در میان من و تو فاصله هاست
گاه می اندیشم
می توانی تو به لبخندی این فاصله رابرداری
و تو چون مصرع شعری زیبا
سطح برجسته ای از زندگی من هستی
پروکسی | پروکسی
@parsaproxy | اتصال پروکسی
تا درد نیابی،
تو به درمان نرسی...
تا جان ندهی،
به وصل جانان نرسی!
پروکسی | پروکسی
@parsaproxy | اتصال پروکسی
عَیْب باشد کو نَبینَد جُز که عَیْب
عَیْب کِی بینَد رَوانِ پاکِ غَیْب؟
عَیْب شُد نِسْبَت به مَخْلوقِ جَهول
نی به نِسْبَت با خداوندِ قَبول
پروکسی | پروکسی
@parsaproxy | اتصال پروکسی
ترک آرزو کردم "
رنج هستی آسان شد...
بیدل دهلوی
پروکسی | پروکسی
@parsaproxy | اتصال پروکسی
بیست سال طول میکشد زنی
از پسرش یک مرد بسازد و
بیست دقیقه طول میکشد
تا زنی دیگر از او یک احمق بسازد
پروکسی | پروکسی
@parsaproxy | اتصال پروکسی
غم که از حد بگذرد دل حسِ پیری می کند
سنِ هرکس را غمش اندازه گیری می کند
پروکسی | پروکسی
@parsaproxy | اتصال پروکسی
چه خوش صید دلم کردی بنازم چشم مستت را
که کس مرغان وحشی را از این خوشتر نمیگیرد
سخن در احتیاج ما و استغنای معشوق است
چه سود افسونگری ای دل که در دلبر نمیگیرد
پروکسی | پروکسی
@parsaproxy | اتصال پروکسی
آن که پرنقش زد این دایره مینایی
کس ندانست که در گردش پرگار چه کرد
فکر عشق آتش غم در دل حافظ زد و سوخت
یار دیرینه ببینید که با یار چه کرد
پروکسی | پروکسی
@parsaproxy | اتصال پروکسی
با آنکه بیدلیل رها میکنی مرا
آن قدر عاشقم
که نمیپرسمت چرا...
پروکسی | پروکسی
@parsaproxy | اتصال پروکسی
بنا به اعتقاد مصریها،
انسان عادل باید قادر باشد پس از مرگش بگوید «من باعث رنج کسی نشدهام.».
پروکسی | پروکسی
@proxy_ghavy | اتصال پروکسی
لااَقل عاشقِ معشوقه ی مردم نشوید
که به فتوای همه، مظهر حق النّاس است
پروکسی | پروکسی
@parsaproxy | اتصال پروکسی
عمرم گذشت و یک نفسم بیشتر نماند
خوش باش کز جفای تو، این نیز بگذرد
آیی و بگذری به من و باز ننگری
ای جان من فدای تو، این نیز بگذرد
پروکسی | پروکسی
@parsaproxy | اتصال پروکسی
گفتم: «بِدَوم تا تو همه فاصله ها را»
تا زودتر از واقعه گویم گِله ها را
چون آینه پیشِ تو نشستم که ببینی
در من اثرِ سخت ترین زلزله ها را
پروکسی | پروکسی
@parsaproxy | اتصال پروکسی
هفت آسمان را بردرم وز هفت دریا بگذرم
چون دلبرانه بنگری در جان سرگردان من
پروکسی | پروکسی
@parsaproxy | اتصال پروکسی
لازمهٔ عاشقیست رفتن و دیدن ز دور
ورنه ز نزدیک هم رخصت دیدار هست
پروکسی | پروکسی
@parsaproxy | اتصال پروکسی
از هر آدمی به اندازه ی شعورش
انتظار داشته باشید
حداقل اینگونه کمتر عذاب می کشید!
پروکسی | پروکسی
@parsaproxy | اتصال پروکسی
ای سعادت بخش جان انبیا
یا بکش، یا باز خوانم، یا بیا
پروکسی | پروکسی
@parsaproxy | اتصال پروکسی
زین پیش دلی بود مرا عاشق و امروز
جز بیخبریم از دل خود هیچ خبر نیست
جانا اگرم در سر کار تو رود جان
از دادن صد جان دگرم بیم خطر نیست
پروکسی | پروکسی
@parsaproxy | اتصال پروکسی
" انگار که یک کوه سفر کرده از این دشت
انقدر که خالی شده بعد از تو جهانم ... "
از سایه ی سنگین تو من کمترم ایا ؟!
بگذار به دنبال تو خود را بکشانم
پروکسی | پروکسی
@parsaproxy | اتصال پروکسی
تا وقتی که باران می بارد
ریشه ی هیچ خاطره ای خشک نمی شور
پروکسی | پروکسی
@parsaproxy | اتصال پروکسی
پیچیده ام درون لباست چو یک نسیم
از شوق تو همیشه جهانگرد بوده ام
دیدم که کوه مانع دیدار گشته است
تا آنکه ببینمت کمرش را خموده ام
پروکسی | پروکسی
@parsaproxy | اتصال پروکسی
تو خونه ای که پدر باشه
نیازی به قفل در نیست
حضور پدر توی خونه
از هزار قفل امنیتش بیشتره ...
پروکسی | پروکسی
@parsaproxy | اتصال پروکسی
گر کاری انجام دهم که دیگران از آن خوششان نیاید
اما خودم حس خوبی نسبت به آن داشته باشم، خوشحالم
اگر دیگران من را بابت کاری ستایش کنند
ولی خودم راضی نباشم، احساس ناراحتی میکنم
پروکسی | پروکسی
@parsaproxy | اتصال پروکسی
برمیدارم ستارهای را
حل میکنم در آب
تا گلویم آرام گیرد.
پروکسی | پروکسی
@parsaproxy | اتصال پروکسی
ساکنان قلبت را
به دقت انتخاب کنید
زیرا هیچ کس به غیر از تو
بهای سکونت شان را
نخواهد پرداخت
پروکسی | پروکسی
@parsaproxy | اتصال پروکسی
ای ساکن جان من آخر به کجا رفتی
در خانه نهان گشتی یا سوی هوا رفتی
پروکسی | پروکسی
@parsaproxy | اتصال پروکسی
گفته بودی که چرا محو تماشای منی
آنچنان محو که یک دم مژه برهم نزنی
مژه برهم نزنم تا که ز دستم نرود
ناز چشم تو به قدر مژه برهمزدنی
فریدون مشیری
پروکسی | پروکسی
@parsaproxy | اتصال پروکسی
تا سر زلف پريشان تو محبوب منست
روزگارم به سر زلف پريشان ماند
پروکسی | پروکسی
@parsaproxy | اتصال پروکسی