح، بر سر کارآمدی به توافق برسند به گونهای که در هم ادغام نشوند. در سیاست داخلی نیاز به رسمیت شناختن شدن یکدیگر داریم و در واقع از همین جا باید شروع کنیم و اجازه ندهیم دوگانه بقاء/ نابودی بر سیاست داخلی حاکم شود. به این صورت که یک طرف بقاء خودش را در نابودی سمت دیگر ببیند. البته گرایشهای رادیکال هدفی جز این ندارند. پس از عبور از گفتار بقا باید بر اصل "تداوم" سیاست داخلی پافشاری کرد و از تجربه ها و میراث سیاست داخلی به راحتی عبور نکرد. در ادامه "رقابت" باید به رسمیت شناخته شود و رقابت معنادار در سیاست داخلی تثبیت شود. جناحهای سیاسی نباید نظام سیاسی را رقیب خود بدانند بلکه باید با جناح مقابل خود رقابت کنند. "نمایندگی سیاسی" باید تقویت شود تا سیاست داخلی رابطه خود را با جامعه حفظ کند. باید به جای جبههسازی، حزبسازی شود؛ در جبهه سیاسی شما دائما مجبورید از آن چه که به آن اعتقاد دارید، پایینتر بیایید اما در حزب میتوانید از ایدههای خود صحبت کنید و اگر لازم شد ائتلاف کنید. مهار رادیکالیسم را هم نباید فراموش کرد؛ قطعا نمیتوان آن را حذف کرد اما میتوان مهارش کرد.
🔸آنچه در این بخش گفته شد میتواند یک سیاست داخلی منطقی و بلندمدت را مستقر کند. دولت آقای پزشکیان، یک دولت چپ میانه است که می تواند با طیف میانه اصول گرایان ضمن اعلام مرز گفتمانی و ادغام نشدن در یکدیگر در نقطه تفاهم برای کارآمدی قرار بگیرند.
ما نیازمند یک سیاست داخلی مستقر هستیم. در واقع سیاست داخلی ما از سیاست خارجی ما و حتی اقتصاد کشورمان نیز عقبتر است. بنابراین اگر اعتقاد داشته باشیم که سیاست داخلی زیربنای توسعه و عدالت در کشور است، حتما باید به سمت ایجاد آن حرکت کرده و جلو برویم. ما به نظریه سیاست داخلی نیاز داریم.
منبع: ویژه نامه آینده ایران روزنامه فرهیختگان
@saeidajorloo_ir
♦️در این متن به صورت مفصل نگاهم به سیاست داخلی را با عنایت به پنل همایش وفاق بیان و سعی کردم درباره نقدهایی که در همان جلسه بیان شد و بعد در مجله آگاهی نو از سوی آقایان قوچانی و نورانی نژاد نوشته شد در آگاهی نو بحث کنم.
چهار در برابر یک؟
چرا به پنل "سیاست داخلی و وفاق" رفتم و آنجا چگونه با چپ جنبشی و راست توده گرا مرزبندی کردم
سعید آجورلو/ مدرس علوم سیاسی در دانشگاه علوم و تحقیقات - فعال سیاسی
ادامه یک پنل
🔸پس از پنل "وفاق و سیاست داخلی" ، آقای قوچانی گفت که قصد دارد روایت حاضران پنل را در "آگاهی نو" منتشر کند. من از این پیشنهاد استقبال کردم چرا که هم فرصت مفصل تری برای بیان نظر حاضران پنل پدید می آید و حرف های ناگفته و یا حتی مبهم حاضران روشن می شود و هم یک فرصت برای ادامه گفت و گو است. اگر پنل، بخش اول این گفت و گو بود ، این نوشته ها می تواند بخش دوم باشد و البته بخش های دیگر می تواند به شکل های دیگر ادامه پیدا کند. به این معنی که برای شنیدن نظرهای مخاتلف درباره تفاهم گرایی فرصت ایجاد کنیم و از جدل و مناظره به مباحثه و گفت و گو برسیم. چرا که در جدل و مناظره به دنبال طرف پیروز هستیم اما در مباحثه و گفت و گو به دنبال شنیدن و فهم و پیدا کردن راه حل می رویم. در مباحثه بر خلاف مناظره احتمال قانع شدن هم وجود دارد.
🔹پس اگر این پنل کم و بیش حالت جدل و
مناظره هم داشت می توان پنل را به منظور یافتن راه حل از دل تضادها و مخالفت ها به شکل های مختلف ادامه داد تا عایدی برای کشور داشته باشد. مناظره برای طرفداران افراد است در حالی که شاید مباحثه به سود همه طرف ها باشد. مباحثه را امتحان کنیم، اگر جواب نداد دوباره به مناظره برمی گردیم. من البته در مجله مثلث کم و بیش تلاش کردم که مجله به عنوان رسانه ای اصول گرا صدای سایر گرایش های مختلف سیاسی را هم پوشش دهد و گفت و گو یک طرفه نباشد و نمی دانم چه قدر موفق بوده ام کمااینکه در صبح نو و فردانیوز هم همین گونه فکر کرده ام اما واقعیت این است که در سیاست قطبی شده کار برای مناظره و مجادله و منازعه راحت تر از مباحثه و گفت و گو است. با این حال همچنان تلاش می کنیم تا ببینیم چه پیش می آید. یک نمونه از این تلاش جمعی هم همین مطلب و مطالب مشابه در آگاهی نو است که امیدوارم موثر باشد.
@saeidajorloo_ir
🚩روایتی از حضورم در همایش وفاق
✍حسین نورانینژاد
بخش سوم
🔹سیاست، امر خطی نیست. نسبی است، قهر دارد، آشتی دارد، کوتاه آمدن و گذشت دارد، به جای خود ایستادن و مقاومت دارد و همه اینها با هم است. مهم این است که اصول و ارزشهای حاکم بر هر سیاستی روشن باشد، خط قرمزهایش را روشن کند و در روش های خود دچار اعوجاج و کندروی و تندروی نباشد، نتیجه گرایی پیشه کند اما به هر روشی هم آلوده نشود.
📌خلاصه مباحثم در پنل
▪️ وفاق مسأله جامعه نیست بلکه موضوع حاکمیتی و سیاستمداران است. مردم فقط حل مسائل و دستیابی به زندگی عادی را خواهانند.
▪️ درگذشته هم رویکرد دولت خاتمی و کاندیداتوری میرحسین موسوی و دولت اعتدال روحانی با وفاق قرابت داشت. اما تا پیش از دولت پزشکیان به دلایل مختلف، بخشهای دیگر حاکمیت با آن همسویی نداشتند. این ظرفیت مهمی برای دولت وفاق است.
▪️ سرمایه دیگر، توافق نظر طیف وسیعی از نیروهای سیاسی متفاوت و حتی متضاد بر سر «ضرورت تاریخی توفیق دولت وفاق در حل مسائل فوری کشور» است. آنها از بخشی از اصولگرایان تا همه اصلاحطلبان و بخشی از گذارطلبان را در بر میگیرند.
▪️شرط توفیق وفاق، کسب دستاورد و رضایت عمومی مردم و کاهش شکاف دولت و ملت است.
▪️حاکمیت برای حل مسائل خود و توفیق دولت وفاق باید ملتگرایی را جایگزین امتگرایی در رویکردهای کلان خود کند، ایران برای همه ایرانیان راهبرد حاکمیت شود و دولت ملی و مدرن (یک مملکت، یک دولت) شکل بگیرد
▪️ حاکمیت میتواند اعتماد مردم را برگرداند ولی نمیتواند نظر و عقیده و سلیقه آنها را تغییر دهد.
✅ @hosseinnoorani
🚩روایتی از حضورم در همایش وفاق
✍حسین نورانینژاد
منبع: آگاهی نو
بخش اول
🔹در مراسم افتتاحیه همایش وفاق، ردیف دوم کنار لطفالله میثمی نشسته بودم. آن طرف عمو لطفی، احمد میدری، وزیر کار قرار داشت که از ردیف اول—جایی که برایش رزرو شده بود—عقبتر آمده بود و با دقت نکات این فعال ملی-مذهبی اصلاحطلب را میشنید. این جابهجایی بد هم نشد؛ فضایی باز شد برای کسانی که خیلی سخت به دنبال نشستن در ردیف اول بودند. در پایان مراسم میدری دست عمو لطفی را گرفت و با تواضعی دلنشین او را تا بیرون سالن همراهی و بدرقه کرد.
🔹همزمان دیدم از مقابل ردیف اول، دکتر بنیاسدی، دبیرکل نهضت آزادی با ظاهری آراسته به سمت ردیفهای عقبتر میرفت. حسین مرعشی تا او را دید، خودش یک ردیف عقبتر رفت و جایش را به بنیاسدی داد؛ آن هم سه چهار صندلی آنطرفتر از رئیسجمهور. اینها به قول عمو لطفی اعضای حزب «رجا» بودند؛ حزب راندهشدگان از جمهوری اسلامی که حالا در یک مراسم رسمی دولت با استقبالی محترمانه حضور داشتند. در میان مدعوین همایش، باز هم از اینگونه محذوفین بودند همانطور که حرفشان به کرات در پنلها گفته شد.
🔹این فضای نمادین حتی در چینش پنلهای مختلف همایش پیدا بود. مثلاً عماد بهاور که در پنل ما حضور داشت، هرچند گاهی شوخی میکنم که او نماینده نظام و انقلاب در جبهه اصلاحات است. از بس که قانونمدار و در چارچوب و ملاحظهگرانه و اصلاحطلبانه میاندیشد و عمل میکند. نه فقط عماد، که مجموعه نهضت آزادی همینطورند.اما متأسفانه هنوز نظام چنین نگاهی ندارد و همچنان باقیمانده اختلافات گذشته، مانع از رسمیتیافتن نهضت آزادی و فعالیت بیدغدغه آنها میشود.
🔹این فضا باعث شد نقدی که میخواستم در پنل بگویم را حذف کنم. نکتهام این بود که دولت نباید متولی گفتمانسازی و تبلیغ برای خودش باشد؛ بلکه بهتر است با تسهیلگری، این وظیفه را به احزاب و اندیشکدهها بسپارد تا در دل جامعه مدنی انجام شود. اما دیدن این خطشکنی هرچند کوچک، باعث شد آن نقد را مطرح نکنم و خود این حرکت را به چشم گامی برای وفاق، محترم بدارم.
📌پیشبینییی که درست از کار درآمد
🔹پیشبینی میکردم در پنل مورد هجمه سعید آجورلو—از جریان قالیباف—قرار بگیرم. البته بحث شخصی نبود؛ از قضا از سال ۸۱ که خبرنگاری را در خبرگزاری ایپنا شروع کردم، با سعید که دبیر سرویس فوتبال بود، دورادور رفیقم. اما در سطح جریانی، به طور طبیعی در چالش قرار میگیریم. سعید تلاش میکند با طیف «روزنهگشا» نزدیک شود و آنها را از سایر اصلاحطلبان جدا کند. به روزنهگشاها میگوید اصلاحطلب نهادی و به جریان خودش اصولگرای نهادی. اصلاحطلبان جنبشی، مانند حزب اتحاد، و تندروهای سوپر انقلابی (جبهه پایداری) با عنوان اصولگرای تودهای هم دو دستهبندی دیگر او هستند. اما این تقسیمبندی ضعفهایی دارد؛ مثلاً جریان قالیباف را نمیتوان نهادگرا دانست، چون فاقد گفتمانی منسجم هستند. آنها بیشتر عملگرایان جریان انقلابیاند که در سیاست خارجی تا حدی و در اقتصاد بیشتر، از جبهه پایداری مواضع بهتری دارند، اما در سیاست داخلی و اجتماعی میتوانند خطرناکتر باشند. نمونه بارز این تفاوت، قانون عفاف و حجاب است که از دل جریان قالیباف بیرون آمد و در قیاس با راهبرد گشت ارشاد منسوب به پایداریها، فشار بیشتری بر زنان وارد میکرد، اما طوری طراحی شده بود که جایش نماند و قابل فیلمبرداری هم نباشد. در واقع فاصله زیادی بین آنها در عمل وجود ندارد، هرچند امثال سعید آجرلو از آن احساس افتخار و منزلت نکنند.
🔹البته جریان نوگرای اطراف قالیباف طی سالهای گذشته تلاش زیادی برای ایجاد گفتمان داشته اما موفق نشده است. چون از ادبیات اصلاحطلبی استفاده میکنند تا به نتایج اقتدارگرایانه برسند؛ شبیه آنکه بخواهند با پنیر پیتزا و سس آلفردو آبگوشت بپزند. سعید آجورلو اما استراتژی زیرکانه دیگری هم دنبال میکند؛ او میخواهد وفاق را از روزنهگشایی شروع و به جریان خودشان ختم کند. اما این استراتژی، با اینکه فضای سیاسی ایران غیر حزبی و غیر شفاف و کوتاهمدت است، اما آنقدر هم بی حساب و کتاب نیست.
🔹در واقع این راهبرد مستظهر به داشتن مجلس و ریاست آن است و در عمل نیز توانستهاند در آینه انتصابات، وفاق را فعلا به ائتلاف اصلاحطلبان سفید با جریان خودشان فرو بکاهند، اما دو مانع مهم پیش رو دارند. یکی این که همچنان که آقای آجرلو گفت تنها در مسایل اقتصادی قائل به وفاق هستند که امری ناشدنی است. دوم این که با همه بلبشوی سیاست و انتخابات غیر حزبی، نمی توان فراموش کرد که آنها به لحاظ هویتی و عقبه و نیز ضرورتهای حفظ منابع قدرت در بخشهای انتصابی، چنان پیوستگی عمیقی با هسته سخت حاکمیت و دیگر اصولگرایان دارند که به عنوان مثال در دوگانه جلیلی و قالیباف در دور دوم انتخابات اخیر، ناگزیر از اعلام حمایت رسمی از جلیلی میشوند.
✅ @hosseinnoorani
♦️کار درست وزیر علوم در ماجرای کوی دانشگاه.
@saeidajorloo_ir
♦️و تو قوی تر از دشمنانت هستی
@saeidajorloo_ir
🔹این زمینی که الان ترامپ چیده زمین رفع تحریم نیست ، زمین تسلیم است. چون درعمل شما میبینید که تحریمها را ادامه داده و در زمینه ی حداقل تعلیق تحریمها، رفتار معناداری نشان نداده است. بنابراین دولت ایران وارد بازی بی حاصل نشود.
فرمایش رهبری بر همین مبنا دارای منطق محکم و مستدل بود. چرا ما باید در مقابل تمدید فشار حداکثری نرمش به خرج دهیم؟ چرا وقتی ترامپ تحریم کشتیرانی می کند نباید واکنش نشان دهیم؟ مذاکره ای که ابتدای اش با تحریم شروع شود، آخرش چه خواهد شد؟ بنابراین به نظر من، منطق سخن رهبری این بود که شرایط، شرایط رفع تحریم نیست بلکه رفتن درون زمینی است که عاقبت اش ضرر و خسران است.
🔸او همچنین به واکنش دولت به این ماجرا هم اشاره کرد و گفت: نکته مهم دیگری که میخواهم بگویم این است که بعد از صحبتهای روز جمعه رهبری که مذاکره با آمریکا را به دلایل تجربه ی تاریخی عاقلانه و شرافتمندانه نمیدانند، دو مسیر مقابل دولت آقای پزشکیان قرار گرفته است. یک مسیر، مسیر استعفا دادن و یا تقابل کردن با حاکمیت است که عملاً می بینیم برخی از افراد این کار را می کنند، که شبیه تجربه ی دولت دوم روحانی است . من فکر میکنم این گزینه را روی میز آقای پزشکیان قرار دادهاند و میخواهند دولت را به این سمت ببرند. هم برخی اصلاح طلبان رادیکال و هم برخی از رقبای انتخاباتی پزشکیان که اجازه نمی دهند انتخابات ۱۵ تیر تمام شود. نفع هر دو گروه در استعفای پزشکیان است.
🔹راه دوم که من توصیه میکنم این است که پزشکیان در ادامه ی صحبتهای رهبری سخن بگویند و مغایر با این صحبت ها و این سیاستها حرکت نکنند. و در جای مقابل صحبتهای رهبری یا مثلا با زوایایی قرار نگیرند و با این موضع و ایده که اساسا رهبری بر اساس تجربیات تاریخی در باره ی آمریکا و مذاکره با آمریکا صحبت می کنند ، مواضع و صحبت های رهبری را ادامه بدهند .
🔸در شرایطی که ترامپ ایجاد کرده و بدون اقدام عملی و عمدتاً مبتنی بر گزارههای روانی و شعاری جلو می رود، طبیعتاً مذاکره به جایی نمیرسد. من فکر میکنم که لحظه مهمی برای دولت اتفاق افتاده و در لحظه مهمی قرار دارند. پیشنهاد من این است که راه دوم را انتخاب کنند و به مسیر دولت روحانی یا استعفا فکر نکنند و وارد این مسیر نشوند.
🔹آجورلو اما در پایان چنین می گوید: طبیعی است که آمریکا به دنبال دو دسته شدن درون کشور است و میخواهد یک فضای قطبی ایجاد کند . به نظرم دولت با توجه به آن شعار وفاق و تفاهمی که داده ، اتفاقا اینجا در آزمون مهمی قرار دارد و نباید اجازه دهد که این دوقطبی شکل بگیرد. باید بر اساس تفاهم کار کند و با منطق محکمی وارد این عرصه بشود و این منطق را هم به دولت امریکا منتقل کند. چون منطق ما این است که در این شرایط مذاکره با شما به رفع تحریم نمیانجامد. این منطق محکمی است و به معنای این نیست که ما رفع تحریم را دنبال نمیکنیم، بلکه شرایط موجود را شرایط مساعدی برای رفع تحریم نمیدانیم. به نظر من، در مقابل ترامپ، اگر این ادبیات از درون جمهوری اسلامی بیرون بیاید، حتماً بیشتر به دولت و کشور کمک میکند. این ادبیات بسیار مفیدتر از ادبیات آقای عبدالعلی زاده است.
🔸در عین حال تأکید میکنم که به نظر من این سادهسازی موضوعات توسط ترامپ واقعیت جهان و واقعیت دولت آمریکا هم نیست. یک مثال سادهسازی هم همانطور که قبلا اشاره کردم طرح او برای غزه است که واقعاً چیز عجیب و غریبی است. درباره ایران نیز، حرفی زده که ساده انگارانه و ساده ساز است در حالی که در واقعیت، موضوع خیلی متفاوت تر و خیلی پیچیدهتر است. از این زاویه هم میتوان ترامپ را تحلیل کرد. همچنین این نکته را هم نباید فراموش کنیم که ترامپ فشار حداکثری را ادامه داده و از فشار حداکثری کوتاه نیامده است. در چارچوب آن تناقض در عمل و حرف، من عرض کردم که وقتی ترامپ فشار حداکثری را ادامه داده، کمترین توقع از حکومت و جمهوری اسلامی و حاکمیت در ایران این است که واکنشی در سطح ترامپ به او نشان دهد. از این زاویه، من فکر میکنم که رهبری پاسخ درخوری به این فشار حداکثری ترامپ دادهاند. امیدوارم که دولت همین را ادامه دهد.
@saeidajorloo_ir
♦️گفت و گو با تابناک درباره مذاکره
https://www.tabnak.ir/fa/news/1287640/زمینی-که-ترامپ-چیده-زمین-رفع-تحریم-نیست-زمین-تسلیم-استپزشکیان-راه-روحانی-را-نرود-و-به-استعفاء-فکر-نکند
@saeidajorloo_ir
♦️سیاست همچنان اسیر انتخابات است؛ هر روز یک انتخابات
@saeidajorloo_ir
♦️هدف نهایی فریادهای سوپرانقلابی ها، تحریف انقلابی گری است
@saeidajorloo_ir
♦️چه فکر می کردند و چه شد...
@saeidajorloo_ir
🔸این تحجر است که تکفیر را تبدیل به عادت و امر مشروع می کند.
@saeidajorloo_ir
♦️باطن حمله به سران سه قوه چیست؟
@saeidajorloo_ir
♦️نگاه(۳)
🔸رفتار پزشکیان پوپولیستی بود؟/ مساله کمبود منابع نفتی، گفتار عدالت را با چالش مواجه می کند/ اصلاح طلبان لیبرال از چپ گرایی فاصله می گیرند
#گفت_و_گوی_سیاسی
#پزشکیان
#سعید_آجورلو
@saeidajorloo_ir
♦️برخی از نکات مهم مقاله « سیاست همچنان کار می کند»
🔸ما در نسبت به سیاست با چهار رویکرد مواجه هستیم؛ سیاستستیزی، سیاستگریزی، سیاستپرهیزی و سیاستطلبی( سیاستخواهی).
🔹در اصلاحطلبان، مهمترین شخصیتی که واجد ویژگیهای الهامبخشی بود، ظریف بود که حتی بیشتر از خاتمی در کمپین تبلیغاتی پزشکیان فعالیت کرده و تاثیر گذاشت. به این خاطر که او در واقع در قامت یک "سلبریتی سیاسی" ظاهر شده بود. ایشان به مثابه سلبریتی سیاسی موجب شد که صدای آقای پزشکیان شنیده شده و جدی گرفته شود. در جریان انتخابات 1400، صدای همتی شنیده نشد و جدی گرفته نشد اما در این دوره آقای ظریف به وسیله نمایشی توجه انگیز در کنار جبهه اصلاحات و البته همراهی خاتمی، موجب شدند تا پزشکیان به عنوان نماینده بخش بزرگی از نیروهای سیاسی کشور، جدی گرفته شود.
🔹در حقیقت انتخابات 1403 ادامه همان انتخابات 1402 بود که نه نیروی فیصله بخشی سیاسی وجود دارد، نه حتی نیروی الهامبخش. البته با توجه به حمایت معاونان و وزرای مرحوم رئیسی از آقای جلیلی و این مسئله که آقای جلیلی، دولت خود را در امتداد فعالیتهای آقای رییسی تعریف میکردند، میتوان گفت تا حدودی از این زاویه الهامبخشی پدید آمد و نام مرحوم رئیسی کارکرد زیادی برای ستاد جلیلی داشت و بخش زیادی از رای های ایشان ذیل همین تعریف امتدادی بود که نوع جدیدی از الهام بخشی است.
🔸به نحوی میتوان گفت آقای پزشکیان در موقعیت احمدینژاد قرار گرفته است؛ احمدینژاد بدون سرمایه نفتی؛ به عنوان فردی ضدجریان مرسوم و روتین سیاست که میتواند حتی بخشی از سیاستگریزان را نیز جذب خود کند. در این قسمت هر دو توانمند و مشابه یکدیگر هستند. بر همین اساس شاید بتوان گفت که امروز پزشکیان در موقعیت احمدینژاد قرار گرفته است؛ خودمانی بودن، غیرمتعارف بودن و ضدروتین سیاست بودن از ویژگیهای مختص اوست و جالب اینجاست که طبق نظرسنجیها ( در ابتدای پاییز ۱۴۰۳) فعلا محبوبیت آقای پزشکیان از احمدینژاد بیشتر است.
🔹شاید این جمع بندی درستی باشد که جریان اصلاحات در پیروزی پزشکیان نقش داشتهاند اما اگر نامزد دیگری مانند آقایان لاریجانی، جهانگیری و یا صدر وارد صحنه می شد، به نظر امکان پیروزی کمی داشتند. چرا که این افراد هیچ کدام واجد ویژگیهای آقای پزشکیان نبودند.
🔸در واقع در اصلاحات با این سه طیف مواجه هستیم؛ گرایش روزنهگشا گرایشی محافظهکار بوده، گرایش تجدیدنظرطلب در واقع از قانون اساسی جمهوری اسلامی عبور کرده و در حد وسط این دو، حداکثرگرایی وجود دارد که بخشی از اتحاد ملت، توسعه ملی، نهضت آزادی و افرادی مانند خانم منصوری، آقایان آرمین، شکوریراد، جواد امام و مشابه این نفرات در این طیف میگنجند.
🔹 امکان ائتلاف سیاسی در جریان اصول گرا از بین رفته است. حتی اگر تصور کنیم که در سال 1407، آقایان مخبر و فتاح نامزد بشوند، باز هم آقای جلیلی کنار نخواهد رفت. علت کنارهگیری ایشان در سال 1400 هم آمار پایین در نظرسنجیها بود که تا قبل از روز رایگیری حدود پنج درصد اعلام شده بود؛ اگر آن روز هم رای بیشتری داشتند، قطعا در انتخابات می ماندند.
🔸از نظر فکری نیز با یک تفکر تحجری و ضداجتهاد مواجه هستیم. همانطور که در سمت اصلاحطلبان با یک جریان رادیکال سکولار طرفیم، در این سمت هم با خرده جریان های سلفی و متحجر طرف هستیم که این مسئله خودش باعث ایجاد یک دوگانه تحجر-اجتهاد شده است.
@saeidajorloo_ir
🔹ادامه مطلب
♦️۹/ دولت پزشکیان و مسئله دستاورد
هر دولتی که روی کار میآمد قطعا با همین مسائلی که اکنون دولت چهاردهم مواجه است، مواجه بود. مسائلی که ذیل چند عنوان قابل توضیح است؛ یک، مسائل کلان اجتماعی-فرهنگی کشور. اتفاق ها و ناآرامیهای سالهای 1398 و 1401 تاثیراتی بر جامعه گذاشته است که باید در مسیر تداوم نیافتن چنین اتفاقاتی حرکت و در واقع از خیابانی شدن سیاست و جنبشی شدن جامعه، جلوگیری کنیم. مسئله دوم، نقدینگی و کسری بودجه و تورم و ناترازی ها است. مسائل نظام حکمرانی خصوصاً در حوزه بانکها و شرکت های دولتی کاملا انباشته شده است و باید به آنها پاسخ داد. مسئله بعدی نیز، مسائل منطقهای و جهانی است. اینکه ما چه تعریفی از چین جدید، روسیه بعد از جنگ با اوکراین، اروپای جدید، هند جدید، رژیم صهیونیستی و نیروی مقاومت بعد از هفت اکتبر داریم و چه تعریفی از خودمان در این جهان جدید با تمام تغییرات پیش آمده داریم، دارای اهمیت است. قدرتهای نوظهور منطقهای، پیمانهای جدیدی مانند پیمان بریکس و تضعیف هژمونی آمریکا را نیز باید لحاظ کرد. در چنین شرایطی دولت باید در تمام این زمینهها ابتدا سوال و سپس پاسخ داشته باشد. اگر بخواهیم سطحبندی کنیم، دولت آینده ابتدا باید گفتمان داشته باشد، سپس ایده، بعد سامان سیاسی و کارگزار و پروژه. گفتمان دولت، گفتمان عدالت و رفع تبعیض است که البته صحبت کردن از وفاق بیشتر روشی است تا گفتمانی. حال ایده چیست؟
🔸به فرض اگر گفتمان آقای احمدی نژاد عدالت بود، ایده ایشان به هم زدن ساخت اقتصاد سیاسی کشور به وسیله تقسیم پول نفت و تحول در یارانهها و انرژی بود. سامان سیاسی و کارگزار هم در همین جهت بود. برای مثال در مسکن مهر به سراغ آقای نیکزاد رفتند که با ایده و گفتمان تناسب کافی داشت. در واقع سامان سیاسی آنجایی است که بین ایده و گفتمان و کارگزار و پروژه یک تناسب و سنخیتی وجود داشته باشد. در نهایت هم گفتمان خود را به پروژه رساند و تا حدودی به آن عمل کرد. یا مثالی دیگر، آقای خاتمی اگر گفتمان آزادی و دموکراسی داشت، ایده ایشان آزادی احزاب، تعدد مطبوعات و رواج گرفتن نقد حکومت بود. کارگزارشان هم آقایان مهاجرانی و عبدالله نوری و معین بودند. اینها با یکدیگر تناسب داشتند. آقای پزشکیان نیز در همین راستا باید از توضیح وفاق شروع کنند. وفاق برای کارآمدی است، برای اصلاح نظام بوروکراتیک، برای ساماندهی شرکتهای دولتی، برای عبور از وضعیت فعلی نظام بانکی. ابتدا باید این ها را توضیح بدهند. اگر بتوانند درست تعیین تکلیف کنند، از چپ و راست های افراطی در امان خواهند بود. مطمئناً وفاق برای کارآمدی مورد پسند نظام و حاکمیت هم هست و از آن جا دیگر ایشان می توانند با قوای مختلف نیز کار کنند و دولت خود را درون حاکمیت نقش دهند و جلو بروند.
🔹یک موضوع مهم در این میان محیط بین المللی است. دولت پزشکیان به هیچ وجه در موضوع هسته ای در موقعیت ابتدای دولت روحانی نیست. نه جهان آماده یک توافق مانند سال 94 است نه تهران پندهای برجام را فراموش می کند و نه آمریکا نگاه دیپلماتیک به موضوع دارد. در این میان گسترش جنگ غزه به مرزهای لبنان و وعده های صادق ایران عملا امکان اینکه دولت پزشکیان ادامه دولت روحانی باشد را از بین برده است. موضوع جنگ از طرفی می تواند گروه های رادیکال را ذیل دوقطبی جنگ/صلح علیه پروژه وفاق سازماندهی کند کمااینکه در فاصله ترور شهید نصرالله تا عملیات وعده صادق 2 چنین هم شد. در واقع موضوع جنگ هم می تواند اپوزیسیون دولت را فعال کند و هم در دستاوردهای دولت تاثیر بگذارد. در چنین شرایطی است که دولت باید حداقلی از دستاوردهای ممکن را روشن کند و آنها را وعده دهد و دولت زمانه خودش باشد نه دولت خاطرات ایرانیان.
@saeidajorloo_ir