دکترای علوم سیاسی (گرایش مسائل ایران) برخی کتابها: جامعهشناسی ۲۲ خرداد تحلیل نظری دولت یازدهم مهار قدرت در مردمسالاری دینی جامعهشناسی مذاکرات هستهای . . . . . . .
🔴 گفتار تفصیلی پرویز امینی استاد دانشگاه و جامعهشناس سیاسی درباره همبستگی ملی در چهار سطح گفتمان/ نیروهای سیاسی/ حاکمیت/ رسانه ملی
⭕ متن کامل را از دکمه اینستنتویو بخوانید.
🔴 @FarhikhteganOnline
🔴ایران ۴۰ روز پس از جنگ/ بخش هشتم
⭕چالش مفهومی ایدۀ جمهوری اسلامی از فراگیری به قرائت محدود
آن صورتبندی مفهومی که چنین فراگیریای را ممکن ساخت، باید بازتولید و احیا شود. با گذشت زمان، نمایندگانی به درست یا غلط، تفسیرهایی محدود و مضیق از ایدۀ جمهوری اسلامی ارائه کردند و این امر، ماهیت فراگیر آن را در پردهای از ابهام فرو برد. یکی از وظایف اصلی حاکمیت، احیای همان گستردگی مفهومی ایدۀ جمهوری اسلامی است.
⭕عمومیت در سازوکارهای حکمرانی
دوم، توجه به «سازوکارها و حکمرانی» است. ما یک مفهوم «حکومت» داریم که به حوزۀ اندیشه و سازمان فکری آن بازمیگردد و یک مفهوم «حکمرانی» یا «حکمروایی» که معطوف به سازوکارها، رویهها و قاعدهگذاریهاست. شهروندان نسبت خود را با نظام سیاسی از طریق همین قواعد، رویهها، ابزارها و فرایندها برقرار میکنند. این سازوکارها باید به سمت عمومیت حرکت کنند و اگر از چنین ویژگیای برخوردارند، این عمومیت باید به تجربهای عینی و ملموس در سطوح مختلف اقتصاد، فرهنگ و سیاست بدل شود.
برای مثال، نهاد انتخابات به جامعه این پیام را میدهد که برای هرگونه چرخش در قدرت و برای آنکه مردم بتوانند نمایندگان خود را برگزینند یا از قدرت کنار بگذارند، یک سازوکار قاعدهمند وجود دارد. این نهاد اگر بتواند عمومیت و نمایندگی را تضمین کند و جامعه احساس کند که میتواند نمایندۀ واقعی خود را در عرصۀ انتخابات بیابد، به کارکرد اصلی خود عمل کرده است. نهاد انتخابات باید متکفل آزادی و برابری شهروندان باشد تا به رقابت واقعی و مشارکت حداکثری منجر شود. اگر شرایط برای رقابت (یعنی تنوع نامزدها برای نمایندگی گروههای مختلف اجتماعی) و مشارکت (یعنی برابری حق رأی برای همگان) فراهم باشد، این سازوکار میتواند امر ملی و عمومی را نمایندگی کند. انتخاباتی که از این منظر دچار چالش باشد، تحقق همبستگی ملی و امر عمومی را نیز دشوار میسازد.
در دستگاه قضایی نیز مسیرهای دادرسی، تشکیل دادگاه و احقاق حق باید امری عمومی باشند. قوانینی که تدوین میشوند، نباید استثناپذیر باشند و باید با همۀ شهروندان بهشکلی برابر برخورد شود.
⭕کارآمدی عامترین سطح تأمین همبستگی عمومی
شاید مهمترین عاملی که نشاندهندۀ دفاع حاکمیت سیاسی از همبستگی ملی و امر عمومی است، «کارآمدی» باشد. کارآمدی، مسئلۀ مشترک همۀ حکومتها، با هر ایدئولوژی است و عامترین نسبتی است که مردم با حاکمیت سیاسی برقرار میکنند. هر حکومتی نهایتاً باید بتواند وعدهها، شعارها و ایدههای خود را به واقعیت تبدیل کند و از این طریق، رضایت اجتماعی را بهدست آورد. این یک اصل مشترک است. اگر دستگاه حکمرانی نتواند رضایت اجتماعی را تأمین کند، ظرفیت همبستگی ملی و امکان پیگیری امر عمومی نیز تضعیف میشود.
ماکیاولی، متفکر سیاسی برجستهای است که جملۀ مهمی دارد. او معتقد است اگر حکومتی بتواند به نتایج مطلوب دست یابد، دیگر کسی از روشهای آن سؤال نمیکند. از آنجا که مسئلۀ اصلی او، عملکردن دولت به مصلحت عمومی و مقابله با بیثباتیهای دورانش بود، بر این باور بود که حکومت نباید نگران اخلاقی یا غیراخلاقی بودن روشهای خود باشد. اگر نتیجه حاصل شود، کسی در مورد اخلاقیبودن روشها پرسش نخواهد کرد.
اما در جمهوری اسلامی، برعکس این قاعده صادق است؛ یعنی اگر مبانی و روشهای درستی داشته باشید، اما درنهایت نتیجهای به دست نیاورید، همۀ آن روشها و مبانی، نه از منظر منطقی و عقلانی، بلکه به دلیل عدم تحقق نتیجۀ عینی، با چالش مواجه میشوند. جملۀ معروفی است که میگوید: «درخت حکمرانی را باید از میوهاش شناخت». درختی که میوه ندهد یا میوۀ نامرغوب بدهد، هر قدر هم که ریشههای قوی داشته باشد و حتی اگر بهخوبی از آن نگهداری شود، نتیجهبخش نیست.
⭕ متن کامل یادداشت تفصیلی پرویز امینی را از دکمه اینستنتویو بخوانید.
🔴 @FarhikhteganOnline
🔴ایران ۴۰ روز پس از جنگ/ بخش ششم
⭕ارزیابی عملکرد چهار رویکرد نیروهای سیاسی در جنگ 12 روزه
1- جریان ارتجاعی با دشمن همراه شد و علیه منافع ملی، استقلال، امنیت و اقتدار کشور، دست به اقدام مشترک و حمایت از دشمن زد. آیا چنین نیروی سیاسیای، صلاحیت نمایندگی امر عمومی و ایجاد همبستگی ملی را دارد؟ چنانکه دیدیم، این گروه در طول جنگ در فضای اجتماعی منزوی شد و جامعه از آنها اعتبارزدایی کرد.
2- جریان رادیکال که در بیانیۀ آقای موسوی تجلی یافت، هفتهها پس از جنگ با تهاجم خارجی مخالفت کرد؛ درحالیکه جامعه در دورۀ بحران جنگ به چنین مواضعی نیاز داشت. این جریان سپس همبستگی ملی شکلگرفته در طول جنگ را از طریق پیشنهادهای مطرحشده در همان بیانیه بهچالش کشید. این نشان میدهد که چنین نیرویی برای نمایندگی همبستگی ملی قابل اعتماد و اتکا نیست، زیرا خود، این همبستگی را به چالش کشید، با تأخیر وارد یک نزاع وجودی برای جامعه شد و تلاش کرد وحدت ملی را به نقطۀ اختلاف و ستیز بدل کند.
3- جریان محافظهکار که پیشتر از آن با عناوینی چون «خالصگرایان» یاد کردم و رویکردش نهایتاً امر سیاسی را به انسداد میکشاند، پس از جنگ از طریق بخشهایی از نیروهای خود که از جایگاه و موقعیت رسانهای برخوردار بودند، به تقابل با این همبستگی ملی برخاست و در مواردی، این همبستگی را به آتش کشید. این رفتار، خود نشانگر میزان شایستگی این جریان برای حفظ و تداوم همبستگی ملی است.
4- نیروی اصلاحگر، میانهرو و تحولخواه با تعریفی که ارائه شد، بهترین کارنامه را در جنگ دوازده روزه از موضع حفظ همبستگی ملی داشت. فیگورهایی مانند آقایان قالیباف و پزشکیان در میدان عمل و مسئولیت یا آقای علی لاریجانی در روایت جنگ، نمونههایی از این رویکرد بودند. علیرغم آنکه برخی از آنان، مانند آقای لاریجانی، در شورای نگهبان رد صلاحیت شده بودند؛ اما هرگز این مسائل را محمل مناقشه با امر ملی قرار ندادند. بیانیه 191 نفره جمعی از دانشگاهیان و نیروهای سیاسی و اجتماعی مصادیق این رویکرد چهارم است.
⭕ متن کامل یادداشت تفصیلی پرویز امینی را از دکمه اینستنتویو بخوانید.
🔴 @FarhikhteganOnline
🔴ایران ۴۰ روز پس از جنگ/ بخش چهارم
⭕دالهای گفتمان همبستگی ملی
با این توصیفات، گفتمان همبستگی ملی را دالهایی تشکیل میدهند که به نوعی از امر ملی/عمومی نمایندگی کنند. این گفتمان به لحاظ هویتی و فرهنگی، دالهایی مثل اسلام (شیعی) و ایران بالاخص یکپارچگی سرزمینی و تمامیت ارضی و زبان فارسی را فراخوان میکند که در برخی از آیینها از جمله نوروز و عاشورا پدیدار میشوند. وصیتنامۀ شهید سلیمانی در این باره بسیار تأملبرانگیز است و میتوان بر آن دقیق شد. او بهعنوان انسانی سردوگرمچشیده و باتجربه که خود شاهد انقلاب و حوادث پس از آن بوده است، بزرگترین دستاورد امام خمینی را اینگونه توصیف میکند که امام پیش از انقلاب، ایران را پشتوانۀ اسلام ساخت و پس از انقلاب، اسلام را پشتوانۀ ایران قرار داد. این نشاندهندۀ جداییناپذیری این دو است؛ هویت ما بهگونهای است که اسلام و ایران دو هویت متفاوت یا متعارض با یکدیگر نیستند، بلکه در هم تنیدهاند. ما نه ایران بدون اسلام میتوانیم داشته باشیم و نه اسلامی بدون ایران. از اینرو، گفتمان همبستگی ملی با گفتارهایی که به «اسلامِ بدون ایران» یا «ایرانِ بدون اسلام» قائل هستند، در تضاد و غیریت قرار میگیرد.
از منظر سیاسی دال استقلال ملی و مردمسالاری، دیگر دالهای گفتمان همبستگی ملی است. استقلال سیاسی دیرپاترین مطالبه ایران معاصر در چند سده گذشته است و بر اراده و توانایی ایران در اتخاذ موضع و تصمیم مستقل از اراده و دیکته دیگران خصوصاً در مسائل بینالمللی دلالت دارد و شاقول تعامل با دیگران و در نقطه خصومت دوگانه وابستگی و انزواست. رهبری در سخنرانی ۲۹ خرداد، یک هفته پیش از تهاجم نظامی اخیر، در توصیف وجوه عقلانیت امام، یکی از این وجوه را تکیه بر «استقلال ملی» برشمردند.
دلالت دال مردمسالاری عمدتاً در سطح داخلی و حاکی از به رسمیت شناختن تک تک افراد در تعیین سرنوشت عمومی و قاعده تنظیم و اداره امور متکی به مردم است. به لحاظ اجتماعی این گفتمان بر حق برابر شهروندی در زندگی اجتماعی و در پناه قانون تأکید دارد با این دلالت که «ایرانی بودن» برای تضمین همه حقوق شهروندی کفایت کند. یکپارچگی سرزمینی و تمامیت ارضی دال امنیت ایران دلالت میکند. به لحاظ اقتصادی این گفتمان بر دال برابری و عدالت و رفع فقر و فساد و تبعیض استوار است تا هر ایرانی از فرصتها و امکانات برابر برای رشد و شکوفایی برخوردار باشد و در موضع رفع فقر، تمایلات سیاسی، مذهبی و... بلاموضوع و در مقام مبارزه با فساد، مناصب و پشتوانههای سیاسی و اقتصادی و رسانهای تأثیری نداشته باشد.
بنابراین، میتوانیم دال مرکزی گفتمان خود را «امر عمومی/ملی» قرار دهیم که با همین دالها و دلالتها قادر است جریان متکثر اجتماعی ما را پوشش دهد و همبستگی ملی را سامان بخشد. در این صورت، گفتمانهای رقیب، آنهایی خواهند بود که یا با امر عمومی/ملی در تخالف هستند و یا با دالهای استقلال، امنیت، عزت، اقتدار و هویت ایرانی (از جمله زبان فارسی) و همچنین با وجوه مذهبی جامعۀ ایران ضدیت دارند. این همان ضدگفتمانِ همبستگی ملی است که در همین جنگ اخیر نیز شاهد بودیم که برخی به ایران پشت کردند، با نیروی مهاجم خارجی همراه شدند و از نقض استقلال و امنیت ایران جانبداری کردند. اینها در جبهۀ گفتمانی مقابلِ قرار میگیرند.
⭕ متن کامل یادداشت تفصیلی پرویز امینی را از دکمه اینستنتویو بخوانید.
🔴 @FarhikhteganOnline
🔴ایران ۴۰ روز پس از جنگ/ بخش دوم
⭕سطح اول؛ سطح «گفتمان»
برای شکلدادن به انسجام و همبستگی ملی، نیازمند یک چتر گفتمانی هستیم که بتواند نظام معنایی سامانبخش و سازمانگرِ این همبستگی را ارائه دهد. گفتمانها نظامهایی معنایی متشکل از نشانههایی هستند که رابطۀ ما را با جهان و پدیدارهایش، هم در مقام تفسیر و هم در نحوۀ مواجهه، سامان میدهند. بنابراین، نظام معنایی ما باید بهگونهای صورتبندی شود که بتواند همبستگی اجتماعی را در ارتباط با پدیدارها و رویدادها معنادار سازد و در نتیجه، به آن تحقق بخشد.
هر گفتمان متشکل از مجموعهای از نشانههاست و این نشانهها خود از دالها و مدلولهایی تشکیل شدهاند. برای شکلگیری انسجام اجتماعی در سطح یک گفتمان غالب اجتماعی، وجود یک «دال مرکزی» که برای بخشهای مختلف جامعه قابل اشتراک باشد، ضروری است. گفتمانها این ظرفیت را دارند که امکان برقراری ارتباط میان بخشهای مختلف را در یک محیط متکثر فراهم آورند؛ زیرا دال مرکزی به مثابه یک گرانیگاه و گره مرکزی عمل میکند. فضای گفتمانی درباره همبستگی ملی باید قدرت دربرگرفتنِ دلالتهای متعدد و متنوع را داشته باشد و بر یک مدلول خاص متمرکز نشود.
آنچه امروز میتواند در مرکز فضای گفتمانی ما قرار گیرد و به محیط متکثر جامعۀ ایران پاسخ دهد و در تجربههای تاریخی ما نیز قابل ردیابی است، مفهومی بهنام «امر ملی» است. امر ملی دال مرکزی گفتمان همبستگی ملی است. امر ملی در اینجا به معنای «ملیگرایی» یا ناسیونالیسم و... نیست، بلکه مترادف «امر عمومی» یا امر همگانی است؛ امری که به همگان تعلق دارد و بخشهای مختلف جامعه، با وجود سلایق مذهبی، اولویتها یا منافع متفاوت که آنها را از یکدیگر متمایز میکند، میتوانند ذیل آن به اشتراک و وحدت برسند. امر ملی همان امر عمومی است. به طور طبیعی در برابر امر ملی/عمومی، گفتارهای خاصگرا چه مذهبی و چه غیر مذهبی قرار دارد که به جای امر عمومی، تأکید خود را بر یک وجه خاص قرار میدهند.
⭕ متن کامل یادداشت تفصیلی پرویز امینی را از دکمه اینستنتویو بخوانید.
🔴 @FarhikhteganOnline
✅درباره مرحوم احمد توکلی
🔴 مرحوم احمد توکلی در قامت یک "منتقد" و یک چهره "ضد فساد" در سیاست ایران حاضر بود و در هر موقعیتی از این دو موضع مشی سیاست می کرد.
🔴رقابت با هاشمی رفسنجانی در سال ۷۲ و نقد سیاست های دوره سازندگی و توسعه اقتصادی حاکم بر کشور، برای نخستین بار پایگاه اعتراض اجتماعی به روند حکمرانی پس از جنگ را نشان داد و احمد توکلی به صدا و نماد اعتراض مردم مبدل شد. البته به این پیش آگهی اجتماعی چندان توجهی نشد تا امواج دوم خرداد ۷۶ به شکل سهمگینی این اعتراض اجتماعی را فریاد کرد. این مقطع موثرترین دوره سیاست ورزی احمد توکلی در قالب یک چهره منتقد و ضدفساد بود.
🔴احمد توکلی در همه ادوار فعالیتش بعد از سال ۷۲ نیز چه در رقابت با خاتمی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۰ که با شعار دولت پاک به صحنه آمد و چند دوره حضور در پارلمان یا تاسیس روزنامه فردا و سایت خبری الف و نهاد مدنی عدالت و شفافیت جملگی از همین موضع انتقادی و ضد فساد در عرصه سیاست ایران حضور داشت.
🔴جمع بندی ام درباره کارآمدی سیاست ورزی احمد توکلی همچنانی که بارها نوشته ام و گفته ام منتقدانه است اما زیست سیاسی سالم و هواداری اش از عدالت و ضدیتش با فساد و روحیه انتقادیش در اصلاح امور در صحنه سیاست ایران شایسته ستایش و قدرشناسی است. رحمت و رضوان الهی بر او باد.
@parvizamini_ir
🔴استمرار امر ملی بیش از همه با دستگاه حکمرانی است
⭕ پرویز امینی جامعهشناس سیاسی و استاد دانشگاه در گفتوگو با فرهیختگان:
🔴 ارزش اقامه «امر ملی» به پدیداری آن در جامعه متکثر است
🔴 امر ملی راه سومی است که با فراروی از دوگانه یکدستسازی و خصومتسازی (آنتوگونیسم) پدیدار میشود
🔴 تجربه تاریخی منفی در مرداد ۳۲ و تحمیل کودتا از نمونههای مهم شکست امر ملی است
🔴 سلیمانی عزیز نمادی از ظهور و بروز قدرتمند امر ملی را برای جامعه ایران رقم زد
🔴 در جنگ ۱۲ روزه بلوغ اجتماعی جامعه در درک امر ملی دیده شد
🔴 هیأتهای مذهبی در محرم امسال امر ملی را با جمع ایران و عاشورا عملی کردند
🔴 برای استمرار امر ملی وظیفه و مسئولیت دستگاه حکمرانی سنگینتر از باقی بخشهای اجتماعی است
🔴 رسانه ملی باید ویترین امر ملی و مرکز ثقل و گرانیگاه آن باشد، نباید مثل آنچه بلافاصله بعد از توقف جنگ رخ داد روی «انسجام ملی» بمب انداخت
🔴 باید نشان دهیم سیستم سیاسی امر ملی را یک مسئله کوتاهمدت نمیداند که بعد از گذشت از وضعیت خطر مسیر متفاوتی طی شود
⭕ در یوتیوب ببینید
https://www.youtube.com/watch?v=bVu2gFWV9xA
روایت پرویز امینی از تفسیر شهید سلیمانی از جمله معروف امام خمینی(ره)
🔹 امام فرمودند: اگر جهانخواران بخواهند در مقابلِ دین ما بایستند، ما در مقابل همه دنیای آنان خواهیم ایستاد
🔹 شهید سلیمانی میگوید که مقصود امام از «دین»، کشور، مردم و مذهب است.
@TasnimNews
🔴مجموعه دلایلی که نشان میدهد ایران پیروز نسبی جنگ ۱۲ روزه است، کدام است؟
پرویز امینی استاد دانشگاه در گفتوگو با فرهیختگان:
ارزیابی جنگ اخیر نشان میدهد که پیروزی مطلقی برای هیچ یک از طرفین در کار نیست اما از پیروزی نسبی میتوان صحبت کرد و نشانههایی وجود دارد که ایران پیروز نسبی این نبرد بوده است. اهداف اعلامی، تجهیزات و امکانات طرفين، ورود آمریکا، درخواست آتشبس از سوی طرف مقابل، آخرین حملات ایران و... حاکی از این است که پیروز این نبرد ۱۲ روزه به صورت نسبی ایران است.
⭕ یوتیوب | ⭕ آپارات | ⭕صوت
🔴 @FarhikhteganOnline
🔴پرویز امینی: دوگانه «ملت_امت» در متن زندگی واقعی مردم بلاموضوع است
پرویز امینی استاد دانشگاه در گفتوگو با روزنامه فرهیختگان:
این تعارضات برساخت شده امتگرایی و ملتگرایی در زندگی جمعی و روزمره مردم موضوعیت ندارد.
چه کسی به اندازه شهید سلیمانی واجد هویت دینی و ایدئولوژیک است؟ آیا همین شهید سلیمانی قهرمان ملی ایرانیان نشد؟ حتی شما به مبارزات امام خمینی هم که نگاه میکنید، اولين ورود پرقدرتش به مبارزه، از زاویه ملی و بحث کاپیتولاسیون بود. اگر امام فرمود به علمای اسلام به داد اسلام برسید، چون ایران را ذلیل شده میدید.
لذا این سخنان بلاموضوع است؛ شعار هیئات مذهبی را امسال ببینید؛ "ایران حسین" تا ابد پیروز است یا نوحه آقای محمود کریمی در شب اول محرم را ببینید؛ ایران واقعی این شکلی است
⭕ یوتیوب | ⭕ آپارات | ⭕ صوت
🔴 @FarhikhteganOnline
پرویز امینی استاد دانشگاه در گفتوگو با فرهیختگان: سرعت عمل ایران هم در انسجام اجتماعی هم در پاسخ نظامی از تجربه دفاع مقدس موفقتر بود. حتی در مقایسه با عملیات ۷ اکتبر؛ در نظر داشته باشید که اسرائیل چند ماه طول کشید تا خودش را بازسازی کند اما دیدید که ایران در کمتر از ۲۴ ساعت خودش را بازسازی کرد و پاسخ داد
بنابراین دشمن ما احمق و ناتوان نیست این قدرت ایران هم در سطح رهبری، هم در سطح اجتماعی و هم در سطح نظامی یود که توانست ورق را برگرداند
🔴اسرائیل برای تکرار موقعیتِ ایرانِ شهریور ۱۳۲۰ از چه شیوهای استفاده کرد؟
⭕پرویز امینی استاد دانشگاه در گفتوگو با فرهیختگان:
اسرائیل قصد داشت در مرحله اول سیستم تصمیمگیر نظامی را (با ترور شهیدان والامقام باقری و رشید) و عملکننده نظامی را (با ترور شهید حاجیزاده) از کار بیاندازد؛ سپس با فروپاشی سیاسی، انفعال اجتماعی رخ دهد. این دقیقا چیزی بود که در شهریور ۲۰ رخ داد.
اینکه فکر کنیم اسرائیل روی همراهی مردم با حمله نظامی و سپس براندازی حسابی ویژه باز کرده، احمق فرض کردن دشمن است؛ اسرائیل تا این حد، احمق نیست؛ آنچه آنها میخواستند این نبود که مردم براندازی کنند بلکه آنها دنبال «انفعال اجتماعی» بودند، مشابه شرایط شهریور ۲۰؛ که اول فروپاشی نظامی، بعد فروپاشی سیاسی رخ دهد و سپس انفعال اجتماعی! تا زمینه برای رژیم چنج و تجزیه ایران و در نهایت ایرانی ضعیف فراهم شود.
پس ببینید ایران و نظام سیاسی با چنین چیزی مواجه بود؛ این توانمندی ایران بود که توانست ورق را برگرداند نه حماقت دشمن؛ آنها هم از واکنش ما غافلگیر شدند
⭕ آپارات | ⭕ صوت
🔴 @FarhikhteganOnline
🔴 پدیدارشناسی جنگ ۱۲ روزه
⭕گفتوگوی فرهیختگان با دکتر پرویز امینی استاد دانشگاه و جامعهشناس سیاسی
⭕ @SedayeFarhikhtegan
🔴 @FarhikhteganOnline
۱۲ نکته راهبردی درباره دفاع مقدس ۱۲ روزه
🔹پرویز امینی با این مقدمه که «دفاع مقدس ۱۲ روزه اخیر علیه صهیونیستها و آمریکايیها یک دوره فشرده و پرمغز واقعیت شناسی راهبردی است»، به عناوین این ۱۲ نکته اشاره کرده و نوشته است:
۱.عینی و شفاف شدن مفهوم دشمن و شرارت هایش خصوصا برای نسل جدید
۲.عینی و شفاف شدن واقعیت آمریکا و اسراییل به عنوان شر مطلق برای جهان خصوصا ایران
۳.عینی و شفاف شدن اهمیت مفهوم امنیت به عنوان یک ارزش حیاتی که هیچ چیز نمی تواند بر اولویت و اهمیت آن خط بکشد
۴.عینی و شفاف شدن اهمیت نیروی نظامی و دفاعی و امنیتی در برابر اشرار جهانی
۵.عینی و شفاف شدن اهمیت انسجام اجتماعی در صیانت از خود فردی وموجودیت جمعی ایران
۶.عینی و شفاف شدن اصل بودن قدرت در محیط بین المللی و فهمیدن این گزاره که ما به اندازه ای حق داریم که قدرت داریم.
۷.عینی و شفاف شدن تکیه به خود و توانایی های خود در همه عرصه ها خصوصا امنیتی و دفاعی
۸.عینی و شفاف شدن اهمیت فن آوری و پیشرفت های فن آورانه خصوصا در ابعاد نظامی و دفاعی
۹.عینی و شفاف شدن ارزش و اهمیت رسانه و مهمتر از آن فراگیری و عمومیت آن
۱۰.عینی و شفاف شدن اهمیت وجود عقبه اجتماعی و نظامی و رسانه ای در کارکرد دیپلماسی
۱۱. عینی و شفاف شدن نقش و اهمیت رهبری دینی در. بزنگاه های پرخطر و تعیین کننده در برگرداندن ورق ماجرا
۱۲. عینی و شفاف شدن نصرت الهی در حمایت و پشتیبانی از ملت ایران
@TasnimNews
✅ از اللهکرم تا قاسمیان؛ جهل تئوریک
🔴 مهمتر از مطلب تصویری منتشر شده از جناب قاسمیان از عربستان (که از نظر محتوی و ادعاهای طرح شده و از نظر مکان و زمان و شیوه انتشار و پیامدهای منفی آن و.... آیینه تمام نمای نقض عقل است)، دفاع و موجهکردن آن است که کموبیش از این حکایت میکند که پشت این گونه کردارها، یک دستگاه توجیهی نیز وجود دارد و جهل و نادانی را نیز میتوان تئوریزه و حتی مقدس کرد. این کار البته بیسابقه نیست و نباید از انجام آن تعجب و اظهار شگفتی کرد.
🔴 در دهه هفتاد و پایان جنگ یک نیروی اجتماعی-سیاسی ظهور کرد که تحت عنوان انصار حزبالله خود را معرفی میکرد. این گروه یک لیدر فکری و سیاسی داشت به نام اللهکرم و یکی از کارهایی که این گروه انجام میداد و اسم این گروه را بر سر زبانها انداخت، بههم زدن برخی سخنرانی و اجتماعات بود از جمله سخترانی سروش.
🔴 آنچه در این میان جالب بود این بود که این گروه برای این کار واجد تئوری بود. اللهکرم در یک سخنرانی، تئوری برهم زدن سخنرانی سروش را به این شکل تئوریزه کرده بود (سخنرانی در سال ۱۳۷۵ و در دانشگاه شهید چمران اهواز):
هر شورش اجنماعی به سه عنصر نیاز دارد
۱) نارضایتی اجتماعی که در جریان عمل دولت هاشمی و سیاست سازندگی پدید آمده است.
۲) رهبری اعتراضات که امثال سروش میخواهند در اینجا قرار گیرند.
۳) زمان لازم برای شورش.
اللهکرم بیان میکرد که اولی و دومی تا حدی فراهم است و ما با بههم زدن سخنرانی سروش، زمان لازم را برای اعتراض و شورش از آنها گرفتیم.
🔴 وقتی بشود برای بههم زدن جلسه سخنرانی، چنین تئوری شیک و خوشمنظری داد، نباید از گفتار قاسمیان و توجیهات بعد از آن، تعجب کرد. بنابراین تنها گزارههای عقلانی نیست که میتواند جامه تئوری بپوشد بلکه برای جهالت نیز میتوان توجیه تئوریک درست کرد که از خود جهل دیرپاتر و مخربتر است.
@Parvizamini_ir
🔴ایران ۴۰ روز پس از جنگ/ بخش پایانی
⭕سطح چهارم؛ سطح «رسانه»(ملی)
چهارمین و آخرین سطحی که برای تحقق همبستگی ملی اهمیت دارد، «رسانه» است. رسانه بهسبب فراگیری و پیوندی که با همۀ سطوح زندگی اجتماعی و حکمرانی دارد، از بیشترین ظرفیت برای تجلی همبستگی ملی و امر عمومی برخوردار است. رسانۀ ملی، همانطور که از نامش پیداست، باید از این عمومیت دفاع کرده و آن را بازتاب دهد تا بیشترین تأثیر را در تقویت انسجام و همبستگی ملی داشته باشد.
اما انتقادی که پس از جنگ دوازده روزه به صداوسیما وارد شد، این بود که دقیقاً برعکس عمل کرد و در شرایطی که جامعه خود به یک همبستگی در دل بحران دست یافته بود، با موضعگیریهای خود، این انسجام را تخریب کرد. رسانۀ ملی باید ویترین همبستگی ملی و امر عمومی باشد؛ یعنی باید گفتمان وحدتبخش را بازتاب دهد، به نیروهای سیاسی همسو با امر ملی میدان دهد و تصویری از حاکمیت سیاسی ارائه کند که در آن، این همبستگی ظهور و بروز دارد.
رسانه حلقهای است که میتواند تمام تلاشهای صورتگرفته در سطوح دیگر را به ثمر برساند یا برعکس، به آنها ضربه بزند. در دنیای جدید، یکی از کارکردهای اصلی رسانه، منسجمکردن کثرتگرایی است. رسانه باید این عمومیت را در عین تنوع دیدگاهها بهنمایش بگذارد و نقاط عزیمت مختلفی را که حول امر ملی و همبستگی ملی گرد آمدهاند، نشان دهد.
رسانه نباید خاصگرایانه عمل کند، آنگونه که امروز رسانۀ ملی گاه به سخنگوی یک فرد خاص و نه حتی یک جریان خاص تبدیل میشود. رسانۀ ملی باید ویترین «همبستگی ملی» و «امر ملی» باشد. رسانه بهدلیل پیوندی که با تمام سطوح زندگی اجتماعی و سطوح حکمرانی دارد، بیشترین ظرفیت را برای ظهور همبستگی ملی و امر عمومی دارد. حال چنانچه رسانۀ ملی از «امر ملی» دفاع کند و یا بازتابدهندۀ این «عمومیت» باشد، بیشترین تأثیر را در تعیین این همبستگی ملی دارد. نقدی که به رسانۀ ملی پس از این 12روز میتوان داشت، این است که درست در جایی که جامعۀ ایران یک «همبستگی در دل بحران» بهوجود آورد، خلاف جهت این امر حرکت کرد و با بهکاربردن واژهای نامناسب، بهمانند بمبی بر انسجام اجتماعی عمل کرد.
به دیگر سخن، در دنیای جدید، وظیفۀ رسانۀ ملی نشاندادن تنوع دیدگاهها و بازتابدهندۀ نقطهعزیمتهای مختلف حول محور امر ملی و درنهایت «منسجمساختن کثرتگرایی» است و نباید «خاصگرایانه» عمل کند.
⭕ متن کامل یادداشت تفصیلی پرویز امینی را از دکمه اینستنتویو بخوانید.
🔴 @FarhikhteganOnline
🔴ایران ۴۰ روز پس از جنگ/ بخش هفتم
⭕سطح سوم؛ سطح «حاکمیت سیاسی»
سطح سوم، نقش «حاکمیت سیاسی» در تحقق و تداوم همبستگی ملی است. حاکمیت سیاسی باید در دو بُعد نمادین و نهادی، نماد و نمایندۀ امر عمومی و همبستگی ملی باشد؛ بهگونهای که جامعه هنگام نگریستن به آن، حاکمیت را حافظ، پاسدار و تقویتکنندۀ امر ملی و به تبع آن، همبستگی ملی بداند.
حاکمیت سیاسی چگونه میتواند مدافع همبستگی ملی و نماد امر ملی خصوصاً در شرایط اجتماعی متکثر باشد؟
همۀ حاکمیتهای سیاسی هنگام شکلگیری و تداوم، به امر عمومی نیاز دارند و باید بتوانند نمایندگی آن را برعهده بگیرند؛ یعنی «عمومیت» برای ایشان یک مسئلۀ اساسی است. آنها نمیتوانند مدعی حکومتی خاصگرا و محدود باشند، بلکه میخواهند نشان دهند که برای ادارۀ قلمرو زندگی جمعی و عمومی، از صلاحیت و توانایی لازم برخوردارند. بهویژه در جوامع جدید که با مسئلۀ کثرتگرایی روبهرو هستیم. حال پرسش این است: در جامعهای که با کثرتگرایی مواجه است، امر عمومی چگونه میتواند نمایندگی شود و دستگاه حکمرانی چگونه میتواند نمایندۀ آن باشد؟ در این زمینه، چند دیدگاه اصلی وجود دارد:
1- دموکراسی خلقی (دیدگاه چپگرایانه): این دیدگاه معتقد است که همۀ کثرتها، حتی در حوزۀ اخلاق، هنجارها، فرهنگ و باورها، نتیجۀ تضاد در مناسبات تولیدی و اقتصادی است...
2- دموکراسی دولت رفاه (دیدگاه فایدهگرایانه): فایدهگرایان این قاعده را پیشنهاد میدهند که در انتخاب تصمیمات و سیاستها، باید بهسراغ گزینهای برویم که «بیشترین فایده را برای بیشترین افراد» به ارمغان میآورد. اگرچه عدهای جزء آن «بیشترین افراد» قرار نمیگیرند، اما این تنها راه برای نمایندگی نوعی عمومیت و تحقق خیر جمعی است.
3- دموکراسی مشورتی هابرماس: دیدگاه سوم از نوعی اجماع اخلاقی و عقلانی دفاع میکند....
4- دموکراسی مشورتی مبتنی بر اجماع همپوشان: برخی دیگر مانند جان رالز، از «اجماع همپوشان» سخن میگویند. این دیدگاه معتقد است کثرتگرایی را نمیتوان به وحدت فروکاست، اما میتوان طرحی برای جامعه داشت که گروههای متکثر از نقطه عزیمتهای مختلف از یک ایده مشترک دفاع کنند. برخی ممکن است به لحاظ هنجاری و ارزشی با شما همنظر شوند؛ برخی به دلیل فرصتها و امکاناتی که برای ایشان ایجاد میکنید، با شما همراه شوند، حتی اگر تفاوتهای هنجاری و ارزشی داشته باشند؛ و برخی دیگر بهخاطر نتایج و کارآمدی نظام حکمرانی به شما بپیوندند. این دیدگاه، مسیر پاسخ به تکثر را در تحقق اجماع همپوشان میداند. نکتۀ جالب توجه در اینجا آن است که دستیابی به اجماع همپوشان دربارۀ همۀ مسائل و تصمیمات ناممکن است. برای تحقق عملی آن، باید تعداد مسائلی را که قرار است بر سر آنها توافق کنیم، محدود سازیم تا اجماع شدنی باشد.
5- اقتدارگرایی سیاسی (دیدگاه مبتنی بر یکدستسازی): دیدگاه دیگری معتقد است که اجماع را باید از طریق یکدستسازی بهدست آورد؛ یعنی باید با استفاده از همۀ امکانات و سازوکارها، برای ایجاد یک بافت اجتماعی مشترک و همگن تلاش کرد. این امر اگر با اقناع و به زبان خوش صورت نگیرد، میتوان با استفاده از امکانات دیگر و حتی با زور و اجبار به آن دست یافت. این نگرش در میان برخی نیروهای سیاسی در ایران، بهویژه در جریانی که از آن با عنوان «محافظهکار» یاد کردم، وجود دارد. راهکار از منظر آنان این است که دیگران را، چه با زبان خوش و چه با زبان زور، شبیه به خود کنیم.
6- دموکراسی رادیکال (دیدگاه مبتنی بر حفظ خصومت): این دیدگاه در آرای کارل اشمیت ریشه دارد و بر این مبنا متکی است که هسته اصلی سیاست را رابطه دوست در برابر دشمن شکل میدهد....
7- مردمسالاری دینی یا جمهوری اسلامی: جمهوری اسلامی به عنوان ایده جایگزین شرایط پسا انقلابی واجد فراگیرترین اعتبار اجتماعی در عین یک وضعیت متکثر سیاسی و اجتماعی بود. صورتبندی امام از ایدۀ «جمهوری اسلامی» در یک جامعه متکثر، بیشترین عمومیت و فراگیری را داشت. در رفراندوم دهم و یازدهم فروردینماه ۱۳۵۸، ایدۀ جمهوری اسلامی با فراگیری کمنظیر ۹۸درصدی مورد اجماع عمومی قرار گرفت. جامعه ایران سال 58 یک جامعه یکدست مذهبی سفت و سخت با تعبیری که الان به عنوان هسته سخت میکنند، نبود و سطوح متکثری در باورها و ارزشها داشت؛ اما بر روی ایده جمهوری اسلامی توافق کرد. آن اجماع بینظیر همان مفهومی است که اخیراً در پیام رهبری مبنی بر «اتحاد نَوَد میلیونی» نیز مطرح شد؛ ما تحقق عینی این اتحاد را در آن رفراندوم تاریخی مشاهده کردیم. این ایده در طول زمان دچار چالشهایی شده است.
⭕ شرح بیشتر هر کدام از این دیدگاهها و متن کامل یادداشت تفصیلی پرویز امینی را از دکمه اینستنتویو بخوانید.
🔴 @FarhikhteganOnline
🔴ایران ۴۰ روز پس از جنگ/ بخش پنجم
⭕سطح دوم؛ سطح «نیروهای سیاسی»
پس از گفتمان، باید به نیروهای سیاسی پرداخت. این نیروها کنشگران اصلی میدان سیاست هستند که امر سیاسی را در جامعه نمایندگی کرده و پیش میبرند. بخشی از تحقق یا تداوم همبستگی ملی، به این بخش مربوط است.... امروزه با چهار رویکرد در میان نیروهای سیاسی مواجهیم و میتوان آنها را در چهار دسته تقسیم کرد:
1- رویکرد ارتجاعی: این رویکرد از یکسو به دنبال بازگشت به شرایط پیش از انقلاب است و از سوی دیگر، با تهاجم نیروی خارجی همراهی یا موافقت دارد. در جنگ 12روزه دیدیم که این گروه با تهاجم نظامی به ایران همراهی میکردند و تغییرات را از طریق حملۀ نظامی خارجی دنبال میکردند.
2- رویکرد رادیکال: این رویکرد، چه از منظر روش و چه از منظر نتیجه، به این جمعبندی رسیده است که هیچ نوع تغییر، تحول یا اصلاحی در وضع موجود امکانپذیر نیست، مگر با برهمزدن همۀ سازوکارهای کنونی و تغییر در ساختار سیاسی. تفاوت این گروه با جریان ارتجاعی در این است که با حملۀ نظامی مخالفند و در فردای تغییر نظام سیاسی نیز بهدنبال احیای سلطنت پهلوی نیستند؛ اگرچه در مورد نظام سیاسی جایگزین جمهوری اسلامی، دیدگاه شفافی ندارند یا دستکم در میانشان اجماعی وجود ندارد.
3- رویکرد محافظهکار: این گروه که من از آنها با این تعبیر یاد میکنم، چند ویژگی مشخص دارند. برای این جریان، «امر عمومی» موضوعیت ندارد و نوعی خاصگرایی در رویکردشان به مسائل حاکم است. تعبیر انتقادی «خالصگرایان» که برای توصیف آنها به کار میرود، از همین منظر است. برای مثال، هنگامی که با امری عمومی مانند انتخابات روبهرو هستیم، مشارکت فراگیر و همگانی برای آنها مسئله نیست. نمیگویم لزوماً با آن مخالفند، اما تحقق چنین مشارکتی، دغدغۀ اصلیشان نیست. این گروه با آنچه در شورای نگهبان در زمینۀ رد صلاحیتها رخ میدهد، مواجهۀ انتقادی ندارند تا راه برای حضور نمایندگان بخشهای مختلف جامعه باز شود؛ بلکه برعکس، به تأیید صلاحیت برخی نامزدها معترضند و معتقدند که آنان نیز میتوانستند تأیید نشوند. از آنجا که این جریان به امر عمومی تمایلی ندارد، نسبتش با همبستگی ملی، نسبتی مثبت نیست. علاوه بر این، ویژگی دیگر این جریان، موضع بستۀ آن در برابر تغییر در ساختارها، سازوکارها، رویهها و محیط سیاسی برای اصلاح امور است. این رویکرد به نوعی انسداد در محیط سیاسی و اجتماعی منجر میشود. این رویکرد در حال حاضر در صدا و سیما ظهور و بروز دارد.
4- رویکرد تحولخواه: این رویکرد چهارم، از این نظر که موضع بازی در برابر تغییر دارد، با جریان محافظهکار متفاوت است. همچنین با پذیرش اینکه ساختار سیاسی، ظرفیتهایی برای ایجاد تغییرات مثبت و تحولآفرین در جهت کسب رضایت مردم دارد، از رویکردهای رادیکال و ارتجاعی نیز متمایز میشود. این رویکرد را میتوان با عناوینی چون «تحولخواه»، «اصلاحگر» یا «میانهرو» توصیف کرد. این جریان بیشترین نزدیکی و ارتباط مثبت را با مفهوم همبستگی ملی دارد، زیرا «امر عمومی» را به رسمیت میشناسد و در چهارچوب آن فعالیت میکند؛ درحالیکه جریانهای محافظهکار، رادیکال و ارتجاعی، هر یک به طریقی با همبستگی ملی در تعارض و چالش قرار میگیرند.
بنابراین، اگر بخواهیم همبستگی ملی به امری ایجابی و میانمدت تبدیل شود، این نیروی اصلاحگر، میانهرو یا تحولخواه باید تقویت شده و در حاشیه قرار نگیرد. در این صورت، نهادهای تأثیرگذار بر قواعد بازی و رقابت سیاسی، مانند شورای نگهبان و رسانۀ ملی و همچنین سازوکارهای اجتماعیای که امکان ظهور و بروز نیروهای سیاسی را فراهم میکنند، باید متناسب با این هدف عمل کرده و فضا و بستر لازم را برای میدانداری و گسترۀ عمل این نیرو فراهم آورند. در غیر این صورت، اگر نیروهای دیگر یا گفتارهای آنان غلبه یابند، جامعه در یک تنش دائمی و کشمکش فرسایشی قرار خواهد گرفت.
حال چرا این جریان میانهرو یا تحولخواه را مناسبترین گزینه میدانیم؟ مقصود از این جریان، گروهی است که بهدنبال براندازی نظام سیاسی موجود نیست، بلکه در درون همین نظام، امکانات و فرصتهایی برای تغییرات مسالمتآمیز، تدریجی و بهبود وضع زندگی مردم و حکمرانی میبیند و از آن دفاع میکند.
⭕ متن کامل یادداشت تفصیلی پرویز امینی را از دکمه اینستنتویو بخوانید.
🔴 @FarhikhteganOnline
🔴ایران ۴۰ روز پس از جنگ/ بخش سوم
⭕ظهور امر ملی در تاریخ معاصر ایران
در تاریخ معاصر ما، یک جنبش فراگیر و عمومی به نام «جنبش تنباکو» وجود دارد. هنگامی که امتیاز انحصار توتون و تنباکو به یک شرکت خارجی واگذار شد و بهنوعی استقلال جامعۀ ایران به عنوان امر ملی/عمومی نقض شد، یک مرجع تقلید از پایگاه مذهب، این اقدام را به مقاومتی مدنی و نافرمانی اجتماعی فراگیر بدل کرد و جریانی عمومی برای ابطال این امتیاز شکل گرفت که موفق نیز شد. درست است که میرزای شیرازی از پایگاه مذهب با این مسئله مواجه شد، اما موضوع اصلی، امری عمومی و ملی، یعنی استقلال کشور بود.
همین الگو را در تجربۀ امام خمینی نیز مشاهده میکنیم. یک نقطه عطف ورود امام به عرصۀ مبارزه با شاه، مسئلۀ کاپیتولاسیون است. در آنجا نیز امام از پایگاه مذهب، مردم را به اعتراض فراخواند و فرمود: «ای علمای اسلام، به داد اسلام برسید. پرچمهای عزا برافرازید». چرا؟ زیرا قانونی در مجلس تصویب شده بود که براساس آن، یک آشپز آمریکایی بر شاه ایران برتری داشت. در اینجا، مسئله برای امام، رد یا تأیید شاه نیست، بلکه شاه در نگاهِ ایشان، بهعنوان نماد ساختار سیاسی ایران موضوعیت داشت؛ و مسئله، تحقیر ملی بود. با این حال، پایگاه حرکت همچنان مذهبی بود؛ چنانکه از برافراشتن پرچمهای سیاه و استمداد از علمای اسلام سخن به میان آمد.
پیروزی انقلاب اسلامی، خود نتیجۀ اقامۀ امر ملی است. جامعهای که از مشکلات تاریخی، عقبماندگیها، بحرانهای هویتی و نوعی انسداد سیاسی رنج میبرد، خواستههای عمومی خود مانند آزادی، استقلال و نقشآفرینی مردم در سرنوشت جمعی را مطرح کرد. اینها نمونهها و نشانههای آن امر عمومی بودند. اما شخصیتی که این جریان را رهبری میکرد و میخواست به این خواستههای عمومی پاسخ دهد، امام خمینی بود که از پایگاه مذهب به این مطالبات پرداخت. همین امر منجر به فراگیری نهضت انقلابی و پیروزی آن بر دستگاه سلطنت شد. این گفتمان در تقابل با گفتمان حاکم نیز خود را تعریف میکرد؛ یعنی خصومت آن با گفتمان مقابل نیز بر سر امور عام بود: «آزادی» در برابر استبداد پهلوی، «استقلال» در برابر وابستگی، «عدالت» در برابر فساد و «اخلاق و معنویت» در برابر ناهنجاریهای ارزشی و اخلاقی دستگاه حکومتی.
در تجربۀ جنگ و دفاع مقدس نیز ایران بار دیگر در معرض یک تهدید نظامی قرار گرفت و نخستین اقدامات در برابر این تهدید، معطوف به کلیت این سرزمین بود. پیش از مقاومتهای سازمانیافتۀ نظامی، مقاومتهای مردمی شکل گرفت. این مقاومتها را افرادی با دیدگاههای گوناگون تشکیل میدادند. برای مثال، در مقاومت مردمی خرمشهر، افراد مختلفی حضور داشتند، اما وجه مشترکشان، دفاع از امر عمومی یعنی صیانت از تمامیت ارضی و سرزمین ایران بود.
مواضع رهبری در فراخوان مردم به مشارکت در انتخابات به مثابه یک امر عام نیز از همین قاعده توجه به اقامه امر عمومی تبعیت میکند. رهبری تنها از موضع تکلیف دینی مردم را برای شرکت در انتخابات فرا نمیخواند. این فراخوان حتی از موضع دفاع از حق شهروندی نیز محدود نمیشود بلکه فراتر از موافقان جمهوری اسلامی، مخالفان نظام و رهبری را برای شرکت در انتخابات ذیل یک امر عمومی و ملی یعنی اقتدار کشور یا عزت و امنیت ایران فراخوان میکند. تعبیر ایشان برای فراخوانی عموم جامعه برای شرکت در جریان پیشرفت کشور تحت عنوان «ایران قوی» نیز زیر عنوان امر عمومی معنا دارد.
یکی از نمونههای تازهتر که میتواند ما را به طرحافکنی گفتمان همبستگی ملی نزدیک کند، شخصیتی مانند شهید قاسم سلیمانی است. شهید سلیمانی یکی از مظاهر امر عمومی و ملی است. افرادی که با او پیوند برقرار میکنند، لزوماً از یک نقطه عزیمت یا جایگاه ارزشی و هنجاری مشترک حرکت نمیکنند. فراگیری شخصیت او یک وجه پیوند با اوست. کارآمدیاش یک وجه دیگر از این پیوند است. تأمین امنیت به عنوان یک خیر مشترک برای همگان - که همان امر ملی و عمومی است - یک وجه دیگر برای گره خوردن علایق و تعلقات مردم به ایشان است. علایق و ارزشهای عمیق و صادقانه دینیاش، وجهی دیگر برای این همراهی و همدلی بخشهایی از مردم با اوست. صحنه تشییع پیکر شهید سلیمانی، صحنه ظهور امر ملی/عمومی است.
تفسیر شهید از دین نیز خاصگرایانه و محدود نیست. ایشان در تفسیر سخن امام خمینی که فرموده بودند که «اگر در برابر دین ما بایستید، در برابر دنیای شما خواهیم ایستاد» را به سه صورت تفسیر میکنند و معتقدند که دین در کلام امام بر سه چیز یعنی مذهب، ملت و کشور همزمان دلالت دارد و هر کدام که مورد تعرض قرار گیرد به واکنش مشابه ما منجر خواهد شد.
⭕ متن کامل یادداشت تفصیلی پرویز امینی را از دکمه اینستنتویو بخوانید.
🔴 @FarhikhteganOnline
🔴ایران ۴۰ روز پس از جنگ/ بخش اول
⭕ پرویز امینی، استاد دانشگاه در یادداشتی تفصیلی که امروز در روزنامه فرهیختگان منتشر شده به جامعهشناسی «جامعۀ متکثر ایران در پساجنگ» پرداخته و به این سوال پاسخ داده که «حفظ انسجام اجتماعی» چگونه ممکن است؟
⭕مقدمه
یکی از پدیدارهایی که در جنگ دوازده روزه شاهد آن بودیم، شکلگیری انسجام و همبستگی ملی بود. صرفنظر از ارزش و اهمیت این پدیده، لازم است که به چگونگی شکلگیری آن بپردازیم. در عمیقترین لایهها، پدیدار شدن این همبستگی ملی، ناشی از هستی تاریخی و تمدنی ملت ایران بود که به طور طبیعی در برابر تهدید موجودیت خود از سوی غیر و خصم حساس است. به سبب موقعیت جغرافیایی و اهمیت شاهراهی ایران، تهدید موجودیتی آن یک واقعیت مستمر تاریخی است و در دورههای مختلف از پیش از اسلام تا دفاع مقدس هشت ساله تکرار شده است، بنابراین یک آمادگی تاریخی برای مواجهه با تهدید نظامی در میان ایرانیان وجود دارد.
علاوه بر این، خود رخداد تهاجم نظامی نیمه شب 23 خرداد نیز در ایجاد این همبستگی به شکل سلبی و به شکل ایجابی دخیل بود. عنصر سلبی شکلدهنده به این همبستگی، ادراکِ تهدیدِ وجودی مشترک و تعیّنیافتن مفهوم «دشمن» در فضای ذهنی جامعۀ ایران بود. از منظر ایجابی نیز پابرجاماندن نظم و ساختار سیاسی براساس ابتکاراتی که در ساعات اولیۀ تهاجم، با انتخاب و جایگزینکردن فرماندهان نظامی نمایان شد و در نهایت ارائۀ پاسخ نظامی مؤثر موشکی که در کمتر از بیستوچهارساعت، صورت گرفت به این همبستگی اجتماعی اولیه قوام و استحکام بخشید. بااینحال، علیرغم اهمیت این همبستگی ملی، باید توجه داشت که این پدیده بهدلیل ماهیت سلبی خود - یعنی واکنش در برابر «تهاجم وجودی» - و اتکا به شرایط و زمانی خاص، موقتی است. اما نیاز به همبستگی ملی و انسجام اجتماعی، نیازی دائمی است و اگر قرار بر حفظ این همبستگی و انسجام باشد، باید مناسباتی در پیش گرفته شود که آن را برای میانمدت و بلندمدت تضمین کند.
همبستگی پیشین دو ویژگی داشت: یکی آنکه موقت بود و دیگر آنکه کوتاهمدت بود؛ چنانکه مشاهده کردیم پس از توقف درگیریها، منازعات و اختلافات مجدداً به صحنۀ اجتماعی بازگشت که البته بیشترین نمود آن در فضای رسانهای بود. اگر بخواهیم انسجام ملی یا همبستگی ملی به وضعیتی میانمدت، بلندمدت و ایجابی بدل شود و دو کارکرد اصلی برای ما داشته باشد؛ یعنی اولاً فرصتساز باشد و ثانیاً تهدیدزدا باشد، نیازمند برخی تمهیدات و برخی زمینههاست. همبستگی ملی تهدیدزداست چرا که جامعهای که در وضعیت انسجام اجتماعی بهسر میبَرَد، از قدرت بازدارندگی و دفع تهدید بالایی برخوردار است. همبستگی ملی فرصتساز است چرا که برای هر اقدامی که نیازمند مشارکت جمعی، همراهی اجتماعی یا پیوست اجتماعی باشد، این همبستگی، امکان و ظرفیت لازم را فراهم میآورد. میتوان به چهار سرفصل برای ایجاد یک همبستگی ملی ایجابی، میانمدت و بلندمدت اندیشید.
متن کامل را از دکمه اینستنتویو بخوانید.
🔴 @FarhikhteganOnline
⭕استمرار امر ملی بیش از همه با دستگاه حکمرانی است
⭕ پرویز امینی جامعهشناس سیاسی و استاد دانشگاه در گفتوگو با فرهیختگان مطرح کرد
⭕ @SedayeFarhikhtegan
🔴 @FarhikhteganOnline
🔴کارآمدی رهبری دینی در ۲ جنگ نظامی و روانی
پرویز امینی، استاد دانشگاه در یادداشتی در فرهیختگان نوشت:
🔹 حضور رهبر انقلاب اسلامی در جمع عزاداران حضرت اباعبدالله الحسین(ع) در حسینیه امام خمینی(ره) در شب عاشورا امواج بزرگی از شور و شعف در میان ایرانیان و حتی فراتر از ایرانیان در بین دوستداران ایران و اسلام و انقلاب اسلامی در خارج از مرزها ایجاد کرد و ماشین جنگ روانی دشمن را که برای جبران ناکامی در جنگ نظامی با شدت و گستردگی عمل میکرد به گل نشاند.
🔹 این شور و شعف اجتماعی بازتاب نوع نگاه اجتماعی به رهبری دینی است که در جنگ ۱۲ روزه و جنگ روانی پساجنگ به عنوان یک واقعیت از آن رونمایی شد و در یک کلمه به نام «تکیهگاه» و «گرانیگاه» جامعه قابل جمعبندی است. تکیهگاه به معنایی که روز خطر میداندار و مقتدر است و به همین جهت قابل تکیه است و گرانیگاه به این معنا که همه بخشهای مختلف اجتماعی و نظامی و سیاسی یک جامعه را در پیوند یکدیگر همافزا و قابل کاربست مؤثر میکند، آنچنان که در این جنگ ۱۲ روزه دیده شد.
🔹 در جنگ ۱۲ روزه خصوصاً ۲۴ ساعت اول، رهبری دینی در دل یکی از پیچیدهترین و در عین حال سهمگینترین بحرانها به آزمون گذاشته شد. نیرومندترین قدرتهای مادی که بشر تا به امروز به خود دیده است با یک تهاجم غافلگیرکننده نظامی، شوکی به جامعه و سیستم سیاسی وارد کرد و انتظار داشت با از کار انداختن بنیاد نظامی و در پی آن ناتوانی سیستم سیاسی در بازیابی خود و در امتداد آن انفعال اجتماعی، تسلیم جمهوری اسلامی را جشن بگیرد اما پایانبندی این بحرانافکنی و تهدیدسازی به کلی تغییر کرد و برخلاف انتظار آنها در کمتر از ۲۴ ساعت به این تهدید پاسخ مؤثر و تهاجمی داده شد. رهبری دینی محور این موازنهسازی و تهدیدزدایی از موجودیت ایران است.
🔹 سؤال این است که رهبری دینی واجد چه خصلتی است که آن را با دیگر مقامات عالی رتبه یا فرماندهان کل قوا در جهان متفاوت میکند؟
🔹 این تفاوت به شکل خلاصه و به عبارت کوتاه این است که رهبری دینی برای تصمیم و برای اقدام و برای مواجهه با مسائل خصوصاً در شرایط بحران، تنها متکی به امکانات و ابزارهای مادی نیست که وقتی در شرایط تهدید مثل جنگ ۱۲ روزه اخیر، دچار ضعف یا استفادهناپذیری شد یا در جنگ روانی پرحجم، از هم بپاشد و احساس بیقدرتی و ناتوانی کند.
🔹 رهبری دینی پیش و بیش از ابزارهای مادی، متکی به یک قدرت ایمانی و باطنی و درونی است که ریشه در عمیقترین لایههای شخصیت و فکر انسان یعنی جهاننگریاش دارد که شهید ابراهیم عقیل از فرماندهان حزبالله از آن به عنوان «توحید عملی» نام میبرد.
🔹 این قدرت درونی و ایمانی به خودساختگی و خوداتکایی صاحبانش منجر میشود و یک اقتدار درونی توأم با اعتماد به نفس و طمأنینه ایجاد میکند که در شرایط ضعف امکانات یا نابرابری مادی، از اقتدار تهی نمیشود و حتی بالاتر، میتواند این اقتدار را به صحنه اجتماعی و ساختار سیاسی و نظامی مثل این جنگ ۱۲ روزه پمپاژ کند و سرنوشت این تهدید پیچیده را تغییر دهد.
🔹 تجربه میرزای شیرازی در موفقیت جنبش تحریم تنباکو بهرغم فقدان ابزارهای مادی متعارف، تجربه امام خمینی(ره) در ساقط کردن پهلوی و تأسیس و تثبیت جمهوری اسلامی بدون امکانات مادی و تجربه سیدحسن نصرالله از تبدیل کردن یک گروه کوچک به یک جریان مؤثر شیعی در لبنان و یک محور قدرت در جریان مقاومت ضداسرائیلی و تجربه مرجعیت شیعه در عراق یعنی آیتالله سیستانی در غلبه بر داعش و حفظ یکپارچگی عراق، برخی دیگر از شواهد کارآمدی و توانایی این قدرت درونی و ایمانی در رهبری دینی است که مزیت ایران در این وضعیت نابرابر قدرت مادی، در برابر دشمنانش است. تجربه جمهوری اسلامی در دوره امام و رهبر انقلاب نشان میدهد این قدرت درونی خود را بینیاز از قدرت مادی نمیداند، بلکه خود پایهگذار قدرت مادی و ابزاری و توسعه اقتدار مادی مانند قدرت موشکی نیز است که در همین جنگ تغییردهنده موازنه نظامی شد. اما این مهم است که خود را محدود به آن نمیکند.
🔴 @FarhikhteganOnline
🔴پرویز امینی استاد دانشگاه: نظرسنجیهایی که پس از جنگ 12 روزه انجام شده دو نکته را نشان میدهد که ایرانیان «پیروزی ایران» را ادراک میکنند و به مذاکرات بیاعتماد شدند. این انسجام اجتماعی ایجاد شده را باید حفظ و تعمیق کرد. حفظ این سرمایه، یک نرمافزار میخواهد و آن نرمافزار، مقاومت است. باید به لحاظ ایجابی نشان دهیم مقاومت امری است معقول، امری است مشروع و امری است کارآمد.
دوگانههایی که ذیل مفهوم ایران و اسلام ساخته شده، واقعی نیست
⭕ برشی از برنامه خرمشهر در شبکه افق
🔴 @FarhikhteganOnline
🔴درسهایی که باید از جنگ ۱۲ روزه بگیریم
پرویز امینی استاد دانشگاه در گفتوگو با فرهیختگان:
🔴 یکی از واقعیتهایی که این جنگ به ما نشان داد این بود که منطق نظام بینالملل، منطق قدرت است؛ اگر ما قدرت نداشتیم نظام بینالملل کاری برای ما انجام نمیداد
🔴 درس دیگر این است که باید قدر جامعه را دانست؛ آن هم جامعهای که بدون لکنت، بدون بهانه و بدون گلایه از برخی دلخوریها و نارضایتیها به صحنه اجتماعی وارد شد.
🔴 مساله دیگر ایجاد توازن در تهدیدهاست؛ ایران کم و بیش میتواند موازنه نظامی را کنترل کند اما چیزی که نامتوازن است، مسائل اطلاعاتی و امنیتی است. رژیمصهیونیستی راهبردش بر ترور متمرکز شده و اینجا جایی است که باید توازنش برقرار شود تا اراده سیاسی اش شکسته شود.
⭕ یوتیوب | ⭕ آپارات | ⭕صوت
🔴 @FarhikhteganOnline
🔴چرا چند ساعت پس از توقف جنگ آن نزاع سیاسی سابق دوباره از سر گرفته شد؟
⭕پرویز امینی استاد دانشگاه در گفتوگو با فرهیختگان:
این غیرطبیعی نبود چرا که آن انسجامی که به سرعت و آنی شکل گرفت، ناظر به یک مساله سلبی (تهدید نظامی و تهدید وجودی) بود نه یک مساله ایجابی! لذا با توقف جنگ و رفع موقت تهدید، نزاع ها برگشت
بعضی از حرفهایی که در تلویزیون زده شد، در شرایط قبل از توقف جنگ زده نمیشد
تلویزیون میتوانست آن انسجام ایجاد شده را در عرصه رسانهای به نمایش بگذارد اما خلاف آن عمل کرد و بعضا خطا رفت؛ ببینید در این شرایط فعلی باید از همه ارکانی که در مقابله با اسرائیل سهیم هستند، حمایت حداکثری کنید؛ هشدار میتوانید بدهید اما نباید به سمت رویارویی و تقابل بروید.
یکی از کاندیداهایی که در انتخابات اخیر بود و کسانی که همگرایش او هستند مسیری را طی کردند که من اسمش را مسیر بیاعتبار سازی نهادها و ساختارها میدانم. بعضی حرفها که درباره فرماندهان شهید ما زده شد واقعا تعجببرانگیز بود. یا اینکه وسط این انسجام اجتماعی تعبیری را بکار ببری که من الان هم نمیتوانم تکرارش کنم.
⭕ آپارات | ⭕ صوت
🔴 @FarhikhteganOnline
🔴ایران به طراحی پیچیده و چند لایه رژیم صهیونیستی در ۲۴ ساعت اول حمله نظامی چگونه واکنش داد؟ چرا ایرانیان منسجم شدند؟
⭕پرویز امینی استاد دانشگاه در گفتوگو با فرهیختگان:
انسجام اولیه ایرانیها حول یک «تهدید وجودی مشترک» صورت گرفت که دشمن اسرائیلی نه تنها ایران بلکه هر «ایرانی» را تهدید میکند
از سوی دیگر مفهوم بسیار مصرف شده «دشمن» اینبار در کسری از ثانیه برای مردم عینی شد
این را هم باید در نظر گرفت که ایران اولا در راس نظام تصمیمگیری خود توانست بلافاصله نیروهای نظامی خود را جایگزین کند و دیگر اینکه در کمتر از ۲۴ ساعت ایران به تهدید واکنش داد و این در کمترین زمان ممکن رخ داد
در گام بعدی درکی که از مفهوم مقاومت شکل گرفت که مقاومت عنصری معقول، مشروع و کارآمد است
یکی از خطاهای آنها (اسرائیل) این بود که فکر میکردند دست ایران را در وعده صادق ۱ و ۲ خواندهاند اما آنچه ایران در عمل نشان داد فراتر از تصور اولیه آنها بود
اگر نیروی میدانی درست عمل نمیکرد انسجام اجتماعی هم پایدار نمیماند
⭕ آپارات | ⭕ صوت
🔴 @FarhikhteganOnline
🔴چرا جنگ شد؟ و اسرائیل درباره حمله به ایران چه پیشفرضهایی داشت؟
⭕پرویز امینی استاد دانشگاه در گفتوگو با فرهیختگان:
رژیم صهیونسیتی درباره ایران سه فرض اصلی داشت.
اول اینکه تصور در هیئت حاکمه اسرائیل این بود که در آنچه ما میخواهیم به نام اسرائیل باشیم، یک مانع اصلی وجود دارد و آن ایران است؛ هدف اسرائیل تبدیل شدن به قدرت برتر منطقهای است و در این راه مانع اصلی نه جمهوری اسلامی بلکه خود ایران بود. در این راه، هستهای و موشکی و حتی رژیم چنج هم هدف اصلی نیست برای اینکه اگر جمهوری اسلامی هم نباشد و قدرت دیگری بر سر کار باشد که بخواهد از مزیتهای ژئوپلتیکی ایران استفاده کند، برای اسرائیل مانع محسوب میشود. بنابراین هدف اصلی آنها یک ایران ضعیف و تجزیه شده بود؛ مشابه وضعیت ایران در شهریور ۱۳۲۰
فرض دوم آنها این بود که ایران در ضعیفترین موقعیت ۴۵ سال اخیر خود قرار دارد، ارزیابی آنها از ایران ضعیف، تحلیلی بود که آنها درباره موقعیت لبنان، سوریه و چالشهای اجتماعی داخل ایران داشتند؛ ضمن اینکه تصور میکردند ابهاماتی که درباره قدرت نظامی ایران داشتهاند، در عملیات وعده صادق ۱ و ۲ برطرف شده.
فرض سوم آنها این بود که نباید یه ایران فرصت داد چرا که اگر به ایران حمله نکنیم ایران قدرت این را دارد که خود را بازسازی کند
در سیستم داخلی هم متناسب با این فروض تصمیماتی گرفته شد که درست بود و ایران همه مسیرهای مسالمتآمیز را طی کرد تا جنگ را به تاخیر بیاندازد
⭕ ویدئوی کامل در آپارات | ⭕ صوت کامل
🔴 @FarhikhteganOnline
⭕ پدیدارشناسی جنگ ۱۲ روزه
⭕گفتوگوی فرهیختگان با دکتر پرویز امینی استاد دانشگاه و جامعهشناس سیاسی
🔴 @FarhikhteganOnline
🔴شاکلهٔ دفاع مقدس ملی ۱۴۰۴
پرویز امینی، جامعه شناس و استاد دانشگاه در یادداشتی در فرهیختگان نوشت:
🔴 تهدید مجدد وجودی ایران بعد از گذشت ۴۵ سال از اولین تهدید وجودی در سال ۱۳۵۹ منجر به ظهور یک شاکله دفاعی خاص در «فراگیرترین» شکل اجتماعی آن و در عین حال «سریعترین» زمان شد. این شاکله دفاعی به مثابه یک کل منسجم و درهم تنیده ظهور کرده است و تعمیق و استمرار آن باید هدف اصلی باشد.
محور اول: انسجام اجتماعی اولیه پرشتاب و فراگیر
🔴 در واکنش به مجموعه ترورها از جمله ترور فرماندهان ارشد نظامی که پیشبینی میشد شاکله سیستم نظامی و دفاعی را در هم بشکند و به تبع سیستم سیاسی دچار انفعال و سردرگمی شود و در پی آن یک انفعال اجتماعی بر کل فضای جامعه و مردم حاکم شود؛ مجموعه این سه مسئله، انسجام اجتماعی اولیه را در سریعترین زمان و فراگیرترین سطح ممکن اجتماعی ایجاد کرد.
1️⃣احساس تهدید وجودی نسبت به ایران حتی فراتر از ایران، شامل همه ایرانیان ادراک شد و هر ایرانی خود را هدف این تجاوز تلقی میکرد.
2️⃣سرعت عمل در بازیابی سیستم نظامی و دفاعی با انتصاب فرماندهان جدید و حفظ شاکله نظامی و سیاسی صورت گرفت.
3️⃣ظهور توانایی غلبه بر تهدید وجودی از سوی نیروی نظامی و دفاعی با حمله موشکی به اسرائیل رخ داد.
🔴 که کل این پدیدار در کمتر از ۲۴ ساعت شکل گرفت. همچنانی که تجاوز تروریستی اسرائیل غافلگیرکننده و شوکآفرین بود، بازیابی در سیستم سیاسی و نظامی جمهوری اسلامی و پاسخ نظامی ایران در کمتر از ۲۴ ساعت به اسرائیل نیز برای طرف مقابل شوکآفرین و غافلگیرکننده بود. محور این بازیابی و برقراری توازن در صحنه نبرد، استحکام و سرعت عمل رهبر انقلاب اسلامی است. این اقدام پایه این شاکله دفاع ملی مقدس را پیریزی کرد.
محور دوم: مقاومت، نرمافزار تداوم و تعمیق انسجام اجتماعی
🔴 نیاز بود متناسب با شرایط، این انسجام سریع و فراگیر اولیه برای بازه زمانی میانمدت و بلندمدت تعمیق و تداوم یابد. مقاومت نوعی واکنش طبیعی نسبت به تهدید است که باید برای تعمیق و تداوم، «معقول»، «مشروع» و «کارآمد» صورتبندی شود.
🔴 معقول بودن مقاومت به معنای این است که ما در معرض تهدیدی هستیم که علیرغم طی شدن همه مسیرهای مسالمتآمیز از مذاکرات هستهای تا برجام و حتی باقی ماندن در برجام علیرغم خروج آمریکا و بعد از مذاکره اخیر تا ۵ دور با آمریکا و آغاز تجاوز اسرائیل در حین مذاکره و مذاکره با اروپاییها در زمان جنگ نشان داد؛ ایران مسیر مسالمتآمیز برای رفع تهدید را در بالاترین سطح و در یک بازه زمانی طولانی انجام داده است. مسئله دوم در معقولیت مقاومت این است که این تهدید وجودی تحمیلی است و ما آغازگر جنگ و نزاع نظامی نبودیم.
🔴 مشروع بودن مقاومت نیز به معنای اصالت حق حیات فردی و جمعی به عنوان مشروعترین حق انسان و واکنش طبیعی در برابر تهدید است که از منظر عقلی و در حقوق بینالملل از آن دفاع شده است. طبیعت شرور اسرائیلی و مقاومت به عنوان تنها راه دفاع از خود، محور دیگری است که ایده مقاومت را مشروع میکند.
🔴 نهایتاً کارآمدی در مفهوم مقاومت به معنای این است که مقاومت امری واکنشی و انفعالی نیست بلکه امری فعال و راهبردی در برابر تهدید و تهدیدگر است. در واقع راهکار اصلی حل و فصل مسئله و رفع تهدید نیز مقاومت است. مقاومت منبع قدرت است و در تاریخ ما و تاریخ دیگر ملتها به وضوح قابل مشاهده است که مقاومت ملتها چه قدرتهای مادی و پرهیمنهای را به زانو درآورده است.
محور سوم: میدان
🔴 محوریترین عنصر در این نزاع، توانایی و ابتکار عمل نظامی و دفاعی بود و است. میدان در این نزاع به تناسب نوع تهدید نظامی در جایگاه اول بود و است و توانایی همه چیز از رسانه و دیپلماسی و سیستم سیاسی و انسجام اجتماعی سرریز این توانایی نظامی در آفند موشکی و پدافندی بود و است.
محور چهارم: دیپلماسی
🔴 در امتداد میدان، دیپلماسی است که در صحنه جهانی برای این دفاع ملی مقدس مشروعیت و وجاهت ساخت. مواضع فراوانی از کشورها علیه اسرائیل و آمریکا به صحنه آمد. حرف حقطلبانه جمهوری اسلامی پژواک بلندی در محیط بینالمللی و افکار عمومی جهانی داشت و دستگاه دیپلماسی در امتداد و در پیوند با میدان توانست توقف نظامی را بر دشمن تحمیل کند.
محور پنجم: رسانه خصوصاً رسانه ملی
🔴 در این مسیر رسانه به خصوص رسانه ملی به عنوان فراگیرترین پدیدار این شاکله بود که از جامعه تا میدان و تا دیپلماسی را در پیوند با یکدیگر قرار داد و توانایی همه این عرصهها را به واقعیت عینی تبدیل کرد. حرکت شجاعانه و مقتدرانه خانم امامی در حین اجرای زنده علیرغم حمله نظامی به صدا و سیما خود به یک نمادی برای تعمیق و تداوم مقاومت تبدیل شد.
🔴 @FarhikhteganOnline
✅این فیلم قطعهای از گفتگو با صداوسیماست که پس از شهادت حاج قاسم سلیمانی(در سال 98) انجام گرفته و مربوط به 5 سال پیش است.
آنچه در این گفتگو بر روی آن تمرکز شد، یادداشتی از شهید سلیمانی است که پیش از شهادت از خود به جای گذاشته است:
"خداوندا عاشق دیدارتم؛ همان دیداری که موسی را ناتوان از ایستادن و نفس کشیدن نمود"
. به نظر می آید این متن کوتاه بیش آنچه از ایشان روایت شده است، حقیقت سلیمانی را بازگو کرده است.