مشنو ای دوست
که غیر از تو مرا یاری هست
یا شب و روز، بجز فکر تواَم کاری هست
گر بگویم که مرا با تو سر و کاری نیست
در و دیوار گواهی بدهد کاری هست ...
@Poem_sense
#سعدی
بردار ز رخ نقاب یکبار
در پرده چنان جمال تا کی؟
از پرتو آفتاب رویت
چون سایه مرا زوال تا کی؟
@Poem_sense
#عراقی
ای عشـق، زیبای منی!
هم من تواَم هم، تو منی
هم سِیلی و هم خرمنی
هم شادیای، هم درد و غم!
@Poem_sense
#مولانا
ز خاک من اگر گندم برآید
از آن گر نان پزی مستی فزاید
منم مستی و اصلِ من میِ عشق
بگو از می به جز مستی چه آید
@Poem_sense
#مولانا
مشنو ای دوست
که غیر از تو مرا یاری هست
یا شب و روز، بجز فکر تواَم کاری هست
گر بگویم که مرا با تو سر و کاری نیست
در و دیوار گواهی بدهد کاری هست ...
@Poem_sense
#سعدی
┄┅■─═◈═─■┅┄
@Poem_sense
┄┅■─═◈═─■┅┄
سرا پا اگر زرد و پـژمرده ایم
ولی دل به پاییــز نسپرده ایم
چو گلــدان خالی ،لب پنجـره
پر از خاطـرات ترک خورده ایم
اگر داغ دل بود ، مـا دیده ایم
اگر خـون دل بود،ماخورده ایم
اگر دل دلیــل است، آورده ایم
اگر داغ شرط است ما برده ایم
اگر دشنــه دشمــنان،گردنیم!
اگر خنجــر دوستـان گرده ایم!
گــواهی بخواهیـــد اینک گواه
همین زخـمهایم که نشمرده ایم
دلی سربلند و ســری سربهزیر
ازاین دست عمری بهسر بردهایم
#قیصر_امین_پور
عشق جانست عشق تو جانتر
لطف درمان، وز تو درمانتر
بیتو هستند جمله بیسامان
لیک من بیطریق و سامانتر
@poem_sense
#مولانا
این یک دو سه روز نوبت عمر گذشت
چون آب به جویبار و چون باد به دشت
هرگز غم دو روز مرا یاد نگشت
روزی که نیامدهست و روزی که گذشت
@Poem_sense
#خیام
کس این کند که دل از یار خویش بردارد
مگر کسی که دل از سنگ سختتر دارد
که گفت من خبری دارم از حقیقت عشق
دروغ گفت گر از خویشتن خبر دارد
@poem_sense
#سعدی
زان شب که با تو دست در آغوش کردهام
یکباره ترک صبر و دل و هوش کردهام ...
@Poem_sense
#کمالالدین_اصفهانی
╭─┅═ঈ🍀ঈ═┅─╮
@Poem_sense
╰─┅═ঈ🌸ঈ═┅─╯
ای شده چون سنگِ سياهی صبور
پيشِ دروغِ همه لبخندها
بسته چو تاريكیِ جاويدگر
خانه به روی همه سوگندها
من ز تو باور نكنم ، اين تويی؟
دوش چه ديدی چه شنيدی به خواب
بر تو ، دلا ! فرّخ و فرخنده باد
دولتِ اين لرزش و اين اضطراب
زنده تر از اين تپش گرم تو
عشق نديده ست و نبيند دگر
پاک تر از آهِ تو ، پروانه ای
بر گلِ يادی ننشيند دگر ...
#مهدی_اخوان_ثالث
💫💫⚜⚜💫💫
⚜@Poem_sense
💫
عقل دیوانه شد آن سلسله مشکین کو
دل ز ما گوشه گرفت ابروی دلدار کجاست
ساقی و مطرب و می جمله مهیاست ولی
عیش بی یار مهیا نشود یار کجاست
حافظ از باد خزان در چمن دهر مرنج
فکر معقول بفرما گل بی خار کجاست
#حافظ
╭─┅═ঈ☀️ঈ═┅─╮
@Poem_sense
╰─┅═ঈ♦️ঈ═┅─╯
ز یاقوت سرخست چرخ کبود
نه از آب و گرد و نه از باد و دود
به چندین فروغ و به چندین چراغ
بیاراسته چون به نوروز باغ
روان اندرو گوهر دلفروز
کزو روشنایی گرفتست روز
ز خاور برآید سوی باختر
نباشد ازین یک روش راستتر
ایا آنکه تو آفتابی همی
چه بودت که بر من نتابی همی
#فردوسی
╭─┅═ঈ🌹ঈ═┅─╮
@Poem_sense
╰─┅═ঈ🍃ঈ═┅─╯
خدا برای چه یک روح با دو جسم سرشت
مرا برای جهنّم ، تو را برای بهشت
من و تو هردو به یک صورت آفریده شدیم
یکی در آیینه زیبا، یکی در آیینه زشت
گمان مکن که تو مختاری و جهان مجبور
که اختیار تو را هم خدا به جبر نوشت
اراده ای ست به گمراهی و هدایت ما
کدام معبد و مسجد؛ کدام دیر و کنشت؟!
اگر بناست بمانیم زیر این آوار
بگو دگر نگذاریم خشت بر سر خشت
#فاضل_نظری
╭─┅═ঈ💌ঈ═┅─╮
@Poem_sense
╰─┅═ঈ🌱ঈ═┅─╯
#نامه_عاشقانه
عزیزترین فرشته،
گمان می کنم بسیاری از ما در این جهان بزرگ تنها هستیم، اما باید برای دریافتن این موضوع عاشق شویم. درمان این درد، کشف نیاز خود برای مشارکت و بودن با دیگران است. منظور من از مشارکت، مفهوم بسیار ویژه ای است که ما از وقتی که با یکدیگر بوده ایم، برایمان اتفاق افتاده است. من و تو. اکنون، من از لذت تجربه ی بودن با یک همدم خاص آگاهی یافته ام. عزیز زیبا و ارزشمند من، کاش روزها تا زمان دیدار ما کوتاه تر شوند.
عاشق تو، اورسن
#نامه_اورسن_ولز_به_ریتا_هیورث
تکرار تو
بوییدن لیمو، تکان دست علف،
شعلهٔ آفتاب صبح
بر پشت یخ کردهٔ سنجاب
تکرارت
ریزش خون بود
در دامن قلبی
که به آرامی میتپد!
@Poem_sense
#شمس_لنگرودی
┄┅■─═◈═─■┅┄
@Poem_sense
┄┅■─═◈═─■┅┄
نامت شنوم، دل ز فـرح زنده شود
حال من از اقبال تو فرخنده شود
وز غیر تو هر جا سخن آید به میان
خاطر به هــــزار غم پراگنده شود
#رودکی
♥-------------
@Poem_sense
--------------♥
شايد، ديگر
هيچوقت حرف نزنم
اگر ...
امکانِ در آغوش کشيدنت را داشته باشم
#افشین_یداللهی
╭─┅═ঈ🍀ঈ═┅─╮
@Poem_sense
╰─┅═ঈ🌸ঈ═┅─╯
ای شده چون سنگِ سياهی صبور
پيشِ دروغِ همه لبخندها
بسته چو تاريكیِ جاويدگر
خانه به روی همه سوگندها
من ز تو باور نكنم ، اين تويی؟
دوش چه ديدی چه شنيدی به خواب
بر تو ، دلا ! فرّخ و فرخنده باد
دولتِ اين لرزش و اين اضطراب
زنده تر از اين تپش گرم تو
عشق نديده ست و نبيند دگر
پاک تر از آهِ تو ، پروانه ای
بر گلِ يادی ننشيند دگر ...
#مهدی_اخوان_ثالث
تو آمدی ز دورها و دورها
ز سرزمین عطرها و نورها
نشانده ای مرا کنون به زورقی
ز عاجها، ز ابرها، بلورها
مرا ببر امید دلنواز من
ببر به شهر شعرها و شورها
@Poem_sense
#فروغ_فرخزاد
💠🔷🔷💠🔹🔹
🔷@Poem_sense
🔹
#حکایت
یکی ناســـــزا گفت در وقت جنـــــگ
گریبـــــان دریــدند وی را به چنـــــگ
قفـــــا خورده گریان و عریــان نشست
جهـــاندیدهای گفتش ای خــــودپرست
چو غنچـــــه گرت بسته بودی دهــــن
دریـــــده ندیدی چو گـــــل پیــــرهن
ســـــراسیمه گوید سخن بر گـــــزاف
چو تنبـــور بیمغـــــز بسیـــــار لاف
نبینی که آتــــش زبــــان است و بس
به آبی تـــــوان کشتنــــش در نفس؟
اگـــر هست مــرد از هنــــر بهرهور
هنـــــر خود بگوید نه صــــاحب هنر
اگــــر مشک خالص نـــــداری مگوی
ورت هست خود فــــاش گردد به بوی
به سوگنــد گفتن که زر مغربی است
چه حاجت؟ محک خود بگوید که چیست
#بوستان
#سعدی
💠🔷🔷💠🔹🔹
🔷 @Poem_sense
🔹
#حکایت
موری دیدند ملخی برداشته بتعجب گفتند:این
مور با این ناتوانی باری به این گرانی
میكشد؟
مور این سخن بشنید و گفت :
مردان,بار را با نیروی همّت و بازوی حمیت
كشند,نه بقوّت تن و ضخامت بدن!
#جامی
💫💫⚜⚜💫💫
⚜@Poem_sense
💫
جز آستان تواَم در جهــان پناهی نیست
سر مرا به جز این در حوالهگاهی نیست
چنین که از همــــه سـو دام راه میبینم
به از حمـایت زلفش مرا پنــاهی نیست
#حافظ
ز خاک من اگر گندم برآید
از آن گر نان پزی مستی فزاید
منم مستی و اصلِ من میِ عشق
بگو از می به جز مستی چه آید
@Poem_sense
#مولانا
کیمیای عشق را ببین
کیمیای نور را که خاک خسته را
صبح و سبزه میکند
کیمیا و سِحر صبح را نگاه کن
جای بذر مرگ و برگ خونی خزان
کیمیای عشق و صبح و سبزه
آفریده است!
@Poem_sense
#شفیعی_کدکنی
مده ای رفیق پندم که نظر بر او فکندم
تو میان ما ندانی که چه میرود نهانی
@Poem_sense
#سعدی
.
مرا تبار خونیِ گلها ...
به زیستن متعهد کرده است !
@Poem_sense
#زادروز_فروغ_فرخزاد_گرامی🌹