گر این روش که تو طاووس میکنی رفتار
نه برج من که همه عالم آشیان داری....
@poem_sense
#سعدی
ما گنهکاریم
آری، جُرم ما هم عاشقیست!
آری اما آنکه آدم هست و عاشق نیست،
کیست ...؟
@Poem_sense
#قیصرامین_پور
گنجشکانی که رد تو را دیروز
درخت به درخت
و خیابان به خیابان
دنبال کردهاند
خدا میداند چه دیدهاند
که جیکشان دیگر
درنمیآید!
#عباس_صفاری
@Poem_sense
خورشید شدی سر زدی از خویش که من باز
روشن شوم از ظلمت و پیدا شوم از گم
@Poem_sense
#حسین_منزوی
همچون گیاهِ جاده، مرا آرزو به دل
تا سر زنَد، به پای حوادث علف شود
#قصاب_کاشانی
#گریلینگ_میشیگان
@poem_sense
ما آنیم که
زندان را بر خود بوستان گردانیم
چون زندان ما بوستان گردد
بنگر که بوستان ما خود چه باشد!
@Poem_sense
#شمس_تبریزی
نسیم زلف تو صبحیگذشت ازین گلشن
هنوز سلسلهٔ موج گل جنونخیز است ...
@Poem_sense
#بیدل_دهلوی
چشم در راه کسی هستم
کوله بارش بر دوش
آفتابش در دست
خنده بر لب ، گل به دامن ، پيروز
کوله بارش سرشار از عشق ، اميد
آفتابش نوروز
باسلامش ، شادی
در کلامش ، لبخند
از نقس هايش گُل میبارد
با قدم هايش گُل میکارد
مهربان ، زيبا ، دوست
روح هستی با اوست
قصه ساده ست ، معما مشمار
چشم در راه بهارم آری
چشم در راهِ بهار
@Poem_sense
#فريدون_مشيری
💫💫⚜⚜💫💫
⚜ @Poem_sense
💫
#نوروز_باستانی_مبارک 🌸🌸
صبا به تهنيت پير مي فروش آمد
كه موسم طرب و عيش و ناز و نوش آمد
هوا مسيح نفس گشت و باد نافه گشاي
درخت سبز شد و مرغ در خروش آمد
تنور لاله چنان بر فروخت باد بهار
كه غنچه غرق عرق گشت و گل بجوش آمد
به گوش هوش نيوش از من و به عشرت كوش
كه اين سخن سحر از هاتفم به گوش آمد
زفكر تفرقه باز آن تاشوی مجموع
به حكم آنكه جو شد اهرمن، سروش آمد
ز مرغ صبح ندانم كه سوسن آزاد
چه گوش كرد كه باده زبان خموش آمد
چه جای صحبت نامحرم است مجلس انس
سر پياله بپوشان كه خرقه پوش آمد
زخانقاه به ميخانه می رود حافظ
مگر ز مستی زهد ريا به هوش آمد
#حافظ
🌸🍃🌸🍃🌸
برآمد باد صبح و بوی نوروز
به کام دوستان و بخت پیروز
مبارک بادت این سال و همه سال
همایون بادت این روز و همه روز
@poem_sense
#سعدی
✦••┈❁❀❁┈••✦
@Poem_sense
✦••┈❁❀❁┈••✦
ز دوری تو نمردم! چه لاف مِهر زنم؟
که خاک بر سر من باد و مهربانی من
#محتشم_کاشانی
تو زیباترین آرزوی منی،
حتی اگر برآورده شوی
باز هم تو را آرزو میکنم .
آرزو می کنم
ای کاش برای تو پرتو آفتاب باشم
تا دست هایت را گرم کند،،
اشک هایت را بخشکاند،،
و خنده را به لبانت باز آرد.
پرتو خورشیدی که
اعماق تاریک وجودت را روشن کند،،
روزت را غرقه ی نور کند،،
یخ پیرامونت را آب کند .
#مارگوت_بیکل
ترجمه: احمد شاملو
#Poem_sense
💫💫⚜⚜💫💫
⚜ @Poem_sense
💫
جان بر لب است و حسرت در دل که از لبانش
نگرفته هیـــچ کامی جــان از بـــــدن برآید
از حســـرت دهـــانش آمد به تنگ جـــــانم
خود کام تنگــدستان کی زان دهـــــن برآید
گویند ذکر خیـــرش در خیــل عشقبــــازان
هر جــا که نـــام حافظ در انجمـــــن برآید
#حافظ
┏━ 🍃🌸🍃 ━┓
@Poem_sense
┗━ 🍃🌸🍃 ━┛
آنگاه که من،
کنار پُل،
ایستاده بودم، در قلب مِه،
با چند شاخه نرگسِ مرطوب،
به انتظارِ تو،
و تو در درونِ مِه پیدا شدی،
مِه را شکافتی و پیش آمدی،
و با چشمانِ سیاهِ سیاهت دَمادم واقعی تر شدی،
تا زمانی که من واقعیتِ گلگونِ گونههای گُل انداختهات را بوییدم،
آنگونه که تو، گُلهای نرگس مرا بوییدی،
و از اینکه به انتظارت ایستادم،
با گونههای گُلگون تشکّر کردی،
و با هم،دوان،
در درونِ مِه، به خانه رفتیم.
آنگونه گاه،نه همهگاه …
#نادر_ابراهیمی
💫💫⚜⚜💫💫
⚜@Poem_sense
💫
درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد
نهال دشمنی برکن که رنج بیشمار آرد
چو مهمان خراباتی به عزت باش با رندان
که درد سر کشی جانا گرت مستی خمار آرد
#حافظ
در منزل خجسته ی اسفند
همسایه ی سراچه ی فروردین
با شاخه های تُرد بلوغ جوانه ها
باران به چشم روشنی صبح آمده ست
زشت است اگر که من
یار قدیم و همدم هم ساغر سَحَر
در کوچه های خامُش و خلوت نجویمش
یا با جام شعر خویش
خوش آمد نگویمش....!
#محمدرضا_شفیعی_کدکنی
@poem_sense
زندگی برای من قشنگه.
خیلی چیزای دیگه توش هست
که من دلم می خواد ببینم.
می خوام بمونم ببینم
ظلم تا چه حد پیش میره.
می خوام بمونم و ببینم آدم
تا چه اندازه قُوهی ستم کشیدن داره…
#صادق_چوبک
@Poem_sense
╭─┅═ঈ🍀ঈ═┅─╮
@Poem_sense
╰─┅═ঈ🌸ঈ═┅─╯
فرار، فرار برای باز يافتن آنچه از عدالت عزيزتر است و آنچه از سيری والاتر: "آزاد" بودن.
انسان در گرسنگی ناقص است؛ انسان در استثمار شدن ناقص است؛ انسان در محروم از سواد بودن ناقص است؛ اما انسان است، اما انساني كه از آزادی محروم است، انسان نيست...
آن كه آزادی را از من ميگيرد ديگر هيچ چيز ندارد كه عزيزتر از آن به من ارمغان دهد.
📖 انسان بی خود
#علی_شریعتی
〰〰〰〰〰〰
@Poem_sense
-------------------------
شتاب مکن
که ابر بر خانهات ببارد
و عشق
در تکهای نان گم شود
هرگز نتوان
آدمی را به خانه آورد
آدمی در سقوط کلمات
سقوط میکند
و هنگام که از زمین برخیزد
کلمات نارس را
به عابران تعارف میکند
آدمی را توانایی
عشق نیست
در عشق میشکند و میمیرد...
#احمدرضا_احمدى
╭─┅═ঈ🍀ঈ═┅─╮
@Poem_sense
╰─┅═ঈ🌸ঈ═┅─╯
انسان موجود ناتوان و درمانده ای ست!
بارهای گران را تحمل می کند، اما ناگهان در برابر یک ضربه ی روحی از پای در می آید.
ناپلئون در برابر سیل نیروی دشمن چون کوهی می ایستاد اما وقتی در کاخ فونتن بلو؛ شمشیرش را به زنی تسلیم کرد استقامت و پایداریش در هم شکست.
📖فاجعه بزرگ
#ژان_پل_سارتر
گر آتش دل برزند بر مؤمن و کافر زند
صورت همه پران شود گر مرغ معنی پر زند
عالم همه ویران شود جان غرقه طوفان شود
آن گوهری کو آب شد آب بر گوهر زند
پیدا شود سر نهان ویران شود نقش جهان
موجی برآید ناگهان بر گنبد اخضر زند
گاهی قلم کاغذ شود کاغذ گهی بیخود شود
جان خصم نیک و بد شود هر لحظهای خنجر زند
هر جان که اللهی شود در لامکان پیدا شود
ماری بود ماهی شود از خاک بر کوثر زند
از جا سوی بیجا شود در لامکان پیدا شود
هر سو که افتد بعد از این بر مشک و بر عنبر زند
در فقر درویشی کند بر اختران پیشی کند
خاک درش خاقان بود حلقه درش سنجر زند
از آفتاب مشتعل هر دم ندا آید به دل
تو شمع این سر را بهل تا باز شمعت سر زند
تو خدمت جانان کنی سر را چرا پنهان کنی
زر هر دمی خوشتر شود از زخم کان زرگر زند
دل بیخود از باده ازل میگفت خوش خوش این غزل
گر می فروگیرد دمش این دم از این خوشتر زند
@Poem_sense
#مولانا
💫💫⚜⚜💫💫
⚜ @Poem_sense
💫
اگر رفیق شفیقی درست پیمـان باش
حریف خانه و گرمابه و گلستـان باش
شکنج زلف پریشـان به دست باد مده
مگو که خاطر عشاق گو پریشان باش
#حافظ
╭─┅═ঈ🍀ঈ═┅─╮
@Poem_sense
╰─┅═ঈ🌸ঈ═┅─╯
دنیا پر از شگفتی ها و رازهاست.
فکر می کنیم آدم های نزدیک مان را می شناسیم ، اما زمان با خودش چیزهایی می آورد که می فهمیم کمتر از آنچه فکر می کردیم می دانیم ؛ یعنی تقریبا هیچ. همیشه بخش بزرگتر حقیقت در سایه قرار دارد. حتی اگر بخش روشن بزرگتر شود باز هم برد با سایه هاست.
قلبی به این سپیدی
#خابیر_ماریاس