کانال تلگرامی ماهنامه پزشکان گیل (انتشار از ۱۳۸۲) مدیر مسوول: دکتر مسعود جوزی (@Msd_79) تماس با ما در گروه گفتگو: t.me/pezeshkandg سایت: pezeshkangil.com اینستاگرام: instagram.com/pezeshkangil بازنشر مطالب با نام کانال (و چه بهتر نشانی آن) بلامانع است.
📌 ۳۰ مارس ۱۹۱۱ مرگ ریچاردز بنیانگذار اقتصاد خانه
🟣#تقویم_تاریخ_پزشکی
🟡 بابک عزیزافشاری، ۱۰ فروردین ۱۴۰۴
🟢 azizafshari@yahoo.com
▫️اِلن هِنریتا سوالو ریچاردز متولد ۳ دسامبر ۱۸۴۲ شیمیدان و مهندس آمریکایی و از پیشگامان بهکارگیری علوم در منازل بود.
«اقتصاد خانه» (اقتصاد خانگی، علوم خانگی) هنر و علم مدیریت خانه و یک رشته تحصیلی با موضوع توسعه انسانی، امور مالی و سرمایهگذاری شخصی و خانوادگی، الگوی مصرف، طراحی داخلی، خوراک، پوشاک، بهداشت، بچهداری، و مباحث مرتبط با خانهداری است که به شکل رسمی از دهه ۱۸۵۰ در اسکاتلند آغاز شد و بهطور سنتی بر آموزش دختران در دبیرستان متمرکز بود.
زنان اروپا در اواسط قرن ۱۹ در مرکز ارزشهای اخلاقی و مذهبی خانواده قرار داشتند و کلیسای اسکاتلند در ۱۸۴۹ تأسیس مدارس صنعتی ویژه زنان را یک ضرورت دانست. لوییزا هوپ کنشگر اسکاتلندی و دیگران در ۱۸۵۲ انجمن پیشبرد آموزش صنعتی زنان اسکاتلند را با هدف تعلیم خیاطی و سایر مشاغل خانگی به زنان خانهدار بنیان گذاشتند.
در آمریکا با حمایت آبراهام لینکلن و تصویب قانون مورِل، درس اقتصاد خانگی در ۱۸۶۲ وارد تحصیلات متوسطه شد. کاترین بیچر (خواهر هَریت بیچر استو نویسنده کلبه عمو تام) از پیشگامان این حرکت در ایالات متحده بود و در ۱۸۴۱ «رسالهای پیرامون اقتصاد خانگی»را نوشت که شکل کاملتر آن در ۱۸۶۹ تحت عنوان «خانه زن آمریکایی» توسط خواهران بیچر منتشر شد.
در ایران به دنبال همهپرسی ششم بهمن ۱۳۴۱ (ژانویه ۱۹۶۳) و اجرای طرح سپاه دانش (اصل ششم انقلاب شاه و مردم معروف به انقلاب سفید)، یکی از نخستین کتابهای درسی که با هدف پیشرفت فرهنگ و علوم و رشد اقتصادی کشور تدوین و منتشر شد، «خانهداری» نام داشت.
با تبدیل بیشتر خانوادههای شهری به مصرفکننده از اوایل قرن بیستم، موضوع مدیریت مصرف بیش از پیش مورد توجه قرار گرفت. یک جنبه نوین که ریچاردز از پیشگامان آن بود، به رسمیت شناختن خانهداری و مشاغل خانگی و اعطای موقعیت اجتماعی و قانونی یک حرفه به آن بود.
ریچاردز اولین زن آمریکایی بود که وارد دانشگاه شد و باور داشت که کار در خانه میتواند از نظر فکری برای زنانی که درگیر آن هستند با مزایای عاطفی و روحی همراه باشد. وی در دانستبل، ماساچوست به دنیا آمد و نخستین زنی بود که در انستیتو فناوری ماساچوست به تحصیل و سپس تدریس پرداخت.
او مشاور شیمی اداره بهداشت و همچنین مشاور تغذیه اداره کشاورزی ماساچوست بود و از ۱۸۸۴ به عنوان استاد شیمی بهداشتی در آزمایشگاه بهداشت ویلیام نیکولز مشغول به کار شد.
وی خانه خود را به یک آزمایشگاه تبدیل کرد و به تحقیق در زمینه زندگی سالم پرداخت. به نظر ریچاردز همه زنان باید تحت آموزشهای علمی قرار میگرفتند و در این زمینه چندین کتاب نوشت که نمونه آن «شیمی آشپزی و نظافت» (۱۸۸۲) و «مواد غذایی و انواع تقلبی آنها» (۱۸۸۵) بود.
سخنرانیهای او و انتشار این کتابها نقش بهسزا در تصویب نخستین قانون غذای پاک در ماساچوست داشت. ریچاردز در ۱۹۰۹ انجمن اقتصاد خانگی آمریکا را تأسیس کرد که نام آن بعدها به انجمن خانواده و علوم مصرفکننده آمریکا تغییر یافت.
وی پایهگذار علم خوب زیستن (یوتنیک، از ریشه یونانی یوتنو به معنی خوبی و رفاه) بود اما رکود بزرگ اقتصادی و دو جنگ جهانی باعث شد این ایده چندان مورد توجه قرار نگیرد.
ریچاردز به دنبال عارضه قلبی در ۶۸ سالگی در بوستون، ماساچوست درگذشت. نام وی در ۱۹۹۳ در فهرست تالار مشاهیر ملی زن آمریکا ثبت شد.
📌تصویر: خانهداری برای سال چهارم دبیرستان، فرخرو پارسای، ۱۳۴۸.
🔗تصاویر بیشتر در اینستاگرام
کانال تلگرامی پزشکان گیل
Site: pezeshkangil.com
Insta: instagram.com/pezeshkangil
📌خودخواری مغز: چگونه کمخوابی به نابودی سیناپسهای عصبی منجر میشود
📌فرزانه مهران
مقدمه
#خواب، فرایندی ضروری برای بازسازی و حفظ عملکرد مغز است. کمخوابی مزمن میتواند تأثیرات مخربی بر سلامت عصبی داشته باشد، اما تحقیقات جدید نشان دادهاند که این تأثیرات فراتر از احساس خستگی و کاهش تمرکز هستند. مطالعهای که در Journal of Neuroscience منتشر شده است، نشان میدهد که در شرایط کمبود خواب، مغز در یک فرایند خودویرانگر، بخشهایی از خود را تخریب میکند. این پدیده که از طریق افزایش فعالیت سلولهای گلیال اتفاق میافتد، میتواند نقش مهمی در بیماریهای عصبی و زوال عقل داشته باشد.
مطالعه علمی: خواب کمتر، تخریب بیشتر
در پژوهشی که توسط Bellesi و همکاران (2017) انجام شد، دانشمندان تأثیر کمخوابی را بر سلولهای آستروسیت و میکروگلیا در مغز موشها بررسی کردند. آستروسیتها وظیفه پاکسازی و بازسازی سیناپسهای غیرضروری را بر عهده دارند، در حالی که میکروگلیاها در دفاع ایمنی و حذف سلولهای آسیبدیده نقش دارند. در این مطالعه مشخص شد که در شرایط کمخوابی، این سلولها فعالیت بیش از حدی از خود نشان میدهند که میتواند به تخریب سیناپسهای سالم منجر شود.
مغز چگونه خودش را میخورد؟
مطالعه نشان داد که در موشهایی که دچار کمبود خواب بودند، میزان فاگوسیتوز (فرایند بلع و هضم ذرات سلولی) توسط آستروسیتها به ۱۳.۵٪ افزایش یافت، در حالی که این میزان در موشهای استراحتکرده تنها ۵.۷٪ بود. این یعنی آستروسیتها به جای پاکسازی زبالههای مغزی، شروع به تجزیه بخشهایی از سیناپسهای سالم کردند.
علاوه بر این، فعالیت میکروگلیاها نیز در موشهایی که دچار کمخوابی مزمن بودند، افزایش قابل توجهی نشان داد. از آنجایی که افزایش فعالیت این سلولها در بیماریهای عصبی مانند #آلزایمر، #پارکینسون و دیگر اختلالات دژنراتیو مشاهده شده است، این نتایج نگرانیهای بیشتری درباره تأثیرات طولانیمدت کمخوابی بر سلامت مغز ایجاد میکند.
پیامدهای این کشف علمی
نتایج این تحقیق میتوانند به درک بهتر اثرات کمخوابی بر مغز و ارتباط آن با بیماریهای عصبی کمک کنند.
۱. افزایش خطر بیماریهای عصبی: فعال شدن بیش از حد میکروگلیاها با تخریب سیناپسهای سالم همراه است که میتواند زمینهساز بیماریهایی مانند آلزایمر باشد.
۲. اثر مخرب بر حافظه و شناخت: کاهش تعداد سیناپسها به ضعف حافظه و کاهش توانایی پردازش اطلاعات منجر میشود.
۳. تشدید التهاب مغزی: فعالیت بیش از حد میکروگلیاها باعث افزایش التهاب مغزی میشود که در درازمدت میتواند آسیبهای جدی ایجاد کند.
چگونه از تخریب مغز جلوگیری کنیم؟
اگرچه این مطالعه بر روی موشها انجام شده است، اما نتایج آن پیام مهمی برای انسانها دارد: خواب کافی یک ضرورت است، نه یک انتخاب! برای محافظت از مغز خود، به نکات زیر توجه کنید:
• ۷ تا ۹ ساعت خواب شبانه داشته باشید و از بیدار ماندن طولانیمدت خودداری کنید.
• الگوی خواب منظم داشته باشید و هر روز سر ساعت مشخصی بخوابید و بیدار شوید.
• از مصرف کافئین و الکل در ساعات پایانی شب خودداری کنید تا کیفیت خواب شما افزایش یابد.
• استرس را مدیریت کنید، چرا که استرس طولانیمدت باعث اختلال در چرخه خواب و تشدید التهاب مغزی میشود.
نتیجهگیری
تحقیقات نشان میدهد که کمخوابی نه تنها عملکرد شناختی را مختل میکند، بلکه بهطور مستقیم به تخریب اتصالات عصبی مغز منجر میشود. این مطالعه هشداری جدی است که اهمیت خوابِ کافی را بیش از پیش برجسته میکند. اگر میخواهید از بیماریهای عصبی در آینده پیشگیری کنید، از همین امروز خواب را در اولویت زندگی خود قرار دهید.
از:
Bellesi, M., de Vivo, L., Tononi, G., & Cirelli, C. (2017). Sleep Loss Promotes Astrocytic Phagocytosis and Microglial Activation in Mouse Cerebral Cortex. Journal of Neuroscience, 37(21), 5263-5273.
Tel: t.me/pezeshkangil
Site: pezeshkangil.com
Insta: instagram.com/pezeshkangil
📌تریاک چه تاثیری بر سلامت شما دارد؟
📌دکتر سیاوش ایمانی
▫️بسیاری از مردم به ویژه بیماران، بیماری خود را بهانهای برای مصرف #تریاک میدانند.
در پایین نظری داریم بر آثار تریاک بر سلامت بدن.
مصرف تریاک سالم محسوب نمیشود و دارای خطرات کوتاهمدت و بلندمدت برای سلامتی است، از جمله #اعتیاد، تضعیف تنفس، آسیب به اندامهای داخلی و اثرات روانی. در ادامه به جزئیات بیشتری پرداخته شده است:
۱. خطرات سلامتی مصرف تریاک
اثرات کوتاهمدت
نشئگی و تسکین درد: تریاک و مشتقات آن (مانند مرفین و هروئین) بر روی سیستم عصبی مرکزی اثر میگذارند و باعث ایجاد احساس آرامش و کاهش درد میشوند.
تضعیف تنفس: مواد افیونی باعث کاهش سرعت و عمق تنفس میشوند که در دوزهای بالا میتواند کشنده باشد.
حالت تهوع، استفراغ و یبوست: این علائم از عوارض شایع مصرف تریاک به دلیل تأثیر آن بر دستگاه گوارش هستند.
اثرات بلندمدت
اعتیاد و وابستگی: تریاک بسیار اعتیادآور است و میتواند منجر به اختلال مصرف مواد افیونی (OUD) شود.
اختلال شناختی: مصرف طولانیمدت باعث کاهش عملکرد حافظه و مشکلات شناختی میشود.
آسیب به اندامهای داخلی: مصرف مداوم میتواند به کبد، کلیهها و قلب آسیب برساند.
مشکلات روانی: خطر ابتلا به افسردگی، اضطراب و روانپریشی را افزایش میدهد.
۲. منابع علمی
سازمان جهانی بهداشت (WHO): این سازمان نسبت به خطرات مواد افیونی، از جمله اعتیاد و مرگ ناشی از اوردوز هشدار میدهد. (گزارش WHO درباره بحران مواد افیونی)
مرکز کنترل و پیشگیری از بیماریها (CDC): این مرکز اعلام کرده که اعتیاد به مواد افیونی یک بحران جهانی سلامت عمومی است و عوارض جدی برای سلامت دارد. (CDC درباره مواد افیونی)
مؤسسه ملی سوءمصرف مواد مخدر (NIDA): تحقیقات نشان داده است که مواد افیونی باعث تغییر در شیمی مغز شده و منجر به وابستگی و علائم ترک میشوند. (تحقیقات NIDA درباره مواد افیونی)
۳. دیدگاه پزشکی و قانونی
تریاک در اکثر کشورها غیرقانونی است به دلیل اینکه پتانسیل سوءمصرف بالایی دارد.
مواد افیونی پزشکی (مانند مرفین و کدئین) فقط تحت نظارت پزشکی برای مدیریت درد استفاده میشوند.
امروزه روشهای جایگزین برای کنترل درد، از جمله داروهای غیر افیونی و روشهای درمانی دیگر، ترجیح داده میشوند زیرا خطر اعتیاد کمتری دارند.
📍نتیجهگیری
مصرف تریاک سالم نیست زیرا خطرات جدی برای سلامتی، پتانسیل بالای اعتیاد و اثرات منفی طولانیمدت بر جسم و روان دارد. در صورت نیاز به مصرف داروهای افیونی، باید تحت نظارت دقیق پزشکی انجام شود.
Tel: t.me/pezeshkangil
Site: pezeshkangil.com
Insta: instagram.com/pezeshkangil
#آناتومی! #هنر_و_پزشکی
Tel: t.me/pezeshkangil
Site: pezeshkangil.com
Insta: instagram.com/pezeshkangil
📌روش جدید در پیوند قلب
🗞روزنامه اطلاعات، ۳ فروردین ۱۳۴۹
کانال دیروزنامه 👇
@baztr
#تاریخ_پزشکی
Tel: t.me/pezeshkangil
Site: pezeshkangil.com
Insta: instagram.com/pezeshkangil
📌 ۲۵ مارس روز جهانی کودک زاده نشده
🟣#تقویم_تاریخ_پزشکی
🟡 بابک عزیزافشاری، ۵ فروردین ۱۴۰۴
🟢 azizafshari@yahoo.com
▫️عید بشارت یادآور دیدار جبرئیل با مریم در ۲۵ مارس سال اول میلادی و بشارت آمدن عیسی است: «فرشته خداوند نزد او رفت و گفت درود بر تو ای که بسیار زیبندهای، خداوند با تو است (انجیل لوقا، ۲۸:۱).» پاپ ژان پل دوم این روز را در مخالفت با سقط جنین و با هدف بزرگداشت زندگی و کرامت انسان، روز کودک زاده نشده نامید.
این مناسبت نخستین بار در ۱۹۹۳ در ال سالوادور بهطور رسمی جشن گرفته شد و بقیه کشورها به تدریج به این کارزار پیوستند. جنین یا نورسته به فرزند متولد نشده انسان و سایر پستانداران گفته میشود که درون رحم قرار دارد. نطفه حاصل لقاح در انسان تا پایان هفته هشتم رویان و پس از آن جنین نامیده میشود.
به نظر اغلب زیستعصبشناسان تکاملی، جنین از حدود هفته ۲۴ با شکلگیری ارتباط بین تالاموس و قشر مخ میتواند درد را حس کند، هرچند برخی باور دارند که این توانایی از ابتدای نیمه دوم بارداری وجود دارد.
اغلب در ارتباط با عمل سقط، هفته ۲۰ بارداری یا سن جنینی حدود ۱۸ هفته از زمان لانهگزینی به عنوان «تِرم» تلقی میشود که مشخصه آن قابلیت حیات، زندهمانی، یا توانایی زنده ماندن جنین در بیرون از رحم است.
در ۱۹۷۳ در پرونده موسوم به رو-وی-واید (رو علیه واید) هفت نفر از ۹ قاضی دادگاه عالی ایالات متحده به حق زنان برای سقط جنین رأی دادند. براساس این حکم سقط در سهماهه اول در همه ایالتهای آمریکا آزاد اعلام شد، مجوز سقط در سهماهه دوم به ایالتها واگذار شد، و سقط در سهماهه سوم به مواردی محدود شد که ادامه بارداری جان مادر را تهدید کند. در ۱۹۹۲ این تقسیمبندی زمانی عمدتاً جای خود را به قابلیت یا عدم قابلیت حیات جنین داد.
این زمان در برخی منابع هفته ۲۳ یا ۲۴ بارداری ذکر شده و میزان زندهمانی نوزادان زودرس وابسته به عوامل مختلف مانند وزن تولد و دسترسی به امکانات پزشکی است اما قاعده کلی برای آن وجود ندارد و در مطالعات مختلف در هفته ۲۳ تا ۵۵ درصد و در هفته ۲۴ حدود ۶۰ تا ۷۰ درصد گزارش شده است.
رکورد گینس برای کمترین سن تولد نوزادی که تاکنون در جهان زنده مانده (۲۱ هفته و ۱ روز) متعلق به کورتیس مینز آمریکایی از بیرمنگام، آلاباما است که در ۵ ژوئیه ۲۰۲۰ با وزن ۴۲۰ گرم به دنیا آمد.
📌تصویر: بشارت، اثر پائولو دی ماتیس نقاش ایتالیایی، ۱۷۱۲.
🔗تصاویر بیشتر در اینستاگرام
کانال تلگرامی پزشکان گیل
Site: pezeshkangil.com
Insta: instagram.com/pezeshkangil
سری دوم آلبومهای کاخ گلستان لو رفت!
خبر خوش نوروزی اینکه ۸۰ آلبوم دیگر از آلبومخانه کاخ گلستان نیز بهصورت ناشناس در فضای مجازی منتشر شد.
البته گفته میشود این آلبومها بهاندازه سری قبل کامل نیستند و تعداد عکسهای کمتری دارند. همچنین بخشی از این عکسها پیش از این نیز منتشر شده بودند.
لینک دسترسی 👇
https://drive.google.com/drive/folders/1WYg9RPVIRSvqOHyKdUqQt1mD7UuL9gN_
درباره سری اول آلبومهای لو رفته (و لینک دسترسی به آنها)👇
/channel/Jangal94/236
✍ درخواست مجدد کانال تلگرامی جنگل: لطفا شما نیز این مجموعه بینظیر را برای دیگران بفرستید؛ و از آنجا که خودمان هنوز فرصت نکردهایم همه عکسها را ببینیم، اگر در این آلبومها عکسی مرتبط با کانال ما (یعنی #مشروطه، #جنگل یا #گیلان) پیدا کردید، برای ما هم بفرستید تا منتشر کنیم.
#عکس
/channel/Jangal94
📌نوبهار است در آن کوش که خوشدل باشی
📌مسعود جوزی
سرمقاله٬ ویژه نوروز ۹۳
#بایگانی (پزشکان گیل، ش ۱۲۵، اسفند ۱۳۹۲)
جمعتان جمع باشد، هر چه بخواهید جور باشد…
چند شب پیش خانهی همسایه بودیم. یک نماهنگی پخش کرد که نمیدانم مجاز بود، غیرمجاز بود… تویش یک خانم و آقایی که انگار راست راستکی هم زن و شوهر بودند، علاوه بر حرفهای عاشقانهی معمول در ترانهها، یک چیزهایی میخواندند که حکایت از یک زندگی روبهراه و رویایی داشت: «هر چی که خواستیم جوره… هر چی که خواستیم بوده… چه زندگی خوبه… زندگیمون رو رواله… روبهراهه… سرمون گرمه… جمعمون جمعه…» راستش چون میهمانی بود و شلوغ بود و آنها هم عجله داشتند و ترانه را تند تند میخواندند که لابد بعدش بروند به زندگی رویاییشان برسند، اولش متن ترانه را خوب متوجه نشدم و مطلب را کامل نگرفتم، ولی بعد که صاحبخانه کانال را عوض کرد و دیدم این زوج خوشبخت در آن کانال هم دارند زندگیشان را به رخ این و آن میکشند، رفتم توی فکر. اگر شما بودید، شاید کانال را میگفتید عوض کنند تا به آنها حسودیتان نشود یا خانم/ آقای همسرتان نبیند و سرکوفت آن زندگی شاهانه و «همهچی تمام» را به شما نزند؛ اما من که ذاتاً هم آدم متفکری هستم، واقعاً هم رفتم توی فکر. البته خیلی هم فکر عمیق نمیخواست؛ کمی دانش هرمنوتیک را که کنار آنهمه نشانههای تصویری و متنی و فرامتنی میگذاشتی، متوجه میشدی که این دنیا دنیای واقعی نیست و آن دو نفر که اینقدر خوشخوشانشان است- دور از جان- فوت کردهاند و الان در بهشت بهسر میبرند! حالا اینبار که شما رفتید خانهی همسایه، نگاه کنید؛ حتماً به همین نتیجه خواهید رسید. مخصوصاً به لوکیشن نماهنگ دقتl کنید؛ یک جایی است بین جنگلهای شرق آفریقا و آسمان هفتم. زوج خوشبخت هم که نصف بیشتر نماهنگ را یا- دور از جان- مثل شمپانزههای ۷-۶ میلیون سال پیش نشستهاند روی درخت یا دارند از درخت تاب میخورند یا کلاً روی ابرها سیر میکنند. بالاخره خاصیت هنر همین است. امور فراواقعی را چنان واقعی مینماید که باور کنی زندگی بهتری هم هست یا دستکم میتواند باشد؛ زندگیای که خوب باشد، روی روال باشد، روبهراه باشد، هر چیزی که بخواهی باشد و جور باشد… حالا بهشت که عجالتاً در دسترس نیست اما اگر روزی «عالمی دیگر بباید ساخت و از نو آدمی»، احتمالاً عالم نوساخته باید چنین مختصاتی داشته باشد. باز هم عجالتاً آن روز هم که خیلی در دسترس نیست، اما حالا که تا اینجای یادداشت پابهپایم پایین آمدهاید، همینقدر دستم میرسد که این شب عید ضمن تبریک نوروز و فرارسیدن نوبهار، برایتان آرزو کنم در سال یکهزار و سیصد و نود و سهی خورشیدی جمعتان جمع باشد، زندگیتان خوب باشد، روی روال باشد، روبهراه باشد، هر چه بخواهید باشد و جور باشد. آن هم نه فقط برای شما که این چند خط را میخوانید، نه فقط برای ملت ایران و افغانستان و تاجیکستان و اقلیم کردستان که مثلاً آریاییاند، نه فقط برای ترک و عرب هموطن و همسایهی ما، که برای همنوعان هندی و چینی و آفریقایی هم… برای روس و فرانک و ژرمن و بریتانی و اتازونی هم… برای همهی دنیا… برای همهی شهروندان دورتادور این کرهی سرگردان. مگر نه اینکه همه اعضای یک پیکر و از یک گوهریم؟ برای همه سالی با کمترین بلایای آسمانی و زمینی، کمترین آسیب بیماری و قحطی و جنگ و تروریسم، کمترین تخریب محیط زیست، کمترین بدی و… بیشترین خوبی و خرمی و زیبایی آرزو میکنم؛ سالی با لب خندان و دل خوش… بالاخره نوبهار است؛ در آن کوش که خوشدل باشی!
پ. ن: این یادداشت مال یازده سال پیش است. مال آن سالهایی که حال ما هر چه بود، به بدی حالا نبود. اینهمه دعاهای تحویل سال کجا میرود؟ چرا حال ما خوب نمیشود؟
Tel: t.me/pezeshkangil
Site: pezeshkangil.com
Insta: instagram.com/pezeshkangil
📌هفتسین در استرالیا
📌یک پرنده مهاجر
▫️از اخرین سفرهای که ما در ایران انداختیم، سینِِ سلامتیِ مادر رفته است و سینِ بزرگ سفر بر همهچیز سایه انداخته.
«سالی که گذشت سالِ بد بود. سالی بد و بد ز بد بدتر بود». اما به عمر ما چه سالی نبوده؟ برای من از ان «ز بد بدتر بود» از آنجا که همه شرافتِ نوشتنم را شرط بستم روی یک جو عقل، یک اپسیلون انصاف. به امیدی برای «ایرانه خانم زیبا» اما «من باختم، بدهم باختم، من آبروی شهر منو بردم، سقف من رو سر من خراب شده، هیچ داغی بزرگتر از این نیست!» شما آدمهای خوبی بودید که فحش ندادید اما در گروههای خودمونیتر آی فحش خوردم. اما آدم است دیگر شیر خام خورده. به امید زنده است. شما به بزرگیتان ببخشید.
آن موقع که «مهاجران» را میدیدم به مخیّلهام هم خطور نمیکرد که روزی پای جای «لوسی» و «کیت» و آقای «پتی بل» بگذارم. اما من هنوز ایرانم. بیداریام که بیست و چهاری انلاینام. از شما زودتر خبر میشوم کی مرده است کی زنده. خوابهایم که زمان و مکان و شخصش هم آنجاست. یک چیزی بگویم بخندید. رفته بودم مشاوره رادیولوژی. یارو پرسید:
Where are you coming from?
سابکورتیکال سر ضرب پاسخ داد: ایران
(ایرانو نه Persia که بعضی ادمهای لوس برای رد گم کردن میگویند)
یارو خندید و گفت:
Your department, I meant.
کورتیکال سرافکنده پاسخ داد: نورولوژی.
یکی گفت هر که میرود مثل این است که ایران تجزیه شده. من اینطور فکر نمیکنم. آدمها مُهر خودشان را میزنند. و دنیا همیشه یکجور نمیگردد. یک روز همهی این آموختهها به ایران برخواهد گشت و برای آبادی ایران به کار خواهد آمد. اینجا یک رستوران «بامیان» دارد متعلق به دوستان افغانی. خداییش کابلیپلو و کوبیدههای محشری هم دارد. اول اینکه بگویم اینجا برادران افغانی که اغلب هم قانونی آمدهاند جزو کوشاترین و در نتیجه پولدارترین خرده جمعیتها هستند. اما این مهم نیست. یک پوستر قدی زده است از بودای بامیان. اینجا دست هیچ طالبانی دیگر بهش نمیرسد. با هزار تن دینامیت هم بیسر نمیشود. ایرانی که ما میسازیم بودای «بامیان» است.
یکی دیگر هم گفته بود هر که رفته توالت شویی میکند. توالتشویی البته شغل شریفی است که اتفاقن در سوسیال دموکراسی دلپذیر اینجا درآمد خوبی دارد. اما حتا اگر شغل کثیفی بود از شغل «بسترسازی» آقایان دزد و اختلاسگر و رانتخوار بسی شریف تر است. هر روز گرگ و میش که از خانه میزنم بیرون دندانهایم را روی هم فشار میدهم که هر موفقیت من و تخموترکهام تف بزرگتری است به روی آن آدم. «ابلها مردا/ عدوی تو نیستم من/ انکار توام».
دو سه ماه پیش «معین» آمد اینجا. در بزرگترین convention center شهر پنج هزار نفر زدند و دم گرفتند و رقصیدند. ایرانی و افغانی و تاجیک. لابد از هزار مسلک. سرپتیها به محجبهها لبخند زدند. کراواتیها به «دستار» بر سران. خون از دماغ یک نفر هم نیامد. بخارا و بدخشان آنجا بود. سرخس و خرمشهر آنجا.
دو سه سال اول اصلن حس و حال سفره چیدن نداشتم. بهاریه هم که هر سال مینوشتم ننوشتم. به خصوص که اینجا هم نیمکره جنوبی است و این موقع سال اصلن خبری از «درخت غنچه براورد و بلبلان مستند» نیست. تازه سوز باد پاییزی هم میزند توی پوز ادم. ولی امسال با وجودی که سال بد بود عزم جزم کردیم که سفره بچینیم. سماق و سرکه و سیب که از سوپریهای همینجا هم میشد خرید، سکه هم ته جیبمان بود. سبزه و سنجد را هم از سوپری افغانی خریدیم. و جای سمنو (یا به قول ما شیرازیها سمنی) هم Vegemite گذاشتیم که یک چیز بسیار هشلهفی است که اوزیها میخورند. سنبل پیدا نکردیم ارکیده گذاشتیم. هر چه شمع هم در خانه داشتیم روشن کردیم. "Candle in the wind" نمادی از همه مهاجران.
ما هر جا باشیم. خفه نمیشویم. خاموش نمیشویم. نمیتوانید خاموشمان کنید. مثل فارسی. مثل ترکی. مثل کردی. مثل چهارشنبهسوری. مثل نوروز. مثل سیزدهبدر.
Tel: t.me/pezeshkangil
Site: pezeshkangil.com
Insta: instagram.com/pezeshkangil
درباره ترانه چاپلا از کانال تلگرامی کیانا کیارس
«چاپلا» یک ترانه قدیمی و محبوب گیلکی است که در عین ریتمیک بودن، بسیار محزون است. این ترانه را مرتضی فقیه محمدی ترانهسرا، ملودیساز و خواننده خوب گیلانی، چند دهه پیش نوشته ولی تا پیش از این اجرای کیانا کیارس هرگز رسماٌ در استودیو ضبط منتشر نشده بود.
این ترانه بهمحض ترنم بر لبان خالقاش، در محافل خصوصی حافظهها را درنوردید و سینه به سینه نقل محافل هنری دور و نزدیک شد. یک بار هم سالها پیش گروه کر به سرپرستی موسی علیجانی روی صحنه این ترانه را با حضور خود فقیه محمدی بهطور زنده اجرا کرد که در حافظهها مانده است.
چاپلا در گیلکی هم نام یک ساز کوبهای، هم نام یک جور کف زدن ریتمیک، و هم اسمی دخترانه برای دختران گیلک است.
«چاپلا» حدیثنفس محزون یک عاشق (بهروایتی) یا یک مادر یا پدر (بهروایتی دیگر) است که امیدوارانه در اوج فقر و در آستانه سال نو مدام برای خودش، معشوقاش و یا فرزند دخترش آرزوی دارایی و مکنت و شادی میکند و خوابهای خوش و طلایی میبیند. متن ترانه بهطور متناوب بین نشانههای واقعی فقر و رویای مکنت و آرزوی کامکاری در رفتوآمد است.
در آغاز، راوی دختری زیبا به نام چاپلا را صدا میکند و به او میگوید: «نان پیربو (نوعی بربری محلی) را خالی نخور، چون خواب فسنجان و پلوی صدری دیدهام.»
در ادامه میگوید: «چاپلا پلوی اشکور (نوعی خردهبرنج آمیخته با ناخالصی و بیقیمت که فقرا میخورند) دوست ندارد و در خیالش النگوی طلا بهدست میکند، حال آنکه در واقعیت غذایشان جز "پلوی چمپا" (نوعی برنج باز بیقیمت و سرخرنگ گیلانی) و باقلای محلی نیست که در حال پختن است.»
راوی خواب میبیند که آنها پولدار شدهاند و دختران گیلانی همه میهمانِ دخترکِ ترانه هستند. آنگاه مدعوین را تکتک اسم میبرد که نامهای اصیل گیلانی دارند: «کاسماره» (مامان چشمسبز)، «تونگوله» (تلنگر)، «ایستره» (خواستنی) که نامی ترکی است و احتمالاً دختری زیبا از آستارا است، «مش کوچی خانم» (مشهدی خانم کوچولو)، «آکوله» (نام یک نوع برنج) و «کاکوله» (پرندهای با نوک طلایی) که دختری از منطقهی تالش است، و «مورواری» (مروارید) دختری لاهیجانی که دارد دستانش را با آفتابه لگن میشوید.
و همه دستافشان و پاکوبان خوش میگذرانند چون «گیلان جایی است که کسی در آن گرسنه نمیماند».
این رویا اما به پایان میرسد و ما به واقعیت تلخ بازمیگردیم. راوی دخترک ترانه را دلداری میدهد: «دنیا اینجوری نمیماند چاپلا! دست ما هم یک روز میرسد به "پول و پلا" (معادلی گیلکی برای آلاف و اولوف یا همان ثروت و مکنت). غصه نخور دخترک! در این ایام عید»؛ و آرزو میکند که «درد و بلا از لپهای گلانداختهات دور باد!»
📌 ۲۱ مارس ۱۸۸۷ تولد کِیلین کاشف سیتوکروم
🟣#تقویم_تاریخ_پزشکی
🟡 بابک عزیزافشاری، ۱ فروردین ۱۴۰۴
🟢 azizafshari@yahoo.com
▫️دیوید کِیلین حشرهشناس و انگلشناس بریتانیایی بود که بیشتر با کشف رنگدانه تنفسی یا سیتوکروم (رنگدانه سلولی، از ریشه یونانی کیتوس به معنی محفظه و کروما به معنی رنگ) در دهه ۱۹۲۰ شناخته میشود.
سیتوکرومها پروتئینهای حاوی مولکول هِم و یک اتم آهن مرکزی و از اجزای چرخه انتقال الکترون و اُکسایش و کاهش (اکسیداسیون و احیا) در سلولهای مختلف هستند که براساس نوع مولکول هِم و نحوه اتصال آن طبقهبندی میشوند.
نخستین بار چارلز الکساندر مکمون پزشک و فیزیولوژیست ایرلندی در کتاب «طیفسنج (اسپکتروسکوپ) در پزشکی» (۱۸۸۰) به وجود یک رنگدانه تنفسی در خون اشاره کرد که بعدها سیتوکروم ۱ نامیده شد. او با استفاده از اسپکتروسکوپ به مطالعه رنگدانههای جانداران و بافتهای مختلف پرداخت و رنگدانه تنفسی را در بافت عضله میوهماتین و در سایر بافتها هیستوهماتین نامید.
وی این رنگدانهها را براساس حداکثر طیف جذبی آنها طبقهبندی کرد اما دستاوردهای او چندان مورد توجه قرار نگرفت. امروز برای نامیدن برخی از این مولکولها همچنان به حداکثر طیف جذبی آنها اشاره میشود که نمونه معروف آن سیتوکروم پ۴۵۰ و حداکثر طیف جذبی این رنگدانه (پیگمان) در حالت احیا (ترکیب با منوکسید کربن) ۴۵۰ نانومتر است.
کِیلین در مسکو در یک خانواده یهودی لهستانی به دنیا آمد و در کودکی به لهستان بازگشت. وی به دلیل ابتلا به آسم تا ۱۰ سالگی نتوانست به مدرسه برود و پس از تحصیل در دانشگاه لیژ، دانشگاه پاریس، و کالج مگدالن، کمبریج به عنوان دستیار جرج ناتال باکتریشناس آمریکایی-بریتانیایی در دانشگاه کمبریج مشغول به کار شد.
او استاد زیستشناسی دانشگاه کمبریج و رئیس انستیتو انگلشناسی مولتینو بود و دهها مقاله درباره تولید مثل شپش، چرخه زندگی خرمگس، و موضوعات دیگر منتشر کرد اما معروفترین دستاورد وی کشف مجدد و نامگذاری سیتوکرومها هنگام مطالعه بر روی نوعی انگل رودهای اسب بود. مقاله تاریخی او تحت عنوان «درباره سیتوکروم، یک رنگدانه تنفسی مشترک در حیوانات، مخمر، و گیاهان عالی (آوندی)» در ۱۹۲۵ در مجله پیشرفتهای انجمن سلطنتی منتشر شد. وی انواع مختلف سیتوکروم را با حروف انگلیسی نامگذاری کرد.
گابریل برتراند باکتریشناس فرانسوی در قرن ۱۹ آنزیم «اکسیداز» را مسؤول سخت شدن لاک دانست، هرچند بعدها روشن شد که عامل این پدیده کمپلکس آنزیمی لاکاز است. در اوایل قرن بیستم مطالعات متعددی در زمینه اکسیداسیون انجام شد. یکی از معروفترین آزمایشها در این زمینه بیرنگ شدن آبی متیلن در اثر فعالیت مخمر بود. تورستن تونبرگ بیوشیمیدان سوئدی نشان داد که برای اکسیداسیون هر ماده آلی یک آنزیم وجود دارد و برای توصیف آن از اصطلاح دهیدراز استفاده کرد. هاینریش ویلاند این آنزیم را دهیدروژناز نامید.
ویلاند و تونبرگ اکسیداسیون و بیرنگ شدن آبی متیلن را حاصل فعالسازی اتمهای هیدروژن توسط دهیدروژناز میدانستند که آنها را قادر به واکنش با اکسیژن میسازد، درحالیکه اوتو هاینریش واربورگ (فیزیولوژیست آلمانی و برنده نوبل فیزیولوژی یا پزشکی ۱۹۳۱ برای کشف مکانیسم عمل آنزیم تنفسی) با توجه به نقش اتم آهن و توانایی سیانید در ترکیب با آهن و مهار تنفس سلولی، به این نتیجه رسید که مکانیسم اصلی اکسیداسیون، فعالسازی اکسیژن توسط آنزیمهای حاوی آهن است.
با کشف سیتوکروم، معمای بزرگ تنفس سلولی که به مناقشه ویلاند-واربورگ معروف شده بود حل شد، هرچند سالها گذشت تا اهمیت سیتوکروم در چرخه تنفس سلولی روشن شود. کِیلین در ۲۷ فوریه ۱۹۶۳ در ۷۵ سالگی در کمبریج درگذشت.
از افتخارات او میتوان به عضویت در انجمن سلطنتی (۱۹۲۶) و دریافت نشان سلطنتی (۱۹۳۹) و نشان کاپلی (۱۹۵۱) اشاره کرد. انجمن بیوشیمی از ۱۹۶۴ جایزه کِیلین را به محققین بیوانرژیتیک اعطا میکند. آلفرد تیسیر زیستشناس سوئیسی و ادوارد اسلاتر بیوشیمیدان استرالیایی از شاگردان سرشناس وی بودند.
📌تصویر: حل مناقشه ویلاند-واربورگ با کشف سیتوکروم توسط کِیلین.
🔗تصاویر بیشتر در اینستاگرام
کانال تلگرامی پزشکان گیل
Site: pezeshkangil.com
Insta: instagram.com/pezeshkangil
📌 ۱۹ مارس ۱۸۱۶ مرگ ماتسئی آزادیخواه غیور
🟣#تقویم_تاریخ_پزشکی
🟡 بابک عزیزافشاری، ۲۹ اسفند ۱۴۰۳
🟢 azizafshari@yahoo.com
▫️فیلیپو ماتسئی متولد ۲۵ دسامبر ۱۷۳۰ پزشک، نویسنده، و سیاستمدار ایتالیایی، از حامیان استقلال آمریکا، و دوست نزدیک توماس جفرسون از بنیانگذاران و سومین رئیسجمهور این کشور بود. جفرسون او را یک «آزادیخواه غیور» نامید. مقاله معروف وی در ۱۷۷۴ حاوی عبارتی بود که جفرسون آن را در اعلامیه استقلال آمریکا (۱۷۷۶) آورده است:
«همه انسانها ذاتاً به یک اندازه آزاد و مستقل هستند. این برابری برای ایجاد یک دولت آزاد ضروری است. در قانون طبیعت همه باید برابر باشند.»
📌روشهای مدرن زایمان
📌دکتر سیاوش ایمانی
▫️امروزه روشهای #زایمان به گونهای تکامل یافتهاند که امنیت، راحتی و ترجیحات مادران باردار را در اولویت قرار میدهند. پیشرفتهای پزشکی، مدیریت درد و تکنیکهای زایمان، گزینههای جدیدی را برای مادران فراهم کردهاند. در ادامه به بررسی روشهای مدرن زایمان میپردازیم.
۱. تکنیکهای مدیریت درد در زایمان
اپیدورال (Epidural Analgesia)
اپیدورال یکی از رایجترین روشهای کاهش درد زایمان است که از طریق تزریق داروی بیحسی در نزدیکی اعصاب نخاعی انجام میشود.
در برخی کشورها، مانند ژاپن، دولت یارانههایی برای اپیدورال ارائه کرده تا زایمان بدون درد را تشویق کند و شاید نرخ زاد و ولد را افزایش دهد.
🔗 منبع: Japan funds epidurals to boost declining birth rates
روشهای طبیعی کاهش درد
بسیاری از زنان روشهای غیر دارویی را برای کنترل درد انتخاب میکنند، مانند:
مدیتیشن و تکنیکهای تنفس
غوطهوری در آب (زایمان در آب)
ماساژ، طب سوزنی و هیپنوتراپی
این روشها بر ارتباط ذهن و بدن تمرکز دارند و میتوانند در افزایش آرامش و کاهش درد موثر باشند.
🔗 منبع: Childbirth - Wikipedia
۲. ابزارهای جدید برای کمک به زایمان طبیعی
دستگاه Odón
این دستگاه نوآورانه برای کمک به زایمانهای دشوار طراحی شده است.
شامل یک آستین پلاستیکی است که دور سر نوزاد قرار گرفته و به آرامی او را از کانال زایمان خارج میکند.
هدف این دستگاه کاهش نیاز به فورسپس و دستگاه وکیوم و در نتیجه کاهش خطر آسیب به مادر و نوزاد است.
🔗 منبع: Odón Device - Wikipedia
۳. القای زایمان (Labor Induction)
در کشورهای صنعتی، القاء زایمان به یک روش رایج تبدیل شده است.
مطالعهای در سال ۲۰۱۸ (Arrive Trial) نشان داد که القای زایمان در هفته ۳۹ میتواند نرخ سزارین را کاهش دهد و خطر فشار خون بارداری را کمتر کند.
با این حال، این روش بحثبرانگیز است، زیرا برخی پزشکان نگران افزایش مداخلات پزشکی در زایمانهای طبیعی هستند.
🔗 منبع: Inducing labor: A growing practice
۴. زایمان با حضور ماما و مراقبتهای جامع
ترکیب خدمات مامایی با امکانات بیمارستانی به زنان باردار این امکان را میدهد که زایمانی طبیعیتر داشته باشند، در حالی که در صورت نیاز، مداخلات پزشکی نیز در دسترس خواهد بود.
برای مثال، در بیمارستان Christus Southeast Texas - St. Elizabeth خدمات مامایی ارائه شده تا زنان باردار از مراقبتهای شخصیسازیشده و جامع بهره ببرند.
🔗 منبع: Childbirth options grow at Christus St. Elizabeth
۵. فناوریهای پیشرفته برای پایش مادر و جنین
هوش مصنوعی در پایش جنین
استفاده از سیستمهای مانیتورینگ هوش مصنوعی توانسته میزان مردهزایی و مرگومیر نوزادان را کاهش دهد.
در مالاوی، یک سیستم مانیتورینگ هوش مصنوعی توانست بهطور مداوم اطلاعات زمان واقعی را از جنین جمعآوری کند و در صورت خطر، هشدارهای زودهنگام بدهد.
🔗 منبع: AI monitoring cutting stillbirths in Malawi
۶. زایمان در خانه و روشهای طبیعی زایمان
در سالهای اخیر، زایمان در خانه و روشهای زایمان بدون مداخله پزشکی محبوبیت بیشتری پیدا کرده است.
در طول همهگیری کرونا، بسیاری از زنان برای جلوگیری از محدودیتهای بیمارستانی، زایمان در خانه را انتخاب کردند.
🔗 منبع: Home Birth Photography - New Yorker
جمعبندی
✔️ مدیریت درد با روشهای دارویی (اپیدورال) و غیر دارویی (مدیتیشن، زایمان در آب، ماساژ)
✔️ ابزارهای جدید زایمان مانند دستگاه Odón برای کاهش آسیب به مادر و نوزاد
✔️ القای زایمان به عنوان یک روش بحثبرانگیز با مزایا و معایب
✔️ زایمان با ماما برای تجربهای طبیعیتر با دسترسی به امکانات بیمارستانی
✔️ استفاده از هوش مصنوعی برای نظارت بر سلامت جنین و مادر
✔️ افزایش محبوبیت زایمان در خانه و روشهای کممداخله
این روشهای مدرن، ترکیبی از پیشرفتهای فناوری و مراقبتهای فردی را ارائه میدهند تا مادران باردار بتوانند گزینهای متناسب با نیازهای خود انتخاب کنند.
Tel: t.me/pezeshkangil
Site: pezeshkangil.com
Insta: instagram.com/pezeshkangil
📌 ۱۶ مارس ۱۹۲۳ تولد کلمنتس کاشف سورفاکتانت
🟣#تقویم_تاریخ_پزشکی
🟡 بابک عزیزافشاری، ۲۶ اسفند ۱۴۰۳
🟢 azizafshari@yahoo.com
▫️جان آلن کلمنتس پزشک و فیزیولوژیست آمریکایی و استاد دانشگاه کالیفرنیا، سان فرانسیسکو بود که بیشتر برای کشف سورفاکتانت ریوی در ۱۹۵۷ شناخته میشود. این کشف یک تحول بزرگ در طب نوزادان بود و منجر به تولید دارو برای درمان بیماری غشای هیالن یا سندرم زجر تنفسی (آردیاس) نوزادان شد که نقش بهسزا در کاهش مرگومیر و نجات جان نوزادان نارس داشت.
پیش از آن بیماری غشای هیالن عامل اصلی مرگ نوزادان نارس بود و هر سال تنها در ایالات متحده جان حدود ۱۰ هزار نوزاد را میگرفت. مکانیسم اتساع حبابچههای ریه و عاملی که مانع جمع شدن آنها در حالت طبیعی میشد شناخته نشده بود. کلمنتس باور داشت که یک ماده ناشناخته در سطح حبابچهها وجود دارد که کشش سطحی آنها را کاهش میدهد.
وی در اوبرن، نیویورک به دنیا آمد و پس از تحصیل در دانشگاه پرینستون و کالج پزشکی ویل کورنل، به عنوان محقق در مرکز شیمیایی و بیولوژیک اِجوود وابسته به وزارت دفاع و سپس دانشگاه کالیفرنیا، سان فرانسیسکو مشغول به کار شد. تحقیقات او و همکارانش (ریچارد پاتل و کریس مکلین) در ابتدا بر روی بیماریهای قلبیعروقی متمرکز بود اما آنان پس از مدتی به مطالعه اثر عوامل شیمیایی (گاز اعصاب) بر ریهها پرداختند.
سورفاکتانت ریوی یک کمپلکس فسفولیپوپروتئین است که توسط سلولهای پوششی نوع ۲ حبابچههای ریه تولید میشود و جزو فهرست داروهای ضروری سازمان سلامت جهانی است. ماهیت این ماده در پستانداران مختلف متفاوت است و مطالعات درباره ساختار و منشاء آن همچنان جریان دارد.
تا اوایل قرن بیستم تصور میشد دم و بازدم حاصل تعامل ساده عضلات تنفسی و خاصیت الاستیک بافت ریه است. نخستین بار کورت فون نیرگارد پزشک سوئیسی و استاد دانشگاه زوریخ در ۱۹۲۹ نشان داد که برای پر کردن ریهها با یک مایع به جای هوا فشار کمتری لازم است. او عامل خنثی شدن کشش سطحی در ریه را یک ماده ناشناخته دانست که اولین دم را برای نوزاد ممکن میسازد.
واژه سورفاکتانت (عامل فعال سطحی، سورفیس اَکتیو اِیجنت) نخستین بار در ۱۹۵۰ توسط شیمیدانهای شرکت آنتارا در اشاره به موادی به کار رفت که کشش سطحی را کاهش میدهند. کشش سطحی در یک سطح کروی مانند حبابهای هوا درون آب باعث افزایش فشار داخل حبابها میشود که شدت آن براساس معادله یانگ-لاپلاس نسبت مستقیم با میزان کشش سطحی و نسبت معکوس با شعاع سطح کروی دارد.
تحقیقات نیرگارد تقریباً فراموش شده بود تا اینکه استفاده از سلاحهای شیمیایی در جنگ باعث شد توجه محققین دوباره به این موضوع جلب شود. مواجهه با این گازها به تجمع یک مایع کفآلود درون ریهها و مرگ منجر میشد. کلمنتس در اوایل دهه ۱۹۵۰ به دنبال آشنایی با جری مید و ادوارد رادفورد در دانشکده بهداشت هاروارد به این موضوع علاقمند شد.
رادفورد در ۱۹۵۴ مساحت کل حبابچههای ریه را براساس منحنی فشار-حجم محاسبه کرد و متوجه شد که عدد به دست آمده حدود ۱۰ برابر کوچکتر از محاسبه براساس بافتشناسی است. پاتل در ۱۹۵۵ عامل این تفاوت را یک لایه پروتئینی نامحلول دانست که سطح حبابچههای ریه را پوشانده است و کلمنتس در ۱۹۵۷ موفق شد این پروتئین را استخراج کند.
مری آلن ایوِری در ۱۹۵۸ نشان داد ریه نوزادان نارس که در اثر زجر تنفسی فوت کرده بودند فاقد این پروتئین است و به دنبال مرگ پاتریک سومین فرزند رئیسجمهور جان اف. کِندی و ژاکلین کِندی بانوی اول آمریکا در ۱۹۶۳ به دلیل همین بیماری و پوشش گسترده رسانهای، تحقیقات در این زمینه سرعت بیشتری گرفت.
اگزوسورف، اولین سورفاکتانت مصنوعی، در ۱۹۹۰ مجوز اداره غذا و دارو را برای درمان سندرم زجر تنفسی نوزادان دریافت کرد. در ۲۰۱۷ اعلام شد که میزان مرگومیر این بیماری از ۱۰۰ درصد به تنها ۱۰ درصد رسیده است.
بنیاد لَسکِر هنگام اعطای این جایزه به کلمنتس در ۱۹۹۴ کشف سورفاکتانت را مهمترین دستاورد در زمینه فیزیولوژی ریه طی نیم قرن اخیر دانست. وی در ۳ سپتامبر ۲۰۲۴ در ۱۰۱ سالگی در تیبورون، کالیفرنیا درگذشت. از افتخارات دیگر او میتوان به دریافت جایزه گاردنر (۱۹۸۳) و جایزه پالین (۲۰۰۸) و عضویت در آکادمی ملی علوم و آکادمی علوم و هنر آمریکا و کالج سلطنتی پزشکان بریتانیا اشاره کرد.
📌تصویر: پسر جدید کِندی بیماری تنفسی دارد، دیترویت فری پرس، ۸ آگوست ۱۹۶۳.
🔗تصاویر بیشتر در اینستاگرام
🔗نشانههای دیسترس یا زجر تنفسی.
کانال تلگرامی پزشکان گیل
Site: pezeshkangil.com
Insta: instagram.com/pezeshkangil
📌راههای جلوگیری از کمردرد هنگام خانهتکانی
📌دکتر سیاوش ایمانی
▫️حفظ سلامت کمر در حین انجام کارهای خانه برای رفاه کلی بدن ضروری است. در اینجا چندین استراتژی کاربردی با توصیههای متخصصان آورده شده است که میتواند به شما در پیشگیری از کمردرد کمک کند:
۱. حفظ وضعیت بدنی صحیح
از حرکات پیچشی خودداری کنید: هنگام انجام کارهایی مانند جارو کشیدن یا تی کشیدن، شانهها و لگن را همزمان در جهت کار حرکت دهید تا از فشار بیش از حد بر کمر جلوگیری شود.
(منبع: sharp.com)
از وضعیت نیمه لانج (Lunge) استفاده کنید: هنگام جارو کردن یا طی کشیدن، یک پا را کمی جلوتر بگذارید و زانو را خم کنید. این وضعیت کمک میکند بدن شما صاف بماند و فشار روی کمر کاهش یابد.
(منبع: verywellhealth.com)
۲. استفاده از ابزارهای ارگونومیک
اسکرابرهای برقی چرخشی: ابزارهایی مانند Dovety Electric Spin Scrubber میتوانند خم شدن و تلاش زیاد برای تمیزکاری را کاهش دهند. این ابزار دارای دستهای قابل تنظیم تا ۱۳۵ سانتیمتر است که به شما امکان میدهد کف و دیوارهای حمام را بدون فشار به کمر تمیز کنید.
(منبع: realsimple.com)
استفاده از کفپوشهای ضد خستگی: قرار دادن پادریهای نرم و ضد خستگی در مکانهایی که مدت طولانی در آنها میایستید، مانند آشپزخانه، فشار روی کمر و پاها را کاهش میدهد. پادری HappyTrends دارای ضخامت ۱.۲ سانتیمتری و سطح ضدلغزش است که راحتی را در هنگام کارهای طولانی فراهم میکند.
(منبع: foodandwine.com)
۳. رعایت تکنیکهای صحیح بلند کردن اجسام
از پاهای خود برای بلند کردن اجسام استفاده کنید: هنگام بلند کردن وسایل سنگین، زانوها را خم کرده و کمر را صاف نگه دارید. هرگز از کمر برای بلند کردن استفاده نکنید.
(منبع: healthcentral.com)
اجسام را نزدیک بدن خود نگه دارید: هنگام بلند کردن و حمل وسایل، آنها را نزدیک بدن خود نگه دارید تا تعادل بدن حفظ شود و فشار کمتری به عضلات کمر وارد شود.
(منبع: totalhealthchiropractic.com.au)
۴. استراحت منظم و انجام حرکات کششی
استراحتهای مکرر داشته باشید: از انجام مداوم کارهای خانه بدون وقفه خودداری کنید. استراحتهای منظم میتوانند از ایجاد فشار مداوم روی کمر و ستون فقرات جلوگیری کنند.
(منبع: mychiro.com.au)
حرکات کششی انجام دهید: قبل و بعد از تمیزکاری، حرکات کششی انجام دهید تا انعطافپذیری بدن حفظ شود و تنش عضلانی کاهش یابد. حرکاتی مانند کشش گربه-گاو میتوانند کل ستون فقرات را فعال کرده و به بهبود وضعیت بدنی کمک کنند.
(منبع: health.com)
۵. تقویت عضلات مرکزی بدن
تمرینات تقویتکننده عضلات مرکزی بدن انجام دهید: داشتن عضلات مرکزی قوی باعث حمایت از ستون فقرات و جلوگیری از کمردرد میشود. حرکاتی مانند پلانک و پرنده-سگ (Bird-dog) میتوانند به تقویت این عضلات کمک کنند.
(منبع: health.com)
نتیجهگیری:
با رعایت این راهکارها میتوان احتمال بروز کمردرد را به میزان قابل توجهی کاهش داد و خانهتکانی را به تجربهای راحتتر و سالمتر تبدیل کرد.
Tel: t.me/pezeshkangil
Site: pezeshkangil.com
Insta: instagram.com/pezeshkangil
خطر #تنهایی معادل دود کردن ۱۵ نخ #سیگار در شبانهروز است!
انزوای اجتماعی که در سرتاسر جهان بهصورت همهگیر درآمده، خطری بزرگ با عواقب جدی بر سلامتی است.
Tel: t.me/pezeshkangil
Site: pezeshkangil.com
Insta: instagram.com/pezeshkangil
📌 ۲۸ مارس ۱۹۳۶ مرگ گارود کاشف بیماری ادرار سیاه
🟣#تقویم_تاریخ_پزشکی
🟡 بابک عزیزافشاری، ۸ فروردین ۱۴۰۴
🟢 azizafshari@yahoo.com
▫️سر آرچیبالد ادوارد گارود متولد ۲۵ نوامبر ۱۸۵۷ پزشک بریتانیایی، استاد کرسی سلطنتی دانشگاه آکسفورد، و از پیشگامان مطالعه در زمینه اختلالات متابولیک نوزادان و خطاهای مادرزادی سوختوساز بود که در ۱۹۰۹ بیماری ارثی ادرار سیاه (آلکاپتونوری) را توصیف کرد. طی دهههای اخیر صدها اختلال متابولیک مادرزادی شناسایی شده که بهطور متوسط از هر ۲۵۰۰ تولد ۱ نوزاد به یکی از آنها مبتلا است.
آلکاپتونوری با اختلال در متابولیسم دو اسید آمینه فنیل آلانین و تیروزین، نقص آنزیم هموژنتیسیک اسید دیاکسیژناز، و تجمع اکسید هموژنتیسات (آلکاپتون، از ریشه یونانی آلکالی به معنی قلیایی و کاپتون به معنی فرو دادن) و دفع آن از راه ادرار مشخص میشود که نخستین بار در ۱۸۲۲ گزارش شد، هرچند شواهد به دست آمده از یک مومیایی مصر باستان (هاروا) نشان میدهد که این بیماری قدمت طولانیتری دارد.
شیوع آلکاپتونوری ۱ در ۲۵۰ هزار و در نژاد اسلواکی شایعتر است. آلکاپتون ماده سیاهرنگی است که در محلولهای قلیایی ناپدید میشود و تجمع آن در بافت همبند و غضروف این بیماران در سنین بزرگسالی با التهاب و تخریب مفاصل (اُکرونوز) همراه است.
این بیماری و امراض مشابه آن تا سالها تنها ارتباط بین بیوشیمی و ژنتیک تلقی میشدند تا اینکه جرج بیدل و ادوارد تاتوم (ژنتیکدانهای آمریکایی و برندگان نوبل فیزیولوژی یا پزشکی ۱۹۵۸) در ۱۹۴۱ نشان دادند که هر ژن مسؤول تولید یک آنزیم است و هر آنزیم یک مرحله از یک مسیر متابولیک را تحت تأثیر قرار میدهد.
گارود در لندن به دنیا آمد و پدرش پزشکی سرشناس و استاد یونیورسیتی کالج لندن بود. او از کودکی به علوم طبیعی و جمعآوری پروانهها علاقه داشت و پس از تحصیل در کالج مارلبورو و کالج کریست، دانشگاه آکسفورد، در بیمارستان سنت بارتولومیو و سایر بیمارستانهای لندن مشغول به کار شد.
مطالعات گارود در دهه ۱۸۹۰ با همکاری سِر فردریک گالند هاپکینز (پزشک و بیوشیمیدان انگلیسی و برنده نوبل فیزیولوژی یا پزشکی ۱۹۲۹) در زمینه آسیبشناسی بالینی و بهویژه آزمایش ادرار و ارتباط آن با بیماریهای مختلف متمرکز بود. شناسایی یک بیماری عجیب و نه چندان خطرناک (آلکاپتونوری) که در چند خانواده شایع بود توسط وی، راز و رمز بسیاری از اختلالات سوختوساز را آشکار کرد.
در ۱۸۹۷ یک مادر به بیمارستان خیابان اورماند بزرگ مراجعه کرد که ادرار نوزادش قهوهای مایل به سیاه بود. گارود با پیگیری این بیمار، مرور متون پزشکی، و جستجوی موارد مشابه، ۴۰ بیمار را با این شکایت شناسایی کرد. همین مادر پس از مدتی دوباره حامله شد و ادرار نوزاد جدید نیز ۵۲ ساعت پس از تولد به سیاهی گرایید.
گارود با راهنمایی ویلیام باتسون زیستشناس بریتانیایی، نشان داد الگوی وراثت این بیماری براساس اصول مِندل اتوزومی مغلوب است و نتایج تحقیقات خود را در ۱۹۰۲ تحت عنوان «میزان بروز آلکاپتونوری: مطالعه فردیت شیمیایی» منتشر کرد.
وی در زمانی که مفهوم ژن هنوز کشف نشده بود، تفاوت در «فردیت شیمیایی» و نقص آنزیم را عامل چهار بیماری آلکاپتونوری، سیستینوری، پنتوزوری، و آلبینیسم (چهارگانه یا تتراد گارود) دانست و در گزارش خود به آکادمی سلطنتی پزشکان در ۱۹۰۸، مفهوم «خطاهای مادرزادی سوختوساز» را برای نخستین بار معرفی کرد.
او همزمان با جنگ جهانی اول به ارتش پیوست. دو پسر وی در این جنگ کشته شدند و پسر سوم او در جریان همهگیری آنفلوانزای اسپانیایی ۱۹۱۹ فوت کرد. دخترش دوروتی گارود باستانشناس بریتانیایی و نخستین استاد زن آکسفورد و کمبریج (آکسبریج) بود.
گارود در ۷۸ سالگی در کمبریج درگذشت. از افتخارات او میتوان به عضویت در کالج سلطنتی پزشکان (۱۸۸۵) و انجمن سلطنتی لندن (۱۹۱۰) و دریافت نشان سلطنتی (۱۹۳۵) اشاره کرد. زندگینامه وی در ۱۹۹۳ توسط الکساندر گوردون بیرن پزشک انگلیسی-آمریکایی منتشر شد. انجمن گارود نام دیگر انجمن بیماریهای متابولیک ارثی کانادا است.
📌تصویر: قدیمیترین مورد شناختهشده آلکاپتونوری در یک مومیایی مصری به نام هاروا مربوط به ۱۵۰۰ پیش از میلاد که دربان معبد آمون بود، موزه تاریخ طبیعی فیلد، شیکاگو.
🔗تصاویر بیشتر در اینستاگرام
کانال تلگرامی پزشکان گیل
Site: pezeshkangil.com
Insta: instagram.com/pezeshkangil
متفورمین، کشفی تازه
متفورمین سطح گلوکز خون را از راهی دیگر هم پایین می آورد!
دکتر محمدحسن هدایتی امامی، متخصص داخلی-غدد
#دیابت
Tel: t.me/pezeshkangil
Site: pezeshkangil.com
Insta: instagram.com/pezeshkangil
برای آگاهی به جزئیات، به سه مقاله پیوست نگاه بیاندازید! 👇
📌 ۲۶ مارس ۱۹۴۱ تولد داوکینز خداناباور دوآتشه
🟣#تقویم_تاریخ_پزشکی
🟡 بابک عزیزافشاری، ۶ فروردین ۱۴۰۴
🟢 azizafshari@yahoo.com
▫️کلینتون ریچارد داوکینز زیستشناس و نویسنده بریتانیایی و استاد دانشگاه آکسفورد است که بیشتر با کتاب «ژن خودخواه» (۱۹۷۶) و همچنین نقد نظریات شبهعلمی بهویژه آفرینشگرایی و طراحی هوشمند شناخته میشود.
وی در «ساعتساز نابینا» (۱۹۸۶، برنده جایزه انجمن سلطنتی ادبیات و جایزه ادبی لس آنجلس تایمز) با رد برهان ساعتساز شواهد فرگشت را دلیل جهان بدون طراح دانست. روزنامه تایمز بریتانیا به دنبال انتشار کتاب پرفروش «توهم خدا» در ۲۰۰۶ و مناظره معروف داوکینز با محافظهکاران افراطی کمربند انجیلی (ایالتهای جنوبشرقی آمریکا) او را «خداناباور دوآتشه» خواند.
داوکینز در «ژن خودخواه» نظریه فرگشت ژن-محور (رقابت ژنها و افزایش فراوانی آللهایی که اثرات فنوتیپی آنها باعث تکثیر موفق خودشان شود) را مطرح کرد و برای نخستین بار اصطلاح «میم» را به عنوان واحد فرهنگی و رفتاری فرگشت که در محیط زیست شبیه ژن عمل میکند به کار برد.
این کتاب در ۲۰۱۶ به فهرست ۱۰۰ کتاب برتر غیرداستانی گاردین راه یافت و در نظرسنجی ۲۰۱۷ به مناسبت سیامین سالگرد جایزه کتاب علمی انجمن سلطنتی بالاتر از «خاستگاه گونهها» (چارلز داروین) و «اصول ریاضی فلسفه طبیعی» (ایزاک نیوتن) عنوان تأثیرگذارترین کتاب علمی تمام دورانها را کسب کرد.
به نظر منتقدین داوکینز، ژن واحد انتخاب (یک واقعه واحد که در آن فرد موفق به تولید مثل میشود یا از آن بازمیماند) نیست، بلکه واحد تکامل (فرآیند طولانی تغییر فراوانی آللها در یک جمعیت) است: یک ژن بهتنهایی قادر به بقا نیست و بنابراین نمیتواند یک واحد مستقل باشد. ماری میجلی فیلسوف بریتانیایی پذیرش میم به عنوان یک مفهوم فرهنگی و رفتاری را یک دیدگاه به شدت تقلیلگرایانه دانسته است.
داوکینز در نایروبی، مستعمره بریتانیا در کنیا به دنیا آمد و در دوره دبیرستان به دنبال آشنایی با داروینیسم و خواندن «چرا مسیحی نیستم» (برتراند راسل، ۱۹۲۷) به این نتیجه رسید که فرگشت بهترین توضیح برای تمام پیچیدگیهای حیات است. او در کالج بالیول، آکسفورد از شاگردان نیکولاس تینبرگن (جانورشناس بریتانیایی و برنده نوبل فیزیولوژی یا پزشکی ۱۹۷۳) بود.
استقبال عمومی از سخنرانیهای وی و همچنین برنامههای مختلف خبری و مستند تلویزیون با شرکت داوکینز همواره قابل توجه بوده است. او در ۲۰۰۶ «بنیاد خرد و دانش ریچارد داوکینز» را با هدف حمایت از سکولاریسم، آموزش علم، و پژوهش در زمینه خداناباوری تأسیس کرد.
از افتخارات دیگر داوکینز میتوان به دریافت جایزه فاراده (۱۹۹۰)، جایزه شکسپیر (۲۰۰۵)، جایزه لوئیس توماس (۲۰۰۶)، و بشقاب طلایی آکادمی دستاورد (۲۰۰۶)، و عضویت در هیئت تحریریه چندین مجله از جمله اسکپتیک و فری اینکوایری و همچنین دانشنامه برخط انکارتا (پیش از تعطیلی در ۲۰۰۹) اشاره کرد. انجمن اومانیست آمریکا در ۱۹۹۶ جایزه اومانیست سال را به وی اعطا کرد اما در ۲۰۲۱ آن را به دلیل شائبه ضدتراجنسیتی مواضع داوکینز پس گرفت.
او در ۲۰۰۴ به انتخاب خوانندگان مجله پراسپکت در صدر فهرست ۱۰۰ روشنفکر اجتماعی برتر بریتانیا قرار گرفت و در نظرسنجی این مجله در ۲۰۱۳ توسط گروهی از صاحبنظران به عنوان متفکر برتر جهان برگزیده شد. کالج بالیول، آکسفورد از ۲۰۰۴ جایزه داوکینز را به تحقیقات برجسته در زمینه بومشناسی و رفتار گونههای جانوری در خطر انقراض اعطا میکند. مجله تایم و دیلی تلگراف در ۲۰۰۷ نام وی را در فهرست ۱۰۰ فرد تأثیرگذار و نابغه برتر جهان قرار دادند.
📌تصویر: ریچارد داوکینز (راست) در یکی از آزمایشگاههای دانشگاه آکسفورد، ۱۹۷۶.
🔗تصاویر بیشتر در اینستاگرام
🔗پاسخ داوکینز به این پرسش که «اگر اشتباه کرده باشی چه؟»
کانال تلگرامی پزشکان گیل
Site: pezeshkangil.com
Insta: instagram.com/pezeshkangil
📌 تازهترین دستورالعمل درمان چربی خون در مبتلایان به سندرمهای کرونری حاد
🟠#باشگاه_مجلات
🔵بابک عزیزافشاری، ۵ فروردین ۱۴۰۴
🟢 azizafshari@yahoo.com
▫️ دستورالعمل جدید درمان سندرمهای کرونری حاد در شماره ۲۷ فوریه ۲۰۲۵ مجله کالج کاردیولوژی آمریکا شامل توصیههایی در زمینه کاهش افراطی چربی خون و گزینههای اختیاری با اهداف درمانی پایینتر است (هر چه #کلسترول پایینتر باشد بهتر است).
کالج کاردیولوژی، انجمن قلب، انجمن آنژیوگرافی و مداخلات قلبیعروقی، و انجمن ملی و کالج پزشکان اورژانس آمریکا از این توصیهها حمایت کردهاند.
این نخستین دستورالعمل واحد در زمینه سندرمهای کرونری حاد (۱۲ ماه اخیر) است. دستورالعملهای پیشین شامل توصیههای جداگانه درباره انفارکتوس میوکارد با و بدون قطعه استی بالا (اِستِمی و نان-اِستِمی) بود.
برخی رؤوس دستورالعمل جدید به شرح زیر است:
- درمان استاتین با شدت بالا خطر حوادث قلبیعروقی عمده شامل مرگ، سکته قلبی، سکته مغزی، و سندرم کرونری حاد را کاهش میدهد.
- در بیمارانی که درمان حداکثر استاتین را تحمل کنند و کلسترول الدیال ۷۰ یا بالاتر باشد افزودن یک داروی کاهنده چربی غیراستاتین (ازتیمیب، اوولوکوماب، الیروکوماب، اینکلیسیران، و اسید بمپیدوئیک) توصیه میشود.
- در بیمارانی که تحمل استاتین را ندارند، تجویز داروهای کاهنده چربی غیراستاتین توصیه میشود.
- در بیمارانی که درمان حداکثر استاتین را تحمل کنند و کلسترول الدیال بین ۵۵ و ۶۹ باشد، تجویز داروهای کاهنده چربی غیراستاتین را میتوان در نظر گرفت.
- در همه بیماران شروع همزمان استاتین با دوز حداکثر همراه با ازتیمیب را میتوان در نظر گرفت.
- انجام آزمایشهای پانل چربی ۴ تا ۸ هفته پس از آغاز یا تغییر مقدار داروهای کاهنده چربی خون با هدف ارزیابی پایبندی یا پاسخ به درمان توصیه میشود.
- پس از رسیدن کلسترول الدیال به سطوح بسیار پایین، تغییر یا کاهش مقدار دارو توصیه نمیشود.
🔗منبع: مجله کالج کاردیولوژی آمریکا
کانال تلگرامی پزشکان گیل
Site: pezeshkangil.com
Insta: instagram.com/pezeshkangil
صوبه عیده
اثر: استاد زندهیاد فریدون پوررضا
تنظیم: محمد انشایی
اجرای گروه کر شهر باران
رهبر گروه: مصطفی گلشن ماسوله
#موسیقی
/channel/Jangal94
📌 ۲۴ مارس ۱۸۸۹ مرگ داندرس کاشف فضای داندرس
🟣#تقویم_تاریخ_پزشکی
🟡 بابک عزیزافشاری، ۴ فروردین ۱۴۰۴
🟢 azizafshari@yahoo.com
فرانسیسکوس (فرانتس) کورنلیوس داندرس متولد ۲۷ مه ۱۸۱۸ چشمپزشک و فیزیولوژیست هلندی و در کنار هرمان فون هلمهولتز و آلبرشت فون گراف از پایهگذاران چشمپزشکی نوین بود.
وی در تیلبرگ به دنیا آمد و پس از تحصیل در مدرسه نظامی و بیمارستان سلطنتی اوترخت و دانشگاه لِیدن به لاهه رفت. او استاد فیزیولوژی و تشریح دانشگاه اوترخت و عضو آکادمی سلطنتی علوم و هنر هلند بود.
داندرس در ۱۸۴۸ سالها پیش از انتشار خاستگاه گونهها (چارلز داروین، ۱۸۵۹) در پایاننامه خود با عنوان «هماهنگی زندگی حیوانات، مکاشفه قوانین» نظریه فرگشت را مطرح کرد.
او نخستین کسی بود که در ۱۸۶۹ به تحقیق پیرامون زمان واکنش و تفاوتها در تحلیل شناختی (زمانسنجی ذهنی) پرداخت و نشان داد که فرآیندهای شناختی زمانبر بوده و واکنشهای ساده سریعتر از واکنشهایی هستند که نیاز به تصمیمگیری دارند. این موضوع که از عصر روشنگری توجه دانشمندان را به خود جلب کرده بود بعدها به یکی از مفاهیم اساسی روانشناسی شناختی تبدیل شد.
اولین بار رنه دکارت فیلسوف فرانسوی در «رساله انسان» (تریت دلوم، ۱۶۶۴) پاسخ رفلکسی به درد را به نوعی رشته نسبت داد که تا جمجمه کشیده شده است. تا مدتها تصور میشد این واکنش بلافاصله و همزمان با محرک روی میدهد و بنابراین بهطور مستقل قابل سنجش نیست.
فریدریش بسِل ریاضیدان و ستارهشناس آلمانی در ۱۸۲۰ نشان داد که تفاوت زمان واکنش افراد مختلف هنگام اندازهگیری سرعت عبور یک ستاره با استفاده از مترونوم (ابزار قابل تنظیم با صدای کلیک یکنواخت و پیاپی) منجر به ناهمخوانی نتایج میشود. نخستین ابزار برای سنجش زمان واکنش توسط کارل پیرسون ریاضیدان بریتانیایی ساخته شد. داندرس نشان داد که اگر این واکنش نیاز به تصمیمگیری داشته باشد زمان پاسخ طولانیتر است.
وی در ۱۸۵۸ بیمارستان خیریه چشمپزشکی اوترخت را تأسیس کرد و اولین دستیارش هرمان اسنلن بود. او با انتشار کتاب «پیرامون عیوب انکساری و تطابق» در ۱۸۶۴ علاوه بر معرفی مفاهیم نوینی چون تطابق، آستیگماتیسم، نزدیکبینی، و دوربینی، مقدمات ادغام بیناییسنجی و چشمپزشکی را فراهم کرد.
براساس مهمترین دستاورد وی در چشمپزشکی موسوم به «قانون داندرس» میزان چرخش کاسه چشم وابسته به فاصله شیء از صفحه میانی و خط افق است. او همچنین در میان دندانپزشکان به نامگذاری فضای بین پشت زبان و کام سخت هنگامی که فک پایین به دنبال بازدم در حالت استراحت قرار دارد (فضای داندرس) معروف است.
وی در ۷۰ سالگی در اوترخت درگذشت.
📌تصویر: تمبر یادبود داندرس از مجموعه مشاهیر هلند، تابستان ۱۹۳۵.
🔗تصاویر بیشتر در اینستاگرام
کانال تلگرامی پزشکان گیل
Site: pezeshkangil.com
Insta: instagram.com/pezeshkangil
📌 ۲۳ مارس ۱۹۳۳ تولد زیمباردو پایهگذار آزمایش زندان استنفورد
🟣#تقویم_تاریخ_پزشکی
🟡 بابک عزیزافشاری، ۳ فروردین ۱۴۰۴
🟢 azizafshari@yahoo.com
▫️فیلیپ جرج زیمباردو روانشناس آمریکایی و استاد دانشگاه استنفورد بود که بیشتر با آزمایش جنجالی موسوم به زندان استنفورد (۱۹۷۱) و تألیف درسنامههای روانشناسی و کتابهای پرطرفداری چون «کمرویی» (چرا خجالت میکشیم، ۱۹۷۷)، «اثر لوسیفر: چگونه آدمهای خوب به شیطان تبدیل میشوند» (۲۰۰۷)، و «معمای زمان» (۲۰۰۸) شناخته میشود.
او در دهه ۱۹۷۰ درمانگاه کمرویی دانشگاه استنفورد را تأسیس کرد و در ۲۰۱۰ بنیانگذار و مسؤول «پروژه تخیل قهرمانانه» با هدف آموزش افراد برای مقاومت در مقابل زورگویی، بیتفاوتی، و همرنگی (همنوایی) منفی بود. دیوید اشپیگل استاد روانپزشکی استنفورد وی را یک معلم افسانهای خواند که دیدگاهها درباره مفهوم تأثیرگذاری اجتماعی را متحول ساخت.
مقاله زیمباردو در مجله نیچر تحت عنوان «شخصیت ساده و منحصربهفرد سیاستمداران» در ۱۹۹۷ برنده جایزه ایگنوبل (معادل طنز نوبل) شد. اغلب برای تحلیل شخصیت به ۵ عامل برونگرایی، پذیرش تجربیات جدید، وجدان (وظیفهشناسی)، سازگاری (توافق)، و پایداری هیجانی (روانرنجوری) توجه میشود اما به نظر او بیشتر رأیدهندگان هنگام قضاوت درباره شخصیت نامزدهای انتخاباتی به یک الگوی سادهشده ۲ عاملی (پرانرژی بودن و قابل اعتماد بودن) بسنده میکنند (بله، به او رأی میدهم یا خیر، به او رأی نمیدهم)!
وی در دهه ۱۹۷۰ در آزمایش زندان استنفورد نشان داد شرایط محیطی میتواند افراد خوب را به افراد شرور تبدیل کند. زندانبانها به تدریج شروع به آزار و اذیت زندانیان کردند و آشفتگی حاصل از آن باعث شد آزمایش متوقف شود.
فیلم «آزمایش زندان استنفورد» (کیل پاتریک آلوارز، ۲۰۱۵) با شرکت بیلی کروداپ در نقش زیمباردو و همچنین مستند «آزمایش زندان استنفورد: رمزگشایی از حقیقت» (شبکه نشنال جئوگرافیک، ۲۰۲۴) به ماجرای فوق پرداختهاند. به دنبال علنی شدن فجایع جنگ عراق و بهویژه زندان ابوغریب، این موضوع دوباره در «اثر لوسیفر» مطرح شد و زیمباردو با همین استدلال در دادگاه از زندانبانهای ابوغریب دفاع کرد.
وی در نیویورک در یک خانواده مهاجر سیسیلی به دنیا آمد و از کودکی شاهد تبعیض و تعصبهای قومی علیه مهاجرین بهویژه ایتالیاییها بود. او پس از تحصیل در کالج بروکلین و دانشگاه ییل (نزد نیل اِلگار میلر روانشناس آمریکایی و از پیشگامان بیوفیدبک) به عنوان استاد روانشناسی در همین دانشگاه و سپس دانشگاه علوم و هنر نیویورک و دانشگاه کلمبیا مشغول به کار شد و در ۱۹۶۸ به دانشگاه استنفورد رفت.
زیمباردو در ۱۴ اکتبر ۲۰۲۴ در ۹۱ سالگی در سان فرانسیسکو درگذشت. از افتخارات او میتوان به ریاست انجمن روانشناسی آمریکا و دریافت جایزه استاد ممتاز دانشگاه نیویورک (۱۹۶۵) و بنیاد روانشناسی آمریکا (۱۹۷۵)، جایزه فونیکس (۱۹۸۴)، و جایزه کارل سیگن برای آثار علمی عامهپسند (۲۰۰۲) به دلیل تهیه مستند تلویزیونی «کشف روانشناسی» اشاره کرد.
این مستند که در دهه ۱۹۹۰ از شبکه پیبیاس پخش میشد نقش بهسزا در ارتقای آگاهی عمومی در زمینه مفاهیم روانشناختی داشت و برنده جوایز متعدد از جمله جایزه اِمی، جایزه جشنواره بینالمللی کلمبوس، و جایزه انجمن روانشناسی آمریکا شد.
📌تصویر: چرا خجالت میکشیم، فیلیپ جی. زیمباردو (۱۹۷۷)، ترجمه توراندخت تمدن (چاپ اول، ۱۳۷۵).
🔗تصاویر بیشتر در اینستاگرام
🔗تریلر آزمایش زندان استنفورد، ۲۰۲۴.
کانال تلگرامی پزشکان گیل
Site: pezeshkangil.com
Insta: instagram.com/pezeshkangil
📌 ۲۲ مارس ۱۹۱۳ مرگ آدی کاشف دریچه آدی
🟣#تقویم_تاریخ_پزشکی
🟡 بابک عزیزافشاری، ۲ فروردین ۱۴۰۴
🟢 azizafshari@yahoo.com
▫️راجر آدی (روجرو اودی) متولد ۲۰ ژوئیه ۱۸۶۴ پزشک و فیزیولوژیست ایتالیایی بود که در دوران دانشجویی بود اسفنکتِر یا دریچه تخلیه ترشحات لوزالمعده و صفرا به درون دوازدهه را توصیف کرد.
استاد او آنتونیو مارکاچی از آدی خواسته بود کیسه صفرای یک سگ را خارج کند و این عمل باید منجر به جریان آزاد صفرا به درون روده میشد اما وی برخلاف انتظار متوجه شد که مجاری صفراوی سگ پس از برداشتن کیسه صفرا متسع شده است. مقاله او در ۱۸۸۷ تحت عنوان «درباره ساختار دریچهای منفذ مجرای صفراوی» در مجله آرشیو زیستشناسی ایتالیا منتشر شد.
نامهای دیگر این دریچه که اغلب به افتخار او «اسفکتِر آدی» نامیده میشود دریچه کبدی-لوزالمعدهای و دریچه گلیسون است. اسفنکتِر (بنداره، از ریشه یونانی اسفنگین به معنی سفت کردن) ساختار عضلانی حلقوی است که یک مجرای طبیعی بدن را تنگ و مسدود میکند. بدن انسان بیش از ۶۰ نوع اسفکتر دارد که اغلب آنها خودکار و میکروسکوپی هستند.
نخستین بار فرانسیس گلیسون پزشک و آناتومیست بریتانیایی بیش از دو قرن پیش از آدی در کتاب «آناتومیا هپاتیس» (۱۶۵۴) به وجود یک دریچه در انتهای مجرای صفراوی در جدار دوازدهه اشاره کرده بود اما دانش وی محدود به مطالعه بر روی جسد بود و عملکرد فیزیولوژیک این دریچه در تنظیم ترشحات لوزالمعده و صفرا و ممانعت از بازگشت محتویات معده و روده به سمت کبد و لوزالمعده توسط آدی توصیف شد.
ورود محتویات آلوده معده و روده در اثر اختلال اسفنکتِر آدی خطر التهاب و عفونت مجاری صفراوی (کلانژیت) را افزایش میدهد. احتباس ترشحات لوزالمعده به دلیل تنگی این دریچه در اثر التهاب یا تومور یا مصرف داروهایی مانند تریاک با خطر التهاب لوزالمعده (پانکراتیت) همراه است. «آدیتیس» به التهاب اسفنکتِر آدی گفته میشود.
آدی در پروجا به دنیا آمد و پس از تحصیل در دانشگاه پروجا، دانشگاه بولونیا، و دانشگاه فلورانس به ریاست انستیتو فیزیولوژی دانشگاه جنوآ منصوب شد. او که اعتقاد بسیاری به هومیوپاتی و بهویژه داروی جنجالی ویتالین داشت در ۱۹۰۰ به دلیل اعتیاد به تریاک و کلاهبرداری مالیاتی برکنار شد.
وی در سالهای پایانی عمر در مستعمرات بلژیک در آفریقا به طبابت پرداخت و در ۴۸ سالگی در تونس درگذشت.
📌تصویر: اتساع مجرای صفراوی مشترک در اثر اختلال اسفنکتِر آدی به دنبال مصرف کوکائین، کلانژیوپانکراتوگرافی تشدید مغناطیسی (امآرسیپی).
🔗تصاویر بیشتر در اینستاگرام
کانال تلگرامی پزشکان گیل
Site: pezeshkangil.com
Insta: instagram.com/pezeshkangil
چاپلا
خواننده: کیانا کیارس
ترانه و آهنگ: مرتضی فقیه محمدی
تنظیم، میکس، و مسترینگ: پویا ساغری
درباره این ترانه
«چاپلا» آرزوی روزهای خوش است، بهویژه برای کودکانی که خوابهای طلایی میبینند...
🌸🌺🌿🌺🌸
این ترانه بسیار زیبا و بهیادماندنی را بهعنوان شادباش نوروز تقدیم میکنیم.
عیدتان مبارک! سال خوشی برای همه باشد!
#موسیقی
/channel/Jangal94
📌 ۲۰ مارس روز جهانی خوشحالی
🟣#تقویم_تاریخ_پزشکی
🟡 بابک عزیزافشاری، ۳۰ اسفند ۱۴۰۳
🟢 azizafshari@yahoo.com
▫️روز جهانی خوشحالی (شادی، خوشبختی، سعادت، هَپینِس) در همه کشورها در ۲۰ مارس برگزار میشود. این مناسبت در نشست عمومی سازمان ملل متحد در ۲۸ ژوئن ۲۰۱۲ به تصویب رسید.
خوشحال (هَپی) بودن و سعادتمندی یک حس پیچیده و چندجانبه است که طیفی از احساسات مثبت شامل رضایتمندی تا شادی مفرط را در برمیگیرد و اغلب با تجربیات مثبت زندگی مانند موفقیت، لذت، یا عشق همراه است اما گاهی نیز خودبهخود و بدون علت آشکار بیرونی ایجاد میشود.
این احساس ارتباط نزدیک با رفاه و رضایتمندی کلی از زندگی دارد. مطالعات متعدد نشان داده افرادی که خوشحالتر هستند معمولاً از سلامت جسمی و روانی بهتری برخوردارند و روابط اجتماعی قدرتمندتر و تابآوری بیشتری در مقابل ناملایمات دارند. در فرهنگها و جوامع مختلف تعاریف متفاوتی برای خوشحالی وجود دارد، هرچند جنبههای مشترک اغلب این تعریفها بیشتر از تفاوتهای آنها است.
جامعهشناسان طی قرنها تلاش کردهاند تا راهی برای سنجش میزان خوشحالی پیدا کنند. در ۱۷۸۰ جرِمی بنتهام فیلسوف منفعتگرای بریتانیایی خوشحالی را هدف اصلی زندگی انسان دانست که میتواند به عنوان معیاری از عملکرد حکومتها به کار رود. خوشحالی در اعلامیه استقلال آمریکا در کنار زندگی و آزادی جزو حقوق بدیهی بشر قلمداد شده است.
رایجترین روش سنجش خوشحالی، خوداظهاری و پرسشنامه است و احتمال سوگرایی شناختی و خطا در آن وجود دارد. مثلاً اغلب افراد هنگام قضاوت درباره یک تجربه احساسی تمایل دارند به جای مجموع کلی یا میانگین همه لحظات به نقطه اوج یا پایانی آن توجه کنند.
در «گزارش جهانی خوشحالی» سازمان سلامت جهانی، از نردبان کانتریل استفاده میشود که بهترین زندگی ممکن از نظر پاسخدهندهها پله ۱۰ و بدترین زندگی ممکن پله صفر است. از افراد خواسته میشود جایگاه زندگی فعلی خود را در این نردبان تعیین کنند و کشورها براساس پاسخ آنان رتبهبندی میشوند.
در گزارش ۲۰۲۴ فنلاند با امتیاز ۷,۷ برای ششمین بار پیاپی رتبه نخست را کسب کرد و ایران با امتیاز ۴,۹ بین ۱۴۳ کشور پایینتر از ترکیه، عراق، و تاجیکستان در جایگاه ۱۰۰ قرار گرفت. سازمان ملل در ۲۰۱۵ اهداف ۱۷گانه توسعه پایدار را برای افزایش خوشحالی ملتها اعلام کرد که عمدتاً مبتنی بر ریشهکنی فقر، کاهش نابرابری، و حفاظت از محیط زیست است.
جیم ایلین کنشگر هندی و بنیانگذار جنبش هپیتالیسم به اتفاق لوئیس گالاردو نویسنده پانامایی و رئیس بنیاد جهانی خوشحالی در ۲۰۰۶ با هدف تشویق و پیشبرد توجه دولتها به خوشحالی، رفاه، و مردمسالاری، کارزاری در سازمان ملل به راه انداختند. ایده روز جهانی خوشحالی در ۲۰۱۱ توسط ایلین پیشنهاد شد. نماد این روز در ۲۰۲۲ یک اسمایلی (صورتک لبخند) با طرحی از پرچم اوکراین بود.
📌تصویر: هفت خدای خوشبختی ژاپن (اِبیسو خدای ماهیگیران، دایکوکوتن خدای تاجران، بیشامونتن خدای جنگاوران، بنزایتن خدای سخنوران و دانشمندان، جوروجین خدای طول عمر، هوتئی خدای شهرت، فوکوروکوجی خدای خردمندی، و کیشوتن خدای زیبایی)، سنگتراشی در گاماگوری، آیچی.
🔗تصاویر بیشتر در اینستاگرام
کانال تلگرامی پزشکان گیل
Site: pezeshkangil.com
Insta: instagram.com/pezeshkangil
📌 ۱۸ مارس ۱۹۳۵ تولد وِلسینگ پیشگام نظریه ملانین
🟣#تقویم_تاریخ_پزشکی
🟡 بابک عزیزافشاری، ۲۸ اسفند ۱۴۰۳
🟢 azizafshari@yahoo.com
▫️فرانسیس لویلا (نی) کرِس وِلسینگ روانپزشک آمریکایی و از طرفداران نظریه ملانین بود که با طرح «نظریه کرِس درباره رویارویی رنگها و نژادپرستی (برترپنداری نژاد سفید)» در دهه ۱۹۷۰ و انتشار کتاب «مقالات ایزیس: کلیدهایی برای رنگها» در ۱۹۹۱ معروف شد. عنوان این کتاب به «ایزیس» الهه طبیعت و زایش در مصر باستان و محافظ فرعون اشاره دارد.
براساس نظریه شبهعلمی ملانین، اجداد سیاهپوست بشر و از جمله مصریهای باستان به دلیل سطح بالای رنگدانه ملانین از نظر ذهنی، جسمی، و قدرتهای فراهنجار بر سایر نژادها برتری داشتند. ریشه این نظریه به آفروسانتریسم و گرایش دیاسپورای آفریقا در اوایل قرن بیستم به رهایی از سیطره سفیدپوستان بازمیگردد. ملانیستها باور دارند که انسان اولیه سیاه و دارای ژن غالب بود و در آفریقا سکونت داشت، درحالیکه سایر نژادها دارای ژن جهشیافته و مغلوب (آلبینو، زال) هستند.
وِلسینگ برای اثبات درستی نظریه خود به جای شواهد علمی از تحلیل نمادهای فرهنگی و استدلالهای نو-فرویدی مانند اضطراب اختگی (رشک قضیب) استفاده میکرد: «این برترپنداری ریشه در حس ناخودآگاه تحقیر و حسادت نژاد سفید نسبت به برتری جنسی سیاهان دارد.» او جرج واشنگتن کاروِر را نمونهای از نبوغ سیاهپوستان میدانست که به واسطه ملانین قادر بود با گیاهان ارتباط برقرار کند و از اسرار آنها آگاه شود.
وی در شیکاگو، ایلینوی از یک مادر معلم و پدر پزشک به دنیا آمد و پس از تحصیل در کالج انطاکیه (یلو اسپرینگ، اوهایو) و دانشگاه هُوارد، واشنگتن، در همین دانشگاه مشغول به کار شد. او پزشک چندین بیمارستان واشنگتن و استاد دانشگاه هُوارد بود و به دنبال سکته مغزی در ۲ ژانویه ۲۰۱۶ در ۸۰ سالگی در واشنگتن دیسی درگذشت.
وِلسینگ در فیلم مستند «۵۰۰ سال بعد» (اُوِن الیک شحاده، ۲۰۰۵) و مجموعه مستند «رنگهای پنهان» (طارق نشید، ۲۰۱۱) درباره دیاسپورای آفریقا شرکت داشت.
📌تصویر: تندیس سفالی (تراکوتا) منسوب به ایزیس در حال سوگواری برای اوزیریس مربوط به قرن ۱۴ یا ۱۵ پیش از میلاد، موزه لوور، پاریس.
🔗تصاویر بیشتر در اینستاگرام
کانال تلگرامی پزشکان گیل
Site: pezeshkangil.com
Insta: instagram.com/pezeshkangil
📌 ۱۷ مارس ۱۹۶۸ فاجعه دره اِسکال
🟣#تقویم_تاریخ_پزشکی
🟡 بابک عزیزافشاری، ۲۷ اسفند ۱۴۰۳
🟢 azizafshari@yahoo.com
▫️«فاجعه دره اِسکال» یا «کشتار گوسفندان در داگوِی» حادثهای بود که در ۱۹۶۸ در ارتباط با برنامه فوقسری تسلیحات شیمیایی و بیولوژیک ارتش آمریکا در ایالت یوتا رخ داد و به تلف شدن ۶ هزار رأس گوسفند در چراگاههای اطراف پایگاه داگوِی در اثر استنشاق عامل اعصاب انجامید.
فرضیات مختلفی به عنوان عامل این حادثه مطرح شد اما اغلب مردم آزمایشهای ارتش را مسؤول مرگ گوسفندان میدانستند. گزارش محرمانه جسی استی افسر واحد روابط عمومی نیروی هوایی ارتش آمریکا که در ۱۹۹۸ از طبقهبندی خارج شد اولین سند رسمی بود که براساس آن ارتش میپذیرفت که گوسفندان دره اِسکال توسط عامل اعصاب کشته شدهاند.
پایگاه داگوِی از بدو تأسیس در ۱۹۴۱ یک مرکز فوقسری برای آزمایش عوامل شیمیایی و بیولوژیک شامل گاز اعصاب بود. گزارش نیوساینتیست نشان میدهد کشت باکتری سیاهزخم با هدف تولید واکسن در این مرکز دستکم تا ۱۹۹۸ یعنی ۳۰ سال پس از توقف رسمی ساخت و استفاده از تسلیحات بیولوژیک توسط آمریکا ادامه داشت. در جریان حادثه دره اِسکال، بیش از ۱۱۰۰ آزمایش شیمیایی در این پایگاه انجام شد که با انتشار حدود ۲۳۰ تن گاز ویایکس در هوا همراه بود.
دکتر باد رئیس دپارتمان بومشناسی و همهگیرشناسی دانشگاه یوتا در ساعت ۱۲:۳۰ ظهر ۱۷ مارس ۱۹۶۸ طی یک تماس تلفنی به کیت اسمارت رئیس واحد بومشناسی و همهگیرشناسی پایگاه داگوِی اطلاع داد که هزاران رأس گوسفند در این منطقه تلف شدهاند.
توضیحی که توسط ارتش ارائه شد این بود که ویایکس به مقدار زیاد در اثر نقص فنی توسط یک جنگنده اف-۴ در اطراف پایگاه پخش شده است. یک گزارش نشان میداد که جسد گوسفندان حاوی ویایکس بوده اما برخی شواهد با این ادعا همخوانی نداشت. مثلاً برخی گوسفندان همچنان زنده بودند اما بیحرکت مینشستند و چیزی نمیخوردند. همچنین تنفس عادی و علائم خونریزی داخلی با عامل اعصاب سازگار نبود و علائم بیماری در سایر حیوانات در این منطقه گزارش نشده بود.
عوامل یا گازهای اعصاب (مانند سارین، ویایکس، و سومان) با تأثیر بر دستگاه عصبی انسان موجب اختلال در اعمال حیاتی بدن و بروز آسیب و مرگ میشوند و به دلیل اثر سریع جزو خطرناکترین جنگافزارهای شیمیایی هستند. نخستین عامل اعصاب (تابون) در ۱۹۳۶ توسط گرهارد شرِیدر شیمیدان آلمانی و محقق شرکت آیگه فاربن کشف شد.
با وجود معاهدات متعدد بینالمللی در زمینه منع تسلیحات شیمیایی، بیش از یک میلیون نفر طی جنگ جهانی اول و دوم توسط این سلاحها کشته شدند که دستکم یکچهارم آنان غیرنظامی بودند.
فاجعه دره اِسکال باعث شد ارتش آمریکا سیاستهای خود را تغییر دهد. به دنبال انعکاس گسترده موضوع در سطح بینالمللی و تأثیر منفی آن بر وجهه جهانی ایالات متحده، رئیسجمهور نیکسون در ۱۹۶۹ آزمایش تسلیحات شیمیایی در فضای آزاد را ممنوع اعلام کرد.
این حادثه الهامبخش آثار ادبی و نمایشی از جمله رمان ترسناک/فانتزی پسارستاخیزی «ایستادگی» (استیون کینگ، ۱۹۸۷) و فیلم «خروش» (جرج اسکات، ۱۹۷۲) و نامگذاری گروه موسیقی متال تخیلی «اِسکال وَلی شیپ کیل» در مجموعه رمان «سَندمن اسلیم» (ریچارد کادری، ۲۰۰۹) بود.
به دنبال بمباران شیمیایی سردشت (۱۹۸۷) و کشتار حلبچه (۱۹۸۸)، کنوانسیون بینالمللی منع جنگافزارهای شیمیایی در ۱۳ ژانویه ۱۹۹۳ به تصویب نمایندگان ۱۶۵ کشور عضو سازمان ملل متحد رسید و از ۲۹ آوریل ۱۹۹۷ به اجرا درآمد. ایالات متحده در ۲۰۲۳ اعلام کرد تمام تسلیحات شیمیایی خود را معدوم کرده است.
📌تصویر: کشتار گوسفندان در داگوِی، ۱۹۶۸.
🔗تصاویر بیشتر در اینستاگرام
🔗تریلر فیلم «خروش»، ۱۹۷۲.
کانال تلگرامی پزشکان گیل
Site: pezeshkangil.com
Insta: instagram.com/pezeshkangil
🎙گردونه خودباوری
سخنرانی مصطفی ملکیان و دکتر آذرخش مکری در رونمایی از کتاب گردونه خودباوری
#مکری #آذرخش_مکری
Tel: t.me/pezeshkangil
Site: pezeshkangil.com
Insta: instagram.com/pezeshkangil
📌 ۱۳ مارس ۱۹۵۸ تولد فلِچر بلد راه آسیبشناسی
🟣#تقویم_تاریخ_پزشکی
🟡 بابک عزیزافشاری، ۲۳ اسفند ۱۴۰۳
🟢 azizafshari@yahoo.com
▫️کریستوفر دیوید مارسدن فلِچر آسیبشناس بریتانیایی و رئیس کارگروه پاتولوژی و ژنتیک تومورهای بافت نرم و استخوان سازمان سلامت جهانی بود. خبرنامه برخط «پاتولوژیست» وی را «بلد راه آسیبشناسی» نامید. از او صدها مقاله و کتاب به جا مانده که معروفترین آنها کتاب دوجلدی «آسیبشناسی تشخیصی تومورها» (ویراست اول، ۱۹۹۵) است.
این کتاب با سبک نوشتاری ساده و قالبی که جستجو را آسان میکند و ارائه آخرین اطلاعات در زمینه پاتوژنز، معیارهای تشخیصی، یافتههای مولکولی و سیتوژنتیک، طبقهبندی تیانام و دبلیواچاُ، تعیین مرحله و درجه، پیشآگهی، نشانگرهای تومور، ایمونوهیستوشیمی، و درمان هدفمند و شخصیشده به کمک جدولهای تشخیص افتراقی و هزاران تصویر با کیفیت بالا و فلوچارت، در مدتی کوتاه به یک منبع قابل اعتماد برای ارزیابی و تفسیر دقیق و کارآمد نمونههای هیستوپاتولوژی تبدیل شد.
فلِچر دانشآموخته دانشکده پزشکی بیمارستان سنت توماس، دانشگاه لندن (۱۹۸۱) و کالج سلطنتی پاتولوژیستها (۱۹۸۸)، استاد آسیبشناسی دانشکده پزشکی هاروارد، آسیبشناس بیمارستان بریگهام و زنان، انکوپاتولوژیست ارشد انستیتو سرطان دانا-فاربر، و رئیس انجمن آرتور پردی استاوت، انجمن بینالمللی آسیبشناسی بافت نرم و استخوان، و انجمن رؤسای آسیبشناسی تشریحی و جراحی بود.
مقاله تاریخی او در مجله آسیبشناسی جراحی آمریکا در مارس ۱۹۹۲ با عنوان «فیبروهیستیوسیتوم پلئومورفیک بدخیم: واقعیت یا خیال؟» مسیر تشخیص و طبقهبندی تومورهای بافت نرم را برای همیشه تغییر داد.
وی در هادرزفیلد به دنیا آمد و پدرش یک جراح بود. او پس از تحصیل در کالج وینچستر به لندن و در ۱۹۹۵ به دعوت رمزی کوتران (رئیس وقت بخش آسیبشناسی بیمارستان بریگهام و زنان) به بوستون رفت.
فلِچر نخستین کسی بود که جنبههای ریختشناختی تومورهای بافت نرم را با ویژگیهای ژنتیک آنها ادغام کرد و با تعریف بیش از ۴۰ مشخصه ظاهری و مولکولی طبقهبندی نئوپلاسمهای مزانشیمی را دگرگون ساخت.
وی به عنوان یک پاتولوژیست صاحبنظر در زمینه تشخیص تومور هر سال بیش از ۵ هزار مشاوره پاتولوژی از کشورهای مختلف داشت و هر روز، علاوه بر پاسخ به ۲۰۰ تا ۳۰۰ ایمیل، دستیاران آسیبشناسی و پزشکان و سایر ملاقاتکنندگان را از سراسر جهان به حضور میپذیرفت.
او در ۲۸ ژوئیه ۲۰۲۴ در ۶۶ سالگی در بوستون درگذشت. از افتخارات دیگر وی میتوان به دریافت جایزه فان در فکِن (کانون تحقیقات تومورهای اسکلتیعضلانی، ۱۹۹۰)، جایزه محقق جوان (آکادمی آسیبشناسی ایالات متحده و کانادا، ۱۹۹۷)، جایزه جافه (بیمارستان امراض مفصل، ۱۹۹۸)، نشان استوارت (مرکز سرطان اسلون کِترینگ، ۲۰۰۵)، جایزه مستوفی (آکادمی آسیبشناسی ایالات متحده و کانادا، ۲۰۲۰)، و جایزه جیمز یوئینگ-تلما دان (انجمن تحقیقات سرطان آمریکا، ۲۰۲۴) و عضویت در کالج پاتولوژیستهای آمریکا (۲۰۰۳) اشاره کرد.
📌تصویر: آسیبشناسی تشخیصی تومورها، کریستوفر دی. ام. فلِچر، ویراست پنجم، ۲۰۲۰.
🔗تصاویر بیشتر در اینستاگرام
کانال تلگرامی پزشکان گیل
Site: pezeshkangil.com
Insta: instagram.com/pezeshkangil