💫💫⚜⚜💫💫
⚜ @Poem_sense
💫
دیده دریا کنم و صبر به صحرا فکنم
واندر این کار دلخویش به دریا فکنم
از دل تنـــــگ گنهکــــار بر آرم آهـی
کآتش انـدر گنــه آدم و حــــوّا فکنم
#حافظ
╭─┅═ঈ✨ঈ═┅─╮
@Poem_sense
╰─┅═ঈ✨ঈ═┅─╯
قصـــهٔ درد دل و غصـــهٔ شبهای دراز
صورتی نیست که جائی بتوان گفتن باز
محرمی نیست که با او به کنار آرم روز
مونسی نیست که با وی به میان آرم راز
در غم و خواری از آنم که ندارم غمخوار
دم فرو بسته از آنم که ندارم دمساز
خود چه شامیست شقاوت که ندارد انجام
یا چه صبحست سعادت که ندارد آغاز
بینیازی ندهد دهر، خـدایـا تو بده
سازگاری نکند خلق، خدایا تو بساز
از سر لطف دل خستهٔ بیچاره عبید
بنواز ای کرم عـام تو بیچـاره نـواز
#عبید_زاکانی
┅─═✿🍂✿═─┅
@poem_sense
┅─═✿🍃✿═─┅
درخت خشک من از راز فصل بیخبر است
خزان هم از گل پژمردهام بهارتر است
کدام اجاق ستم خواب هیمه میبیند؟
که با شبم همه کابوس تیشه و تبر است
شکفتن از در این خانه تو نمیآید
بهار منتظر من همیشه پشت در است
قفس به غارت باد خزان نمیارزد
غنیمتش نه مگر خُرده ریز بال و پر است؟
تهیم تا نگذاری پناه میدهمت
میان برکه و باران جز این چه سرّ و سَر است؟
حریفِ سوختهنوبت چه طرف بربندد
ز یاوهای که چو شب رفت نوبت سحر است!
به رنج رنج جهان چاره جز شکیبم نیست
اگرچه این هم از آن صبرهای بیظفر است
فریب حاشیهٔ امن را نخواهم خورد
اگر چه متن سفرنامه خط به خط خطر است
چه غم که عشق به جایی رسيد يا نرسید
که آنچه زنده و زیباست نفس این سفر است
#حسین_منزوی
╭─┅═ঈ🍀ঈ═┅─╮
@Poem_sense
╰─┅═ঈ🌸ঈ═┅─╯
نمیگنجد این قلب در تنم
این تن در اتاقم
این اتاق در خانهام
این خانه در دنیا و
این دنیای من در جهان
ویران خواهم شد ...!
دردم را درد میکشم در سکوت
سکوتی که در آسمان هم نمیگنجد
چگونه بازگویم این رنج را با دیگران
تنگ است این دل برای عشقم
این سر برای مغزم
که میخواهد ترک بردارد و
از هم بپاشد.
#دنیای_تنگ
#عزیز_نسین
💫💫⚜⚜💫💫
⚜ @Poem_sense
💫
رفتم به باغ صبحدمی تا چنم گلی
آمد به گـوش ناگـهم آواز بلبـلی
مسکین چو من به عشق گلی گشته مبتلا
و اندر چمن فکنده ز فریاد غلغلی
میگشتم اندر آن چمن و باغ دم به دم
میکردم اندر آن گل و بلبل تأمّلی
گل یار حسن گشته و بلبل قرین عشق
آن را تفضلی نه و این را تبدلی
چون کرد در دلم اثر آواز عندلیب
گشتم چنان که هیچ نماندم تحملی
بس گل شکفته میشود این باغ را ولی
کس بی بلای خار نچیدهست از او گلی
حافظ مدار امید فرج از مدار چرخ
دارد هزار عیب و ندارد تفضّلی
#حافظ
♡______________
| @Poem_sense
'
مسکینْ دلــم ...
به کوی تـو رفت و مقیــم شد
دیگر از آن مقـام
به جایی دگـر نـرفت ...
#سلمان_ساوجی
طفلی به نام شادی دیریست گمشده است
با چشم های روشن براق
با گیسوی بلند به بالای آرزو
هر کس از او نشانی دارد
ما را کند خبر
این هم نشان ما:
یک سو خلیج فارس
سوی دگر خزر
@poem_sense
#شفیعی_کدکنی
---~🌸~---------
@Poem_sense
-----------~•~---
دوزخ از تیرگیِ بخت درون من و توست
دل اگر تیره نباشـد همه دنیاست بهشت
#صائب_تبريزی
╭─┅═ঈ🔸ঈ═┅─╮
@Poem_sense
╰─┅═ঈ🔹ঈ═┅─╯
دلواپس گذشته مباش و غمت مباد
من سال هاست هیچ نمی آورم به یاد
بی اعتنا شدم به جهان بی تو آنچنان
کز دیدن تو نیز نه غمگین شوم نه شاد
من داستان آن گل سرخم که عاقبت
دلسوزی نسیم سرش را به باد داد
گفتی ببند عهد و به من اعتماد کن
نفرین به عهد بستن و لعنت به اعتماد
این زخم خورده را به ترحم نیاز نیست
خیر شما رسیده به ما مرحمت زیاد
#فاضل_نظری
╭─┅═ঈ🌻ঈ═┅─╮
@Poem_sense
╰─┅═ঈ☘ঈ═┅─╯
زهی سعادت من، کهام تو آمدی به سلام
خوش آمدی و علیک السلام و الإکرام
قیام خواستمت کرد عقل میگوید
مکن که شرط ادب نیست پیش سرو قیام
اگر کساد شکر بایدت، دهن بگشای
ورت خجالت سرو آرزو کند، بخرام!
تو آفتاب منیری و دیگران انجم
تو روح پاکی و ابنای روزگار اجسام
اگر تو آدمیای اعتقاد من این است
که دیگران همه نقشند بر در حمام
تنک مپوش که اندامهای سیمینت
درون جامه پدید است چون گلاب از جام
از اتفاق چه خوشتر بود میان دو دوست
درون پیرهنی چون دو مغز یک بادام
#سعدی
--🍃--------
@Poem_sense
--------🍂--
شوریـدهی آزرده دل ِ بی سر و پا من
در شهر شما عاشق انگشت نما من
دیوانه تر از مردم دیوانه اگر هست
جانا، به خدا من
به خدا من
به خدا من ...
#سیمین_بهبهانی
╭─┅═ঈ🔹ঈ═┅─╮
@Poem_sense
╰─┅═ঈ🔸ঈ═┅─╯
شب گذشته شتابان به رهگذار تو بودم
به جلد رهگذر اما در انتظار تو بودم
نسیم زلف تو پیچیده بود در سر و مغزم
خمار و سست ولی سخت بی قرار تو بودم
همه به کاری و من دست شسته از همه کاری
همه به فکر و خیال تو و به کار تو بودم
خزان عشق نبینی که من به هر دمی ای گل
در آرزوی شکوفائی و بهار تو بودم
اگر که دل بگشاید زبان به دعوی یاری
تو یار من که نبودی منم که یار تو بودم
چو لاله بود چراغم به جستجوی تو در دست
ولی به باغ تو دور از تو داغدار تو بودم
به کوی عشق تو راضی شدم به نقش گدائی
اگر چه شهره به هر شهر و شهریار تو بودم
#شهریار
💠🔷🔷💠🔹🔹
🔷@Poem_sense
🔹
#هرروز_یک_پند
لـب فـروبــند از طـعـام و از شــراب
ســـوی خوانِ آسـمــانی کن شـتاب
گـر تــو این اَنبان ز نـان خـالی کـنی
پـر ز گــوهــر هـــای اجــــلالی کـنی
طفل جـان از شـیر شـیطان بــاز کن
بـعـــد از آنــش بـا مـــلک انـــباز کن
چند خوردی چرب و شیرین از طعام
امـتحــان کــن چند روزی با صـیـــام
#مثنوی_معنوی
#مولانا
╭─┅═ঈ🍀ঈ═┅─╮
@Poem_sense
╰─┅═ঈ🌸ঈ═┅─╯
ای مهربانتر از من با من!
در دستهای تو
آیا کدام رمز بشارت نهفته بود ؟
کز من دریغ کردی
تنها تویی
مثل پرنده های بهاری در آفتاب
مثل زلال قطره باران صبحدم
مثل نسیم سرد سحر
مثل سِحر آب
آواز مهربانی تو با من
در کوچه باغهای محبت
مثل شکوفه های سپید سیب
ایثار سادگی است
افسوس آیا چه کس تو را
از مهربان شدن با من
مایوس می کند؟
#حمید_مصدق
سرانجام قفس از پرنده پرید،
قفس از مدارایِ پرنده
خسته شده بود.
قفس به پرندهٔ سر به راه گفت:
بیقفل و بیکلید هم میتوان
به آب و به دانه ، به دریا رسید،
پس به آواز درآ... دوستِ من
بیملال و بیمبادا
مثلِ من بشکن،
اما از ایوانِ این گورِ زندهْخوار بگریز،
بگریز و به رقص درآ
هرچند همچنان بر دار،
اما دریاوار... دریاوار !
#سید_علی_صالحی
@poem_sense
ذکـر تو از زبـان من،
فکـر تو از خیـال من
چون بِرود؟ که رفتهای
در رگ و در مفاصلـم ...
@Poem_sense
#سعدی
ای عشق خونم خوردهای
صبر و قرارم بردهای
از فتنهی روز و شبت
پنهان شدستم چون سحر ...
@Poem_sense
#مولانا
گیرم که بر سر این بام بنشسته
در کمین پرندهای
پرواز را علامت ممنوع میزنید
با جوجههای نشسته در آشیانه
چه میکنید؟!...
#اکبر_آزاد
@Poem_sense
بزن باران که دین را دام کردند
شکار خلق و صید خام کردند
بزن باران خدا بازیچهای شد
که با آن کسب ننگ و نام کردند
@Poem_sense
.
اگر ساحل خموش و صخره آرام
وگر کار صدف چشم انتظاریست؛
من و دریا نیاساییم هرگز
قرارِ کارِ ما بر بیقراریست ...!
@poem_sense
✍#شفیعی_کدکنی
📸#بوشهر/ #ساحل لیان سرتل
هیچ می گویی
اسیری داشتم
حالش چه شد ؟!
خستهٔ من
نیمهجانی داشت،
احوالش چه شد ... ؟
@poem_sense
#محتشم_کاشانی
در هر دشتی که لالهزاری بودهست
از سرخی خون شهریاری بودهست
هر شاخ بنفشه کز زمین میروید
خالی است که بر رخ نگاری بودهست
@poem_sense
✍ #خیام
📸 #دشت_لاله_های_واژگون_کوهرنگ
خانه ام ابری ست اما
ابر بارانش گرفته است :
در خیال روزهای روشنم کز دست رفتندم،
من به روی آفتابم
می برم درساحت دریا نظاره.
@poem_sense
#نیما_یوشیج
در دامِ تو محبوسم
در دستِ تو مغلوبم
وز ذوقِ تو مدهوشم
در وصفِ تو حیرانم!
@Poem_sense
#سعدی
.
آبی، خاکستری، سیاه!
در شبان غم تنهايى خويش
عابد چشم سخنگوى توام...
#شعر و #دکلمه : #حمید_مصدق
@Poem_sense
بفرمایید تا این بی چراتر کار عالم؛ عشق
رها باشد از این چون و چرا و چندهای ما
@poem_sene
#قیصر_امین_پور
#زادروز_قیصر_امین_پور_گرامی_باد🌹