#نظر_شما
با عرض سلام. نظر بنده برای دورهمی این است که برای این برنامه از هنرمندان که قبلا کار نمایش انجام میدادند استفاده کنید و مجری برنامه هم خود شما و یا از بچه های خودمون باشه هم در هزینه صرفه جویی میشه و هم خاطرات زنده میشه🙏❤️
سلام و وقت بخیر
همایش اولی نشان داد که کار کار ساده ای نیست
مسلما دوستانیکه راه دور هستند نمیتوانند در تدارکات و ستاد همایش فعالییت کنند وکسانی میتوانند فعال باشند که در شهر کرمان و اطراف دیار خاطرات مقیم هستند واقعا نیاز به افرادی دارد که عاشقانه پای کار باشند و پیگیر مسائل
همه ما دوست داریم یکبار دیگه همایش دوم برگزار گردد ولی بقول معروف دور گود بشینیم
و بگیم لنگش کن نمیشود وکاری پیش نمیرود
نیاز به افراد و دوستان از خود گذشته دارد که متحد باشند و وقت بزارن و پیگیر باشند
هرموقع این تعداد افراد پیدا شدند وبدون ادعا دور هم باشند میتوان همایش دوم را برگزار کرد
✍🏻احمد وقاری
بنام خدا ، درود فراوان
دوستان و آشنایان عزیز دیدار تک تک شما
عزیزان برای ما مسرت بخش و بیاد ماندنی
خواهد بود.
بقول خواجه شیراز:
کشتی نشستگانیم ای باد شرطه برخیز
باشد که باز بینیم دیدار آشنا را
ده روز مهر گردون، افسانه است و افسون
نیکی به جای یاران فرصت شمار یارا
با تقدیم احترام ، سعید اسماعیلی
درود وعرض ادب واحترام
گویا تا این لحظه
شاید
شاید فقط بنده مشتاق دیدار یاران عزیز ریگ آبادی هستم 😀
چرا که تااین لحظه نه پیامی ونه واکنشی روی پیام مدیران محترم گروه دیده نمی شود واینجای
گله مندی دارد
هرروز که می گذرد
گذرزمان گلهایی را ازاین جمع باخود می برد وما متاسفانه بدون دیدار فقط باذکر یک تسلیت آنعزیز را به فراموشی می سپاریم
شاید نفری بعدی من یا عزیز دیگری باشد
حال که این دوستان بزرگوار وزحمت کش وبزرگمنش برای دومین بار این کار خارق العاده را می خواهند دوباره درتاریخ ثبت کنن بیاییم همراه وهمگام ومشوق آنها باشیم وفقط تماشگر نباشیم
ویاریشان کنیم چراکه برای نسل های بعد این دورهمی ها شاید غیرممکن شود
خانمها وآقایان دوست داشتنی ومهربان ریگ آباد
چند پیشنهاد درصورت برگزاری همایش دوم داشتم
۱- جهت استراحت ویا خواب مسافرین برای دوشب یعنی شب قبل ازهمایش واحیانا شب بعد از همایش اگر کسی درریگ آباد بخواهد بماند
از کلاسهای مدارس باهماهنگی آموزش پرورش ازطریق شهرداری که زحمت آن را می تواند جناب آقای سرناز بکشد
وهمچنین می توان ازفضای مساجد محل نیز استفاده کرد
۲-جهت تهیه غذا هرکس خودش موظف است مانند یک مسافر از غذای حاضری ویا کنسروجات
استفاده کند درآن روز یاشب
ویااگر مایل باشند بعضی دوستان که می توانن هزینه غذا رابپردازن با یک ویا دورستوران محل صحبت شود وتعداد نفری که غذا مثلا ناهار یا شام می خواهند با رستوران هماهنگ شود وخودشان پول آن وعده هایی غذایی وتعداد غذای که می خواهند بپردازن ویا از غذاهای آماده که درغرفه ها تدارک دیده می شوند بخرن ویا خود شان غذا حاضری درست نمایند ونوش جان کنن
فقط تدارکات محل همابش وبرنامه های اجرایی آن می ماند
که چه فضابی وباچه امکاناتی درنظر گرفته شود
ورضمن جهت شرکت دراین همایش
نیز هر فرد باید مبلغی جهت تدارکات واجرای برنامه بپردازد
تا فقط زحمت وتدارکات آن برگردن دوستان عزیز که واقعا تلاش خستگی ناپذیری را می طلبد بیافتد
حال اگر دوستانی باشند که دراین امر کمک شایانی ازلحاظ هزینه کنن که نامشان به نیکی برای همیشه خواهد ماند
✍باتشکر وسپاس میرموحد
💠فراخوان کانال سلامی به ریگ آباد
دوستان وهمراهان عزیز نوشته ها و پیام هاوپیشنهادات خود را در باره لزوم یا عدم لزوم برگزاری #همایش_دوم ویا نظرات و پیشنهادات در مورد چگونگی برگزاری همایش برای ما ارسال کنید تا در کانال قرار دهیم
@Azami_A
@HMbs0
@Reyhan21
در قسمت کامنت گذاری زیر نیز میتوانید پیام بگذارید 👇
کانال سلامی به ریگ آباد
💠ضیافت دوم
✍🏻 علی اعظمی
سالها پیش فیلمی دیدم از مسعود کیمیائی با نام ضیافت که موضوعش قرار دیدار چند همکلاس بود تا هر کجا که هستند بعد از بیست سال در یک زمان و مکان مقرر جمع شوند.همه آمدند با بیست سال سن بیشتر ، الا یک نفر و چه لحظه زیبائی بود آمدن هر کدام در کافه مورد نظر ،، ورود و احوالپرسی شان لحظه هایی دیدندی را به تماشاگر القا, میکرد ....
ومن که بخاطر سرگذشتی که برایمان رقم زده شده بود از همه همکلاسی ها و دوستان بی خبر و دور بودم ، دوست داشتم جای شخصیتهای این فیلم باشم و همیشه فکر میکردم این لحظه ها فقط در فیلم ها اتفاق می افتد...
اما چه دیداری که با دوستان در همایش داشتیم و چه دیدارهای دوستانه ای که بعد از آن برای هر کداممان در دیدارهای کوچکتر رخ داد از همان سکانس هائی بود که زمانی تصور رویایش هم محال بود چه رسد به واقعیت..
واینک همه دوستان در رویای بزرگ قرار دوم بیصبرانه منتظرند و جویای زمان ومکان همایش دوم لحظه شماری میکنند تا ضیافتی بزرگ را بر پا نمائیم
آیا اینبار نیز دوستانی قدم به این راه میگذارند تا بانیان این اتفاقات مبارک و کارگردانان ضیافت دوم شوند......؟!!!!!!!!
خدا رحمت کنه دوستان عزیزم علی خالقوردی و رمضان محمدی رو
آسیاب به نوبت
استثنائی وجود ندارد و همه روزی خواهیم رفت
نوبت بعدی کدوم یکی خواهد بود
چه خاطراتی داشتیم
دوره راهنمائی ، هنرستان ، جبهه های جنگ ، مسابقات ورزشی
روحتان شاد ویادتان گرامی
✍🏻احمد وقاری
با نهایت تاسف خبر درگذشت رمضان محمدی مشهور به" رب رب" از بچه های قدیمی ، دوست داشتنی ، خونگرم و با محبت ریگاباد(شهرسازی)را به اطلاع دوستان میرسانم برای ایشان قرین رحمت الهی را خواستارم.ا🖤🖤
Читать полностью…دوست عزیز و گرامی محمد رضا امیرزاده
انتصاب بجا و شایسته جنابعالی بعنوان مشاور شهردار بسیار باعث مسرت و خشنودی است. از صمیم قلب انتصاب جنابعالی را تبریک و تهنیت عرض می نمایم.
توفیقات روز افزون و سلامتی شما را از درگاه خداوند منان آرزو مینمایم
کانال سلامی به ریگ آباد
تشکر و اعتذار خانواده آقای سرناز
انا لله و انا الیه راجعون
از اینکه در یکی از روزهای بهاری پدر مهربان و زحمتکش خود را- که بزرگترین تکیه گاه زندگی مان و دلیل بزرگ دورهمی هایمان- را از دست دادیم بسیار مغموم و ناراحتیم. نه اینکه از مشیت الهی دلخور باشیم بلکه از این بابت که دیگر دعای خیر ،پشت سرمان نیست بسیار دلشکسته ایم. دلشکسته تر از کسی که در دریا باشد و کشتی اش شکسته ...
بااین حال برخود واجب می دانیم از ابراز لطف و همدردی تمامی دوستان، آشنایان و هم ولایتی های عزیز که در مراسم تشییع و تدفین پدرمان و همچنین عزیزانی که با ارسال پیام و تماس خود بزرگوارانه سنگ تمام گذاشتند تقدیر و تشکر نماییم. در این روزهای سخت کرامت و بزرگ منشی دوستان عزیز، آرام بخش دل و قوت قلبمان بوده است نهایت تشکر و قدردانی میشود انشاالله بتوانیم در شادیهایتان جبران کنیم.
باتشکر : حسین سرناز
کانال سلامی به ریگ آباد شهادت سید ابراهیم رئیسی رئیس جمهور و همراهان شهیدش را تسلیت میگوید.
Читать полностью…دوست عزیز
جناب آقای محمود خدایی
درگذشت زن عموی گرامیتان را صمیمانه تسلیت عرض نموده برای آن مرحومه آمرزش و غفران الهی و برای جنابعالی و سایر بازماندگان صبر و شکیبایی از درگاه احدیت مسئلت دارم
روحشان شاد یادشان گرامی
با احترام ناصر موسیپور
با سلام
یکی از دوستان بدنبال شماره تماس یا آدرسی از رمضان خوارزمی است
ازدوستان ریگابادی که حدود ۱۰ سال پیش منطقه خبر بافت دهیار بوده است.
اگر اطلاعاتی از ایشون دارید به این ایدی پیام دهید/با تشکر
@azami_a
عباس آقا عزیز آسمانی...
دو سال با یاد و خاطره ، آه و افسوس گذشت...
انگشت به دندان گزیدن و حیف و دریغ خوردن
که ای کاش فرصت های دیدار را از دست نمیدادیم ،
از اندوه و ماتم ما سر سوزنی کم نکرد
و همچنان با چشمانی اشک بار و حال و روزی
پراکنده، به تصویرت خیره میشویم.
بزرگ بودی و همه را دوست داشتی،
جمع دوستدارانت از همه جا بی شباهت به هم
هستند ، وجه اشتراکشان عشق به تو و سکوت
در ماتم رفتنت از جمع دوستان است.
حالا که دستمان از دامن دیدار کوتاه است،
چاره ای نداریم جز اینکه فاتحه ای نثار روح
مهربانت نموده از خداوند متعال برایت طلب
رحمت و آرامش کنیم.
روحت شاد
«سعید اسماعیلی »
دیدار در دیار خاطرات (قسمت اول)
تصاویری ماندگار از همایش بزرگ ۱۶ مرداد ۱۳۹۳
✍با تشکر فراوان از دوست عزیزمان محمد مهرابیان
سلام و درود بر شما عزیران
ابتدا باید برنامه توسط عزیزان صورت بگیره و تمام جوانب کار را باید سنجید برای دوستانی که از راه دور می ایند با تعداد خانواده که حداقل سه روز بتوانند در آنجا راحت باشند و لذت ببرند و خلاصه بنده در خدمت هستم و هر کمکی باشد دریغ نمیکنم و از برگزاری دومین همایش حمایت میکنم.
با تشکر سیدصابر موسوی
درود وعرض ادب
من با اینکه در جائی زندگی میکنم که ۱۱۰۰ کیلومتر با ریگاباد فاصله داره وتقریباً بدمسیر هم هست ولی بخاطر علاقه به سرزمینی که دوران نوجوانی وجوانی ام اونجا بودم و همیشه هم زندگی در آنجا جزء رویاهای من هست هردو سال یکبار هم با یکی ازبرادران خارج نشینم چندروزی کرمان ، ریگاباد ، .زرند بابنیزو .هجدک ، گساویه هم میریم و یکی از دوستان خیلی خوب ریگابادی قدیمی ساکن شهر کرمان را زحمت میدیم
بنابراین همایش اگرباشد هم استقبال کرده وبا همسر وفرزندانم میام .
طبیعی است که امکان شرکت دربرنامه ریزی ها وپشتیبانی ندارم ، ولی از کمک مالی شراکتی با سایر دوستان مشکلی ندارم .
✍🏻فریدون کاظمی
درودها داداش های گلم وبانوهای گرامی
بنده شخصا باکمال میل برگزاری این همایش ودیدار دوستان را به فال نیک
می گیرم وجهت هزینه وتدارکات این همایش آنچه که برای بنده مقدور باشد دریغ نخواهم کرد
حتی حاضرم روز یاشب آن روز را جهت دیدار
همچون یک مسافر دریک شهر غریب اطراق کنم وهیچ هزینه ای جهت خورد وخوراک واستراحت ویا سایر موارد بر دوش عزیزانی که تدارک این همایش را برعهده می گیرن نیندازم
فقط ازایزد مهر می خواهم که درآن تاریخ همایش
هیچ مشکل ومورد خاص خانوادگی پیش نیاید که مانع آمدن ما شود
مشتاق دیدار وزیارت دوستان ،برادران وخواهران مهربان ونیک اندیش دیارخاطراتم هستم
باتشکر وسپاس
✍میرموحد" روه "
ازسیستان وبلوچستان
✅️بازی کنید و پول در بیارید
تو ترافیک، صف نونوایی، مترو، خونه و کلا وقت آزادتون به جای چرخیدن الکی در فجازی، یه بازی راحت کنید و پول در بیارید.
هر چی بازی کنید، بعدا پولش میاد تو ولت تلگرامتون. یه زمانی تون کوین هم بازی بود و اگر کسی مثلا ۸۰ میلیون گرفته بود الآن باهاش یه ۲۰۶ می خرید.
اما چرا بهتون پول میدن؟
به زبان ساده به جای اینکه هزینه تبلیغات کنند، یه همچین آفری گذاشتند و مقداری از توکن ها و رمز ارزهاشون رو با بازی کردن بین مردم پخش می کنند و این باعث شهرت جهانی و تبلیغات بی هزینه و عالی برای مالکان پروژه های بزرگ رمز ارزی میشه.
مثل همین بازی همستر و این یه بازی برد- برد هست.
این بازی مورد تایید تلگرام و مورد حمایت صرافی مشهور بینگ ایکس هست.
⭐️همین الآن بزن روی این لینک و شروع کن:
/channel/hamsTer_kombat_bot/start?startapp=kentId110981656
عکس سلفی به سبک دهه شصت.....مرحوم علی خالقوردی، اسماعیل نیک فکر، حمیدکرموند ،احمد وقاری،فرزین ناصری،شاد روان رب رب،
Читать полностью…وچه زود دیر میشود، برای دیدن یاران...
به خانواده محترم محمدی و جمیع لرستانی های عزیز دیار خاطرات و جامعه بزرگ ریگاباد از صمیم قلب تسلیت عرض می کنم، رب رب یکی از مهربانترین و خوش اخلاق ترین های دیار خاطرات بود که خیلی ها دلشون میخواست دوباره ببیننش، اما افسوس....
روحش شاد و یادش گرامی
علی اعظمی
خانه طناز
سروده ای زیبا از دوست عزیزمان حسین شهدادی«سها»
کاش یکی ناز مرا می خرید
خامه ی طناز مرا می خرید
بر سر پیمانه و پیمان یار
وعده ی آغاز مرا می خرید
نای طرب نیست نشینم به سوگ
ناله دمساز مرا می خرید
بال من این خامه و اندیشه بود
شیوه ی پرواز مرا می خرید
کاش چو ایام نخستین بار
زمزمه ی ساز مرا می خرید
بر سر بازار پر از شعر و شور
قصه ی چون راز مرا می خزید
کِلک مرا نیست به جز نقش دل
شعر سرافراز مرا می خرید
یا که اجل روی بدین جان کند
لاجرم او ناز مرا می خرید
حسین شهدادی «سها»
انالله و انا الیه راجعون
متاسفانه با خبر شدیم
کربلایی و خادم الحسین علیه السلام
رمضان سرناز [پدر گرامی جناب آقای حسین سرناز ریاست محترم شورای اسلامی ریحانشهر ]
به دیار باقی شتافتند
مدیریت و کانال سلامی به ریگاباد ضمن عرض تسلیت،
برای آن مرحوم غفران و رحمت الهی و برای خانواده ایشان صبر و اجر جزیل مسئلت دارد.
ضمنا زمان مراسم تشیع ایشان امروز چهارشنبه ساعت ۳عصر،پس از غسالخانه،ازجلوی منزل آنمرحوم به سمت بهشت زهرا شماره۲برگزار میگردد.
روحشان شاد و یادشان گرامی
جناب آقایان
مهدی و محمدعلی جعفری
درگذشت زن عموی همسران محترمهتان را صمیمانه تسلیت عرض نموده آمرزش و غفران الهی آن مرحومه و صبر شکیبایی شما و خانواده محترم خدایی و سایر وابستگان را مسئلت دارم
روحشان شاد یادشان گرامی
با احترام ناصر موسیپور
فصل رویش اقاقی ها....
✍به قلمِ علی اعظمی
بهار که میشود و نوروز را سپری میکنیم، نسیم دلانگیز اردیبهشت از راه میرسد.
واین نسیم باز دلمان را به کوچه های کودکی میبرد...به دیار خاطرات و خیابان های پر از اقاقی اش ، گلهای سفیدی که چون خوشه انگور از درختان اقاقی آویزان میشدند و عطر دل انگیزشان مستمان میکرد. مستی حلالی که قدم زدن در خیابان های شهر را برایمان لذت بخش مینمود. لذتی که دیگر در هیچ قدم زدنی تجربه نکردیم.
اقاقی هایی که گاهی از لا بلای نامه های عاشقانه سر در می آورد و گاهی در داخل لیوان پر آبی روی میز معلم قرار میگرفت و گاهی در دستمان میگرفتیم تا کلمه «سم» را از درونش بیرون بکشیم و شیرین ترین شهد «سمی» را نوش جان کنیم....!!
اردیبهشت ما را به خیابانهای پر از اقاقی میبرد که عصر ها یا در سایه سارشان مینشستیم ویا در مجاورتشان قدم میزدیم و درس میخواندیم تا آماده امتحانات خرداد شویم .... قدم هایی که بی اختیار به پارک روسها ختم میشد.... پارکی که باغی پر از درختان اقاقی بود و زمینش مملو از رزهای صورتی و میخک های مخملی و داودی های زرد و سفید....
و با تاریک شدن هوا باز راهی خیابان ها میشدیم تا تماشگر اقاقی ها در زیر نور ماه و مهتابی های شهر باشیم......
یادش بخیر، وقتی نسیم میوزید گلبرگهای های اقاقی را چون دانه های برف در آسمان پراکنده میکرد و بر زمین گویی رخت سفید عروسی میپوشاند ....و اینهمه در میان خنده های کودکانه مان و سالها بعد در همهمه های عاشقانه مان به اوج میرسید.....
اینک اما در حیاط شهرمان
درختی نیست
و کاشی های آن
زیر سنگینی نگاه خورشید خرد شده اند
وسقف هائی که به زمین رسیده اند
دیگر از اقاقی های سفید و رزهای صورتی اثری نمانده
وصدای خنده کودکانه و عاشقانه های جوانی مان دیر وقتی است که رخت سکوت برتن کرده اند.....
✍علی اعظمی
به نام خدا...
اردیبهشت گر چه زیباست و بوی سرسبزی میدهد اما گاهی برایت همین روزهای زیبا خاطرات تلخی را به یاد می آورد..و بغض گلویت را میفشارد.دوسال پیش ما فراق یار عزیز ریگابادیمان را با هم به سوگ نشیتیم..بله دومین عروج ملکوتی عباس آقای وقاری را پشت سر گذاشتیم و نبودشان بیشتر احساس میشود.
از صمیم قلب برای خانواده ایشان صبر خواهانیم واز خدای بزرگ شادی روحشان را مسئلت داریم..
یادشان گرامی