romanhayeasheghane | Unsorted

Telegram-канал romanhayeasheghane - رمان های عاشقانه

25486

تنها کانال رسمی انجمن بزرگ رمان های عاشقانه 🌍 Www.romankade.com کانال دکلمه های صوتی اختصاصی انجمن https://t.me/deklamehaiesoti اینستاگرام : ROMANKADE_COM تبلیغات @f_sogol17 Raaz8222 گروه درخواست : https://telegram.me/joinchat/BYW5fzycEmtfhivTSch2Yw

Subscribe to a channel

رمان های عاشقانه

💠 - آف ویژه اشتراک های پرسرعت V2rayNG  فقط تا فردا🔥
📌حجم های دلخواه غیر از حجم های پیش فرض بالا هم موجود هست✅
+اندروید - آیفون - ویندوز ✅
+مناسب گیم،ترید،وب گردی،شبکه های اجتماعی و ...✅
+تست رایگان ✅
+ضمانت پشتیبانی و تعویض تا روز اخر اشتراک✅
🔰 - [ جهت مشاوره و خرید پیوی ]:
👤
@Majnoon70
🌐Channel |
t.me/OK2VPN

Читать полностью…

رمان های عاشقانه

📍 دانلود رمان ریشه خاطرات
📝 نویسنده: هلیا بیگی
🎬 ژانر: عاشقانه
📖 تعداد صفحات : 250
🌐 www.romankade.com/1402/05/28/دانلود-رمان-ریشه-خاطرات/

Читать полностью…

رمان های عاشقانه

#توجه‌توجه
با سلام دوستان متاهل لطفا به دوستمون کمک کنید فرم رو پرکنید تا پایان نامه موفقی داشته باشه

Читать полностью…

رمان های عاشقانه

سلام وقتتون بخیر
لینک زیر شامل پرسشنامه های پایان نامه برای مقطع کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی هست و هیچگونه اطلاعات شخصی از شما نمی‌خواهد
این پرسش نامه برای خانم های متاهل است❤️
ممنون میشوم اگر پرسشنامه را پر کرده و به اشتراک بگذارید تا خانم های متاهل دیگر هم پر کنن🙏🏻🌼🌺
میدونم وقتتون چقدر با ارزش اگر امکانش هست چند دقیقه وقتتون رو برای پر کردن این پرسشنامه بگذارید 🌺

https://form.avalform.com/view.php?id=49397214

Читать полностью…

رمان های عاشقانه

📍 دانلود رمان سایه عشق
📝 نویسنده:سمیرا قاسمی
🎬 ژانر: عاشقانه
📖 تعداد صفحات : 350
———————

خلاصه :
سایه قصه من، دختری که دل در گرو عشق پسر عمویش سیاوش دارد. سیاوشی که تنها سهم سایه از او فقط اخم هایش بوده. او هیچ وقت دلیل این همه نفرت و اخم های او را نمی داند. غافل از اینکه سیاوش عاشق اوست. زمانی که قرار است در جاده عشق همراه همدیگر قدم بردارند سرنوشت آن ها را از یکدیگر جدا می کند. بعد از تحمل دوری و سختی های زیادی که قلب هر دوی آن ها را مملو از درد می کند. دوباره در یک مسیر قرار می گیرند


🔴 برای دانلود این رمان با فرمت های دلخواه
#epub #apk #pdf
به لینک زیر مراجعه کنید ⬇️


🌐 www.romankade.com/1402/05/24/دانلود-رمان-سایه-عشق/


🌐 https://zarinp.al/524468
🌐 https://zarinp.al/524468
🌐 https://zarinp.al/524468

—————————————————

آدرس کانالمون تو تلگرام :
🌐 /channel/romankade_com

آدرس کانالمون تو ایتا :
🌐 eitaa.com/romankade_com

آدرس کانالمون تو روبیکا :
🌐 rubika.ir/romankade_com

Читать полностью…

رمان های عاشقانه

میدونیم روز به روز همه چی داره گرون میشه😢
ولی یه خبر خوب برات دارم 😍
میتونی در ماه یه درآمد ۵ تا ۱۰ میلیونی داشته باشی 🤌اونم توی خونه 😎
کافیه به این آیدی پیام بدین راهنماییتون میکنن 👇🏻👇🏻👇🏻
@Khanom_polsaz

Читать полностью…

رمان های عاشقانه

یک ساعت و نیم بعد کلاس‌ها تعطیل شدند. مرتب نگاهم به در اتاق حامد بود که بالاخره باز شد و حامد با خنده و پشت سرش یک عده دختر بیرون آمدند. با حرص توی دلم گفتم: «چرا داری می‌خندی؟ خیلی بهت خوش گذشته؟» با دیدن سپهری قلبم آرام گرفت. سپهری با یک دنیا مهر و محبت داشت به طرف من می‌آمد. لبخند کمرنگی بر لب نشاندم و پرسیدم:
ـ آقای سپهری امری داشتید؟
ـ بله. می‌خواستم اگه ممکنه لیسنینگای درس جدید رو توی فلشم بریزید.
در مقابل چشمان حامد چشم بلندبالایی گفتم و فلش را از دستش گرفتم و به کامپیوتر متصل کردم. بی‌اختیار چشمم به حامد افتاد که با اخم به ما نگاه می‌کرد. طولی نکشید از میان دخترها راه باز کرد و سمت میز ما آمد و پس از سرفه‌ای معنادار گفت: 
ـ ببخشید خانم طلوعی من باهاتون کار داشتم.
با سری زیر گرفته گفتم:
ـ اجازه بدین کار آقای سپهری رو انجام بدم بعد به کار شما می‌رسم.
اما حامد مصرانه گفت:
ـ کارم واجبه.
سپهری نگاه آرامی به من انداخت و گفت:
ـ اشکالی نداره. اول کار ایشونو انجام بدین. من منتظر می‌مونم.
حامد تشکر کرد و من عذرخواهی. دستم را از روی موس کنار کشیدم و رو به حامد گفتم:
ـ بفرمایید آقای کامروا! امرتون!
حامد که کاملاً معلوم بود هیچ کاری با من نداشته دنبال بهانه می‌گشت تحویل من دهد اما هیچ چیز پیدا نمی‌کرد و من و سپهری منتظر نگاهش می‌کردیم. بالاخره یک بهانه‌ی مسخره پیدا کرد و گفت:
ـ آهان! یادم اومد. ماژیکمون تموم شده. ماژیک می‌خواستم!
سپهری داشت از حرص منفجر می‌شد و من به زور خنده‌ام را نگه داشته بودم و جدی رفتار می‌کردم:
ـ این بود کار واجبتون؟
حامد که اصلاً از رو نمی‌رفت ابروانش را بالا برد و پرسید:
ـ واجب نیست؟
با لبخندی تصنعی ماژیک را تحویلش دادم و گفتم:
ـ بفرمایید آقای کامروا.


/channel/+9DI3nXGCGfthNjI0


/channel/+9DI3nXGCGfthNjI0

Читать полностью…

رمان های عاشقانه

📍 دانلود رمان لیلی عاشق است
📝 نویسنده: هستی 71
🎬 ژانر: عاشقانه
📖 تعداد صفحات : 982
🌐 www.romankade.com/1402/05/09/دانلود-رمان-لیلی-عاشق-است/

Читать полностью…

رمان های عاشقانه

📍 دانلود رمان درخشش شب تارم
📝 نویسنده: زهرا تاجیک
🎬 ژانر: عاشقانه ، طنز
📖 تعداد صفحات : 534
🌐 www.romankade.com/1402/04/30/دانلود-رمان-درخشش-شب-تارم/

Читать полностью…

رمان های عاشقانه

-- اره میعاد خیلی مرد هاتیه شش ماه نیست که ازدواج کردیم الان من تو ماه پنجمم قربون قدو بالاش برم کاش پسرمم شبیه باباش بشه

باشنیدن حرف های اسیه انگاری که قلمبو انداخته باشن زیر ساطور هزار تیکه میشه
اشک تو چشام جمع میشه و بغض تو گلوم میشینه
برای اینکه رسوانشم به سمت حیاط پشتی میدوم

هق میزنم و های های گریه میکنم

__ نامرد... نامرد .. چطور تونستی... چ...طور تونستی؟


-- یاس

باشنیدن صداش یخ میزنم .. من احمق چقدر دلتنگ صداش بودم .. خدایا .. چقدر دلتنگ عطر تنشم ...

-- یاس خوبی؟
-- خوبم؟ اره خوبم! من خیلی خوبم .. خوبم وقتی  نامزد نامردم شش ماه پیش سر سفره عقد من و ول کرد و رفت و الان زنشو پنج ماهه حامله میبینم خیلی خوبم
فقط .. فقط بهم بگو چرا؟ چرانامرد؟ مگه من چیکارت کرده بودم؟ من احمق جز اینکه دیوونه وار عاشقت باشم چیکارت کرده بودم؟

--  یا..
__ مُرد .. یاس مرد .. تو کشتیش نامرد  تو کشتیش

یاس دختر لوند و خوشگلی که عاشق میعاد میشه ولی شب عروسی میعاد یه دفعه اونو پس میزنه و....
👇👇👇/channel/+4XShY6M5fLM1Zjg0
/channel/+4XShY6M5fLM1Zjg0

Читать полностью…

رمان های عاشقانه

پارت_15

-این همه مدت دوستم نداشتی؟

با گیجی دستی به چشمان خوا‌ب‌الودش میکشد و با خمیازه جوابش را میدهد…

-زنگ زدی اینو بپرسی اول صبح؟

-هیچ دوستم نداشتی؟

کلافه پوفی میکشد و از روی تخت بلند میشود…
چه مرگش بود دخترک…
زده بود به سرش مگر…

-دنبال چی هستی دختر؟

دخترک دیگر تحمل نمیکند و صدای جیغش در گوشی میپیچد

-دارممممم ازت سوال میپرسممممم درست جوابمو بدهههه
میگم این مدت که نقشه میکشیدی واسه مننننن

نفس نفس میزند و با بغض ادامه میدهد

-هیچ دوستم نداشتییییی؟
یه لحظه هم دلت برام نسو‌‌‌ختتت؟

مرد لحظه‌ای تعجب میکند و بعد اخم هایش در هم میرود…
از کی تاحالا سر او فریاد میکشید دخترک گستاخ….

خشم باعث میشود تا نداند چه به زبان می‌اورد…
تا نداند حرف هایش سنگین است….
تا نداند این اخرین باریست که….

-هیچوقت دوستت نداشتم و هیچم دلم برات نسوخت
اینو میخواستی بشنوی؟

صدایی از دخترک نمیشنود…

کمی که دقت میکند صدای امواج است که به گوشش میرسد…

این موقع صبح دریا چه غلطی میکرد؟…
دعوا و این تمام شدن رابطه‌اشان هم اجازه پرسیدن به او نمیداد…

دقیقه ها یکی پس از دیگری میگذرند و بجز صدای موج اب و صدای هق‌هق های ضعیف جانان چیزی به گوش نمیرسد…

دخترک نفسی عمیق میکشد و بعد صدای گرفته‌اش است که در گوشی میپیچد

-من خیلی دارم سعی میکنم که درک کنم این موقعیتو
که یادم بره چه کاری کردی باهامو چطوری رسوندیم به اینجا
با وجود همه‌ی اینها ولی

ساکت میشود و دوباره ادامه میدهد

-ولی بازم دوستت دارم
دوستت دارم ولی این دوست داشتن دلیلش این نیس که میبخشمت….

هقی دردناک میزند و قلب مرد را بیقرار میکند هق میزند و اخرین کلمه ها را به زبان می‌اورد…

-من هیچوقت نمیخشمت مهراب
هیچوقت از یادم نمیره وقتی من عاشقانه پابه‌پات می‌اومدم تو همقدم یکی دیگه بودی
هیچوقت از یادم نمیره چطوری نابودم کردی
من که زورم بهت نمیرسه تلافی کنم ولی هرجا هرموقع حس کردی نمیکشیو کم اوردی بدون اه منهههه…
—————————




به دختره میگه دوست ندارم و با نقشه نزدیکت شدم اونم طاقت نمیاره و خودشو تو دریا غرق میکنه و میمیره😢


/channel/+SqzY2NEN2-tkMjE0

Читать полностью…

رمان های عاشقانه

🔸️برای تهیه اکانت VPN فقط به آیدی چنل تلگرامی

       پیام بدین        ✅ @sefrYAsad
                              
                      
              1️⃣هر اپراتوری که هستین
              2️⃣هر میزان حجم و تایمی که بخواین
              3️⃣با IP ثابت آلمان و هلند
              4️⃣برای همه سیستم عامل ها
5️⃣پر سرعت ترین راه ارتباطی(SSH)
6️⃣پر سرعت تر از V2ray
⭕راه اندازی سرور های شخصی برای تریدرا و             یوتیوبرهای عزیز با مانیتورینگ و منیج خودم با هر IP ای مثل امارات و فنلاند و سوئد و ...

         💯اد استوری = اکانت 7 روزه نامحدود💯
                             شات بدین

Читать полностью…

رمان های عاشقانه

📍 دانلود رمان به خاطر رعنا
📝 نویسنده: زهرا بیگی و فاطمه احمد
🎬 ژانر: عاشقانه
📖 تعداد صفحات : 380
🌐 www.romankade.com/1402/04/29/دانلود-رمان-به-خاطر-رعنا/

Читать полностью…

رمان های عاشقانه

📍 دانلود رمان دامی از جنس خنده‌ هایش
📝 نویسنده: نفیسه سادات امیرلطیفی
🎬 ژانر: عاشقانه ، طنز
📖 تعداد صفحات : 2630
———————

خلاصه :
ماهین با قلب مهربون و همه‌ی ذوقِ زندگی و انرژی مثبت‌هاش، درد عمیقی رو از بچگی به دوش می‌کشه… . اون مثل بیشتر دخترها دنبال مد و ظاهر امروزیه، درحالی که داره روزمرگی‌هاش رو می‌گذرونه خیلی اتفاقی در محیط کار مذهبی قرار می‌گیره و روز اول خانمی اون رو بخاطر ظاهر امروزیش مورد قضاوت قرار میده، حالا این دختر نمی‌تونه بی‌تفاوت باشه و قطعاً با یک‌دامِ ظریف این قضاوت رو تلافی می‌کنه.


🔴 برای دانلود این رمان با فرمت های دلخواه
#epub #apk #pdf
به لینک زیر مراجعه کنید ⬇️


🌐 www.romankade.com/1402/04/26/دانلود-رمان-دامی-از-جنس-خنده-هایش/

—————————————————

آدرس کانالمون تو تلگرام :
🌐 /channel/romankade_com

آدرس کانالمون تو ایتا :
🌐 eitaa.com/romankade_com

آدرس کانالمون تو روبیکا :
🌐 rubika.ir/romankade_com

Читать полностью…

رمان های عاشقانه

رمان به رسم یادگاری
نویسنده: تداعی
داستان دختر ی است که بعد از تجاوزی که به او می شود جایی برای رفتن و کسی را برای حمایت کردن ندارد تا اینکه دست کمکی غیر قابل باور از طرف مردی که فرای فکرش است به او دراز می شود.



به او غرید .
_ رفتی همخوابه اون مرتیکه شدی ؟ هان؟
دخترک بر سر جایش می لرزید . تحمل اینهمه را نداشت.جاوید به‌سمت او رفت و مشتی در صورتش فرود آورد
_ با زن من درست صحبت کن . بی شرف .
احسان همزمان با خونی که در دهنش پیچید ، لبخند زد .
_ اون زنی که میگی دستخورده ی منه .
همین حرف کافی بود تا دخترک روی زمین پخش شود و نگاه جاوید به سمت او برگردد.

برای عضویت به آیدی زیر پیام دهید.
@Tadaeenovel
یا از لینک وارد شوید

/channel/+K-BmIRD9F-k2NmQ0

Читать полностью…

رمان های عاشقانه

📍 دانلود رمان  ریشه خاطرات
📝 نویسنده:   هلیا بیگی
🎬 ژانر:  عاشقانه 
📖 تعداد  صفحات : 250

———————
   
خلاصه :
دلوان دختری که حافظشو از دست میده و به کمک باوا دنبال گذشتش می‌گرده.
باوایی که در اوج علاقه و خواستنش عشقش رو از دست میده و مجبور میشه برای ادامه زندگی توی مسیر جدیدی قدم بزاره و با افراد جدیدی رو به رو بشه و در همین مسیر فردی که قرار مرحم زخم هاش بشه رو پیدا کنه و حالا این مسیر به کجا ختم میشه و چه اتفاقاتی میوفته همه و همه باوا رو به سمت دنیای جدیدی هل میده و هیچکس خبر نداره اون دنیا چه خواب هایی براش دیده..


    🌐  www.romankade.com/1402/05/28/دانلود-رمان-ریشه-خاطرات/

—————————————————

آدرس کانالمون تو تلگرام : 
🌐 /channel/romankade_com

آدرس کانالمون تو ایتا : 
🌐 eitaa.com/romankade_com

آدرس کانالمون تو روبیکا : 
🌐 rubika.ir/romankade_com

Читать полностью…

رمان های عاشقانه

رمان بابِ دل💯⛓️

‌- آخه اگر به حرف جناب سرگرد گوش ندی، عواقبش خیلی سنگینه.
دلارام خنده تمسخرآمیزی کرد و گفت:«توی این خونه که همه من و تو رو زیر نظر دارن، تو چه عاقبت سنگینی می تونی برای حرف گوش نکردن من بچینی؟»
یه تای ابروم رو بالا انداختم و توی یه حرکت غافلگیرانه، هلش دادم روی تخت که جیغ خفیفی زد و سریع روش خیمه زدم و زل زدم به همون چشم هایی که از راه به درم کرده بود و حالا از شدت تعجب، گرد شده بود.
لبخند محوی روی لبم گذاشتم و....💯❌️

/channel/+VT09daDiqU85ODk0

یه سرگرد خفن و جذاب که با دختر قاچاقچی پرونده‌اش هم‌خونه می‌شه و درست همون لحظه که فکر می‌کنه عاشق این دختر شده، رازی از گذشته این دختر و خودش بر ملا می‌شه که....😱‼️

‌/channel/+VT09daDiqU85ODk0
سریع جویین بدید که عضویت محدوده‼️😎🔥

Читать полностью…

رمان های عاشقانه

سلام وقتتون بخیر
لینک زیر شامل پرسشنامه های پایان نامه برای مقطع کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی هست و هیچگونه اطلاعات شخصی از شما نمی‌خواهد
این پرسش نامه برای خانم های متاهل است❤️
ممنون میشوم اگر پرسشنامه را پر کرده و به اشتراک بگذارید تا خانم های متاهل دیگر هم پر کنن🙏🏻🌼🌺
میدونم وقتتون چقدر با ارزش اگر امکانش هست چند دقیقه وقتتون رو برای پر کردن این پرسشنامه بگذارید 🌺

https://form.avalform.com/view.php?id=49397214

Читать полностью…

رمان های عاشقانه

مهدا به اصرار نیما به میهمانی دعوت میشه اونجا بهش تعرض میشه و نیما فرار می کنه. مهدا می مونه و بی آبرویی. مصیبت از اونجایی برای مهدا بیشتر میشه که پای خواستگارها به خانه باز میشه و پدر مجبور به ازدواجش می‌کنه. در این بین برادرش که پلیس است پی به ماجرا می‌برد🙊
و داماد مذهبی به ماجرا مشکوک میشه... قیامتی به پا می شود.‌🥺 🤦‍♀
/channel/+HtPZC1VmKsQ4NGZk
/channel/+HtPZC1VmKsQ4NGZk
با درد جیغ کشید و خم شد: آی دلم وای دارم میمیرم.‌ آرتا و برادرش به سمتش دویدن با دیدن خون جاری از مهدا حاج خانم به صورت زد: داره بچه سقط میکنه آرتا نگفتی زنت بارداره!!
اخم آرتا در هم پیچید😡😡 مگر میشد؟
مهدا با وحشت به او نگاه کرد دست آرتا دور بازویش پیچید از لای دندان کنار گوشش غرید:
حسابت و میرسم مهدا😡
کاری میکنه که جیغ مهدا به هوا میره
/channel/+HtPZC1VmKsQ4NGZk
❌این رمان داری صحنه‌های های زیبا و .... باز است ❌

Читать полностью…

رمان های عاشقانه

📍 دانلود رمان سایه عشق
📝 نویسنده:سمیرا قاسمی
🎬 ژانر: عاشقانه
📖 تعداد صفحات : 350
🌐 www.romankade.com/1402/05/24/دانلود-رمان-سایه-عشق/

Читать полностью…

رمان های عاشقانه

برای شروعی زنده و پایانی زنده‌تر...
اینجا تکرار هم به سود ماست. و من برای زمان شما ارزش قائلم.
اینجا همراه من باشید:

@weavingalife ✨🌙

Читать полностью…

رمان های عاشقانه

📍 دانلود رمان لیلی عاشق است
📝 نویسنده: هستی 71
🎬 ژانر: عاشقانه
📖 تعداد صفحات : 982
———————

خلاصه :
وقتی گریبان عدم با دست خلقت می درید

وقتی ابد چشم تو را پیش از ازل می آفرید

وقتی زمین ناز تو را در آسمانها می کشید

وقتی عطش طعم تو را با‌اشکهایم می چشید

من عاشق چشمت شدم نه عقل بود ونه دلی

چیزی نمی دانم از این دیوانگی و عاقلی

یک آن شد این عاشق شدن دنیا همان یک لحظه بود

آن دم که چشمانش مرا از عمق چشمانم ربود

وقتی که من عاشق شدم شیطان به نامم سجده کرد

آدم زمینی تر شد و عالم به آدم سجده کرد

من بودم و چشمان تو نه آتشی و نه گلی

چیزی نمی دانم از این دیوانگی و عاقلی

من عاشق چشمت شدم شاید کمی هم بیشتر

چیزی در آنسوی یقین شاید کمی هم کیش تر

آغاز و ختم ماجرا لمس تماشای تو بود

دیگر فقط تصویر من در مردمکهای تو بود

من عاشق چشمت شدم… .


🌐 www.romankade.com/1402/05/09/دانلود-رمان-لیلی-عاشق-است/

—————————————————

آدرس کانالمون تو تلگرام :
🌐 /channel/romankade_com

آدرس کانالمون تو ایتا :
🌐 eitaa.com/romankade_com

آدرس کانالمون تو روبیکا :
🌐 rubika.ir/romankade_com

Читать полностью…

رمان های عاشقانه

📍 دانلود رمان درخشش شب تارم
📝 نویسنده: زهرا تاجیک
🎬 ژانر: عاشقانه ، طنز
📖 تعداد صفحات : 534
———————

خلاصه :
داستان در مورد دختری هست که خیلی ناخواسته وارد بازی میشه که اصلا ربطی بهش نداره و اصلا نمی‌دونه چرا و چطوری سر از این بازی شوم درآورده ولی یه چیز رو خوب می‌دونه، مقاوم باید بود. شاید میشه اینجوری گفت که این دنیا ارزش اینو نداره که برای خواسته‌ت نجنگی و عقب بکشی!

🔴 برای دانلود این رمان با فرمت های دلخواه
#epub #apk #pdf
به لینک زیر مراجعه کنید ⬇️


🌐 www.romankade.com/1402/04/30/دانلود-رمان-درخشش-شب-تارم/


—————————————————

آدرس کانالمون تو تلگرام :
🌐 /channel/romankade_com

آدرس کانالمون تو ایتا :
🌐 eitaa.com/romankade_com

آدرس کانالمون تو روبیکا :
🌐 rubika.ir/romankade_com

Читать полностью…

رمان های عاشقانه

فراخوان جذب نیرو از سراسر ایران
سلام دوست عزیز
دیگه وقتشه خودتو تغییر بدی
شرایط اقتصادی سخته و همه دنبال در آمد بیشتر هستن.
من دنبال افراد فعال و پرانرژی می گردم شخصا ازشون حمایت کنم که در خونه کسب درآمد کنند.
محدودیت سنی 25سال به بالا
آموزش رایگان وتخصصی توسط تیم حرفه ای مجرب با ۱۸ سال سابقه کار

بدون نیاز به مدرک تحصیلی
بدون نیاز به سرمایه اولیه
بدون محدودیت زمانی و مکانی

فرصت سوزی نکنید.
اگر خودتون یا اطرافیان تون کسی سراغ دارید جهت همکاری پیوی کلمه همکاری راارسال کنید👇
@Alizade_karanlain

راه ارتباطی👇
📞09360716012

#کارآفرین #کاردرمنزل #کاراینترنتی #کاربدون_سرمایه #دعوت_به_همکاری
#کاربدون_سرمایه #کارپاره_وقت #استخدام_فوری #کاریابی

Читать полностью…

رمان های عاشقانه

#توجه
#پیشنهاد_ویژه
رمانی که خیلی ها درخواست لینکش رو دارن 😍👆🎊
/channel/+SqzY2NEN2-tkMjE0

Читать полностью…

رمان های عاشقانه

🦋اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللهِ
🦋وَعَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ
🦋عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً
🦋ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ

✨اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْن
✨وَ عَلی عَلَیِ بْن الْحُسَین
✨وَ عَلی اَوْلادِ الْحْسَیْن
✨وَ عَلی اَصحابِ الْحُسَین

🦋فرا رسیدن تاسوعای حسینی و ایام شهادت سرور و سالار شهیدان حضرت ابا عبدالله الحسین( ع) و هفتاد و دو تن از یاران مخلص و جان بر کف آن حضرت به ساحت مقدس حضرت بقیه الله الاعظم ارواحنا له الفدا و تمام عاشقان و مریدان آن حضرت تسلیت باد🦋

#شایسته‌نظری

Читать полностью…

رمان های عاشقانه

📍 دانلود رمان به خاطر رعنا
📝 نویسنده: زهرا بیگی و فاطمه احمد
🎬 ژانر: عاشقانه
📖 تعداد صفحات : 380
———————

خلاصه :
عطا بعد از هفت سال دوری از وطن برمی‌گردد. اما در این مدت، همه چیز تغییر کرده... حتی رعنایی که روزی عشق زندگی‌اش بود و او در تلاش است تا سر از زندگی رعنا درآورد و در این میان عشق خفته‌اش سر باز می‌کند و...


🔴 برای دانلود این رمان با فرمت های دلخواه
#epub #apk #pdf
به لینک زیر مراجعه کنید ⬇️


🌐 www.romankade.com/1402/04/29/دانلود-رمان-به-خاطر-رعنا/



🌐 https://zarinp.al/518076
🌐 https://zarinp.al/518076
🌐 https://zarinp.al/518076

—————————————————

آدرس کانالمون تو تلگرام :
🌐 /channel/romankade_com

آدرس کانالمون تو ایتا :
🌐 eitaa.com/romankade_com

آدرس کانالمون تو روبیکا :
🌐 rubika.ir/romankade_com

Читать полностью…

رمان های عاشقانه

همه چی از مرگ #سوگند شروع شد.

#عاشقانه #جنایی #معمایی❗️
#محدودیت_سنی🔞

• /channel/+i9rB6MeXWDJiNjc0
• /channel/+i9rB6MeXWDJiNjc0
• /channel/+i9rB6MeXWDJiNjc0

کشته بودنش
!
هیچ‌کس نمی‌دونست چرا و چطور و این اتفاق براش افتاده و پلیس‌ها در حالی جنازه‌اش رو پیدا کرده بودن که حدس می‌زدن ساعت ها از
#مرگش می‌گذره...!
و من دیده بودمش، اونم درست روزی که به قتل رسیده بود؛ و خواسته یا ناخواسته درگیر پرونده‌ای شده بودم که حتی فکرشم نمی‌کردم تا این حد پیچیده باشه... هیچ‌کدوممون این‌طور فکر نمی‌کردیم!
هیچ کدوممون حتی فکرشم نمی‌کردیم شهر ما بعد
#سوگند دیگه هیچ‌وقت مثل قبل نشه..‌‌.
و حالا یه
#راز وجود داشت!
رازی که باید لو می‌رفت، باید همه‌ می‌فهمیدنش و تنها کسی که می‌تونست این کار رو بکنه من بودم، امّا اگه انجامش می‌دادم،
#عشقم رو از دست می‌دادم...
به خاطر همین یه تصمیمی گرفتم، تصمیمی که می‌دونستم باعث می‌شه عشقم ازم متنفر بشه؛ امّا این تنها راه چاره‌ بود. من باید...

به نظرتون چه کار می‌تونست بکنه جز راز کردن فاش؟
بیا تو چنلش ادامه‌ش‌و بخون و ببین ته قصه‌شون چی می‌شه!


• /channel/+i9rB6MeXWDJiNjc0
•  /channel/+i9rB6MeXWDJiNjc0

نویسنده دو اثر در دست چاپ

Читать полностью…

رمان های عاشقانه

📍 دانلود رمان دامی از جنس خنده‌ هایش
📝 نویسنده: نفیسه سادات امیرلطیفی
🎬 ژانر: عاشقانه ، طنز
📖 تعداد صفحات : 2630
🌐 www.romankade.com/1402/04/26/دانلود-رمان-دامی-از-جنس-خنده-هایش/

Читать полностью…

رمان های عاشقانه

رمان به رسم یادگاری
نویسنده: تداعی
داستان دختر ی است که بعد از تجاوزی که به او می شود جایی برای رفتن و کسی را برای حمایت کردن ندارد تا اینکه دست کمکی غیر قابل باور از طرف مردی که فرای فکرش است به او دراز می شود.



به او غرید .
_ رفتی همخوابه اون مرتیکه شدی ؟ هان؟
دخترک بر سر جایش می لرزید . تحمل اینهمه را نداشت.جاوید به‌سمت او رفت و مشتی در صورتش فرود آورد
_ با زن من درست صحبت کن . بی شرف .
احسان همزمان با خونی که در دهنش پیچید ، لبخند زد .
_ اون زنی که میگی دستخورده ی منه .
همین حرف کافی بود تا دخترک روی زمین پخش شود و نگاه جاوید به سمت او برگردد.

برای عضویت به آیدی زیر پیام دهید.
@Tadaeenovel

Читать полностью…
Subscribe to a channel