📍 دانلود رمان کدو تنبل
📝 نویسنده: مرجان جانی
🎬 ژانر: عاشقانه ، معمایی
📖 تعداد صفحات : 583
🌐 www.romankade.com/1402/04/16/دانلود-رمان-کدو-تنبل/
📍 دانلود رمان حباب روی آب
📝 نویسنده: دختر ماه
🎬 ژانر: عاشقانه ، معمایی
📖 تعداد صفحات : 691
🌐 www.romankade.com/1402/04/12/دانلود-رمان-حباب-روی-آب/
📍 تویی درد و تویی درمان من
📝 نویسنده: ا.اصغرزاده
🎬 ژانر: عاشقانه ، ازدواج اجباری
📖 تعداد صفحات : 742
———————
خلاصه :
رمانِ تویی درد و تویی درمانِ من ( این درد شد درمانِ من !)
نیلوفر عاشقِ دشمنِ پدر اش میشه بخاطرِ این عشق مجبور میشه به پدر اش باج بده، با شریکِ پدر اش ازدواج صوری می کنه تا بتونه بعد از جدایی با فردین ازدواج کنه اما غافل از اینکه شریکِ پدر اش، بزرگ ترین دشنمنه اونه و بعد از ازدواج….
#عاشقانه
#ازدواجاجباری
ا.اصغرزاده
🔴 برای دانلود این رمان با فرمت های دلخواه
#epub #apk #pdf
به لینک زیر مراجعه کنید ⬇️
🌐 ww.romankade.com/1402/04/10/دانلود-رمان-تویی-درد-و-تویی-درمان-من/
🌐 https://zarinp.al/512863
🌐 https://zarinp.al/512863
🌐 https://zarinp.al/512863
آدرس کانالمون تو تلگرام :
🌐 /channel/romankade_com
آدرس کانالمون تو ایتا :
🌐 eitaa.com/romankade_com
آدرس کانالمون تو روبیکا :
🌐 rubika.ir/romankade_com
📍 دانلود رمان طرد شده گناهکار
🎬 ژانر: عاشقانه ، معمایی
📖 تعداد صفحات : 870
———————
خلاصه :
زندگیمو پر از سیاهی کردم. پر از نفرت و تاریکی..فقط به خاطر همون عذابی که همیشه ازش دَم می زد. انقدر که برای خودم این واژه ی گناهکار رو تکرار کردم تا ... دختری تنها سر خورده .. موجودی که پاکی و معصومیتش با دستان آلوده ی نامادری و برادرنامادری به تاراج رفت .. رها شده در خیابانهای بی درو پیکر شهر .. جدا افتاده و مطرود … ولی درست در لحظه ای که فکر میکرد همه ی خوبی های دنیا به پایان رس
🔴 برای دانلود این رمان با فرمت های دلخواه
#epub #apk #pdf
به لینک زیر مراجعه کنید ⬇️
🌐 www.romankade.com/1402/04/08/دانلود-رمان-طرد-شده-گناهکار/
————————————
آدرس کانالمون تو تلگرام :
🌐 /channel/romankade_com
آدرس کانالمون تو ایتا :
🌐 eitaa.com/romankade_com
آدرس کانالمون تو روبیکا :
🌐 rubika.ir/romankade_com
📍 دانلود رمان لحظه دیدنت
📝 نویسنده: تهمینه ارجمندپو
🎬 ژانر: عاشقانه ، معمایی
📖 تعداد صفحات : 240
———————
خلاصه :
پریچهر، دختری که به تازگی پدرش را از دست داده است و جز مادربزرگش کسی را ندارد. آنها برای حل مشکلات مالی که گریبانگیر زندگیشان شده است، به دنبال راهحل هستند. پریچهر برای محفاظت از مادربزرگش و نجات دادن زندگیشان، مجبور به ازدواجی اجباری با ایرج میشود در صورتی که ایرج به او علاقه ندارد و دلیل اصلی کینهایی بوده که ریشه در اتفاقات گذشته داشته است. با گذر زمان، کمکم حقایق زندگی برای آنها مشخص میشود.
🔴 برای دانلود این رمان با فرمت های دلخواه
#epub #apk #pdf
به لینک زیر مراجعه کنید ⬇️
🌐 www.romankade.com/1402/04/07/دانلود-رمان-لحظه-دیدنت/
————————————
آدرس کانالمون تو تلگرام :
🌐 /channel/romankade_com
آدرس کانالمون تو ایتا :
🌐 eitaa.com/romankade_com
آدرس کانالمون تو روبیکا :
🌐 rubika.ir/romankade_com
📌 دانلود رمان : من اختای، ملقب به امپراطور
📝 نوشته ماریا
📖 تعداد صفحات 1364
———————
#امپراطور
#خلاصه
- اینطوری مظلومانه سکوت نکن شادن. اختای اگه میخواست بهت آسیبی بزنه چند ماه قبل میزد. هم موقعیتشو داشت هم هدفشو. پس بدون عشقش واقعیه. شک و شبهه رو از دلت دور کن.
بی راه هم نمیگفت. اما من دلم چه میخواست.
- به قول مامانم، عشق هایی که یهویی میان، خیلی زود هم سرد میشن. الان اختای حال منو داره. یه روز من فکر میکردم عاشق سرگردم و با هربار دیدنش دست و دلم می لرزه. ولی الان هیچ احساسی تو دلم نیست. سرد سردم.
گردن چرخاندم وبا نگاهی پرغم گفتم: میدونی چیه مهربان!؟ اختای هم الان حس و حال منو داره... الان فکر میکنه عاشقه و بخاطر حسش میتونه از نفرت تو قلبش بگذره. میتونه بابامو فراموش کنه. ولی در واقع نمی تونه. هیچ وقت نمیتونه. چون هر بار خواهرش و یاد کنه، ناخوداگاه پدرم جلو چشماش میاد. اونوقت کم کم به دلش میفته، اینم دختر همون پدره. اینه که هم خودش عذاب میکشه و هم من هرروزمرگ و حس میکنم.
دست روی دستم گذاشت: ولی...
حرفش را بریدم: ولی نیست مهربان بانو. واقعیته. از این به بعد، بابای من سرافکندگی منه. نه تنها اختای، آدمهای دیگه ای هم پیدا میشن و با دست منو شادی رو نشون میدن. چون پدرم کاری رو کرد که تا عمر داریم بیخ گوشمونه. اختای هم مستثنا نیست. اون از همه بیشتر داغ دیده ست. پس شک نکن با گذشت زمان این داغش خاطره میشه و هر بار یادش میفته. اون وقت دوست داشتن و عاشقی یادش میره. همیشه تلخی های زندگی بیشتر از شیرینی هاش یاد آور میشن و تو ذهن و دلت پرسه می زنن. منم نمیخوام یه اشتباه تو زندگیش باشم. الان برم و کمی ناراحتش کنم بهتر از فرداست.
- اشتباه زندگیمو خودم تشخیص میدم. سی سال خون و دل نخوردم اشتباه زندگیمو نفهمم.
از حضور ناگهانی اش مهربان و من هر دو همزمان بلند شدیم.
خیره به صورتم جلو آمد: خیال بافی. منفی بافی. شکاکی. ولی نمی دونی شک مثل خوره می مونه. ذره ذره وجودتو میخوره بزرگتر و بزرگتر میشه. من همون اول گفتم فقط خودت برام مهمی. اگه مهم نبودی با خطبی که کردی حتما دورت می نداختم.
مهربان خمیازه ای کشید که نمایشی بودنش بیش از بیش آشکارا بود.
- من خیلی خستم. برم بخوابم.
اختای حتی حاضر نشد نگاهش را از صورتم بردارد.
مهربان پذیرایی را ترک کرد. اختای میزها را دور زد و مقابلم ایستاد. قرار بود میزو صندلی ها را صبح خدمه ها جمع کنند.
مامانت و داییت بهتر حرفمو فهمیدن. ولی چون تو دلت با یکی دیگه س....
- نیست.
تحکم حرفم آنقدری بود که نگاهش در چشم های عصبی ام به گردش دربیاید و چیزی نتواند بگوید.
نتوانستم تحمل کنم. خواستم از کنارش رد شوم که بازویم را گرفت.
#فروشفوقالعاده
🔴 برای دانلود این رمان با فرمت های دلخواه
#epub #apk #pdf
به لینک زیر مراجعه کنید ⬇️
جلد اول این رمان رو رایگان میتوانید از لینک زیر دانلود کنید
🌐 www.romankade.com/1401/09/29/دانلود-رمان-امپراتور-از-ماریا/
🌐 https://zarinp.al/464843
🌐 https://zarinp.al/464843
🌐 https://zarinp.al/464843
🌐 /channel/romankade_com
📌 دانلود رمان: نفودی 2
📝 نوشته: ماریا
📍دانلود نسخه های #pdf و #epub این رمان رو میتوانید از داخل سایتمون همین الان تهیه فرمائید
———————
جایی که نباید، دل میلرزه. مثل مهمان ناخوانده ست وقتی میاد همه ی معادلاتو بهم میریزه.
وسط مأموریت باید انتخاب می کردم. عشق، ترس، خجالت،
عشق با قدرت بیشتری خودشونشون داد.
نمی دونستم انتخابم باعث میشه از متنفر بشه.
#نفوذی
به چشمهای ترسیده اش خیره بودم. منو نمیشناخت. از وجودم در این باند باخبر نبود. ولی من میدونستم کیه و من به اجبار باید باهاش چیکار کنم. با اینکه می پرستیدمش ولی اون با نفرت بهم نگاه می کرد.
با صدای رایس به خودم اومدم.
اگه تو نمیتونی برو کنار بچه ها بیان... دوست دارم قیافه ی سرهنگو وقتی دید دخترش دیگه دختر نیست و ببینم. میخوام ببینم چطوری میخواد بی ابرویی دخترشو قایم کنه تا دست رسانه ها نیفته....
کل بندم لرزید. مردمک های دلارام از وحشت دو دو زد.
اگه جلو نمی رفتم تیکه تیکش می کردن. باید خودم به دستش می آوردم...
📚
رمان #نفوذی با دو فصل هیجان انگیز همه جا پخش شد.
تنها قسمت اولش با کلی اتفاق، مخاطب زیادی جذب کرد.
خرید نفوذی 2 :
https://Zarinp.al/301449
خرید نفوذی 1 :
https://Zarinp.al/263324
خرید نفوذی 1 و 2 باهم به نصف قیمت :
https://Zarinp.al/301458
🔴 برای دانلود این رمان با فرمت های دلخواه
#epub #apk #pdf
به لینک زیر مراجعه کنید ⬇️
🌐 https://www.romankade.com/1399/02/02/دانلود-رمان-نفوذی-۲/
🌐 /channel/romankade_com
یه رمانی براتون اوردم که مثلش هیچ کجا وجود نداره 😎
همه توی این چند روز دنبال لینکشن😱
منم براتون پیدا کردم😁
رمان بابِ دل😈✨
داستان از این قراره که یه پسر خفن و جذاب داریم که سرگرد نیروی انتظامیه.
سرگرد داستان ما داره روی یه پرونده قاچاقچی کار می کنه و باید برای این که پرونده سریع تر پیش بره، به دختر اون قاچاقچی نزدیک بشه.
قاچاقچی که یه راز خیلی بزرگی رو داره که ۲۳ ساله که مخفیش کرد، سرگرد داستان، متوجه اون راز میشه 😱❌️
اتفاقی که به گذشته این دختر ربط داره. یه گذشته ای که نباید درز پیدا کنه و گرنه....
دیالوگی از رمان:
- من دلارام غفاری، تک دختر سهیل غفاری، کسی که نمی دونست اون همه #آرامش #دروغی بیش نیست. #عاشق #مردی شدم که هر لحظه و هر ثانیه، توی ذهنش #طناب_دار رو توی گردن #پدرم مینداخت.
کاش فقط همین بود؛ کاش فقط خواهان دار زدن پدرم بود.
من عاشق مردی شدم که #گذشته ای از من می دونست که ......😨
/channel/+VT09daDiqU85ODk0
/channel/+VT09daDiqU85ODk0
خبر دارید که توی تلگرام ترکونده از بس که خفنه؟!🙈😱
❌️💯بدویین جویین بدید که عضویت محدوده....💯❌️
/channel/+VT09daDiqU85ODk0
📍 دانلود رمان بازیچه
📝 نویسنده: مهلا حامدی
🎬 ژانر: عاشقانه ، معمایی
📖 تعداد صفحات : 1088
———————
خلاصه :
کارن نیک زاد یکی از معروف ترین و مشهور ترین خواننده های ایرانه، اما با هویت پنهان و گذشته ای تاریک! با یه برخورد تصادفی بعد از سال ها با عشق سابقه ش رو به رو میشه. شعله های کینه و نفرت تو وجودش رخنه میکنه و به فکر انتقام میوفته... انتقام از دختری که قلبش را سوزانده، و مسبب مرگ مادرش شده. کارن نیک زاد یکی از معروف ترین و مشهور ژانر:عاشقانه،انتقامی
🔴 برای دانلود این رمان با فرمت های دلخواه
#epub #apk #pdf
به لینک زیر مراجعه کنید ⬇️
🌐 www.romankade.com/1402/04/04/دانلود-رمان-بازیچه/
————————————
آدرس کانالمون تو تلگرام :
🌐 /channel/romankade_com
آدرس کانالمون تو ایتا :
🌐 eitaa.com/romankade_com
آدرس کانالمون تو روبیکا :
🌐 rubika.ir/romankade_com
🔰 ارزانســـرای علیشاهــی🔰
✅ با سابقه بیش از ده سال
✅ انواع پارچه ها از بازار ترکیه ، کره، هند و...
✅ طرح های روز بازار جهان
✅ رنگ بندی های فوق العاده و متنوع
✅ قیمتهای مناسب/ کیفیت برتر
✅ پشتیبانی کامل در ۷ روز هفته
✅ امکان ارسال به سراسر کشور
❇️ لینک کانال مجموعه علیشاهی ❇️
🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰
✅ @parchesaraalishahi
📌 دانلود رمان تلخترین طنز
📝 نویسنده: مریم پومحمد
🎬 ژانر: عاشقانه
📖 تعداد صفحات : 805
🌐 www.romankade.com/1402/04/02/دانلود-رمان-تلخترین-طنز/
📍 دانلود رمان دلداده به دلدار
📝 نویسنده: فریبا میم قاف
🎬 ژانر: عاشقانه ، معمایی
📖 تعداد صفحات : 350
———————
خلاصه :
هفت سال قبل بود. زمانی که تیارا سعی کرد تا خانواده ش رو از ورشکستگی نجات بده و از زندان رفتن پدرش جلوگیری کنه. اما راهی رو برای این کار انتخاب کرد که منجر به طرد شدنش از سمت خانواده ش شد و باعث شد که مجبور بشه از باراد، پسرعموش، کمک بخواد و به خونه ش پناه ببره. همون موقع بود که تیارا، عاشق شد. عاشق باراد... و همین عشق رازهایی رو برملا کرد که تا به اون لحظه سر به مهر بودن و کم کم شروع به آشکار شدن کردن و هر دوشون رو به دردسر انداختن...
🔴 برای دانلود این رمان با فرمت های دلخواه
#epub #apk #pdf
به لینک زیر مراجعه کنید ⬇️
🌐 www.romankade.com/1402/04/03/دانلود-رمان-دلداده-به-دلدار/
🌐 https://zarinp.al/510527
🌐 https://zarinp.al/510527
🌐 https://zarinp.al/510527
آدرس کانالمون تو تلگرام :
🌐 /channel/romankade_com
آدرس کانالمون تو ایتا :
🌐 eitaa.com/romankade_com
آدرس کانالمون تو روبیکا :
🌐 rubika.ir/romankade_com
پناه:تو میدونی من رو خوابم حساسه درسته؟
من:صحیح
با جیغ گفت:پس واسه چی اینطوری بیدارم کردی بیشعور
من:منو باش خواستم چربیات آب بشه
پنایه :چربی میبینی تو؟
یه نگاه از سرتاپاش انداختم که دوباره جیغش در اومد:چشاتو درویش کنننن
خندیدم و گفتم:خودت پرسیدی
موهامو کشید و ول کرد
رفت سمت کشوش یه دست لباس ورداشت
با اخم رو به من گفت:تشریف ببر
با شیطنت نشستم رو تخت :نوچ
پناه:برو گمشو بیرون
من:نوچ همینجا عوض کن ببینم نیازه بازم چربی آب کنی یا نه
با حرص حمله ور شد سمتم که باعث شد دوتا مونم بیوفتیم رو تخت
مشتای کوچیکش و میکوبوند بهم که بیشتر میخندیدم تا دردم بیاد
شروع کرد به کشیدن موهام که دستاشو گرفتم و به یه حرکت جامونو عوض کردم حالا من رو بودم
با شیطنت چشم دوختم بهش
پناه از شدت حرص و من از شدت خنده نفس نفس میزدیم
نگاهی به بلوزش انداختم آستین کوتاه بود لبخندم شیطنت آمیز تر شد
سریع از کمرش گرفتم که فرار نکنه و خم شدم محکم بازوشو گاز گرفتم که جیغش رفت هوا
اگه میخواین بدونین ادامهی کل کل این دو تا چی میشه عضو شید😁🫶
@newlook12345
📍 دانلود رمان دردسر شیرین من
📝 نویسنده: نگین مرزبانی
🎬 ژانر: عاشقانه
📖 تعداد صفحات : 557
🌐 www.romankade.com/1402/03/31/دانلود-رمان-دردسر-شیرین-من
📌 دانلود رمان من تا ابد در بحر
📝 نویسنده: کلثوم حسینی
🎬 ژانر: عاشقانه
📖 تعداد صفحات : 732
———————
خلاصه :
– خوشبخت میشیم، قول میدم.
پوزخند تلخش، #خنجر به روی احساسم کشید. چقد تلخ و ویرانکننده بود.
– خوشبختی گرونه رویا، خیلی گرون!
امیدوارانه از ته #اعماق وجودم زمزمه کردم: هرچقدر #گرون باشه، باهم میسازیمش… باهم.
– واقعبین باش دختر، من اینجا پشت #میلهها تو حبسم و تو اون بیرون تو خطر و …
ملتمسانه پچ زدم: نگو… جان رویا نگو.
از سکوت سنگینش، دم #عمیقی از هوای مانده بینمان گرفتم و #مسحور زمزمه کردم: خوشبختی اگه اینقد خساست داشته باشه که نتونه بودنمون رو کنارهم ببینه، ترجیح میدم بمیرم و #نباشم که تو…
– کافیه!
مغموم و بغکرده سری روی گردنم چرخاندم: ارس…
– پاشو برو، پاشو.
از لحن سرد و محکماش، قلبم مچاله شد و لحنم به غم و #اندوه نشست: دوستداشتنم اونقد نسبت بهت قویه که نخوام خطا برم… میگی #خوشبختی ما گرونه؟ باشه میخرمش… میخرمش…درک کن که من تا #ابد در بحر توام… تو #بحرتم و هیچکس، هیچکس به چشمم نمیآد!
🔴 برای دانلود این رمان با فرمت های دلخواه
#epub #apk #pdf
به لینک زیر مراجعه کنید ⬇️
🌐 www.romankade.com/1402/03/26/دانلود-رمان-من-تا-ابد-در-بحر/
🌐 https://zarinp.al/508862
🌐 https://zarinp.al/508862
🌐 https://zarinp.al/508862
آدرس کانالمون تو تلگرام :
🌐 /channel/romankade_com
آدرس کانالمون تو ایتا :
🌐 eitaa.com/romankade_com
آدرس کانالمون تو روبیکا :
🌐 rubika.ir/romankade_com
📍 دانلود رمان حباب روی آب
📝 نویسنده: دختر ماه
🎬 ژانر: عاشقانه ، معمایی
📖 تعداد صفحات : 691
———————
خلاصه :
دختری با قلبی شکسته درست یک هفته مونده به عروسیش فرار میکن. فرار از دست مردی که قدرت دستشه… . پناه بردن به خانوادهای که از قضا عروسی پسر بزرگ نزدیکه... یک اتفاق…یک تشابه… یک اسم و رازی که تو یک شب بارونی فاش میشه… .
🔴 برای دانلود این رمان با فرمت های دلخواه
#epub #apk #pdf
به لینک زیر مراجعه کنید ⬇️
🌐 www.romankade.com/1402/04/12/دانلود-رمان-حباب-روی-آب/
————————————
آدرس کانالمون تو تلگرام :
🌐 /channel/romankade_com
آدرس کانالمون تو ایتا :
🌐 eitaa.com/romankade_com
آدرس کانالمون تو روبیکا :
🌐 rubika.ir/romankade_com
📍 تویی درد و تویی درمان من
📝 نویسنده: ا.اصغرزاده
🎬 ژانر: عاشقانه ، ازدواج اجباری
📖 تعداد صفحات : 742
🌐 www.romankade.com/1402/04/10/دانلود-رمان-تویی-درد-و-تویی-درمان-من/
📍 دانلود رمان طرد شده گناهکار
🎬 ژانر: عاشقانه ، معمایی
📖 تعداد صفحات : 870
🌐 www.romankade.com/1402/04/08/دانلود-رمان-طرد-شده-گناهکار/
📍 دانلود رمان لحظه دیدنت
📝 نویسنده: تهمینه ارجمندپو
🎬 ژانر: عاشقانه ، معمایی
📖 تعداد صفحات : 240
🌐 www.romankade.com/1402/04/07/دانلود-رمان-لحظه-دیدنت/
📌 دانلود رمان : من اختای، ملقب به امپراطور
📝 نوشته ماریا
📖 تعداد صفحات 1364
لینک دانلود www.romankade.com/1401/09/29/دانلود-رمان-امپراتور-از-ماریا/
📌 دانلود رمان: نفودی 2
📝 نوشته: ماریا
🎬 ژانر: عاشقانه #پلیسی
📖 تعداد صفحات : 1000
لینک دانلود www.romankade.com/1399/02/02/دانلود-رمان-نفوذی-۲/
╭───┅┅┅───═ঊঈঊঈ═─
••••••••••❥❤️🩹❤️🔥 ❥•••••••
#پارت97 ❢❥☞💞
#زخمکاری
#شایستهنظری
آرتا مقابل احمد ایستاد انقدر جدی بود
که لبخند روی لب عسل خشکید.
بهتر از هر کس پسرش را میشناخت.
جابجا شد:
_ چی شد پسرم؟
آرتا جواب مادر را نداد در عوض روبه احمد کرد:
جناب داودی من از اول با این ازدواج مخالف بودم الان هرچقدر فکر میکنم
میبینم نمیشه... یعنی نمیتونم تن به این ازدواج بدم ببخشید.
احمد دستهی مبل سلطنتی را فشرد.
ایستاد نگاهی به آرتا کرد:
_ مهدا منصرفت کرد آره؟
جدی و مردانه جواب داد:
_ نه چه ربطی به ایشون داره فقط من نمیتونم ببخشید.
به سمت مادر چرخید:
_ مامان پاشو بریم.
مهبد ایستاد بازویش را گرفت:
_ مرد حسابی اسمت روی خواهرمه.
نگاهی به مهبد کرد:
نمیشه فکر کنم خودتم بدونی.
عسل با ناراحتی و دلخوری ایستاد نگاهش به مینای رنگ پریده افتاد.
هر دو غمگین سری جنباندن.
آرتا از جمع خارج شد:
بازم معذرت میخوام خدا نگهدار.
قدم به سمت در بر داشت.
_ مامان بیا دیگه.
عسل به سمتش پا تند کرد بازویش را گرفت:
صبر کن پسر آبروی دختر مردُم مگه الکیه؟
کل فامیل و آشناها با خبر شدن.
آرتا جدی بود و با اخم جواب داد:
_ میدونی که از اول راضی نبودم از صبح هم هر چقدر فکر کردم دیدم نمیشه من از کل فامیل عذر میخوام.
عسل با دلواپسی روی دستش زد:
_ خاک بر سرم جواب باباتو چی میدی؟
در را باز کرد:
جوابش با من بیا بریم.
مشغول صحبت بودند که صدای جیغ مهدا در خانه پیچید.
/channel/+HtPZC1VmKsQ4NGZk
/channel/+HtPZC1VmKsQ4NGZk
╰───┅┅┅───═ঊঈঊঈ═─
📍 دانلود رمان بازیچه
📝 نویسنده: مهلا حامدی
🎬 ژانر: عاشقانه ، معمایی
📖 تعداد صفحات : 1088
🌐 www.romankade.com/1402/04/04/دانلود-رمان-بازیچه/
📌 دانلود رمان تلخترین طنز
📝 نویسنده: مریم پومحمد
🎬 ژانر: عاشقانه
📖 تعداد صفحات : 805
———————
خلاصه :
ایپَک تبریزی، دختری آرام و مستقل برای رسیدن به آرزوهای دیرینه اش به عنوان مترجم در دارالترجمه همایونی استخدام میشود. لیلا رفعتی یکی از کارکنان دارالترجمه با او طرح دوستی میریزد و از آن جایی که ایپک دختری ساده و آرام است خیلی سریع پذیرای لیلا میشود. یک سال از دوستی عمیقی که بین دو نفر در جریان است میگذرد که اتفاقی شوم در دارالترجمه به وقوع میپیوندد. در یک شب بارانی مدیر دارالترجمه به طرز مشکوک و مرموزی به قتل میرسد. با پاپوشی که برای ایپک درست کردهاند به نظر میرسد که او تنها مظنون پرونده باشد.
ایپک تبریزی با توجه به شواهد و مدارکی که تماماً بر علیه او هستند به زندان میافتد و دادگاه با توجه به بودجهی مالی اش وکیلی تسخیری در اختیار او قرار میدهد.
اصلان تبریزی، وکیل پایه یک دادگستری بدون آنکه خبری از وقایع داشته باشد، در اصل به دختر گمشدهی خاندانش یاری میرساند.
اصلان، در پی یافتن حقیقت برمیخیزد تا به دختری تنها کمک کرده باشد. اصلان زیر و بم حقایق را درمیآورد و بعد از آشکار شدن حقیقت و اعتراف ناگهانی لیلا همه چیز خود به خود راست و ریس میشود.
از طرفی، اصلان به شک و شبههاش دامن میزند و با دیدن زنعموی گمشدهاش شکش به یقین تبدیل میشود که ایپک همان دختر عموی گمشدهی اوست.
دیدن زنعمو به حد کافی برایش سنگین تمام میشود و حالا باید طور دیگری به ایپک حقیقت را بگوید.
ایپک، دختری که سالها با غم نبود پدر اُخت گرفته است حالا باید پذیرای حقیقت دیگری در زندگی باشد و با پدر رو به رو شود.
(تمامی اسامی و اتفاقات در رمان ساختگی میباشند و هر گونه تشابه اسمی یا شغلی اتفاقی میباشد!)
🔴 برای دانلود این رمان با فرمت های دلخواه
#epub #apk #pdf
به لینک زیر مراجعه کنید ⬇️
جلد اول این رمان رو رایگان میتوانید از لینک زیر دانلود کنید
🌐 www.romankade.com/1402/04/02/دانلود-رمان-تلخترین-طنز/
🌐 https://zarinp.al/511040
🌐 https://zarinp.al/511040
🌐 https://zarinp.al/511040
————————————-
آدرس کانالمون تو تلگرام :
🌐 /channel/romankade_com
————————————
آدرس کانالمون تو ایتا :
🌐 eitaa.com/romankade_com
————————————
آدرس کانالمون تو روبیکا :
🌐 rubika.ir/romankade_com
پناه:تو میدونی من رو خوابم حساسه درسته؟
من:صحیح
با جیغ گفت:پس واسه چی اینطوری بیدارم کردی بیشعور
من:منو باش خواستم چربیات آب بشه
پنایه :چربی میبینی تو؟
یه نگاه از سرتاپاش انداختم که دوباره جیغش در اومد:چشاتو درویش کنننن
خندیدم و گفتم:خودت پرسیدی
موهامو کشید و ول کرد
رفت سمت کشوش یه دست لباس ورداشت
با اخم رو به من گفت:تشریف ببر
با شیطنت نشستم رو تخت :نوچ
پناه:برو گمشو بیرون
من:نوچ همینجا عوض کن ببینم نیازه بازم چربی آب کنی یا نه
با حرص حمله ور شد سمتم که باعث شد دوتا مونم بیوفتیم رو تخت
مشتای کوچیکش و میکوبوند بهم که بیشتر میخندیدم تا دردم بیاد
شروع کرد به کشیدن موهام که دستاشو گرفتم و به یه حرکت جامونو عوض کردم حالا من رو بودم
با شیطنت چشم دوختم بهش
پناه از شدت حرص و من از شدت خنده نفس نفس میزدیم
نگاهی به بلوزش انداختم آستین کوتاه بود لبخندم شیطنت آمیز تر شد
سریع از کمرش گرفتم که فرار نکنه و خم شدم محکم بازوشو گاز گرفتم که جیغش رفت هوا
اگه میخواین بدونین ادامهی کل کل این دو تا چی میشه عضو شید😁🫶
@newlook12345
📍 دانلود رمان دلداده به دلدار
📝 نویسنده: فریبا میم قاف
🎬 ژانر: عاشقانه ، معمایی
📖 تعداد صفحات : 350
🌐 www.romankade.com/1402/04/03/دانلود-رمان-دلداده-به-دلدار/
📌 دانلود رمان دردسر شیرین من
📝 نویسنده: نگین مرزبانی
🎬 ژانر: عاشقانه
📖 تعداد صفحات : 557
———————
بخشی از رمان
– هی خانم، بیا این جا!
به پشت سر نگاهی انداختم. پسر جوانی که می خورد بیست و هفت ساله باشد، با دست کرد.
لبخند کمرنگی جای اخم پیشانیام نشاندم و سمتش پا تند کردم.
یک دختر مو بلوند هم همراهش بود و روی صندلی، روبه رویش نشسته بود و هر از گاهی طرهای از موهای بلندش را پشت گوشش می فرستاد اما باز هم بر روی صورتش می ریختند.
پسر دستش را زیر چانه زده و عصبی قاشق را به فنجان قهوه می کوبید. برای این که متوجه حضورم بشوم تک سرفهای کردم.
– بفرمایید! چیزی لازم دارید؟
با شنیدن صدایم دستش از حرکت ایستاد و نگاه پر از خشمش را به صورتم دوخت. قاشق را تقریبا روی میز پرت کرد.
– این چه وضعشه خانم! اگه بلد نیستین سفارش بگیرین چرا میاید گارسونی می کنید؟
🔴 برای دانلود این رمان با فرمت های دلخواه
#epub #apk #pdf
به لینک زیر مراجعه کنید ⬇️
🌐 www.romankade.com/1402/03/31/دانلود-رمان-دردسر-شیرین-من/
————————————-
آدرس کانالمون تو تلگرام :
🌐 /channel/romankade_com
————————————
آدرس کانالمون تو ایتا :
🌐 eitaa.com/romankade_com
————————————
آدرس کانالمون تو روبیکا :
🌐 rubika.ir/romankade_com
🤲تکمیلیترین دورهی شکرگزاری در سی روز
گزیدهای از این دوره 30 روزه👇
🍀کسب درآمد و رشد در امور مالی
🍀جذب پول و ثروت و حل مشکلات مالی
🍀سرازیر شدن خیر و برکت و رزق و روزی
🍀جذب معشوق و جفت روحی
🍀حل مشکلات احساسی و عاطفی
🍀تقویت روابط زناشویی و خانوادگی
🍀دریافت کمک از کائنات برای پیشرفت و ترقی و موفقیت در زندگی
🍀جذب شغل دلخواه و پردرآمد
💰این دوره فقط با ۴۹ هزار تومان😳
لینک و آیدی کانال پاکسازی👇
🔗 t.me/+eVHUF1M6qi81YjQ0
🆔 t.me/nasrin_shirdel
👩💼آیدی تلگرام و شماره واتساپ ادمین برای ثبتنام دوره👇
🆔 @Nasrin_Shirdell
wa.me/+989330525978
📌 دانلود رمان من تا ابد در بحر
📝 نویسنده: کلثوم حسینی
🎬 ژانر: عاشقانه
📖 تعداد صفحات : 732
🌐 www.romankade.com/1402/03/26/دانلود-رمان-من-تا-ابد-در-بحر/