sacredallegory | Art and Photo

Telegram-канал sacredallegory - Sacred Allegory

41

جوری که دنیا رو میبینم. Contact : @Dimitte

Subscribe to a channel

Sacred Allegory

.. می‌دانم که در چهل ساله آینده هم، اگر بدشانس باشم و براثر تصادف، کنسر یا پاندمی و زلزله نمیرم، برای من روزی وجود دارد که در آن درحال نوشتن از خانه‌ای هستم که مجبور به ترک آنم. و باز بخشی از من برای همیشه در آن خانه می‌ماند. گمانم همه‌ی ما جایی در ده، بیست یا سی سالگی خود می‌مانیم. باقی عمر، گشتن در دالان‌های همان رویای شیرین و کابوس وحشت‎‌بار ِهمیشگی‌ست که به خیال، پشت سر گذاشته‌ایم. دایره در دایره. تو در تویی بی‌پایان از جوهره‌ای بی‌تغییر و جاوان.

Читать полностью…

Sacred Allegory

«حرف و سکوت یا درازگویی یک دیوانه در یک داستان کوتاه»
نوشته‌ی محمود کیانوش
کانال تصویر و زندگی

Читать полностью…

Sacred Allegory


هروه گیبر، نویسنده‌ی فرانسوی، داستان‌کوتاهی دارد با عنوان «رازهای یک مرد»، که در آن شیدایی و وجد جراح مغز و اعصابی را در حین تشریح مغز فیلسوفی مشهور وصف می‌کند. اگرچه در داستانِ گیبر اشاره‌ای به نام فیلسوف نمی‌شود، از قراین برمی‌آید که میشل فوکو الهام‌بخش این داستان بوده است.

در «رازهای یک مرد»، همان‌طور که جراح مشغول کاویدنِ و تشریحِ مغز فیلسوف است، مقادیری لزج و گوشت‌آلود از خاطرات و ایده‌ها و اغراض نفسانی او مقابلش تجلی می‌یابند. فوکو در هفته‌های پایانی عمرش زمان زیادی صرف گفتگو و همنشینی با گیبر کرد و گیبر در این مدت نه‌تنها مکالماتی را که بینشان رد و بدل شده بود بلکه هذیانات، حالات، نگرش‌ها، و ظاهر فوکو را هم موبه‌مو ثبت و ضبط می‌کرد.

در داستان گیبر، همچنان که جراحِ خیالی مغزِ فیلسوف را می‌کاود، به‌ناگاه با چند خاطره‌ و تصویر عمیقاً عجین‌شده با مغز او مواجه می‌شود. درواقع، این خاطرات ذخیره‌شده در مغز فیلسوف بر پرده‌ی چشمان جراح صورت می‌بندند، همچون واقعه‌ای که برای راهبه‌های قرن‌نوزدهمی نقش‌شده در تابلوی شهودِ پس از موعظه (Vision After the Sermon)، اثر پل گوگن، رخ می‌دهد.

در پیش‌زمینه‌ی اثر اعجاب‌آور گوگن، به نظر می‌رسد که چند راهبه محو تماشای صحنه‌ی کشتی‌گرفتن یهوه با یعقوب‌اند ــ‌داستانی از عهد عتیق. یعنی عده‌ای در قرن نوزدهم در حال تماشای اسطوره‌ای هستند مربوط به زمانی نامعلوم، چنان‌که انگاری دو لایه‌ی زمانی ــ‌که به نظر در امتداد با سطح درونماندگارِ هستی‌اند‌ــ در نقطه‌ای یکّه روی هم افتاده باشند. این نقطه‌ی تکین همان لحظه است که جمع باکرگان، در حین تضرع و مناجات، چنان از «مصرفِ» دعا به وجد می‌آیند که تصور می‌کنند در حال تجربه‌ی همان واقعه‌ای‌اند که در عهد عتیق توصیف شده. درواقع، تارِ آناتِ نیایش آنها با پودِ آناتِ کشتی‌گرفتن یعقوب و یهوه ــ‌که در لایه‌ی زمانی دیگری در حال وقوع است‌ــ در هم تنیده است.

به‌هرحال، در «رازهای یک مرد»، اولین مورد از این «دیوراماهای وحشتناک»، از پسری نوجوان می‌گوید که شاهد قطع عضوی از بدن پدرش به‌دست خود اوست. احتمالاً فوکو این واقعه را در حالتی هذیانی برای گیبر تعریف کرده، هر چند هنوز هم نمی‌توان اطمینان داشت که او شخصاً آن را تجربه کرده یا نه. دومین مورد تجسم‌بخشِ موقعیت زنی است که در اتاقی محبوس شده و سومی درباره‌ی کودکی سختکوش و درس‌خوان است که موقعیت والایش در مدرسه، با ورود ناگهانیِ مزاحمانی بااستعداد تهدید می‌شود. این داستان عجیب‌وغریب در نهایت با تجسم آخرین اندیشیده‌ی فیلسوف برای جراح به پایان می‌رسد؛ آشوویتس!

@CineManiaa | سینمانیا

Читать полностью…

Sacred Allegory

Solar Eclipse From Caroline Island, 1883. By H.A. Lawrence, C.R. Woods.

Читать полностью…

Sacred Allegory

زن اثیری_

گفت بیا بچوقیم. چوقیدیم. تا پنج صبح در نقش زن ِنمایشگر ِنویسنده‌ای فرو رفته بودم که فقط او از من می‌شناخت و دیده بود. ایده‌ها توی سرم پرواز می‌کردند. دیدم باید بچوقم و از این پس بنویسم. او هم همانجا خراب و بالا بود. دوربین را برداشت. رفتم روی تخت چوبی یک نفره‌اش ایستادم. ژست استریپرهای عوضی ِلوند به خودم گرفتم. ده تا عکس ازم گرفت. چه عکس‌هایی. همان موقع نشستیم به دیدن عکس‌ها. به نظرمان می‌رسید یک جایی دستم مال خودم نیست، مال اوست و یک جای دیگر سایه‌ام انعکاس وجود مردی‌ست و نه انعکاسی از من. ترسیدیم اما با صدای بلند خندیدیم. کمی بعد بالرین شدم و با اهنگ‌های ساتی که او گذاشته بود رقصیدم. چه رقص خوبی. انگار بدنم هیچ کج و کولگی نداشت. هیچ زیاد و کمی نبود. همان دم یک لحظه فکر کردم دست‌هام مال یکی دیگر است. وحشتناک بود. ترسیدم و افتادم به گریه. او پرید وسط و حواسم را پرت کرد. حواسم که پرت شد، دوباره دست‌هام را یافتم. سایه‌ی بال های پرنده‌ای را روی دیوار درست کردم و از سر دیوار، پریدم.

Читать полностью…

Sacred Allegory

Plato's Allegory of the Cave, by Jan Saenredam, according to Cornelis van Haarlem (1604, Albertina, Vienna)

@chaosmotics

Читать полностью…

Sacred Allegory

Laura Makabresku - The Consolation, 2018.

Читать полностью…

Sacred Allegory

[MV] KIM DONG RYUL (김동률) _ Reply (답장)

Читать полностью…

Sacred Allegory

Laura Makabresku - Into Great Silence, 2023.

Читать полностью…

Sacred Allegory

Laura Makabresku - The Flame Of Contemplation, 2021.

Читать полностью…

Sacred Allegory

به مناسب سالروز درگذشت بهمن محصص

نسخۀ اسکن‌‌‌ شدۀ مجسمه‌ها و نقاشی‌های بهمن محصص (چاپ ۱۹۷۷-ایتالیا) به کوشش علی عابدینی و باشگاه ادبیات.

@Ciinematheque

Читать полностью…

Sacred Allegory

Hove Beach John Constable.

Читать полностью…

Sacred Allegory

“me looking at her looking at me” by jenna gribbon.

Читать полностью…

Sacred Allegory

Korean Movie "A man and a woman", 2016.

Читать полностью…

Sacred Allegory

푸른하늘(유영석) - 눈물나는 날에는 (1989年)

Читать полностью…

Sacred Allegory

Micheal Yamashita, Venice, 2020

Читать полностью…

Sacred Allegory

Paul Gauguin, "Vision after the seremon", 1888.

Читать полностью…

Sacred Allegory

رویا به کابوس مبدل می‌شود و ناگهان شاخه‌های درختان، لرزان بر نوک‌‌شان شکوفه‌هایی سپید و زنده، دور و محو می‌شوند.
چنین است که در لحظه‌ای ماهیت دوگانه‌ی زندگی بر اتفاقی رنگ می‌پاشد و همه‌چیز دگرگون می‌شود.
عیش و کیف و خنده، مست و سرخوش دست در بازوی ِرنج و اشک و تباهی می‌اندازند و قهقهه‌زنان درحالی که گرد ِاراده‌ی آدمی می‌چرخند، آن را در مارپیچی عقب‌گرد خنده‌خنده به تاریکی می‌برند.
چنین است که برنامه‌ی سفرهایت، قرار دیدارهای خوشت و اراده‌ی یکپارچه و محکمت برای چسبیدن به امید و زندگی، همچون خاکستر مرده که بر آب پخش شود، بر باد می‌رود.

Photos : Ida movie, 2013.

Читать полностью…

Sacred Allegory

And lm gonna break my heart for you.

Читать полностью…

Sacred Allegory

Almost a love story, 1996.

Читать полностью…

Sacred Allegory

Master Piece: Appassionata, Beethoven.

Читать полностью…

Sacred Allegory

Laura Makabresku - The Melancholy, 2017.

Читать полностью…

Sacred Allegory

Jan Davidsz de Heem - Vase of Flowers – detail, 1660.

Читать полностью…

Sacred Allegory

Laura Makabresku - The Flame ..

Читать полностью…

Sacred Allegory

An angel playing a harp, possibly an allegory of music, Detail.

Lombard School, 17th century.

Читать полностью…

Sacred Allegory

I never dreamed the sea so deep,
The earth so dark; so long my sleep,
I have become another child.
I wake to see the world go wild.

__ Allen Ginsberg.

Читать полностью…

Sacred Allegory

German Expressionist Ludwig Meidner’s

Читать полностью…

Sacred Allegory

—نهان، پیمان سلیمی همراهِ صنم معروف‌خانی


اینجا، از تو دورم. نمی‌توانم با کسی حرف بزنم. همه فکر می‌کنند عجیبم. خودم هم می‌دانم. همه فکر می‌کنند دورم. همین نزدیکی‌ها... نمی‌شد به همه بگویم که اینجا آمده‌ام. به جای قرص غذا می‌خورم، به جای سیگار می‌خوابم.

هنوزها، صالح ادنانی

Читать полностью…

Sacred Allegory

باد می ایستد، اما شکوفه ها فرو میریزد.
مرغان می خوانند لیکن درّه آرام تر میشود.
در خیزران زار ها، خانه گاله پوش من در کنار سنگ ها بنا شده است.
از میان روزنه های میان ساقه های خیزران، روستای دوردست دیده میشود.
تمام روز را آرامم، و میهمانی نمیپذیرم.
اما نسیمِ پاک، راهِ به سوی درِ خانه ام را می روبد.

- وانگ آن-شی (1021- 1086) .

Читать полностью…

Sacred Allegory

"من بر جنازه‌ی آنچه اکنون نامی از وطن دارد، در خلوت گریسته‌ام."
@mussick1

Читать полностью…
Subscribe to a channel