pmacademy | Unsorted

Telegram-канал pmacademy - آکادمی مدیریت

27444

⭕️ اولین کانال تلگرام با تمرکز بر آموزش و توانمندسازی مهارت های مدیریت و رهبری کسب و کار و سازمان؛ از مهر 1394 ✅ برای آنکه یک مدیر و رهبر حرفه ای شوید باید نگرشی نو داشته باشید. 🔵 اطلاعات بیشتر https://zil.ink/pmacademy 🗣 ارتباط @consultingadmin

Subscribe to a channel

آکادمی مدیریت

هیئت مدیره حرفه ای

هنری مینتزبرگ در کتاب خود به نام «قصه‌های شب برای مدیران» می‌نویسد:

مهم‌ترین وظایف یک هیأت مدیره حرفه‌ای عبارتند از:

1️⃣مشورت دادن به مدیرعامل در موضوعات، استراتژی‌ها و برنامه‌های اصلی شرکت

2️⃣کمک به جذب سرمایه و منابع بیشتر برای شرکت

3️⃣تقویت شهرت و اعتبار شرکت

4️⃣اتصال شرکت به مراکز قدرت به واسطه حضور افراد تاثیرگذار در ترکیب هیأت مدیره

5️⃣ارزیابی عملکرد مدیرعامل و جایگزین کردن او به وقت ضرورت

اما واقعیت این است که هیأت مدیره‌ شرکت‌ها معمولا با این آسیب‌ها دست و پنجه نرم می‌کنند:

1️⃣هیأت مدیره معمولا جلساتی نامنظم و با فاصله زمانی بسیار طولانی برگزار می‌کنند و به همین دلیل، اعضای آن از آن چه واقعا در شرکت رخ می‌دهد، به طور کامل مطلع نیستند

3️⃣معمولا تنها نقطه ارتباط هیأت مدیره با شرکت، شخص مدیرعامل است که می‌تواند به راحتی اطلاعات غلط به آنها بدهد

3️⃣به دلیل عدم ارتباط هیأت مدیره با بدنه شرکت و مدیران عملیاتی آن، معمولا نمی‌توانند گزینه‌های مناسبی را برای تصدی پست مدیرعاملی از درون شرکت پیدا کنند. برای همین عموما مدیرعامل را از بیرون از شرکت انتخاب می‌کنند

4️⃣هیأت مدیره معمولا افرادی از طبقات اجتماعی بالا هستند و در نتیجه، مدیرعاملی را انتخاب می‌کنند که او هم از طبقات اجتماعی خاص است. از همین‌رو، کسی که به عنوان مدیرعامل انتخاب می‌شود، چاپلوس بالایی‌ها و زورگو و لگدپران به پایینی‌ها خواهد بود

به همین دلیل و برخلاف عنوان پر رنگ و لعابش، واقعیت این است که هیأت مدیره نقش مثبت و پررنگی در اداره و رهبری شرکت‌ها ندارد، زیرا از وظایف اصلی‌اش دور افتاده است

از این‌رو، اعضای هیأت مدیره برای آن که ثابت کنند نقش مثبتی دارند، شروع به دخالت در جزئیات و امور اجرایی واحدهای مختلف شرکت می‌کنند و ایده‌هایی را مطرح می‌کنند که معمولا باعث تضعیف جایگاه شرکت در بازار می‌شود
به همین دلیل، بسیاری از مدیران اجرایی معتقدند اعضای هیأت مدیره مثل زنبورهایی هستند که دور مدیرعامل منتخب خود در حال پروازند و فقط در گوش او وزوز می‌کنند

شرکت‌های حرفه‌ای برای کاهش آثار زیان‌بار هیأت مدیره‌های وزوزو از این سه ابزار کمک می‌گیرند:

1️⃣در کنار هیأت مدیره، گروه‌های مشورتی از «اعضای شبکه‌های توزیع» و «کارمندانی از واحدهای مختلف» تشکیل می‌دهند تا این گروه‌ها میزان آشنایی اعضا با بازار و کسب و کار شرکت را افزایش بدهند

2️⃣در جلسات هیأت مدیره از مشتریان اصلی و کلیدی شرکت دعوت می‌کنند تا درباره وضعیت و جایگاه شرکت و رقبایش در بازار صحبت کنند و پیشنهادات لازم را به هیأت مدیره ارائه کنند

3️⃣یک یا دو عضو هیأت مدیره را از بین مدیران اجرایی شرکت انتخاب می‌کنند تا بتوانند دیدگاه‌ها، برنامه‌ها و استراتژی‌های هیأت مدیره را چکش‌کاری و به واقعیت نزدیک کنند


🎓 آکادمی مدیریت را دنبال کنید در 👇
📞Whatsapp 📷 Instagram 🚀 Telegram

Читать полностью…

آکادمی مدیریت

دلایلی که کارمندها شهامت ترک کارهای آزاردهنده و راه‌اندازی کسب‌و کار خود را پیدا نکنند

به دلایل زیادی بسیاری از شما ممکن است اصلا از کاری که مشغول آن هستید خوشتان نیاید. مثلا کارتان بسیار کسل‌کننده باشد، یا هیچ تناسبی بین دشواری آن و درآمد دریافتی وجود نداشته باشد یا جو محیط کارتان خیلی بد باشد و رؤسا یا مراجعه‌کنندگان بسیار بد یا پرتوقعی داشته باشید.

در این میان برخی از ماها آلترناتیوهایی برای این کارها داریم و امید داریم که با راحتی و درآمد بیشتر و روان آسوده‌تر، بتوانیم یک کار مستقل راه بیندازیم. اما عملا بسیاری شهامت این کار را پیدا نمی‌کنند. چرا؟!

🔸جالب است بدانید که در همین مورد تحقیقی در آمریکا انجام شده و پرسشنامه‌ آنلاینی بین کارمندان آمریکایی توزیع شده است. بر اساس اطلاعات این پرسشنامه ۲۴ میلیون نفر از کسانی که در تحقیق شرکت کرده بودند از کار خود ناراضی بوده‌اند، اما فقط ۲ میلیون نفر کار قبلی خود را ترک کردند و شرکت و کسب و کار مستقل خود را راه‌اندازی کردند.

▫️بررسی نتایج نشان می‌دهند که این امر، ۵ دلیل اصلی دارد:

1⃣ ترس از اینکه در صورت ترک کار فعلی، کار جدید درآمد تضمین‌شده و پایداری نخواهد داشت.
فکر کنم این یکی از دلایل اصلی در بین کارمندهای ایرانی هم باشد و اصطلاح آب‌باریکه درآمد تضمین‌شده بین کارمندهای دولتی، چیزی است که آنها را به کارشان زنجیر می‌کند.

2⃣ واهمه از اینکه آنها نتوانند برای راه‌اندازی کار جدید، سرمایه اولیه لازم را جذب کنند یا اینکه زیر فشار وام‌های بانکی کمرشکن بیفتند.

3⃣ ترس از اینکه برنامه‌ریزی و پلنی که برای کار جدید در سر دارند به اندازه کافی قوی نباشد.

4⃣ ترس از اینکه در نهایت پولی که از کار شخصی به دست می‌آورند از کار فعلی کمتر باشد.

5⃣ ترس از اینکه کار جدید از نظر فشار بر روی تن و روان آنها، سنگین باشد و به اندازه کار فعلی برایشان آسایش نداشته باشد.

🎓 آکادمی مدیریت را دنبال کنید در 👇
📞Whatsapp 📷 Instagram 🚀 Telegram

Читать полностью…

آکادمی مدیریت

در یک متقاضی کار به دنبال چه خصوصیاتی بگردیم؟

◽️به دنبال کسی باشید که نسبت به وقایع پیرامونش آگاه باشد. شاید این موضوعِ پیش پاافتاده‌ای به نظر برسد اما یک مساله اساسی است.

◽️به دنبال کسی باشید که داستانی برای روایت داشته باشد. بسیاری از مردم هیچ داستانی ندارند. آنها وقتی درباره حرفه خود صحبت می‌کنند، می‌گویند: «من در شرکت A استخدام شدم. ابتدا همه چیز به خوبی پیش می‌رفت تا اینکه عذرم را خواستند. خواهرم پیشنهاد کرد به شرکت B بروم اما آن شرکت نیز پس از مدتی تعطیل شد.»
به دنبال کسی باشید که خودش برای خودش تصمیم بگیرد.

◽️به دنبال کسی باشید که دارای عقیده باشد و پای آن عقیده بایستد و دنبال این نباشد که شما حرف او را تایید کنید. اینکه شما چه عقیده‌ای دارید، چه اهمیتی دارد؟

◽️کسی را استخدام کنید که میان شغل سابقش و شغل پیشنهادی شما، یک وجه اشتراک یا شباهت پیدا کند. ممکن است او در یک حوزه متفاوت فعالیت کرده باشد. اینکه او در چه زمینه‌ای سابقه کار دارد، مهم است اما از همه مهم‌تر این است که بتواند خودش را جای مدیر استخدام بگذارد و بگوید:
«من فرمایش شما را متوجه شدم. ظاهرا شما با مشکل X مواجه هستید. من در گذشته با مشکل مشابهی روبه‌رو بودم و آن مشکل را این‌گونه حل کردم.»

◽️به دنبال کسی باشید که شوخ‌طبع باشد. ما بخش اعظمی از زمان خودمان را در محل کار و با جدیت می‌گذرانیم. اگر کار خشک و رسمی باشد، دیگر جذابیتی نخواهد داشت.

◽️افرادی را استخدام کنید که توانایی‌های خود را باور دارند. کسی را که از اظهارنظر می‌هراسد استخدام نکنید. یک انسان ترسو چطور می‌تواند به شما در حل مشکلات بزرگ کمک کند؟ به دنبال یک کارمند بله قربان‌گو یا مطیع نباشید.

◽️به دنبال کسی باشید که برای زندگی‌ شخصی‌اش ارزش قائل باشد.

◽️کسی را استخدام کنید که بداند از حرفه‌اش چه می‌خواهد. وقتی یک متقاضی می‌گوید: «من قصد دارم برای شرکت‌ها کار کنم و سپس، کسب‌وکار خودم را راه بیندازم»، واقعا هیجان‌ آور است.
این روزها، همه ما باید روحیه کارآفرینی داشته باشیم، چه کارمند باشیم، چه صاحب کسب‌وکار خودمان.

◽️کسی را استخدام کنید که انتظارش از یک شغل، فراتر از حقوق و مزایاست. با کسانی کار کنید که ایده دارند و دوست دارند چیزهای جدید را تجربه کنند.

◽️در نهایت، به دنبال کسی باشید که مسوولیت تصمیماتش را بر عهده بگیرد.

📌 همه ما با موانع و سختی‌ها روبه‌رو می‌شویم. این جزئی از زندگی است. آنچه مهم است، نحوه برخورد ما با مشکلات است. کسی را استخدام کنید که با مشقت‌ها مواجه شده و بر آنها غلبه کرده است. باید به دنبال کسی باشیم که باهوش، توانمند و فوق‌العاده باشد.

🎓 آکادمی مدیریت را دنبال کنید در 👇
📞Whatsapp 📷 Instagram 🚀 Telegram

Читать полностью…

آکادمی مدیریت

قدرتِ کوتاه‌مدت و بلندمدت!
✍️جان گاتمن

وقتی مهمترین نیاز شما، نیاز به قدرت باشد و آن را در رابطه با دیگری به کار بگیرید، مهم‌ترین چیزی که از دست می‌دهید ارتباط با اوست.
شاید بتوانید کسی را به زور مجبور به کاری کنید که خودتان می‌خواهید، شاید با اجبار بتوانید بر رفتار او، البته وقتی جلوی چشم شماست تاثیر بگذارید، تا آن‌گونه باشد که شما می‌خواهید، اما نمی‌توانید او را مجبور کنید که در نهان هم رفتار موردنظر شما را داشته باشد.

🔸در واقع اگر هم زورتان زیاد باشد به محض این‌که روی برگردانید، کاری را می‌کند که خودش می‌خواهد و اعمال زور باعث مخالفت‌ورزی و مقابله او حتی به‌گونه‌ای غیرمنطقی می‌شود.

🔸شما قدرت کنترل بر افکار را ندارید، نمی‌توانید کسی را مجبور کنید آن‌گونه بیندیشد که شما می‌خواهید. حتی اگر زورتان هم زیاد باشد قدرت کنترل بر فکرها را ندارید و با اعمال زور او را به سمت نقطه مقابل دیدگاه خودتان می‌برید.

🔸هر چه بیشتر در موقعیت‌های مختلف از جمله روابط خانوادگی، کار و حکمرانی، قدرت‌طلبی را به کار گیرید و بخواهید دیگری طوری زندگی کند که شما می‌پسندید، او را از خود دور و دورتر کرده‌اید.‌
این روند شاید شما را در کوتاه مدت به خواسته‌های خود برساند و احساس کنید بر عالم و آدم غالب شده‌اید، اما در درازمدت با دور شدن دیگران از شما و ایجاد خشم و نفرت در آنها، خواه ناخواه مجبور به عقب‌نشینی می‌شوید و در غیراین صورت، در دل دیگران حذف خواهید شد و زنده بودن چیزی نیست بجز حضور در دل دیگران!

🎓 آکادمی مدیریت را دنبال کنید در 👇
📞Whatsapp 📷 Instagram 🚀 Telegram

Читать полностью…

آکادمی مدیریت

⭕️ راه‌حل مشکل بی‌انگیزه بودن کارمندان، به دلایل اصلی بی‌هدفی آن‌ها بستگی دارد و هرگز نمی‌توان استراتژی یکسانی را برای همه‌ی افراد تجویز کرد.

🎓 آکادمی مدیریت حرفه ای👇
@pmacademy

Читать полностью…

آکادمی مدیریت

⭕️ یکی از مهم‌ترین فاکتورهایی که در طرز فکر افراد موفق وجود دارد، قدرت انتخاب و پذیرش است. اگر احساس قربانی بودن کنید هرگز نمی‌توانید از لحاظ ذهنی قدرتمند باشید.

اینکه کارفرمای‌تان احساس بدی به شما می‌دهد و یا مجبور هستید با رئیس‌تان برخلاف میل‌تان رفتار کنید، به خاطر اشتباهات خودتان است.

برای اینکه طرز فکر افراد موفق را داشته باشید، بهتر است نقش قربانی را بازی نکنید.

🎓 آکادمی مدیریت حرفه ای👇
@pmacademy

Читать полностью…

آکادمی مدیریت

⭕️ چگونه موقعیت شغلی خود را حفظ کنیم؟

🎓 آکادمی مدیریت حرفه ای👇
@pmacademy

Читать полностью…

آکادمی مدیریت

⭕️ نقش های مدیریتی و رهبری

برای مدیریت درست و تاثیرگذار در یک مجموعه، باید همزمان به نقش مدیریتی و هم رهبری وظیفه‌تان آگاهی داشته باشید.

داشتن ویژگی رهبری یعنی قدرت انجام کارهای درست را داشته باشید، اما ویژگی مدیریتی به معنای این است که بتوانید همین کارهای درست را اول انجام دهید. به عبارت ساده‌تر، اولویت یک مدیر موفق، انجام کارهای درستی است که برای انجام آن نباید هیچ تاخیری داشته باشد.

نقش رهبری در یک مجموعه به معنای این است که در شفاف‌سازی چشم‌اندازی که قصد هدایت افراد به سوی آن را دارید کاملا دقیق باشید زیرا گروه شما باید بداند شما چه آینده‌ای را برای‌شان رقم خوهید زد.

اما در قالب یک مدیر، معنای وظیفه‌ای که بر عهده گرفته‌اید قدری متفاوت است. زیرا یک مدیر موفق باید چشم‌اندازی را به افراد زیر مجموعه‌اش نشان دهد که سراسر رشد و رونق و تعالی باشد اما در رسیدن به این چشم‌انداز باید هرآنچه در توان دارد انجام دهد.

🎓 آکادمی مدیریت حرفه ای👇
@pmacademy

Читать полностью…

آکادمی مدیریت

⭕️ ۵ مرحله‌ی حل مسئله

مرحله‌ی اول: تعریف مسئله
مرحله‌ی دوم: خلق یا کشف راه‌حل‌های بالقوه
مرحله‌ی سوم: ارزیابی راه‌حل‌ها
مرحله‌ی چهارم: انتخاب یک راه‌حل
مرحله‌ی پنجم: طرح‌ریزی

🎓 آکادمی مدیریت حرفه ای👇
@pmacademy

Читать полностью…

آکادمی مدیریت

⭕️ چرا رهبران موفق شکست می‌خورند؟
منبع: Harward Business Reveiw

با توجه به نیاز روزافزون سازمان‌ها به رهبران سطح میانی و ارشد، از اصلی‌ترین دلایل موفقیت هر رهبر توانایی اجرا و انجام وظایف است. از سوی دیگر این قابلیت‌ها، گاهی ممکن است به سقوط یک رهبر منجر شده و هزینه‌های ناخواسته‌ای را برای فرد، تیم‌ها و نیز سازمان‌هایشان به همراه داشته باشد. نکته‌ای که سبب می‌شود یک رهبر در بالاترین سطح سودمندی و اجرایی خود قرار گیرد، توجه و تمرکز وی بر روی افراد تیم است. مسائلی مانند برقراری روابط، الهام‌بخشی به تیم، میدان دادن به دیگران و ابزار محبت و همدلی منجر به قرار گرفتن افراد در کنار یکدیگر می‌شوند. رهبران بسیار کارآمدی وجود دارند که اغلب توجه اندکی به افراد تیم دارند، زیرا تفکر بسته ای وجود دارد که تمرکز بر فعالیت‌های اعضای تیم، سبب کاهش سرعت عملکرد و کارایی آن‌ها خواهد شد.
بدیهی‌ست که تمرکز افراطی رهبران بر سودمندی و نتیجه‌دهی اعضای تیم باعث می‌شود که این گونه رهبران در حالت کلی، اثربخشی کمتری داشته باشند و با مواردی مانند تاثیرگذاری منفی بر فضای سازمانی، فرسودگی شغلی و تحلیل روانی اعضای تیم روبرو شوند. مطالعه‌ای که در سال 2017 توسط Kronos و Future Workplace انجام شده، نشان می‌دهد فرسودگی شغلی بزرگترین خطر برای میزان تعهد کارکنان مطرح شده است. در نود و پنج درصد موارد مدیران منابع انسانی را می‌توان به عنوان عامل کلیدی و بسیار موثری در دگرگونی و تغییر کارکنان عنوان کرد.

این مساله همچنین می تواند برای رهبران گران تمام شود و در مواردی نتایجی مانند سلب امکان ارتقای شغلی یا حتی اخراج را، بدون توجه به هزینه‌های زندگی شخصی و روابط آنها، به همراه داشته باشد.

رهبران بزرگ، قادربه ایجاد تعادل میان تمرکز بر روی وظایف (انجام کارها) و تمرکز بر روی افراد (الهام بخشیدن، میدان دادن و تقویت دیگران) هستند. رهبرانی که تمرکزشان به انجام کار منعطف است، در دیدگاه خود تنها به نتیجه فکر می کنند تا اینکه دیدگاه وسیع تری را به کار گرفته و و لزوم آرام رفتن به جای سریع تر رفتن را درک کنند. آنها کسانی هستند که تعادل میان تمرکز بر روی وظیفه و تمرکز بر روی افراد را هدایت کرده وهمچنین برای رسیدن به نتایج معهود تلاش می‌کنند، اما نیازهای سازمانی گسترده‌تر را نیز در گوشه‌ای از ذهن دارند، همچنین می‌دانند که تنها کارا بودن کافی نیست، کارا شدن نیز از اهمیت خاصی برخورداراست.

رهبرانی که به صورت افراطی بر روی انجام کار ها متمرکزند، غالبا به انجام واکنش‌های زیاده از حد متمایل می‌شوند، آنها همچنین سبب ایجاد فضا و موقعیت های دلهره‌آور خواهند شد و اغلب رفتارهای بسیار مدیرانه، کنترلگر و یا کمال‌گرا نشان می دهند که ممکن است باعث دور شدن دیگران و بی اعتمادی به اعضای تیم خود شوند.

اگر احساس می‌کنید که ممکن است بیش از حد متمرکز بر وظیفه باشید، در اینجا چند پیشنهاد برای تنظیم مجدد اولویت های شما داریم:

🔹بازخورد گرفتن
🔹شناسایی راهکارهای مفید جهت تمرکز بر روی افراد
🔹نقش داشتن در نظارت و بازتاب خود
🔹کم رنگ کردن باورهای محدودکننده‌تان
🔹تمرین مدیریت خود

🎓 آکادمی مدیریت حرفه ای👇
@pmacademy

Читать полностью…

آکادمی مدیریت

⭕️ قورباغه و مدیریت استراتژیک!!

اگر قورباغه‌اي را به همراه مقداري از آبي كه در آن زندگي مي‌كند در ظرفي بريزيد و آب را به آرامي گرم كنيد خواهيد ديد كه قورباغه به گرم شدن آب عكس‌العملي نشان نمي‌دهد تا آن كه آب جوش مي‌آيد و قورباغه مي‌ميرد. دليل اين رفتار اين است كه قورباغه يك حيوان خونسرد است و دماي بدن خود را با تغييرات تدريجي دماي محيط تطبيق مي‌دهد.

اگر قورباغه ديگري را بگيريد و در ظرف آبي كه اختلاف دماي قابل ملاحظه‌اي با دماي بدن قورباغه دارد اما براي آن قابل تحمل است، بياندازيد خواهيد ديد كه به سرعت به بيرون مي‌جهد چرا كه نمي‌تواند اين تغيير دما را تحمل كند.

📌 نتیجه مدیریتی:
مديراني كه به محيط و تغييرات آن توجه ندارند اینگونه عمل خواهند كرد. اين مديران روند و تغييرات تدريجي را شناسايي نمي‌كنند و بنابراين در زمان لازم استراتژي مناسب را اتخاذ نمي‌كنند زيرا خود را براي آن شرايط تغيير كرده آماده نكرده‌اند.
از طرف ديگر اين مديران ظرفيت تحمل خيلي از تغييرات محيطي ناگهاني را ندارند و بنابراين به آن تغييرات به درستي عكس‌العمل نشان نمي‌دهند.
به بيان ديگر اين مديران استراتژيك عمل نمي‌كنند و از فرصت‌ها و تهديدها به درستي بهره نمي‌برند.

🎓 آکادمی مدیریت حرفه ای👇
@pmacademy

Читать полностью…

آکادمی مدیریت

⭕️ از چه چیز باید دست برداشت و چگونه؟
✍️ پیتر دراکر

در یک شرکت بزرگ که در کشورهای پیشرفته پیمانکار است، دوشنبه اول هر ماه را برای برگزاری جلسه ترکِ فعل تعیین کرده اند. در همه رده های مدیریت و در هر بخش این جلسه برگزار می شود. هربار یک بخش از کار، واکاوی می شود:
هر دوشنبه یکی از خدمات، و دوشنبه ماه بعد خدمتی دیگر، و دوشنبه ماه سوم خدمتی دیگر، و کار به همین ترتیب دنبال می شود تا در طول سال، شرکت خود را به طور کامل واکاوی کند، از جمله سیاست های پرسنلی خود را.

در طول سال، سه یا چهار ترک فعل صورت می گیرد. اما در همین نشست ها سالانه سه یا پنج ایده یا خدمات جدید نیز مطرح می شود.
این تصمیم ها ( کنار گذاشتن چیزی، کنار گذاشتن روش انجام کاری، یا انجام کاری نو) همه ماهه به اطلاع مدیران می رسد و سالی دوبار همه رده های مدیریت، نتیجه عملی این نشستها را گزارش می دهند: چه اقدامی شده و چه نتیجه ای بدست آمده است.

ترک فعل باید بطور منظم تمرین شود. اگر در این کار نظمی نباشد، دست برداشتن از کارهای نامفید و بیهوده عقب می افتد؛ زیرا دست برداشتن و کنار نهادن چندان باب طبع مردم نیست.

🎓 آکادمی مدیریت حرفه ای👇
@pmacademy

Читать полностью…

آکادمی مدیریت

⭕️ نکاتی که باید در ارزیابی عملکرد کارکنان مورد توجه قرار گیرد:

۱) مشخص و خاص باشید. هنگام هدف‌گذاری برای کارکنان خود، مشخص و دقیق باشید و بگویید که دقیقاً از آن‌ها چه چیزی می‌خواهید. برای مثال، نگویید «حداکثر تلاشت را بکن»، «کیفیت کارت را افزایش بده». در عوض بگویید، «فروش خودت را ۲۰ درصد تا پایان سال افزایش بده» .بنابراین، در هنگام ارزیابی عملکرد نیز دقیق و مشخص بگویید که کارکنان چگونه عمل کرده‌اند.

۲) مهلت زمان انجام کار را تعیین کنید. اگر می‌خواهید شاهد بهبود عملکرد کارکنان باشید، همواره برای انجام کارها، زمان مشخصی را تعیین کنید. تاریخ دقیقی برای تحویل گرفتن کار مشخص و یا دستیابی به هدف تعیین کنید. در ارزیابی عملکرد ببینید آیا فرد این مهلت زمانی را رعایت کرده است یا نه.

۳) واقع‌بین باشید. اگر اهداف یا استانداردهای آرمان‌گرایانه و دور از واقعیت تعیین کنید، تنها منجر به دلسردی کارکنان خواهید شد. نه استانداردهارا خیلی ساده و نه خیلی سخت و دست‌نیافتنی تعیین کنید. استاندارهای عملکرد باید چالشی باشند تا توان و عملکرد کارکنان را در تحقق آن‌ها به چالش بکشند.


۴) صادقانه رفتار کنید. اگر صادقانه مسائل عملکردی کارکنان را با آن‌ها در میان نگذارید، آنها نخواهند دانست که برای بهبود عملکرد خود چه کار کنند. حتی اگر این مسائل حاوی خبرهای بدی است، در ارائه آن‌ها به کارکنان مطمئن باشید.

۵) در گزارش ارزیابی عملکرد، کامل باشید. گزارش ارزیابی عملکرد را طوری بنویسید که هر کسی که گزارش را می‌خواند بداند دقیقا چه اتفاقی افتاده است. چون گاهی ممکن است کارکنان به نتایج ارزیابی عملکرد خود معترض باشند، آن هنگام نیاز است که گزارش شما مورد قضاوت قرار گیرد. بنابراین، گزارش ارزیابی عملکرد را کامل بنویسید.

۶) عملکرد را ارزیابی کنید و نه شخصیت افراد را. بر این متمرکز شوید که کارکنان تا چه اندازه کار مورد نظر را خوب و یا ضعیف انجام داده‌اند، نه آنکه ویژگی‌های شخصیتی کارکنان چه چیزی است. بر رفتارهای کاریِ کارکنان متمرکز شوید و نه بر ویژگی‌های شخصیتی آن‌ها. برای مثال، به جای آن که بگویید «تو آدم خشنی هستی»، بگویید «در دو هفته گذشته از خود رفتار خشونت‌آمیز در محل کار نشان داده‌اید. این رفتار شما غیر قابل قبول است و باید اصلاح شود».

۷) به کارکنانتان گوش دهید. تنها زمانی فرآیند ارزیابی عملکرد توسط کارکنان منصفانه ارزیابی خواهد شد که کارکنان فرصت ارائه نظرات خود در رابطه با این فرآیند و نتلایج آن را داشته باشند. بنابراین، از کارکنان درباره این فرآیند سؤال کنید و با دقت و حوصله به نظرات آن‌ا گوش دهید. با این کار، نه تنها اطلاعات مفیدی به دست خواهید آورد که ممکن است به بهبود فرآیند بیانجامد، بلکه کارکنان نیز احساس مشارکت در یک فرآیند اساسیِ سازمان را خواهند داشت و این امر نتایج خوبی را به دنبال خواهد داشت.


🎓 آکادمی مدیریت حرفه ای👇
@pmacademy

Читать полностью…

آکادمی مدیریت

⭕️ حفظ و نگهداشت استعدادها و کارکنان کلیدی

هر فردی درون سازمان برای هدفی حاضر است که اگر به درستی به انجام برساند، سازمان نیز به هدف خود میرسد. برخی افراد اهداف و وظایف کلیدی تری دارند و برخی خیر. برخی موقعیت و پتانسیل رشد بیشتری دارند و برخی کمتر. در تقابل این موارد برخی افراد کلیدی تعریف می شوند و سازمان بایستی برای حضور آنها تلاش بیشتری بکند و انرژی بیشتری صرف کند.

مدیریت منابع انسانی در سازمان در حوزه نگهداشت کارکنان یک وظیفه عمومی دارد به این صورت که رویه های تعریف کند که کلیه کارکنان میل به ماندگاری بیشتر و میل به ترک خدمت کمتری داشته باشند.

مدیریت منابع انسانی بایستی یک برنامه حفظ و نگهداشت تعریف کند. برنامه ای که به مدیران ارشد سازمان اطمینان خاطر بدهد که به ناگاه افراد و سرمایه های انسانی متعدد سازمان را ترک نمی کنند. مهمترین جزء این برنامه تعامل به منظور ایجاد تعادل میان نیازهای سازمان و نیازهای فرد یا افراد کلیدی است. نتایج تحقیقات موسسه گالوپ نشان میدهد که بخش اعظم دلایل خروج از خدمت در خصوص چگونگی برخورد مافوق مستقیم و همچنین شیوه گزارش عملکرد این افراد است.

برنامه حفظ و نگهداشت نیازمند یک خط سیر و مسیر راهنما دارد. این خط سیر و راهنما بایستی مبتنی بر نیازمندیهای طرفین(سازمان-فرد) باشد. ضمن اینکه کلیه عواملی که میتواند باعث رضایت و نارضایتی افراد شود را در خود به نحوی جای دهد. این حوزه ها میتواند شامل این موارد باشد:

📌پرداخت و جبران خدمات-روش های مختلفی که دارند(مالی و غیر مالی)
📌طراحی شغل
📌ارزیابی عملکرد
📌آموزش
📌توسعه شغلی
📌تعارضات میان افراد و میان فرد با مدیر مستقیم خود
📌فرصتهای پیشرفت
📌فرصتهای افزایش حقوق

🎓 آکادمی مدیریت حرفه ای👇
@pmacademy

Читать полностью…

آکادمی مدیریت

⭕️ جرقه شکل گیری استارتاپ های مشهور

🎓 آکادمی مدیریت حرفه ای👇
@pmacademy

Читать полностью…

آکادمی مدیریت

🛡 معرفی و خلاصه برترین کتابها و مراجع مدیریت و توسعه فردی

💯 فقط در‌ کانال کتابخوان مدیریت👇

/channel/+KUM-t0_N1twxNjBh

Читать полностью…

آکادمی مدیریت

چگونگی‌ِ مدیریتِ کارمندی که توجه‌ زیاد نیاز دارد

شاید بعنوان مدیر آرزو داشتید می‌‌توانستید به همه افراد تیم‌ توجه بیشتری کنید. اما گاهی به نظر می‌رسد برخی کارمندان خاص به زمان بیشتری نیاز دارند. شاید آنها مکرر از شما می‌خواهند کارشان را بازبینی کنید، دنبال بازخورد مستمر هستند یا به‌طور منظم برای گفت‌وگو سر میز شما ظاهر می‌شوند. در مورد این شخص در تیم‌تان چه کاری انجام می‌دهید؟

🔹ایمی جن سو، از مدیران شرکت آموزش مربیگری می‌گوید: «در جهان امروز، زمان هر فردی ارزش بسیار زیادی دارد.» و این دلیلی است که چرا مدیریت فردی که دائم درخواست می‌کند زمان بیشتر از حد معمول به او اختصاص دهید، چالش‌برانگیز است. ممکن است از اینکه وقت کافی به این فرد اختصاص نمی‌دهید، احساس گناه کنید. این وظیفه شماست که علت ریشه‌ای را شناسایی کنید و به عنوان مدیر، محیطی ایجاد کنید که به افرادی که برای شما کار می‌کنند انرژی بدهد. در اینجا چند استراتژی برای انجام این کار آورده شده است:

1⃣ منبع نیاز را با جدیت پیگیری کنید
اول باید دریابیم چه چیزی نیاز این فرد را تشدید می‌کند. شاید او در گذشته برای مدیری سختگیر که به جزئیات اهمیت می‌داده کار کرده و عادت دارد دو بار یا سه بار همه چیز را با شما چک کند. علت این امر می‌تواند احساس ناامنی یا فقدان اعتماد به نفس باشد. گاهی کارمندان تنها به دنبال این اطمینان هستند که کارشان را درست انجام می‌دهند. ممکن است رفتار شما به گونه‌ای باشد که این نیاز را تشدید ‌کند. شاید شما راهنمایی یا بازخورد کافی نشان نمی‌دهید یا جلسات شما با کارمندان به‌طور بهینه انجام نشده است.

2⃣ با کارمندتان صحبت کنید
مستقیم با کارمندتان پیرامون مشاهدات از رفتارش گفت‌گو کنید. لحن صدای شما بداخلاق یا تحقیرآمیز نباشد. مثلاً بگویید: «شما برای مسائل X، Y، Z، زیاد پیش من آمده‌اید. اما همه این جلسات غیررسمی موجب می‌شوند از زمان‌مان به‌طور بهینه استفاده نکنیم. چگونه می‌توانم شما را بهتر حمایت کنم؟» حتی می‌توانید موضوع را به خودتان بازگردانید: «چه چیزی باعث شده آن کارمند تا حدی احساس حقارت کند؟» چیزی مانند این را بگویید: «احساس من این است که زیاد در کار شما دخالت می‌کنم و نگرانم شاید مانعی برای شما باشم.» به این وسیله اعتماد بنفس کارمند خود را بالا ببرید و بگویید: «شما فردی لایق هستید و همیشه نیاز ندارید به من گزارش بدهید.»

3⃣ حالا گوش دهید
وقتی حرف‌هایتان را زدید، با دقت به پاسخ‌ها و واکنش‌های کارمند گوش کنید. آیا کارمند شما به هدایت بیشتر، ارتباط عمیق‌تر، آموزش بیشتر یا چیز دیگری نیاز دارد؟ ببینید آیا برای رفع نیاز می‌توانید تغییرات کوچکی انجام دهید؟ بعنوان مثال:

◽️ارتباط برقرار کنید
گاهی کارمندان احساس می‌کنند مورد غفلت واقع شده‌اند و صحبت با شما در مورد یک وظیفه تنها بهانه‌ای برای گرفتن زمان بیشتر از شماست.

◽️تحسین و اطمینان دوباره ایجاد کنید
فراموش نکنید گاهی باید به کارمندی که کارش را به خوبی انجام می‌دهد، این اطمینان را بدهید که واقعا عملکردش خوب است.

◽️حمایت کنید
اگر گزارش‌ها حاکی از این است که کارمندتان با یک وظیفه خاص در جدال است، باید ابزارها و منابع لازم را ایجاد کنید. آیا او به آموزش بیشتری نیاز دارد؟ می‌توانید از کمک سایر کارمندان بهره بگیرید.

4⃣ مشکل اعتماد بنفس را حل کنید
زمانی که نیازمندی یک کارمند از خودباوری پایین او نشأت می‌گیرد، با مشکل بسیار بزرگی روبه‌رو هستید. باید از زاویه توسعه حرفه‌ای وارد گفت‌وگو شوید و بگویید: «گاهی دیده‌ام که اعتماد به نفس لازم را ندارید. نمی‌خواهم این موضوع مانع دستیابی شما به پتانسیل‌هایتان شود. چگونه می‌توانیم این مشکل را برطرف کنیم؟»

5⃣ مرز تعیین کنید
اگر کارمندتان از این سیاست درهای باز سوءاستفاده کرد، مرزهای واضحی را ایجاد کنید. مهربان و خیرخواه باشید. مثلاق بگویید «من ۱۵ دقیقه قبل از جلسه بعدی‌ام وقت در اختیار دارم و می‌توانم آن میزان زمان را به گفت‌وگو با شما اختصاص دهم. یا من به یک جلسه می‌روم. آیا می‌توانیم این گفت‌وگو را به جلسه‌بعدی موکول کنیم؟» می‌توانید به کارمند مورد نظر بگویید: «شما ۳ بار در هفته برای دیدن من می‌آیید. بیایید این مقدار را به یک بار در هفته کاهش دهیم.» باید به کارمندتان آموزش دهید که برای هر چیز کوچکی پیش شما نیاید.

🎓 آکادمی مدیریت را دنبال کنید در 👇
📞Whatsapp 📷 Instagram 🚀 Telegram

Читать полностью…

آکادمی مدیریت

مشکل «افزایش کارآیی» چیست؟

🔸هنری مینتزبرگ در کتاب «قصه‌های شب برای مدیران» می‌نویسد: وقتی کلمه کارآیی به گوش‌مان می‌خورد، ناخودآگاه ذهن‌مان بر معیارهای کمّی و قابل اندازه‌گیری مثل سرعت خدمات، هزینه تحویل محصول و غیره متمرکز می‌شود

🔹این واقعیت که ذهن ما کارآیی را مترادف با معیارهای قابل اندازه‌گیری می‌داند، باعث بروز سه چالش جدی برای کسب و کارمان می‌شود:

1️⃣ از آن جایی که عموما اندازه‌گیری «هزینه‌های کسب و کار» کاری ساده‌تر است، مدیران نیز برای افزایش کارآیی، اغلب صرفا بر کاهش هزینه‌ها تمرکز می‌کنند و از موضوعات مهم دیگری که اندازه‌گیری آنها دشوارتر است، مثل «کیفیت محصولات شرکت» غافل می‌شوند

2️⃣ تمرکز صرف بر کاهش هزینه‌های کسب و کار پیامدهای ناگواری را به دنبال خواهد داشت که آنها را «پیامدهای جانبی پنهان» می‌نامند. برای مثال، مدیرعاملی را در نظر بگیرید که برای افزایش سودآوری شرکت، هزینه‌های تحقیق و توسعه را کاهش می‌دهد، غافل از این که این کار در بلندمدت باعث می‌شود شرکت نتواند محصولات جدید و خلاقانه‌ای را به بازار عرضه کند و در نتیجه به مرور از بازار حذف می‌شود

3️⃣ تمرکز بر کاهش هزینه‌های کسب و کار بعد از مدتی شیوع مسائل ناشایست را رواج می‌دهد. برای مثال، فروشندگان‌مان اگر نتوانند میزان فروش به مشتری را افزایش بدهند، احساس می‌کنند نتوانسته‌اند کارآیی‌شان را افزایش بدهند و در نتیجه اخلاق‌شان در قبال مشتری تغییر می‌کند و به احتمال زیاد باعث رنجش خاطر او می‌شوند

🔹پس اگر می‌خواهیم کارآیی کسب و کار را ارتقا بدهیم، نباید صرفا روی جنبه‌های کمّی کارمان تمرکز کنیم بلکه باید جنبه‌های کیفی کارمان را هم مدنظر قرار بدهیم


🎓 آکادمی مدیریت را دنبال کنید در 👇
📞Whatsapp 📷 Instagram 🚀 Telegram

Читать полностью…

آکادمی مدیریت

عدم تناسب شغل با ویژگی های شخصیتی، می‌تواند شما را بیمار کند


فرسودگی شغلی نوعی استرس روانی است که با خستگی مفرط، بی‌انگیزگی، بی‌اشتیاقی، و احساس بی اثر بودن شناخته می شود و در نتیجه‌ عوامل متعددی نظیر مشکلات حرفه ای و استرس‌زا، کمال گرایی، و فشار کاری زیاد پدید می آید و ممکن است نتایج حرفه ای (مثل کاهش بازده)، یا جسمانی (مثل افزایش استرس و مشکلات قلبی عروقی) مختلفی در بر داشته باشد.

🔸اما رنج بردن کارکنان از فرسودگی شغلی لزوماً به معنای نارضایتی آنها از مسائلی نظیر داشتن یک رئیس بد، فشار کاری زیاد، یا فرهنگ ضعیف شرکت نیست. در واقع این مشکل می تواند ریشه‌های عمیق‌تری داشته باشد.
محققان در پژوهشی با بررسی پاسخ های ۹۷ زن در بازه سنی ۲۲ تا ۶۲ سال متوجه شده اند زمانی میان نیازهای ناخودآگاه فرد و الزامات شغل وی ناسازگاری وجود داشته باشد نیز ممکن است فرد دچار فرسودگی شود.

🔸وقتی نیاز های ناخودآگاه فرد با مشخصات و ویژگی های مورد نیاز موقعیت شغلی او همخوان نباشند، پدیده ای تحت عنوان «ناهمخوانی محیطی» رخ می دهد که اصلی ترین علت فرسودگی شغلی و از دست رفتن انگیزه به حساب می آید.

🔸به عنوان نمونه، کارمندی را در نظر بگیرید که با روحیه ای برونگرا، به تعاملات انسانی علاقه ای وصف ناشدنی دارد اما نیاز او در شغل فعلی اش برآورده نشده است، چرا که مجبور است مدام پشت میزش بنشیند و به صورت انفرادی به کارش مشغول باشد.

🔸از سوی دیگر، کارمند دیگری را در نظر بگیرید که وظیفه اش مدیریت کردن یک تیم و ترتیب دادن ارائه ها و سخنرانی های مختلف است، اما ترجیح می دهد مسئولیت فرد دیگری بر عهده اش نباشد، روی پروژه های انفرادی کار کند و کسی مزاحمش نشود.

◀️ چرا کارفرما ها باید به این نکته توجه کنند؟
مدیران ممکن است در فرایند استخدامی خود از این حقیقت غافل شوند که عدم تناسب فرد و محیط می تواند به رنجش و فرسودگی احساسی و حتی جسمانی او بیانجامد. به این ترتیب هنگام پر کردن یک موقعیت شغلی خالی، نباید صرفاً به رزومه فرد توجه کرد، بلکه باید از دیگر زوایای وجودی او نیز آگاه شد.

◀️ قدرت بیش از اندازه می‌تواند به فرسودگی جسمانی بیانجامد
محققان این پژوهش «انگیزه‌ی قدرت» را نیاز به مسئولیت داشتن و اثرگذاری بر شرکت تعریف کرده اند. با این تعریف، وقتی مسئولیت‌های شغلی به نسبت خواسته‌های غیرمستقیم خودِ فرد، قدرت بیش از اندازه‌ای برای او به ارمغان بیاورند، ظهور نشانه های جسمانی فرسودگی در وی افزایش می یابد؛ از جمله سردرد، درد در قفسه ی سینه، تنگی نفس و غیره). به این ترتیب می توان گفت مضرات فرسودگی شغلی به هیچ عنوان به نارضایتی روانی از آن ختم نمی‌شود.

منبع: inc

🎓 آکادمی مدیریت را دنبال کنید در 👇
📞Whatsapp 📷 Instagram 🚀 Telegram

Читать полностью…

آکادمی مدیریت

⭕️ نقش مدیران در بهبود رفاه نیروی انسانی

بر اساس نتایج به دست آمده از تحقیقات موسسه Gallup، کارکنانی که از تمامی پنج مولفه تشکیل‌دهنده در رفاه شغلی (هدف، اجتماع، مالی، ارتباطات و جسمی) برخوردار هستند به احتمال زیاد کمتر از همتایانشان در معرض از دست دادن شغل خود هستند، مشکلات پیش آمده را بهتر حل می‌کنند و در مقایسه با سایر کارکنان آمادگی بیشتری برای پذیرش تغییر دارند.

با در نظر گرفتن ارتباط تنگاتنگ میان رفاه و آسایش کارکنان و کیفیت عملکرد آنان در سازمان، به نظر منطقی می‌رسد که ۸۰ درصد کارفرمایان به دنبال اطلاعاتی از سلامت جسمی و روانی نیروی انسانی خود باشند. اما در این میان چالش اصلی مدیران، تلاش نافرجام آنان در پیاده‌سازی موفق استراتژی‌های مرتبط است.

از آنجا که مدیران نقشی کلیدی در زندگی حرفه‌ای و شخصی کارکنان ایفا می‌کنند، تعهد آنان نسبت به برنامه‌های مرتبط با رفاه نیروی انسانی یکی از مولفه‌های تاثیرگذار در دستیابی به موفقیت در این زمینه به‌شمار می‌رود. با این حال، اغلب مدیران در ترویج مفهوم رفاه و سلامت نیروی انسانی دچار احساسات ناخوشایندی هستند.

به منظور کمک به سازمان‌ها در تقویت و بهبود رفاه کارکنان Gallup و Sharecare در پروژه‎ای مشترک به بررسی ابعاد مختلف این موضوع پرداخته‌اند. در این راستا بیش از سه میلیون نفر در سراسر جهان از سال ۲۰۰۸ میلادی تاکنون مصاحبه شده‌اند. در نهایت روش‌هایی برای بهبود سلامت جسمی و روحی کارکنان و حفظ یکپارچگی روابط مدیران و نیروی انسانی شناسایی شده است که سازمان‌ها را در تحقق نتایج مثبت و بلندمدت در این زمینه یاری خواهند کرد.

بر اساس شاخص رفاه به دست آمده، نقش مدیران در قالب چهار مولفه کلیدی تعریف می‌شود که به‌عنوان نقشه راهی برای ایجاد یک فرهنگ رضایت‌بخش در این زمینه معرفی می‌شوند:

1️⃣دعوت:

فرهنگ رفاه به فضای کاری باز و پذیرا دلالت دارد. مدیران باید اهمیت یک زندگی خوب را به کارکنان خود گوشزد کنند و از آنان در راستای بهبود وضعیت جسمی و روحی‌شان حمایت کنند. آنان با ایجاد لحن پذیرش و استقبال از مقوله رفاه نیروی انسانی، کارکنان خود را نسبت به پذیرش مسوولیت و مشارکت در اجرای اصول مربوط به آن آماده می‌کنند.

2️⃣ ایجاد فضای مناسب:

مدیران باید بر اساس برنامه‌ای منظم کارمندان خود را با فرصت‌ها و فعالیت‌های مرتبط آشنا کنند. اگرچه کارکنان مسوول اقدامات و تصمیمات خود هستند اما وظیفه یادآوری میزان اهمیت بهبود سطح رفاه نیروی انسانی و دعوت به مشارکت در تقویت آن بر عهده مدیران است. این به معنی در اختیار قرار دادن اطلاعات و فرصت‌های لازم است و نه فقط کمک گرفتن از مشاوران و متخصصان امر. به کمک این رویکرد می‌توان میزان آگاهی کارکنان را به طرز چشمگیری افزایش داد.

3️⃣ مدل:

کارکنان به نشانه‌های موجود در رفتار مدیران خود توجه می‌کنند و احتمالا زمانی که مدیرانشان بهترین نمونه زندگی کاری و شخصی سالم باشند، نسبت به افزایش سلامتی خود بیشتر ترغیب خواهند شد. به همین دلیل، مدیران باید به مدلی برای سلامت جسم و روان در سازمان تبدیل شوند تا زمینه تشویق کارکنان هم فراهم شود.

4️⃣ مراقبت:

مدیران باید به این نکته اشاره کنند که طرح‌های مربوط به تقویت رفاه نیروی انسانی در سازمان با هدف بهبود رفاه در زندگی کاری و شخصی کارکنان اجرا می‌شوند و نتایج حاصل از آن در فضای کسب‌وکار تنها گوشه‌ای از دستاوردهای آن است. به این منظور آنها باید به‌صورت فعالانه با کارکنان در ارتباط باشند و میزان اهمیت سلامت روحی و جسمی آنان برای سازمان را به تک تک اعضای سازمان یادآوری نمایند. تشویق کارکنان به تعیین اهداف رفاهی و پیگیری پیشرفت افراد در این زمینه یکی از روش‌هایی است که برای نشان دادن علاقه واقعی سازمان به تقویت رفاه کارکنان می‌توان به‌کار گرفت.

🔸 در یک فرهنگ غنی مدیران به‌طور شفاف تعهد خود نسبت به بهبود زندگی اجتماعی افراد را نشان می‌دهند. کارکنان از دارایی‌های ارزشمند هر سازمانی به‌شمار می‌روند. بزرگ‌ترین و موفق‌ترین مدیران جهان به خوبی از تاثیر تصمیمات خود بر سلامت روحی و جسمی - مثبت و منفی- کارکنانشان آگاه هستند و همواره در کنار بهبود عملکرد فردی بر موضوع بهبود رفاه نیروی انسانی به‌عنوان بخشی از ماموریت سازمان تاکید دارند.

🎓 آکادمی مدیریت حرفه ای👇
@pmacademy

Читать полностью…

آکادمی مدیریت

⭕️ تجربه دیوانه‌کننده مدیریت یک کارمند بی‌نظم!
✍️منبع: hbr

مدیریت یک کارمند بی‌نظم یک تجربه دیوانه‌کننده است. چطور می‌توانیم به کارمندی که ذهنش آشفته و برنامه‌هایش قاطی و درهم و برهم است کمک کنیم که رویه‌اش را تغییر دهد؟ چطور به او گوشزد کنیم که حواسش به جلسات، مناسبت‌ها و ایمیل‌ها باشد؟ و آیا اصلا امکانش هست که به کسی که ذاتا تمایل به بی‌نظمی دارد کمک کنیم؟

«الیزابت گریس ساندرز»، نویسنده کتاب «چطور زمان خود را مثل پول سرمایه‌گذاری کنیم» در این باره می‌گوید: «وقتی با یک آدم بی‌نظم سر و کار دارید، مطمئن نیستید آیا قرار است دسته‌ گل به آب بدهد یا کارش را به موقع انجام دهد و همین شما را عصبی می‌کند.» شاید درکش برایتان سخت باشد که چطور بعضی از آدم‌ها به این سبک عادت دارند.

«لیندا هیل»، استاد مدرسه کسب وکار هاروارد معتقد است که هدف شما باید این باشد: توضیح اینکه «تیم به چه چیزهایی نیاز دارد» و «شما به‌عنوان رئیس برای آنکه بازدهی داشته باشید به چه چیزهایی نیاز دارید.»
در اینجا چند استراتژی را با هم مرور می‌کنیم.

▪️ابعاد مشکل را بررسی کنید
هیل توصیه می‌کند که علت و تاثیرات بی‌نظمی کارمندتان را بررسی کنید. ابتدا ببینید نشانه‌هایش چیست؟ آیا وقتی به اتاقش می‌روید، کوهی از کاغذ روی هم تلنبار شده؟ آیا از کارهایش عقب است؟ آیا دیر به جلسه‌ها می‌رسد؟ سپس از خودتان بپرسید: «آیا رویکرد این کارمند، صرفا یک تفاوت در سبک کار کردن است یا دارد آسیب می‌زند؟»
هیل می‌گوید: «اگر کارمند شما بی‌نظم، اما در عین حال قابل اعتماد است، لازم نیست اقدامی کنید.» ساندرز هم با او موافق است: «ببینید کدام مسائل قابل مذاکره هستند و از کدام مسائل می‌توانید چشم‌پوشی کنید.»

▪️همدلی کنید
سپس باید ریشه آن رفتار را پیدا کنید. آیا کارمندتان همیشه این‌جوری بوده؟ یا به‌تازگی این رفتار را از خودش نشان می‌دهد؟ شاید دچار اختلال «کم‌توجهی- بیش‌فعالی» (ADHD) است یا مشکل دیگری دارد که منظم بودن را برایش تبدیل به یک چالش کرده است.
حداقل این را به خودتان بقبولانید که نظم یک مهارت است که هر کسی آن را ندارد. شاید منظم بودن برای شما مثل آب خوردن باشد اما برای بعضی‌ها سخت است.

▪️با کارمندتان صحبت کنید
ساندرز می‌گوید اگر گرایش‌های کارمندتان به بازدهی تیم لطمه می‌زند، باید یک چیزی بگویید. به او کمک کنید که پیامدهای بی‌نظمی‌اش را ببیند و درک کند. شاید به خاطر تاخیر او در انجام کارها، شرکت مجبور شود هزینه بدهد. شاید رفتار او در آینده برای بقیه دردسرساز شود. یا در مشتریان ذهنیت بد ایجاد کند. با او درباره راه‌های حل مشکل صحبت کنید.

▪️روش‌های موثر را به اشتراک بگذارید
ساندرز می‌گوید سیستم‌ها و روش‌های خود را برایش توضیح دهید. بگویید که خودتان چطور کارها را پیگیری و به خود یادآوری می‌کنید. این می‌تواند شامل «لیست کارها، بایگانی، نام‌گذاری فایل‌ها و بازنگری پروژه» باشد. شاید برای شما، اینها ساده باشند اما ممکن است او هرگز به این کارها حتی فکر نکرده باشد.
ساندرز در ادامه می‌گوید: «اشتراک‌گذاری خوب است اما نباید حالت دستوری پیدا کند. مغز آدم‌ها با هم فرق دارد (از نظر نحوه فکر کردن و یادگیری، واکنش و...) پس باید به آنها فضایی برای مانور بدهید که اگر خواستند کارها را به روش خودشان انجام دهند.»

▪️توصیه‌های کاری ارائه دهید
ساندرز پیشنهاد می‌کند که به جای بازخواست او، از درِ خیرخواهی وارد شوید. بگویید که صلاح او را می‌خواهید. بگویید که اصلاح رفتارش در یک زمینه خاص چقدر به نفعش است. در این صورت او تمایل بیشتری به تغییر رفتار خواهد داشت.
هیل می‌گوید: «به او یادآوری کنید که اگر نظم را رعایت کند، ذهنیت دیگران درباره‌اش بهتر خواهد شد.» حتی اگر خودش به این روش عادت دارد و می‌تواند کارش را انجام دهد، شاید بقیه همکارها از هرج و مرج خوششان نیاید.

▪️تقسیم کارها به خرده وظایف
هیل می‌گوید یکی از ویژگی‌های مشترک کارمندان بی‌نظم، ناتوانی در تخصیص زمان است. آنها نمی‌توانند کارها را اولویت‌بندی کنند چون نمی‌دانند از کجا شروع کنند. ساندرز می‌گوید: «اگر کارمند شما هم همین مشکل را دارد، به او کمک کنید که کارها را به وظایف کوچک‌تر تقسیم کند.»

▪️صبور باشید
و در آخر، این را بدانید که این مشکل یک‌شبه حل نمی‌شود. ساندرز می‌گوید: «خیلی‌ها را دیده‌ام که در این زمینه اصلاح شده‌اند اما این سخت و زمانبر است.» به او بی‌احترامی نکنید، به خصوص اگر می‌بینید دارد تلاش می‌کند. در عوض، تلاش‌هایش را ببینید و موفقیت‌هایش را جشن بگیرید.

🎓 آکادمی مدیریت حرفه ای👇
@pmacademy

Читать полностью…

آکادمی مدیریت

⭕️ قحطی مدیریت؟

تحقیق اخیر موسسه گالوپ حاکی از آن است که حدود ده درصد از مردم، استعدادهای عالی و کافی برای مدیر شدن دارند.

همچنین حدود بیست درصد از مردم بعضی از شایستگی های لازم برای مدیر شدن را دارند و می توان آنها را هم با کمی سرمایه گذاری آموزشی و زیر نظر مربیان خوب، به مدیرانی موفق و موثر تبدیل کرد.

این بررسی نشان داده است که فقط هجده درصد از مدیران موجود در سازمانها از بین آن ده درصد انتخاب شده اند، در حالی که این افراد به طور میانگین ۴۸ درصد سود بیشتر، در مقایسه با سایر مدیران، برای سازمانشان به ارمغان آورده اند.

وقتی پژوهشگران گالوپ از مدیران فعلی سازمان ها سئوال کردند که به نظر خودشان چرا برای تصدی مناصب مدیریتی انتخاب شده اند و نسبت به بقیه چه تمایز و اولویتی داشته اند، در پاسخ با این دو گزینه روبرو شدند:

۱. ما نسبت به بقیه، سابقه کار و تجربه بیشتری در حرفه یا سازمان داشتیم!

۲. ما در مشاغل قبل از مدیر شدن (مشاغل غیر مدیریتی) موفق بودیم!

این دو پاسخ نشان می دهد که در انتخاب مدیران، ما به جای سنجش استعداد مدیریتی آنها، موفقیت در مشاغل غیر مدیریتی و یا طول سابقه آنها را ملاک قرار می دهیم.

در سازمان ها به طور متوسط به ازاء هر ۱۰ نفر کارمند، یک مدیر و سرپرست لازم است و از بین هر ۱۰ نفر کارمند هم یک نفر هست که استعداد برتر در زمینه مدیریت باشد.

این دو اطلاع نشان می دهد که ما با کمبود مدیر مواجه نیستیم. مشکل اینجاست که این افراد را نمی شناسیم و یا ملاحظات سیاسی و غیر منطقی اجازه نمی دهد آنها را منصوب کنیم.

اگر می خواهیم سازمان های موفق تری داشته باشیم باید خود را به هنر شناسائی استعدادهای مدیریتی مجهز کنیم و در انتصاب شایسته ها جسارت لازم را به خرج دهیم.

از پیش داوری های متعصبانه و چسباندن برچسب های مختلف به افراد پرهیز کنیم و به جای کوچک کردن دامنه کسانی که می توانیم با آنها کار کنیم با نگاهی وسیع از بهترین و قوی ترین مدیران استفاده کنید.

🎓 آکادمی مدیریت حرفه ای👇
@pmacademy

Читать полностью…

آکادمی مدیریت

⭕️ یادگیری ارادی و مزیت‌های شغلی آن
منبع: Mckinsey

همه‌گیری ویروس کرونا فوریت سرمایه‌گذاری در کسب مهارت‌ها را افزایش داده است، مهارت‌هایی که باید برای عقب نماندن از سرعت تحول کنونی کسب کنیم. یادگیری یکی از این مهارت‌ها است. به همین دلیل باید مهارت یادگیری را در خود پرورش دهیم. اما چگونه می‌توانیم یادگیری موثری داشته باشیم و یادگیری ارادی به چه معنا است؟

یادگیری خودش مهارت است و پرورش آن یکی از محرک‌های اساسی موفقیت شغلی بلندمدت به شمار می‌روند. افراد متبحر در ذهنیت‌ها و مهارت‌های یادگیری موثر، می‌توانند سریع‌تر از همتایان‌ خود رشد کنند و از مزیت‌های فرصت‌های یادگیری پیش‌روی خود بهره بیشتری ببرند.فرصت‌های یادگیری رسمی فقط درصد کمی از یادگیری مورد نیاز هر فرد در طول دوران شغلی‌اش محسوب می‌شوند. تجربه‌ها و تعاملات روزمره فرصت‌های یادگیری بسیار زیادی را فراهم می‌کنند، اما به شرط اینکه با هر لحظه به‌ عنوان فرصت یادگیری برخورد کنید. یادگیرندگان ارادی نیازشان به یادگیری را می‌پذیرند، اما از نظر آن‌ها یادگیری جریان کاری مجزا یا تلاشی مضاعف نیست بلکه نوعی رفتار ناخودآگاه و واکنشی است.

ذهنیت رشد و کنجکاوی فعال نیروی پیش‌ران یادگیری ارادی هستند، اما هنگام پرورش عضله‌های یادگیری باید این نیروها را تنظیم کنید و انرژی آن‌ها را موثر هدایت کنید. پنج رفتار موثر به یادگیرندگان ارادی کمک می‌کند تا از تجربه‌های‌شان بیشترین بهره را ببرند. این پنج رفتار تعیین هدف، حفظ زمان برای یادگیری، مطالبه فعالانه بازخورد، انجام تمرین سنجیده و تامل برای ارزیابی خود و برآورد پیشرفت هستند.

۱. اهداف کوچک و شفافی تعیین کنید
یادگیرندگان ارادی اهدافی ملموس انتخاب می‌کنند تا بتوانند از کنجکاوی به‌ عنوان ابزاری موثر، نه منشا حواس‌پرتی استفاده کنند. یادگیری زمانی ماندگار می‌شود که شما بتوانید آنچه را یاد گرفته‌اید، حفظ کرده و از آن استفاده کنید. ماندگارترین نوع یادگیری زمانی اتفاق می‌افتد که به‌ دنبال به ‌دست آوردن چیزی هستید که به آن اهمیت می‌دهید.

۲. حواس‌پرتی‌ها را حذف کنید
هرچند یادگیرندگان ارادی با همان حواس‌پرتی‌ها و انتظاراتی مواجه شده که دیگران هم می‌شوند، اما زمان یادگیری را حفظ می‌کنند و اجازه نمی‌دهند از دست برود. چون هیچ تصمیمی شخصی‌تر از نحوه استفاده فرد از زمان و برقراری تعادل بین مسئولیت‌هایش نیست، هیچ فرمول واحدی در مورد زمان گذاشتن برای یادگیری وجود ندارد.

۳. فعالانه به ‌دنبال دریافت بازخورد کاربردی باشید
بازخورد برای بیشتر متخصصان، اصلی شناخته ‌شده است. حتی اگر علاقه‌ای به دریافت آن نداشته باشیم، باز هم مزیت‌هایش را درک می‌کنیم. یادگیرندگان ارادی در این زمینه متفاوت هستند، چرا که نه تنها به‌ دنبال بازخورد بوده بلکه با اشتیاق آن را مطالبه می‌کنند. می‌دانند که بدون بازخورد ممکن است نقاط کوری داشته باشند که پیشرفتشان را متوقف کند.

۴. در حوزه‌های مورد نظرتان برای رشد سنجیده تمرین کنید
تمرین به ‌ویژه تمرین در شرایط زمینه‌ای، در یادگیری نقشی بسیار حیاتی دارد. الگوی تلاش، شکست، اصلاح رویکرد و تلاش دوباره، محور کسب همه مهارت‌های رفتاری است.

۵. به‌ طور منظم در خودتان تامل کنید
فراشناخت یا تامل در تفکر خودمان یا هدایت کردن آن نقشی حیاتی در همه کارهای شناختی، از جمله توانایی شما در تامل در موقعیت‌ها و درس گرفتن از آن‌ها ایفا می‌کند. تامل مهارتی تشخیصی است که به شما کمک می‌کند خودتان را ارزیابی و نیازهای یادگیری‌تان را هم با توجه به عملکرد گذشته خودتان و هم در مقایسه با متخصصان شناخته ‌شده برآورد کنید. تامل به شما کمک می‌کند اقدام‌های‌تان را تجزیه کنید، آن اجزا را اصلاح و بعد آن‌ها را به ‌نحوی کنار هم قرار دهید که عملکردتان را بهبود ببخشد.

🎓 آکادمی مدیریت حرفه ای👇
@pmacademy

Читать полностью…

آکادمی مدیریت

⭕️ ارزیابی فرآیند کار

برای ارزیابی یک کسب‌وکار، فرآیند کارها و نحوه‌ی عملکرد باید ثبت شده باشند. در غیر این صورت باید زمانی برای انجام این کار در نظر گرفته شود. ثبت فرآیند کسب‌وکار هیچ پاداش اضافه‌ای نخواهد داشت اما بهبود دادن کسب‌وکار بدون داشتن این مستندات امکان‌پذیر نخواهد بود. برای ارزیابی فرآیند کار باید مستندات خود را به طور مرتب مرور کرده و بررسی کنید که آیا چهار شرط زیر برقرار هستند یا خیر:

۱- هنوز هم این فرآیندها انجام می‌شوند.

۲- فرآیند کاری با روند ثبت شده در مستند تطابق دارد.

۳- فرآیند مورد نظر ضروری است.

۴- فرآیند مورد نظر تأثیرگذار است.

گاهی اوقات صاحبان کسب‌وکار روند انجام کاری را تغییر می‌دهند اما فراموش می‌کنند این تغییر را در گزارش‌ها ثبت کنند. چنین کارهایی معمولا برای بهبود روند کارها انجام می‌شوند و اگر تغییرات آن ثبت نشود نمی‌توان نحوه‌ی عملکرد آن‌ها را بررسی کرد.

🎓 آکادمی مدیریت حرفه ای👇
@pmacademy

Читать полностью…

آکادمی مدیریت

⭕️ چگونه هم مقتدر باشید هم مهربان؟
منبع: Strategic Management

سبک مدیریتی مبتنی بر اقتدار همراه با مهربانی دارای ابعاد کاربردی و آموزنده‌ای برای مدیران و روسایی است که با تنوع نژادی، مذهبی و فرهنگی گسترده‌ای در سازمان خود مواجهند و همین مساله برقراری رابطه موثر و پرعطوفت با کارمندان را برای آنها با مشکل روبه رو می‌سازد چرا که باید با افرادی با تفاوت‌های فرهنگی، زبانی، مذهبی و فکری چشمگیری رو در رو شده و اقتدار همراه با مهربانی را برای تمام آنها به اجرا درآورد.

راهبردهایی بر‌ای ایجاد یک فرهنگ سازمانی مبتنی بر اقتدار همراه با مهربانی در سازمان یا تیم تحت رهبری شما:

• در انتقال تجربیات خود به دیگران قاطع باشید: شما به‌عنوان یک مدیر باید اصول اقتدار همراه با مهربانی را با صراحت و شفافیت تمام با اعضای تیم خود در میان بگذارید تا آنها هم از این اصول آگاهی یابند.تجربه ثابت کرده که انتقال مفاهیم و ایده‌های مدیریتی به کارمندان از طریق روایت داستان‌های خودتان یا دیگران، بسیار بهتر و بیشتر از بیان تئوری‌های مدیریتی بر کارکنان و اعضای تیم تاثیرگذار خواهد بود.

• از کارکنانتان بخواهید از شما انتقاد کنند: از اعضای تیم خود بخواهید انتقاد از شما را شروع کنند و این اطمینان را به آنها بدهید که نه تنها از این انتقادها و به چالش کشیده شدن‌ها، ناراحت نمی‌شوید بلکه از آن استقبال می‌کنید.

• به گفت‌وگوهای شغلی اهمیت بدهید: سعی کنید به بهانه‌های مختلف با کارکنان گفت‌وگوهای شغلی مفیدی داشته باشید و می‌توانید این کار را با پرسابقه ترین و قدیمی ترین کارمندان خود شروع کنید.

• کارکنانتان را به مشاوران صادق خود تبدیل کنید: شما باید در همه جا و همه حال به یاد داشته باشید که در هر شرایطی به مشاوره و کمک‌های فکری دیگران به ویژه کارکنانتان نیازمندید تا آنها بتوانند نکات کلیدی و توصیه‌های کاربردی زیادی را به شما گوشزد کنند. ا

• اجازه ندهید کارکنان تان از هم بدگویی کنند: اگر مدیری نتواند یا نخواهد جلوی غیبت و بدگویی اعضای تیم خود در مورد یکدیگر را بگیرد و اجازه دهد تا هر کدام از کارکنان، دیگران را متهم به کم‌کاری و ضعف عملکردی کند، آن گاه مجبور خواهد شد جلسات متعددی را برای حل اختلافات به وجود آمده در درون تیم برگزار کند که این امر، زمان و انرژی زیادی را تلف خواهد کرد. ب

• همیشه زمانی را برای خلوت کردن با خود اختصاص دهید: همیشه به یاد داشته باشید مدیری که سرش را بیش از حد شلوغ کرده لزوما مدیر پربازده‌ای نیست چرا که هر مدیری نیاز دارد در هر روز کاری دقایقی را صرف اندیشیدن و تامل در شرایط و موقعیت‌های کاری کند تا در نتیجه بتواند برنامه‌های بهتری را تدوین کرده و تصمیمات مناسب‌تری را اتخاذ کند. واگذاری پاره‌ای تصمیم‌گیری‌ها و اقدامات به زیردستان مورد اعتماد می‌تواند به مدیران برای اجتناب از تبدیل شدن به مدیرانی پرمشغله و گرفتار کمک کنند.

• به فکر ارتقای کارکنانتان نیز باشید: یک مدیر مقتدر و مهربان نباید فقط به فکر منافع و ارتقای خودش باشد و لذا برنامه ریزی برای آینده تیم‌های کاری و نوشتن یک برنامه مدیریت رشد برای هر کدام از اعضای تیم از جمله وظایف کلیدی و آینده‌ساز مدیران محسوب می‌شود.

🎓 آکادمی مدیریت حرفه ای👇
@pmacademy

Читать полностью…

آکادمی مدیریت

⭕️ هرم سلسله مراتب نیازهای مالی

🎓 آکادمی مدیریت حرفه ای👇
@pmacademy

Читать полностью…

آکادمی مدیریت

⭕️ چگونه یک برند موفق بسازیم؟

🎓 آکادمی مدیریت حرفه ای👇
@pmacademy

Читать полностью…

آکادمی مدیریت

⭕️ مهارت متقاعدسازی

به نظر شما چگونه می‌توانیم شخصی را متقاعد کنیم تا کاری را که می‌خواهیم انجام دهد؟ با تکیه بر قدرتی که نسبت به آنها داریم؟یا اینکه صرفاً باید منطقی برخورد کنیم؟ آیا تا زمانی که دیگران بپذیرند که حق با ماست باید بر موقعیت خود پافشاری کنیم؟

باید گفت هرکدام از این رویکردها می‌توانند در شرایط خاصی بکار بیایند ولی لزوما بهترین رویکرد نیستند. جی کانگر (Jay Conger)، استاد رفتارسازمانی در مقاله‌ای تحت عنوان "هنر ضروری متقاعدسازی که در مجله‌ی کسب‌وکار هاروارد منتشر کرده، دیدگاه متفاوتی نسبت به متقاعدسازی ارائه نموده است. او معتقد است که برای اینکه نقش یک متقاعد‌کننده را خوب بازی کنید، باید دارای ۴ عنصر اساسی زیر باشید:

- اعتبار: وقتی دانش و تجربه‌ی خود در مورد یک موضوع خاص را به دیگران نشان دهید، توانایی بیشتری در متقاعد کردن آنها خواهید داشت. پایه‌های دیگر به دست آوردن اعتبار از طریق روابط به وجود می‌آیند.

- زمینه‌ی مشترک: ایجاد و یا یافتن یک زمینه‌ی مشترک بهترین راه برای ارائه‌ی نظرات و ایده‌های خودتان است.

- شواهد واضح و روشن: ارائه‌ی سند و مدرک برای حمایت و تثبیت موقعیت بسیار ضروری و حیاتی است. با این وجود داده‌ها، آمارها و نمودارها نمی‌توانند به تنهایی و به اندازه‌ی کافی، متقاعد کننده باشند. آنچه مردم دوست دارند ببینند یک سند و مدرک روشن و واضح است.

- ارتباط عاطفی: احساسات و عواطف عوامل اصلی در بحث انگیزش و تصمیم گیری هستند. جلب توجه و اثرگذاری بر احساسات و عواطف به هیچ عنوان کار غیر اخلاقی و حقه بازی محسوب نمی‌شود، بلکه اساس و پایه ارتباطات متقاعد کننده است و برای رسیدن به درکی مشترک از مسئله ی پیش روی لازم است.

مدیران باید به خوبی بتوانند دیگران را متقاعد کنند تا بتوانند با استفاده از کمک دیگران به اهداف مورد نظر دست یابند. آنها می‌توانند با استفاده از تحکم، امر کردن و اجبار دیگران را وادار به انجام کارها کنند. اما آیا این روش در بلند مدت نیز کاربرد خود را دارد؟ اما اگر از روش‌های متقاعدسازی موثر استفاده کنند، می‌توانند کارمندان‌شان را به سوی رسیدن به یک راه‌حل مشترک هدایت کنند.

🎓 آکادمی مدیریت حرفه ای👇
@pmacademy™️

Читать полностью…

آکادمی مدیریت

⭕️ مدیران عجول
✍️ آیدین نامدار

به نظر شما چرا برخی از مدیران همیشه عجله می کنند و به عنوان مدیران عجول شناخته می شوند؟ چرا اغلب مدیران هر از گاهی در تصمیم گیری های خود دست به عجله بی مورد می زنند؟ آیا شما هم به عنوان یک مدیر، عجول هستید؟ آیا به آسیبهای وارده از ناحیه عجله در تصمیم گیری به اندازه کافی اشراف دارید؟ در این یادداشت نکاتی را با هم مورد بررسی قرار خواهیم داد که تک تک آنها درسهایی هستند که متاسفانه مدیران عجول تا به امروز آنها را یاد نگرفته اند.

۱ـ عجله یک واکنش به کنش گرهای درونی است
از موضوع کسب و کار و مدیریت برای دقایقی دور شویم. در زندگی خصوص نیز گاهی دست به عجله می زنیم و در اغلب اوقات بعدها به این نتیجه می رسیم که عجله هرگز لازم نبوده است. اما چرا؟ چون یک کنش درونی مارا وادار می سازد که برای به دست آوردن زودتر یک نفع یا رهایی از یک ضرر، کاری را سریعتر از حالت نرمال انجام دهیم یا تصمیمی را سریع تر از همیشه اتخاذ کنیم. نکته اینجاست که اغلب اوقات، تشخیص این اهمیت و این ضرورت به غلط رخ می دهد و نیز در اغلب اوقات ما در اثر عجله، آسیب می بینیم.

۲ـ مدیریت انجام کارهای مهم غیر فوری است
از نظر طبقه بندی کارها توسط استفان کاوی، کارها به چهار دسته عمده تقسیم می شوند. مهم فوری، مهم غیر فوری، غیر مهم فوری، غیر مهم غیر فوری. وظیفه یک مدیر پرداختن به کارهای مهم غیر فوری است. در این خصوص در محصول مدیر بی نظیر به تفصیل صحبت کرده ام. زمانی که صحبت از کارهای مهم غیر فوری است، به هیچ عنوان نیازی به عجله نیست. وظیفه یک مدیر، تصمیم گیری هست. آن هم در خصوص موضوعات پر اهمیت. عجله دشمن تصمیم گیری است چرا که فرصت بررسی تمام جوانب را ضایع می نماید

۳ـ همه اتفاقات سریع، الزاماً صحیح نیستند
این نکته بسیار نکته حساسی است. بسیاری از انسانها می پندارند اگر یک اتفاقی با سرعت رخ دهد، نتایج بهتری به دست می آید. این درحالی است که تجربه عکس این را نشان می دهد. درسی که مدیران عجول نمی دانند این است که نتایج در رفتارها و تصمیمات عجولانه، معمولاً اختلاف فاحش و چشم گیری با نتایجِ تصمیمات و رفتارهای با طمانینه و در کمال آرامش دارد. این درس باید دیر یا زود از سوی شما مدیر عجول آموخته شود. این دیدگاه یک باور ناصحیح و یک برداشت ذهنی غلط است، همین امروز این باور را اصلاح کنید.

۴ـ عجله به یک عادت تبدیل می شود
اگر این روزها در موقعیتهایی قرار می گیرید که مجبور هستید سریع تصمیم بگیرید و سریع واکنش نشان دهید، روزهای خطرناکی را سپری می نمایید. مدیران عجول که امروز عجله آنها آسیب رسان شده است، اغلب این رفتار را به مرور زمان به عادت تبدیل کرده اند. اگر دوست ندارید شما نیز به جمع مدیران عجول بپیوندید، بهتر است با هوشمندی بدانید این روزها چرا و بر سر چه موضوعاتی عجله می کنید، تا با کنترل این رفتار، از تبدیل شدن آن به یک عادت بد، جلوگیری نمایید.

۵ـ کارمندان مدیران عجول را دوست ندارند
پیش تر در یک یادداشت در خصوص این نکته که کارمندان چگونه مدیرانی را دوست دارند با هم گفتگو کردیم. پیشنهاد می کنم حتماً این یادداشت را بخوانید. الان که در این یادداشت در خصوص مدیران عجول صحبت می کنیم، باید این نکته را نیز در نظر بگیریم که کارمندان از آنجایی که معمولاً از ناحیه تصمیمات عجولانه مدیران خود آسیب می بینند، یک نگرانی در درون آنها در خصوص مدیران عجول نهادینه می شود. آنها معمولاً منتظر هستند تا مدیر عجول تصمیم بگیرد تا دیر یا زود آسیب آن را تجربه نمایند. دست آخر به شما دوست گرامی و به شما مدیر عزیز پیشنهاد دارم به هیچ عنوان در هیچ کاری عجله نداشته باشید. بار دیگر تکرار می کنم که وظیفه و مسئولیت شما، اتخاذ تصمیم است. هرچه این فرآیند به درستی و به موقع انجام گیرد، به همان اندازه ثمربخش تر خواهد بود.

🎓 آکادمی مدیریت حرفه ای👇
@pmacademy

Читать полностью…

آکادمی مدیریت

⭕️ #سخن

مهارت های خود را گسترش دهید: همانطوری که چیزهای جدید یاد می گیرید، از اینکه دانش قبلیتان با چیزی که الان یاد گرفته اید ارتباط دارد، شگفت زده خواهید شد./ پیتر دراکر

@pmacademy

Читать полностью…
Subscribe to a channel