📌 دانلود رمان زندگی به شرط شیطنت
📝 به قلم زهرا سرابی
📖 تعداد صفحات : 2209
🎭 ژانـــر : طنز پلیسی عاشقانه
———————
خلاصه :
چرخ گردونِ روزگار ساحل مدتهاست بر خط هموارِ غم و خوشیها میچرخد اما…
این میان انگار یک انفجار مهیب، یک اجبار و یک سوگ، زندگی تک تک حاضرین و غایبین
را به لرزه میاندازد. بلوایی به پا میشود، قهقههای هولناک به گوش میرسد، دردی در قلبی میپیچد و
خونابهی چرکین فساد به راه میافتد!
و در نهایت کشت و کشتارها، تنها عشق است که جاودان میماند!
🔴 برای دانلود این رمان با فرمت های دلخواه
#epub #apk #pdf
به لینک زیر مراجعه کنید ⬇️
🌐 www.romankade.com/1403/10/04/دانلود-رمان-زندگی-به-شرط-شیطنت/
—————————————————
🔰 آدرس کانال تلگرام:
🌐 /channel/romankade_com
🔰 آدرس کانال ایتا:
🌐 eitaa.com/romankade_com
🔰 آدرس کانال روبیکا:
🌐 https://rubika.ir/romankade_com
🔰 آدرس کانال بله :
🌐 ble.ir/join/3VLMgCm4Ux
اون ثامره، با چشم های دو رنگی که عالم و آدم ازش میترسن! یه قلدرِ خونسرد که اجازه نمیده هیچ غریبه ای پا تو محلشون بذاره، در مقابل یه ترگل داریم که یه مددکاره جسوره و با شجاعت تمام مقابل ثامر می ایسته حتی پا جلو میذاره تا به خاطر هدفش توی اون محل خونه اجاره کنه!😈
/channel/+QC9szI7sHPpiODA0
رمانش رو به شدت پیشنهاد میدم، تازه شروع شده و بنظرم اصلا از دستش نده خیلی قشنگه💯💯😍
#پارت_6
لبخند شیطانی زد و بلند شد،قد بلندی داشت وهیکلی بود
امد نزدیکم وگفت:باشه استخدامی،اما شرط داره
با تعجب نگاهش کردم و با لکند گفتم: چ..چه ش...شرطی
_باید صیغم شی،در مقابلش می تونی اینجا بمونی و هم کار کنی هم زندگی
تنم لرزید...عرق سردی رو روی کمرم حس کردم صیغه می شدم؟؟
من رو چی فرض کرده بود!؟
عصبانی بودم،از خودم،از این دنیا از این زندگی لعنتیم...
غریدم: فکر کردی کی هستی؟ چون مال ومنال داری خیلی آدمی؟ تو شرف نداری، کثافت بی ناموس
این رو گفتم و با دو از خونه کذایی بیرون زدم.
دوییدم، نمیدونم کجا میرم فقط حس کردم باید دور شم
شب بود و دیر وقت،اما خیابونا شلوغ بود.انقد دویده بودم نفس کم اوردم
ایستگاه اتوبوسی دیدم و رفتم ونشستم روی صندلی،تیکه دادم به صندلی وچشم بستم.
چطور آدما انقد پست شدن؟
با صدای (هی خوشگله) چشم باز کردم و...
/channel/+3hUYe3J5_B9lMmY0
/channel/+3hUYe3J5_B9lMmY0
دختری که بخاطر یه سرپناه مجبور میشه صیغه مردی بشه که اصلا هیچ ملایمتی توی کارش نداره...❤️🔥🥺
داستان #گیسو🌬🌬🌬🌬🌬
به زن نگاه می کند. زن می گوید: بشین همینجا...
روی صندلی می نشیند...به اطراف نگاه می کند...
آنطرف شیشه؛ درست مقابلش رامین ایستاده است...
از جایش بر می خیزد...جلوتر می رود...انگار رامین او را نمی بیند...
دستهایش را روی شیشه می گذارد...
نفسش تنگ می شود؛ مانند دلش که ماه هاست دلتنگِ اوست...
زن می گوید: بشین خانم و گوشی رو بردار...
رامین را می نشانند... و گوشی را به دستش می دهند...چرا؟!!!
او گیسو را نمی بیند...💔
گیسو لرزان می گوید: رامین!
لبهای رامین از هم باز می شوند: دورت بگردم عزیزدلم...گیسو...تویی؟!
اشک های گیسو جاری می شوند: رامین! رامین! نگام کن!!! من اینجام...درست جلوی چشمهات...
رامین دستش را روی شیشه می گذارد و آن را روی شیشه می کشد. سپس هق هق می کند: گیسو! گیسو جانم...دورت بگردم...حرف بزن...خوبی؟! خدایا شکرت...
گیسو دوباره بر می خیزد و آهسته می گوید: چرا...چرا...
نمی تواند...
آرزوی دیرینه اش را بلند می گوید: ای کاش بمیرم رامین...ای کاش زودتر بمیرم...نمی خوام بمونم رامین...چرا منو نجات دادی؟! می خوام بمیرم...من بمیرم برای چشمهات...
فریاد می زند: من چرا زنده ام خداااا...
چشمانش سیاهی می رود و پخشِ زمین می شود...
رامین فریاد می زند...
گیسو را می برند...رامین همچنان فریاد می زند: چی شد؟! چی شد؟! گیسو جان؟!
کانال زیر👇👇👇👇
🥀رمانکده🥀
http://t.me/romankade1360
🔥💥🔥💥🔥💥🔥💥🔥💥🔥
#ن_الف
📌 دانلود رمان دلیل لبخند من
📝 نویسنده: مائده میاحی
🎬 ژانر: عاشقانه
📖 تعداد صفحات : 246
🌐 www.romankade.com/1403/09/30/دانلود-رمان-دلیل-لبخند-من/
مردانگی آراز دیدن داره😍😍
اگه دنبال یه رمان هات ،عاشقانه و واقعی بودی اما پیدا نمیکردی پس سریع جوین شو👍👍👍
/channel/+pQDbGU2wEbdkOGI8
مجموعه رمان های خانم شایسته نظری از محبوبترین نویسنده های سایت رمانکده هستند را آماده کردیم . این مجموعه شامل 4 رمان می باشد که به شرح زیر خلاصه ها و فایل عیار سنج با قیمت استثنائی می توانید همشو یکجا خریدو دانلود کنید.
1️⃣ - عروس خونبس جلد 1
2️⃣ - عروس خونبس جلد 2
3️⃣ - جدال عشق و غیرت
4️⃣ - تنهایی رها
شما میتونین تمامی این 4 رمان رو با 40 درصد تخفیف 🛍 همین الان خرید کنید
📍لینک خرید از فروشگاه رمانکده
🌐 https://B2n.ir/shayestehnazari
🌐 https://B2n.ir/shayestehnazari
🌐 https://B2n.ir/shayestehnazari
—————————————————
📌آدرس سایتمون
🌐 www.romankade.com
—————————————————
آدرس کانال های ما در شبکه های اجتماعی 👇👇👇
🔰 کانال تلگرام:
🌐 /channel/romankade_com
🔰 کانال ایتا:
🌐 eitaa.com/romankade_com
🔰 کانال روبیکا:
🌐 https://rubika.ir/romankade_com
🔰 کانال بله :
🌐 ble.ir/join/3VLMgCm4Ux
کد313
خاطره جالب امروز
نویسنده نسیم نوید
امروز صبح مثل همیشه با کارمند رستورانی که توی محل کارم قرار داره همکلام شدم، حین صحبت متوجه یک نکته مهم شدم؛ اون مرد از من مهربونتر بود و من تا الان خبر نداشتم! میگفت:
- من دوست ندارم توی مکانهای باز یا خیابون غذا یا بستنی بخورم چون گمان میکنم نکند کسی ببينه و دلش بخواد
- چقدر تو مهربونی! نگران نباش، خدا بزرگه، هوای همه رو داره
- اونکه البته
و لیوان من رو پر از چایی کرد:
- بفرمایید
- ممنونم، پر روزی باشی
و به سمت غرفه کتابفروشی خودم چند قدم برداشتم. هر چی فکر کردم، دیدم سوژهای برای نوشتن جالبتر از این جوان مهربان نیست که چند سالی هم از من کوچکتره اما قلب بزرگی داره!
هرچی با انسانهای مهربون بیشتری توی زندگی مواجه میشم به این نتیجه میرسم هنوز دنیا رو بدی پر نکرده و هنوزم میشه با نگاهی زیباتر یک قدم به جلو برداشت.
نسیم نوید
/channel/+cKf0mkuYnRlkZjg0
کانال ادبیات دوست داشتنی
💚رمان : #هیچکسان_پادشاه
🍀ژانر : #عاشقانه #مافیایی #هیجانی
🍀نویسنده : #لیلی
💚خلاصه :
دختری به نام رها در خانوادهی مذهبی که برای دختر ارزش زیادی قائل نیستن به دنیا اومده. روزی که قراره به زور اون رو به یکی بدتر از پدرش شوهر بدن با یکی از پسرایی که باهاش تو تئاتر کار میکرده فرار میکنه. کم کم رها به اون پسر دل میبنده غافل از اینکه اون پسر رها رو به جای بدهیش به یه گروه قاچاقچی میفروشه. به مردی که سرکرده باند مخوفی که ابهتش، مقامش معروف شده به بیافندی. در حالی که رها در چنگال بی افندی اسیره مردی که خوب رها رو می شناسه ولی رها شناختی ازش نداره دنبالش میگرده. کسی که تو بچگی به عقد هم در اومده بودن و رها از اون بیخبره. پسر عمویی که از جنس غیرت و عشق....
#پیشنهادی_ادمین
┏━━━━ 🍃 ━━━━┓
@romankade_com
┗━━━━ 🍃 ━━━━┛
—————————————————
🔰 آدرس کانال تلگرام:
🌐 /channel/romankade_com
🔰 آدرس کانال ایتا:
🌐 eitaa.com/romankade_com
🔰 آدرس کانال روبیکا:
🌐 https://rubika.ir/romankade_com
🔰 آدرس کانال بله :
🌐 ble.ir/join/3VLMgCm4Ux
📌 دانلود رمان درنگی سرنوشت ساز
📝 نویسنده: حدیث صبری و ترلان عصری
🎬 ژانر: عاشقانه
📖 تعداد صفحات : 1239
🌐 www.romankade.com/1403/09/27/دانلود-رمان-درنگی-سرنوشت-ساز/
سیلی محکمی به گونم زد و کمرمو کوبید به دیوار.
- حاضر جوابی کردی دردونه؟
کمربند رو دور دستش پیچد و ضربه ای به تنم زد
- جواب منو دادی خونه خراب کن؟
دستش رو چنگ زدم.
- غ...غلط کردم کبیر ولم کن.
- گفته بودم داداشات اینجا پیداشون نشه...گفتم یا نگفتم.
سرمو تکون دادم که منو چرخوند و خمم کرد. با فرود اومدن کمربندش روی کمرم جیغ بلندی کشیدم.
- امشب میکشمت. توی همین اتاقی که بارها توش بات خوابیدم.
دستمو دور شکمم حلقه کردم تا بچم اسیب نبینه ولی با احساس داغی خون...
❌داداشاش اونو به دشمنشون میفروشن و اون مرد اونقدر عذابش میده که بچش...
/channel/+V0Qkp45W3045YWNk
📌 دانلود رمان در پس افسانه ها
📝 نویسنده: بیتا صادقی
🎬 ژانر: فانتزی معمایی عاشقانه
📖 تعداد صفحات : 1634
🌐 www.romankade.com/1403/09/25/دانلود-رمان-در-پس-افسانه-ها/
📌 دانلود رمان مجنون تو
📝 نویسنده: سمیه آقاجانی
🎬 ژانر: عاشقانه
📖 تعداد صفحات : 816
———————
خلاصه :
بنیامین پسر غیرتی که عاشق همتا میشه . همتای شیطونی که دل میبنده به بنیامین و با هم عاشقانه هایی و تجربه میکنن . دور از چشم خانواده با هم در ارتباطن . ولی اتفاقاتی که جلوی راهشون قرار میگیره باعث میشه .....
🔴 برای دانلود این رمان با فرمت های دلخواه
#epub #apk #pdf
به لینک زیر مراجعه کنید ⬇️
🌐 www.romankade.com/1403/09/23/دانلود-رمان-مجنون-تو/
🌐 https://zarinp.al/656580
🌐 https://zarinp.al/656580
🌐 https://zarinp.al/656580
—————————————————
🔰 آدرس کانال تلگرام:
🌐 /channel/romankade_com
🔰 آدرس کانال ایتا:
🌐 eitaa.com/romankade_com
🔰 آدرس کانال روبیکا:
🌐 https://rubika.ir/romankade_com
🔰 آدرس کانال بله :
🌐 ble.ir/join/3VLMgCm4Ux
🔥توجه، توجه پارت گذاری این رمان بالاخره رایگان شد🔥
پروفایل کسی که داشت باهاش تماس میگرفت یه مرد جوون با ریش نسبتا بلند و عینک های دایره ای دور مشکی بود. توی یه ژست متشخصانه ای پشت میز نشسته بود و لبخند میزد.
داشتم به عکسش نگاه میکردم که یهو تماس برقرار شد و دوربین تکون شدید خورد و چیزی واضح نبود.
کوروش صورتشو جلوی لنز برد و گفت :
- سلام فرهاد.
دوربین ثابت شد و فرهاد با شلوارک قرمز و بالا تنه لخت و پَتی! جلوی دوربین اومد و همونطور که ماشین اصلاح دستش بود و داشت ریششو مرتب میکرد نیم نگاهی به دوربین انداخت و گفت :
- سلام و زهر مار. پدسگ وقتی میخوای تماس بگیری قبلش خبر بده. از تو حموم برگشتم تا جوابتو بدم...
به کوروش نگاه کردم و سعی کردم خنده امو پنهون کنم. مثل اینکه اونم توی شرایط من بود. با لبخند به فرهاد گفت :
- چه شلوارک قشنگی پوشیدی آتیش
- آره عشقم تم قرمز برات زدم حال کنی.
- جون. پشماتم بزنی دیگه حله.
- هه. شیر بخاطر پشماشه که شیره.
کوروش چشمکی به من زد و یواش گفت :
- بیا تو کادر.
کمی به سمت کوروش مایل شدم تا تو دوربین بیفتم.
با لبخند گفتم :
- سلام آقای... شیر.
دستش متوقف شد و به دوربین نگاه کرد. یهو سریع گوشی رو برداشت و دوربین رو جلوی صورتش گرفت و دستپاچه گفت :
- عه سلام خوبید؟
- خیلی ممنون
به کوروش لبخند زد و گفت :
- کورش جان ویسی که همین الان توی تلگرام برات میفرستمُ حتما با هندزفری گوش بده باشه؟
کوروش نتونست خودشو کنترل کنه و زد زیر خنده
- بی تربیت.
با انگشت وسطش پیشونیشو خاروند و گفت :
- چند دقیقه دیگه تماس میگیرم باهات فعلا.
تماسو قطع کرد و کوروش با خنده در ماشینو باز کرد و گفت :
- من برم بیرون یه چیزی بگیرم برای زخم سرت. برمیگردم.
از زخم سرم فراموش کرده بودم و وقتی اینو گفت احساس درد کردم.
- باشه.
ژانر : عاشقانه، جنایی، طنز🦦
پارتگذاری روزانه در کانال👇
@hania_basiri
@hania_basiri
@hania_basiri
خلاصه :
آنا بعد از فوت مادرش و در سن دوازده سالگی توسط پدرخوانده اش به خارج از کشور فرستاده میشه. حالا اون بعد از یک وقفه ده ساله برگشته قصد موندن داره. تصمیم اون علاوه بر اینکه به مذاق پدر و خواهر و برادر ناتنیش خوش نمیاد خودش رو هم با واقعیت های شوکه کننده ای از زندگیش رو به رو میکنه!
به قلم : حانیا بصیری
نویسنده پر بازدید ترین رمانهای سایت رمانکده :
عاشقتم دیوونه و پشت چراغ قرمز وَ
به طعم شکلات🍫
💚رمان : #سرپناه
🍀ژانر : #عاشقانه #اجتماعی
🍀نویسنده: #دریا_دلنواز
💚خلاصه :
مهشیددختری که توسط دوست پسرش دایان وبه دستورهمایون برادرش معتادمیشه
آوید پسری که به خاطراعتیادش باعث مرگ مادرش میشه وحالاسرنوشت این دونفروسرراه هم قرارمیده آویدبه طور اتفاقی توشبی که ویلاشو دراختیاردوستش قرارداده بامهشید دختری که نیمه های شب توی اتاق خواب پیداش میکنه درگیر میشه آوید به خاطر عذاب وجدانی که از گذشته داره به مهشید کمک میکنه و باعث ترک اعتیادش میشه.
┏━━━━ 🍃 ━━━━┓
@romankade_com
┗━━━━ 🍃 ━━━━┛
—————————————————
🔰 آدرس کانال تلگرام:
🌐 /channel/romankade_com
🔰 آدرس کانال ایتا:
🌐 eitaa.com/romankade_com
🔰 آدرس کانال روبیکا:
🌐 https://rubika.ir/romankade_com
🔰 آدرس کانال بله :
🌐 ble.ir/join/3VLMgCm4Ux
📌 دانلود رمان زندگی به شرط شیطنت
📝 به قلم زهرا سرابی
📖 تعداد صفحات : 2209
🎭 ژانـــر : طنز پلیسی عاشقانه
🌐 www.romankade.com/1403/10/04/دانلود-رمان-زندگی-به-شرط-شیطنت/
پارتی از رمان بلا پرست به قلم مینا شمس:
❣مست بود، بی اختیار جلو رفتم و کنارش نشستم حتی به طرفم برنگشت، پکی به سیگارش زد و گفت:
_نمیترسی باهات کاری کنم؟
از حرفی که به یاشار زده بودم دلخور بود؟صدایش لش نبود فقط خش داشت...نیم نگاهی به سیگار درون دستش انداختم، کاش جرات اینکه آن را از دستش بگیرم را داشتم...کاش می توانستم بگویم ریه هایت دیگر جان ندارد به خاطر من هم شده دیگر نکش...
_میدونی اجازه ی اون کار و بهت نمیدم !
پوزخندی زد:
_منم قرار نیست اون کاری و که تو مخت وول وول می زنه رو بکنم!
بی حرف فقط به رو به رویم زل زدم و از جایم بلند شدم...نمی دانم چه احساسی داشتم اما حرف زدن با او در این شرایط مطمئنا ناراحت ترم می کرد.
_کجا ؟
می خواستم بی تفاوت باشم اما من نمی توانستم او را نادیده بگیرم!
_دارم میرم خونم!
پکی دیگری زد و با صدای گرفته ای گفت:
_خونت یا خونت؟
متحیر به سمتش برگشتم و پرسیدم:
_چی؟
سیگارش را انداخت و با پا له اش کرد...
سر بلند کرد و بی حرف به چشم هایم نگاه کرد.قلبم هوری پایین میریزد و دلم ضعف میرود از طرز نگاهش...
منظورش این نبود که به این خانه می رفتم یا از محله میرفتم؟
برگشتم تا لبخند از سر ذوقم را نبیند، سوال سادهای پرسید اما دل من بی جنبه بود! می دانستم مست است اما آنقدر نگاه من گویا بود که مطمئنا هر چه را که در دل از همه پنهان کرده بودم را میفهمید! لبم را گزیدم قدمی جلو گذاشتم اما باید این را می گفتم...
_من کفتر جلد این محلهام...هر جا برم باز برمیگردم به آشیونهام!
در دل نالیدم "ثامر آشیونه ی من تویی، خونه ی امن من تویی"
داشتم جان می دادم برای اینکه حرف های تلنبار شدهی دلم را بیرون نریزم!
یعنی اگر می فهمید واکنشش چه بود؟! می دانستم که دیگر آن موقع او را برای همیشه از دست دادهام!
نفس عمیقی کشیدم و راه افتادم سمت خانه...
ثامر نمیدانست...هیچ چیز نمی دانست!
چطوری از این محل میرفتم وقتی هرروز از پنجره دزدکی نگاهش میکنم و اگر روزی از دور قامت بلند و چشم های دو رنگی که همهی جانم بودند را نمی دیدم تا شب شبیه دیوانه های سرگردان بودم!♥️
/channel/+QC9szI7sHPpiODA0
ژانر اجتماعی_عاشقانه...🌻
اگر دلتون یه رمان با یک عاشقانهی دلنشین تو کوچه پس کوچههای پایین شهر تهرون میخواد، رمان بَلا پَرست اثر <مینا شمس> برای شماست.
/channel/+QC9szI7sHPpiODA0
داستان #گیسو🌬🌬🌬🌬🌬
به زن نگاه می کند. زن می گوید: بشین همینجا...
روی صندلی می نشیند...به اطراف نگاه می کند...
آنطرف شیشه؛ درست مقابلش رامین ایستاده است...
از جایش بر می خیزد...جلوتر می رود...انگار رامین او را نمی بیند...
دستهایش را روی شیشه می گذارد...
نفسش تنگ می شود؛ مانند دلش که ماه هاست دلتنگِ اوست...
زن می گوید: بشین خانم و گوشی رو بردار...
رامین را می نشانند... و گوشی را به دستش می دهند...چرا؟!!!
او گیسو را نمی بیند...💔
گیسو لرزان می گوید: رامین!
لبهای رامین از هم باز می شوند: دورت بگردم عزیزدلم...گیسو...تویی؟!
اشک های گیسو جاری می شوند: رامین! رامین! نگام کن!!! من اینجام...درست جلوی چشمهات...
رامین دستش را روی شیشه می گذارد و آن را روی شیشه می کشد. سپس هق هق می کند: گیسو! گیسو جانم...دورت بگردم...حرف بزن...خوبی؟! خدایا شکرت...
گیسو دوباره بر می خیزد و آهسته می گوید: چرا...چرا...
نمی تواند...
آرزوی دیرینه اش را بلند می گوید: ای کاش بمیرم رامین...ای کاش زودتر بمیرم...نمی خوام بمونم رامین...چرا منو نجات دادی؟! می خوام بمیرم...من بمیرم برای چشمهات...
فریاد می زند: من چرا زنده ام خداااا...
چشمانش سیاهی می رود و پخشِ زمین می شود...
رامین فریاد می زند...
گیسو را می برند...رامین همچنان فریاد می زند: چی شد؟! چی شد؟! گیسو جان؟!
کانال زیر👇👇👇👇
🥀رمانکده🥀
http://t.me/romankade1360
🔥💥🔥💥🔥💥🔥💥🔥💥🔥
#ن_الف
📌 دانلود رمان دلیل لبخند من
📝 نویسنده: مائده میاحی
🎬 ژانر: عاشقانه
📖 تعداد صفحات : 246
———————
خلاصه :
قصه عشق، قصه غرور، قصه خودخواهی…
قصه ی دو آدم از دو دنیای متفاوت…
دختری زخم خورده و مغرور که به دنبال فرار از دست خانوادشه و پسری خشک و سرد که فقط به دنبال انتقام گرفتنه.
قصه ی عشقی که پر از آزار و اذیته ولی در عین حال پر از رمز و پنهونی است که قراره گاهی اشک بریزیم و در کنارش شاید بتونیم خیلی چیزهای خوب یاد بگیریم.
🔴 برای دانلود این رمان با فرمت های دلخواه
#epub #apk #pdf
به لینک زیر مراجعه کنید ⬇️
🌐 www.romankade.com/1403/09/30/دانلود-رمان-دلیل-لبخند-من/
🌐 https://zarinp.al/660539
🌐 https://zarinp.al/660539
🌐 https://zarinp.al/660539
🌐 www.shop.romankade.com/product/دانلود-رمان-دلیل-لبخند-من/
—————————————————
🔰 آدرس کانال تلگرام:
🌐 /channel/romankade_com
🔰 آدرس کانال ایتا:
🌐 eitaa.com/romankade_com
🔰 آدرس کانال روبیکا:
🌐 https://rubika.ir/romankade_com
🔰 آدرس کانال بله :
🌐 ble.ir/join/3VLMgCm4Ux
💚رمان: #به_چال_گونه_های_تو
🍀نویسنده: #صفورا_اندیشمند
🍀ژانر: #عاشقانه #اجتماعی
💚خلاصه :
چکاوک که برای ادامه تحصیل به یک شهر بندری بزرگ آمده، بخاطر اتفاقی مجبور به ازدواج صوری با مرد معتبر شهر که پسری بی قید و بند دارد می شود؛ ازدواجی که فقط یک قرارداد است و هیچ کس از آن باخبر نیست و قرار هست بعد از چندماه، بیخبر خاتمه پیدا کند. همه چیز طبق قرار و برنامه پیش میرود مگر یک چیز!
┏━━━━ 🍃 ━━━━┓
@romankade_com
┗━━━━ 🍃 ━━━━┛
—————————————————
🔰 آدرس کانال تلگرام:
🌐 /channel/romankade_com
🔰 آدرس کانال ایتا:
🌐 eitaa.com/romankade_com
🔰 آدرس کانال روبیکا:
🌐 https://rubika.ir/romankade_com
🔰 آدرس کانال بله :
🌐 ble.ir/join/3VLMgCm4Ux
رمان:سایه ی خورشید
خلاصه:
امیرعلی کفایت ته تغاری حاج غفور کفایت شبی از سر مستی به سایه رستگار نزدیک میشود و.....
با وجود همسرش دافنه موحد که از او باردار است🫣
و از آنطرف هم آراز آذرمهر مدیرعامل خشن و هات شرکت پارسه دل در گرو عشق سایه دارد
اما سایه به اجبار پدرش مجبور به ازدواج با امیرعلی کفایت میشود
و بعد از تاهلش هم دست از سر او برنمیدارد ودر برابر امیرعلی سینه سپر میکند😍
و یک مثلث عشقی ممنوعه رقم میخورد........
رمانی سراسر هیجان همراه با عاشقانه های هات 🔞🔞❤️
رمانی فول هات و ممنوعه 🔞🔞
عاشقانه ، قصه دلدادگی و مردانه ایستادن
/channel/+pQDbGU2wEbdkOGI8
/channel/+pQDbGU2wEbdkOGI8
/channel/+pQDbGU2wEbdkOGI8
📌داستان کوتاه حوالی گناه
📝 نوشته شمیم کولیوند
🎬 ژانر: اجتماعی
🌐 لینک دانلود www.romankade.com/1403/09/29/داستان-کوتاه-حوالی-گناه/
#داستان_کوتاه
💚رمان : #آقا_و_خانم_بلک
🍀ژانر : #عاشقانه
🍀نویسنده : #محیا_نگهبان
💚خلاصه :
دایان حقی، پسری مغرور و مستبد و یکی از تاجران بنام فرش، دل در گرو دختری ساده و بی آلایش به نام نوا میدهد، دختری شاد و سرزنده که بیخبر از دایان، مشغول زندگیست. دایان برای وارد کردن او به زندگیش یک شب دست به...
┏━━━━ 🍃 ━━━━┓
@romankade_com
┗━━━━ 🍃 ━━━━┛
—————————————————
🔰 آدرس کانال تلگرام:
🌐 /channel/romankade_com
🔰 آدرس کانال ایتا:
🌐 eitaa.com/romankade_com
🔰 آدرس کانال روبیکا:
🌐 https://rubika.ir/romankade_com
🔰 آدرس کانال بله :
🌐 ble.ir/join/3VLMgCm4Ux
📌 دانلود رمان درنگی سرنوشت ساز
📝 نویسنده: حدیث صبری و ترلان عصری
🎬 ژانر: عاشقانه
📖 تعداد صفحات : 1239
———————
خلاصه :
داستان طنزآلود رمان درنگی سرنوشت ساز در خصوص زندگی دختری به نام حدیثه است.
با گذر زمان تلههای خاموشی که در گوشه به گوشهی مسیر زندگی قرار گرفته است،
با ورود آدمهای جدید آشکار میشود و حدیثه غافل از آیندهی پر پیچ و خمی که انتظارش را میکشد،
پا در خانهای میگذارد که کمکم با ورود به شغل جدید و تهیه کلیپ حصار شهرت را دور تا دورش میپروراند
اما سایهی عشقی قدیمی، دست بردار نیست. حالا، وقت هجوم گذشته است!
🔴 برای دانلود این رمان با فرمت های دلخواه
#epub #apk #pdf
به لینک زیر مراجعه کنید ⬇️
🌐 www.romankade.com/1403/09/27/دانلود-رمان-درنگی-سرنوشت-ساز/
—————————————————
🔰 آدرس کانال تلگرام:
🌐 /channel/romankade_com
🔰 آدرس کانال ایتا:
🌐 eitaa.com/romankade_com
🔰 آدرس کانال روبیکا:
🌐 https://rubika.ir/romankade_com
🔰 آدرس کانال بله :
🌐 ble.ir/join/3VLMgCm4Ux
💚رمان : #عروس_شیطان
🍀ژانر : #عاشقانه #تخیلی #ترسناک
🍀نویسنده : #مهدیه_احمدی
💚خلاصه :
در میان جمعیت شیاطین و انسانهای انساننما، من آن ادمی بودم که اسیر شیطان و شیطان زادهها شدم. مرا به انتخاب خودم نیاوردند، مرا برای هیچ به اینجا اوردند و میخواهند از فرزند من و شیطان، فرمانروای جهان را آموزش دهند، اما نمیدانند خدایی این میان هست، که اگر برای لحظهای نخواهد، این جمعیت همه نیست میشوند. چه خیال خامی، فرمانروایی شیطان بر زمین!
┏━━━━ 🍃 ━━━━┓
@romankade_com
┗━━━━ 🍃 ━━━━┛
—————————————————
🔰 آدرس کانال تلگرام:
🌐 /channel/romankade_com
🔰 آدرس کانال ایتا:
🌐 eitaa.com/romankade_com
🔰 آدرس کانال روبیکا:
🌐 https://rubika.ir/romankade_com
🔰 آدرس کانال بله :
🌐 ble.ir/join/3VLMgCm4Ux
📌 دانلود رمان در پس افسانه ها
📝 نویسنده: بیتا صادقی
🎬 ژانر: فانتزی معمایی عاشقانه
📖 تعداد صفحات : 1634
———————
خلاصه :
تفاوت همیشه بد نیست؛ اما دنیاست که حاضر به پذیرش اونا نیست. اما توی افسانهها چیز دیگهای گفته شده. همهمون خوب میدونیم درپس هر افسانهای یه حقیقتی نهفتهس؛ اما حالا اگه روزی اون افسانه تبدیل به حقیقت بشه چی میشه؟ میشه زندگی افسانهای ما، میشه دنیای افسانهای ما... !
🔴 برای دانلود این رمان با فرمت های دلخواه
#epub #apk #pdf
به لینک زیر مراجعه کنید ⬇️
🌐 www.romankade.com/1403/09/25/دانلود-رمان-در-پس-افسانه-ها/
—————————————————
🔰 آدرس کانال تلگرام:
🌐 /channel/romankade_com
🔰 آدرس کانال ایتا:
🌐 eitaa.com/romankade_com
🔰 آدرس کانال روبیکا:
🌐 https://rubika.ir/romankade_com
🔰 آدرس کانال بله :
🌐 ble.ir/join/3VLMgCm4Ux
💚رمان : #رویای_سیاوش
🍀ژانر : #عاشقانه
🍀نویسنده : #مریم_جلالی
💚خلاصه :
نیکا با دیدن تصویر پسری زیبا بر روی جلد کتابی به اسم سیاوش بهش علاقهمند میشه ارشیا پسرخالهاش به نیکا علاقهمند است اما نیکا به دلیل عشقی که به سیاوش دارد نمیتواند به شخص دیگری فکر کند و بیصبرانه منتظر است تا سیاوش را در عالم واقعیت ملاقات کند و عشق خود را به او ابراز کند در این میان نیکا در کنکور پذیرفته میشود با آغاز کلاسهای دانشگاه خواستگاران او نیز بیشتر میشوند اما او حاضر به فکر کردن به هیچکس نیست
بلخره روزی به طور تصادفی پسری را میبیند که ...
┏━━━━ 🍃 ━━━━┓
@romankade_com
┗━━━━ 🍃 ━━━━┛
—————————————————
🔰 آدرس کانال تلگرام:
🌐 /channel/romankade_com
🔰 آدرس کانال ایتا:
🌐 eitaa.com/romankade_com
🔰 آدرس کانال روبیکا:
🌐 https://rubika.ir/romankade_com
🔰 آدرس کانال بله :
🌐 ble.ir/join/3VLMgCm4Ux
📌 دانلود رمان مجنون تو
📝 نویسنده: سمیه آقاجانی
🎬 ژانر: عاشقانه
📖 تعداد صفحات : 816
🌐 www.romankade.com/1403/09/23/دانلود-رمان-مجنون-تو/
💚رمان : #نقطه_کور
🍀نویسنده : #دل_آن
🍀ژانر : #عاشقانه #انتقامی
💚خلاصه :
زلال داستان ما بعد ده سال با آتیش کینه برگشته که انتقام بگیره... زلالی که دیگه فقط کدره و انتقامی که باعث شده اون با اختلال روانی سر پا بمونه. هامون... پویان... مهتا... آتیش این کینه با خنکای عشقی غیر منتظره خاموش میشه؟
┏━━━━ 🍃 ━━━━┓
@romankade_com
┗━━━━ 🍃 ━━━━┛
—————————————————
🔰 آدرس کانال تلگرام:
🌐 /channel/romankade_com
🔰 آدرس کانال ایتا:
🌐 eitaa.com/romankade_com
🔰 آدرس کانال روبیکا:
🌐 https://rubika.ir/romankade_com
🔰 آدرس کانال بله :
🌐 ble.ir/join/3VLMgCm4Ux
💚رمان: #به_تو_عاشقانه_باختم
🍀نویسنده : #آذر_اول
🍀ژانر : #عاشقانه
💚خلاصه :
امیر حسین شریعت
مرد مذهبی و جدی.. با مرام و اهل زورخونه! همه بهش می گن اقا سید! یه محل سر اسمش قسم میخورن! به خودش قول داده که دورِ عشق و عاشقی رو خط بکشه! قول داده فقط پشتِ زنی باشه که برای یه مدت همخونه شه! زنی که شوهر نداره و بارداره! شوهرش فوت کرده و بیوهی حاملست! تو محل چو میوفته که زنِ شوهر مرده چطور حامله شده! آقاسید دل میده به دلِ مریم خانم....
صیغش میکنه و.....
┏━━━━ 🍃 ━━━━┓
@romankade_com
┗━━━━ 🍃 ━━━━┛
—————————————————
🔰 آدرس کانال تلگرام:
🌐 /channel/romankade_com
🔰 آدرس کانال ایتا:
🌐 eitaa.com/romankade_com
🔰 آدرس کانال روبیکا:
🌐 https://rubika.ir/romankade_com
🔰 آدرس کانال بله :
🌐 ble.ir/join/3VLMgCm4Ux