میخوای کراشت عاشقت بشه؟😍
میخوای برگشت معشوق داشته باشی؟ 🥰
میخوای از آینده کاری و مالیت بدونی؟✨🤓
میخوای رقیبت پوچ بشه؟ 🤷♀
میخوای بدونی آخر رابطه احساسیت چی میشه؟ 🌛😇
میخوای بهت پیشنهاد ازدواج بشه؟ 🫶👩❤️👨
میخوایی رابطه احساسیت گرم بشه؟ 👫
میخوای رزق و روزیت زیاد بشه؟ 💶💸
/channel/+nwnBm3qigl44NmRk
/channel/+nwnBm3qigl44NmRk
/channel/+nwnBm3qigl44NmRk
📌 دانلود رمان: اخم نکن سرگرد
📝 نوشته: معصومه بزرگپور
📖 تعداد صفحات 843
🎬 ژانر: عاشقانه
———————
خلاصه
آیسا دختر یتیمیاست که به همراه دو دوست صمیمی خود به فرزندی گرفته میشود. با ورود به خانهی جدیدی که پدر خواندهاش برایشان در نظر گرفته است، نادانسته پایش را وسط اتفاقاتی میگذارد که پرده از روی گذشته تیره و تارش برمیدارد. روی خیلی غیراتفاقی، از شغل پدرخواندهاش باخبر میشود... و شاید همین شغل مسبب اصلی روشن شدن دلیل فروپاشی خانواده قبلی و حقیقیاش است!
🔴 برای دانلود این رمان با فرمت های دلخواه
#epub #apk #pdf
به لینک زیر مراجعه کنید ⬇️
🌐 www.romankade.com/1402/07/09/دانلود-رمان-اخم-نکن-سرگرد/
—————————————————
آدرس کانالمون تو تلگرام :
🌐 /channel/romankade_com
آدرس کانالمون تو ایتا :
🌐 eitaa.com/romankade_com
آدرس کانالمون تو روبیکا :
🌐 rubika.ir/romankade_com
بر اساس واقعیت 😭
پولامو جمع کرده بودم تا چند بسته قرص بگیرم و خودمو از این زندگی خلاص کنم اما دوستم برام یه کانالی فرستاد که با همون پول میتونستم یه هنر یاد بگیرم و افسردگیم رو درمان کنم بعد از یه مدت حتی باهاش به درآمد هم رسیدم تازه اگه مشکل مالی داری غصه نخور یه پکیج رایگان هم هدیه میدن
💎حالا تصمیمت چیه؟ میخوای کل عمرت افسرده باشی یا توام به جمع نجات یافته ها اضافه بشی؟ آیندت رو با یه تصمیم کوچیک عوض کن
✅️تو نیمه دوم امسال مستقل شو 😍🌈
✅️یه سال خوب و پر از هدف 😍🌈
✅️درمان افسردگی اینجاست 😍🌈
✅️همراه با مشاوره رایگان 😍🌈
بزن روی لینک و عضو خانوادمون شو♥️
/channel/+vCt6QUlGUHcwOGE0
📌 دانلود رمان: اون کیه
📝 نوشته: حانیا بصیری
📖 تعداد صفحات 1063
🎬 ژانر: عاشقانه
🌐 لینک دانلود www.romankade.com/1402/07/06/دانلود-رمان-اون-کیه-از-حانیا-بصیری/
📌 دانلود رمان: آکرولیزیانا
📝 نوشته: Fatemeh.Destroyer
📖 تعداد صفحات 1363
🎬 ژانر: عاشقانه، طنز، ماجراجویی، تخیلی
———————
خلاصه:
آکرولیزیانا گرهایه که هفت تا زندگی مختلف رو به واسطهٔ ماجراجوییهایی خطرناک و دیوونهوار به هم پیوند میزنه و در نهایت همهٔ این شخصیتهای متضاد و احساسات مبهم به واسطهٔ آکرولیزیانا دور هم جمع میشن و به دنیای ناشناختهای که توی یه زمان دیگه جریان داره فرستاده میشن.
اما در واقع این سفر تفریحی به ظاهر طنز و پر از هیجان که توی ذهنشون سوژهٔ سرخوشی و دیوونهبازیه، یه جنگ تمام عیاره که همهٔ چیزهایی که دوس دارن رو با از دست دادن به بدترین نحو ممکن تهدید میکنه…
آکرولیزیانا دنیایی ماوراءطبیعی با موجوداتی برخواسته از لا به لای تاریخی که الان نابود شده، حاوی نمادهایی از زمانهای دور و انسانهای ویران شدهای که راهی برای برگشت ندارن…
در حالی که بهای پیروزی چیزی جز تلاش برای زنده موندن با قلبشون نیست!
کلید خروج از آکرولیزیانا، در پس آزمونهای مختلفی پنهون شده که هر کدومشون دنیایی از هیجان و ماجراهای جالب رو در پی دارن و در این بین باید پسر گمشدهای رو که مدتهاست راهش به دنیای واقعی رو گم کرده و توی مختصات بی حد و مرزی از ناهنجاری آکرولیزیانا گیر افتاده رو هم پیدا کنن…
🔴 برای دانلود این رمان با فرمت های دلخواه
#epub #apk #pdf
به لینک زیر مراجعه کنید ⬇️
🌐 www.romankade.com/1402/06/31/دانلود-رمان-آکرولیزیانا/
—————————————————
آدرس کانالمون تو تلگرام :
🌐 /channel/romankade_com
آدرس کانالمون تو ایتا :
🌐 eitaa.com/romankade_com
آدرس کانالمون تو روبیکا :
🌐 rubika.ir/romankade_com
رُمـانِ وارِث 🌿
بـهـ قَـلَمِ سُـهیـلا.مـ
#پارتی_از_رمان💯🔥
دستی روی #گلوم کشیدم احساس #خفگی می کردم .کاش می تونستم یه جوری #خودم رو از اینجا نجات بدم .#قصر این #مرد مرموز ، از یه #زندان برام بدتر بود .با شنیدن صدای قدم هاش #ضربان قلبم رفت بالا .
دستم رو گذاشتم روی #قلبم ..نفس هام به شمارش افتاده بود و حس می کردم #قلبم داره از جا کنده میشه .
با تکون خوردن دستگیره ی در لرزه ی بدی به بدنم افتاد .#دست هام می لرزید .نمی خواستم همین اول کاری متوجه ی #ترس و #ضعف من نسبت به خودش بشه .
در رو باز کرد و #هیکل تنومندش تو چارچوب در ظاهر شد .تو #تاریکی اتاق #چهره ش به خوبی معلوم نمیشد .
در رو با پشت پا بست .بدون اینکه لامپ رو روشن کنه رفت سمت کمد لباسش .متوجه شدم که داره #لباسش رو عوض می کنه .خیره موندم به زمین
نفس های #داغش خورد به گردنم .
جیغ خفه ای کشیدم و خزیدم بالای #تخت .
لبخند کجی زد .خودش رو انداخت روی تخت جوری که نصف بیشتر #تخت رو اشغال کرد و من یه گوشه #مچاله شده بودم ...
پتو رو کشید روی خودش و #چشم هاش رو بست .به خودم جرعت دادم و خیره موندم به صورت #جذاب و بی نقصش .
حرف های جاوید تو سرم تکرار شد :
اسمش #تیردادِ ، تنها #وارث تاجبخش .
که یه #بیماری ارثی و لاعلاج داره دکترا ازش قطع امید کردند .حواست بهش باشه ..چون اون یه مرد روانیه و آدم #نرمالی نیست ..
قبل از تو دو بار #نامزد کرده و هر دوشون از دستش فراری شدند چون نتونستن تحملش کنند .البته هر دو بار هم به #اجبار پدرش بوده .با یادآوری این حرف ها حالم بدتر شد .هنوز خیره بودم به صورتش که خیلی آروم چشم هاش رو باز کرد و زل زد به سقف ...!
ترسیدم و #چشم ازش برداشتم.
#وارث یه رمان فول هیجانی با ژانر #عاشقانه_مافیایی_جنجالی 🌱
/channel/+hPfPA-Jnd5AzMTBk
/channel/+hPfPA-Jnd5AzMTBk
📌 دانلود رمان: شوهر هیولا
📝 نوشته: کیانا بهمن زاد
📖 تعداد صفحات 1376
🎬 ژانر: مافیایی خشن کلکلی
🌐 لینک دانلود www.romankade.com/1402/06/27/دانلود-رمان-شوهر-هیولا-از-کیانا-بهمن-زا/
🔹دانلود کتابهای فلسفی، طبی،
حوزوی، علوم غریبه، رمان های جدید
کتب درسی و تست های مهم کنکوری
کتابهای خیلی سبز، همه رشته ها
(کمیاب ترین نسخه های خطی)
🔸دانلود صوت دروس، (حوزوی، فلسفی، منطق، نجوم، اقلیدس ، طب سنتی ، خلاصه الحساب و.....)
🔹دانلود صوت دروس طبی از بهترین اساتید طب سنتی واسلامی
🔸دانلودکتابهای ممنوعه که چاپ مجددنشدن
وهزاران کتب دیگر
همه رایگان در بزرگترین کتابخانه تلگرام
درکانال یورتچی❤️
👇👇
@yortci_bosjin_pdf
توی هال داشتم برای خودم میچرخیدم و موهای چتریام را جلوی آینه مدل میدادم که ناگهان تصویر حامد را جلوی در اتاق توی آینه دیدم که از دیدن من در آن وضعیت خشکش زده بود! از شدت وحشت جیغ بلندی کشیدم و به طرف اتاقم دویدم. حامد بیچاره هاج و واج مانده درد از یادش رفته بود. در را طوری کوبیدم که خانه لرزید و از پشت آن با صدایی فریادگونه پرسیدم:
ـ نباید یه ندا بدی تو خونهای؟!
او هم پشت در آمد و با صدای بلند گفت:
ـ واقعاً نمیدونستی من تو خونهام یا دلیل دیگهای داشت؟
از جملهی آخرش آتش گرفتم. فکر کرده بود از قصد با آن سر و شکل جلوی چشمانش ظاهر شده بودم! خواستم در را باز کنم و جواب دندانشکنی تحویلش دهم که یادم افتاد هنوز توی همان وضعیتم. زود شال سرم انداختم و لباس مناسب تنم کردم و در را باز کردم. با سری زیر گرفته و صورتی گلگون از خجالت از اتاق بیرون آمدم. مقابلش ایستادم و گفتم:
ـ معلومه که نمیدونستم خونهای! من و خاله همیشه تو خونه تنهائیم. از کجا یادم بود دیشب اینجا موندی؟
صدای بیخیالش را از بالای سرم شنیدم:
ـ خوبه که حالا خودتون دیروز کلی اصرار کردین شب اینجا بمونم و مواظبم باشید بعد یادتون رفته و اروپایی از اتاق درمیاین بیرون!
تندی سرم را بالا بردم و با او چشم تو چشم شدم. دوباره آن صحنهی خجالتآور مقابل چشمانم نقش بست و از شرم سرم را پایین گرفتم. با لحنی تند و خجولانه جواب دادم:
ـ من اصرار نکردم. خالهی گرامیتون اصرار کرد!
خندان سرش را در هوا چرخاند و جواب داد:
ـ آهان! بله! فقط خاله سیما دوست داشت من اینجا بمونم!
/channel/+9DI3nXGCGfthNjI0
/channel/+9DI3nXGCGfthNjI0
📌 دانلود رمان: خواستگار پرماجرای باغ انار
📝 نوشته: زهرا بیگی
📖 تعداد صفحات 620
🎬 ژانر: عاشقانه
🌐 لینک دانلود www.romankade.com/1402/06/18/دانلود-رمان-خواستگار-پرماجرای-باغ-انا/
📌 دانلود رمان: ترایل
📝 نوشته: سانیا
📖 تعداد صفحات 220
🎬 ژانر: عاشقانه، علمی تخیلی، درام
🌐 لینک دانلود www.romankade.com/1402/06/15/دانلود-رمان-ترایل/
📌 دانلود رمان: خانه جوانان سالمند
📝 نوشته: حانیا بصیری
📖 تعداد صفحات 280
🎬 ژانر: طنز ، اجتماعی
🌐 لینک دانلود www.romankade.com/1402/06/14/دانلود-رمان-خانه-جوانان-سالمند/
🧨💣سوپرایز ویژه برای تمامی کاربران عزیز 🧨💣
😍زیبادخت مظلوم رایگان شد😍
📌 دانلود رمان: زیبادخت مظلوم
📝 نوشته: لیدا صبوری
📖 تعداد صفحات 1583
🌐 لینک دانلود www.romankade.com/1402/06/09/دانلود-رمان-زیبادخت-مظلوم-2/
▪️عنوان رمان : شیطان مشکی می پوشه
▪️ژانر : عاشقانه ، معاصر
▪️پارت گذاری : از شنبه تا پنجشنبه
رمانی از نویسنده پرفروش ال جی شن، در مورد از دست دادن ، عشق ورزیدن و پیدا کردن خود ... ❤️
خلاصه : مدیسون گلدبلوم جوری برنامه ریزی کرده که مطمئن شه همه چیز در زندگیش عالی و سر جای خودشه ، از حرفه ای که در صنعت مد پیش گرفته ، تا آپارتمان کوچیکش در نیویورک و دوست پسرش که پزشک اطفاله. البته همه چیز با برگشتن دوست پسر سابقش، چیس بلک، همراه با یه درخواست عجیب به هم می ریزه ! چیس می خواد آخرین آرزوی پدرش رو براورده کنه و از مدی می خواد که چند روز نقش نامزد تقلبیشو بازی کنه .
آنچه در داستان می خونیم زنجیره ای از حوادثه که زندگی مدی رو حسابی تکون می ده.
قدیمی ها گفتن دشمنت رو نزدیک خودت نگه دار ، اما اگه دشمنت مردی باشه که عاشقش بودی تکلیفت چیه ؟
👉🏻 @NovelFarsi
.
📍 دانلود رمان زمانه
📝 نویسنده: فرحناز ملیحی
🎬 ژانر: عاشقانه
———————
#خلاصه
توی اتاق کنار پنجره ایستاده بودم و به خیابون های خیس نگاه می کردم.. آسمون، مثل چشم های من همینطور می بارید.. هر چقدر جلوی اشکامو می گرفتم نمی شد. دستامو روی گوشام گذاشته بودم تا سروصداهایی که از تو پذیرایی می اومد نشنوم.. دوباره فریاد .. دوباره جیغ .. بسه دیگه .. خسته شدم.. با نوری که توی اتاقم افتاد، دستامو از روی گوشام برداشتم و به پشت سرم نگاه کردم ..
🔴 برای دانلود این رمان با فرمت های دلخواه
#epub #apk #pdf
به لینک زیر مراجعه کنید ⬇️
🌐 www.romankade.com/1402/06/06/دانلود-رمان-زمانه/
—————————————————
آدرس کانالمون تو تلگرام :
🌐 /channel/romankade_com
آدرس کانالمون تو ایتا :
🌐 eitaa.com/romankade_com
آدرس کانالمون تو روبیکا :
🌐 rubika.ir/romankade_com
قسمتی از پارت ۲۱ رمان زیبای بی پروا
بی پروا
#پارت۲۱
****
_خب حالا میایی اینوری یا برم بخوابم؟!....
بینیش رو بالا میکشه که نشان از گریه زیادش داره...دوست دارم از دستش سرم رو به دیوار بکوبم...با صدای گرفته جواب میده...
_نمیام برو بکپ...فقط پروا...
هوم بی حوصله ای میگم و برگه هایی که برای فردا لازم دارم رو تو کیفم میچپونم...
_با این خوددرگیر چیکار کردی که از وقتی اومده به زمین و زمان گیر میده و با یه من عسل هم نمیشه خوردش؟!...
با بی حواسی در حالی که درگیر باز کردن بند سوتینم هستم، میگم...
_کیو میگی؟!...
با حرص جواب میده...
_زهرمارو میگم...کی تو این خونه میتونه به گوه اخلاقی مهیار باشه آخه...
پوفی میکشم و سوتینم رو روی تختم پرت میکنم...گوشی رو روی حالت اسپیکر قرار میدم و روی میز آرایشم میزارم...در حالی که سعی میکنم حرفام عاری از حرص باشه جواب میدم که....
_من چه بدونم...خودت داری میگی خوددرگیر...از خوددرگیرا انتظار دیگه ای داری؟!...
تیشرت سفیدم رو میپوشم و با شنیدن صدای ناراضی مهیار خشکم میزنه...
_اولا جنابعالی خودت خوددرگیری با این مفنگی که داری باهاش حرف میزنی...دوما بی زحمت داری لخت میشی از کنار اون پنجره بی صاحاب برو کنار...همه نگهبانا به اندازه کافی فیض بردن...
سریع روی زمین پهن میشم و روی پیشونیم میکوپم...صدای هوی گفتن محیا بلند میشه و در حالی که داره فحش به خورد مهیار میده، میفهمم که داره میره طرف همون پنجره ای که درست رو به اتاق من باز میشه...
_مفنگی هفت جد و آبادته هیز پلشت...
سریع به پنجره نگاه میکنم که پرده جلوشه...این کودن چطوری منو دید زده پس...صدای محیا و خنده مهیار به گوشم میرسه...
_پروا...الو...بابا این یارو باز خوددرگیریش عود کرد...هیچکی تو حیاط نیست...از اونورم هیچی مشخص نیس...پاشو گمشو بیرون تا نزدم عقیمت نکردم...
مهیار میخنده و بعد از چند لحظه صداش قطع میشه...مثل همیشه این منم که همه حرفا رو تو دلم نگه داشتم و این مهیاره که به کوچه بیخیالی زده...
_الو...پروا...سکته کردی؟!...
به گوشیم چنگ میزنم و روی تخت میشینم...
_به اون جلبک بگو دارم براش...حالا هیچی دیده نمیشه واقعا؟!...
_نه بابا...این یارو رو میشناسی دیگه...معیوبه...
دستی به پیشونیم میکشم و میگم...
_پس از کجا فهمید لختم؟!...
محیا با تعجب میگه....
_مگه لخت بودی؟!...
محکم تو سرم میکوبم و میگم...
_خاک بر سرت کنم...آبروم رفت...
بی خیال میخنده......
حمایت فراموش نشه خوشگلا❤️🦋❤️
T.me/romankadehfaro
📌 دانلود رمان: اخم نکن سرگرد
📝 نوشته: معصومه بزرگپور
📖 تعداد صفحات 843
🎬 ژانر: عاشقانه
🌐 لینک دانلود www.romankade.com/1402/07/09/دانلود-رمان-اخم-نکن-سرگرد/
📌 دانلود رمان: اون کیه
📝 نوشته: حانیا بصیری
📖 تعداد صفحات 1063
🎬 ژانر: عاشقانه
———————
خلاصه
آنا بعد از فوت مادرش و در سن کم توسط پدرخوانده اش به خارج از کشور فرستاده میشه. حالا اون بعد از یک وقفه ده ساله برگشته و قصد موندن داره. تصمیم اون علاوه بر اینکه به مذاق پدر و خواهر و برادر ناتنیش خوش نمیاد خودش رو هم با اتفاقات شوکه کننده ای رو به رو میکنه
شروع این اتفاقات عجیب همون صبح روز دوم بعد از برگشتش رخ میده با دریافت پیامکی از شماره ناشناس :
– سلام، فکر کنم دیشب یکم زیادی پیش رفتم، معذرت میخوام!
این درحالیه که آنا حتی روحشم خبر نداره که فرد پشت تلفن کیه!
و قسمت شوکه کننده تر از اون اینکه اصلا یادش نمیاد شب قبلش کجا بوده؟
🔴 برای دانلود این رمان با فرمت های دلخواه
#epub #apk #pdf
به لینک زیر مراجعه کنید ⬇️
🌐 www.romankade.com/1402/07/06/دانلود-رمان-اون-کیه-از-حانیا-بصیری/
🌐 https://zarinp.al/535435
🌐 https://zarinp.al/535435
🌐 https://zarinp.al/535435
🌐 www.shop.romankade.com/product/دانلود-رمان-اون-کیه-از-حانیا-بصیری/
🌐 www.shop.romankade.com/product/دانلود-رمان-اون-کیه-از-حانیا-بصیری/
🌐 www.shop.romankade.com/product/دانلود-رمان-اون-کیه-از-حانیا-بصیری/
—————————————————
آدرس کانالمون تو تلگرام :
🌐 /channel/romankade_com
آدرس کانالمون تو ایتا :
🌐 eitaa.com/romankade_com
آدرس کانالمون تو روبیکا :
🌐 rubika.ir/romankade_com
🔥🔥🔥🔥
رمان جذاب و هیجانی :
اون کیه؟👤
به قلم: حانیا بصیری
خالق رمانهای پرطرفدار : عاشقتم دیوونه و پشت چراغ قرمز به طعم شکلات و...
به زودی...
در کانال و سایت رمانکده 🫵🏼
📌 دانلود رمان: آکرولیزیانا
📝 نوشته: Fatemeh.Destroyer
📖 تعداد صفحات 1363
🎬 ژانر: عاشقانه، طنز، ماجراجویی، تخیلی
🌐 لینک دانلود www.romankade.com/1402/06/31/دانلود-رمان-آکرولیزیانا/
📌 دانلود رمان: شوهر هیولا
📝 نوشته: کیانا بهمن زاد
📖 تعداد صفحات 1376
🎬 ژانر: مافیایی خشن کلکلی
———————
خلاصه رمان شوهر هیولا
ژانر:مافیایی خشن کلکلی با پایان کاملا متفاوت
من گناهکارم، تو گناهکاری، همه ما به نوبه خود در این گناه، گناهکاریم
من بدم، تو بدی، همه ما بد بودیم تا گناهکار باشیم، تا گناهکار بمانیم، تا ابد
و کلمات ناقص میمانند چون من جفا دیدم تو کینه به دل گرفتی و او انتقام گرفت به کدامین گناه؟به کدامین حکم محکوم شدیم به گناهکاران ابدی؟
هـــمه ما گناهکاریم…همـــه ما در روند ساخته شدن یه مرد هیــــولا شریکیم…حتی ساده ترین دختر این داستان
خیلی وقته ازم ده یک عقبن چون دنیا پوچ تر از اونی که دنباله گل باشی توی این زندگی یاد گرفتم با قلبی که سمت چپه نمیشه راه راست رفت پس تزریق نفرت در مغز استخوان!
تا وقتی بد نشی نمی فهمن چقدر خوب بودی قصر میسازم با تمام آجرهایی که به سمتم پرت کردن میخواست بازیم بده ولی نمیدونست من خودم قوانین بازیو نوشتم توی یه مدت کوتاه موجوداتی از جنس پلیـــدی به رنگ آدمیت وارد زندگیم شدن و پدرمو ازم گرفتن پس با من از بخشش حرف نزنید چون دقیقا همونجایی از پا درتون میارم که فکر میکنید بازنشستم
شدم مثله یه شعله ای که هیچ دریایی نمیتونه خاموشم کنه…شدم ایفاگــر نقش درد در لبخــندی از جنس ناچاری البته درختی که ریشه های قوی داره به طوفان میخنده منم به تمام بلاهایی که سرم اومد هرهرهر خندیدم
از من به شما نصیحت جلوی وابسته شدنو هروقت بگیرید منفعته با همین قانون کاری کردم زندگی روی معیار حرفام بچرخه
من تو انضباط عصبی رَده رَدم پس هشدار که ارامش ما را نخراشی وگرنه میخراشمتون من ویهان زرگران بایستی به بعضیا بگم ته داستانت منم ته تمام پلیدی هات من شدم ته هر راهی مسیرت به من میخوره عروسک من بودی ولی یه شهر باهات بازی کردن آلزایمر قوی میخواد فراموش کردن لاشی بازیات فراموش بدیها بیرحم بازیات،فیلمات تظاهرات
و اینجاست که بغضش ترکید پسری که غرورش آوازه ی شهر بود اما یه جمله شد الگوی زندگیم اینکه هرکی که برق میزنه طلا نیست شاید چراغ توالته
و در این زمان است که مردی از جنس خون آشام به نام شوهر هیولا به وجود میاید و پرده از روی خیلی از حقایق برداشته خواهدشد
🔴 برای دانلود این رمان با فرمت های دلخواه
#epub #apk #pdf
به لینک زیر مراجعه کنید ⬇️
🌐 www.romankade.com/1402/06/27/دانلود-رمان-شوهر-هیولا-از-کیانا-بهمن-زا/
🌐 https://zarinp.al/533278
🌐 https://zarinp.al/533278
🌐 https://zarinp.al/533278
—————————————————
آدرس کانالمون تو تلگرام :
🌐 /channel/romankade_com
آدرس کانالمون تو ایتا :
🌐 eitaa.com/romankade_com
آدرس کانالمون تو روبیکا :
🌐 rubika.ir/romankade_com
🌹سلام به خدای مهربان
💓سلام به ماه نـــو
🌹سلام به اولین روز
💓ماه خوب ربیع الاول
🌹سلام به خیرو برکت
💓سلام به مهربانــی
🌹سلام به شما دوستان
💓صبح شما بخیر و نیکی
🌹در ماه جدید براتون
💓بهترینها رو آرزو دارم.
ببینید چی براتون آوردم😍😍
🌸رمان شوهرهیولا که قولشو داده بودم🌸
#درخواستی
زمان انتشار:به زودی
✅آمار کانال هرچی بیشتر بشه زودتر منتشر خواهد شد😄
پس کانالمونو به دوستاتون معرفی کنید
🌻➖➖➖➖🎵➖➖➖➖🌻
♥️🔥⃤・@novel_kianabahmanzad ♥️🔥⃤
🔝➖➖➖➖➖➖➖➖➖🔝
💜کانالمون توی روبیکا:
・@novel_kianabahmanzad
❤️ایدی اینستاگرام جهت مشاهده عکس شخصیتها:
Kiana__bahmanzad
📌 دانلود رمان: خواستگار پرماجرای باغ انار
📝 نوشته: زهرا بیگی
📖 تعداد صفحات 620
🎬 ژانر: عاشقانه
———————
#خلاصه
من بارانم. دختر شیطونی که کل فامیل و دوستام از دست شیطنتام عاصی شده بودن. ماجرای اصلی زندگی من اون روزی اتفاق افتاد که برای خواهرم خواستگار اومد تو خونه باغ انارمون. قرار شد بهخاطر پسرخالهم که عاشق خواهرم بود، خواستگار رو فراری بدم. هر بلایی که فکر کنید تو باغ انار سرش اوردم، غافل از اینکه دامادو اشتباهی گرفتم... خلاصه مدتی بعد دانشگاه قبول شدم و با خودم عهد کردم سربهراه بشم اما دقیقا روزای اول دانشگاه بود که اون پسر رو تو کلاسمون دیدم و... کلام نویسنده: ژانر قصه عاشقانهست و به خاطر شخصیت شوخ باران میشه گفت کمی هم درونمایهی طنز داره که توی طول قصه باعث خندهتون میشه. الهی همیشه لبتون خندون و دلتون شاد باشه
🔴 برای دانلود این رمان با فرمت های دلخواه
#epub #apk #pdf
به لینک زیر مراجعه کنید ⬇️
🌐 www.romankade.com/1402/06/18/دانلود-رمان-خواستگار-پرماجرای-باغ-انا/
🌐 https://zarinp.al/530633
🌐 https://zarinp.al/530633
🌐 https://zarinp.al/530633
—————————————————
آدرس کانالمون تو تلگرام :
🌐 /channel/romankade_com
آدرس کانالمون تو ایتا :
🌐 eitaa.com/romankade_com
آدرس کانالمون تو روبیکا :
🌐 rubika.ir/romankade_com
📌 دانلود رمان: ترایل
📝 نوشته: سانیا
📖 تعداد صفحات 220
🎬 ژانر: عاشقانه، علمی تخیلی، درام
———————
خلاصه :
شهر ترایل یه شهر تازه تأسیسِ که شهردارش، پروفسور کِیلی، برای پر جمعیت شدن شهر به صد نفر اولی که سریع تر اقدام کنند، سکونت رایگان توی بهترین منطقه و خونه های شهر و میده. این خبر که به گوش گلین و رِشا میرسه، عازم میشن تا به شهر برن و اون جا زندگی جدیدشون و بسازن. غافل از اینکه شهر ترایل، یه شهر آزمایشیِ که پروفسور کِیلی اون و برای امتحان اختراع قدیمی و منحصر بفردش ساخته. چی میشه اگه احساسات موش آزمایشگاهی بشن؟
🔴 برای دانلود این رمان با فرمت های دلخواه
#epub #apk #pdf
به لینک زیر مراجعه کنید ⬇️
🌐 www.romankade.com/1402/06/15/دانلود-رمان-ترایل/
—————————————————
آدرس کانالمون تو تلگرام :
🌐 /channel/romankade_com
آدرس کانالمون تو ایتا :
🌐 eitaa.com/romankade_com
آدرس کانالمون تو روبیکا :
🌐 rubika.ir/romankade_com
📌 دانلود رمان: خانه جوانان سالمند
📝 نوشته: حانیا بصیری
📖 تعداد صفحات 280
🎬 ژانر: طنز ، اجتماعی
———————
خلاصه :
جوانان سرخورده ای که از زندگی در اجتماع خسته شده اند و هر کدام به طریقی با مردی مرموز مواجه میشوند.
🔴 برای دانلود این رمان با فرمت های دلخواه
#epub #apk #pdf
به لینک زیر مراجعه کنید ⬇️
🌐 www.romankade.com/1402/06/14/دانلود-رمان-خانه-جوانان-سالمند/
—————————————————
آدرس کانالمون تو تلگرام :
🌐 /channel/romankade_com
آدرس کانالمون تو ایتا :
🌐 eitaa.com/romankade_com
آدرس کانالمون تو روبیکا :
🌐 rubika.ir/romankade_com
🧨💣سوپرایز ویژه برای تمامی کاربران عزیز 🧨💣
😍زیبادخت مظلوم رایگان شد😍
📌 دانلود رمان: زیبادخت مظلوم
📝 نوشته: لیدا صبوری
📖 تعداد صفحات 1583
———————
خلاصه :
رمان زیبادخت مظلوم...
اثری فوق عاشقانه و عاطفی❤️❤️❤️
نویسنده: لیدا صبوری
ژانر عاشقانه، اجتماعی
خلاصه ی رمان:
گیسو طلا باز هم شوخی اش گرفته!
لب آن ایوان بلند چوبین مزین شده به شمعدانی های مادر جان؛ قدم به قدم و با احتیاط قصد عبور از حوادث تلخ آینده را دارد!
تن سوخته چه داند عطش لمس مادر را؟!
پس از شعله باران پیشانی نوشت؛ چون پرنده ای بال شکسته و غمین؛ پناه بر عمارت بانو فرهمند آورد!
بال شکسته چه داند؛ ترس لمس دستان شیطان را؟!
آبدیده گشت؛ مردانه ایستاد؛ طوفان در هم شکست!
اما دست شیطان لحظه به لحظه تن نحیفش را قصد غارت داشت!
جنگید و قصد حفظ عصمت داشت!
عاشق گشت و پای در راه وصل نهاد!
آیین فربد، اسطوره ای از جنس ناب عطوفت مرهم زخم عمیق ترسهایش گشت!
اما...
اما سایه ی شیطان بلند بود و بلاخره تن گلبرگش را به غارت برد!
دیوار استقامت فرو ریخت و رادمهرش بی زیبا شد!
و......
قصه همیشه یک قهرمان از جان گذشته دارد!
سرزمین خدا پر بود از مردانگی..
پای برهنه؛ کودک در آغوش؛ بر سرزمین غیرت پانهاد!
عماد ستون گشت و پیکره ی ظلم را در هم شکست و .............
💖💖💖💖
بریده ای از این عاشقانه ی نفسگیر......
تمام خوبی های بی حدّو اندازه ی تو بود که دوباره جان گرفتم!
یاد گرفتم که لوس تو باشم و نازم همیشه خریدار داشته باشد!
کاش..
کاش تا این حد در خلوت ناز پرورده ام نمی کردی که مدام در ذهن پریشانم مرور نکنم؛ روزی خدای ناکرده نباشی چه
می شود بر حال زارم؟!
چقدر خوب است؛ تو باشی تمام دردهایم را حتی برای دقایقی فراموش کنم!
مقام زن بودنم را چه خوب به رُخم کشیدی در همین مدت کوتاه همسری!
مگر قداست و حرمت یک زن را جز مردش کسی دیگر می تواند تعریف کند؟!
در آغوش عاشقانه ات آنقدر خوب تحلیلم کردی که کیش و ماتم در این زندگی بی سرو ته.....
🔴 برای دانلود این رمان با فرمت های دلخواه
#epub #apk #pdf
به لینک زیر مراجعه کنید ⬇️
🌐 www.romankade.com/1399/10/12/دانلود-رمان-زیبادخت-مظلوم/
—————————————————
آدرس کانالمون تو تلگرام :
🌐 /channel/romankade_com
آدرس کانالمون تو ایتا :
🌐 eitaa.com/romankade_com
آدرس کانالمون تو روبیکا :
🌐 rubika.ir/romankade_com
#توجه📢 #توجه📢
قابل توجه نویسندههای عزیز...
ویراستاری صفر تا صد رمانهای شما📝
ویراستاری فنی و اصلاح
علائم نگارشی✅
جملهبندیها✅
غلطهای املایی✅
اشکالات نوشتاری✅
و...
ویراستاری محتوایی و تقویت
حس آمیزی✅
فضاسازی✅
شخصیتپردازی✅
و...
با بهترین قیمت و بالاترین کیفیت همراه با ارائهی نمونه کار👩💻📚
کانال شرایط و نمونه کارها
https://t.me/joinchat/Qu55_bJDtJI4MWE0
#عاشقانه
#مرگ_انتقام
وصال تنها نوهی خانوادهی حقانی، پدرش رو بخاطر یک زن از دست میده.😱
حالا پنج سال از قتل کاوه میگذره و اون زن آزاد شده.
وصال از اون زن میخواد انتقام بگیره و خونش رو بریزه، غافل از اینکه قرار دختری بیاد و اجازه نده این اتفاق بیافته...🫣🥀
اون دختر عشق وصال میشه ولی این عشق پر از معماست و جدایست...😮
/channel/+hqfLmSQ1illhYmY0
📍 دانلود رمان زمانه
📝 نویسنده: فرحناز ملیحی
🎬 ژانر: عاشقانه
📖 تعداد صفحات : 420
🌐 www.romankade.com/1402/06/06/دانلود-رمان-زمانه/