آمار بانک جهانی از وضعیت اسفبار رشد قیمتها در ایران
در ۳۴ سال، قیمتها در عربستان ۵۵ درصد رشد کرده، در ایران ۱۲ هزار درصد!
فرشاد مومنی اقتصاددان توضیح داد: بانک جهانی، رشد متوسط قیمتها را از ۱۹۹۰ تا ۲۰۲۳ برای یک دوره ۳۴ ساله مطالعه کرده است، این دوره از همان سالی است که برنامه تعدیل ساختاری در ایران اجرا شده و آمار آن خجالتآور است.
رشد متوسط قیمتها در این ۳۴ سال، در عربستان سعودی ۵۵ درصد، جمهوری آذربایجان ۳۱۲ درصد، در مصر که منحطترین کارنامهها را در آفریقا داشته ۸۹۷ درصد، در ایران بالغ بر ۱۲ هزار درصد بوده است.
#اجتماعی #اقتصاد
🔹گلوبالیستها مثل همیشه دروغ میگویند.
جرم او نه مواد مخدر است. نه پولشویی. نه حمایت از تروریسم و محتوای پدوفیلی.
مردم جهان می دانند تنها جرم پاول عدم اجازه دسترسی به دولتها بخصوص دولتهای دیکتاتوری برای جاسوسی از کاربران تلگرام است.
آیا شما هم از هشتگ #FreePavel حمایت میکنید؟؟ ✋
✍️🎹پروانه می شوند
پیله ی شکفته ی واژه ها
گرد سر شعر
وغزل به رقص می اید
بر دفتر شعر م
کدام فاصله می ماند
که پر نزده باشی؟
#ایرج_جمشیدی_بینا
✍️🌺درود روزنان دلنشین و ایامتان به کام وشیرین.یادتان باشد تا وقتی که می اندیشید دیگران شما را چگونه قضاوت می کنند نمی توانید موفق باشید .زندگی سراسر درسی است که زمانه معلم ان است.دیگر زمان زندگی با رویای دیگران و کسب مشاوره از هر ننه قمری گذشته است امروز مشاوره یک امر تخصصی است و بستگی به زمینه مورد نظر باید با اهل فن وصاحبان تخصص نه فقط در موضوع خاص بلکه باکسی که برای این امر درآن موضوع تربیت شده است مشورت کرد.نهاده های علمی آنچنان وسیع وژرف اند که دوران اندیشمندان همه فن حریف به سرامده است وکسانی که بتوانند بر حیطه های مختلف احاطه داشته باشند مگر شارلاتانهایی که قصد فریب دارند، وجود ندارد.حتی گاه آنچنان این امر تخصصی است که متخصصین فن در یک پایه ی مشترک مثلا دندان پزشکی از اظهار نظر در حیطه تخصص دیگران خود داری وبیمار را به ایشان رجوع می دهند.به این امر مهم توجه کنیم و از اظهار نظرهای بیجا خودداری کنیم وکارها را به اهل فن بسپاریم متاسفانه ما در جامعه ای ولنگار زندگی می کنیم که عنوان های جعلی دران بسیار وچه بسا عامل بخشی از معصلات اجتماعی هستند.یکی از زیر بنایی ترین امور که حلقه مفقوده ی پیشرفت اجتماعی است امر آموزش این تخصصی ترین امر حاضر است که جای خالی اهل فن در آن بسیار به چشم می آید و خروجی مدارس ودانشگاه ها نشان دهنده ی ضعف جدی دراین امر است.با سیستم های سنتی نمی توان مدرن اندیشید وخروجی مدرن داشت.و مدرنیته تنها با ابزار عملی نمی شود بلکه این نیروی انسانی متخصص،ماهروتربیت شده است که کلید این معماست.
🖋️🌿✍️چو صبح دلگشا زیباست شیراز
صبا با نغمه اش همراست شیراز
دوچشم لاله ونرگس پر از شوق
ز بابا کوهی اش پیداست شیراز
🖋️🌿نه او بوسی گرفت از لب نه من از چشم شهلایش
همیشه بین ما مرزی است در حس وتمنایش
اشارت های او از دور هم کافی است زیرا من
چنان غرقم که او در وادی شعر و نواهایش
🖋️🌿خجسته باد پاییزی
نسیمی دلگشا از عشق سرریزی
ترنم های تو در گوش برگ و باغ می گوید
که شیرین کلک و غم بیزی
ولی آن خنجر جرار کولی کش
اشاره می کند از مرگ لبریزی
به هر بوسه که بر زلف درختی می زنی
بربوده ای برگی
تو گویی پیرهن را
از تن هر شاخه می گیری
به این هیزی
خیابان های شهر از برگ سرشارند
و گویی می کشی بس پرده از هرسو
چه رنگ دلنشین تازه پاییزی
غرورت می برد هرسو بهمهمیزی
گهی با ابر در لاسی گهی در چشم الماسی
گهی باران پاییزی چنان نم نم
که گویی شبنمی بر برگ می ریزی
ولی من دوستت دارم
نقاش قالی یشمین تبریزی
خیابان های شهر از تو
چنانی جلوه می گیرد
عروسی، رنگ های تازه آویزی
دل انگیزی،دل انگیزی
به باد مهرگانت گفته ام عشق است
مرا سودای ان شعری
که بر لب نغمه می ارد
غزل از شهریار ترک تبریزی
#ایرج_جمشیدی_بینا
✍️📒موسیقی میتواند میزان ضریب هوشی را در میان کودکان و بزرگسالان تا 7 درجه افزایش دهد. دانشمندان با انجام تحقیقاتی ادعا کردهاند افرادی که میتوانند یک ساز موسیقی را بنوازند باهوش ترند، زندگی اجتماعی بهتری دارند و در تحصیلات خود موفقترند.
تحقیقات نشان میدهد افرادی که به طور منظم یک ابزار موسیقی را مینوازند بعد از مدتی شکل و قدرت مغز خود را تغییر میدهند. این عامل در نهایت میتواند به بهبود مهارتها و تواناییهای ادراکی آنها منجر شود. نواختن موسیقی میتواند میزان ضریب هوشی را در میان کودکان و بزرگسالان تا 7 درجه افزایش دهد.
بهگفته محققان شواهد نشان میدهد مغز موسیقیدانان از لحاظ ساختار و عملکرد با افرادی که با موسیقی آشنایی ندارند تفاوتهای زیادی دارد. نواختن موسیقی سبب میشود قسمت های خاصی از مغز که وظیفه پردازش و نواختن یک آهنگ خاص را دارند تقویت شوند. این قسمتها همچنین وظایف دیگری مانند توانایی های حرکتی، مهارت های شنیداری و ذخیرهسازی اطلاعات را دارند و زمانی که فردی شروع به آموختن نواختن یک ساز میکند این قسمت ها به طور قابل توجهی رشد کرده و عملکرد آن ها طی دوران آموزش روز به روز بهتر میشود.
لوتز جانک، روانشناس دانشگاه زوریخ، در اینباره گفت: «آموختن موسیقی بدون شک فواید زیادی برای مغز انسان دارد تا جایی که میتواند ضریب هوشی (IQ) فرد را تا 7 امتیاز افزایش دهد. ما در بررسیهای خود متوجه شدیم که حتی افراد بالای 65 سال هم، 4 یا 5 ماه بعد از شروع به آموزش نواختن یک ساز تغییرات زیادی در مغزشان به وجود میآید. حتی چند هفته بعد از شروع آموزش موسیقی نشانههای مثبتی در مغز سالمندان دیده میشود. این تغییرات در نهایت سبب میشود سالمندان ابتلا به بیماریهای مغزی مانند آلزایمر را به تأخیر بیندازند و حتی از بروز بعضی از فلجیها که به خاطر کاهش عملکردی مغز به وجود میآید پیشگیری شود
✍ م.ترابیان
شهریور است
انگور می خوش لبانت را
شراب بیانداز
تا فصل بعد
ما غرق بوسه می شویم
🖋️🌿با چشمهای خسته نگاه مات
گویا هنوز هم ورق می زند
کتاب شعری
که فصل اخرش را
سپید نوشته است
و از سِحر ان کلمات
دل نمی تواند کندن
اهسته با مداد رنگی اش
ماهی یی نقاشی می کند
که در شعر غرق می شود
وپیاله ای
که ننوشیده می ماند
🖋️🌿ماه با فصل پریشانی
چه حکایت می کرد
که نسیم پنجه در پنجه ی گل
میل طغیانش بود
سر سودایی ان را
تا ابر
گرم می زد در آب
خواب آشفته ی مهتاب
چه می دید دران
چه کسی داده به آب
دسته گلها را باز
از چه سیل آمده
می بُرد
کلاهش را
🖋️🌿آزادی کلاهی است
که باد می برد
وانقلاب دلقک ماهری
که ان رامی قاپد
تا با ان نمایش سیرک را
کامل کند
#ایـــــــــرج_جــــــــمــشــیـدی_بـیـنـا
شبتان مملو از عشق وآرامش❣
رقص اصیل ایرانی
موسیقی: زلفای قجری
با صدای استاد محمدرضا شجریان
ما نوشتیم و گریستیم،
ما خنده کنان به رقص برخاستیم،
ما نعره زنان از سر جان گذشتیم،
کس را پروای ما نبود.
#احمد_شاملو
❤🎼🖋
هنگام سپیدهدم خروس سحری،
دانی که چرا همیکند نوحهگری؟
یعنی که: نمودند در آیینهٔ صبح
کز عمر شبی گذشت و تو بیخبری!
• خیام
.
.
💠@Palsnegar
✍️خیال تازه ی باران و گلدان
ترنم بر لبان در زیر ایوان
چه صبح دلنشینی می شود تا
درآید سایه ی شادی غزل خوان
#ایرج_جمشیدی_بینا
#صبحتان دل آویز به مخمل رویاهای شهریورماه زیبا
ای که گفتی: مرو اندر پی خوبان زمانه
ما کجاییم در این بحر تفکر،
تو کجایی؟!...🎼💚
حسامالدین_سراج
چه خوب است که انسان روحی را یافته باشد تا در میان آشوبِ طوفانها بتواند در دامنش بخزد. پناهگاهی اطمینانبخش که در آن به انتظار آرامش ضربان قلب خود نفسی برآورد.
بزرگترین شادی را در آن بیابد که خود را به اختیار او گذارد. احساس کند که رازدارش اوست زیباییهای جهان را با حواس او در آغوش کشد با قلب او از زندگی کام گیرد حتی با او رنج ببرد. آه رنج کشیدن با دوست، شادیست.
📕 ژان کریستف
#رومن_رولان
این کتاب به اختلال مهم و رایج فوبیا یا اضطراب اجتماعی میپردازد، میکوشد آن را تعریف کند و ریشهها و دلایل وقوعش را توضیح دهد. این کتاب درمانها و ایدههایی را پیشنهاد میدهد که کمک میکنند با این ترس مواجه شویم، بهنحوی مؤثر بر آن غلبه کنیم و با دیگران ارتباط مناسب و خوبی را شکل دهیم.
📕 غلبه بر کمرویی و اضطراب اجتماعی
✍🏻 #مارتین_ام_آنتونی و #ریچارد_پی_سوینسون
♻️ در حکمرانی مطلوب، افکار جدید مهم هستند یا افراد جدید؟
✍ محمود سریع القلم
🌎 در اواخر دهۀ 1960، وقتی چین تصمیم گرفت اقدامات لازم و تجربۀ شده بشری برای صنعتی شدن و رشد اقتصادی را به تدریج به مرحله اجرا درآورد، مائو و افراد کلیدی در اطراف او بودند که این تحول فکری را ایجاد کردند. آنها با مشاهدۀ تحولات جدید، این اعتماد به نفس را داشتند که افکار خود را با شرایط جدید جهانی منطبق کنند. همین نوع تغییر عیناً در دهۀ 1990 در شش کشور دیگر اتفاق افتاد: اندونزی، هند، ویتنام، ترکیه، مکزیک و برزیل. در عموم این کشورها طی سالهای پس از جنگ جهانی دوم، نقش سنگین دولت بر صنعت، بانکداری، کشاورزی، سرمایه گذاری، آموزش و دیگر ارکان حکمرانی سایه افکنده بود. سیاسیون این کشورها برای مدت ها، خود را به اندیشه هایی مانند دولت سالاری، تمرکزگرایی، مدیریت عمودی، نهضت غیر متعهد ها و مبارزه با امپریالیسم مشغول کرده بودند. خروجی این افکار عمدتاً به تداوم فقر، فاصلۀ طبقاتی، ناکارآمدی، اتلاف منابع ملی و مهاجرت تحصیل کرده ها منجر شد. در این کشورها و بسیاری دیگر به خصوص در آسیای شرقی، سیاست مداران به تدریج متوجه شدند، به میزانی که دولت، مجری اقتصادی می شود، ناکارآمدی افزایش مییابد. مجریان آسیایی و آمریکای لاتین به این پایۀ فکری رسیدند که بدون تولید ثروت، حکمرانی مطلوب تحقق نمیپذیرد و پایه تئوریک تولید ثروت، محول کردن تولید و خدمات به بخش خصوصی، و پذیرفتن منطق بازار و تبادلات بین المللی است: اندیشه ای که ابتدا به انقلاب صنعتی منجر شد و در عین حال به تاسیس آمریکا در سال 1776 انجامید. به عنوان مثال، هرچند تورگوت اوزل (Turgut Ozel) و رجب طیب اردوغان از دو پایگاه متفاوت اجتماعی به قدرت رسیدند ولی اندیشه های اقتصادی آنها مشترک بود. اگر چین تولید و خدمات را به بخش خصوصی انتقال نمیداد و اصل رقابت و همکاری را در یک دایرۀ بزرگ جهانی نمی پذیرفت چگونه طی بیست سال، از درآمد سرانه 200 دلار به بالای 10000 دلار می رسید؟ چون اقتصاد اصل است و کشور ثروتمند شده است، امروز چینیها از استقلال سیاسی، هویت ملی و انسجامِ داخلی به مراتب بالاتری نسبت به زمان مائو برخوردارند. امروز چینی ها آنقدر ثروتمند شده اند که کسی نمی تواند مانع افزایش حتی روزانۀ قدرت نظامی آنها شود. هم اکنون چین در حال ساختن 800 موشک بالیستیک هسته ای است. با قدرت اقتصادی، دیگران را به خود وابسته کرده و امتیاز سیاسی و امنیتی می گیرد. این اندیشۀ قدرت بر مبنای ثروت در سال 1970 در زمان مائو متولد شد و امروز جواب داده است.
در هر حوزهای از حکمرانی، چه مستقیم و چه غیر مستقیم، اندیشهها هستند که جامعه را هدایت می کنند. در نهایت، وضعیت هر جامعه را باید در حال و هوای اندیشه های آن جستحو کرد. چگونه میتوان عمل، رهیافت و برخورد های جدید را بدون تحول فکری، تحقق بخشید؟ یکی از عباراتی که بسیار شنیده میشود، «رعایت کرامت انسانی» است. چگونه باید این اصل اجرا شود؟ کدام فرآیند به آن منتهی میشود؟ کرامت انسانی مستقل از دیگر ارکان حکمرانی است یا خروجی مجموعهای از سیاستگذاریها؟ چه ارتباطی میان اقتصاد و فرهنگ یک نظام اجتماعی و سیاسی وجود دارد؟ آیا جامعهای که نیم قرن نرخ تورم دو رقمی را تجربه کرده، میتواند کرامت انسانی را تجربه کند؟ آیا تورم علت است یا معلول؟ نرخ تورم دو رقمی نتیجه کدام اندیشه است؟ مفاهیمی مانند عدالت، انصاف، پاسخگویی، رشد، کرامت انسانی، شایسته سالاری و کارآمدی در امتداد هم هستند و وزن مساوی دارند یا میان آنها روابط علت و معلولی وجود دارد؟ چگونه باید درخت آنها را از ریشه به شاخه ها کشید؟ کدام ریشۀ درخت است و کدام شاخۀ درخت؟ کدام اصل است و کدام نتیجه؟ در «شناخت هرمی و درختی ساختار حکمرانی»، نرخ تورم را در کجای هرم باید قرار داد؟ آیا می توان در فقدانِ رشد اقتصادی و تولید ثروت، در انتظار عدالت، آزادی و کرامت انسانی نشست؟ آیا آگاهی و شناخت جامعه در سرنوشت آن اثر دارد؟ آیا جامعه ای که میانگین مطالعه آن 35 دقیقه در سال است می تواند در انتظار دموکراسی بنشیند؟ اگر نرخ تورم زیر پنج درصد باشد، کشور ثروت تولید کند و مردم اهل مطالعه باشند بعد برخی از شرایط و مقدمات دموکراسی فراهم می شود. آیا می شود بدون Input در انتظار Output نشست؟ به عبارت دیگر، روابط علت و معلولی متغیرهای حکمرانی، علم و Science است. آنچه به موفقیت بسیاری از کشورها مساعدت بخشید این بود که متوجه شدند از کجا باید تحول را شروع کنند. یک دو سه تجربه شدۀ جهانی را تشخیص دادند. اولین و فوری ترین کاری که این کشورها انجام دادند، تغییر افکار و اندیشه هایشان بود.
* تو نیستی که ببینی*
تو نیستی که ببینی
چگونه عطر تو در عمق لحظهها جاریست!
تمام گنجشکان
که درنبودن تو
مرا به باد ملامت گرفتهاند؛
تو را به نام صدا میکنند!
هنوز نقش تو را از فراز ِ گنبد ِ کاج
کنار باغچه،
زیر درختها،
لب حوض
درون ِ آینهی پاک آب می نگرند
تو نیستی که ببینی، چگونه پیچیدهست
طنین ِ شعر ِنگاه تو در ترانهی من.
تو نیستی که ببینی، چگونه میگردد
نسیم روح تو در باغ ِ بیجوانهی من.
به خواب میماند،
تنها، به خواب میماند
چراغ، آینه، دیوار، بی تو غمگینند
فریدون_مشیری
از دفتر: "از خاموشی"
🎼 "شهر خالی"
🎤فرشته
♥️🕊 ققنوس🕊♥️
#روانشناسی
والدین پرخاشگر آسیب جدی به دختران خود میزنند. دخترانشان بمرور عزت نفسشان پایین می آید و به دليل پايين بودن عزت نفس، مهر طلب هستند و سریع شیفته دیگران میشوند.
@zhuanchannel
افرادی که در مسیر زندگی به بلوغ عاطفی و فکری و شخصیتی میرسند ، خودبخود ، در سکوتی خاص قرار میگیرند که لبریز محبت و مهربانی است.
برای این افراد ، قضاوت شدن توسط دیگران ، اهمیتی ندارد ، زیرا که آنان ، نگران تصویر ذهنی دیگران در مورد خودشان نیستند.
این افراد از میدان مسابقه ، خارج شده اند ، و خود را با دیگران مقایسه نمیکنند ، حتی اگر دیگران ، آنها را بازنده بدانند ، برایشان ، اهمیتی ندارد.
افراد بالغ ، به نقطه ای رسیده اند که فهمیده اند ، زندگی ، مثل یک بازی ، برای آمدن و نماندن است.
آنها فهمیده اند که بهترین مواجهه با زندگی ، مهربانی است.
افراد بالغ ، در مواجهه با دیگران ، به خوبی و زیبایی افراد ، اشاره میکنند و دیگران ، در مقابل افراد بالغ ، نسبت به خودشان ، احساس خوبی پیدا میکنند.
افراد بالغ ، اگر انتقادی هم میکنند ، یک انتقاد عقلانی است و انتقادشان ، بر اساس تنش و تخریب نیست.
افراد بالغ ، در صورت نیاز ، نظرشان را اعلام میکنند و سعی بر به کرسی نشاندن نظرشان ندارند.
میگویند و عبور میکنند و اینکه طرف مقابل ، بپذیرد یا نپذیرد ، برایشان اهمیتی ندارد.
افراد بالغ ، از چسبیدن به سیستمهای فکری و فلسفی ، فارغند ، آنها ، مطالعه میکنند و با دقت ، به نظر دیگران توجه میکنند ، اما بنده ی یک شخص یا یک مکتب نمیشوند.
افراد بالغ ، از کسی ، بت نمیسازند.
با عدم جدیتی خاص ، زندگی میکنند که از ژرفای وجودشان آشکار میشود ، که همان وارستگی است.
افراد بالغ ، هم در زندگی هستند هم جدا از زندگی ، و به افکار و اشیا و اشخاص ، نمی چسبند.
افراد بالغ ، به رنجهایشان ، لبخند میزنند و میدانند که زندگی ، در گذر است.
مهربانی ، نشانه بلوغ است.
نوازنده ویولنسل :
#استپان_هاوزر 😍
انسان ..
به هر چه که اراده کند
خواهد رسید ..!
اندیشه آدمی ..
سازنده زندگی اوست ...
#زرتشت
#آگاه_پیروز_آزاد_وشادکام_باشید✌️
▪️همه ما نابینائیم، هر کداممان به نوعی؛ آدم های خسیس نابینا هستند چون فقط طلا را می بینند؛ آدم های ولخرج نابینا هستند چون امروزشان را می بینند؛ آدمهای کلاهبردار نابینا هستند چون خدا را نمی بینند؛ آدم های شرافتمند نابینا هستند چون کلاهبردارها را نمی بینند؛ خود من هم نابینا هستم چون حرف می زنم اما نمی بینم که شما گوشهایی شنوا ندارید...!
📓 مردی که میخندد
✍ ویکتور هوگو
✍️🌺نه او بوسی گرفت از لب نه من از چشم زیبایش
همیشه بین ما مرزی است در حس وتمنایش
اشارت های او از دور هم کافی است زیرا من
چنان غرقم که او در وادی شعر و نواهایش
#ایرج_جمشیدی_بینا
درود روزتان بر بستری از رویاهای دلنشین و شادی پرند خیالتان گل آذین
✍️💐درود روزتان بخیر وبر پرندی از شادی وقت خوش وکامیاب.آزادی بالی است برای پرواز و گسترش عدالت وبهروزی وتحدید ان مساوی است با از دست دادن بسیاری از حقوق عامه.اما در جوامع باز در مقابل آزادی مانع بزرگ سواستفاده ی مافیاهای رنگارنگ تروریست ها و گروه های خرابکار و ابواب جمعی قدرت های مخالف ازادی است که سعی در فشل نشان دادن ان و سواستفاده برای مقاصد شوم وتهدید مخالفان و گاه ترور افراد وانفجار در اجتماعات دارند و آزادی جمعی را نقض می کنند. اما این ها دلیل نمی شود تا ازادی به هربهانه نقض شود ویا دولت ها بخواهند در قوانین مصرحه ی آزادی دخالت کنند و یا کارافرینان وبنیان گذاران فضای مجازی را به بهانه ان تحت تعقیب قرار دهند و با هزاران دلیل تراشی وبرچسب با آنها برخورد کنند.ناتوانی دولت ها در مهار مافیاهای رنگ وارنگ و تروریسم دلیل حمله به آزادی ونقض ان نمی شود همچنان که ایلان ماسک می گوید اگر اتفاقی که برای بنیانگذار تلگرام پاول دورف افتاد به یک روال تبدیل شود هیچ کدام از کارآفرینان این فضا در امان نخواهند بود.مهم این است که باید ساز وکاری اندیشیده شود که تروریسم ،دیکتاتوری تجاوز وابزار بزه کاری مهار شود و جهان بتواند آزادانه از این فضا در جهت تعالی و گسترش ثروت و خرد مهار فقر و بی عدالتی و توسعه ی بهداشت ومقابله با مشکلات آب وهوایی استفاده کند.
🖋️🌿سنگ می بندم اگر بر دل نمی باشد عجب
سنگ دل این رسم را در مکتبت آموختم
سنگ گشتم بس که گفتم پاسخی نشنیده ام
از سکوت سنگی ات بس مصلحت آموختم
🖋️🌿میروم با خویش وبا تنهایی ام
بگذرم از عالم سودایی ام
چشم می بندم به روی هرچه هست
کم کنم این قصه ی رسوایی ام
می روم دیگر نمی جویم تورا
واگذارم مرکب شیدایی ام
ما زیاران قصه ای بود ونبود
انتظاری بیش از این تنهایی ام
🖋️🌿انگور شهریور نگاهت
بر کوزه ی جان
شراب می شود
دیگرمپرس
از مستی خیال ما
در فصل بعد ازین
🖋️🌿هنوز هم تفنگ مدرا را نمی داند
و نوک مگسک به زیر خال هدف
و دست بر ماشه است
جهان چه روزهای سختی دارد
وغار نشینان مدرن
جهالت شان را
برذهن تسخیری جن زدگان جدید
تزریق می کنند
ومرگ اسان تر از غذا
در این زمین پر از التهاب
و ناخوش حال تقسیم می شود
وجَنگ شادی دیوانی است
که جُنگ شادی از مرگ برپا کرده اند
وآسمان، زمین و دریا سهمی از حماقت شان دارد
وآزادی در خرناسه های اسلحه گم می شود
وهیئت درناک شهرها
در خون وپاندومی نفس می کشند
وقطاع طریقان باندهای سیاه
بر دست هایشان هر روز
نعشی از آزادی را
در چاه ویل گفتگو می ریزند
وتوسعه معنی مرگ دارد
وطلایه داران تمدن پی می شوند
تا شکارچیان ماهر قدرت
لم داده بنشینند
بر ویرانه های بجا مانده از آزشان
واختاپوس حرص وطمع
ببلعد جهان وجان های ازاده را
#ایرج_جمشیدی_بینا
,✍️📗در جمجمههای مدرن ما، ذهن های متعلق به عصر حجر خوابیده است. آری، حماقت بزرگیست که آدمی به منظور برنده شدن در بیرون، در درون ببازد.
📖: آرتور شوپنهاور
بیشتر قدرتی که در اختیار استبداد قرار میگیرد داوطلبانه به آن داده شده است. در زمانهی استبداد، افراد پیشاپیش به این فکر میکنند که اگر حکومت مستبدتری بر سر کار باشد چه از آنها خواهد خواست و بعد بدون اینکه آن چیز از آنها خواسته شده باشد، آن را در اختیار حکومت میگذارند؛...
📓در برابر استبداد
تیموتی اسنایدر
ظهربخیرو به شادی
🍃🌺ظهرتون قشنگــ🌺🍃
چه خوب است که انسان روحی را یافته باشد تا در میان آشوبِ طوفانها بتواند در دامنش بخزد. پناهگاهی اطمینانبخش که در آن به انتظار آرامش ضربان قلب خود نفسی برآورد.
بزرگترین شادی را در آن بیابد که خود را به اختیار او گذارد. احساس کند که رازدارش اوست زیباییهای جهان را با حواس او در آغوش کشد با قلب او از زندگی کام گیرد حتی با او رنج ببرد. آه رنج کشیدن با دوست، شادیست.
📕 ژان کریستف
✍️ #رومن_رولان📚
*با درود؛ هرچند تکراریست، اما بازهم به خواندنش می ارزد!*
*📚 معجزه کتاب...*
📚به نقشه جهان که نگاه می کنم، متوجه می شوم بسیارند سرزمین هایی تا آخرین روزهای زندگی پایم به آنجا باز نخواهد شد، اما نکته جالب اینجاست که تقریبا از همه ی این سرزمین های دور و نزدیک خاطره دارم. انگار با شهرها، خیابان ها و حتی کوچه های آنجا آشناییِ دیرینه دارم.
📚هنوز بچه بودم که برای اردوی تابستانی همراه با کریستین اندرسون، از جیرفت به دانمارک رفتم و در خیابان های کپنهاک با دخترک کبریت فروشی آشنا شدم که جوجه اردک زشتی در دست داشت و با پری دریایی به لباس جدید پادشاه می خندید.
📚 در بازگشت به وطن، همراه با احمد شاملو به مراسم عروسی دخترای ننه دریا با پسرای عمو صحرا رفتم، کمی بعد با صمد بهرنگی به کچل کفترباز خندیدم و با اندوهِ پسرک لبوفروش غصه خوردم. مرادی کرمانی من را از جیرفت به سیرچ دعوت کرد و با لهجه ی شیرینش گفت: هم ولایتی" شما که غریبه نیستید"،
📚 آنجا بود که با بچه های قالیباف خانه سرم را بر نازبالش گذاشته و در قصه های مجید با قاشق چای خوری، مربای شیرین خوردم.
📚با دولت آبادی به کلیدر رفتم و آنجا بود که دور از چشم گُل ممد، دل به عشق مارال سپردم و در روزگار سپری شده مردم سالخورده، جای خالی سلوچ را پیدا کردم.
📚مزارع آمریکا را وجب به وجب با جان اشتاین بک گشتم تا خوشه های خشم را به نظاره بنشینم. با جک لندن و سپید دندانش به آلاسکا رفتم تا این که از دور پیرمردی را در دریا دیدم که کنار همینگوی نشسته و از مشکلاتش در صید ماهی صحبت می کند.
📚سه شنبه ها همراه با میچ آلبوم به ملاقات موری رفتم، خشم و هیاهو را در گور به گورِ فاکنر آموختم، با چارلز دیکنز تمام انگلستان را گشتم تا این که سرانجام در لندن با خواهران برونته آشنا شدم
📚 از آنجا همراه با جورج اورول به قلعه حیوانات سر زدم، حس عجیبی بود، احساس می کردم ۱۹۸۴ سال در آن قلعه زندگی کرده ام، حال و روزشان شباهت عجیبی داشت با روزگار مردم سرزمین من!
📚کازانتزاکیس من را با یونان آشنا کرد تا این که در سواحل کرت با زوربای یونانی هم پیاله شدم،
📚 با سیلونه به ایتالیایِ دوست داشتنی و فونتامارا رفتم و به مهمانی نان و شراب دعوت شدم و شبی در کنار اوریانا فالاچی نامه به کودکی که هرگز زاده نشد را خواندم.
📚کلمبیای مارکز را زمانی شناختم که بعد از صد سال تنهایی، عشق در سال های وبا را تجربه کردم. سرزمین پرو را در سال های سگی با یوسا شناختم و در مونیخ با هاینریش بُل به عقاید یک دلقک خندیدم، چند روزی هم در استکهلم مهمان فردریک بکمن بودم و در آنجا با مردی به نام اوه آشنا شدم.
📚ویکتور هوگو من را با بینوایانِ پاریس و گوژپشتی آشنا کرد که خاطرات آخرین روز یک محکوم را نجوا می کرد. بالزاک در میان دهقانان فرانسه من را با زن زیبای سی ساله یی آشنا کرد و رومن رولان شبی من را به کنسرت موسیقی ژان کریستف در شانزه لیزه دعوت نمود، هر چند با وجود شیوع طاعون، با آلبر کامو هم چندان بیگانه نبودم.
📚من در تمام جبهه های جنگ به همراه مرل جنگیدم و در "نبرد من"، هیتلر را بهتر شناختم، با هانا آرنت به دادگاه اورشلیم رفتم تا با چهره واقعی توتالیتاریسم بهتر آشنا شوم. جومپا لاهیری را در کلکته ملاقات کردم و تا بمبئی با هم عاشقانه های تاگور را زمزمه کردیم.
📚 تمام جزایر ژاپن را با موراکامی گشت زدم تا این که بعد از جنگل نروژی، کافکا را در کرانه دیدم. در ریگ های روان سیدنی با استیو تولتز آشنا شدم و گفتم هرچه باداباد.
📚جنایات روسیه تزاری را در جنگ و صلح و آناکارنینای تولستوی شناختم و یک شب در مسکو مثل یک ابله با داستایوسکی که هنوز یک جوان خام بود، قمار بازی کردم، اما او دائم از جنایت و مکافاتِ برادران کارامازوفِ سخن می گفت و من مجبور شدم با چخوف در باغ آلبالو به میهمانی مادرِ ماکسیم گورکی بروم.
📚میلان کوندرا و ایوان کلیما را شبی در پراگ ملاقات کردم، بر ویرانه های کابل با خالد حسینی گریستم، با شافاک در قونیه به ملاقات شمس رفته و چهل قانون عشق را آموختم و با دستمالی که از مولانا گرفتم، اشک های کیمیا خاتون را پاک کردم.
📚در برزیل یازده دقیقه کافی بود تا در کنار پائولو کوئلیو با کیمیاگر آشنا شوم. در زمین سوخته ی اهواز با احمد محمود همسایه بودم و هر روز در مدار صفر درجه، درخت انجیر معابد را تماشا می کردم.
📚 در سال بلوا با سمفونی مردگان عباس معروفی آشنا شدم و پس از آن بود که همراه با شوهر آهو خانمِ افغانی سری به کرمانشاه زدم تا شادکامان دره قره سو را بهتر بشناسم .
📚 این معجزه کتاب است که بدون نیاز به ویزا و ارز، آدمی می تواند دورترین نقاط دنیا را ببیند، گشت بزند و شیرین ترین خاطرات را با مارال، اسکارلت و آناکارنینا به یادگار داشته باشد..
دنیا پر است از دکترهای بیسواد
از دانشگاه رفتههای بیسواد
سیاسیون بیسواد!
انسانی که به شناخت خویش نرسیده باشد ، بیسواد است.
هر چند تمام کتب دنیا را خوانده باشد!
#اوشو
درود بامدادتان به روشنی 🙏❤🌹
🗿اولین اثر ثبت شده ایران در میراث جهانی یونسکو
چُغازَنبیل نیایشگاهی باستانی است که در زمان ایلام (عیلامی ها) و در حدود 1250 پیش از میلاد ساخته شده است.
چغازنبیل بخش به جا مانده از شهر دوراونتش است و در نزدیکی شوش (شهر باستانی) در استان خوزستان قرار دارد. این سازه در 1979 اولین اثر تاریخی از ایران بود که در فهرست میراث جهانی یونسکو جای گرفت. جامعه بین المللی برای آن ارزش استثنائی و جهانی قایل است. خاورشناسان چغازنبیل را نخستین ساختمان مذهبی ایران می دانند.
۰
چه مدرکی داریم که اشیاء غیر زنده نمیتوانند درد را حس کنند؟
چه کسی میداند که یک کتاب،
به شکلی عجیب برای ما که نمیتوانیم درکش کنیم، به کتاب های دیگر عشق نمیورزد؟
👤 #الیاس_کانتی