📌 دانلود رمان نازدار
📝 نویسنده: مهدخت مرادی
📖 تعداد صفحات : 1224
🎭 ژانـــر :عاشقانه ، بر اساس واقعیت
———————
✍️ خلاصه:
از وقتی به یاد دارم توی گداخونه ی شوهر خاله ام کار میکردم، نصف عمرم به آشپزی واسشون گذشت و نصف دیگه اش به گلفروشی سر چهار راه های شهر، شیشه ی ماشین هر مردی پایین میومد، کرشمه ی چهارده ساله چشم اش میگرفت، تموم اتفاقات و مو به مو به خاله ام میگفتم، اما اون زنه سیاه دل گوشش بدهکار نبود و فقط پول و میشناخت! میون زندگی جنجالی و پر از بدبختیم المیرا و شوهرش سر راهم قرار گرفتند، زن و شوهری که سالیان سال دنبال دوا درمون و به فرزند خوندگی گرفتن بچه بودن و به هر دری میزدن به بن بست میخوردند، زندگیم تو بدترین حالت خودش پیش میرفت تا اینکه المیرا پیشنهاد داد... رمانی بسیار زیبا و جنجالی...
🔴 برای دانلود این رمان با فرمت های دلخواه
#epub #apk #pdf
به لینک زیر مراجعه کنید ⬇️
🌐 www.romankade.com/1403/06/21/دانلود-رمان-نازدار/
🌐 https://zarinp.al/628946
🌐 https://zarinp.al/628946
🌐 https://zarinp.al/628946
—————————————————
🔰 آدرس کانال تلگرام:
🌐 /channel/romankade_com
🔰 آدرس کانال ایتا:
🌐 eitaa.com/romankade_com
🔰 آدرس کانال روبیکا:
🌐 https://rubika.ir/romankade_com
🔰 آدرس کانال بله :
🌐 ble.ir/join/3VLMgCm4Ux
📌 دانلود رمان اگر چه اشتباه بود
📝 نویسنده:راضیه یوسفی
📖 تعداد صفحات : 80
🎭 ژانـــر :عاشقانه
———————
✍️ خلاصه:
همه چیز از همان شبی شروع شد که نگار ناخواسته به اشتباه با برادر شوهرش...
در صورتی که دو هفته مانده به عروسی اش باید دید چه اتفاقی خواهد افتاد...
🔴 برای دانلود این رمان با فرمت های دلخواه
#epub #apk #pdf
به لینک زیر مراجعه کنید ⬇️
🌐 www.romankade.com/1403/06/18/دانلود-رمان-اگر-چه-اشتباه-بود/
—————————————————
🔰 آدرس کانال تلگرام:
🌐 /channel/romankade_com
🔰 آدرس کانال ایتا:
🌐 eitaa.com/romankade_com
🔰 آدرس کانال روبیکا:
🌐 https://rubika.ir/romankade_com
🔰 آدرس کانال بله :
🌐 ble.ir/join/3VLMgCm4Ux
📌 دانلود رمان درد بی پایان
📝 نویسنده: حمیرا خالدی
📖 تعداد صفحات : 127
🎭 ژانـــر :عاشقانه
———————
✍️ خلاصه:
زمانی که کسی را از دست می دهی از اول متوجه نمی شوی که چه اتفاقی افتاده است! کمی قلبت درد می گیرد... تقلا می کنی و همه چیز برایت دروغی بیش نیست... اما مدتی که میگذرد و آدمی که باید باشد، نیست... دیگر صدایش را نمی شنوی، چهره ی زیبایش را نمیبینی! جای خالیش با هیچ چیز و هیچ کس پر نمی شود، آن موقع کم کم عمق فاجعه و درد را احساس می کنی، زمانی که بغض خفه شده در گلویت تو را تا پای مرگ می کشاند. تا ابد انگار حفره ای در قلبت وجود دارد که با هیچ شادی و هیچ گریه ای پر نمی شود. اما تو مجبوری تا همیشه این غم بزرگ از دست دادن را به دوش بکشی، تا ابد ذره ذره آب شوی و با این دوری و جای خالی بسوزی و بسازی
🔴 برای دانلود این رمان با فرمت های دلخواه
#epub #apk #pdf
به لینک زیر مراجعه کنید ⬇️
🌐 www.romankade.com/1403/06/17/دانلود-رمان-درد-بی-پایان/
—————————————————
🔰 آدرس کانال تلگرام:
🌐 /channel/romankade_com
🔰 آدرس کانال ایتا:
🌐 eitaa.com/romankade_com
🔰 آدرس کانال روبیکا:
🌐 https://rubika.ir/romankade_com
🔰 آدرس کانال بله :
🌐 ble.ir/join/3VLMgCm4Ux
⭕️پروژه BOOMS با تیک طلایی توییتر
📌این ربات در همون ابتدای راه اندازی به تعدادی از کاربران ایردرآپ داده و الان بالای 15 میلیون کاربر داره و به سرعت در حال رشده. احتمالا تبلیغاتش را در رباتهای معتبری مثل میمفای و میجر دیدید. از طرف اپ سنتر تلگرام هم معرفی شده و اعتبارش مورد تاییده.
📌حتما استارتش بزنید.
ربات BOOMS
ربات BOOMS
ربات BOOMS
📌 دانلود رمان استاد مسیحی
📝 نویسنده: زهرا علیپور
📖 تعداد صفحات : 600
🎭 ژانـــر :عاشقانه
———————
✍️ خلاصه:
رمان دانشجوی چادری باحیا و استاد بی قید و بند!
مسیح، استاد دانشگاه و رئیس شرکت مد و لباس با دانشجوی دختر چادری خود دچار چالش ها و رقابت های جذاب و هیجانی می شود که اخر سر، راه این دانشجو به شرکت استادش باز شده و ماجراهایی که چاشنی طنز و عاشقانه در پی دارد..
🔴 برای دانلود این رمان با فرمت های دلخواه
#epub #apk #pdf
به لینک زیر مراجعه کنید ⬇️
🌐 www.romankade.com/1403/06/14/دانلود-رمان-استاد-مسیحی/
🌐 https://zarinp.al/626749
🌐 https://zarinp.al/626749
🌐 https://zarinp.al/626749
—————————————————
🔰 آدرس کانال تلگرام:
🌐 /channel/romankade_com
🔰 آدرس کانال ایتا:
🌐 eitaa.com/romankade_com
🔰 آدرس کانال روبیکا:
🌐 https://rubika.ir/romankade_com
🔰 آدرس کانال بله :
🌐 ble.ir/join/3VLMgCm4Ux
📌 دانلود رمان کابوس افعی
📝 نویسنده: فاطمه السادات هاشمی نسب
📖 تعداد صفحات : 1064
🎭 ژانـــر : فانتزی، معمایی، عاشقانه
———————
✍️ خلاصه:
به حومورا خوشآمدید. سرزمینی مستقل که اژدهایان در آن زندگی می کنند. پرنسس هایدرا به ظاهر دختری ترسو و ناتوان است اما بخاطر اشتباهات سیاسی اش همه چیز در حومورا بهم میریزد. زمانی که می فهمد نقص بزرگش برای چیست، حتی بیشتر افعی را از کابوس می ترساند.
🔴 برای دانلود این رمان با فرمت های دلخواه
#epub #apk #pdf
به لینک زیر مراجعه کنید ⬇️
🌐 www.romankade.com/1403/06/13/دانلود-رمان-کابوس-افعی/
—————————————————
🔰 آدرس کانال تلگرام:
🌐 /channel/romankade_com
🔰 آدرس کانال ایتا:
🌐 eitaa.com/romankade_com
🔰 آدرس کانال روبیکا:
🌐 https://rubika.ir/romankade_com
🔰 آدرس کانال بله :
🌐 ble.ir/join/3VLMgCm4Ux
📌 دانلود رمان راز بین من و جانان
📝 نویسنده: سیتا راد
📖 تعداد صفحات : 440
🎭 ژانـــر : عاشقانه
———————
✍️ خلاصه:
رمان راز بین من و جانان _ پریسما زاده درد و سکوت بود؛ قلبش چنان زلال بود که هرکسی را شیفته خودش میساخت بیانکه زیبایی افسانهای داشته باشد. به جبر روزگار، رخت سپید به تن میکند و روزهایش را با مردی تقسیم میکند که ذرهای به او علاقه ندارد اما عشق نرم نرمک پا به وجودش مینهد و این احساس تازه شکفته شده، پَر پروازیست برای پریسما!
🔴 برای دانلود این رمان با فرمت های دلخواه
#epub #apk #pdf
به لینک زیر مراجعه کنید ⬇️
🌐 www.romankade.com/1403/06/11/دانلود-رمان-راز-بین-من-و-جانان/
—————————————————
🔰 آدرس کانال تلگرام:
🌐 /channel/romankade_com
🔰 آدرس کانال ایتا:
🌐 eitaa.com/romankade_com
🔰 آدرس کانال روبیکا:
🌐 https://rubika.ir/romankade_com
🔰 آدرس کانال بله :
🌐 ble.ir/join/3VLMgCm4Ux
✉️ایر دراپ GOATS (بُزها)
این ایردرآپ داره رشد فوقالعاده سریعی را تجربه میکنه و با پروژه های قوی مثل راکی ربیت و میمفای همکاری کرده که باعث افزایش اعتبارش میشه.
چطور به شما توکن میده؟
سن تلگرام - لاگین کردن روزانه - انجام تسک - مینی گیم های شرطی(مثلا شیر یا خط که باید با احتیاط بازی بشن)
با توجه به استقبال بالایی که ازش شده، استارت کردنش قطعا پیشنهاد میشه.
/channel/realgoats_bot/run?startapp=2cdb221e-dbab-4f14-9a0d-375ff8ca37ea
/channel/realgoats_bot/run?startapp=2cdb221e-dbab-4f14-9a0d-375ff8ca37ea
📌 دانلود رمان عاشق شدم ببین
📝 نویسنده: ا.اصغر زاده
📖 تعداد صفحات : 828
🎭 ژانـــر : عاشقانه
———————
✍️ خلاصه:
قرار نبود عاشق بشم، عاشق مردی که مادرش منو ممنوعه میدونه برای پسرش، مردی که رفتن رو ترجیح میده و منو با قلب عاشقم تنها میذاره، میره و بعد از سالها دوباره برمیگرده اما این بار دیگه شاید جریان عشق فرق بکنه!
🔴 برای دانلود این رمان با فرمت های دلخواه
#epub #apk #pdf
به لینک زیر مراجعه کنید ⬇️
🌐 www.romankade.com/1403/06/07/دانلود-رمان-عاشق-شدم-ببین/
🌐 https://zarinp.al/624167
🌐 https://zarinp.al/624167
🌐 https://zarinp.al/624167
—————————————————
🔰 آدرس کانال تلگرام:
🌐 /channel/romankade_com
🔰 آدرس کانال ایتا:
🌐 eitaa.com/romankade_com
🔰 آدرس کانال روبیکا:
🌐 https://rubika.ir/romankade_com
🔰 آدرس کانال بله :
🌐 ble.ir/join/3VLMgCm4Ux
#پارت_آینده_از_رمان_جذاب_مهریماه
با بغض و با صدایی آرام زیر لب مینالم:
- امیرخسرو؟
اخم وحشتناکش زیر دلم را خالی میکند و آن صدای خشدار و محکمش مرا میخکوب میکند:
-ساکت!
سرم را پایین میندازم و با حرفی که خاتون میزند دستانم مشت میشود:
- دخترم درست نیست خاندان ارجمند فقط یک وارث پسر داشته باشه، بین بچه ها هم نباید فاصله زیاد باشه..هر چه زودتر به فکر یه وارث دیگه باش.
دلم میخواهد پا به فرار بگذارم..از همه چیز و همه کس دور باشم.
صدای امیرخسرو منه غرق شده در افکارم را به خود میآورد:
-تکین سنش پایینه خاتون!
- هیچ اشکالی نداره پسرم..زنت جوونه و باید وارث های منو هر چه زودتر به دنیا بیاره..
لب های خشکیده ام را از هم جدا میکنم:
-خاتون..من هنوز آمادگیشو ندارم..لطفا........
صدای محکمش مرا خفه میکند:
- برو بالا مهریماه!
به یکباره کنترلم را از دست میدهم و دیگر حالم و رفتارم و حتی این صدای بلندم که از خط قرمز های امیرخسرو در این خانه است دست خودم نیست:
-بسه خسرو..من نمیخوام..نمیخوام دوباره بچه دار بشم..چرا زور میگین..چرا اجبار میکنین..من تکین بسمه..برای هیچ چیز من دخالت نکنین...........
صدای بلند و کوبنده امیرخسرو لالم میکند:
- کافیه!
با چشمان اشکی نگاهش میکنم و به سمت پلکان قدم تند میکنم...تند تند پله ها را بالا میروم.
حضور سنگین امیرخسرو را پشت سرم احساس میکنم..............................
میخوای ادامشو بخونی؟🥲😍
پس بزن رو لینک زیر و بیا ببین که چقدر این رمان جذاب و دلبره😭😍
رمانی که دلتو میبره حسابی🥰
عاشق امیرخسروی جذابمون میشی...
امیرخسرویی که یک مرد تمام و کماله و نسبت به هر چیزی بی احساس و بیتفاوته...
ولی آخه مرد هم انقد خفن و پرابهت آخه؟؟؟🙈😎
بیا که با ما همراه باشی تا ببینیم تا کی قراره نسبت به زنش(دختری که از ۱۵ سالگی زنشه و الان ۲۵ سالشه) و مادر بچشه انقد بی احساس باشه...!!!!!😔😢
با آب قند بیا کانالم...میدونم که لازم میشی🫠🫠🫠😭😭😭
/channel/romanmerimah
📌 دانلود رمان مرد مخفی
📝 نویسنده: طلا بانو
📖 تعداد صفحات : 1253
🎭 ژانـــر : عاشقانه
🌐 www.romankade.com/1403/06/04/دانلود-رمان-مرد-مخفی/
📌 دانلود رمان دختران مدلینگ و پسران پولدار
📝 نویسنده: سارینا بانو
📖 تعداد صفحات : 554
🎭 ژانـــر : عاشقانه، کلکلی
🌐 www.romankade.com/1403/05/31/دانلود-رمان-دختران-مدلینگ-و-پسران-پولد/
📌 دانلود رمان دختران ربوده شده
📝 نویسنده: کیانا بهمن زاد
📖 تعداد صفحات : 748
🎭 ژانـــر : ارباب بردگی، اجباری
🌐 www.romankade.com/1403/05/28/دانلود-رمان-دختران-ربوده-شده/
#پارت550
با چشمانی به خون نشسته روی زانو افتاده بود.
هرمز به پشت سر نگاه کرد:
بیاریدش ... بیارید ببینم زنش و تو این وضع میبینه حال میکنه.
دستانش را از پشت بسته بودند تکانی به خودش داد و نعره کشید:
وای به حالت دستت بهش خورده باشه.
قهقه هرمز بیشتر خشمگینش میکرد:
_ صبرکن عجله نکن چیز به وصالتون نمونده.
دو نفر مهدا را روی عرشه کشتی آوردن.
با دیدن صورت غرق خون عشق زندگیش
نعره کشید و با همان دستات بسته تنهای به مرد مقابلش زد. کف پایش به سینه هرمز زد:
چکارش کردی عوضی؟ میکشمت.
هرمز غافلگیر شده بود زمین خورد.
با خشم بلند شد. نگاهش به آرتا اما مشتی محکم حواله بدن ظریف و درد کشیده مهدا زد. دو مرد آرتا را گرفته بودند:
نزنش بی ناموس میکشتم هرمز....
مهدا نالهای کرد آنقدر شکنجه شده بود که توان فریاد نداشت.
نعرههای آرتا جانش را میستاند.
پاهایش توان حرکت نداشت او را روی زانو کشیدند.
مقابل عشقش زانو زد.
هرمز دیوانه وار میخندید:
به من نارو زدی منم اینجور تلافی کردم. من از اون سرگرد احمقتون کینه به دل دارم اینم که خواهر همون سرگرده مگه نه؟
مهدا از لای خونی که روی پلکش نشسته بود به آرتا نگاه کرد سری جنباند.
آرتا مقابلش خیز برداشت:
چکارت کردن؟
نگاهش را به هرمز کشاند:
نامرد زورت به یه زن رسیده اگه مردی دستمو باز کن تا حالیت کنم. فکر کردی سرگرد به این راحتی میذاره تو در بری همین الانشم دنبالتِ...
میگم ولش کن بره.
_ چطور ولش کنم؟ بدم کوسهها بخورنش؟
یا نه با این دختر کار داشتم میخوام بفروشمش البته بچه ها زدن فک و صورتش خرد و شکسته.. درست میشه. کاری میکنم روزی هزار بار مرغای آسمان برات اشک بریزن.
هفت تیرش را نشانه گرفت و یک تیر به ران آرتا زد. مهدا با وحشت قصد داشت جیغ بزند اما صورتش بر اثر مشت هرمز خرد شده بود. ناله ای کرد با زانو جلو رفت.
تیر دوم رها شد اینبار خودش را سپر آرتا کرد.
نعره آرتا فضای را پر کرد.
/channel/+HtPZC1VmKsQ4NGZk
/channel/+HtPZC1VmKsQ4NGZk
رمانی پلیسی عاشقانه و پرهیجان
ازدواجی اجباری با یک مافیا😢❌
دختری که دزیده میشود تا تاوان کار برادر سرگُردش را که در حال نبرد با مافیا و فروشندگان دختر بود را پس دهد.
در این بین با ازدواجی اجباری وارد زندگی مردی مرمز میشود که با مافیا همکاری میکند.
اما... او هم به مافیا نارو میزند و باعث دردسری بزرگ میشود.
/channel/+HtPZC1VmKsQ4NGZk
#بنرواقعیو داستانتاحدودیواقعی👌🥁
📌 دانلود رمان جاسوس دوست داشتنی من
📝 نویسنده: هدیه نصیرزاده
📖 تعداد صفحات : 612
🎭 ژانـــر : عاشقانه
🌐 www.romankade.com/1403/05/26/دانلود-رمان-جاسوس-دوست-داشتنی-من/
📌 دانلود رمان نازدار
📝 نویسنده: مهدخت مرادی
📖 تعداد صفحات : 1224
🎭 ژانـــر :عاشقانه ، بر اساس واقعیت
🌐 www.romankade.com/1403/06/21/دانلود-رمان-نازدار/
📌 دانلود رمان اگر چه اشتباه بود
📝 نویسنده:راضیه یوسفی
📖 تعداد صفحات : 80
🎭 ژانـــر :عاشقانه
🌐 www.romankade.com/1403/06/18/دانلود-رمان-اگر-چه-اشتباه-بود/
📌 دانلود رمان درد بی پایان
📝 نویسنده: حمیرا خالدی
📖 تعداد صفحات : 127
🎭 ژانـــر :عاشقانه
🌐 www.romankade.com/1403/06/17/دانلود-رمان-درد-بی-پایان/
⭕️طبق بررسی انجام شده، رباتهای Pigs (خوکها) و Owls (جغدها) هر دو معتبر و مورد تایید دیجیتال دراگونز هستند🐲
📌طراحی هر دو ربات بسیار ساده است و براساس سن تلگرام و انجام تسکها به شما توکن میدهند.
📌هر دو پروژه در مراحل ابتدایی هستند.
ربات PIGS/ خوکها
ربات OWLS/ جغدها
📌 دانلود رمان استاد مسیحی
📝 نویسنده: زهرا علیپور
📖 تعداد صفحات : 600
🎭 ژانـــر :عاشقانه
🌐 www.romankade.com/1403/06/14/دانلود-رمان-استاد-مسیحی/
📌 دانلود رمان کابوس افعی
📝 نویسنده: فاطمه السادات هاشمی نسب
📖 تعداد صفحات : 1064
🎭 ژانـــر : فانتزی، معمایی، عاشقانه
🌐 www.romankade.com/1403/06/13/دانلود-رمان-کابوس-افعی/
📌 دانلود رمان راز بین من و جانان
📝 نویسنده: سیتا راد
📖 تعداد صفحات : 440
🎭 ژانـــر : عاشقانه
🌐 www.romankade.com/1403/06/11/دانلود-رمان-راز-بین-من-و-جانان/
خانواده ام منو از خونه بیرون کردن چون نامزدم منو تو روز عقد قال گذاشت و با عشقش فرار کرد
حالا من تو ویلای یه مرد وحشی زندانی شدم و کسی نیست نجاتم بده و هر روز مجبورم...
برای خوندن ادامه داستان داخل چنل جوین بشین 👇🔞🔞🔞🔞
/channel/+pLR2rlFCydZjNGRk
📌 دانلود رمان عاشق شدم ببین
📝 نویسنده: ا.اصغر زاده
📖 تعداد صفحات : 828
🎭 ژانـــر : عاشقانه
🌐 www.romankade.com/1403/06/07/دانلود-رمان-عاشق-شدم-ببین/
📌 دانلود رمان مرد مخفی
📝 نویسنده: طلا بانو
📖 تعداد صفحات : 1253
🎭 ژانـــر : عاشقانه
———————
✍️ خلاصه:
در دل تاریکی جنگل، در جایی که تنها فقط نور کم مهتاب آنجا را کمی روشن کرده بود؛ در حالی که صدای جغدی در گوشه ی جنگل به گوش می رسید یک زن فرزند شیر خواره اش را در آغوش گرفته بود و به سرعت میدوید.
قدم هایش هر لحظه تندتر می شد.
یکی پس از دیگری قله های ترس را طی می کرد.
نمی دانست کجاست!
سکوت فضا با صدای برگ های پاییزی می شکست.
🔴 برای دانلود این رمان با فرمت های دلخواه
#epub #apk #pdf
به لینک زیر مراجعه کنید ⬇️
🌐 www.romankade.com/1403/06/04/دانلود-رمان-مرد-مخفی/
—————————————————
🔰 آدرس کانال تلگرام:
🌐 /channel/romankade_com
🔰 آدرس کانال ایتا:
🌐 eitaa.com/romankade_com
🔰 آدرس کانال روبیکا:
🌐 https://rubika.ir/romankade_com
🔰 آدرس کانال بله :
🌐 ble.ir/join/3VLMgCm4Ux
📌 دانلود رمان دختران مدلینگ و پسران پولدار
📝 نویسنده: سارینا بانو
📖 تعداد صفحات : 554
🎭 ژانـــر : عاشقانه، کلکلی
———————
✍️ خلاصه:
این رمان درباره ی چند دختر و و پسره که هرکدوم با شیوه های متفاوت مقابل هم قرار می گیرن و با اتفاق های جالب و هیجان انگیز روبه رو میشن، داستانی درباره ی عشق، نفرت، انتقام و لجبازی و شیطنت که باعث میشه مکمل همدیگه بشن، اما از سر خودخواهی تصمیم هایی می گیرن که باعث میشه کل مسیر زندگیشون تغییر کنه، رمانی پر از رمز و پنهون کاری ولی در عین حال باحال که توصیه می کنم حتما بخونیدش
🔴 برای دانلود این رمان با فرمت های دلخواه
#epub #apk #pdf
به لینک زیر مراجعه کنید ⬇️
🌐 www.romankade.com/1403/05/31/دانلود-رمان-دختران-مدلینگ-و-پسران-پولد/
—————————————————
🔰 آدرس کانال تلگرام:
🌐 /channel/romankade_com
🔰 آدرس کانال ایتا:
🌐 eitaa.com/romankade_com
🔰 آدرس کانال روبیکا:
🌐 https://rubika.ir/romankade_com
🔰 آدرس کانال بله :
🌐 ble.ir/join/3VLMgCm4Ux
📌 دانلود رمان دختران ربوده شده
📝 نویسنده: کیانا بهمن زاد
📖 تعداد صفحات : 748
🎭 ژانـــر : ارباب بردگی، اجباری
———————
✍️ خلاصه:
مردی متولد شده با بیماری "الکسی تایمیا" و دختری آسیب دیده از جامعه کثیف اطرافش، چه ترکیبی خواهند شد برای یه برده داری و اطاعت جاودانه ابدی.
در گوشه دیگر مردی تاجر دختران فراری و دختران دزدیده شده و برده هایی که از روی اجبار یا حتی از روی اختیار همگی از او اطاعت میکنند
کیست که از او اطاعت نکند؟
با گناه لذت میبرد از شکنجه شدن اطرافیان خود حس رهایی و از التماس های کسانی که زیر دستوپای او له میشوند حس خوشایند میگیرد اما او یه آلفای مبهم، مخوف و حتی پر جذبه است مردی که برخلاف ظاهر خوب، باطنی به سیاهی شب، دلی پر از کینه و قدو قامتی که جهت انتقام علم کرده است دارد
🔴 برای دانلود این رمان با فرمت های دلخواه
#epub #apk #pdf
به لینک زیر مراجعه کنید ⬇️
🌐 www.romankade.com/1403/05/28/دانلود-رمان-دختران-ربوده-شده/
🌐 https://zarinp.al/620368
🌐 https://zarinp.al/620368
🌐 https://zarinp.al/620368
—————————————————
🔰 آدرس کانال تلگرام:
🌐 /channel/romankade_com
🔰 آدرس کانال ایتا:
🌐 eitaa.com/romankade_com
🔰 آدرس کانال روبیکا:
🌐 https://rubika.ir/romankade_com
🔰 آدرس کانال بله :
🌐 ble.ir/join/3VLMgCm4Ux
#پارت_بیست و ششم
انکار میکنم.
- این مسخره بازیها چیه راه انداختی! چه حسی چه علاقهای؟ من فقط...
- فقط چی هان؟ میخوای بگی هنوز بهم حسی نداری! میخوایِ بگی بیخود اومدی تا اینجا!
با خشمی آشکارا ادامه میدهد.
- لعنتی میدونم دوستم داری، تا کِی میخوای انکار کنی و به این بازی قایم موشک ادامه بدی؟
لحظهای سکوت میکند. ناخواسته بغض میکنم. و در دل خود را لعنت میگفتم او را دوست داشتم اما از رو شدنِ دلم پیش او هراس داشتم یا شاید میشرمیدم.
- دیگه خسته شدم! من تصمیمم رو گرفتم
دلم میلرزد و تپش قلب می گیرم.
-بهتره با آرشیدا برم سوئد تا اینکه لحظه به لحظه آب بشم از ناراحتی
بغضم سر باز میکند و قطره اشکی برایِ بار هزارم، از چشمم غلط میخورد. او میخواست مرا ترک کند! پس من چه؟ آیا میداند که از دوری او شاید جان را فدایش کنم! این بار دگر قصد پاک کردن اشکهایم را نداشت، بلکه قصدِ کشتن جانم را داشت. آهی حسرت بار میکشد آخرین حرفش قبل رفتن را میزند.
- مواظب خودت باش
دخترِ سرسخت ۱۷ ساله به پسرِی که به فکر انتقام بود دل میبندد و ....
بیا و خودت بخون
/channel/+zJpi6v_S2Js2Yjc0!
📌 دانلود رمان جاسوس دوست داشتنی من
📝 نویسنده: هدیه نصیرزاده
📖 تعداد صفحات : 612
🎭 ژانـــر : عاشقانه
———————
✍️ خلاصه:
آلما دختری نوزده ساله است که در کودکی پدر و مادر خود را از دست داده است...او هم مانند یه سریع از آدم ها زندگی معمولی خود را دارد...اما مجبور میشود به دستور کسی راه زندگی خود را تغییر دهد و از توانایی هایی که دارد استفاده کند و برای شخصی چیزی که میخواهد را بیاورد...اما در این راهی که ناخواسته واردش شده است هیچ اخیاری از خود ندارد و باید بین بد و بدتر یکی را انتخاب کند...اما از یک جایی به بعد اتفاقی میافتد که کلا زندگیش را عوض میکند
🔴 برای دانلود این رمان با فرمت های دلخواه
#epub #apk #pdf
به لینک زیر مراجعه کنید ⬇️
🌐 www.romankade.com/1403/05/26/دانلود-رمان-جاسوس-دوست-داشتنی-من/
—————————————————
🔰 آدرس کانال تلگرام:
🌐 /channel/romankade_com
🔰 آدرس کانال ایتا:
🌐 eitaa.com/romankade_com
🔰 آدرس کانال روبیکا:
🌐 https://rubika.ir/romankade_com
🔰 آدرس کانال بله :
🌐 ble.ir/join/3VLMgCm4Ux
#پارت550
با چشمانی به خون نشسته روی زانو افتاده بود.
هرمز به پشت سر نگاه کرد:
بیاریدش ... بیارید ببینم زنش و تو این وضع میبینه حال میکنه.
دستانش را از پشت بسته بودند تکانی به خودش داد و نعره کشید:
وای به حالت دستت بهش خورده باشه.
قهقه هرمز بیشتر خشمگینش میکرد:
_ صبرکن عجله نکن چیز به وصالتون نمونده.
دو نفر مهدا را روی عرشه کشتی آوردن.
با دیدن صورت غرق خون عشق زندگیش
نعره کشید و با همان دستات بسته تنهای به مرد مقابلش زد. کف پایش به سینه هرمز زد:
چکارش کردی عوضی؟ میکشمت.
هرمز غافلگیر شده بود زمین خورد.
با خشم بلند شد. نگاهش به آرتا اما مشتی محکم حواله بدن ظریف و درد کشیده مهدا زد. دو مرد آرتا را گرفته بودند:
نزنش بی ناموس میکشتم هرمز....
مهدا نالهای کرد آنقدر شکنجه شده بود که توان فریاد نداشت.
نعرههای آرتا جانش را میستاند.
پاهایش توان حرکت نداشت او را روی زانو کشیدند.
مقابل عشقش زانو زد.
هرمز دیوانه وار میخندید:
به من نارو زدی منم اینجور تلافی کردم. من از اون سرگرد احمقتون کینه به دل دارم اینم که خواهر همون سرگرده مگه نه؟
مهدا از لای خونی که روی پلکش نشسته بود به آرتا نگاه کرد سری جنباند.
آرتا مقابلش خیز برداشت:
چکارت کردن؟
نگاهش را به هرمز کشاند:
نامرد زورت به یه زن رسیده اگه مردی دستمو باز کن تا حالیت کنم. فکر کردی سرگرد به این راحتی میذاره تو در بری همین الانشم دنبالتِ...
میگم ولش کن بره.
_ چطور ولش کنم؟ بدم کوسهها بخورنش؟
یا نه با این دختر کار داشتم میخوام بفروشمش البته بچه ها زدن فک و صورتش خرد و شکسته.. درست میشه. کاری میکنم روزی هزار بار مرغای آسمان برات اشک بریزن.
هفت تیرش را نشانه گرفت و یک تیر به ران آرتا زد. مهدا با وحشت قصد داشت جیغ بزند اما صورتش بر اثر مشت هرمز خرد شده بود. ناله ای کرد با زانو جلو رفت.
تیر دوم رها شد اینبار خودش را سپر آرتا کرد.
نعره آرتا فضای را پر کرد.
/channel/+HtPZC1VmKsQ4NGZk
/channel/+HtPZC1VmKsQ4NGZk
رمانی پلیسی عاشقانه و پرهیجان
دختری که دزیده میشود تا تاوان کار برادر سرگُردش را که در حال نبرد با مافیا و فروشندگان دختر بود را پس دهد.
/channel/+HtPZC1VmKsQ4NGZk
#بنرواقعیو داستانتاحدودیواقعی👌🥁