شاعر و محقق هرمزگانی با ۴ دست و پا مینویسد
هرمزگان - محقق هرمزگانی که بر اثر تمرین بسیار، امکان نوشتن با دو دست و دو پا را دارد، معتقد است: بعد از دست یافتن به این مهارت، قدرت یادگیریاش دو برابر شده است.
سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - یوسف ملایی: هنر، همواره متفاوت بودن را تداعی میکند و هنرمندان خالق زیبایی اند و مخاطبان را شگفت زده میکنند. نیمروز خرماپزان امرداد ماه بندرعباس در راهرو یک کتابفروشی با چهره کمتر شناخته شده اما بسیار متفاوتی با نگرش ایدهآل گرایانه آشنا شدم. پژوهشگری شکیبا، معلمی عاشق، ورزشکاری وارسته، شهروندی دغدغهمند و گردشگری راستین که توانمندی نوشتن با دو پا و دو دست دارد که نه تنها در نوع خود جالب است بلکه اهداف متعالی وی نیز شایسته قدردانی است.
هنرمندی که ۱۰ سال قهرمان بوکس بندرعباس بود
محمدرضا سلیمانی احمدی، ششم تیرماه سال ۱۳۵۰ در بندرعباس در خانوادهای اصالتاً اهل بخش احمدی هرمزگان در فاصله حدود ۸۰ کیلومتری شمال بندرعباس مرکز این استان است. پیشه وی شغل شریف معلمی است که شهرستان جاسک در شرق هرمزگان، جزیره قشم، روستای ایسین در شمال بندرعباس و بندرعباس خدمات ارزنده اش را فراموش نخواهند کرد. سلیمانی همچنین در اوایل دهه ۶۰ و دهه ۷۰، بیش از ۱۰ سال قهرمان بوکس بندرعباس در وزنهای ۵۷، ۶۰ و ۶۳ کیلوگرم و قهرمان دو استقامت در این شهرستان بوده است.
بیش از ۸۰ کتاب خواندم که این کتاب را بنویسم
سلیمانی احمدی به خبرنگار ایبنا گفت: «هنر ۲۰ گرفتن» عنوان کتابی است که بیش از ۱۲ سال پیش برای دانشآموزان نوشتم اما هنوز وارد بازار کتاب نشده است. عمدهترین علت عدم چاپ آن نیز، نبود ناشر منصف بود. برای اینکه کتاب موثری در دسترس دانشآموزان قرار بگیرد، بیش از ۸۰ کتاب خواندم. با این کتاب میخواستم روشهای مطالعه، چگونگی یادگیری آسان در کمترین زمان برای اقشار مختلف علمی به ویژه دانش آموزان روستایی، تشخیص ساعت مناسب برای مطالعه در شبانهروز، نحوه تقسیم بندی فصلهای کتاب، تعیین مکان مطالعه، جلوگیری از آلودگی صوتی در هنگام مطالعه و … را به زبان کودکان و نوجوانان آموزش بدهم.
با دو سال تمام تمرین، هنر نوشتن با پا را فراگرفتم
وی ادامه داد: از سال ۱۳۸۳ در اندیشه نوشتن با پاهایم بودم و با دو سال تمام تمرین، هنر نوشتن با پا را فرا گرفتم، همچنین تمرین نوشتن با دست چپ را هم شروع کردم. هدف از نوشتن با دست و پاهایم ضمن بیان قدرت اراده به شکل عملی به شاگردانم، فعال کردن هر دو نیمکره چپ و راست مغزم بود، زیرا پیشتر هر مطلبی را چهار بار میخواندم تا یاد بگیرم اما بعد از تمرین نوشتن با ۴ دست و پا، مطالب را فقط با دو بار خواندن فرا میگیرم. دیگر اهدافم از نوشتن با پا، نشان دادن عملی ضرب المثل «هنر نزد ایرانیان است و بس» و اثبات این موضوع که دانش آموزان هر آرزویی داشته باشند، میتوانند با پشتکار و تداوم در کار به آن برسند.
آینده دقیقاً مثل آب و هوا، قابل پیش بینی است
سلیمانی احمدی عنوان کرد: همواره باور دارم که هر کاری ممکن است و هر کسی قادر است که کارهای به ظاهر سخت را به مرور زمان به سادگی انجام دهد. حتی معتقدم آینده دقیقاً مثل آب و هوا، قابل پیشبینی است. بنابراین اگر عوامل موثر را کنار هم بگذاریم در صورتی که علم آن را داشته باشیم، میتوانیم هر اتفاقی و رویدادی را پیشبینی کنیم. این موضوع در مسائل اجتماعی، بزهکاری و ناهنجاریها، اعتراضات، انقلاب ها و … نیز حکمفرماست.
برای خودم چالش درست میکنم
وی افزود: به قول دوستان دنبال دردسرم. همیشه برای خودم چالش درست میکنم. یک روز زبان اشاره ناشنوایان را یاد میگیرم، یک روز در دورههای بازیگری شرکت میکنم، روز دیگر به گردشگری دور ایران میروم، شعر می نویسم، برای طبیعت گردی، یوگا و مدیتیشن به روستاهای دورافتاده و خالی از سکنه ای پیادهروی میکنم که ساعتها از جاده اصلی فاصله دارند.
بیشترین پولی که ماهیانه هزینه میکنم برای کتاب است
سلیمانی احمدی عنوان کرد: باور دارم برای خرید کتاب و کالاهای فرهنگی باید هزینه کرد. هم علم و هم تجربه اثبات میکند که کتاب بهترین عامل برای توسعه جوامع و بالا بردن نرخ فرهیختگی شهروندان است. دوستانی میشناسم که کتاب برایشان اولویت است و خودم هم بیشترین پولی که ماهیانه هزینه میکنم، برای کتاب است. بیشتر کتابهای روان شناسی، پزشکی و در حوزه تغذیه مطالعه میکنم.
همیشه دوست دارم نفر اول باشم
وی بیان کرد: همیشه در زندگی دوست داشتم در تمامی زمینهها نفر اول باشم و این انگیزه مرا در راه تمرین نوشتن با دست و پا روحیه داد. برای اینکه به ایدهآل هایم دست پیدا کنم به تمام استانهای کشور سفر کردهام. به نظرم سادهترین، مهربانترین، بیریاترین مردم ایران در جنوب زندگی میکنند
✍️💐یک قایق از کتاب و توهمراه ودلبری
تا گل بریزد از همه سو دل تو می بری
دریا کنار و چشم تو و نقش پر نگار
این خاطرات خوش همه سوداست، بهتری؟
#ایرج_جمشیدی_بینا
✍️🌺درود دوستان جان صبح زیبایتان به خیر وشادی آفتاب عمرتان بلند وهمیشه تابان و عشق همراه همیشگی تان قدر لحظه لحظه ی نفس کشیدن را بدانیم وبه انسان وطبیعت عشق بورزیم یادمان باشد فرصت کوتاهتر از آن است که می اندیشیم خشونت در مقابل طبیعت وانسانها هیچ توجیح منطقی ندارد وناشی از جهل انسانهاست که ابزار سرکوب قدرتها ودیکتاتوری است.جوانان حزب نازی پیشوا رامقدس می دانستند ونفرتش را از کمونیستها ویهودیان می ستودند و او راناجی مذهب کاتولیک می شمردند.پایان جنگ جهانی و شکست وخودکشی هیتلر پایان یک تراژدی تاریخی برای بشریت بود بقول هانا آرنت هیتلر به واژه ها خیانت کرده بود و از مفهوم تهی شده بودند اروپا بستری از خون راتجربه کرده بود وجنون یک نفر جهانی رابه اتش کشیده بود
یادمان باشد جهان به صلح هم اندیشی وعشق نیاز دارد
🖋️🌿اهنگ قدمهای تو بر فرش خیابان
موسیقی زیبای لطیفی است از ایوان
تا سهره چشم تو بدزدید سرش را
دیدم به هوای تو غزلخوان شده تهران
🖋️🌿جهان بجز از عشق چیست بگو
هزار جدول مازی که راه گم کرده است
🖋️🌿خیال تازه شعرم چه می شد جاودان می شد
تو را پاییز می خواندم به فصلش داستان می شد
🖋️🌿حالا که تو رفته ای هوا طوفانی ست
سیل امد واوضاع زمین بحرانی ست
خشکیده لبان انتظار از حسرت
اصلا تو بگو که این چه سرگردانی ست
🖋️🌿 پیراهن ماه را می تکاند
آرزوهای دور ودرازش
روسری از سر برمی دارد
تا موهایش افشان شود
خواب رهایی دیده است
سازی که می نوازد
وعشق از سرشانه هایش می ریزد
گلهای سرخ سینه اش
سینه سرخهایی که آواز کرده اند
آزادی را
وتاریخی که می نویسد ....
🖋️🌿از حرم ت پرکشیده ازادی
ودستان تو را
این طایفه ی ابابیل
از پشت بسته اند
🖋️🌿انگور شهریور نگاهت
بر کوزه ی جان
شراب می شود
حالا بپرس
از مستی خیال ما
در فصل بعد ازین
#ایرج_جمشیدی_بینا
✍️📒نگران مرگ نباشید ، زیاد مطالعه كنید ، غالب آنچه می خوانید را فراموش كنید و كند ذهن باشید ، از عشق و فقدان جان سالم به در ببريد ، از ترفندهای كوچک استفاده كنيد ، در پستوی مغازه اتاقی خصوصی داشته باشيد ، همه چيز را زير سوال ببريد ، صميمی باشيد و با ديگران زندگی كنيد ، از خواب عادت بيدار شويد ، با ميانهروی زندگی كنيد ، پاسدار انسانيت تان باشيد ، كاری كنيد كه هيچكس قبلا نكرده است ، دنيا را ببينيد ، كارتان را خوب انجام دهيد ولی نه زياد خوب، فقط بر حسب اتفاق فلسفه ورزی كنيد ، خود را رها كنيد ، عادی و ناكامل باشيد ، بگذاريد زندگی جواب خود باشد ...
#سارا_بيكول
کتاب: چطور زندگی كنيم
ماکسیم گورکی، نويسندهٔ فرهیخته و برندهٔ جايزهٔ نوبل (پنج بار) و خالق اثر فناناپذیر «مادر»، ١٨ ژوئن سال ۱۹۳۶ درگذشت.
سخنان "ماکسیم گورکی" در ۱۰۵ سال پیش، قابل تأمل است!
در جهان سه گونه دزد هست:
١- دزد معمولی
٢- دزد سیاسی
٣- دزد مذهبی
• دزدان معمولی کسانیاند که؛
پول،
کیف،
جیب،
ساعت،
زر و سیم،
وسایل خانه و … شما را برای سیرکردن شکم خودشان و فرزندانشان میدزدند.
• دزدان سیاسی کسانیاند که؛
آینده،
آرزوها،
رؤیاها،
کار،
زندگی،
حق،
حقوق،
دسترنج،
دستمزد،
تحصیلات،
توانایی،
اعتبار،
آبرو،
سرمایههای ملی شما و حتی مالیات شما را میدزدند و چپاول میکنند و شما را در سیهروزی و بدبختی نگه میدارند...
• دزدان مذهبی کسانی هستند که؛
این دنیای زیبایتان را،
جرأت اندیشیدنتان را،
علم و دانشتان را،
عقل و خِردتان را،
جشن و شادمانیتان را،
سلامتی تن و روانتان را،
دارایی و مالتان را میدزدند و تازه یک چیزهایی نیز به شما گران میفروشند!
مانند جهل و خرافات و اندوه و سوگواری و …
این دزدان، با سخنان فریبنده دروغ میگویند، میفریبند، سواری میگیرند و شما را در جهل و فرومایگی، فقر و بدبختی، نکبت و … نگه میدارند!
تفاوت جالب در اینجاست که دزدان معمولی، شما را انتخاب میکنند؛ اما شما، دزدان سیاسی و مذهبی را خودتان انتخاب میکنید و به آنها ارج میدهید و آنها را بزرگ میشمارید.
تفاوت دیگر و بزرگتر اینکه دزدان معمولی، تحت تعقیب پلیس قرار میگیرند، دستگیر و زندانی میشوند اما دزدان سیاسی و مذهبی … و از شما طلبکار هم میشوند...
تقی عطایی
🌿 sazotabiat 🌿
🖋️🌿کولی به رقص امد نگاهی کرد
چرخید و راز الود وردی خواند
«دلداده را بینم که می آید
با ترس در چشمان
تا دور دست دور
دیدم نگاهی کرد
آه بلندی، سینه اش بی تاب»
آهسته چشمک زد
کولی لبش را پیش می آورد
لبخندگنگی گوشه ی لبها
آهسته پچ پچ کرد
مرد رها مرد است
از دامنش بر مهره وردی خواند
اهسته دست آورد
این مهره ی مار است
بردار وباخود مهربان تر باش
در زیر لب با خویش چیزی گفت
چشمان راز آلود برقی زد
آنگه نگاهی کرد تا دور دست دور
افسوس ،
می بینم هر سو می رود باخویش
درد فراقی تازه افتاده است
یک ماه می بینم در خانه ی تاریک
یک داس می بینم درختی غان
فصل درو رفته است
کولی به دستش تابها می داد
باورد خود می رفت
گویی که باور داشت
از هرچه باخود می شدش تکرار
در رقص دست و لحن ان گفتار
وان چشم های فتنه ی مکار
#ایـــــــــرج_جــــــــمــشــیـدی_بـیـنـا
عصرتان قشنگ وشاد شاد❣
بالای سر هر داستان عاشقانهای، این تفکر، هر چند وحشتناک و نادانسته، آویزان است که چگونه پایان مییابد. درست به این میماند که در عین سلامت و نیرو، بکوشیم به مرگمان فکر کنیم.
تنها تفاوت میان پایان عشق و پایان زندگی این است که: حداقل در مورد دوم، خیالمان راحت است، این آسایش خاطر را داریم که بعد از مُردن چیزی حس نخواهیم کرد. در مورد عشق چنین آسایشی وجود ندارد، چه کسی میداند که پایان یک رابطه؛ لزوماً پایان عشق و قطعاً پایان زندگی نیست...
📙جستارهایی در باب عشق
#آلن_دوباتن
شاید زندگی یعنی همین: ناامیدی بسیار، ولی همینطور لحظههایی از زیبایی که در آن لحظهها، زمان همان زمان نیست.
درست مثل نتهای موسیقی که نوعی پرانتز در گذر زمان ایجاد میکنند، تعلیق، یک جای دیگر در همین جا، یک همیشه در هرگز ...
📕 ظرافت جوجهتیغی
👤 #موریل_باربری📚
✍️ترنج ودست مرا تا بریده چشمانت
بگو علاج کند زخم من بقربانت
هنوز هم این سوار قبیله ی شعر
به رسم بزکشی امده است مهمانت
#ایرج_جمشیدی_بینا
دلم میخواست
چیز محکمی
به او بگویم
که بداند
چقدر دوستش دارم
گفتم :
تو مسیح منی !
عباس معروفی
شبتان دل انگیر ومملو از آرامش❣
تو بر کاغذ سپید دراز می کشی !
بر کتاب هایم می خوابی
یادداشت هایم را مرتب می کنی
حروفم را درست می چینی
و اشتباهم را تصحیح می کنی
پس چطور ...
به مردم بگویم
که شاعر منم !
و حال آنکه تویی که می سرایی ...!
#نزار_قبانی
۲۱ اوت #روز_شاعر است. شاعر، جهانهای تازهای را در کلمات کشف میکند، ما را با احساسات خود همراه میکند و درهای این جان و جهان تازه را به روی ما میگشاید.
۲۱ اوت #روز_شاعر است. شاعر جهانهای تازهای را در کلمات کشف میکند، ما را با احساسات خود همراه میکند و درهای این جان و جهان تازه را به رویمان میگشاید.
این روز را بر همه ی شاعران عزیز
مبارک باد 👌👌👌😍😍
✍️🌺درود صبح بخیر وشادی روزتان فرحبخش وکامیاب همراه با بهترین ها
ما محصول انتخاب های خود وجامعه ایم و آنچه در نهایت برای ما رخ می دهد محصول این انتخاب هاست.تفاوت زندگی در جوامع مدرن و جهان سوم درست در همین نقطه واز تفاضل نگاه ها به جامعه ،طبیعت،چرخه ی حیات وخود است.آشنایی با خود با بدن خود و درک محدودیت ها وقابلیت ها فاکتورهایی است که در موفقیت هر فرد در جامعه نقش کلیدی را دارد و دو نهاد جامعه وخانواده مسئول این امرند وکاستی در یکی رسیدن به اهداف تعیین شده را در دیگری دشوار می کند.کلید تحول جوامع جهان سومی آموزش،درک مدرنیته و خروج از جاهلیت چه سنتی وچه مدرن است.تا زمانی که ذهن جهان سومی ارزش طبیعت ومنابع و نیروی متفکر را نمی داند مدینه ی فاضله اش به غارها برمی گردد و طغیان وراهزنی وتخت پروکروستسی که می خواهد همه را در قالب ان بریزد.
🖋️🌿سحر با باد مشکین موی او بر شانه می لغزید
چو در ساحل کنار بید بگرفتم در آغوشش
هوا خوش بود وشیرین گفتگوی ما ومی لغزید
که دستم تا سحرگه خوش به نرمی بر بر ودوشش
🖋️🌿غزل خوش تر نگار از شوق این اشعار بر خیزد
ترنم های شعرم را به آهنگ طرب ریزد
لب ساحل که از آنجا نگاهی بر دلم دارد
کشد آوای جانبخشی وغوغایی بر انگیزد
🖋️🌿صبح تاس ریخت
چشم باز کرد آفتاب
تا کشید دست و اوج کوه ناز کرد
دامنی فشاند
ولب تکان
سایه رفت وروشنی فراز کرد
بوسه زد به افتخار
بر نهال تازه رسته
بر نگاه بختیار گل
تا غبار غم تکاند از خیال شهر
جنبشی گرفت و سازکرد
کوچه های شهر زیر گام نور
تا سکوت برگرفت از میان خانه ها
روز تازه ای نوید داد
دست انتظار را
پر از امید تا دراز کرد
گام زد میان خنده های کودکان
لب به خنده باز کرد
دامن خیال رابه مهر شست
گفت سخت اگر چه زندگی است
صبر کن که رنگ تازه می زند امید
بر قطار انتظار
در میان شهر
شال عشق باز کن
بر دوچشم شادیش نماز کن
#ایـــــــــرج_جــــــــمــشــیـدی_بـیـنـا
✍️📗☕️ قطعهای از کتاب
ما را طوری بار میآورند که حس خاص بودن کنیم، سپس از ما انتظار میرود از جهانی لذت ببریم که در آن خاص نیستیم.
پس از داروین باید دریابیم چه چیزی، به غیر از خاص بودن، میتواند به زندگی ما ارزش زیستن ببخشد.
میتوان گفت پس از داروین، که انسانها میدانند تا چه اندازه حاصل اتفاقاتی تصادفیاند، وسوسه میشوند خود را در قالب موجوداتی برگزیده ببینند.
بدون شک، ما معمولا در زندگیهای(تخیلی و) نازیستهمان، دست کم از دید خودمان، موجودات خاصتری هستیم.
بنابراین جا دارد از خودمان بپرسیم که نیاز به خاص بودن مانع دیدن چه چیزی در مورد خودمان میشود؟
چه چیزی به جز ناپایداری محتوم زندگیمان؟ این نیاز به خاص بودن ما را از تبدیل شدن به چه چیز بازمیدارد؟
📕 حسرت
✍ آدام فیلیپس
🖋️پ.ن:خود راهمانگونه که هستیم بپذیریم و از زندگی لذت ببریم
صبا پاشایی دختر زیبای ایرانی، با چهره اي بغایت اصیل ، و صدایی تربیت شده که نت ها و سلفژها را به شایستگی تمام میداند و اجرا میکند اشعاری نغز و عرفانی با آهنگی روح افزا از حبیب اله بدیعی که روح و جان را چون پرنیان نوازش میدهد .
🪻🪴🪻
https://chat.whatsapp.com/L1EA644cJB86QPCX8snb9L
🪻🪴🪻
✍️خیال تازه ی باران و گلدان
ترنم بر لبان در زیر ایوان
چه صبح دلنشینی می شود تا
درآید سایه ی شادی غزل خوان
#ایرج_جمشیدی_بینا
درود
صبحتان دل آویز به مخمل رویاهای شهریورماه زیبا
☕️☕️
اگر نتوانم با تو قهوه بنوشم،
قهوهخانهها به چه کار میآیند ...؟!
و اگر نتوانم بی هدف با تو پرسه بزنم،
خیابانها به چه کار میآیند ...؟!
و اگر
نتوانم
بیهراس نامت را در گلو بگردانم،
کلمات به چه کار میآیند ...؟!
و اگر نتوانم فریاد بزنم "دوستت دارم"
دهانم به چه کار میآید ...؟!
#سعاد_الصباح
ارسالی توسط دوستی: تا جهل و خرافه در این حد مشتری دارد، داریم بخیه به باد میزنیم!
در شایعهای خلقالساعه و ناگهان در پریشب، دیروز ۱۳صفر، شد روز خریدن رؤیا. طلا بخرید، رزق و روزیتان زیاد میشود، جاکلیدی بخرید، به ماشین و خانه میرسید و...
این خریدن رؤیا و یکشبه پولدار شدن، روزگاری با گُلدکوئیست رخ مینمایاند، روزگاری با لاتاری خودرو، روزگاری با سیگنال موهوم بورس، روزی با همستر و...، و ما به قول شاملو: همچنان دُوره میکنیم شب را و روز را، هنوز را!
اتفاق دیروز را حتی کسانی که با علم و خرد نسبتی دارند، با عباراتی متناظر با انرژی و کائنات، توجیه کردند. مذهبگراها هم قطعاً دست در اینهمه کتاب حدیث و روایت کنند، بالاخره عبارتی پیدا میشود. بعد از آن هم، کی حال دارد برود در اقیانوس کتب مذهبی تا ثابت کند این روایت، خرافه است یا نه؟!
*** شما که غریبه نیستین، بارها آرزو کردیم و بازهم آرزو میکنیم:
بیائید آرزو کنیم کسی گرفتار مثلثِ خَسِه نشه
(خرافهپرستی - سطحینگری - هوچیگری)،
زیرا دردِ کشندهای است خورهٔ خرافهپرستی،
سرطانِ سطحینگری و طاعونِ هوچیگری.
تقی عطایی
🌿 sazotabiat 🌿
#Gary_Moore
Album: Dark Days in Paradise
1997
#Blues_Rock
چرا دوستت دارم ؟!
هيچ قايقى به ياد نمىآورد
كه آب چگونه
در آغوشش گرفته است
يا گرداب چطور برهنهاش كرده !
چرا دوستت دارم ؟!
از گلوله نمىپرسند
از كجا آمده ،
گلوله پوزش نمىخواهد .
از من نپرس چرا دوستت دارم؟
نه من مىدانم و نه تو .!
#نزار_قبانی
چند سالی هست این روز برای مردم جهان معنای دیگری پیدا کرده است
در ماه ها و سالها که اپیدمی کرونا بود تنها امید تمام مردم جهان شما بودید
یکم شهریور بزرگداشت بوعلی سینا و #روز_پزشک گرامی باد.
✍️🌺درود صبحتان بخیر و با شادی روزتان فرخنده و کامیاب.🌾🍂🌿
🍁🍀🎋آنچه که میتواند به زندگی تو معنی و مفهوم بدهد، وقف خودت در راه دوستداشتن و عشق به دیگران است، وقف خودت به جمعیت اطرافت، و وقف خودت به خلق پدیدههایی که به تو انگیزه و مفهوم بدهد.
👤میچ البوم
📚سه شنبه ها با موری
🖋️🌿نخواب ارام وشب رازیر و روکن
نگاه تازه ای از روبه رو کن
میان آینه تصویر کن عشق
بر آن نقشی بزن پس گفتگو کن
🖋️🌿ترنج ودست مرا تا بریده چشمانت
بگو علاج کند زخم من بقربانت
هنوز هم سواره نظام قبیله ی شعر
به رسم بزکشی امده است مهمانت
🖋️🌿شب گذشته بود وصبح تا سلام کرد
آفتاب عشق می دمید از ستیغ کوه
نور می دمید و روشنی حیات بود
جنبشی وگفتگو
در نوازشی به چشمهای کوچه،
بر درخت و آب
در میان خنده های باد
تا گشوده پلک شهر
روشنی دمیده بود
نغمه جان گرفته بود
باد می وزید وبرگ
قاصد دوباره بود
شهر می نوشت تا پیام را
خط به خط به باد داده
خواب والسلام را
مرد باقلی فروش
پیش خود حساب کرد
نقش های تازه را و نعش ها
تا برآن حصار چیره گشته بود
سایه ها
حسرتی به دل نداشت
بی خیال هر چه که گذشته بود
بر نماد قدرتش سلام کرد
روی چون لبو وسوز سرد
گاریش بدوش تا گرفته
شهر رنگ تازه ای گرفته بود
پشت سر خبر که می رسید
شهر وانتظار
گام های کوچک ستاره بر حصار بود
هم قطار رفته بود و آخرین قمار بود
گرگ پیر طالبان به گله ی خیال تا زده
اب بسته پیشکش حصار بود
چفیه بسته در هوای انتحار
زندگی ولی عجیب صاحب اختیار بود
بختیار نور صحنه خالی از غبار
چشم های ان غزال
خوانشی دوباره داشت
با غزل هزار بود پای کار
ونغمه برکشیده بود
نقش ها ونعش ها
پل برای انفجار بود
پای قندهار را بریده
دست بلخ قطع ودار بود
هر هزاره مرد
در بدر چو پار بود
آبها به آسیاب بامیان
غارها نمای افتخار بود
زندگی لبوی خویش می فروخت
زاهدان نماد انتظار بود
گل به طعنه بوی خویش می گروخت
تا عطار وطبله پای دار بود
صبح بی خیال
چشم می گشود وشهر بر روال پار بود
زیر گوش باد گفت
این ملال هم گذشتنی است
پنجه را نشان باد کرد
باد تازه می وزید وانتظار
#ایرج_جمشیدی_بینا
✍️📗برای مردم غمگین زندگی در شهر آسانتر است. در شهر شخص می تواند صد سال زندگی کند بدون انکه متوجه شود مرده و خیلی وقت پیش تبدیل به خاک شده است...!
📚 موسیقی مرگ
👤 لئو تولستوی
✍️دو سیاستمدار داشتند در داخل یک رستوران با هم بحث می کردند
گارسون از آنها پرسید: در مورد چه چیزی بحث می کنید؟
سیاستمدار: ما داشتیم برای کشتن ١۴ هزار نفر انسان و یک الاغ برنامه ریزی می کردیم
گارسون: چرا یک الاغ ؟!
سپس سیاستمدار رو به همکارش کرد و گفت: ببین، نگفتم با این روش هیچکس به ١۴ هزار نفر انسان اهمیتی نمی دهد!
خیلی مسائل جزئی و کم اهمیت که در رسانههای ما مطرح میشود، برای این است که مسائل مهم و اصلی را به حاشیه ببرد و توجه کسی به آنها جلب نشود.
خشونت - هانا آرنت
در جستار «خشونت»، «هانا آرنت» با پرداختن به تشدید عواقب دهشتناک جنگ جهانی که در سراسر دهه 1960 شاهد آن بود، اشاره می کند که تجلیل از خشونت فقط به اقلیت کمی از مبارزان و افراط گرایان محدود نمی شود. نفرت عمومی برای خشونت پس از جنگ جهانی دوم و فلسفه های بی خشونت جنبش اولیه حقوق مدنی از بین رفته است.
آرنت با تأمل در مورد چگونگی به وجود آمدن این وارونگی، رابطه بین جنگ و سیاست، خشونت و قدرت را بررسی می کند. او ماهیت رفتار خشونت آمیز را زیر سال می برد و علل بسیاری از ظاهر نمایی های آن را شناسایی می کند. سرانجام، او علیه گفته "مائو تسه تونگ" مبنی بر اینکه "قدرت از لوله اسلحه رشد می کند" استدلال می کند و در عوض پیشنهاد می کند که "قدرت و خشونت مخالف یکدیگر هستند. جایی که یکی کاملا حاکم باشد ، دیگری غایب است. "
✍️🌺درود صبحتان دلنشین وپرتو مهر هر روزتان درخشان تر بقای ادمی با همزیستی وتحمل و رشد فرهنگی میسر شد.اما رشد اقتصادی و اشتهای سیری ناپذیر انسان به خلق اندیشه های سیاسی ایدئولوژیک منجر شد که در آغاز مترقی وبر گستره آزادیی اش به نظر می رسیدند اما در نهایت جز انقیاد گروهی تحت سیطره ی گروهی دیگر حاصلی نداشته است.مذهب اولین اختراع انسان وسوسیالیسم،فاشیسم،لیبرالیسم ونئولیبرالیسم که در دل خود کلونیالیسم را داشته اند تکوین این روند بوده اند و بشر هر از گاه برای یکی کف زده وخود را رها پنداشته است اما همه اینها هنگامی که بر مرکب مراد سوار شده اند به درد بشر افزوده اند و گروهی ارمانخواه برای بازگشت به روزهای اوج انها سینه زده اند.بشر هیچگاه نتوانسته نه تعریف دقیقی از آزادی ارائه دهد و نه مدلی ارمانی از ان را به منصه ی ظهور برساند و همچنان در ارزوی ان مدینه ی فاضله ی تعریف نشده می سوزد و به خلق مافیاهای رنگارنگ چه در عرض جغرافیایی خاص وچه در عرصه ی بین المللی مشغول است ودرد بشر اولیه چون سهرابی بر دوش رستمش باقی مانده است. بصل النخاع همه ی این مافیاها دولت هاست که ادای مبارزه با انها را دارند ومردمی که هر روز رنجشان بیشتر می شود اگر چه بیرق یکی را بردوش می کشند
🖋️🌿صبح است وخط تردید بر چهره ی سپیده است
این نقش پر هیاهو از چه برآن کشیده است
گویا کسی نگفته است از دُرد کوزه هاشان
شهریور است وساقی انگورشان رسیده است
شهریور است
انگور می خوش لبانت را
شراب بیانداز
تا فصل بعد
ما غرق بوسه می شویم
🖋️🌿با چشمهای خسته نگاه مات
گویا هنوز هم ورق می زند
کتاب شعری
که فصل اخرش را
سپید نوشته است
و از سِحر ان کلمات
دل نمی تواند کندن
اهسته با مداد رنگی اش
ماهی یی نقاشی می کند
که در شعر غرق می شود
وپیاله ای
که ننوشیده می ماند
🖋️🌿ماه با فصل پریشانی
چه حکایت می کرد
که نسیم پنجه در پنجه ی گل
میل طغیانش بود
سر سودایی ان را
تا ابر
گرم می زد در آب
خواب آشفته ی مهتاب
چه می دید دران
چه کسی داده به آب
دسته گلها را باز
از چه سیل آمده
می بُرد
کلاهش را
🖋️🌿آزادی کلاهی است
که باد می برد
وانقلاب دلقک ماهری
که ان رامی قاپد
تا با ان نمایش سیرک را
کامل کند
#ایرج_جمشیدی_بینا
✍️📒باید در نظر داشت که فرق مسلمی میان آنچه که تصور میکنیم با آنچه حقیقت میدانیم وجود دارد؛ و ما با بیخبری از آنچه که همهی زندگی ما را دگرگون میسازد، بسر میبریم...
📙 افسانه سیزیف
#آلبر_کامو
نورا دوست داشت در جهانی خالی از هرگونه شرارت و ظلم زندگی کند، اما متاسفانه تمام دنیاهایی که میتوانست انتخاب کند پر از انسان بودند.
#کتابخانه_نیمه_شب📚
#مت_هیگ
فرا رسیدن شهریور ماهتان مبارک
🖋️دوستان شاعر ،اندیشمندان و ادیبان گرامی روز شاعر مبارک
✍️فرشته عشق ندانست تاکه شد شاعر
به شوق شعر ندیدی که نقش ساغر شد
#ایـــــــــرج_جــــــــمــشــیـدی_بـیـنـا
*خانواده ای که در این قلعه زندگی میکردند سوار کشتی تایتانیک شدند وهیچ وقت برنگشتند !!!😰😰*
*به همین راحتی تمام شد*😔😔😔
این خانه مجلل بدون هیچ حفاظ امنیتی شهروندان وهمسایگان هیچ آسیبی به این بنانزدندوتمام وسایل سرجاشون هست، راستی اینها چگونه ملتی هستند،
کجاتربیت شدند،آئین اینها،چیست بعدازسالهای زیادی انگارهیچ اتفاقی نیافتاده اما فرشهای کاخ سعدآباد را علی رغم صدها نگهبان و مامور و دوربین دزدیده اند و هنوز نه فرشها پیدا شده اند و نه دزدشان ....... انسانیت و رعایت حقوق دیگران سرمدترین آئین یکتاپرستیست🌺🎯🎩
🔻محمد درویش: افزایش۳ برابری برنج کاری در دشت های بحرانی فارس/ نرخ فرونشست سالانه در استان به ۵۰ سانتی متر رسید / فارس بیش از ۱۷.۵ میلیون متر مکعب ناترازی آبی دارد
محمد درویش، فعال محیط زیست:
▪️در طول سه دهه اخیر در منطقهای مانند کامفیروز وسعت شالیزار های برنج حدود ۳ برابر افزایش پیدا کرده است. بعد از احداث سد سیوند و در یک دهه گذشته میزان کشت برنج در این منطقه افزایش پیدا کرده است. قبل از احداث این سد برنجکاری در این منطقه بسیار ناچیز بود اما با احداث سد سیوند سبب بالا آمدن آب های زیر زمینی شد که مردم و کشاورزان احساس کردند که آب زیاد شده و اقدام به کشت برنج کردند.
▪️متاسفانه سازمان زمین شناسی هشدار داده است که فارس در معرض فروپاشی قرار دارد و نرخ فرونشست سالانه در نقاط مختلف این استان تجربه ۳۰ الی ۵۰ سانتی متری را داشته است.
▪️استان فارس بیش از ۱۷.۵ متر مکعب ناترازی آبی دارد. فارس بعد از استان خراسان رضوی یکی از بدترین وضعیت ها را در کمبود آب دارد و دشت مرودشت در موضوع کم آبی جزو دشت های بحرانی کشور قرار دارد.| ایلنا
کانال آب
water_bio
۲۰ اوت #روز_جهانی_دنیای_مجازی است.
#دنیایی که محصول تکنولوژی و اینترنت و فراتر از مرزهای جغرافیایی است و با شکلگیری شبکههای اجتماعی به بخشی از زندگی انسان امروز تبدیل شده است.
🖋️🌿پاگشا دلم به گردش
و هوای دلگشا
نقش می زند خیال را
می روم ببینمش
اگر چه سخت
بسته درب و روی برکشیده
می زند به پرده نقش
هم به نغمه بر کشیده ساز
خوش ترنمی است دلربا
🖋️🌿باد وکولی شعر
وصله ها می زدند
به مهر
ان به پیراهنی
واین بر بند
آخر کار برلبی لبخند
هر دو دلخوش به وصل هم
پابند
#ایـــــــــرج_جــــــــمــشــیـدی_بـیـنـا
نیمه شبتان ماه 🌙🌙🌙🌙🌙