poem_sense | Unsorted

Telegram-канал poem_sense - شعر و شعور

15484

گزیده ای از ناب ترین اشعار ادبیات ایران و جهان

Subscribe to a channel

شعر و شعور

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌   ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❃ ⃟░⃟‎‌‌‌‌‎‌ ❃⊰⃟𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎
  ⊰⃟𖠇 @Poem_sense
   ❃

ناز کمتر کن ، که من اهل تمنا نيستم
زنده با عشقم ، اسير سود و سودا نيستم

عا شق ديوانه ای بودم ، که بر دريا زدم
رهررو گمگشته ای هستم ، که بينا نيستم

اشک گرم و خلوت سرد مرا ناديده ای
تا بدا نی اينقدرها ، هم شکيبا نيستم

بس‌که مشغولی به عيش و نوش هستی غافلی
از چو من بي دل ، که هستم در جهان ؛ يا نيستم

دوست مي داري زبان با زان باطل گوي را
در برت لب بسته از آنم ، کز آنها نيسنم

دل به دست آور شوي از مهربانيهاي خويش
ليکن آنروزي ، که من ديگر به دنيا نيستم

پاي بند آزخويشم ، مهلتي اي شمع عشق
من براي سوختن اکنون مهيا نيستم

هيچکس جاي مرا جاي ديگر نمي داند کجاست
آنقدر در عشق اوغرقم که پيدا نيستم


#معينی_کرمانشاهی

Читать полностью…

شعر و شعور

با همه‌ی بی سر و سامانی‌ام
باز به دنبال پریشانی‌ام

طاقت فرسودگی‌ام هیچ نیست
در پی ویران شدنی آنی‌ام

آمده‌ام بلکه نگاهم کنی
عاشق آن لحظه‌ی طوفانی‌ام

دلخوش گرمای کسی نیستم
آمده‌ام تا تو بسوزانی‌ام

آمده‌ام با عطش سال‌ها
تا تو کمی عشق بنوشانی‌ام

ماهی برگشته ز دریا شدم
تا تو بگیری و بمیرانی‌ام

خوب‌ترین حادثه می‌دانمت
خوب‌ترین حادثه می‌دانی‌ام؟

حرف بزن ابر مرا باز کن
دیر زمانی است که بارانی‌ام

حرف بزن، حرف بزن، سال‌هاست
تشنه‌ی یک صحبت طولانی‌ام

ها به کجا میکشی‌ام خوب من؟
ها نکشانی به پشیمانی‌ام!

@Poem_sense
#محمدعلی_بهمنی

Читать полностью…

شعر و شعور

هنوز از شب دمی باقی است
می خواند در او شبگیر
و شب تاب ، از نهان جایش
به ساحل می زند سوسو
به مانند چراغ من که
سوسو می زند در پنجره ی من
به مانند دل من که هنوز از
حوصله وز صبر من باقی است در او
به مانند خیال عشق تلخ من که می خواند
و مانند چراغ من که سوسو می زند
در پنجره ی من
نگاه چشم سوزانش امیدانگیز با من
در این تاریک منزل می زند سوسو

@Poem_sense
#نیما_یوشیج

Читать полностью…

شعر و شعور

بفرمایید فردا زودتر فردا شود، امروز..
..همین حالا بیاید وعده‌ی آینده‌های ما

@Poem_sense
#قیصر_امین‌پور

Читать полностью…

شعر و شعور

من گریان سراپا سوختم از داغ تنهایی

که می‌گوید در آتش چوب تر تنها نمی‌سوزد؟!

@Poem_sense
#صائب_تبریزی

Читать полностью…

شعر و شعور

که آخری بود آخر شبان #یلدا را …

@Poem_sense
#سعدی

Читать полностью…

شعر و شعور

شراب نور می‌چكد ز ساغر دهان تو
بخند تا كه بنگرم دميدن سپيده را

گل سپيد مي‌دمد ز خندهٔ لبان تو
بخند تا نشان دهی گل سحر دميده را

@poem_sense
#مهدی_سهیلی

Читать полностью…

شعر و شعور

خنده نمی‌آیدت؟
بهـر دل من بخند...

@Poem_sense
#مولانا

Читать полностью…

شعر و شعور

دفتری در تو وضع می‌کردم

متردد شدم در آن گفتن

که تو شیرین‌تری از آن شیرین

که بشاید به داستان گفتن

@Poem_sense
#سعدی

Читать полностью…

شعر و شعور

بر  من نمی‌نشینی نفسی
به دلنوازی
بنشین دمی،که خون شد
دل من ز چاره سازی


من ازین بلا و محنت، نه
شگفت اگر بنالم
تو   بدان جمال و خوبی
چه کنی اگر ننازی ..؟


#اوحدی
@Poem_sense

Читать полностью…

شعر و شعور

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌   ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❃ ⃟░⃟‎‌‌‌‌‎‌ ❃⊰⃟𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎
  ⊰⃟𖠇 @poem_sense
   ❃

تا روانم هَست خواهم راند نامَت بر زبان

تا وجودم هَست خواهم کَند نقشَت در ضَمیر

#سعدی

Читать полностью…

شعر و شعور

یک بوسه زِ تو خواستم و شش دادی

شاگرد که بودی که چنین استادی!

@Poem_sense
#مولانا

Читать полностью…

شعر و شعور

نسازد «لَن ترانی» چون کلیم از طور نومیدم

نمک پروردۀ عشقم، زبان نــاز می‌دانم

@poem_sense
#صائب‌تبریزی

Читать полностью…

شعر و شعور

دل در غم همدمی بفرسود و نیافت

می‌جست مراد و می‌نیاسود و نیافت

فرمان بر و باده خور که عمری‌ست که دل

در آرزوی چنین دمی بود و نیافت

@Poem_sense
#عطار

Читать полностью…

شعر و شعور

هیچ میدانی
که من در قلب خویش ،

نقشی از
عشق تـو پنهـان داشتـم...!؟

#فروغ_فرخزاد
@Poem_sense

Читать полностью…

شعر و شعور

دوستت دارم
ای خیالِ لطیف
دوستت دارم
ای امیدِ محال

@Poem_sense
#فروغ_فرخزاد

Читать полностью…

شعر و شعور

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌   ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❃ ⃟░⃟‎‌‌‌‌‎‌ ❃⊰⃟𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎
  ⊰⃟𖠇 @Poem_sense
   ❃

از خانه بیرون بیا تا زیبا شود این شهر،
تا درخت‌های دودگرفته‌ی خیابانِ پهلوی
دوباره جوانه بزنند
و جوی‌های لب‌ریز بطری‌های خالی آب معدنی
از نو طعمِ شیرین آبِ قنات را تجربه کنند !
تا آبی شود این آسمانِ خاکستری
و تابلوهای نمایش‌گرِ آلوده‌گی هوا
از خوشی به رقص در بیایند


از خانه بیرون بیا!
بگذار نیمکت‌های آن پارک قدیمی
با یک‌دیگر به جنگ برخیزند
تا تو قهرمانشان را انتخاب کنی برای نشستن !
بگذار کودکان پشتِ چراغ قرمز‌ها
تمام اسفندهاشان را در آتش بریزند
از شوقِ آمدنت !
بگذار فواره‌های تمام میدان‌ها دوباره قد بکشند
و در تک تکِ کوچه‌ها
بوی گل‌سرخ بپیچد...


بی‌تو این شهر متروک است
و تنها کلاغ‌های خاکستری
آسمانش را هاشور می‌زنند...
شهر و دیاری که بر دو پا راه می‌روی
و مرزهای وطنم
از عطرِ نفس‌های تو آغاز می‌شود!
از خانه بیرون بیا تا خلاصم کنی
از تبعید در شهری
که زادگاهِ من است...

#یغما_گلرویی

Читать полностью…

شعر و شعور

یک آن شد این عاشق شدن دنیا همان یک لحظه بود

آن دم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود

وقتی که من عاشق شدم شیطان به نامم سجده کرد

آدم زمینی تر شد و عالم به آدم سجده کرد

من بودم و چشمان تو نه آتشی و نه گلی

چیزی نمی دانم از این دیوانگی و عاقلی

#افشین_یداللهی

@poem_sense

Читать полностью…

شعر و شعور

دشمن
از
خانه
بود

@Poem_sense
#فردوسی

Читать полностью…

شعر و شعور

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌   ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❃ ⃟░⃟‎‌‌‌‌‎‌ ❃⊰⃟𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎
  ⊰⃟𖠇 @poem_sense
   ❃

بربند دهان از سخن و باده ی لب نوش

تا قصه کند چشم خمار، از ره دیده


#مولانا

Читать полностью…

شعر و شعور

خورشید جاودانه می‌درخشد بر مدار خویش
ماییم که پا جای پای خود می‌نهیم
و غروب می‌کنیم هر پسین...


#حسین_پناهی
@Poem_sense

Читать полностью…

شعر و شعور

من عاشقم، 
گواه من اين قلب چاك‌چاك       
در دست من جز اين سند پاره‌پاره نيست....

#میرزاده_عشقی
@Poem_sense

Читать полностью…

شعر و شعور

آب حیات عشق را در رگ ما روانه کن ...

#مولانا
خوانش : #شاملو
@Poem_sense

Читать полностью…

شعر و شعور

اگر کوسه‌ها آدم بودند
در قلمروشان بی‌تردید مذهبی وجود داشت که به ماهیان می‌آموخت:
زندگی واقعی در شکم کوسه‌ها آغاز
می‌شود .. !

@Poem_sense
#برتولت_برشت

Читать полностью…

شعر و شعور

چنان گرفته تو را بازوان پیچکی‌‌ام
که گویی از تو جدا نه، که با تو من یکی‌ام


#حسین_منزوی
@Poem_sense

Читать полностью…

شعر و شعور

اگر هنوز من آواز آخرين تواَم
بخوان مرا و مخوان جز مرا که می‌ميرم

برای من که چنينم، تو جان متصلی
مرا ز خود مکن ای جان جدا که می‌ميرم

@poem_sense
#حسین_منزوی

Читать полностью…

شعر و شعور

« ای ساقی خوش منظر مست می نابم کن

روی چو مهت بنمای بیهوش و خرابم کن»

خواهی که در این عالم یک عمر کنم شاهی

در خیل غلامانت یک روز حسابم کن

#فروغی_بسطامی
@Poem_sense

Читать полностью…

شعر و شعور

برخیز که جان است و جهان است و جوانی

خورشیــد برآمـد بنگــر نورفشــانی ...

@poem_sense
#مولانا

Читать полностью…

شعر و شعور

چون نباید به نظر حسن لطیفی که تراست
خواب نادیده چه تعبیر توانم کردن؟

غمزه بدمست و نگه خونی و مژگان خونریز
چون تماشای رخت سیر توانم کردن؟

دیده‌ای را که نمی‌شد ز تماشای تو سیر
بی‌تماشای تو، چون سیر توانم کردن؟

#صائب_تبریزی

@Poem_sense

Читать полностью…

شعر و شعور

خواهم که تو را در بر، بنشینم و بنشانم

تا آتش جانم را، بنشینی و بنشانی

#رهی_معیری

@Poem_sense

Читать полностью…
Subscribe to a channel