psycho_nabanalytic | Unsorted

Telegram-канал psycho_nabanalytic - Nab_psychoanalysis

5529

. چه باران باشیم، چه رگبار، چه جوهر باشیم، چه خون این خاک باید "آباد" شود هدف ما بر آن است تا جدیدترین مباحث روانپزشکی و تحلیل حوزه تخصصی روان را برسی و تدریس نماییم. مدرس: دکتر زهرا حاج رحیمی نظام۵۲۵۱۶ www.rasanpsy.ir

Subscribe to a channel

Nab_psychoanalysis

گاهی پایانِ رابطه‌ها نه با دعواست، نه با دل‌شکستن،بلکه با یک تغییرِ بی‌صدا در نوع نگاه ما به طرف مقابل اتفاق می‌افتد. جایی که آدم می‌فهمد آن کسی که این‌همه برایش مهم بود، دیگر مثل قبل در دل و ذهنش جا ندارد. نه چون بد شده، بلکه چون دیگر آن تصویرِ قبلی نیست. تصویری که بیشتر از اینکه “او” باشد، نیازِ ما بود. ما گاهی آدم‌ها را تبدیل می‌کنیم به قهرمان‌های داستان‌هایی که خودمان نوشته‌ایم. به آن‌ها نقش می‌دهیم: ناجی، معشوق، تکیه‌گاه. غافل از این که داریم با آدم‌های واقعی مثل اشیاء رفتار می‌کنیم - آن‌ها را در قالب‌های ذهنی خودمان زندانی می‌کنیم.
ما آدم‌ها را نه فقط همان‌طور که هستند،بلکه همان‌طور که نیاز داریم، می‌بینیم. گاهی کسی را تبدیل می‌کنیم به نجات‌دهنده، به معنا، به دلیلِ خوب بودنمان. و وقتی کم‌کم با خودمان روبه‌رو می‌شویم، وقتی دردهایمان را می‌فهمیم، آن تصویر شروع به فرو ریختن می‌کند.
و اینجا دیگر نه او را مقصر می‌دانیم، نه خودمان را نادان.فقط می‌فهمیم که قصه تمام شده؛ نه با پایانِ تلخ، بلکه با فهمی آرام و پخته.
تلافی؟ نه. نیازی نیست.
چون حالا دیگر چیزی برای اثبات کردن نداریم.نه به او، نه به خودمان.
و این، یکی از بزرگ‌ترین نشانه‌های رشد است:
که رها می‌کنی، بی‌خشم، بی‌درخواست، بی‌هیاهو….
چون حالا خودت را بیشتر می‌شناسی،
و دیگر منتظر نیستی کسی بیاید و تکه‌های گم‌شده‌ات را کامل کند.
«دیگر تو را آن‌طور نمی‌بینم» یعنی حالا خودم را می‌بینم. یعنی دیگر نیازی ندارم در دیگری حل شوم تا خودم را معنا کنم. یعنی از فرافکنیِ آرزوها، از چسبندگی به خیال، از تصویر ایده‌آل و نجات‌بخش، عبور کرده‌ام. نه با فریاد، نه با درگیری، بلکه با سکوتی حاصل از رشد.
این لحظه، لحظه‌ی بی‌نیازی‌ست.
آنجا که تلافی بی‌معنا می‌شود، چون چیزی برای گرفتن باقی نمانده..
پس بگذار برود
آن چه باید برود.
رهایش کن
مثل کودکی که بالنش را رها می‌کند
و با شگفتی تماشا می‌کند
که جهان چقدر زیباست
وقتی چیزی را نگه نمی‌داری.
متن:#الهام_موسویان
@elhammoosaviyan

Читать полностью…

Nab_psychoanalysis

برچسب‌زنی در محیط کار

برچسب‌زنی پیرامون سلامت روان در محیط کار موضوعی پیچیده است که ریشه در سوگیری‌های ناهشیار و مکانیسم‌های دفاعی دارد.محل کار، جهانی کوچک و البته اجتماعی است که منعکس‌کننده‌ی دیدگاه‌های اجتماعی می‌باشد. برچسب‌زنی پدیده‌ای رندانه از سوی همکارانمان است که بر افراد مبتلا به مشکلات روانی تأثیر می‌گذارد و می‌تواند بر بهره‌وری کارکنان نیز تأثیر منفی بگذارد.
بیشتر وقت‌ها برچسب‌زنی ناشی از ترس‌های ناهشیار است که باعث می‌شود افراد از کسانی که آن‌ها را متفاوت یا تهدیدکننده می‌دانند فاصله بگیرند. همچنین همکاران و مدیران ممکن است ناامنی‌ها و اضطراب‌هایشان را به کارکنانی که درگیر چالش‌های روانی‌اند، فرافکنی کنند و آن‌ها را برای انجام وظایف شغلی‌شان ناکافی یا نامناسب بدانند.
برخی دیگر برای مقابله با اضطرابِ مسائل مربوط به سلامت روان به مکانیسم‌های دفاعی مانند انکار، سرکوب یا به حداقل رساندن تنش متوسل می‌شوند که می‌تواند به صورت برچسب‌زنی به همکاران یا کنار گذاشتن آن‌ها به نحوی «اغراق‌آمیز» ظاهر شود.
برچسب‌زنی در محل کار می‌تواند پیامدهای منفی متعددی برای کارکنان و سازمان‌ها داشته باشد، مثلا: عزت نفس و خودکارآمدی پایین، کاهش بهره‌وری، بی‌میلی به درخواست کمک و...
سازمان‌ها می‌توانند برای کاهش تأثیر این موضوع در محیط کار استراتژی‌های زیر را اجرا کنند: آموزش و آگاهی، حمایت رهبران سازمان، تراپی شخصی افراد و ...

در نتیجه ما با به‌کارگیری دیدگاه روان‌کاوانه می‌توانیم عوامل زمینه‌ای مؤثر در روان را بهتر درک کنیم و استراتژی‌هایی را برای ایجاد محیطی فراگیرتر و حمایت‌کننده برای همه‌ی کارکنان توسعه دهیم. در نهایت، پرداختن به انگ زدن در محل کار نه‌تنها یک الزام اخلاقی، بلکه یک الزام عملی است، زیرا همکاری با کارکنانی سالم‌تر و شادتر به سازمانی سازنده‌تر و موفق‌تر منجر می‌‌شود.

لینک کامل مقاله:
https://shorturl.at/Ap3I3

Читать полностью…

Nab_psychoanalysis

#فانتزی_یک_دفاع_است_نه_حقیقت

Читать полностью…

Nab_psychoanalysis

چرا از آینده نیامده می‌ترسیم؟
نگرانی و اضطراب درباره آینده، تجربه‌ای فراگیر انسانی است، اما برای برخی، این دلواپسی‌ها به بار سنگینی تبدیل می‌شود که زندگی امروزشان را نیز تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. ریشه این اضطراب اغلب در عدم تحمل ابهام درباره آینده نامعلوم است؛ ناتوانی در پذیرش این حقیقت که فردا، ذاتاً غیرقابل پیش‌بینی است. ما به طور غریزی به دنبال قطعیت و کنترل هستیم، اما اصرار بر این امر در مواجهه با آینده‌ای نامعلوم، تنها به تشدید اضطراب و نگرانی منجر می‌شود.
افرادی که با عدم تحمل ابهام دست و پنجه نرم می‌کنند، معمولاً درگیر تلاش‌های ذهنی طاقت‌فرسا برای پیش‌بینی و کنترل رویدادهای آتی می‌شوند. آن‌ها سناریوهای مختلف را بارها و بارها در ذهن خود مرور می‌کنند، به دنبال یافتن نشانه‌هایی از آنچه در راه است می‌گردند این تلاش بی‌پایان برای مهار غیرقابل مهار، نه تنها انرژی روانی آن‌ها را تحلیل می‌برد، بلکه آن‌ها را در چرخه‌ای از نگرانی‌های بی‌پایان گرفتار می‌کند.
در این میان، نظریه روانکاو برجسته، ویلفرد بیون، و مفهوم “توانایی منفی” (Negative Capability)، دریچه‌ای نو به سوی مدیریت این اضطراب می‌گشاید. “توانایی منفی”، آنگونه که بیون مطرح می‌کند، به معنای ظرفیت ماندن در وضعیت ابهام، تردید و ندانستن است، بدون اینکه بلافاصله به دنبال یافتن پاسخ یا فرار از احساسات ناخوشایند ناشی از آن باشیم.
در مواجهه با اضطراب آینده، “توانایی منفی” به ما می‌آموزد که بپذیریم آینده، عرصه‌ای از احتمالات است و تلاش برای تحمیل قطعیت بر آن، تلاشی بیهوده است. به جای غرق شدن در نگرانی درباره آنچه ممکن است رخ دهد، می‌توانیم یاد بگیریم که با این عدم قطعیت مدارا کنیم.
تمرین “توانایی منفی” به معنای رها کردن تلاش برای کنترل غیرقابل کنترل است. این به ما امکان می‌دهد تا از نشخوار فکری درباره سناریوهای منفی دست برداریم و انرژی ذهنی خود را بر لحظه حال متمرکز کنیم. با پذیرش این حقیقت که آینده، تا زمانی که فرا نرسیده، داستانی نانوشته است، می‌توانیم از سنگینی سایه نگرانی‌های فردا بکاهیم.
چگونه می‌توانید “توانایی منفی” را در مواجهه با اضطراب آینده تمرین کنید؟ با آگاه شدن از تمایل خود به پیش‌بینی و کنترل، و سپس تلاش آگاهانه برای تجربه احساسات ناخوشایند ناشی از عدم قطعیت بدون اینکه با فکر کردن سعی در پیش‌بینی آینده داشته باشیم و همچنین پذیرش عدم قطعیت به عنوان بخشی از زندگی، و درک اینکه وجود ابهام و ناشناخته‌ها در زندگی اجتناب‌ناپذیر هستند.
متن:#الهام_موسویان

@elhammoosaviyan

Читать полностью…

Nab_psychoanalysis

Eye Movement Desensitization and Reprocessing (EMDR) Therapy
https://www.apa.org/ptsd-guideline/treatments/eye-movement-reprocessing

Читать полностью…

Nab_psychoanalysis

A FLASH OF HOPE: Eye Movement Desensitization and Reprocessing (EMDR) Therapy - PMC
https://pmc.ncbi.nlm.nih.gov/articles/PMC7839656/

Читать полностью…

Nab_psychoanalysis

متاسفانه این چندمین باری است که این کتابها را در اینجا فوروارد میکنم. همکاران عزیز اگر به منابع دیگری متناسب با شرایط فعلی دسترسی دارید لطفا به هر نحوی که میتوانید آنها را با دیگران به اشتراک بگذارید. برای اشتراک در اینجا هم اگر بفرستید ممنون خواهم شد.

Читать полностью…

Nab_psychoanalysis

https://pmc.ncbi.nlm.nih.gov/articles/PMC6844541/

Читать полностью…

Nab_psychoanalysis

*جلسه (۲)؛پارت دو

*گذری بر کارگاه  تخصصی گذر از سوگ
*سری تدریس های مداخله در سوگ


موضوع:برسی چیستی و چرایی سوگ ●چانه زنی●

باتدریس سرکار خانم دکتر حاج رحیمی



که روان را باید فراتر از روان "روان" کرد.


✨صفحه اینستاگرام:
@ravandarmani_psycho
@drzahrahajrahimi
کانال تلگرام:
@vaniapsy
@drhajrahimi_psychoanalysis
وبلاگ:
🌐 http://drhajrahimi.blogfa.com

☎️۰۹۱۰۳۵۰۴۳۲۰

که روان را باید فراتر از روان "روان" کرد.

Читать полностью…

Nab_psychoanalysis

*جلسه (۱)؛پارت دو

*گذری بر کارگاه  تخصصی گذر از سوگ
*سری تدریس های مداخله در سوگ


موضوع:برسی چیستی و چرایی سوگ ●شخصیت عضویت●

باتدریس سرکار خانم دکتر حاج رحیمی



که روان را باید فراتر از روان "روان" کرد.


✨صفحه اینستاگرام:
@ravandarmani_psycho
@drzahrahajrahimi
کانال تلگرام:
@vaniapsy
@drhajrahimi_psychoanalysis
وبلاگ:
🌐 http://drhajrahimi.blogfa.com

☎️۰۹۱۰۳۵۰۴۳۲۰

که روان را باید فراتر از روان "روان" کرد.

Читать полностью…

Nab_psychoanalysis

اولین فریاد، اولین اشک، همیشه از گلوی کارگران بلند میشود
بندرعباس🖤


من انتقام‌جو و کینه‌ای نیستم، اما حافظه‌ام در مورد جراحات و تحقیرها، با وجود بزرگواری‌ام، بسیار قوی است.

فئودور ‌داستایوفسکی

Читать полностью…

Nab_psychoanalysis

ارزش‌گذاری خود براساس رد و تایید دیگران یا رد و تایید خود؟!
به طور کلی برای ارزشیابی خودمان، دو راه داریم: خودمان، خودمان را ارزیابی کنیم یا خودمان را از نگاه دیگران ببینیم
یا شاید هردو…
از نگاه دیگران:
مشکل ارزش گذاری خود بر اساس نگاه دیگران این است که همیشه افرادی هستند که هر چقدر ما رفتاردکم‌ارزش و یا اشتباهی انجام دهیم، اگر با هویت و
شخصیت آنها جور در بیاید به آن ابراز علاقه‌مندی کنند و تایید کنند و ما احساس کنیم رفتارمان مناسب بوده…
از نگاه دیگران:
و همینطور همیشه هستند کسانی که ممکن است کار ما را رد کنند به این دلیل که: با ارزش‌های آنها سازگار نیست یا آنکه اطلاعات کاملی در مورد آنچه ما می‌گوییم یا انجام می‌دهیم ندارند یا آنکه فرهنگشان با ما مطابق نیست و یا آنکه ممکن است آنچه ما به دست آورده‌ایم یا داریم، چیزی است که همیشه آن ها حسرت داشتنش را داشتند و به خاطر حسادتی که به ما می‌ورزند عمل یا رفتار ما را نا ارزنده‌سازی کنند.
تله خودشیفتگی:
در عین حال بی‌توجهی به تایید و رد افراد جامعه می‌تواند ما را در سیاه چاله خودشیفتگی خودمان فرو برد، هیچ آیینه‌ای مثل بازخورد جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنیم نمی‌تواند به ما این را بگوید که ما چقدر با هنجارها فاصله داریم.
از نگاه خود:
رفتار سالم چیزی است بین تایید بیرونی و تایید درونی، رفتار سالم چیزی است که خیلی هم از هنجارهای جامعه دور نیست اما دائم تحت تاثیر تایید و رد جامعه قرار نمی‌گیرد.
ما باید بتوانیم هم به بازخوردهای جامعه توجه کنیم هم بتوانیم روی منبع تایید درونی خودمان حساب کنیم و آن را ارزشمند بدانیم.
🔴 که این جز از مسیر افزایش احساس ارزشمندی و عزت نفس ما میسر نمی‌شود، این می‌تواند شاخص مهمی برای تشخیص درست یا نادرست بودن یا بهتر است بگوییم کارآمد بودن یا ناکارآمد بودن رفتار ما باشد.
انگیزه‌های ناهشیار ما:
این مهم است  که خودمان قبل از همه و بیشتر از همه به این آگاه باشیم که:انگیزه درونی ما از انجام فلان رفتار چیست؟!
آیا ما در حال جبران یک حقارت در درون خودمان به وسیله انجام رفتاری در دنیای بیرون خودمان هستیم؟
اینجاست که متوجه می شویم که آگاهی و خودشناسی چقدر می‌تواند به ما کمک کند تا رفتار درست را از رفتار نادرست تشخیص دهیم و میان تایید و رد درونی و تایید و رد اجتماع دچار گمگشتگی نشویم.


https://pouyanmoghaddam.com/%d8%a7%d8%b1%d8%b2%d8%b4%e2%80%8c%da%af%d8%b0%d8%a7%d8%b1%db%8c-%d8%ae%d9%88%d8%af-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%d8%b3%d8%a7%d8%b3-%d8%b1%d8%af-%d9%88-%d8%aa%d8%a7%db%8c%db%8c%d8%af-%d8%af%db%8c%da%af%d8%b1-2/?fbclid=PAY2xjawJwT85leHRuA2FlbQIxMAABpzjCX0NioVw6A-gnebs_MotUo7hnS_cj2bmpED7Nv2eiRc0dWlwKkFzeJh2W_aem_oQ7bvVc4qWMT1IctTpDUIQ

Читать полностью…

Nab_psychoanalysis

✅ فرصت شغلی


از واجدین شرایط زیر دعوت به همکاری می نماییم:

روانشناس ترجیحا رویکرد تحلیلی مشروط بر تعهد به سه گانه درمان:
درمان فردی
سوپرویژن
آموزش مداوم
 ۵نفر/ خانم


ارسال رزومه به:

@chokletp

Читать полностью…

Nab_psychoanalysis

اسکیزوفرن‌ها در سوشال‌مدیا گاهی استیکر یک تاج را در بیوی خود قرار می‌دهند یا با کلاهی خاص بر سر ظاهر می‌شوند. این تاج یا کلاه حکم برگزیدگی و سروری حقیقی را برای آنها دارد و یک استیکر یا کلاه عادی نیست!
این تصور قالبی که افراد سایکاتیک (روان‌پریش) از وجناتشان مشخص است که دیوانه‌اند و لذا آنها در گروه‌های دوستی و اجتماعی نمی‌توانند خود را قرار دهند یا به دلیل بیماریشان توانایی کار کردن را ندارند در همه‌ی موارد صادق نیست.
بسیاری از سایکاتیک‌ها (به تعبیری اسکیزوفرن‌ها) می‌توانند اتفاقا افراد بسیار موفقی باشند؛ و هیچ رابطه‌ی مستقیمی نمی‌توان‌ میان سایکاتیک بودن و ناکارامدی اجتماعی یافت.
اما یک نکته در سایکاتیک‌های‌ کارامد وجود دارد:
توانایی بسیار غریب و نامانوس آنها در مرعوب و جذب ساختن انسانها و هدایتشان به هر سمتی که بخواهند!
آنها‌ می‌توانند در جایگاهی کاملا شبه‌ پیامبرگونه (مرشد-راهبر) قرار گرفته و خیل عظیمی از افراد را حقیقتا دچار شستشوی مغزی نمایند.
سوشال مدیا برای آنها خاک‌ حاصل‌خیزی است تا بتوانند این قدرتِ توهمی اما کارامد خود را همچون‌ بذری رشد داده و به ثمر بنشانند.
محتوای سخنان آنان اغلب یک نخ تسبیح مشترک دارد: اتصال به نیروی برتر و جنگیدن و مقاومت در برابر فسادی که در لباس “علم” بر انسان‌ تحمیل شده است!
لذا عباراتی همچون شعور کیهانی، ماتریکس، انرژی، تشعشع، شیطان، قوانین‌ معنوی و نور و تاریکی از کلمات رایج در سخنان‌ آنهاست.
به دلیل توهمات همه‌توان و گرندیوسیتی، آنها گاهی عکس یک تاج را در بیو خود درج می‌نمایند و یا اغلب کلاهی خاص را بر سر می‌کنند.
این تاج در ذهن آنها ابدا معنای‌ی نمادین ندارد. بلکه آنها حقیقتا تاجی را گاهی بر سر خود احساس‌ می‌کنند!
توهم حضور چنین تاجی بر روی سر خود، برای آنها حکم “برگزیده” و “منجی” بودن را دارد!
آنها بسیاری از فکت‌های علمی را نه همچون یک محقق متواضع،‌ بلکه بصورتی مطلق زیر سوال برده و رد می‌کنند.
و در پشت این فکت‌های علمی برای‌ ما نیات‌ پلیدی از دولتمردان و نیروهای شیطانی را به تصویر می‌کشند.
پارانویای بسیار قوی‌ای در سخنان آنها موج می‌زند و در مقابل تصویری نجات‌دهنده از خود!
آنها اغلب در فیلمهایشان به دوربین‌ خیره‌وار نگاه می‌کنند بدون آنکه نگاهشان حتی برای لحظه‌ای به اطراف منحرف شود.
این در حالی است که نوروتیک‌ها دوربین را به عنوان “چشم‌های قضاوت‌گرِ نفری سوم” می‌بینند‌ و لذا در مقابل دوربین که دچار اضطراب می‌شوند.
همین‌نگاه خیره و بدون اضطراب سایکاتیک‌ها در کنار مطلق‌نگریشان سبب‌ می‌شود گاهی وقتی به فیلم‌ آنها در هنگام صحبت کردنشان نگاه‌ می‌کنیم چیزی شبیه به هیپنوتیزم در ما رخ‌ داده و به طرز حیرت‌گونه‌ای نتوانیم در برابرشان‌ مقاومت نماییم.

Читать полностью…

Nab_psychoanalysis

😍فولدری پراز ویدئو و فایل‌های آموزشی در حوزه‌های مختلف روانشناسی.زبان و ادبیات داره و کلی اطلاعات مفید و فرصت‌های شغلی بهتون میده

✅فقط کافیه دکمه‌ی ADD رو بزنید و این فولدر تخصصی رو در تلگرام خود ذخیره کنید:
👇👇👇

/channel/addlist/p-Nxors2bdBhMzg0

✅معرفی کانال ویژه امشب:

🔴5000ساعت آموزش تخصصی روانشناسی
✅ مدرک معتبر وزارت علوم
/channel/rooeen_ravan

Читать полностью…

Nab_psychoanalysis

ما همیشه به عشق‌های ابتدایی‌مان بازمی‌گردیم.

عشق امروز ما همیشه تکرار اولین عشق دوران کودکی‌‌مان با مادرمان است. دوست‌داشتن همیشه به‌معنای دوست‌داشتن برای دومین بار است. با‌این‌حال، نباید این مسئله را بیش‌از‌حد ساده کنیم: عشق هرگز تکرار عشق به مادر نیست. اتفاقات روانی بی‌شماری که از زمان تولد ما می‌افتد عشق دوران بزرگسالی ما را پیچیده، منحصربه‌فرد و رازآلود می‌کند. (نازیو)

جملۀ «ما همیشه به عشق‌های ابتدایی‌مان بازمی‌گردیم.» واقعیت محض است. (فروید)

«بی‌دلیل نیست که مکیدن شیر مادر توسط کودک به الگوی روابط عاشقانۀ او بدل خواهد شد. کشف یک ابژه همیشه به معنای کشف مجدد آن است.» (فروید)

ازآنجاکه عشقْ نسخۀ مجدد عشق اولیۀ دوران کودکی است، مشخصۀ اصلی آن اجباری بودنِ همۀ آن چیزهایی است که از ناهشیار سرچشمه می‌گیرد.

عشق شامل نسخه‌های جدیدی از ویژگی‌های قدیمی است، یعنی همان تکرار واکنش‌های دوران کودکی. اما این ویژگیِ اصلیِ همۀ حالت‌های عاشق‌بودن است. اساساً عاشق‌شدنی که الگوهای نخستین دوران کودکی را بازتولید نکند وجود ندارد. اتفاقاً همین جبرگرایی دوران کودکی است که به عشق ویژگی اجبارگونه می‌بخشد و آن را به حالت مرضی نزدیک می‌کند. (فروید)


از کتاب چرا اشتباهات‌مان را تکرار می‌کنیم؟

نویسنده: خوان داوید نازیو
مترجم: حامد حکیمی

👉@hamedhakimi8

Читать полностью…

Nab_psychoanalysis

⭕️ سایت های مهم و ضروری برای دانشجویان و پژوهشگران:
1. ieeexplore.ieee.org
2. acm.org
3. link.springer.com
4. wiley.com
5. sciencedirect.com
6. acs.org
7. aiaa.org
8. aip.org
9. ajpe.org
10. aps.org
11. ascelibrary.org
12. asm.org
13. asme.org
14. bioone.org
15. birpublications.org
16. bmj.com
18. emeraldinsight.com
19. geoscienceworld.org
20. icevirtuallibrary.com
21. informahealthcare.com
22. informs.org
23. ingentaconnect.com
24. iop.org
25. jamanetwork.com
26. joponline.org
27. jstor.org
28. mitpressjournals.org
29. nature.com
30. nrcresearchpress.com
31. oxfordjournals.org
32. royalsocietypublishing.org
33. rsc.org
34. rubberchemtechnol.org
35. sagepub.com
36. scientific.net
37. spiedigitallibrary.org
38. springermaterials.com
39. tandfonline.com
40. theiet.org

💠 معرفی سایت هایی جهت دانلود رایگان کتاب:
🔺www.ketabnak.com
🔺www.urbanity.ir
🔺www.98ia.com
🔺www.takbook.com
🔺www.irpdf.com
🔺www.parsbook.org
🔺www.irebooks.com
🔺www.farsibooks.ir
🔺www.ketabesabz.com
🔺www.readbook.ir

💠 سایتهای مهم علمی، پژوهشی:
🔺www.digitallibraryplus.com
🔺www.daneshyar.net

💠 بانک های اطلاعاتی:
🔺www.umi.com/pqdauto
🔺www.search.ebscohost.com
🔺www.sciencedirect.com
🔺www.emeraldinsight.com
🔺www.online.sagepub.com
🔺www.springerlink.com
🔺www.scopus.com
🔺http://apps.isiknowledge.com
🔺www.anjoman.urbanity.ir

💠 پایان نامه های داخلی و خارجی:
🔺www.irandoc.ac.ir
🔺www.urbanity.ir
🔺www.umi.com/pgdauto
🔺www.mhrn.net
🔺www.theses.org

💠 مقالات فارسی:
🔺www.urbanity.ir
🔺www.shahrsaz.ir
🔺www.magiran.com
🔺www.civilica.com
🔺www.sid.ir

💠 کتابخانه ملی ایران، آمریکا و انگلیس:
🔺www.nlai.ir
🔺www.loc.gov
🔺www.bl.uk

💠 دسترسی آزاد روانشناسی و آموزش و پرورش:
🔺http://eric.ed.gov

💠 اطلاعات عمومی کشورها:
🔺www.worldatlas.com

💠 مقالات رایگان کتابداری و اطلاع رسانی:
🔺www.infolibrarian.com

💠 آرشیو مقالات از سال ۱۹۹۸:
🔺www.findarticles.com

💠 کتابخانه الکترونیک:
🔺www.digital.library.upenn.edu/books

💠 رایانه و بانکهای اطلاعاتی فارس:
🔺www.srco.ir

💠 دانشنامه آزاد اینترنتی:
🔺www.wikipedia.org

💠 دسترسي به متن
کامل پايان نامه هاي 435 دانشگاه
از24 کشور اروپايي:
🔺http://www.dart-europe.eu/basic-search.php

💠 دسترسي رايگان به بانک مقالات
دانشگاه کاليفرنيا:
🔺http://escholarship.org/

💠 دسترسي رايگان به بانک مقالات
دانشگاه TENNESSEE:
🔺http://www.lib.utk.edu:90/cgi-perl/dbBro...i?help=148

💠 دسترسي رايگان به 1,550,632 مقاله ي دانشگاهي:
🔺http://www.oalib.com/

💠 دسترسي به پايان نامه هاي
الکترونيکي دانشگاه ناتينگهام:
🔺http://etheses.nottingham.ac.uk/

💠 دسترسي رايگان به کتاب ها و ژورنال
هاي سايت In Tech:
🔺http://www.intechopen.com/

💠 دسترسي رايگان به مقالات علمي ،
دانشگاه McGill  :
🔺http://digitool.library.mcgill.ca/R

💠 دسترسي رايگان به مقالات علمي،
مقالات 1753 ژورنال- دانشگاه
استنفورد:
🔺http://highwire.stanford.edu/

💠 دسترسي به مقالات و متون علمي
پايگاه Proceeding of the National Academy of Sciences ايالت متحده ي آمريکا:
🔺http://www.pnas.org

@MasterPsychology011
@PhdPsychology011

Читать полностью…

Nab_psychoanalysis

📌مرگ فانتزی ها

🔶️همه‌ی ما در لایه‌های پنهان روان، فانتزی‌های زیادی داریم؛ تصویرهایی از آن‌چه «باید می‌بود»، «می‌توانست باشد» یا «امید داشتیم که بشود». این فانتزی‌ها گاهی به شکل رویاهای فردی، تصورات رابطه‌ای، یا حتی انتظارات ناخودآگاه از والدین و جهان در ما شکل می‌گیرند.

اما روان، همیشه ناگزیر است روزی با «واقعیت» روبه‌رو شود. واقعیتی که با این فانتزی‌ها هم‌راستا نیست. مواجهه با این ناهمخوانی، نقطه‌ی آغازِ نوعی سوگ است؛ سوگی خاموش، بی‌نام، و گاه ناشناخته، اما بسیار تاثیرگذار.

🔸️در روانکاوی، مرگ فانتزی‌ها به‌معنای مواجهه‌ی روان با ناکامیِ فانتزی‌های ناهشیار است؛ فانتزیِ مادری که بی‌نقص باشد، رابطه‌ای که همیشه بماند، پدری که همه‌چیز را بفهمد، یا جهانی که عادلانه عمل کند.

این نوع سوگ، اغلب در سکوت رخ می‌دهد. نه اشکی دارد، نه مراسمی. اما می‌تواند در عمق روان، بحران هویت، احساس خشم، پوچی یا حتی افسردگی ایجاد کند.
کار روان‌درمانی، نه پاک‌کردن این فانتزی‌ها، بلکه کمک به سوگواری برای آن‌هاست. به رسمیت شناختن اینکه «چیزی در درون ما مرده»، اما با مرگ آن، امکان تولد تجربه‌ای واقعی‌تر از زندگی فراهم می‌شود.

سوگواری برای فانتزی‌ها، گامی‌ست به‌سوی پذیرش واقعیتِ ناکامل انسان بودن؛ و روان، تنها با عبور از این سوگ است که می‌تواند بالغ شود.

🍓@tajrobeh_life

Читать полностью…

Nab_psychoanalysis

پرورش نسلی با تاب‌آوری یا پرورش نسلی پرتوقع؟
در دنیای پرشتاب امروز، خواسته قلبی هر پدر و مادری، فراهم کردن بهترین شرایط برای فرزندانشان است. اما آیا این میل به بهترین‌ها، گاهی اوقات ناخواسته مسیری را به سوی عدم ناکام کردن بیش از حد ( عدم ناکامی بهینه) و در نتیجه، لوس شدن آن‌ها هموار نمی‌کند؟
عدم ناکام کردن بیش از حد به معنای پاسخگویی بی‌چون و چرا به تمام خواسته‌های کودک، محافظت افراطی از او در برابر هرگونه سختی و عدم تعیین مرزهای مشخص است. در چنین محیطی، کودک فرصتی برای تجربه چالش‌ها، یادگیری مهارت‌های حل مسئله و درک محدودیت‌های دنیای واقعی پیدا نمی‌کند. او به تدریج باور می‌کند که تمام خواسته‌هایش باید فوراً برآورده شود و دیگران وظیفه دارند او را راضی نگه دارند.
نتیجه‌ی این نوع تربیت، اغلب بروز رفتارهایی است که ما آن‌ها را با عنوان “لوس شدن” می‌شناسیم: توقعات غیرمنطقی، عدم تحمل کوچک‌ترین ناملایمات، خودمحوری و بی‌توجهی به نیازهای دیگران. این کودکان در بزرگسالی ممکن است در برقراری روابط سالم، مواجهه با مسئولیت‌ها و تاب‌آوری در برابر مشکلات زندگی با چالش‌های جدی روبرو شوند.
فراتر از این، تحقیقات نشان می‌دهد که الگوهای تربیتی مبتنی بر عدم ناکام کردن و لوس کردن، در کنار سایر عوامل ژنتیکی و محیطی، می‌تواند به عنوان یکی از عوامل خطر در شکل‌گیری برخی اختلالات شخصیتی، از جمله اختلال شخصیت خودشیفته، نقش داشته باشد. در این اختلال، فرد دچار حس خودبزرگ‌بینی افراطی، نیاز مداوم به تحسین و فقدان همدلی است. کودکی که به طور مداوم در مرکز توجه قرار گرفته و هیچ‌گاه با بازخورد منفی مواجه نشده، ممکن است در بزرگسالی نیز این الگوها را حفظ کرده و در تعاملات اجتماعی و عاطفی خود دچار مشکل شود.
مفهوم “ناکامی بهینه” در حوزه تربیت و رشد کودک به معنای فراهم آوردن تجارب ناخوشایند جزئی و قابل تحمل برای آنان است. این تجارب، در عین حال که از آستانه تحمل کودک فراتر نمی‌روند و سبب بروز پریشانی شدید نمی‌شوند، به اندازه‌ای چالش‌برانگیز هستند که امکان یادگیری و رشد را فراهم می‌آورند.
با این حال، نکته‌ی حائز اهمیت این است که تجربه ناکامی‌های مناسب سن، نه تنها برای رشد سالم کودک ضروری است، بلکه به او کمک می‌کند تا مهارت‌های مهمی مانند صبر، پشتکار، حل مسئله و همدلی را بیاموزد.
به یاد داشته باشیم که هدف نهایی، پرورش کودکانی مستقل، مسئولیت‌پذیر، همدل و تاب‌آور است که بتوانند در دنیای پیچیده امروز با موفقیت و سلامت روان زندگی کنند.
متن:#الهام_موسویان
#رواندرمانگر_پویشی
#روانشناس
@elhammoosaviyan

Читать полностью…

Nab_psychoanalysis

Online Eye Movement Desensitization and Reprocessing for the Treatment of Post-Traumatic Stress Disorder - PMC
https://pmc.ncbi.nlm.nih.gov/articles/PMC11114197/

Читать полностью…

Nab_psychoanalysis

Death and loss are universal human experiences, yet understandings of and attitudes toward expressing grief have shifted across time. The earliest psychological conceptualization of grief pathologized “holding on” to the lost object, a notion that has since been rejected in favor of a conception of continuing bonds that can be adaptive in grief. Similarly, early stage theories of grieving suggested a linear progression toward resolution and acceptance of loss, which has been criticized in favor of approaches that allow for natural regulatory processes of attending to the loss and reengaging with a changed world. In sum, grief is no longer regarded solely as looking back on a past life with the deceased but rather is oriented toward creating and reconstructing a meaningful present and future that accommodate the loss and its impact. Most people respond adaptively to loss by relying on their internal and social support systems. However, a significant subset of grievers struggles with complicated grief, which is characterized by intense longing for the deceased, causes impairment in various life domains, and extends beyond the period of grieving that is considered normal for the population and culture. Grief therapy is most appropriate and advantageous for grievers who self-identify the need for additional support, and this tends to happen among those who are struggling disproportionately. Complicated grief shares features with other common psychiatric diagnoses (e.g., Major Depressive Disorder and Posttraumatic Stress Disorder), as well as being characterized by distinctive separation distress regarding the deceased. Treatment for complicated grief targets the common symptoms among these disorders as well as the grief-specific manifestations of distress that are concentrated on issues of coping, attachment, meaning, and behavior



https://www.researchgate.net/publication/324091709_Grief_Therapy

Читать полностью…

Nab_psychoanalysis

تعدادی منبع مفید در حوزه مداخلات روانشناختی در بلایا به ترتیب زیر در ادامه خواهد آمد:
ـ حمایت‌های روانی اجتماعی در زلزله، کتابچه آموزشی متخصصین بهداشت روان، تهیه و تدوین در وزارت بهداشت و درمان،
ـ کمک‌های اولیه روانشناختی، تهیه و تدوین در سازمان بهداشت جهانی، ترجمه رویا فرامرزی
ـ حمایت‌های روانی اجتماعی در بلایا ویژه کودکان، تالیف دکتر کارینه طهماسیان

Читать полностью…

Nab_psychoanalysis

*جلسه (۲)؛پارت سه

*گذری بر کارگاه  تخصصی گذر از سوگ
*سری تدریس های مداخله در سوگ


موضوع:برسی چیستی و چرایی سوگ ●یاس و نااميدی ●

باتدریس سرکار خانم دکتر حاج رحیمی



که روان را باید فراتر از روان "روان" کرد.


✨صفحه اینستاگرام:
@ravandarmani_psycho
@drzahrahajrahimi

کانال تلگرام:
@vianapsy
@psychotraputic_hajrahimi

وبلاگ:
🌐 http://drhajrahimi.blogfa.com

☎️۰۹۱۰۳۵۰۴۳۲۰

که روان را باید فراتر از روان "روان" کرد.

Читать полностью…

Nab_psychoanalysis

*جلسه (۲)؛پارت یک

*گذری بر کارگاه  تخصصی گذر از سوگ
*سری تدریس های مداخله در سوگ


موضوع:برسی چیستی و چرایی سوگ ●خشم●

باتدریس سرکار خانم دکتر حاج رحیمی



که روان را باید فراتر از روان "روان" کرد.


✨صفحه اینستاگرام:
@ravandarmani_psycho
@drzahrahajrahimi
کانال تلگرام:
@vaniapsy
@drhajrahimi_psychoanalysis
وبلاگ:
🌐 http://drhajrahimi.blogfa.com

☎️۰۹۱۰۳۵۰۴۳۲۰

که روان را باید فراتر از روان "روان" کرد.

Читать полностью…

Nab_psychoanalysis

*جلسه (۱)؛پارت یک

*گذری بر کارگاه  تخصصی گذر از سوگ
*سری تدریس های مداخله در سوگ


موضوع:برسی چیستی و چرایی سوگ ●شخصیت عضویت●

باتدریس سرکار خانم دکتر حاج رحیمی



که روان را باید فراتر از روان "روان" کرد.


✨صفحه اینستاگرام:
@ravandarmani_psycho
@drzahrahajrahimi
کانال تلگرام:
@vaniapsy
@drhajrahimi_psychoanalysis
وبلاگ:
🌐 http://drhajrahimi.blogfa.com

☎️۰۹۱۰۳۵۰۴۳۲۰

که روان را باید فراتر از روان "روان" کرد.

Читать полностью…

Nab_psychoanalysis

چشم‌انداز تو تنها زمانی آشکار می‌شود که به قلبت می‌نگری. آن‌هایی که به بیرون می‌نگرند در رویا بِسَر می‌برند و آن‌هایی که به درونشان می‌نگرند هوشیارند.

روانشناسی ضمیر ناخودآگاه
کارل گوستاو یونگ

Читать полностью…

Nab_psychoanalysis

نارسیسم
دکتر علیرضا طهماسب

Читать полностью…

Nab_psychoanalysis

آنها به‌ داخل ما‌ “نفود” می‌کنند همانگونه که سالها نفوذ و یکی شدن را بدون‌ هیچ فاصله‌ای با مادر تجربه کرده‌اند‌!
آنها مصداق یک فالوس اعظم‌اند که مخاطبینشان در برابرشان سجده کرده و آنها را می‌پرستند.
کسانی که ایگوی نسبتا پخته‌ای دارند به‌ محض دیدن آنها‌ احساس می‌کنند که آنها تا چه اندازه‌ “دیوانه” هستند؛
اما افرادی که ایگوی ضعیفی دارند ممکن است به سرعت جذب آنها شده و لذا ضعف ایگوی خود را با سخنان مطلق‌نگر و بدون تردید این افراد پر نمایند.
حضور پررنگ و تاثیرگذار این افراد در تمامی دنیا حقیقت مهمی را برای ما آشکار می‌سازد:
بشر شاید هیچ‌گاه نتواند به حیات خویش با دیدی واقع‌انگارانه و آزمون و خطاوار نگاه کند.
گویی روح جمعی بشر هنوز در مرحله‌ی “خودشیفتگی اولیه” به سر می‌برد؛ مرحله‌ای که فروید آن را به روزهای اول زندگی نوزاد نسبت می‌دهد؛
آن زمانی که نوزاد در آن‌ غرق در توهماتی است که اساس آنها بر نیروی توهمیِ خیر و شر بنا شده است؛ اینکه یک سوی عالم نور است و سوی دیگر آن تاریکی!
مادری نجات‌بخش-مقدس و مادری درنده‌خوی و آدم‌خوار!
بقایای این نگاه نوزادانه در روان انسانی که به بلوغ نسبی دست‌ یافته او را احتمالا به سمت نگاهی بسیار پیچیده‌تر و غیرمطلق‌تر در مورد دو نیروی خیر و شر در جهان رهسپار خواهد کرد؛
دیگر خبری از مفاهیمی همچون انرژی، شعور کیهانی، قانون جذب و ارتباطات خطی و یک‌طرفه میان پدیده‌های عالم در اندیشه و کلام او جاری نخواهد بود.
او در همان‌جایی که مرگ و تاریکی هست بقایای زندگی را‌ می‌بیند و در همان جایی که نور و حیات هست بقایای تاریکی.
همچون سکانس اول فیلم “مخمل آبی” ساخته دیوید لینچ که دوربین بعد از نشان دادن باغچه‌ای زیبا، ناگهان به زیر خاک باغچه می‌رود؛
جایی تاریک که کرم‌ها و سوسک‌ها در حال لولیدن در هم هستند و حسی از تاریکی و تباهی را در عین حیات به‌ما منتقل می‌سازند.

https://ramesh-group.ir/%d8%b3%da%a9%db%8c%d8%b2%d9%88%d9%81%d8%b1%d9%86-%d9%87%d8%a7-%d8%af%d8%b1-%d8%b3%d9%88%d8%b4%d8%a7%d9%84-%d9%85%d8%af%db%8c%d8%a7/?fbclid=PAY2xjawJwQNdleHRuA2FlbQIxMAABp2xKfryaL4ag88wfOFsFxd4-7vCjsgP09n7GJxaFQGdlMuzJgEJzE_MAQcj3_aem_1_a_nuLyFAr1S15JgDIfqQ

Читать полностью…

Nab_psychoanalysis

📝این فولدر کلی ویدئو و فایل‌های آموزشی در حوزه‌های مختلف روانشناسی.زبان و ادبیات داره و کلی اطلاعات مفید و فرصت‌های شغلی بهتون میده

فقط کافیه دکمه‌ی ADD رو بزنید و این فولدر تخصصی رو در تلگرام خود ذخیره کنید:
👇👇👇

/channel/addlist/fRJtrwmpB3dmMzk0
🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥
معرفی کانال ویژه امشب:

🔹5000ساعت آموزش تخصصی روانشناسی
مدرک معتبر وزارت علوم
/channel/rooeen_ravan

Читать полностью…

Nab_psychoanalysis

جهان مراجعین پریمیتیو (مرزی یا پیشامرزی)، پیشا-کلامی است لذا آنها عاشق می‌شوند با "دیدن"
و دل می‌کنند باز هم با "دیدن".

حتی کلام نیز که به نظر امری غیر عینی است در آنها نه به عنوان یک ابزار جهت شناخت دیگری، بلکه صرفا وسیله‌ای انگاشته می‌شود تا دیگری را از طریق آن "لمس" نموده یا نگاهش را از آن خود کنند.

پیش از ادامه‌ی مطلب، ذکر این نکته لازم است که عمل لمس در روان، اصولا جایگاه و کارکردی مشابه با دیدن را اتخاذ می‌کند.

کافی است تصور کنید در حال لمس بدنِ انسانی دیگر با چشمانی کاملا بسته هستید؛ این لمسِ منهای دیدن می‌تواند گاهی به شدت بی‌معنا و حتی وحشتناک تجربه شود!

نکته دوم آنکه "دیدن" در روانکاوی جزو کارکردهای دهانی دسته‌بندی می‌شود. یعنی کیفیت روانی‌ای که هنگام دیدن تجربه می‌گردد همانی است که به هنگام خوردن نیز رخ خواهد داد.

ما با دیدن می‌توانیم دیگری را ببلعیم؛ در فرهنگ عامه نیز به این شباهت اشاره می‌شود که: "فلانی با چشم‌هاش داشت منو می‌خورد"!

حالا کلام نیز در مراجع پریمیتیو بجای امری ذهنی، امری کاملا عینی و قابل لمس تجربه می‌شود.

رخدادی که صرفا در ماه‌های اولیه‌ی نوزادی یا به قول پیاژه در مرحله حسی-حرکتی شاهدش هستیم.

نوزاد توان فهم جملات پیچیده‌ی مادر را ندارد؛ بنابراین هر چه کلام ساده‌تر و‌ عینی‌تر باشد، آنها بهتر می‌توانند از دل کلمات مادر، احساس مادر به خود را لمس نمایند.

در واقع به میزانی‌که جملات مادر قابل لمس‌تر و‌ از واژه‌های غیرذهنی‌تر تشکیل شده باشد، نوزاد نیز با آن جملات ارتباط بیشتری برقرار خواهد‌ کرد.

حالا وقتی در جلسات به مراجعین بدوی تفسیرهای کلاسیک ارائه می‌دهیم، از آنجایی‌ که تفسیر اصولا از جنس چیزی ذهنی و‌ نه عینی-لمسی است، آنها بلافاصله تفسیر را پس می‌زنند.

عمل تفسیر اصولا در حال بیان‌ چیزی از درون ما است که تا حد زیادی ما آن را نمی توانیم به راحتی بینیم چرا که رویتش نیازمند فراتر رفتن از امور حسی و لمسی است.

نیازمند برقراریٍ یک ارتباط ذهنی میان دو یا چند چیز.

و وقتی پای "مفهوم" و "ارتباطات ذهنی" در مورد رابطه‌ی انسانی به میان می‌آید آنها کاملا ناشنوا می‌شوند.

آنها ممکن است در علوم ریاضی و تجربی و بسیاری از رشته‌های مربوط به علوم انسانی سرآمد باشند و مفاهیم مربوط به آن را کاملا درک کنند اما در مورد رابطه‌ی احساسی خیر!

اگر از آنها برای مثال بپرسیم "منظورت از اینکه می‌گویی من برای تو ارزشی قائل نیستم چیست؟"

آنها یا پاسخی ندارند و می‌گویند این را احساس می‌کنند (حسم می‌گوید که من برای شما مهم نیستم)؛

و یا به مواردی کاملا عینی اشاره می‌کنند. برای مثال: چون شما من را بیرون از جلسات حاضر نیستید ببینید.

جهان فرد بدوی جهانی تهی از معناست؛ جهانی که در آن صرفا با چیزهای قابل لمس می‌توان حس بودن کرد.

در واقع چیزهای قابل لمس می‌آیند تا جای خالیِ یک معنای عمیق را برای آنها پر کنند.

هر چند برای فرد نوروتیک نیز چیزهای قابل لمس جذابیت خودشان را دارند اما...

او از چیزهایی غیرقابل لمس نیز می‌تواند به اندازه یا حتی بیشتر از امور عینی کسب لذت نماید.

نکته‌ی بسیار چالش‌برانگیز در مورد مراجعین بدوی این است که آنها عمیقا باور دارند که دارای شهود بسیار قوی‌ای هستند.

و می‌توانند بدون آنکه سخنی رد و بدل شود احساسات و درون آدمها را بفهمند.

آزمونهای غلط و بی‌اعتباری همچون MBTI نیز در این میان مهر تاییدی بر این باور آنها می‌زنند که آنها حقیقتاً  "حسی-شهودی" هستند.

مراجعین بدوی اغلب نه تنها شهود قوی‌ای ندارند بلکه به شکل متضادی فرسنگ‌ها از آن دور هستند!

چرا که بخش عظیمی از آنچه که آنها در دیگری احساس می‌کنند نه احساسات فرد مقابل، بلکه تکه‌های غیرقابل تحملِ self آنهاست که به دیگری یا روانکاو پرتاب کرده اند.
 
حتی اگر روانکاو صاحب آن ویژگی‌هایی باشد که مراجعین بدوی از آن سخن می‌گویند، عملا باز هم آنها نه در حال دیدن درون روانکاو، بلکه در حال دیدن درون خودشان در دیگری هستند!

شهود، پیوند عمیقی با درون غنی و بارور دارد؛ غنی از اتصالات و پیوندهایی امن، پرمعنا و مستحکم که به فرد احساس رهایی می‌بخشد؛ احساسی که وینی‌کات از آن تحت عنوان unintegration سخن گفته است.

این در حالی است که مساله‌ی اصلیِ مراجع بدوی یک درون تهی از پیوند و معنا است!

چطور می‌شود درون فرد بسیار فقیر و تهی از معنایی عمیق باشد اما بتواند به اکتشاف دنیای درونی دیگری دست یازد؟!

برای اکتشاف معنا در دیگران ما ابتدا لازم داریم که در جهان درونی خویش اتصالات و معناهای بیشماری را ردیابی و خلق نماییم.

قلب انسانِ شعله ور از اشتیاق و در جستجوی علم، قلبی است که توانایی شهود و اکتشاف در اختیار او قرار خواهد گرفت و نه قلبی که از ترس و ناامنی پر گشته است!

#امیرحسین_کمیجانی
@amirkomijaniii

Читать полностью…
Subscribe to a channel