پارت ۱
«سَروِه»
همهی تنم از عصبانیت نبض گرفته بود و دست و پاهام میلرزید.
به پای آقا بزرگ افتادم
_ تو رو خاک بابام قسمت میدم حرفمو باور کن بخدا من هیچ کاری نکردم. چطور دلت میاد منی که هنوز هجده سالم نشده رو بندازی جلوی مردی که چهل سالشه .
عصاش که درست روی مهرهی کمرم خورد نفسم رفت. ولی به روی خودم نیاوردم.
_هنوزم زبونت درازه. دخترهی بیچشم و رو توی کوچه و بازار شدم انگشت نشونِ یه جماعتِ خاله زنک. کلِ بازار دیدنت با لباسای پاره پوره سر شبی از حجرهی سید حبیب بیرون اومدی
_خب چرا نمیرین از اون شاگرد حروم لقمهش بپرسین که چی شد؟
صدای پوزخند عمویی که یه عمر جای بابای ندیدهم قبولش داشتم دلمو ریش کرد.
_شاگردش نیست. همون شبونه که فیضشو برده گم و گور شده چون میدونسته تهش باید بیاد گندکاریش رو پا بگیره و خودشو عمری اسیر و عبیر یه سلیطه مثل تو کنه.
_بیاین همین امشب بریم دکتر تا بهتون ثابت کنم من پاکم.
پوزخند نسرین اقابزرگ رو تو تصمیمش مصمم کرد.
آقابزرگ عصاشو روی زمین کوبید.
فردا شب حشمت میاد بیسر و صدا یه عاقد میاره دستتو میگیره از این خونه میبرتت.منم فامیلی خودمو از روت برمیدارم.جونت رو بخشیدم چون امانت پسرم بودی .
جیغ زدم
_من تا فردا شب خودمو میکشم ولی نمیذارم به جرم گناهی که نکردم آیندهمو تباه کنید.
خواستم بلند شم و برم به درد خودم بمیرم که صدای پاهایی که از پلههای آهنی داشت پایین میومد توجه هممونو جلب کرد
_حاج محسنی میخوام باهاتون حرف بزنم.
این مرتیکه چی میخواست این وسط
_بگو جوون.
_ اگه اجازه بدین من سروه رو عقد کنم و با خودم از اینجا ببرم تهرون.
به آنی چشمام گرد شد.
عموم جای آقابزرگ جواب داد
_حتما فهمیدی چه خبر شده و این دختر چکار کرده بازم میخوای بگیریش؟
سری تکون داد
_بله همه رو خبر دارم و قبول میکنم.
این یکی دیگه خارج از توانم بود. پاهامو به زحمت تکون دادم و رفتم سمتش
_توی خودت چی دیدی که همچین جراتی داری به خرج میدی؟ من زنِ یه کارگرِ تهرونی بشم که واسه جای خوابش هم محتاجه؟ لابد میخوای منو ببری تهرون با هم کارتن خواب بشیم آره؟
خیلی آروم بیخ گوشم زمزمه کرد.
_انتخاب با خودته میتونی زن اون لحاف دوز بشی ، یا میتونی با من بیای و از این شهر بریم کارتن خوابی.
داستان عشق اهورایی سرگذشت دختری جسور و محکم که قراره تو پیج مریم المان پارتگذاری بشه👇🏻👇🏻
@roman_dastan.2
@roman_dastan.2
📌 دانلود آوارگان عشق
📝 به قلم نسترن قرهداغی
📖 تعداد صفحات : 834
🎭 ژانـــر : عاشقانه
🌐 www.romankade.com/1403/08/04/دانلود-رمان-آوارگان-عشق-2/
📌 دانلود بهار سرد
📝 به قلم علیرضا خواستار
📖 تعداد صفحات : 1420
🎭 ژانـــر : عاشقانه
🌐 www.romankade.com/1403/08/02/دانلود-رمان-بهار-سرد/
📌 دانلود پسر همسایه
📝 به قلم زهرا بیگی
📖 تعداد صفحات : 429
🎭 ژانـــر : عاشقانه
🌐 www.romankade.com/1403/07/29/دانلود-رمان-پسر-همسایه/
📌 دانلود صبورم که باشم
📝 به قلم زینب 227
📖 تعداد صفحات : 438
🎭 ژانـــر : عاشقانه
🌐 www.romankade.com/1403/07/25/دانلود-رمان-صبورم-که-باشم/
📌 دانلود زندگی بی پایان
📝 به قلم آیدا اقبال
📖 تعداد صفحات : 417
🎭 ژانـــر : عاشقانه
———————
✍️ خلاصه:
پدر لیلا یک نارنجیپوش است. رفتگری زحمتکش که سالهای سال است با شغل خود زندگی میکند؛ اما لیلا با شغل پدرش رابـ ـطهی چندان خوبی ندارد و همین علت بسیاری از مشکلات زندگیشان شده است.
🔴 برای دانلود این رمان با فرمت های دلخواه
#epub #apk #pdf
به لینک زیر مراجعه کنید ⬇️
🌐 www.romankade.com/1403/07/24/دانلود-رمان-زندگی-بی-پایان/
—————————————————
🔰 آدرس کانال تلگرام:
🌐 /channel/romankade_com
🔰 آدرس کانال ایتا:
🌐 eitaa.com/romankade_com
🔰 آدرس کانال روبیکا:
🌐 https://rubika.ir/romankade_com
🔰 آدرس کانال بله :
🌐 ble.ir/join/3VLMgCm4Ux
📌 دانلود رقص باد در باران
📝 به قلم سیما م
📖 تعداد صفحات : 1036
🎭 ژانـــر : عاشقانه ، پلیسی
———————
✍️ خلاصه:
داستان رقص باد در باران در مورد دختری به نام شمیمه. اون فرزند شهیده که با مادرش تنها زندگی میکنه و مدتی بعد از ورودش به دانشگاه با یکی از استاداش آشنا میشه که فامیلش عین فامیلی خودشه. باید ببینیم چه رازی پشت این تشابه اسمیه... .
در ادامه شمیم یه خان عمو داشته که به قتل رسیده و مأمور جوون پرونده به دنبال راز این پروندهست! البته این پرونده هم خیلی پیچیدهست که پای مأمور به... .
🔴 برای دانلود این رمان با فرمت های دلخواه
#epub #apk #pdf
به لینک زیر مراجعه کنید ⬇️
🌐 www.romankade.com/1403/07/22/دانلود-رمان-رقص-باد-در-باران/
—————————————————
🔰 آدرس کانال تلگرام:
🌐 /channel/romankade_com
🔰 آدرس کانال ایتا:
🌐 eitaa.com/romankade_com
🔰 آدرس کانال روبیکا:
🌐 https://rubika.ir/romankade_com
🔰 آدرس کانال بله :
🌐 ble.ir/join/3VLMgCm4Ux
📌داستان کوتاه خانه ی مادری
📝 نوشته شکیبا پشتیبان
🎬 ژانر: اجتماعی
🌐 لینک دانلود www.romankade.com/1403/07/22/داستان-کوتاه-خانه-ی-مادری/
#داستان_کوتاه
📌 دانلود به رنگ نارنجی
📝 به قلم ژیلا.ح
📖 تعداد صفحات : 1116
🎭 ژانـــر : عاشقانه
🌐 www.romankade.com/1403/07/22/دانلود-رمان-به-رنگ-نارنجی/
😍😎 شغل آنلاین با گوشی 😎😍
🤷♀️دانشجویی و میخوای مستقل بشی؟
🤔 یه شغلی میخوای که بتونی تو خونه انجام بدی؟؟
🤷دنبال یه درآمدی که باهاش هدفاتو تیک بزنی؟
🔻🔻🔻این آگهی مخصوص خودته🔻🔻🔻
⚫️مشاغل موجود در مجموعه :
1_ دایرکتری
2_ ادمین کانال روبیکا
3_ ادمین کانال تلگرام
4_ ادمین تبلیغات (پرزنتور)
5_ ادمین کل
6_ تایپ
🔴 اگه مایل به همکاری هستی عدد 1 رو به آیدی زیر بفرست :
@poshtiban_606
📌 دانلود رمان تا ابد با هم
📝 به قلم مائده جابری
📖 تعداد صفحات : 2759
🎭 ژانـــر : عاشقانه
🌐 www.romankade.com/1403/07/20/دانلود-رمان-تا-ابد-با-هم/
او شبیه هیچ مرد عاشقی نبود؛خیلی وقت بود شاید دیگر عاشق نبود.از همان وقتی که بوی عطر زنانه و رژ قرمز را در پیراهن مردانه سفیدش حس کردهبودم.
دکمههایم را تندتند میبندم و نیشخندش تنفرم را عمیق میکند:
-نترس نمیام سراغت...!خیلی وقته ازت خسته شدم سایه...!
دستش را میگیرم تعجب میکند.صدایم میلرزد:
-امیرعلی طلاقم بده...! این زندگی دیگه زندگی بشو نیست...
دستم را پس میزند و من از چشم های سرخش و کینهاش میترسم:
-طلاقت بدم که بری زن اون آقا مهندسه شی ؟!
قلبم انگار از تپش میافتد و کوتاه چشم میبنددم:
-هیچ معلوم هست چی میگی ؟!
غرشش بلندش باعث میشود چشمهایم را تندی باز کنم :
-فکر کردی نمیدونم تو دلت چخبره و داری هرز میپری...داغتو رو دلش میذارم سایه...دیگی که واسه من نجوشه سر سگ توش بجوشه...!
مثلت عشقی ممنوعه 🔞 رمانی فول عاشقانه و هات🔞🔞
/channel/+pQDbGU2wEbdkOGI8
📌 دانلود رمان مهمان ناخوانده
📝 به قلم زهرا بیگی
📖 تعداد صفحات : 240
🎭 ژانـــر : عاشقانه
———————
✍️ خلاصه:
قصهی مهمان ناخوانده از فرار ترانه دختر قصه شروع میشه. دختری که دیگه تاب و تحمل اذیتهای نامادری و بیمهریهای پدرش رو نداره و به سیم آخر میزنه. توی تهران بر حسب اتفاق با یه دکتر اشنا میشه و این تازه شروع ماجراست... رمان با تم همخونهای هستش.
🔴 برای دانلود این رمان با فرمت های دلخواه
#epub #apk #pdf
به لینک زیر مراجعه کنید ⬇️
🌐 www.romankade.com/1403/07/17/دانلود-رمان-مهمان-ناخوانده/
🌐 https://zarinp.al/637189
🌐 https://zarinp.al/637189
🌐 https://zarinp.al/637189
—————————————————
🔰 آدرس کانال تلگرام:
🌐 /channel/romankade_com
🔰 آدرس کانال ایتا:
🌐 eitaa.com/romankade_com
🔰 آدرس کانال روبیکا:
🌐 https://rubika.ir/romankade_com
🔰 آدرس کانال بله :
🌐 ble.ir/join/3VLMgCm4Ux
در دنیای جادو و طلسم، عشق و دوستی ریشه میدواند و در مقابل جنگ و خونریزی، محبت و شرافت میایستد. در بحبوحه اعتراض، بیاعتمادی و نا امیدی؛ ریشهی امید و آرزو و رویا قدرتمند ادامه میدهد.
جنگ و آشوب کشور را فرا گرفته و حالا دختری از تبار خورشید به جنگ طلسم و جادو میرود. پیروز میدان کیست؟ شمشیر یا جادو؟!
برای دنبال کردن ماجرای هورشید در کشور کانیا به رمان طلسم یا قدرت بپیوندید...
@Hor_shid @Hor_shid @Hor_shid
#part15
با سردرد از جام بلند شدم خیلی تشنم بود به بهونه اب خوردن به سمت اشپزخونه رفتم که یه مسکن بخورم شاید خوب بشم
تو جعبه قرصا دنبال مسکن میگشتم که صدای صدرارو از پشت سرم شنیدم
_دنبال چی میگردی
از ترس هینی کشیدم و عقب گرد کردم
به چارچوب در تکیه داده بود و خیره نگام میکرد با یاداوری وضعیت لباسام
از خجالت سرمو پایین انداختم و گفتم:
_او... اومده بودم... مسکن بردارم
تکیشو از در گرفت و به طرفم قدم برداشت چند قدم عقب رفتم که خوردم به کابینت یه قدم باهام فاصله داشت و خیره تو چشمام گفت:
_مسکن برا چی کجات درد میکنه
با لکنت گفتم:
_س... سر... سرم
بهم نزدیک شد که کمرمو عقب تر بردم برخلاف تصوراتم دستشو از کنار سرم رد کرد و یه جعبه از کابینت بیرون اورد
خواستم جعبرو ازش بگیرم که گذاشتش رو کابینت و دوباره بهم خیره شد از نگاه طولانیش خجالت کشیدم و سرمو تو یقم فرو بردم
سرشو نزدیکم اورد و با صدایی دورگه گفت:
_حالا واسه سردرد تو قرص پیدا کردیم واسه حال خراب من چیکار کنیم؟
چشمامو بستم که مبادا کاری ازم سر بزنه
دستشو زیر چونم گذاشت و سرمو بالا اورد خیره تو چشمام پچ زد
_لعنتی تو فقط چشمات همه وجودم رو بهم ریخته چه برسه به اینکه با این لباسا جلوم رژه بری و من محروم باشم از اینکه حتی نگات کنم
از حرفاش چیزی سر درنمیاوردم
دهن باز کردم که حرف بزنم با حرکتی که زد رسما لال شدم... 🥶🫢🤫
/channel/+rBFFsQ5ulis2OTFk
/channel/+rBFFsQ5ulis2OTFk
📌 دانلود آوارگان عشق
📝 به قلم نسترن قرهداغی
📖 تعداد صفحات : 834
🎭 ژانـــر : عاشقانه
———————
✍️ خلاصه:
یه مدیـــر! شر و شیطون و پایه...
یه معـــاون! آروم و مظلوم و ساده...
یه دبیرستان پسرونه و کلی خراب کاری، اما بعد از اومدن خانم معاون مستبد و سخت گیری هاش...
همه چی به این جا ختم نمیشه
تازه داستان از اون جایی شروع میشه که خانم ادیب بد عنق و دیکتاتور، برای آدم کردن پسرا یه اردو راهیان نور ترتیب میده ولی اونجا خودش و آقایون مدیر معاون به طور خیلی اتفاقی وسط میدون جنگ گم میشند و...
🔴 برای دانلود این رمان با فرمت های دلخواه
#epub #apk #pdf
به لینک زیر مراجعه کنید ⬇️
🌐 www.romankade.com/1403/08/04/دانلود-رمان-آوارگان-عشق-2/
—————————————————
🔰 آدرس کانال تلگرام:
🌐 /channel/romankade_com
🔰 آدرس کانال ایتا:
🌐 eitaa.com/romankade_com
🔰 آدرس کانال روبیکا:
🌐 https://rubika.ir/romankade_com
🔰 آدرس کانال بله :
🌐 ble.ir/join/3VLMgCm4Ux
📌 دانلود بهار سرد
📝 به قلم علیرضا خواستار
📖 تعداد صفحات : 1420
🎭 ژانـــر : عاشقانه
———————
✍️ خلاصه:
جهاد ماهر، پسری مصریست که در عنفوان جوانی، اِِقدام به ترور ناموفق یکی از افسران عالی رتبه ی کشور مصر می کند.
حالا او پس از هشت سال اسارت در زندان های دیکتاتور، آزاد شده و می خواهد شغلی برای خود دست و پا کند.
در این میان، آشنایی جهاد با دختری به نام اََسما، او را با گذشته ی خود پیوند می دهد، گذشته ای که اگرچه مدت هاست با آن دسته و پنجه نرم می کند و از آن کناره می گیرد اما حالا با وارد شدن اَسَما به زندگی اش، دوباره اوج می گیرد و فوران می کند!
🔴 برای دانلود این رمان با فرمت های دلخواه
#epub #apk #pdf
به لینک زیر مراجعه کنید ⬇️
🌐 www.romankade.com/1403/08/02/دانلود-رمان-بهار-سرد/
—————————————————
🔰 آدرس کانال تلگرام:
🌐 /channel/romankade_com
🔰 آدرس کانال ایتا:
🌐 eitaa.com/romankade_com
🔰 آدرس کانال روبیکا:
🌐 https://rubika.ir/romankade_com
🔰 آدرس کانال بله :
🌐 ble.ir/join/3VLMgCm4Ux
📌 دانلود پسر همسایه
📝 به قلم زهرا بیگی
📖 تعداد صفحات : 429
🎭 ژانـــر : عاشقانه
———————
✍️ خلاصه:
قصه درمورد دختریه که عاشق پسر همسایه که از قضا صمیمیترین دوست برادرش هست و رفت و امد زیادی هم با هم دارن میشه. این در حالیه که برادرش مدام بهش گوشزد میکنه که دوستشو مثل داداشش بدونه... همین حرف باعث میشه که دختر قصه عشقشو تو سینهش مخفی نگع داره. تا وقتی که یه اتفاق باعث میشه همهچی به کل تغییر کنه و...
🔴 برای دانلود این رمان با فرمت های دلخواه
#epub #apk #pdf
به لینک زیر مراجعه کنید ⬇️
🌐 www.romankade.com/1403/07/29/دانلود-رمان-پسر-همسایه/
🌐 https://zarinp.al/640427
🌐 https://zarinp.al/640427
🌐 https://zarinp.al/640427
—————————————————
🔰 آدرس کانال تلگرام:
🌐 /channel/romankade_com
🔰 آدرس کانال ایتا:
🌐 eitaa.com/romankade_com
🔰 آدرس کانال روبیکا:
🌐 https://rubika.ir/romankade_com
🔰 آدرس کانال بله :
🌐 ble.ir/join/3VLMgCm4Ux
📌 دانلود صبورم که باشم
📝 به قلم زینب 227
📖 تعداد صفحات : 438
🎭 ژانـــر : عاشقانه
———————
✍️ خلاصه:
داستانی شاید بهظاهر تلخ، اما شیرین
از دو مرد، دو مردِ موفق، ولی دردکشیده
زیر و بَم زندگی را چشیده و با تمام بهانهگیریهای چرخ روزگار کنارآمده
جسور، مقتدر، باصلابت
هر دو بهناگاه وارد مسیری میشوند که نه راه پس دارند و نه راه پیش. شاید دلیل ورودشان به این راه فرق داشته باشد؛ اما راهشان یکسان است و سرنوشت آنها را نشانه رفته. زندگیِشان در این راهِ بسی سخت و دشوار همانند طیکردن در مسیر تاریک و بدون نوری است و باید یکتنه جور عبورکردن از آن را بکشند، راهی که تقدیرشان در گروِ آن است و میتواند زندگیِ آنان را دگرگون سازد. هر دو آزمایش میشوند. وارد آزمون پروردگارشان میشوند. پایان این آزمون سخت را تنها خدایشان میداند. یکی باید در قبال گرفتن آرامش عزیزش را فدا کند و دیگری باید سخت تلاش کند، تلاش برای نگهداری از گنجینهای که اینک با عضوی مقدس و کوچک، ضربان روتینِ زندگیاش به حالت نرمال بازگشته و بهنوعی تازه متولد گشته؛ اما این بار با دو روح پاک در یک کالبد.
🔴 برای دانلود این رمان با فرمت های دلخواه
#epub #apk #pdf
به لینک زیر مراجعه کنید ⬇️
🌐 www.romankade.com/1403/07/25/دانلود-رمان-صبورم-که-باشم/
—————————————————
🔰 آدرس کانال تلگرام:
🌐 /channel/romankade_com
🔰 آدرس کانال ایتا:
🌐 eitaa.com/romankade_com
🔰 آدرس کانال روبیکا:
🌐 https://rubika.ir/romankade_com
🔰 آدرس کانال بله :
🌐 ble.ir/join/3VLMgCm4Ux
برای علاقهمندان موزیک و رمان، ترجمهای از افسانهی جذاب وارکرافت
🎮 🎮 🎮
با موزیکای بیکلام🎵 و... #Rock #Metal #Pop ☀️
@KHafaGhanGah ☀️
/channel/KHafaGhanGah
📌 دانلود زندگی بی پایان
📝 به قلم آیدا اقبال
📖 تعداد صفحات : 417
🎭 ژانـــر : عاشقانه
🌐 www.romankade.com/1403/07/24/دانلود-رمان-زندگی-بی-پایان/
📌 دانلود رقص باد در باران
📝 به قلم سیما م
📖 تعداد صفحات : 1036
🎭 ژانـــر : عاشقانه ، پلیسی
🌐 www.romankade.com/1403/07/22/دانلود-رمان-رقص-باد-در-باران/
📌 دانلود به رنگ نارنجی
📝 به قلم ژیلا.ح
📖 تعداد صفحات : 1116
🎭 ژانـــر : عاشقانه
———————
✍️ خلاصه:
پدر لیلا یک نارنجیپوش است. رفتگری زحمتکش که سالهای سال است با شغل خود زندگی میکند؛ اما لیلا با شغل پدرش رابـ ـطهی چندان خوبی ندارد و همین علت بسیاری از مشکلات زندگیشان شده است.
🔴 برای دانلود این رمان با فرمت های دلخواه
#epub #apk #pdf
به لینک زیر مراجعه کنید ⬇️
🌐 www.romankade.com/1403/07/22/دانلود-رمان-به-رنگ-نارنجی/
—————————————————
🔰 آدرس کانال تلگرام:
🌐 /channel/romankade_com
🔰 آدرس کانال ایتا:
🌐 eitaa.com/romankade_com
🔰 آدرس کانال روبیکا:
🌐 https://rubika.ir/romankade_com
🔰 آدرس کانال بله :
🌐 ble.ir/join/3VLMgCm4Ux
صدای پاشنه های کفشی باعث شد نگاه ها به سمتی دوخته شود
دختری با موهای بلند همراه فرهای درشتش چنان از بیننده های دلبری میکرد که همه در حیرت زیبایی او مانده بودند
نگاه طوفان میخ زیبایی همسر آینده اش بود
میخ آرامی که با آرامش و لبخند نگاهش را روی جمعیت میگرداند
.
.
.
آرام دختر ۱۹ سالهای که در کودکی با طلاق پدر و مادرش به ایتالیا فرستاده شد و پس از کسب موفقیت های بسیار به ایران بازگشته به دنبال انتقام اما با ازدواج از پیش تایین شدهاش تمام آن نفرت به عشق تبدیل میشود ..
/channel/+Ls3cO9CCvJo4YTg0
📌 دانلود رمان تا ابد با هم
📝 به قلم مائده جابری
📖 تعداد صفحات : 2759
🎭 ژانـــر : عاشقانه
———————
✍️ خلاصه:
در خصوص چند گروه دختر و پسر است که از دوران دبیرستان به جدال و لجبازیهای بچهگانهشان و دردسرهایی که برای خود درست میکنند، ادامه میدهند تا زمانی که وارد دانشگاه میشوند.
پای دختران داستان به عمارتی باز میشود که چالشها را ادامهدار میکند و آیندهی پر فراز و نشیبی را برای هر دو گروه رقم میزند. این بین کمکم سر و کلهی احساسات ظریفی پیدا میشود
🔴 برای دانلود این رمان با فرمت های دلخواه
#epub #apk #pdf
به لینک زیر مراجعه کنید ⬇️
🌐 www.romankade.com/1403/07/20/دانلود-رمان-تا-ابد-با-هم/
—————————————————
🔰 آدرس کانال تلگرام:
🌐 /channel/romankade_com
🔰 آدرس کانال ایتا:
🌐 eitaa.com/romankade_com
🔰 آدرس کانال روبیکا:
🌐 https://rubika.ir/romankade_com
🔰 آدرس کانال بله :
🌐 ble.ir/join/3VLMgCm4Ux
من آراز آذرمهر رئیس شرکت پارسه
عاشق منشی متاهل خوشگل و لوندم شدم ....🔞🔞
آنقدر درخواستا زیاد بود که دوباره لینک کانال سایه ی خورشید و گذاشتم😍
/channel/+pQDbGU2wEbdkOGI8
زود جوین شو که لینک زود پاک میشه 🔞
📌 دانلود رمان مهمان ناخوانده
📝 به قلم زهرا بیگی
📖 تعداد صفحات : 240
🎭 ژانـــر : عاشقانه
🌐 www.romankade.com/1403/07/17/دانلود-رمان-مهمان-ناخوانده/
بخشی از رمان
-برام تله گذاشتن محمد...! منو تو دام انداختن... فقط میخوان رسوام کنن محمد....!
زجه هایی که میان دستهای پدرو برادرش میزند، نمیتواند کاری از پیش ببرد. دیگر سلطنتش در این خانه و کنار من از هم پاشیده است.
دور، دور مردهایی است که در خانه ام نگاه های خثمانه شان را روی من وزنی که سالها کنارم حمایتش کرده بودم، چرخ می دهند.
چشم های دردمندم پشت سر خورشید که با حال فجیحی بین دست های پدرو برادرش سمت پله ها برده می شود تا برای همیشه از زندگیم محو شود، می ماند!
برای یک لحظه دستش را از اسارت دست های برادرش بیرون می کشدو ساعت مچی اش را از روی جزیره چنگ می زند.
همان ساعتی که....
چشم روی هم می فشارم تا توده ی نشسته بر راه گلویم منفجر نشود!
- این خونه مال منه... اجازه نمیدم کسی جز من اینجا رو تصاحب کنه... من برمیگردم محمد... من به اینجا تعلق دارم... برمیگردم...
پدرش وسط پله ها رهایش می کندو با گام های بلند برمی گردد.خلیل گردن می کشدو امیرحسین مچش را میگیرد و مانعش می شود.
پدر خورشید با چشمهای به خون نشسته و رگ گردن بیرون زده مقابلم می ایستد.
با مشت های گره کرده سعی می کند، جلوی نفس نفس زدنهایش را بگیرد. اما چندان موفق نیست!
با آن همه کتکی که به خورشید زد وامیرحسین به زور خورشید را از دست مشت و لگدهایش نجات داد، باید هم این گونه نفس کم بیاورد!
با دندان های چفت شده انگشت تهدید جلوی چشمانم میگیرد و می غرد:
- اگه غیرت داری #طلاقش بده...!
نمی توانم زبان بچرخانم. قلبم متلاشی می شود.
با بی رحمی تمام مقابل چند جفت چشم منتظر، ادامه می دهد:
- بی ناموسی اگه طلاقش ندی... طلاقش بده تا خودم گردنشو ببرم....!
نمی توانم حتی نفس بکشم. بهت زده به پدری که از درد شکستن غرورش به زور خودش را کنترل می کند خیره می مانم.
/channel/+XWciu9YOFi02YjQ0
/channel/+XWciu9YOFi02YjQ0
/channel/+XWciu9YOFi02YjQ0
📌 دانلود رمان هزار و یک بوم
📝 نویسنده: طیبه حیدرزاده و فاطمه شیرشاهی
📖 تعداد صفحات : 762
🎭 ژانـــر : عاشقانه
———————
✍️ خلاصه:
سایه نقاش از اوان کودکی در رویای عاشقانه و لطیفش عاشق سهرابست، مردی پر از جذابیتهای خطرناک؛ اما دیری نمیگذرد که سایه با دیدن کابوسهای از گذشته تلخش، پرده از حقایق گذشته کنار میرود.در این میان که در گرداب حقیقت و کتمان دست و پنجه نرم میکند، عاشقی از دیار زهر و کینه دریچه دیگری از عشق را برایش باز میکند.
در نهایت دختر جوان سردرگم در کارناوال تاریکی به جستجوی حقیقت و عشق میپردازد.
🔴 برای دانلود این رمان با فرمت های دلخواه
#epub #apk #pdf
به لینک زیر مراجعه کنید ⬇️
🌐 www.romankade.com/1403/07/15/دانلود-رمان-هزار-و-یک-بوم/
—————————————————
🔰 آدرس کانال تلگرام:
🌐 /channel/romankade_com
🔰 آدرس کانال ایتا:
🌐 eitaa.com/romankade_com
🔰 آدرس کانال روبیکا:
🌐 https://rubika.ir/romankade_com
🔰 آدرس کانال بله :
🌐 ble.ir/join/3VLMgCm4Ux