زندگی جز نفسی نیست ، غنیـمت شمرش
نیست امّیـــد که همـواره نفس بر گردد ...
@Poem_sense
#پروین_اعتصامی
بی تو ای "آرام جانم"، زندگانی چون کنم؟!
چون تو پیش من نباشی، شادمانی چون کنم؟!
هر زمان گویند دل در مهر دیگر یار بند
پادشاهی کرده باشم، پاسبانی چون کنم؟!
@Poem_sense
#سنایی
مراد ما وصال توست از دنیا و از عقبی
وگرنه بیشما قدری ندارد دین و دنیا را
@Poem_sense
#سعدی
.
به دور افکنده ام
غم ها و شادی های کوچک را
تویی رمز بزرگ انتخاب من
سلام ای عشق!
@Poem_sense
#حسین_منزوی
تنها و دل گرفته و بیـزار و بی امید
از حال من مپـرس که بسیار خسته ام
@Poem_sense
#محمدعلی_بهمنی
بوسیدمش در روزهای تلخ و سختی که
بوسیدمش بر کنده ی خشک درختی که
سخت و غریبانه گذر کردیم شبها را
شام غریبان بود و میخوردیم لبها را
با قلبهای خسته ی حالی به حالیمان
با ان نگاه لهجه ی بغض شمالیمان
بوسیدمش در کافههای خستهی در راه
بوسیدمش از غم جلوی درب دانشگاه
بوسیدمش در رودسر بر ماسه های داغ
بوسیدمش در شهر بعد از خوردن شلاق
#شاهین_نجفی
@Poem_sense
فسقلی احیا میکنه 😍
حکایتِ لب او مرده زنده می سازد
مسیح را که به اعجاز متهم کرده؟
@poem_sense
#نظیری_نیشابوری
خاطرات تو و دنياي مرا سوزاندند
تا فراموش شود ياد تو هرچند نشد
@poem_sense
#فاضل_نظری
امشب همه شب ز هجر نالان بودم
با بخت سیه دست و گریبان بودم
قربان شومت دی به که همره بودی
کامشب همه شب به خویش گریان بودم
@Poem_sense
#وحشی_بافقی
جاه و جلال من تویی
ملکت و مال من تویی
آب زلال من تویی
بیتو به سر نمیشود
@Poem_sense
#مولانا
╭─┅═ঈ🥀ঈ═┅─╮
@Poem_sense
╰─┅═ঈ🍃ঈ═┅─╯
"من در مورد زندگی و حرکت حسین(ع) بیشتر به بُعد انقلابی شخصیت ایشان شیفته شدهام.
آن حضرت در مرامنامه قیام خود اعلام می کند: "من از روی هوسرانی و خوشگذرانی و برای افساد و ستمگری قیام نکردهام بلکه قیام من برای اصلاح در امت جدم و برای امر به معروف و نهی از منکر و حرکت براساس سیره جد و پدرم است."
📖 حسین در اندیشه مسیحیت
#آنتوان_بارا
❃ ⃟░⃟ ❃⊰⃟𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═
⊰⃟𖠇 @poem_sense
❃
ای عشــق تـوأم انّ عــذابی لشــدید
ای عاشــق تو به زخم تیـغ تو شهیــد
شب آمد و جمـله خلـق را خواب ببـُرد
کو خواب من ای جان مگرش گرگ درید
#مولانا
╭─┅═ঈ🍀ঈ═┅─╮
@Poem_sense
╰─┅═ঈ🌸ঈ═┅─╯
وقتی همه اش برای دیگران زندگی کرده ایم،
دیگر مشکل می شود خودمان را تغییر بدهیم و برای خودمان زندگی کنیم و در دام فداکاری نیفتیم ...
📖زن وانهاده
#سیمون_دوبووار
💠🔷🔷💠🔹🔹
🔷 @Poem_sense
🔹
#حکایت
عارفی در بادیه، زنی را گفت: عشق از نظر شما چیست؟
زن گفت: چنان بزرگست که بر کسی پوشیده نیست و چنان دقیق است که دیده نمیشود و چنان در وجود عاشق جای گرفته است که آتش در آتشزنه، چون سنگ آتشزنه را برزنی آتش از آن برانگیزد و چون رهایش کنی اثری از آن پدیدار نشود.
#کشکول
#شیخ_بهایی
🔶🔶🔶🔸🔸🔸
🔸 @Poem_sense
🔸
عیبِ خود دیدن مرا ز اهلِ هنر ممتاز کرد
منفعت از پـا زیـاد از پَـر بـوَد طـاوس را
#صائب_تبریزی
╭─┅═ঈ🍀ঈ═┅─╮
@Poem_sense
╰─┅═ঈ🌸ঈ═┅─╯
ابیاتی که مصراع دوم آنها مشهورتر است
گر دایرهی کوزه ز گوهر سازند
از کوزه همان برون تراود که در اوست
#بابا_افضل
با سیه دل چه سود گفتنِ وعظ
نرود میخ آهنین در سنگ
#سعدی
هر دم که دل به عشق دهی ، خوش دمی بود
در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست
#حافظ
امیدوار بُوَد آدمی به خیر کسان
مرا به خیر تو امید نیست ، شر مرسان
#سعدی
صوفی نشود صافی ، تا در نکشد جامی
بسیار سفر باید ، تا پخته شود خامی
#سعدی
در تنگنای حیرتم از نخوت رقیب
یارب ! مباد آن که گدا معتبر شود
#حافظ
در محفل خود راه مده همچو منی را
افسرده دل ، افسرده کند انجمنی را
#قائم_مقام
مرو به هند و بیا با خدای خویش بساز
به هر کجا که روی ، آسمان همین رنگ است
#عليرضا_جلالی
خلوت دل نیست جای صحبت اضداد
دیو چو بیرون رود فرشته در آید
#حافظ
زلیخا گفتن و یوسف شنیدن
شنیدن کی بُوَد مانند دیدن
#عطار
زلیخا مُرد از این حسرت که یوسف گشته زندانی
چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی
#صائب_تبریزی
┏━ 🍃🌸🍃 ━┓
@Poem_sense
┗━ 🍃🌸🍃 ━┛
ساقی بریز باده مرا، هی به ساغرا
هی شعله زن به جانم وهی بر دل آذرا
هی هی کنونکه عید غدیر خُم است قُم
خُم خُم بیار، باده نخواهیم ساغرا
#وفایی_شوشتری
❃ ⃟░⃟ ❃⊰⃟𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═
⊰⃟𖠇 @poem_sense
❃
چو بستی در به روی من به کوی صبر رو کردم
چو درمانم نبخشیدی به دردِ خویش خو کردم
چرا رو در تو آرم من که خود را گم کنم در تو
به خود باز آمدم نقش تو در خود جستوجو کردم
خیالت سادهدلتر بود و با ما از تو یکروتر
من اینها هردو با آیینهٔ دل روبهرو کردم
فشردم با همه مستی به دل سنگ صبوری را
ز حال گریهٔ پنهان حکایت با سبو کردم
فرود آ ای عزیز دل که من از نقش غیر تو
سرای دیده با اشکِ ندامت شستوشو کردم
صفایی بود دیشب با خیالت خلوتِ ما را
ولی من باز پنهانی ترا هم آرزو کردم
مَلول از نالهٔ بلبل مباش ای باغبان رفتم
حلالم کن اگر وقتی گلی در غنچه بو کردم
تو با اَغیار پیش چشم من مِی در سبو کردی
من از بیم شماتت گریه پنهان در گلو کردم
حراج عشق و تاراج جوانی وحشت پیری
در این هنگامه من کاری که کردم یاد او کردم
ازین پس شهریارا ما و از مردم رمیدنها
که من پیوند خاطر با غزالی مشکمو کردم
#شهریار
دوباره وصله ای از بوسه های دلچسب ات
بر این سفال ترک خوردهام به چند زنی ...؟
@Poem_sense
#علیرضا_بدیع
╭─┅═ঈ🍀ঈ═┅─╮
@Poem_sense
╰─┅═ঈ🌸ঈ═┅─╯
روح ما بعد از مُردن متوقف نخواهد شد. همچنان به سفرش ادامه خواهد داد. پس به اين ترتيب مرگى وجود ندارد.
غايت كائنات انسان است ، غايت انسان آموختن. چرا بايد مثل يک حشرهى ناتوان پشت پردهى ترسها و محدوديتها پنهان شويم؟
چرا بدون فهميدن و سؤال كردن فقط تكرار مىكنيم؟
📖 #من_و_استادم
✍ #اليف_شافاک
از قلبِ سردِ فصلِ تابستان، که میدانست ؟
اسرارِ رنجِ خندهی انسان، که میدانست ؟!
هر روز، شعرِ عاشقی، دیوانه می خندید
از بغضهایِ مانده در زندان، که میدانست ؟
مستیِ خوبان، شبهه در خوش باوری ها شد
از قلبِ پاک و آن همه ایمان، که میدانست ؟!
آرام و اقیانوس، خوش خوابیده بود انگار
آلاله ها در معرضِ طوفان، که میدانست ؟
جمعی چو رندان، وعظ،می گفتند پنهانی
از قهقرایِ حیله ی دستان، که میدانست ؟
باران، طنینِ شور می انداخت در عالم
از غصّه های یک غمِ پنهان، که میدانست ؟
هر شب غزل، از عشقِ بی بنیاد، خوش میگفت
رازِ دروغِ محضِ بی بنیان، که میدانست ؟
نرگس به شادی، یاسِ پُر امید میآویخت
دردِ غروبِ سختِ بی پایان، که میدانست ؟
ماهی، غزل می گفت از بی آبیِ دریا
هنگامه ای صامت ولی از جان، که میدانست ؟!
جانم فدایِ های هایِ گریه ات ایران!
گنجی نهان و کشوری ویران؟! که میدانست؟
#مریم_یوسفی
@Poem_sense
╭─┅═ঈ🔸ঈ═┅─╮
@Poem_sense
╰─┅═ঈ🔹ঈ═┅─╯
تا که عشق تو حاصل افتادست
کار ما سخت مشکل افتادست
آب از دیدهها از آن باریم
کاتش عشق در دل افتادست
در ازل پیش از آفرینش جسم
جان به عشق تو مایل افتادست
جان نه تنهاست عاشق رویت
پای دل نیز در گل افتادست ...
#عطار
╭─┅═ঈ🔹ঈ═┅─╮
@Poem_sense
╰─┅═ঈ🔸ঈ═┅─╯
دارم به بی مجالی خود فکر می کنم
با ذهن پیرسالی خود فکر میکنم
هر سال وقت کشتن شمع تولدم
بر قتل احتمالی خود فکر می کنم !
گاهی دلم برای خودم تنگ می شود
گاهی به جای خالی خود فکر می کنم
نارس تر از همیشه به توجیه بودنم
روی خواص کالی خود فکر می کنم
یادم بخیر... آینه ام شرمگین نبود
با شرم بر توالی خود فکر می کنم
با این یقین که شعر نه، شاعر شنیدنی ست
من با منِ خیالی خود فکر می کنم
لبریز پاسخی به خودم، پرسشی نیست
در خود به بی سوالی خود فکر می کنم
جام طلای شعر مرا قیمتی نکرد
بر کاسه سفالی خود فکر می کنم
#محمدعلی_بهمنی
┅─═✿♥✿═─┅
@poem_sense
┅─═✿🌱✿═─┅
سراغ عیش ز عمر نمانده میگیرم
اثر ز آتش در آب رانده میگیرم
هلاک بوی لبی بودم انتظارم گفت:
غمین مشو بهکنارش نشانده میگیرم
#بیدل_دهلوی
💠🔷🔷💠🔹🔹
🔷 @Poem_sense
🔹
#پند
چنین گفت هرکو زراه خرد
بتیـزی ز بیدانشی بگـذرد
نتـرسد ز کـردار چـرخ بلند
شـود زندگـانیش ناسودمند
#فردوسی