رنجوری را گفتند: دلت چه میخواهد؟
گفت: آن که دلم چیزی نخواهد.
معده چو کج گشت و شکم درد خاست
سود ندارد همه اسباب راست ...
پروکسی | پروکسی
@parsaproxy | اتصال پروکسی
قسم بر لحظه های خیس باران
الهی خنده مان را بازگردان
پروکسی | پروکسی
@parsaproxy | اتصال پروکسی
تیپ و قیافه با پول درست می شه
هیکل بد با شیش ماه باشگاه رفتن درست میشه
پس توی آدما دنبال ذات خوب بگردین
چون ذات خراب با هیچی درست نمی شه .
پروکسی | پروکسی
@parsaproxy | اتصال پروکسی
و ما دوباره خوب خواهیم شد
دوباره خواهیم خندید
پروکسی | پروکسی
@parsaproxy | اتصال پروکسی
از نمک نشناس ها، آزار دیدن سخت نیست
درد دارد خوردن زخم از نمک پرورده ای
پروکسی | پروکسی
@parsaproxy | اتصال پروکسی
مسئله بزرگ زندگی این است
بدانی چطور لابه لای آدم ها بلغزی
پروکسی | پروکسی
@parsaproxy | اتصال پروکسی
عشقت آموخت به من رمز پریشانی را
چون نسیم از غم تو بی سر و سامانی را
بوی پیراهنی ای بادبیاور، ورنه
غم یوسف بکشد عاشق کنعانی را
پروکسی | پروکسی
@parsaproxy | اتصال پروکسی
درد یعنی بروی، دردسرش کم بشود
بشوی عابر آواره ی افکار خودت
اینکه سهم تو نشد درد کمی نیست ولی
درد یعنی بزنی دست به انکار خودت
پروکسی | پروکسی
@parsaproxy | اتصال پروکسی
تو روشنی قلب منی
خودم را به هدر نداده ام ...
پروکسی | پروکسی
@parsaproxy | اتصال پروکسی
این که دردم را نمی دانی، بُوَد دردِ دگر…
پروکسی | پروکسی
@parsaproxy | اتصال پروکسی
آنکه گستاخ آمدند اندر زمین
استخوان و کله هاشان را ببین
پروکسی | پروکسی
@parsaproxy | اتصال پروکسی
امروز کسی محرم اسرار کسی نیست
ما تجربه کردیم کسی یار کسی نیست!
پروکسی | پروکسی
@parsaproxy | اتصال پروکسی
انسان نقطه ای ست بین دو بی نهایت :
بی نهایت لجن و بی نهایت فرشته
بنگر به کدام طرف می روی ؟!
پروکسی | پروکسی
@parsaproxy | اتصال پروکسی
مُردم از دوری تو این همه اجبار چرا؟
در عذابم نشدی همدم و غمخوار چرا؟
پروکسی | پروکسی
@parsaproxy | اتصال پروکسی
ساده بودم که دلم را به امانت دادم
گرگ بودی که دریدی و رهایش کردی...!
پروکسی | پروکسی
@parsaproxy | اتصال پروکسی
همه میدانند که روزی میمیرند
اما کسی این را باور نمیکند
اگر باور میکردیم، رفتارمان را تغییر میدادیم
پروکسی | پروکسی
@parsaproxy | اتصال پروکسی
من آن قدر زیاد رؤیا بافتهام و کمتر زیستهام
که گاهی سه سالهام
اما روز بعد اگر خوابی که دیدهام محزون باشد
سیصد سالهام، تو این طور نیستی؟
پروکسی | پروکسی
@parsaproxy | اتصال پروکسی
زمانی که بخواهید وصیت نامه بنویسیدمتوجه خواهید شد تنها کسی که از داراییتان سهمی نداردخودتان خواهید بود
پس از زندگیتان تا می توانید لذت ببرید
پروکسی | پروکسی
@parsaproxy | اتصال پروکسی
از من مپرس از تو چرا ناگزيرم
اي خون
دقايق آخر
مريمِ بيشوي
عيسايِ نازادهِ صليب شده را
در آغوشت بگير
شمس لنگرودی
پروکسی | پروکسی
@parsaproxy | اتصال پروکسی
دیوانه ترین حالت
یک عشق زمانیست
دلتنگ شوی،کار زِ دست تو نیاید...
پروکسی | پروکسی
@parsaproxy | اتصال پروکسی
ماهی که به جادوی نگاه تو اسیرم
یک دم بنشین با من و غم های اخیرم
فرقی نکند مقصد من چیست، به هر حال
هرجا که بخواهم بروم باز مسیرم
رد می شود از کوچه ی بن بست تو ، آنگاه
بیست و سه دقیقه لب آن پنجره خیره
پروکسی | پروکسی
@parsaproxy | اتصال پروکسی
زندگی کردن، نادرترین چیز در جهان است
بیشتر مردم وجود دارند، فقط همین
پروکسی | پروکسی
@parsaproxy | اتصال پروکسی
خنک آن قماربازی که بباخت آن چه بودش
بنماند هیچش الا هوس قمار دیگر
تو به مرگ و زندگانی هله تا جز او ندانی
نه چو روسبی که هر شب کشد او بیار دیگر
پروکسی | پروکسی
@parsaproxy | اتصال پروکسی
بیا وداع کنیم
اگر بنا باشد کسی از ما بماند ،
همان به که تو بمانی ،
کینه تو به کار این دنیا
بیشتر می آید تا عشق من .
پروکسی | پروکسی
@parsaproxy | اتصال پروکسی
ترجمانی هر چه ما را در دلست
دستگیری هر که پایش در گلست
پروکسی | پروکسی
@parsaproxy | اتصال پروکسی
یه جمله عاشقانه لری هست که خیلی عمیق عشقبازی توشه میگه:
"هَرکی نارَع چی تُونی ذوقِش وِ چینَع؟!"
پروکسی | پروکسی
@parsaproxy | اتصال پروکسی
به خلق خدا جواب بده . جوابشان را بده . به من می گویند چه شده است که دیگر شعر نمی نویسم ، چه شده است که دیگر برای شان شعر نمی خوانم ، چه شده است که دیگر صدای مرا نمی شوند؟
جواب شان را بده . به شان بگو که احمد تو بیش از همیشه به شعر می اندیشد ، بیش از همیشه شعر می نویسد و بیش از همیشه شاعرانه زندگی میکند.. منتها - این را هم به شان بگو - این شعر ها یک موضوع بیشتر ندارد : " دوست داشتن آیدا "
پروکسی | پروکسی
@parsaproxy | اتصال پروکسی
به کجا رفت شتابان، نفهمیدم من
خستهام بس که ز دلدار جفا دیدم من
پروکسی | پروکسی
@parsaproxy | اتصال پروکسی