sacredallegory | Art and Photo

Telegram-канал sacredallegory - Sacred Allegory

41

جوری که دنیا رو میبینم. Contact : @Dimitte

Subscribe to a channel

Sacred Allegory

چند روز ِدیگه سالگرد مرگ بهرام صادقی‌ست و چند روز پیش، سال‌روزِ تولدش بود. به این بهانه نوشته‌ای از غلامحسین ساعدی درباره‌ی کارهای بهرام صادقی را از کتاب «شناخت‌نامه‌ی ساعدی» (به کوششِ جواد مجابی) عکس گرفته‌ام و پی‌دی‌اف کرده‌ام.
از متن:
«صادقی مدام رمان پلیسی می‌خواند، جذابیت داستان‌های پلیسی برای او به‌خاطر پوچی آغاز و پوچی فرجام‌اش بود […] پس از پایان این داستان‌ها با لبخندی بر لب می‌گفت: «چیزی نداشت، خیلی خوب می‌بود اگر در وسطْ قضایا را رها می‌کردم» […] در کارهای صادقی حادثه اصلاً مهم نیست. کشمکش‌ها پوچ و بی‌معنی است. درگیری‌ها تقریباً به جایی نمی‌رسد […] صادقی، آخر سرْ لقمه‌ای در دهان مخاطب می‌گذاشت که طعم نداشت، انگار که مشتی خاک‌اره بر دهان خواننده ریخته شود.»

کانال تصویر و زندگی

Читать полностью…

Sacred Allegory

"2046" - Wong Kar-Wai

Читать полностью…

Sacred Allegory

"2046" directed by Wong Kar-Wai.

Читать полностью…

Sacred Allegory

Behind the scenes - In the mood for love.

Читать полностью…

Sacred Allegory

Astrud Gilberto.
One of Brazil’s leading bossa nova singers best known for the 1964 international hit "The Girl from Ipanema".

Читать полностью…

Sacred Allegory

کتاب "سی دیدار"
نوشته‌ی پرویز مرزبان به سال ۱۳۵۱.

Читать полностью…

Sacred Allegory

Amelia Rosear, "Bursting", 2023.

Читать полностью…

Sacred Allegory

کتاب "سفر ناگذشتنی"
نوشته‌ی غزاله علیزاده به سال ۱۳۵۶.

Читать полностью…

Sacred Allegory

با قدم‌هایی کوتاه و برهنه، مسافت بلندی را بر روی خزه‌ها و بوته‌های خشک طی می‌کنم. به انتهای مسیر می‌رسم. جایی در دل آب‌گیر روی زمین ِ زیر پایم می‌نشینم. به سطح آب نزدیکم. کافی‌ست نوک انگشتانم را خم کنم تا در آب فرو روم. بوی کهنه‌ی آسمانی که روی سطح آب ریخته همراه با بوی نارنجیِ یواش ِپرتوی خورشید درحال غروب بر پوستم می‌نشیند. باید جایی بروم، اما کجا؟ کدام سینه‌ی شیرچکان در هستی مرا تغذیه خواهد کرد؟ کدام بیابان مرا در دامان سنگیِ خود جا خواهد داد؟ من رهسپار کدام سفرم؟ این چیست در مشت من که اینچنین محکم بین انگشتانم فشرده شده؟ به پاهای سنگینم بار کدام گناه وصل است که قدم برداشتن انقدر کُند و وحشتناک است؟
به سکوت ِطبیعی و راحت ِآب‌گیر گوش می‌کنم. انگشتان پایم را در آب فرو می‌کنم. خنکی از پوست پام بالا می‌رود. رعشه‌ای لذت‌بار بر بدنم می‌افتد؛ من اینجا هستم. اگرچه هویتی ندارم اما بسیار زندگی کرده‌ام و لب‌هایی را بوسیده‌ام. اگرچه بچه‌ی یتیمی هستم که از بزرگترین پستان جهان جدا افتاده و ناگهان کسی از جایی بندناف را قطع کرده، اما من با همین قطع‌شدگی عاشق شده‌ام و در آن سرزمین حرام شده‌ام. به چشم‌هایی نگاه می‌کنم و دل می‌بندم که خالی از من است. دست‌هایی را رها می‌کنم که در خواهش کشنده‌ی لمسِ روحِ من روز و شب می‌سوزد. من به اشتباه از رحمی به بیرون پرت می‌شوم و به اشتباه به سینه‌ی دیگری می‌چسبم. من در فراوانی سرسام‌آورِ رحم‌ها و سینه‌ها و آغوش‌ها و اشک‌ها می‌گردم، می‌گردم، می‌گردم.

__ بخشی از یک نوشته‌ی بلند، تابستان ۱۴۰۲.

Читать полностью…

Sacred Allegory

John Collier - The Sinner

Читать полностью…

Sacred Allegory

John Collier - Warming by the fire

Читать полностью…

Sacred Allegory

John Collier - Souvenir of Chu Chin Chow

Читать полностью…

Sacred Allegory

John Collier - Priestess of Delphi

Читать полностью…

Sacred Allegory

John Collier - Lady Godiva

Читать полностью…

Sacred Allegory

Goya has been described as the most important Spanish artist of the late eighteenth and early nineteenth centuries. The formal portraits he painted of the Spanish Court highlighted the wealth and power of that royal household. Goya’s later works are known for their darker themes, including war, death, and insanity.

Читать полностью…

Sacred Allegory

📻 @FourTwentyRadio

Читать полностью…

Sacred Allegory

"2046" - Wong Kar-Wai.

Читать полностью…

Sacred Allegory

قهرمان یکی از شگفت‌انگیزترین آثار ادبیات معاصر فارسی، یعنی داستان کوتاه «عافیتگاه» نوشته‌ی غلامحسین ساعدی، زبانشناسی است به نام «کاف» که در جزیره‌ای مشغول جمع‌کردن لغات محلی است. کاف هیچکس را ندارد. موجودی است رهاشده به معنای حقیقی کلمه، و محبوس در جذاب‌ترین فیگور توپولوژیکال ادبیات: جزیره‌. وقتی از او می‌پرسند چرا برنمی‌گردی به شهر خودت، می‌گوید کسی را نداشته و خیلی هم خوش نمی‌گذشته. اما مدام دچار اضطرابی عجیب است برای بازگشتن. به کجا؟ مگر نه این است که بازگشتن همیشه شمّه‌ای از اندوه اودیپی را در خود دارد، آرزوی بازگشتن به زهدان مادر، بازیافتن وحدتی که هرگز واقعیت نداشت؟! کاف، که حالا دیگر خیلی شبیه یوزف کا شده، به خلبان هواپیمای پست اصرار می‌کند که او را با خود ببرد. همانطور که انتظار داریم پاسخ منفی است. هیچ راه گریزی از وضعیت هبوط انسانی نیست؛ همان که قرار بوده عظیم‌ترین ملعنت ممکن باشد. گریختن از تبعیدگاه انسانی، از بیگانگی انسان با جهان که زاده‌ی زبان است، ناممکن است. انسان نمی‌تواند از وضعیت شقاوت‌بار حیات خود بگریزد، دقیقاً چون زبان دارد؛ چون به تناهی و تباهی خود آگاه است؛ به این شکافی که او را از درون می‌خورد و ناتوان می‌سازد؛ به برزخی به نام زبان/قانون. بیهوده نیست که مردم جزیره می‌گویند دولت این ناحیه‌ی لعنت‌شده را رها کرده. اما در داستان ساعدی ما نه با حذف ادغامی، بلکه با چیزی دقیقاً عکس آن سروکار داریم. آنچه کاف کشف می‌کند ژرف‌ترین شکل سعادت است. در الاهیات مسیحی، معمای مهمی وجود دارد که ناظر به عدل الاهی یا تئودیسه است: بر سر کودکانی که پیش از غسل تعمید مرده‌اند چه خواهد آمد؟ از سویی مجازات‌کردن آنها به دلیل کافربودن نافی عدل الاهی است زیرا آنها حتی فرصت زیستن هم نیافته‌اند. و از سوی دیگر پاداش‌دادن به آنها نیز بی‌معناست، زیرا بهشت، پاداش عمل است. آنها محکومند به اینکه در طبقه‌ی خاصی از برزخ تا ابد در بی‌خبری محض اقامت کنند. تنها مکافات آنها عدم رویت خداوند است، فراموشی الوهی. اما آیا این در حقیقت ژرف‌ترین سعادت و شادمانی نیست!؟ آیا این بزرگترین آرزوی ممکن نیست، این که هرگز نامی از زبان، قانون، تفکیک و سعادت به گوشمان نخورده بود؟ و درست به خاطر ژرفنای این سعادت و شادمانی بی‌بدیل است که حتی وقتی نامه‌رسان نامه‌ای برای آقای کاف می‌آورد، او که همیشه منتظر بوده، با بی‌اعتنایی مشغول ماهیگیری می‌شود و می‌گوید بعدا نامه را از او خواهد گرفت. او تازه سعادت را یافته است، چرا عجله کند؟×

@chaosmotics

Читать полностью…

Sacred Allegory

Love Is Stronger Far Than We - Astrud Gilberto.

Читать полностью…

Sacred Allegory

By @nicolaslogelain, "Mia", 2021.

Читать полностью…

Sacred Allegory

By @IrinaShestakova

Читать полностью…

Sacred Allegory

صد و یازده صفحه‌، از کلماتی که تا ابد بر روح من حک شده.

Читать полностью…

Sacred Allegory

As living under their skins ..

Читать полностью…

Sacred Allegory

John Collier - A Fallen Idol.

Читать полностью…

Sacred Allegory

Mariage de Convenance - Mariage de Convenance

Читать полностью…

Sacred Allegory

John Collier - The Witch

Читать полностью…

Sacred Allegory

John Collier - Lilith 1887.

Читать полностью…

Sacred Allegory

John Collier - Halloween

Читать полностью…

Sacred Allegory

John Maler Collier (1850 – 1934) was a British painter and writer. He painted in the Pre-Raphaelite style, and was one of the most prominent portrait painters of his generation.

Читать полностью…

Sacred Allegory

“Fantasy, abandoned by reason, produces impossible monsters; united with it, she is the mother of the arts and the origin of marvels.”

__Francisco Goya.

Читать полностью…
Subscribe to a channel