physics3p | Unsorted

Telegram-канал physics3p - Quantum Physics

9812

📷 پیج رسمی اینستاگرام: https://www.instagram.com/quantum.physics3p 👥 گروه فیزیک: https://t.me/+78Sx2BpWbDk0Yzhk تبادل و تبلیغات: @matin_mf

Subscribe to a channel

Quantum Physics

دو ناظر A و B که هرکدام داخل محفظه‌ای که هیچ ارتباطی با فضای بیرون ندارد را در نظر بگیرید. ناظر A روی زمین و تحت تاثیر جاذبه‌ی آن است و ناظر B در فضایی تهی به دور از هر منبع گرانشی قرار دارد. اگر اتاقک ناظر B با شتابی برابر با شتاب گرانشی زمین به سمت بالا کشیده شود، احساس هر دو ناظر یکی خواهد بود. یعنی نیرویی که هر دو ناظر بر پاهای خود حس می‌کنند یکسان و آزمایش های مکانیکی برای هردو، نتایج یکسانی خواهد داشت.
این امر ناشی از برابری جرم لختی و جرم جاذب است. یعنی جرمی که در رابطه F=ma وجود دارد همان جرمی است که در رابطه GmM/r² نیز هست. اگر دقت کنید نقش m در قانون F=ma ، لختی و در قانون گرانش چشمه تولید جاذبه است.
این ایده ما را به سمت نظریه نسبیت عام سوق می‌دهد. ما با استفاده از این ایده میتوانیم اثرات میدان گرانشی را مطالعه کنیم. اگر ما مسیر جریان فضازمان را برای یک پروسه‌ی طبیعی در چارچوب لَخت بدانیم با استفاده از محاسبات نظری می‌توانیم متوجه شویم که این پروسه در چارچوب شتابدار چگونه است. از طرفی چون در چارچوب شتابدار جاذبه وجود دارد (به دلیل شتاب چارچوب) از طریق محاسبات میتوانیم تأثیر جاذبه بر پروسه‌ی طبیعی مذکور را متوجه شویم.

📚 برگرفته از کتاب نظریه نسبیت خاص و عام نوشته‌ی آلبرت اینشتین

🆔 @Physics3p

Читать полностью…

Quantum Physics

مسئله اساسی مکانیک کلاسیک حل معادله حرکت جسم و بدست آوردن معادله مکان زمان r(t) است. تابع برداری r(t) در فضای سه بعدی تعریف می‌شود و در هر لحظه بردار مکان جسم را نشان می‌دهد. مشتقات این تابع، سرعت و شتاب جسم را در هر لحظه مشخص می‌کند. بنابراین با بدست آوردن r(t) حرکت جسم تماماً مشخص می‌شود. در مکانیک کوانتومی، مسئله اساسی حل یک معادله ویژه مقدار است که نقشی شبیه به معادله حرکت در مکانیک کلاسیک دارد. حاصل این معادله، بردار حالت است که عنصری از فضای هیلبرت می‌باشد. با بدست آمدن بردار حالت اطلاعات لازم در مورد سیستم کوانتومی بدست می‌آید.

🆔 @physics3p

Читать полностью…

Quantum Physics

اما تفاسیر مکانیک کوآنتومی چگونه ظاهر میشوند؟

چیزی که این احتمال را به قطعیت تبدیل میکند عملِ فعالِ اندازه گیری است. برای مثال شما تا زمانی که وضعیت گربه درون جعبه را مورد سنجش قرار ندهید نمیتوانید بگویید مُرده است یا زنده
پس چیزی که احتمال ۵۰ درصدِ مُرده بودن و ۵۰ درصدِ زنده بودنِ گربه را از نظر شما به ۱۰۰ درصد زنده یا ۱۰۰ درصد مرده تبدیل میکند، عمل اندازه گیری است.

اما چه اتفاقی میافتد که تابع موج که تنها احتمالِ هر حالتِ مجاز را بیان میکرد با مشاهده و اندازه گیری به قطعیت تبدیل میشود؟

این موضوع که در مکانیک کوآنتومی از آن بعنوان مشکلِ اندازه گیری یاد میشود، در حقیقت از اینجاست که پای تفاسیر و فلسفه را به این علم باز میکند

برای توجیه این موضوع تفاسیر گوناگونی مطرح شده اند که از معروف ترین آنها تفسیرِ کپنهاگی که رُمبش تابع موج را مطرح میکند و تفسیرِ جهانهای چندگانه(موازی) هستند که عمل برهم نهی و ناهمدوسی برای توجیه پویایی موضوع اندازه گیری مطرح هستند.


🆔 @Physics3p

Читать полностью…

Quantum Physics

‍ تولید انرژی‌ در ستارگان:
🆔 @Physics3p

فرایند گداخت هسته‌ای در ستارگان به دو دسته تقسیم می‌شوند. زنجیره پروتون-پروتون یا (p-p) که در ستارگان با جرم پایین که دمای هسته‌ی آنها به ۱۶ میلیون کلوین نمیرسد و چرخه کربن نیتروژن اکسیژن (CNO) که در ستارگان پرجرم تر اتفاق می‌افتد.

زنجیره p-p
مرحله اول:
دو پروتون با هم جوش می‌خورد و ایزوتوپ هیدروژن (دوتریوم)، یک پوزیترون و یک نوترینو تولید می‌کنند. که نوترینو به دلیل برهمکنش بسیار ضعیفی که با ماده دارد طی چند ثانیه از هسته خورشید خارج می‌شود و پوزیترون (پاد الکترون) با یک الکترون آزاد برخورد کرده و پرتو گاما تولید می‌کنند.

مرحله دوم:
پروتون سوم با هسته‌ی دوتریوم جوش خورده و ایزوتوپ هلیم ۳ تولید می‌کند. انرژی آزاد شده در این حالت توسط پرتو گاما حمل می‌شود.

مرحله سوم:
در این مرحله آخر دو هلیم ۳ بهم جوش خورده و هلیم معمولی و دو پروتون تولید میشود.

چرخه CNO
مرحله اول:
یک اتم کربن و یک پروتون با یکدیگر جوش می‌خورند ایزوتوپ نیتروژن (۱۳) و پرتو گاما تولید می‌کنند.
مرحله دوم:
ایزوتوپ نیتروژن تولید شده در مرحله قبل به ایزوتوپ کربن واپاشیده می‌شود و پوزیترون و نوترینو تولید می‌کند.
مرحله سوم:
ایزوتوپ کربن با پروتون جوش میخورد و نیتروژن پایدار و پرتو گاما تولید می‌کنند.
مرحله چهارم:
نیتروژن با یک پروتون جوش میخورد و ایزوتوپ اکسیژن (۱۵) به همراه پرتو گاما تولید می‌کنند.
مرحله پنجم:
ایزوتوپ اکسیژن واپاشیده شده و ایزوتوپ نیتروژن و یک پوزیترون و نوترینو تولید می‌کند.
مرحله ششم:
در نهایت هسته هلیم زمانی که نیتروژن و پروتون باهم جوش میخورد تولید می‌شود و کربن که در این فرایند نقش کاتالیزور را داشته تولید میشود.

🆔 @Physics3p

منبع: اخترفیزیک ستاره ای جلد۳ اریکا بوم-ویتنس

Читать полностью…

Quantum Physics

🔍حالت دوم: دو سیم با جریانهای خلاف جهت هم

از دیدگاه ناظری که نسبت به بار مثبتی در سیم (یک) ساکن است تمامی بار های منفی که در سیم (دو )هستند نیز نسبت به این ناظر ساکن اند چرا که سرعت حرکت انها یکسان و جهت سوق بار منفی به سوی بار مثبت با جهت حرکت ناظر یکسان است اما جهت سوق بار های مثبت به سمت بارهای منفی در سیم (دو) در خلاف جهت حرکت ناظر است پس ناظر برای بار های مثبت مجاور انقباض فضایی مشاهده میکند و در واحد طول سیم (دو) تعداد بارهای مثبت از بارهای منفی در همین سیم بیشتر میشود و در نهایت بار مثبتی که در نظر داشتیم سیم (دو ) را با بار خالص مثبت دفع میکند.

3⃣ 🆔 @Physics3p

Читать полностью…

Quantum Physics

⚡بررسی قاعده زیر از دید مکانیک نسبیتی:


🆔 @Physics3p


وقتی جریان های موجود در دو رسانای موازی و بینهایت طویل همجهت باشند این دو رسانا از نظر مغناطیسی همدیگر را جذب میکنند و وقتی جریانها در خلاف جهت هم باشند رسانا ها هم را دفع میکنند 💥

برای بررسی این پدیده از دید نسبیتی توجه خود را به نیروی الکتریکی خالص وارد بر بارهای مثبت و‌ منفی موجود در یکی از سیمهای رسانا متمرکز میکنیم و برهم کنش های مغناطیسی را مستثنی میکنیم . جریان هر سیم را ناشی از حرکت تعداد یکسانی بار های مثبت و منفی در نظر میگیریم و نتیجتا نیروی خالص وارد بر یک بار معین که از تمام بارهای مثبت و منفی دیگر در همان سیم ناشی میشود صفر است . و تنها نیرویی باقی میماند که از طرف بارهای موجود در سیم دیگر بر این بار معین وارد میشود


🔎حالت اول :


دوسیم را در نظر میگیریم که جریانهای هم جهت دارند برای یافتن نیروی وارد بر یک بار مثبت نخست دستگاه مختصاتی را به دستگاه لختی که در آن بار مثبت ساکن است تبدیل میکنیم( بار مثبت روی سیم یک یا دو تفاوتی ندارد) ناظر واقع در این چارچوب جدید بار های مثبت را ساکن می بیند در این حالت در اثر انقباض فضایی فاصله میان بار های منفی مجاور کمتر از حالتی میشود که دستگاه مختصات نسبت به خود سیم ساکن باشد چرا که‌ ناظر ما همراه بار مثبت با سرعت نور در حال حرکت است .
به دلیل انقباض فضایی مذکور تعداد بارهای منفی در واحد طول بیش از تعداد بارهای مثبت خواهد بود از این رو از دید یک بار مثبت موجود در سیم( یک) بار خالص سیم( دو) منفی است و این بار مثبت جذب سیم( دو) میشود . برای بررسی بار منفی هم مانند بالا ابتدا دستگاه مختصات را دستگاه لختی در نظر میگیریم که بار منفی نسبت به ان ساکن است و مراحل را ادامه میدهیم


🔎حالت دوم:


دو سیم با جریان های خلاف جهت هم را مد نظر قرار میدهیم برای یافتن نیروی وارد بر یک بار مثبت نخست آن را در چارچوب مرجعی که در آن این بار ساکن است مشاهده میکنیم ناظر ما همراه بار مثبتی در سیم (یک) است که با سرعت نور حرکت میکند در اثر انقباض فضایی و ساکن بودن بارهای منفی در سیم (دو) تعداد بارهای مثبت در واحد طول سیم دو از بار های منفی همین سیم بیشتر است و بار مثبت مورد نظر در سیم یک سیم دو را با بار مثبت می یابد و بنابر این دو سیم همدیگر را دفع میکنند در بررسی بار منفی هم به نتایج مشابه میرسیم.

1️⃣ 🆔 @Physics3p

Читать полностью…

Quantum Physics

📚 کتاب به خاطر فیزیک
نویسنده:والتر لوین
فارسی

🆔 @Physics3p

Читать полностью…

Quantum Physics

🔹آیا "خویشتن" حقیقت دارد ؟
🔹ماتریکس(شبیه سازی) چیست؟
🔹آیا جهان درون و جهان بیرون یکیست؟
🔹نظریه آگاهی بزرگترین فریب است
🔹ابعاد پنهان جهان
🔹آیا حقیقت و واقعیت , یکسان هستند؟
🔹آیا انتهای جهان همان انتهای ذهن است؟
🔹آیا واقعیت صرفا یک باور است؟

همه در کانال زیر 👇👇


https://t.me/joinchat/AAAAAEMC3sEn0SZ4IugWnw

گروه ماتریکس 👇👇

/channel/+iK7NpaA2f7dkMjk0

Читать полностью…

Quantum Physics

🔸 دو ناظر را در نظر بگیرید که نسبت به هم در حال حرکت هستند. در لحظه‌ای که این دو از کنار هم می‌گذرند، علامت نوری جرقه بزند و یک جبهه موج کروی در فضا منتشر شود. اصل ثابت بودن سرعت نور بیان می‌کند که هر دو ناظر که نسبت به یکدیگر حرکت میکنند باید در هر لحظه خود را در مرکز کره‌ای به شعاع ct ببینند. اگر مختصات یک دستگاه را با پریم و دیگری را بدون پریم نشان دهیم، برای هر دو دستگاه روابط زیر باید برقرار باشد:

x²+y²+z²=(ct)²
x'²+y'²+z'²=(ct')²

بنابراین نتیجه میگیریم که عبارت x²+y²+z²–(ct)² باید برای تمامی ناظران طبق اصل ثابت بودن سرعت نور برابر باشد. با استفاده از همین دو رابطه به سادگی می‌توان تبدیلات لورنتس را که مشاهدات دو ناظر لخت را به یکدیگر ارتباط می‌دهد و روابط انقباض طول و اتساع زمان را بدست آورد.

همین اصل به ظاهر ساده که توسط اینشتین مطرح شد توانست دید ما را نسبت به فضا و زمان تغییر دهد و باعث شد به جای فضا و زمان بگوییم فضا-زمان .

🆔 @physics3p

Читать полностью…

Quantum Physics

درست چند لحظه(کمتر از دو دقیقه) پس از بیگ بنگ، نیروهای اصلی طبیعت و همچنین ماده و انرژی وارد بازی بزرگ کیهانی شدند
چندی نگذشت که ذرات زیراتمی کوآرک ها و سایر لپتون ها(ذرات بنیادی یا فاقد جز تشکیل دهنده) نیز به این نمایش بزرگ پیوستند.
تا ۳۸۰،۰۰۰۰ سال این روند ادامه یافت و سوپ اولیه کیهان مملو از ماده و انرژی، در قالب فضای «درخشانِ تاریک» به حیات خود ادامه داد...

🔵 اما چرا فضای درخشانِ تاریک؟

پس از تشکیل ذرات ماده و انرژی و همزمان با آن، الکترون ها، نیز که یکی از این ذرات بنیادی هستند پا به عرصه گیتی گذاشتند بطوریکه این الکترون های پر انرژی و پرسرعت در سوپ داغ اولیه کیهان سرگردان بودند.
در همین حین فوتون ها(ذرات انرژی حامل نور) نیز از برهمکنش الکترون و همتای پادماده آن یعنی پوزیترون، بوجود میامدند اما این فوتون ها در لحظه بسیار بسیار کوچک بعد از بوجود آمدن، با این الکترونهای سرگردان در سوپ داغ اولیه، برهمکنش کرده و نابود میشدند

«بنابراین جهان اولیه پس از بیگ‌بنگ، تا ۳۸۰،۰۰۰ سال جهانی داغ و درخشان و تاریک(غیرقابل دیدن) بود که مملو از ذرات ماده و انرژی بوده است»

🆔 @Physics3p

ادامه👇

Читать полностью…

Quantum Physics

📚 از تولد تا مرگ ستارگان

🖇 قسمت سوم

🆔 @Physics3p

🔹همانطور که دیدیم، بازی با این ذرات زیر اتمی و تبدیل اونها به یکدیگر و تبدیل ماده و انرژی طی این فرآیند، عملکرد اصلی ستاره هاست که هرچی جرم یک ستاره بیشتر باشه، گرانش فروریزش ستاره هم بیشتر بوده و در نتیجه ستاره برای فرار از این فروریزش و حفظ «قوانین و اصول فیزیکی» مثل اصل طرد، سعی در فرار از این گرانش داره که بازهم جرم اون ستاره سرنوشتش رو رقم میزنه! و اما سرنوشت سوم یک ستاره که مارو به موضوع فضا-زمان و نسبیت عام سوق میده، تبدیل ستاره با جرم زیاد به سیاهچاله هست!

🔸برای رسیدن یک جسم به یک سیاهچاله، یک حد اندازه خاصی بنام "شعاع شواتزشیلد" وجود داره که در مطالب مربوط به نسبیت در این کانال مورد بررسی قرار گرفت. آخرین مرحله ای که برای یک ستاره با جرم زیاد رقم میخوره، تبدیل ستاره به سیاهچاله هست. اینحالت که بعنوان سومین سرنوشت یک ستاره شناخته میشه، بدین صورته که اگر در مرحله تشکیل ستاره نوترونی، جرم ستاره به حدی زیاد و در نتیجه گرانش زیادی وجود داشته باشه که بتونه "نوترون" هارو هم در هم بشکنه، اینجاست که دیگه ما شاهد نوعی جدیدی از سوپ، بنام سوپ کوآرکی هستیم!(گفتیم که کوآرک ها جز کوچکتر نوترون ها و پروتون ها هستند).

🔹اما معمولأ بدلیل اینکه گرانش در اینگونه ستاره ها تا این لحظه از تشکیل، به حدی بوده که بر نیروی الکترومغناطیس، هسته ای قوی و ضعیف مقابله کرده، ستاره بیشتر فشرده شده و به جسمی با جرم و گرانش بسیار زیاد بنام "سیاهچاله" تبدیل میشه! اما چیزی که سیاهچاله ها و فیزیک سیاهچاله رو برای ما جذاب میکنه، اینه که در این اجسام گرانش به حدی به نیروی های گریز که قبل از تبدیل ستاره به سیاهچاله وجود داشت غلبه کرده، که در نتیجه باعث تسلیم این نیروها و ایجاد نیروی گرانشی عظیم در این اجسام شده که حتی نور هم توان گریز از این جاذبه ناشی از اون رو نخواهد داشت. و بدتر از اون اینه که هیچکدوم از قوانین فیزیک در محدوده فراتر از افق رویداد این ستاره مرده، میشه گفت کارایی نداره و ما واقعأ نمیدونیم اون داخل چه خبراست؟!
اما همه ی این سیاهچاله ها هم از مرگ ستاره های عظیم الجثه پدید نیومدن و حتی برخی از اونها در اوایل تشکیل کیهان، در اثر تکینگی زیاد، وجود داشتند.

👈🏻 اما این آخرین سرنوشتیه که برای یک ستاره بعد گذر از مرحله ستاره هیدروژنی و هلیمی(کوتوله سرخ)، میشه در نظر گرفت که تابحال مشاهده و بررسی شده. دیدیم که تمام این سرنوشت‌های ستاره ای بعد از انفجار ستاره کوتوله سرخ(کوتوله سفید، ستاره نوترونی، ستاره کوآرکی و سیاهچاله) و حتی نوع و شدت این انفجار، به جرم و در نتیجه گرانش ستاره اولیه بستگی داره و این عامل "جرم" بوده که تعیین کننده سرنوشت ستاره در حال مرگ خواهد بود.

✅ پایان.

〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
♻️ برگرفته از: سری دوم مطلب نسبیت به زبان ساده/نوشته A.M.H

🆔 @Physics3p

Читать полностью…

Quantum Physics

📚 از تولد تا مرگ ستارگان

🖇 قسمت اول

🆔 @Physics3p

🔸در حقیقت تا قبل از کشف رابطه معروفE=mc²توسط انیشتین، ستارگان این رو کشف کرده بودند و ازش استفاده میکردند! با شروع قرن بیستم، پرسش ها درباره نحوه عملکرد ستارگان نسبت به قبل بیشتر شده بود. اما چه چیزی درباره یک ستاره وجود داره که برای ما جالبه؟! در ادامه میفهمیم ستارگان اولین موجودات این جهان هستند که جرأت کردند قوانین فیزیک رو زیر پا بگذارند!

🔹بعد از انفجار بزرگ، جهان تازه متولد شده، تنها دریایی بود از ذرات زیراتمی: الکترون، پروتون، نوترون(همچنین بیاد داشته باشید، پروتون ها و نوترون ها بعنوان ذرات غیربنیادی، از جز کوچکتری بنام کوآرک تشکیل شدند).
اما چیزی نگذشت که این ذرات زیراتمی وارد برهمکنش شده و نخستین و سبکترین عناصر، یعنی "هیدروژن" و "هلیم" از جدول مندلیف رو بوجود آوردند. این تازه شروع داستان بود. این ذرات با گذشت زمان سبب تشکیل نخستین سحابی ها شدند، سیستمی متشکل از گرد و غبار و جایگاهی مطمئن برای تولد نخستین ستارگان. طبق قوانین فیزیک، میدونیم هر "جرمی" سبب ایجاد نیروی ضعیف جاذبه گرانشی و تعامل با جرم های دیگه میشه. این ذرات هم، تحت جرم خودشون و با گذشت زمان، وارد برهمکنش ناشی از گرانش خودشون شده و هرچه تجمع اونها بیشتر میشد، بیشتر تحت تأثیر گرانش خودشون قرار گرفته و جزهای سنگین تری رو پدید میاوردند!

🔸در نهایت و با گذشت زمان، این عناصر و ذرات موجود در سحابی ها به اندازه ای فشرده شدند که دمای لازم برای تشکیل نخستین ستاره فراهم شد(طبق تعریف فیزیکی از دما، دمای یک سیستم برابر است با میانگین انرژی جنبشی و تندی مجموعه ذرات تشکیل دهنده سیستم. با این حساب بدیهی است با افزایش جنب و جوش ذرات در اثر گرانش، با افزایش دما روبرو خواهیم بود.) حالا ما با جسمی عظیم، با مجموعه ای از عنصرهای هیدروژن، ذرات الکترون، نوترون و پروتون روبرو هستیم که همچنان تحت تأثیر گرانش در حال بیشتر فشرده شدن هست.

🔹اما هرچه این فشردگی بیشتر میشه، تندی ذرات هم بیشتر شده و ذرات سبک تر بسمت لایه های بیرونی گسیل پیدا کرده و حالتی از ماده بنام پلاسما را تشکیل میدهند. این فرار ذرات بسمت بیرون با تندی زیاد برای رهایی از فشردگی بیشتر تحت تأثیر گرانش، باعث برخورد بیشتر این ذرات زیراتمی به هسته هیدروژن موجود در این توپ عظیم، و تبدیل اون به عناصر سنگین تر مانند، هلیم، کربن، آهن و... میشد که این فرآیند که به گداخت یا همجوشی هسته ای معروفه، با گسیل انرژی همراه بود.

👈🏻 برای مثال میدونیم که خورشیدما با تبدیل عناصر سبک تر مانند هیدروژن به هلیم، حجم عظیمی از انرژی که ما بصورت نور و گرما اون رو احساس میکنیم، بسمت زمین گسیل میکنه. اما چرا و چگونه این انرژی آزاد میشه و اصلأ چرا ستاره ها نور و گرما تولید میکنند؟!

🔸و اما جواب: گفتیم ماده و انرژی در حقیقت یک فردند با دو چهره متفاوت، که با رابطه هم ارزی جرم-انرژی، به همدیگه تبدیل میشن. در حقیقت این تبدیل شدن به معنای مرتعش شدن یا تغییر چهره دادن هست(تغییر ویژگی های فیزیکی ماده). وقتی ذره‌ای مانند پروتون یا نوترون به هسته اتمی مثل هیدروژن در یک ستاره برخورد میکنه، میشه با محاسبات ریاضی فهمید مجموع جرم ذرات قبل از برخورد در مقایسه با جرم این ذرات بعد از برهمکنش و تشکیل ماده یا مواد جدید، بیشتر هست! یعنی ما اینجا با یک کاهش جرم روبرو هستیم که این کاهش جرم در واکنش های هسته ای در حقیقت همون تبدیل ماده به انرژی هست که ما از ستارگان بصورت نور و گرما دریافت میکنیم. برای توضیح بیشتر باید بگم، در این برخورد برای مثال یک ذره نوترون به دو ذره پروتون و الکترون تبدیل شده که به واپاشی بتای منفی معروفه که عکس این فرآیند که ذره ای بنام پوزیترون(پاد ذره الکترون) بجای الکترون تولید میکنه، به واپاشی بتای مثبت شهره خاص و عام هست! که همواره با تولید مقداری انرژی همراست.

🔹علاوه بر این ذرات، ذره‌ی نسبتأ بی جرمی بنام نوترینو هم تولید میشه. و در نتیجه همه‌ی اینها در طی فرآیند تبدیل ماده، ما شاهد نمود ذرات با انرژی جنبشی و "ارتعاش" زیاد و گاهی هم با ویژگی های فیزیکی متفاوت (مانند نوترینو) هستیم که ما آنها را بصورت نور و گرما احساس کرده و اسمشون رو هم گذاشتیم "انرژی"! پس همانطور که دیدید، انرژی در حقیقت همون بازی با ذرات ماده و مرتعش کردن و بهم کوبیدن اونهاست!(البته این تعریف نسبیتی انرژی بود که به ما میگه، ماده و انرژی تنها در برخی ویژگی های فیزیکی قابل تبدیل به هم، متفاوت هستند که ما شاهد این تبدیلات در فرآیند هسته ای درون ستارگان هستیم و شاهد تبدیل شدن جرم(ماده) به انرژی خواهیم بود).

ادامه دارد....

🆔 @Physics3p

Читать полностью…

Quantum Physics

📚 آشنایی با کیهانشناسی

🖊جیانت ویشنو نارلیکار
🆔 @Physics3p

Читать полностью…

Quantum Physics

⭕️ چکیده ای از گرانش و فضا-زمان کوآنتومی

💫 قسمت اول

🆔 @Physics3p

گرانش، مرموزترین نیروی طبیعت که در حین آن ضعیف ترین نیرو در بین چهار نیروی شناخته شده طبیعت است، همواره در تمام مباحث مرتبط با فیزیک استاندارد و نسبیت عام در این کانال مورد بحث قرار گرفته است. حال قصد داریم بیش از پیش به کنکاش در این نیرو، که حتی در نیرو بودن آن هم جای شک و تردید باقیست! بپردازیم.
در نسبیت عام گرانش را تنها ناشی از تغییر هندسی صفحه چهاربعدی فضا-زمانی و یا خمیدگی فضا-زمان میدانیم اما پرسش این است وقتی میگوییم «خمش فضا-زمان» در حقیقت چه چیزی خمیده میشود؟! آیا فضا-زمان هم کوانیته است و برای درک آن باید از مکانیک کوآنتا کمک گرفت یا چیزی پیوسته بوده که تنها با استناد به فیزیک کلاسیک قابل تشریح است؟

در ابتدا باید بدانیم در فیزیک هرآنچه که بصورت نقطه اثری بر چیز دیگری تأثیر بگذارد، در حقیقت «نیرو» است. نیرو سبب انجام کار مکانیکی میشود و ما برای انجام کار نیاز به نوعی از انرژی داریم. هرچند که در حقیقت برای انرژی تعریف دقیقی وجود ندارد اما ما اینجا میتوانیم قرارداد کنیم که نیروها نیز نقطه اثراتی از کمیتی بنام "انرژی" هستند، یا بگونه‌ای شاید بتوان گفت، نیرو در حقیقت چهره عیان انرژی است که خود را بصورت تغییر یا نقطه اثر معینی در جسم نشان میدهد. مید‌انیم گرانش نیز بصورت نقطه اثری در موقعیت یک جسم یا تأثیر غیرمستقیم و یا مستقیم بر کمیت های قابل اندازه گیری جسم، مانند تندی یا شتاب خود را برای ما قابل سنجش میکند. پس میتوان با اطمینان گفت گرانش نیز نیرو است! پس حال فهمیدیم در نیرو بودن گرانش، حداقل از دیدگاه مکانیک کلاسیک، شکی نیست.

اما باید بتوانیم از دیدگاه فیزیک جدید نیز نیرو بودن گرانش را تأیید کنیم! میدانیم تمام نیرو های شناخته شده تابحال، با نوعی ذره حامل انرژی بنام بوزون حمل میشوند که انواع گوناگونی دارند. برای مثال نیروی الکترومغناطیس با فوتون ها حمل میشود، و نیروی هسته ای قوی با گلئون ها و هسته ای ضعیف نیز با بوزن w و z. اما آیا گرانش نیز کوآنیته است و این نیرو نیز نقش یا چهره قابل سنجش از نوعی بوزون حامل انرژی است؟ حقیقت اینست تا این تاریخ هیچ کوآنتومی برای این نیروی جاذبه در شتاب دهنده ذرات مانند شتاب دهنده عظیم LHC در سرن یافت نشد! پس آیا میتوان در نیرو بودن گرانش از دیدگاه فیزیک جدید شک کرد؟ یا شاید داریم در جای اشتباهی بدنبال کوانتوم گرانش میگردیم و باید نگاه خود را بنیادی تر کنیم؟!

گرانش برخلاف سایر نیروی های طبیعت، خود در گرو صفحه چهاربعدی "فرضی" فضا-زمان نیست بلکه خود جزئی از این صفحه است(بطورکلی واژه صفحه برای دوبعد بکار میرود اما ما برای درک بهتر خواننده از منظور متن، از این واژه برای چهاربعد استفاده میکنیم.) برای فهم راحتتر میتوان چنین گفت تمام سه نیرویی که توسط فیزیک استاندارد قابل توضیح هستند، خود در مجموعه ابعاد مکانی و زمانی یا همان فضا-زمان تعریف میشوند یا بعبارتی «درون آنند». اما گرانش بر خلاف بقیه آنها، خود "ناشی" از فضا-زمان است و مستقیمأ با این صحنه نمایش هستی، یعنی فضا-زمان چهاربعدی در ارتباط است! پس با این حال شاید برای کشف "بنیاد" گرانش باید بر خود فضا-زمان تمرکز بیشتری داشته باشیم.

ادامه دارد....

🆔 @Physics3p

Читать полностью…

Quantum Physics

نظریه میدان های کوانتومی (QFT):

🆔 @Physics3p
اگر شما سیگنال رادیویی را مثلاً به مریخ بفرستید شاید زمان سفر آن ۲۰ دقیقه طول بکشد. اما سیگنال رادیویی انرژی و تکانه را از منبع به گیرنده منتقل می‌کند. اگر انرژی پایسته است پس باید در جایی باشد. انجا کجاست؟

پاسخ در میدان الکترومغناطیس حامل آن است. این استدلال ماکسول و اینشتین را متقاعد کرد که میدان ها واقعی هستند. همین استدلال در مورد هر نیرویی که بی درنگ منتقل نشود به کار می رود.

اساس نظریه میدان های کوانتومی را این ایده ی عجیب تشکیل می دهد که عالم فقط از میدان ساخته شده. اگر از دید میکروسکوپی به یک میز نگاه کنیم آنرا مجموعه ای از میدان های مرتعش شبیه میدان های نامرئی اطراف یک آهنربا می بینیم. با این حال وقتی به میز ضربه می زنید دستتان از آن عبور نمی کند زیرا در فاصله های کوتاه میدان های تشکیل دهنده ی میز میدان های دست شما را دفع می کند. اما میدان های فیزیک کوانتومی میدان های کلاسیک نیستند بلکه میدان های کوانتومی ای هستند که آن هارا توصیف خواهیم کرد.

طرح تداخلی که در آزمایش یانگ پدیدار می شود نشان می دهد که نور پدیده ای موجی است و الکترومغناطیس کلاسیک آنرا به صورت یک موج در میدان الکترومغناطیس (EM) توصیف می کند. فیزیک کوانتومی این گزاره را تغییر نمی دهد. اما وقتی آزمایش یانگ را با نور ضعیف و با استفاده از تصویر برداری با فاصله زمانی انجام دهیم در میابیم که طرح تداخل از تعداد زیادی برخورد های نقطه مانند مشابه نقاشی های نقطه چینی متشکل از تعداد زیادی نقطه های کوچک تشکیل شده است.
🆔 @Physics3p
توصیف این پدیده به اصول فیزیکی جدیدی نیاز دارد: تمام میدان های EM کوانتیده اند. برای یک میدان EM تکفام کوانتیده بودن به این معنی است که انرژی میدان منحصر به مقادیر hf و مقادیر صحیح آن به اضافه ی انرژی خلأ (hf/2) است. این بدین معناست که یک میدان در برهمکنش با صفحه نمایش باید مقادیر صحیح hf ژول انرژی از دست بدهد. به عنوان مثال نمی تواند ۰/۹hf یا ۱/۲hf انرژی از دست بدهد. انرژی برهمکنش hf ژول را یک کوانتوم میدان انرژی می نامند که فوتون هم نامیده می‌شود. این کوانتوم ناشی از کل میدانی است که به طور پیوسته پیش از برهمکنش روی صفحه گسترده بوده است. در هنگام برهمکنش، کوانتوم با قرار دادن انرژی خود روی یک اتم صفحه، بلافاصله فرو می پاشد زیرا اگر این کوانتوم به قسمت های کوچکتر تجزیه شود اصل کوانتیده بودن را نقض میکند. (مثلا اگر تجزیه شود و ۰/۵hf از آن باقی بماند اصل کوانتیده بودن را نقض کرده). hf ژول انرژی میدان در ناحیه میکروسکوپی مقابل صفحه نمایش بلافاصله فرو می ریزد.

کوانتیده بودن ماده:

آزمایش یانگ در سال ۱۹۷۴ به جای استفاده از باریکه نور با الکترون ها انجام شد. نتیجه این آزمایش درست مانند آزمایش با باریکه نور بود و الگوی تداخلی ایجاد شد. توجیه این آزمایش به مفهوم جدید دیگری نیاز دارد: نوع جدیدی از میدان در طبیعت با نام میدان الکترون-پوزیترون.
این میدان هم مانند بقیه میدان های بنیادی طبیعت کوانتیده است. اما این بار کوانتوم ها الکترون نامیده می شوند. هر کوانتوم میدان یعنی هر الکترون از هر دو شکاف می گذرد و طرح تداخلی را روی صفحه نمایش تشکیل می دهدو سپس روی صفحه نمایش به صورت کاتوره ای به بخش کوچکی از صفحه فرو میریزد.

در واقع نه الکترون ها ذره اند و نه فوتون ها بلکه تکه ها یا بسته های کوچکی از میدان هستند که در ناحیه x∆ از فضا گسترده شده است و از اصل عدم قطعیت پیروی می کند.به عنوان مثال الکترون ها فقط از این نظر ذرات نقطه ای هستند که x∆ را می توان به دلخواه کوچک کرد (البته به قیمت از دست دادن P∆).

🆔 @Physics3p
📚آموزش فیزیک ذرات بنیادی
نوشته ی آرت هابسون ترجمه مرجان روح نواز

Читать полностью…

Quantum Physics

🔸 طبق نسبیت خاص، هندسه فضازمان، هندسه‌ی هذلولی است. در این هندسه، هذلولی ها نقش دایره ها در هندسه اقلیدسی را دارند. در هندسه اقلیدسی، دایره مکان هندسی نقاطی است که از یک نقطه مشخص فاصله‌ی ثابتی دارند. اگر از دو بعد فضا صرف نظر کنیم، فضا زمان را میتوانیم به شکل دو محور x و ct که برهم عمودند، رسم کنیم. طبق اصل ثابت بودن سرعت نور ، کمیت ds²=c²dt²–dx² تحت تبدیلات لورنتس ناورداست. بنابراین یک سری از رویدادها که فاصله‌ی فضازمانی (ds) ثابتی از ناظر در مبدأ فضازمان را دارند، از لحاظ هندسی روی ds²=constant=(ct)²–x² واقع هستند.  این معادله نشان دهنده‌ی یک هذلولی می‌باشد. بنابراین رویداد هایی که فاصله فضازمانی ثابتی از یک نقطه دارند روی هذلولی قرار می‌گیرند. به این هندسه، هندسه هذلولی یا مینکوفسکی می‌گویند.

🆔 @Physics3p

Читать полностью…

Quantum Physics

‍🔹جهان‌های درهم‌تنیده

🆔 @Physics3p

🔻در رهیافت جهان‌های متعدّد اِورت، گیتی در حالت‌های موازیِ متعدّدی قرار می‌گیرد که همگی با یک تابع‌موج اصلی موسوم به «تابع‌موج گیتی» تعریف می‌شوند. در کیهان‌شناسی کوانتومی، فیزیک‌دان‌ها با معادلۀ شرودینگر شروع می‌کنند که تابع‌موج الکترون‌ها و اتم‌ها را تعریف می‌کند. با این وجود فیزیک‌دان‌ها از معادلۀ دِویت ـ ویلر برای کلّ گیتی، موسوم به تابع‌موج گیتی استفاده می‌کنند که بر روی تمام گیتی‌های ممکن تعریف می‌شود. چنان‌چه تابع‌موج گیتی برای یک گیتیِ خاص تعریف شده و بزرگ از آب درآید، این بدان معنا است که شانس خوبی هست که گیتی مذکور در آن حالت خاص قرار داشته باشد. از زاویه‌ای دیگر، در کیهان‌شناسی کوانتومی ـ و همچنین تورّمی ـ گیتی به صورت افت و خیزهای کوانتومی خلأ سر برآورده است: یعنی به صورت حبابی کوچک در کفِ جوشان فضا ـ زمان. استیفن هاوکینگ در گسترش ایدۀ تابع‌موج گیتی تلاش نمود. وی ادّعا کرد که در بین گیتی‌ها، گیتی‌ِ ما ویژه است. تابع‌موج گیتی برای گیتیِ ما در واقع خیلی بزرگ است و تقریباً برای بیش‌تر گیتی‌ها برابر صفر می‌باشد. بدین ترتیب احتمالی اندک و متناهی هست که سایر گیتی‌ها (مینی ـ گیتی‌ها) بتوانند در بس ـ گیتی وجود داشته باشند. در واقع هاوکینگ می‌کوشد به این شیوه تورّم را استنتاج کند. در این تصویر، هر گیتی‌ای که متورّم می‌شود به سادگی از آنی که متورّم نمی‌شود محتمل‌تر است. بنابراین گیتیِ ما تورّم یافته است.
🆔 @Physics3p

🔻در سال 2011 پروفسور ساسکیند و رافائل بوزو پیشنهاد جالبی را عرضه کردند. این پیشنهاد برای اتّحاد نظریۀ جهان‌های موازی در تورّم ابدی و تعبیر جهان‌های متعدّد مکانیک کوانتومی طرّاحی شده است. آن‌ها در ایجاد این اتّحاد، هم‌ارز دیگری از تعبیر کپنهاگی به نام «واهمدوسی» را نیز مطرح کردند. هدف آن دو عرضۀ تصویر سازگاری از گذارهای کوانتومی بود. گذارهایی که از ایدۀ فروپاشی صرف نظر کنند، با وجود این‌که در بحث احتمالات و دیگر نتایج مربوط به این ایده همچنان سازگارند. ساسکیند و بوزو واهمدوسی را برای حالت کوانتومی کلّ عالم ـ یا همان تابع‌موج گیتی ـ در نظر گرفتند. به نوعی، اگر واهمدوسی نتواند رخ بدهد، عالم برای همیشه در برهم‌نهیِ یکسانی از حالت‌ها باقی خواهد ماند. جهانِ بدون مشاهده‌ گر یا مشارکت‌کننده، به تابع‌موجی شبح‌وار می‌ماند. شبیه گربۀ شرودینگر که برای همیشه در حالت دوگانۀ مرگ و زندگی باقی می‌ماند. جهان بدون مشارکت‌کننده تا ابد محکوم به «همدوس» ماندن است، یعنی کاملاً در حال برهم‌نهی باقی می‌ماند.

🔻چیزی که شخص بنده توانستم از ادغام جهان‌های حبابیِ ناشی از تورّم و جهان‌های متعدّدِ اِورتی برداشت کنم آن‌که است گیتی ما بخشی از فضایی در بس ـ گیتی است که به نوعی با گیتی‌های دیگر درهم‌تنیده شده است. به عبارتی، وقتی دانشمندی دیوانه‌ در حال انجام آزمایش گربۀ شرودینگر است، هنگام بازکردن جعبه باعث انشعاب عالم به دو عالم نخواهد شد، بلکه باعث فرواُفتِ درهم‌تنیدگی عالم ما با عالم دیگر ـ که درست نسخه‌ای دیگر از ما است ـ می‌شود. به عبارتی، عالم‌های حبابیِ حاصل از تورّمِ ابدی که در حالت درهم‌تنیدگی به سر می‌برند، نسخه‌هایی از عالم ما هستند. اگر گربه را در این عالم زنده یافتید، در عالم بغل‌دستی نسخۀ دیگر شما با گربۀ مرده گربه مواجه می‌شود. این ادغام تنها برای رفع ابهام انشعاب عالم کاربرد دارد: دیگر عالم منشعب نمی‌شود بلکه درهم‌تنیدگی خود را با عالم‌های دیگر به هم ‌می‌زند (عالم‌هایی که هر لحظه به واسطۀ تورّم ابدی در حال تولّد هستن)

«نویسنده سعید گراوندی (زاحل)»

🆔 @Physics3p

Читать полностью…

Quantum Physics

شاید بتوان گفت چیزی که بیشتر از هر چیزی مکانیک کوآنتومی را برایمان مبهم و غیرقابل درک با بهره گیری از ذهنیت کلاسیک میکند، تفاسیر مطرح شده در مکانیک کوآنتومی هستند

اما چرا در مکانیک کوآنتومی نیاز به تفسیر داریم و چگونه است که علم در اینجا محتاج فلسفه میشود؟

اگر بخواهیم مکانیک کوآنتومی را خلاصه کنیم، میتوانیم بگوییم ما برای هرچیزی در جهان میتوانیم یک معادله ریاضی توصیفگر آن را بنویسیم.
این معادله ریاضی در زبان کلاسیکیِ فیزیک، همان معادله حرکتِ معروف نیوتن است
اما به زبان مکانیک کوآنتومی، این معادله همان معادله شرودینگر نام دارد، که برای سیستم مورد بررسی یک تابع موج میدهد که این به سبب خاصیت دوگانگی مواد است
هر سیستم کوآنتومی تنها میتواند یک حالت خاص را اختیار کند، برای مثال، یک شخص میتواند یا بخندد یا گریه کند و ممکن نیست که همزمان هم بخندد و هم بگریَد
در مکانیک کوآنتومی، هر یک ازین حالتهای خاصی که سیستمِ مورد بررسی میتواند اختیار کند را یک حالتِ مجاز مینامیم
کاری که تابع موج انجام میدهد این است که احتمالِ حضور سیستم مورد بررسی را در یکی از این حالتهای مجاز نشان دهد

🆔 @Physics3p

ادامه👇👇

Читать полностью…

Quantum Physics

📚 روی دیگر حقیقت

🖋 کارل روولی

🆔 @Physics3p

Читать полностью…

Quantum Physics

🔎حالت اول: دو سیم با جریانهای هم جهت

از دید ناظری که نسبت به بار مثبتی در سیم (یک) ساکن است تمامی بار های مثبتی که در سیم (دو ) هستند هم نسبت به ناظر ساکن اند چرا که جهت سوق بار مثبت به بار منفی یکسان با جهت حرکت ناظر و سرعت حرکت ذرات مثبت و منفی برابر است اما جهت سوق بارهای منفی به سمت بار های مثبت در سیم (دو) بر خلاف جهت حرکت ناظر است پس ناظر برای بار های منفی انقباض فضایی را مشاهده میکند و در واحد طول سیم(دو) تعداد بار های منفی از بار های مثبت در همین سیم بیشتر میشود و درنهایت بار مثبتی که در نظر داشتیم جذب سیم (دو) با بار خالص منفی میشود.
2⃣ 🆔 @Physics3p

Читать полностью…

Quantum Physics

‍ .

🌀 نظریه ابرتقارن چیست؟

🔸 چیزی که پیش روی هر نظریه کاندیدای نظریه همه چیز می باشد این است که بتواند نیرو ها و ذرات را باهم متحد کند.

🆔 @Physics3p

🔹 نظریه ابر تقارن با ارائه ی یاران ابر متقارن برای هر یک از ذرات، بطوریکه هر فرمیون دارای بوزونی به عنوان یار باشد و برعکس، اتحاد بین ماده و نیروهای طبیعت را پیشنهاد می کند. این نظریه جرمی یکسان برای هر یار پیش بینی می کند. برای مثال یاران ابرمتقارن نظری برای فوتون و گراویتون به ترتیب فوتینو و گراویتینو است و برای الکترون و کوارک به ترتیب سلکترون و سکوارک می باشد. در عکس پایین متن جدولی از یاران ابرمتقارن برای هریک از دو گروه بوزون (ذرات حامل نیرو) و فرمیون (ذرات مادی) را مشاهده می کنید.

🔸 نکته ی قابل توجه این است که تفاوت بین اسپین یاران ابرمتقارن و اسپین خود ذرات برابر با ۱/۲ است. اما چرا این نظریه جزء یکی از کاندیدای نظریه همه چیز است؟

🔹 ابرتقارن می تواند توضیح دهد که ذره هیگز آنقدر سبک است. (برای مطالعه در زمینه ذره هیگز، بوزون هیگز را در کانال سرچ کنید) جرم مشاهده شده از این ذره در LHC (شتابدهنده ی ذرات) بسیار کمتر از مقداری بود که پیش بینی می شد. مدل استاندارد جرمی تریلیون ها برابر آنچه مشاهده شد را برای این ذره پیش بینی می کرد. یاران ابرمقارن که نظریه ابرتقارن پیش بینی می کند می توانند حلال این مشکل باشند؛ ذرات اضافی می توانند سهم جرم یاران را از ذره هیگز بیرون بیاورند. این توضیح، جرم کم مشاهده شده را ممکن می سازد.

🆔 @Physics3p

🔸 همچنین این نظریه می تواند توضیحی برای ماده ی تاریک ارائه دهد. چرخش بعضی از خوشه ها، میزان انحراف نور توسط عدسی گرانشی و عوامل دیگری، توجیح کننده گرانش بیشتری نسبت به آن گرانشی که اجرام شناخته شده و مرئی می توانند ایجاد کنند است. به عبارتی جرم بیشتری باید وجود داشته باشد که عامل آن برهمکنش ضعیفی دارد و با عدم تابش پرتو های الکترومغناطیس و نور، آشکار سازی آن بطور مستقیم امکان پذیر نیست ولی از تاثیرات ان با خبریم. ماده تاریک نوعی ماده است که در اخترشناسی و کیهان شناسی برای توضیح پدیده هایی پیشنهاد شد که بنظر می رسد ناشی از وجود میزان خاصی از جرم باشند که از جرم مشاهده شده در کیهان بیشتر است. ابرتقارن، ذره ای خنثی با برهمکنشی بسیار ضعیف با ذرات دیگر را پیش بینی می کند، این توضیح دقیقا چیزی است که فیزیکدانان برای منشا ناشناخته ماده تاریک ارائه می دهند. نظریه ابرتقارن می تواند ما را در مسیر درستی به سمت یک نظریه وحدت یافته فیزیک قرار دهد. اگر نظریه ابرتقارن شامل مدل استاندارد شود سه نیروی ساختاری الکترومغناطیس، نیروی ضعیف هسته ای و نیروی قوی را که مدل استاندارد توصیف می کند یگانه می کند. به عبارتی ابرتقارن این معنا را می دهد که هر سه نظریه ها در سطح انرژی بالا یک مقدار قدرت دارند. همچنین نظریه ابرتقارن می تواند نظریه ریسمان را تقویت کند.

🆔 @Physics3p

🔹 ابرتقارن را گاهی پله ی محکمی برای نظری ریسمان می دانند؛ چرا که برای تحقق نظریه ریسمان بعضی از نسخه های ابرتقارن باید وجود داشته باشند. نظریه ریسمان یکی از کاندید های نسبتا امیدوار کننده ی نظریه همه چیز است ولی امتحان کردن آن بسیار مشکل است، با این وجود کشف درستی نظریه ابرتقارن می تواند حداقل پیشگامان نظریه ریسمان را آگاه سازد که آنها واقعا در راه درستی قدم می گذارند!

🔸 با وجود دهه ها جست و جوی فراوان، هیچ کس مدرک و شواهدی برای ابرتقارن مشاهده نکرده است. امیدوار کننده ترین راهی که بتوان مدرکی برای این نظریه پیدا کرد برخورد دهنده بزرگ ذرات هادرونی (LHC) است. با این وجود، این مشکل هم پابرجاست که برای مشاهده یاران ابرتقارن در آزمایشگاه این تقارن باید شکسته شود و با این که جرم این یاران همانند یاران عادیشان هست، با شکسته شدن تقارن این یاران جرمی صد ها یا هزاران بار سنگین تر برجا می گذارند و انرژی لازم برای پیدا کردن آن ها
وحشتناک است!
🆔 @Physics3p


منابع:
سایت علمی بیگ بنگ

کتاب استیون هاوکینگ ذهنی رها/نوشته کیتی فرگوسن

کتاب جهان در پوست گردو/نوشته: استیون هاوکینگ

Читать полностью…

Quantum Physics

پیش از این در مورد اثر کامپتون صحبت کردیم. اما چرا برخورد بین فوتون و الکترون آزاد کشسان یعنی شبیه برخورد دو توپ بیلیارد است؟ چرا الکترون آزاد نمی‌تواند فوتون را جذب کند؟
در صورتی که معادلات پایستگی انرژی و تکانه را برای حالتی در نظر بگیریم که الکترون آزاد فوتون را جذب می‌کند به نتایج غیرمعقولی می‌رسیم. پاسخ معادلات برای سرعت الکترون پس از جذب (فرضی) یا باید برابر با سرعت نور باشد، که غیرممکن است زیرا ذرات جرمدار محال است با سرعت نور حرکت کنند. یا برابر با صفر باشد که این نتیجه هم منطقی نیست. بنابراین باید برخورد بین الکترون آزاد و فوتون را کشسان در نظر بگیریم.

🆔 @Physics3p

اثر کامپتون:
/channel/physics3p/3761

Читать полностью…

Quantum Physics

نسبیت همزمانی

از نظر فیزیک نیوتنی، اگر دو پدیده با یکدیگر همزمان باشند آنگاه از نظر تمامی ناظران این دو پدیده در یک لحظه و همزمان خواهند بود. اما آیا این واقعاً صحیح است یا صرفاً به دلیل چیزی که درون ذهن ما بر اساس رویداد های روزمره شکل گرفته است اینطور تصور می‌کنیم؟

قطاری را در نظر بگیرید که با سرعت ثابت نسبت به ریل در حال حرکت است و درون یکی از واگن های آن میز بلندی وجود دارد که دو نفر به نام های A و B در دو سر این میز نشسته اند و یک منبع نور وسط میز به طوری که فاصله یکسانی از A و B دارد، قرار گرفته است.
در یک لحظه‌ی مشخص این منبع نور روشن می‌شود. به دلیل اینکه منبع نور فاصله یکسانی از A و B دارد و نور با سرعت یکسانی به دو طرف حرکت می‌کند بنابراین A و B توافق دارند که نور همزمان به آنها رسیده است.
ولی این پدیده از نگاه ناظران بیرون قطار چگونه است؟ آیا آنها هم اعتقاد دارند که نور همزمان به A و B رسیده است؟

از نگاه ناظران بیرونی هم طبق اصل ثابت بودن سرعت نور، نور به هر دو طرف با سرعت یکسانی حرکت می‌کند اما A در جهت حرکت قطار نشسته و بنابراین ناظران بیرون قطار می‌بینند که A به طرف پرتو نور حرکت می‌کند و بنابراین نور سریع تر به او می‌رسد. از طرفی B که خلاف جهت حرکت قطار نشسته، به نظر می‌رسد که در حال دور شدن از پرتو نور است و بنابراین پرتو نور دیر تر از A به او می‌رسد. پس این پدیده از نظر ناظران بیرون قطار همزمان نیست.

سوال پیش می‌آید که کدام درست می‌گویند، افراد درون قطار یا بیرون قطار ؟
فیزیک می‌گوید هر دو.

🆔 @Physics3p

Читать полностью…

Quantum Physics

ادامه:

اما این جهانِ تاریک، با گذشت زمان به انبساط خود ادامه میداد و هرچه میگذشت سردتر و کم انرژی تر میشد
با کاهش دما تا حدود ۳۰۰۰ کلوین انرژی و سرعت الکترونهای سرگردان به اندازه ای پایین آمد که پروتون های اولیه قادر به گیر انداختن آنها شدند و اتم های اولیه(هیدروژن، هلیم و...) تشکیل شدند.

حال فوتون ها قادر بودند آزادانه و بدون آنکه نگران در بند شدن الکترون ها باشند در فضا به سیر و سلوک بپردازند...
تابش به جا مانده از این نور(فوتون های اولیه) را "تابش زمینه کیهانی" میگویند.

از آنجا که همچنان جهان منبسط تر و سردتر میشد، انرژی این تابش اولیه فوتون ها نیز کاهش میافت. بگونه ای که با کاهش انرژی طول موج آن بزرگتر شده که امروزه در محدود ریز موج قرار گرفته است(دمای فعلی جهان به حدود ۲/۷ کلوین رسیده است)

«بنابراین در حال حاضر به این تابش، تابشِ ریز موج زمینه کیهانی یا به اختصار CMB میگوییم»

🆔 @Physics3p

Читать полностью…

Quantum Physics

✍بسته آموزشی تئوری کوانتوم شامل ۳ درس:
- کوانتوم به زبان ساده (۱)
- زبان ریاضی مکانیک کوانتوم(۲)
- تئوری کوانتوم(۳)
جمعا ۹۰ ساعت آموزشی با امکان دانلود و پرسش و پاسخ از طریق سایت

با تدریس جذاب دکتر مسعود ناصری (نویسنده کتابهای پرفروش یک و صفر)

✅هزینه اشتراک پکیج کوانتوم:  ۳میلیون و ۵۰۰ (تا پایان تیرماه)
(هزینه اشتراک تک درس: ۲ میلیون)

پيشنهاد ویژه آکادمی: اشتراک پکیج کامل دوره مقدماتی (۱۰ درس: تئوری نسبیت، کوانتوم، آشوب و ریاضیات کاربردی، جمعا ۲۵۰ ساعت) با ۹ میلیون تومان قابل واریز در ۳ مرحله.
برای اطلاع از جزئیات بیشتر این بسته آموزشی به این آدرس مراجعه نمایید.
/channel/NRFguide/36?single

علم به زبان ساده،... و متفاوت!
در آکادمی فیزیک ناوس

👈کانال رسمی آکادمی
@natphys

Читать полностью…

Quantum Physics

📚 از تولد تا مرگ ستارگان

🖇 قسمت دوم

🆔 @Physics3p

🔹اما داستان ستاره ای ما همچنان ادامه داره... این ستاره‌ی تازه متولد شده ما با توجه به اندازه‌اش، تا حداکثر چند میلیارد سال فرصت داره تا تمام هیدروژن ذخیره‌ای خودش رو با فرآیند گداخت، به ذرات سنگین تر مانند هلیم، کربن، آهن و... تبدیل کنه(طول عمر این ستاره، با جرم و در نتیجه گرانش ناشی از اون، رابطه عکس داره!).

🔸در نهایت با تموم شدن سوخت هیدروژنی، این ستاره ما از سر ناچاری میره سراغ ذره سنگین تر از هیدروژن، یعنی هلیم! فرآیند تبدیل هلیم به عناصر سنگین تر، به این ستاره فرصت زندگی بعنوان یک "کوتوله سرخ" در حال مرگ رو میده که ممکنه اینم چند میلیارد سالی، با توجه به جرم اون ستاره بطول بینجامه. اما در نهایت سوخت هلیم ستاره‌ی داستان ما هم به پایان رسیده و دیگه انرژی‌‌ای برای مقابله با گرانشی که همچنان در تلاشه تا این جرم عظیم رو بسمت مرکز و فروریزش به درون خودش بکشونه، وجود نخواهد داشت. در نتیجه ستاره ما با توصل به عناصر سنگین‌تر مانند کربن، سعی در مقابله در برابر گرانش را خواهد داشت تا جاییکه در آخر تنها کره ای سنگین و آهنی باقی خواهد ماند که ما اون رو بعنوان "کوتوله سفید" میشناسیم.

⭕ اما صبرکنید! آیا همه ستارگان سرنوشتشون رسیدن به این مرحله هست و چرا ستاره بعد از رسیدن به این مرحله بیشتر به درون خودش فروریزش نمیکنه؟!

🔹و اما جواب: دلیل عدم فروریزش بیشتر ستاره به درون خودش، «اصل طرد پائولی» هست که در نتیجه این اصل، الکترون ها در برابر این گرانش روبه درون، فشار گریز روبه بیرونی وارد میکنند و از فروریزش بیشتر جلوگیری میشه. درواقع این اصل و همچنین نیروی دافعه الکترومغناطیسی بین الکترون ها، بعنوان مدافع ماده در برابر بیشتر فشرده شدن عمل میکنند. اما در پاسخ به سؤال اصلیمون، باید بگیم همه‌‌ی ستارگان به این سرنوشت دچار نمیشن و برای رسیدن به این مرحله، باید ستاره مورد نظر محدوده جرمی مشخصی داشته باشه که این محدوده یا نهایت جرم، توسط فیزیکدان هندی بنام سابرامانیان چاندراسخار در سال ۱۹۳۰ محاسبه شد که به "حد چاندراسخار" معروفه. این حد جرمی، به ما میگه یک ستاره با حداکثر چه جرمی میتونه در نهایت به کوتوله سفید تبدیل بشه!

🔸اما اگر ستاره ما جرم بیشتری داشته باشه، دو سرنوشت متفاوت دیگه برای اون خواهیم داشت:
اولین مورد تبدیل به "ستاره نوترونی" هست که در این ستارگان، پروتون و الکترون موجود در ستاره در آخرین مرحله که در توضیحات قبلی، ستاره ما در حال تبدیل به کوتوله سفید بود، به نوترون تبدیل شده و این ذرات، با تندی زیادی نزدیک به تندی نور، بسمت لایه بیرونی حرکت میکنند. یعنی جرم این نوع ستارگان به اندازه‌ای هست که گرانش بر نیروی دافعه الکترومغناطیسی بین ذرات غلبه کرده و ذرات درون اتم ها از هم پاشیده و در نتیجه، ما با سوپی از ذرات زیراتمی روبرو هستیم. در این سوپ تشکیل شده، الکترون ها و پروتون ها بعنوان ذرات ناهمنام باردار با هم برهمکنش کرده و به نوترون تبدیل میشن!

🔹در این ستارگان دو اتفاق جالب میافته: اول اینکه چون از الکترون خبری نیست و تمام ذرات در طی زمان به نوترون تبدیل میشن، جرم ستاره خیلی زیاده!! دوم هم اینکه این ستارگان طی این فرآیند حرکت سریع، با سرعت زاویه ای زیادی بدور خودشون گردش میکنند که برخی از اونها اشعه زیادی به اطراف ساطح کرده و مثل فانوس دریایی در فضای بین ستاره‌ای عمل میکنند که به «پالسار» معروف هستند(این پالسارها بعنوان نویزهایی در قالب امواج الکترومغناطیسی با آهنگ و ریتم منظم قابل دریافت هستند).

ادامه دارد....

🆔 @Physics3p

Читать полностью…

Quantum Physics

🔹 موجودی که درون فضایی سه بعدی قرار دارد چگونه خمش جهان خود را می‌بیند؟

طبق اصل فرما نور در این جهان در امتداد ژئودوزیک ها سیر می‌کند. ژئودوزیک ها خطوطی روی سطح هستند که فاصله هر دو نقطه روی آنها کمترین فاصله را از هم دارند. برای مثال خط مستقیم، خط ژئودوزیک سطح مسطح محسوب می‌شود زیرا نقاط روی این خط کمترین فاصله را از هم دارند.
بنابراین جهان هر ناظری در نظرش مسطح به حساب می‌آید.

🆔 @Physics3p

Читать полностью…

Quantum Physics

⭕️ چکیده ای از گرانش و فضا-زمان کوآنتومی

💫 قسمت دوم

🆔 @Physics3p

شاید زوم کردن روی فضا-زمان به راحتی زوم کردن بر روی ماده نباشد تا در نهایت به اتم برسیم چون ما در اینجا با بنیاد هستی درگیر خواهیم بود. در مطالب مربوط به نسبیت به وفور گفتیم فضا و زمان درهم تنیده اند و تغییر در یکی از آنها، تحریف دیگری را در پی خواهد داشت. همچنین گفتیم هرچه دقت ما در در پیمایش یا سنجش مکان(تندی) بیشتر شود، در سنجش زمان بی دقت تر خواهیم شد و اصطلاحأ زمان برایمان «کند» میگذرد. حال باید بدانیم اگر بینهایت بر روی این بنیاد هسته(فضا-زمان) زوم کنیم، در نهایت چه خواهد شد؟

کوتاه ترین طولی که ما قادر به اندازه گیری آن هستیم و در این طول کمیت های فیزیکی همچنان قابل تعریف و استفاده هستند، "طول پلانک" است پس ما در فرایند زوم کردن خود بر روی فضا-زمان دارای محدودیت هستیم. اما مشکل اینجاست که زمان نیز یکی از این کمیت های قابل سنجش فیزیکی است پس با توجه به درهم تنیده بودن و وابسته بودن آن به ابعاد مکانی، میتوان گفت در مقیاس کوچکتر از این طول، در سنجش زمان نیز دچار مشکل خواهیم بود. میدانیم تمام حرکت ها و کمیت های وابسته به آن که باعث درک و تعریف و در نهایت سنجش «حرکت» میشوند، با زمان نیز در ارتباط اند. برای مثال سرعت نیز نوعی از این کمیت هاست که میزان پیمایش مکان را در واحد زمان نتیجه میدهد و با موهومی شدن یا صفر شدن زمان، سرعت نیز غیرقابل سنجش میشود. پس در نتیجه میتوان تمام تعریفات حرکتی را ابطال دانست. بدین سان میتوان گفت حرکت نیز معنای فیزیکی خود را در این مقیاس از دست میدهد. پس آیا میتوانیم بگوییم در بنیادی ترین طولی که میتوان برای ابعاد مکانی قائل شد، فضا و زمان و در نتیجه فضا-زمان دیگر وجود ندارد؟!

در نظریه های کوانتومی گرانش که سعی در کوانیته کردن فضا-زمان دارند، گرانش را ناشی از تعاملات کوانتومی فضا-زمان میدانیم. برای مثال در نظریه گرانش کوآنتومی حلقوی، فضا-زمان را در بنیادی ترین حالت بطور حلقه هایی منبسط شونده که بصورت تارعنکبوت در شبکه هایی حلقوی که در نهایت به هم میرسند میدانیم که گرانش را نیز نتیجه میدهد اما در اینجا و در سایر نظریاتی که بر روی کوآنیته بودن فضا-زمان تمرکز دارند، دیگر خبری از کوانتوم گرانش نیست و ما با کوآنتوم فضا-زمان که گرانش را نتیجه میدهد سرو کار داریم!

اما قوانین اعمال شده تابحال به ما نشان میدهند ما قادر نیستیم فضا-زمان را در مقیاس کوچکتر از طول پلانک تعریف کنیم. پس این کوانتوم های فضا-زمانی که خود گرانش را نتیجه میدهند، کجا هستند و آیا ما قادریم آنها را مورد سنجش قرار دهیم یا باید اساس کوانتوم فضا-زمان و یا حتی تصورمان را از فضا-زمان دستخوش تغییر کنیم؟
ایا ما در حقیقت فضا-زمان یا حتی خود فضا و زمان را بدرستی درک کرده ایم و یا درک ناقص ما از این دو سبب‌شده تا نتوانیم نتیجه آنها یعنی گرانش را بخوبی تشریح کنیم و این سبب ناسازگاری قوانین فیزیک کشف شده تابحال توسط بشر با یکدیگر، مانند نسبیت عام و مکانیک کوانتوم شده است؟!

☑️ پایان.

✍‌ نگارش؛ ادمین کانال فیزیک کوآنتوم (A.M.H)

🆔 @Physics3p

Читать полностью…

Quantum Physics

🔸آشنایی با نظریه میدان کوانتومی

🆔 @Physics3p

Читать полностью…

Quantum Physics

🔹 چرا نیروی گرانش اینقدر ضعیف است؟

🆔 @Physics3p

🔺 لیزا رندال با چنین پرسشی شروع کرد که چرا نیروی گرانش اینقدر ضعیف می باشد. نیروی گرانش به شدت نسبت به نیروهای دیگر ضعیف است. با افزوده شدن ابعاد اضافی در تئوری ابر ریسمان، ایده های نوینی برای توضیح ضعیف بودن قدرت گرانش پیدا شدند. زمانی که تئوری ام ارائه شد، رندال و ساندرام می خواستند بدانند که آیا این نظریه توضیحی برای ضعیف بودن جاذبه پیدا می کند یا نه.

🔻 آیا ممکن است که جاذبه از جهان ما تراوش کند به فضای خالی بعد یازدهم؟
🆔 @Physics3p

🔺 رندال سعی کرد که محاسبه کند چگونه گرانش می تواند از پوسته‌ی کائنات ما به فضای خالی نشت کند، اما او موفق نشد که علت را با در نظر گرفتن چنین فرضی معلوم کند. سپس چندی بعد او درباره‌ی نظریه ای شنید که توضیح می داد ممکن است پوسته‌ی دیگری در بعد یازدهم شناور باشد، بنابراین فکر عجیبی به ذهنش رسید.

🔻 شاید جاذبه از جهان دیگری به جهان ما تراوش می کند؟!

🔺 در آن جهان پوسته ای جاذبه هم به اندازه‌ی دیگر نیروها قدرت دارد. اما زمانی که به پوسته‌ی ما می رسد تنها سیگنال ضعیفی از آن باقی می ماند. هنگامی که رندال دوباره محاسباتش را انجام داد همه چیز به خوبی در این محاسبات جای گرفت. بنابراین اگر فرض کنیم دو پوسته‌ی موازی وجود داشته باشند، مثلا پوسته ای که جهان ما باشد، و دیگری که چیزهای دیگر در طرف آن قرار می گیرند، اما نه ذرات ما، ونه چیزهایی که ما از آنها ساخته شده ایم، و نه آنچه که ما می بینیم نیروها با آنها سروکار دارند، اگر ما در هر جای دیگری در بعد دیگري زندگی می کردیم متوجه می شدیم که گرانش بسیار ضعیف می باشد. چون گرانش بیشتر زمانش را در پوسته‌ی دیگر صرف کرده است، ما تنها بخش کوچکی از آن را مشاهده می کنیم.

🔻 ضعیف بودن نیروی گرانش تنها با در نظر گرفته شدن ابعاد اضافی و جهان های موازی توضیح داده می شود، جهان هایی که با جهان ما موازی هستند، ممکن است بسیار شبیه جهان ما باشند، اما به گونه ای که ما هیچگاه از آن آگاه نباشیم. آنها ممکن است کاملا متفاوت باشند. با قوانین متفاوت و فیزیک متفاوت. ممکن است که در همه‌ی آنها حیات وجود نداشته باشد، اما بخشی از آنها ممکن است حیات داشته باشند، بعضی از این جهان ها شبیه جهان ما هستند با این تفاوت که
ما دیگر وجود نداریم!

🆔 @Physics3p

منبع: کتاب ذرات بنیادی یا نظریه ریسمان ها

Читать полностью…
Subscribe to a channel