Atipak Christian - Love Story, Indila (Zampoña Instrumenta
*آتیپاک کریستین - داستان عشق، ایندیلا (سازنده زامپونا)
🖋️🌿گل نموده پای رفتنت به باغ
رقص بید و شاخه های سیب
غنچه داده تا بهار
نرگس خیال
در کنار ساقه های سبز پیچک و علف
می زند گره به هر درخت
زلف خویش را
بوی عطر میوه های کال
تا نسیم گیسوان شاخه های بید مشک را
تکانده است به دامن رز سپید
بوی مشک ومیخک است وعطریاس
تا شکوفه های گل چو کاروان
به روی هر حصار قد کشیده است
کوچه باغ های شهر پر ز میخک است
سرخ وزرد و گلبهی نموده باز چتر خویش را
کاغذی گلی که دلبری گرفته پیشه بر حصارها
گل نموده عطر تا گل محمدی
گفته ای کسی گلاب می زند به پیرهن
این بهار گرچهخسته جان
می رود به دشت های خوشه ی طلایی کنار باغ
گندم خیال می رسد
تا درو کند ملال را
بوی نان تازه بوی سیب
بوی شیر
بوی این دهان دشت سیر
بوی جو
فصل تازه ی درو
گر چه می رود بهار
پای رفتنش هنوز هم به گل
تازه باد می وزد به دامنش
ماه های رفته را حساب می کند
تا رسیده «هئورتات»
آب او بریزدش به آتشش
فصل گرم سال می رسد
#ایـــــــــرج_جــــــــمــشــیـدی_بـیـنـا
هئورتات :خرداد
درودها دوستان جان شبتان مملو از عشق وآرامش❣🕊🦋
☑️ در حکومتهای دیکتاتوری که طنز سیاسی و اجتماعی رسمیت ندارد، ساختن جوک علیه قدرت بسیار رایج است؛ چرا که سلاح طنز، از قدرت، تقدسزدایی میکند.
جوکهای مردم شوروی، از بهترین لطایفی است که مردم یک کشور علیه حکومت دیکتاتوری کشور خود ساختهاند.
شورای شهری در شوروی تصمیم میگیرد میدان راهآهن آن شهر را مزین به مجسمه لنین کند. مجسمه تقریبآ آماده شده بود که راننده جرثقیل بیاحتیاطی کرده و دست راست مجسمه را به پایهی محل نصب میزند و سوراخی در آن پدیدار میگردد.
برای پوشاندن این سوراخ تصمیم میگیرند کلاهی در دست راست قرار دهند. همه چیز خوب پیش میرود و زمان رونمایی مجسمه هم ابتدا صبح زود درختان اطراف میدان را که باعث میشود سر مجسمه لنین دیده نشود، میبرند، اما وقتی پرده از روی مجسمه کنار میرود، همه متعجب میشوند چرا که لنین دو کلاه دارد، یکی دست چپ، دیگری دست راست!
📗: داس و خنده
👤:میخائیل میلنیچینکو
✍️🌺درود صبحتان دلکش وشیرین روزتان بخیر وشادی.تربیت نسل هایی مسئولیت پذیر وپرسشگر رمز موفقیت کشورهای اسکاندیناوی است.با آن که این کشورها از نظر منابع بسیار فقیرند ومهمترین درآمد آنها ار مالیات است ولی توانسته اند جوامعی سعادتمند بسازند که مردمانشان احساس شادی وزندگی کنند.واقتصاد خود را در جایگاه برتر جهانی قرار دهند توسعه دانش اجتماعی،کتاب خوانی و مبارزه با فساد رمز موفقیت این کشورهاست نگاهی به شیوه آموزش در این کشورها می تواند چراغ راهی برای آنان باشد که امر آموزش را مهم می پندارند.
توجه کنید: برای یک زندگی بانشاط بایدهمواره به آینده فکر کنید،
یادتان باشد هنوز کتاب هایی برای خواندن،
غروب هایی برای تماشا کردن
و دوستانی برای دیدن وجود دارند...📚
🖋️🌿صبح تو بر بستر گل ناز کن
گرم هوا گشت غزل ساز کن
خواب مرا رنگ پریشان نزن
شور براین پرده هم آغاز کن
🖋️🌿مثل لبخندی به روی لب
چون نگاهی گرم یک لبخند
کم کمک در یاد می اری
شاخه می روید هم از پیوند
🖋️🌿تکرار می گردد اگر لبخند
در سایه ی موهای پر پشتت
گویی که رقص باد
در دشت گندمزار
من می دوانم گله های اسب وحشی را
آن سوی این دیوار
باد و پریشانی
تا هرچه بادا باد
مهتاب هم مقهور این تصویر
گردیده تا برموج ها تکثیر
پل بسته تا بر بستر این رود
بر شانه هایش گندم تکرار
🖋️🌿✍️برگلوی کدام چکاوک
اواز شدی
وقتی چشمهایت،
سالهای نوری فاصله را
طی نموده بودند
وتو بوسه می شدی
در اشاره ی سر انگشتی
#ایرج_جمشیدی_بینا
✍️📔یک وقت در میدان مخبرالدوله دو تا ساعت بود که شهرداری نصب کرده بود، یکی رو به جنوب و یکی روبه شمال.
این دو ساعت هیچ وقت با هم مطابق نبودند و اغلب یکی دو دقیقه و گاهی یکی دو ساعت با هم تفاوت داشتند.
خدا رحمت کند محمد مسعود را، در روزنامه مرد امروز نوشته بود:
هر وقت این دو ساعت با هم میزان بشوند، کار مملکت هم میزان خواهد شد.
این نکته آن قدر ظریف بود که دهان به دهان می گشت و شهرداری چون دید که واقعا نمیتواند این نقص را رفع کند، برای رهایی از شماتت مردم، آن ساعت ها و ستون ساعت را از میدان برداشت.
حاجی مرد و شترخلاص!
به عقیده من معجزه کشور سوئیس در بانکداری و ثبات اقتصادی آن نیست، در این که تورم در آن جا از همه کشورها کمتر است هم نیست، در بی طرفی نیست، در عدم شرکت در جنگ نیست، در عدم قبول عضویت در اتحادیه اروپا هم نیست، در آب و هوا و نظافت و لطافت و ادب مردم آن نیست
معجزه سوئیس در این است که بیش از پنجاه عدد ساعت، با شکل و شمایل های مختلف فقط و فقط در سالن فرودگاه آن است، و هیچ کدام از این ساعت ها حتی یک ثانیه با هم تفاوت ندارند.
توفیق سوئیس در همین امرجزئی ما را آگاه می کند چنین ملت هایی میتوانند معجزه سیاسی و اقتصادی هم داشته باشند.
برگرفته از کتاب هزارستان _ محمد ابراهیم باستانی پاریزی
پ.ن:کشوری که تو کوچیکترین کارهاش عاجزه ، ازش توقعات بزرگ نداشته باش
زنان کتابخوان،
زنان شعور و شجاعت، زنان دانایی و توانایی، زنان متانت و قدرت، زنان معنویت و عقلانیت،
زنان سماجت و صبوری، زنان آهستگی و پیوستگی...
زنانی که شمایید!
این راه با شما ادامه دادنی ست...
این مقصد با شما رسیدنی ست...
باید که ناممکن ها را ممکن کنیم...
#عرفان_ننظرآهاری
درود وصبح بخیر
🔴 ناهید موسوی، روزنامهنگار باسابقه ایرانی درگذشت
ناهید موسوی، روزنامهنگار قدیمی ساکن ایران در ۷۱ سالگی درگذشت.
او که فعالیت روزنامهنگاری خود را از سال ۱۳۵۸ با مجله "تهران مصور" آغاز کرده بود، کار خود را با نشریات "آدینه"، "فیلم"، "زنان"، "زن امروز" و ... ادامه داد.
موسوی مدتی نیز سردبیر مجله "دنیای سخن" بود.
او به خاطر تهیه گزارشهایی در دهههای ۶۰ و ۷۰ درباره ارز، زلزله رودبار و یا وضعیت پناهگاهها به هنگام موشکباران تهران، در شمار بهترین گزارشنویسهای دهههای اخیر ایران بود.
dw_farsi
نقاشی کردن ، شبیهِ چیزی را کشیدن ،
خطِ موزون و رنگهای مناسب را
پهلوی هم گذاشتن ،
این آن چیزی است که
شما میتوانید در مدرسه یاد بگیرید .
اینها قواعد و اصولی دارد
و هر کسی که چند سالی کار کند ،
یاد میگیرد .
من هم این کار را بلد بودم .
اما آن روز چیزی که از من برنمیآمد ،
خَلقِ عَوالم و احساسات بود :
یعنی یک اثرِ هنری ...
شادی ای را که در زندگی احساس کردهاید ،
دردی را که چشیدهاید ،
اضطرابی را که از اِدراکِ حادثه
به شما دست داده است ،
ذلتی را که تاب آوردهاید ،
انتظار ، شوق ، دلهره ، ترس ، وحشت ،
حسرت ، ناکامی ، بیکسی ،
اینها را منعکس کردن ــ به طوری که
تماشاگر نیز
همین عواطف را احساس کند ــ
آموختنِ این دیگر کارِ دشواری است
و از دستِ معلمِ نقاشِ شما ،
هرچه هم فریفته ی رخِ زیبایتان باشد ،
بر نمیآید ...
نویسنده :#بزرگ_علوی
کتاب : #چشمهایش🪴
من از آدمهایی که روی لبه میایستند و پناهگاهی ندارند خوشم میآید. روی این لبه است که شما هر چه قدرت در درونتان دارید خارج میکنید که اگر در ساحل امن باشید، هرگز از آن قدرتهای درونی استفاده نخواهید کرد، چون نیازی ندارید.
- ایزابل آلنده
نگاه میکنم
حس غریبی است
در چشمان صورتکهای قاب بر دیوار
ودستان مترسکها
به استغاثه بلند است
سال، سال خوبی نیست
و عشق در ذائقه مردم
طعم شیرینش را
به خاک سپرده است
مهربانی گس،
تلخ قبای عاریتی برتن دارد
درویی وتزویر
قدرت،
خیانت
دستان خبیثش را
در دستان شوم شب دارد
وطاعون اعتماد کشنده تر از هرزمان
مقاصد شومش را به پیش میبرد
چون زهری کشنده
بر پیکر خلایق...
#ایـــــــــرج_جــــــــمــشــیـدی_بـیـنـا
در نامه نگاری میان هانا آرنت و مری مککارتی دوست نزدیک او پرسش و پاسخی است که ما را از دیدگاه دیگری به این پرسش اخلاقی فلسفی میرساند. مککارتی با اشاره به کتاب «جنایات و مکافات» داستایوفسکی از آرنت میپرسد: «چرا اگر بخواهم، نباید مادر بزرگم را بکشم؟ یک دلیل عاقلانه به من بگو.»
هانا آرنت با اذعان به سختی این پرسش جواب میدهد: پاسخ فلسفی به این پرسش پاسخ سقراط خواهد بود: از آنجا که من مجبورم با خودم زندگی کنم، یعنی از آنجا که در واقع من تنها کسی هستم که هرگز نمیتوانم از خودم جدا شوم و باید برای همیشه معاشرت با خودم را تحمل کنم، من نمیخواهم قاتل باشم. من نمیخواهم زندگی خود را در کنار یک قاتل سپری کنم. نظر آرنت به این جملهی مشهور سقراط است: «تحمل بیعدالتی از ارتکاب آن بهتر است.»
🖌🌿صبح ماه خیره سر
کشیده داس تا درو کند
در آسمان
گندم ستاره های شب دمیده را
دست کیست پشت داس
لب به خنده تا گشوده
بر فراز قله بلند کوه
نم نمک سپیده می دمد
میان دشت وکشتزار در درو
فصل خرمن ودرو رسیده است
روی شانه ها نسیم
می تکاند از میان جعد موی
گرد ناملایمات را
بوسه می فرستد از لبان داغ صبح
خنده های ریز باد
صبح از میان ابرویت
روی پلکها نشسته است
#ایـــــــــرج_جــــــــمــشــیـدی_بـیـنـا
درودها دوستان جان صبح زیبایتان بخیر ❣🕊🕊
📚کتاب اخبار ایران از الکامل ابن اثیر
👤تالیف:علی بن محمد ابن اثیر
👤ترجمه: محمد ابراهیم باستانی پاریزی
همی گویم و گفته ام بارها
بُوَد کیش من ، مهر دلدارها
پرستش به مستیست در کیش مهر
برونند زین حلقه ، هشیارها
کشیدم در کوی دلدادگان
میان دل و کام ، دیوارها
چه فرهادها مرده در ، کوه ها
چه حلاج ها رفته بر ، دارها
بهین مهر ورزان که آزاده اند
بریزند از دام جان ، تار ها
به خون خود آغشته و رفته اند
چه گلهای رنگین به ، جوبارها
فریب جهان را مخور ، زینهار
که در پای این گل بود ، خار ها
☆شعر از علامه طباطبایی " رضوان الله تعالی علیه "❤️
آوا-استاد شهرام ناظری🌺
کتابفروشی رویایی ژونگ شوگ در چین
فضای این کتابفروشی با الهام از غنای ادبی تاریخی شهر «چونگ کینگ»، از تونلها و آینهها استفاده کرده تا مشتریان خود را به یک تجربه منحصر به فرد دعوت کند.
در این کتابفروشی، قفسهها به شکل آباژورهایی هستند که از نورهای گرم، روشن، با اشکالی بدیع فضای خواندن را متفاوت و یگانه کرده است. در این مکان یک تونل تعبیه شده که قفسههای کتاب در کف ساختمان انعکاس یافته و برای بازدید کنندگان، فضا و دانش را به گونهای عمیقتر جلوهگر میسازد.
مهارت فردی در مدارس فنلاند
به منظور پرورش جامعهای پیشرفته و سرآمد، در آموزش برای كودكان ١٥-٩ سال فنلاند، موارد زیر در نظر گرفته میشوند:
١- مهارت درست لباس پوشيدن
٢- مهارت درست راه رفتن
٣- مهارت خوب حرف زدن
٤- مهارت حرف خوب زدن
٥- مهارت منظم بودن
٦- مهارت شعر خواندن
٧- مهارت نقاشی كردن
٨- مهارت نوشتن
٩- مهارت ترانه و دكلمه خواندن
١٠- مهارت بهداشت
١١- مهارت کار تيمی
١٢- مهارت انتقاد كردن
١٣- مهارت جرات ورزی و تمرین شجاعت
١٤- مهارت تشخيص درست از نادرست
١٥- مهارت درست غذا خوردن
١٦- مهارت گره زدن
١٧- مهارت كار با قيچی و برش زدن
١٨- مهارت سعی در خوش خط بودن
١٩- مهارت شستن اشيا
٢٠- مهارت مطالعه
٢١- مهارت مدیریت زمان
٢٢- مهارت كنترل خشم
٢٣- مهارت انتقاد پذیری و تحمل حرف مخالف
٢٤- مهارت پژوهش و تحقيق
٢٥- مهارت تشخيص دوست خوب
٢٦- مهارت بازی كردن
٢٧- مهارت غذا پختن
٢٨- مهارت كار با سوزن
٢٩- مهارت تشكر و سپاسگزاری كردن
٣٠- مهارت خوب توجه كردن
٣١-مهارت تفكر كردن
٣٢- مهارت تفكر خوب داشتن
٣٣- مهارت دوست خوب پيدا كردن
٣٤- مهارت نگهداری دوست خوب
٣٥- مهارت نگهداری لوازم
٣٦- مهارت_انتقاد_پذیری و نقد شدن
٣٧- مهارت رازدار بودن
٣٨- مهارت برنامه ريزی كردن
٣٩- مهارت گذشت
٤٠- مهارت صبور بودن
٤١- مهارت حل مساله
٤٢- مهارت نگهداري گياه و گل
٤٣- مهارت دقت به پيرامون
٤٤- مهارت صادق بودن
٤٥- مهارت وفادار بودن
٤٦- مهارت نوشتن
٤٧- مهارت آينده نگری
٤٨- مهارت تلاش كردن
٤٩- مهارت نا اميد نشدن
٥٠- مهارت هدف داشتن
٥١- مهارت كار با ابزار
٥٢- مهارت كار با كامپيوتر
٥٣- مهارت در فضای مجازي و سايبری
٥٤- مهارت در تصوير ذهنی داشتن
٥٥- مهارت احترام گذاشتن
٥٦- مهارت كم مصرف بودن
٥٧- مهارت بهره گيری از اشيا
٥٨- مهارت مشورت گرفتن
٥٩- مهارت مشورت و همفكری كردن
٦٠-... مهارت ١٢ و مهارت ٣١ و مهارت ۳۶
فراگیری و ارتقای این مهارتهای فردی میتواند آینده بهتری را برای خودمان و فرزندانمان فراهم آورد و سرآمدی فردی ما را تسهیل نماید.
تحول نظام آموزش فنلاند
✍ #مرتضی_روغنی📚
🖋️🌿از حجم شعر من
تا واژه ی سکوت
اخمی نشسته بود
و به ابرو اشاره داشت
اما هنوز هم آن ماه
از پشت ابر سر می کشید
و می خندید
گویی کسی به عمد
خنجر کشیده بود
و او دستان قاتل شب را می دید
که بی هیچ حساب
یک یک ازدفتر خط می زد
چشمان روشن صبح را
🖋️🌿در من تو بیشتر از حرفی
چیزی برای گفتن
چیزی برای نوشتن
درمن تو بیداری
مانند خون در رگ زمین
درمن تو زنده ای جریان داری
اه ای سکوت بگو
روشن تر ازاین
حرفی برای گفتن
حرفی برای نوشتن هست
پس هیچ نگو !
که دوست دارمت
🖋️🌿شبم زخمی تراز همیشه
حرفی برای گفتن نیست
واین خون
که چکه چکه می ریزد
از زخم کهنه ام
برهنه براین چاقو
تا نبض می برد
اینک صدای کدام تاریخ
درمن است
که هنوز بر سرخی گونه های شفق
می چکد در چکاچک شمشیر
.و هنوز نمرده است
بر دستان این قلندر لرزان
واین لیقه در دوات می خشکد
و این خط سرخ نستعلیق
برهنه نوشته است
نمی پاید را
وشب داستانش تکرار می شود
#ایـــــــــرج_جــــــــمــشــیـدی_بـیـنـا
درودها دوستان جان شبتان مملو ازعشق و آرامش❣🔸
📸 عکس روز: "گستره تاریک" در فستیوال نور سیدنی
چیدمانی از نورافکن و چراغ در تونلهایی که روزگاری محل گذر قطارهای خیابانی (تراموا) بودند؛ هرچند نام این چیدمان در فستیوال نور سیدنی "گستره تاریک" است اما رهگذران با عبور از آن در حقیقت از میان نورافکن و چراغ عبور میکنند.
dw_farsi
✍️درحلقه ی موی تو
چرا موج
افتاده و دل می برد از
ساحل زیبا
دریا
همه طوفانی چشمت شده
اما
هر موج گره خورده
به موهای تو لیلا
حالا که غروب است
ودر افتاده به مویت
تصویری ازاین جنبش ودریا
تا غرق تماشای غروبی
ما را مبر از یاد
ای غنچه بشکفته بر این ساحل
و سودا
نگاره زیبای تو
روزی بشود مشق غزل ها
ما هم غزلا نغز سپیدت بسرائیم
#ایرج_جمشیدی_بینا
🖋️🌷درود عصرتان بخیر وفرحبخش غروبتان دلنشین
دبیرکل سازمان بهداشت جهانی وضعیت غزه را «فراتر از فاجعه» توصیف کرد
۰۲ خرداد ۱۴۰۳

پخش زنده
جستجو
چهارشنبه ۲ خرداد ۱۴۰۳ ایران ۱۴:۳۱
جهان
دبیرکل سازمان بهداشت جهانی وضعیت غزه را «فراتر از فاجعه» توصیف کرد
۰۲ خرداد ۱۴۰۳

تدروس آدهانوم، دبیرکل سازمان بهداشت جهانی، روز سهشنبه در یک کنفرانس خبری در ژنو، وضعیت نوار غزه را «فراتر از فاجعه» توصیف کرد و از اسرائیل خواست محدودیتها را کاهش دهد.
در شمال نوار غزه، بیمارستان العوده، از یکشنبه تاکنون در محاصره است و ۱۴۸ کارمند آن از جمله مدیران، کارکنان بهداشتی، نظافتچی و داوطلبان، به همراه ۲۲ بیمار و همراهانشان، گرفتار شدهاند.
دبیرکل سازمان بهداشت جهانی میگوید همچنین در بیمارستان کمال عدوان، که یکی دیگر از دو بیمارستان باقیمانده در شمال غزه است، ارائه خدمات درمانی به بیماران دشوارتر شده است.
خبرگزاری رویترز به نقل از پزشکان این بیمارستان گزارش داده موشکهای اسرائیلی به بخش اورژانس اصابت کردند که باعث شد کارکنان، بیماران را روی تختها و برانکاردها به خیابان پر از آوار ببرند.
ارتش اسرائیل به رویترز گفته است گزارشهای این حادثه را دیده و منبع حمله «در دست بررسی» است.
#نقد_نگاه_تو_دلدارم
وقتی که از جبال آئینه
سرمیکشی چنان پرشور
مست شکار خود
چشمان مخمورت
جام شرابی را مانند، آتشین
جان را به اتش میکشند، بی محابا
ولبانت در جنبشی شعرگونه
سلام را به بوسه ای گرم ختم میکنند
وچال گونه هایت به لبخندی دل میبازند
تا گیسوان پریشانت چون آبشاری
در جنبشی نرم شانه هایم را بتکانند
وحس لطیف ابریشمی موهایت بر صورتم
رعشه نسیمی را بنمایند
جان را به تو میسپارم
درین یگانگی
سرشار از بوی تو فضای تنم
استحاله سکری روحبخش
عشق را از دستان تو میگیرم
درین خیال لطیف
وشوق نوشتن قلم را به رقص وامیدارد
به نام تو نازنین که لوح ازتو جان میگیرد
وناز تو کرشمه بی مدعای قلم
که بهترینی درین بهشت خیال
#ایـــــــــرج_جــــــــمــشــیـدی_بـیـنـا
درودها دوستان جان عصرتان بخیر وشادیها
❣🔸🕊🕊
.
شاید باید جهان را رها کرد
و فنجانی چای خورد☕️
مبادا که خودمان را از یاد ببریم
بی گمان لایق ترین فرد در زندگیمان
اول خودمان هستیم
21 می روز جهانی چای گرامی
✍️🌺درود صبحتان بر پرنیانی از اندیشه واحساس شاد،روزتان بخیر و کامیاب باد.اردیبهشت ردا از تن کند و تاج وتخت بنهاد تا خرداد بر اریکه بنشیند در میان انبوهی از عطر گل و احساس بدیع وحوادث بی شمار
وچون همیشه تن به جریان سیال هستی بسپارد وتاریخی را رقم بزند که بدون انسان شاید محاسبه نمی شد ودر زیر چتر این پهنه ی نیلگون به فراموشی می رفت.اما انسان خاطره ساز وتاریخ ساز است و آنچه از ما به یادگار می ماند را آیندگان قضاوت خواهند کرد.
«چنان با نیک وبد سرکن که بعد از مردنت عرفی
مسلمانت به زمزم شوید و هندو بسوزند»
#عرفی
🖋️🌿صبح است وبراین پرده عبوری داری
بلبل تو بر این مصطبه شوری داری
تا خیمه زند گل به همه دشت ودمن
شوریده چو خورشید حضوری داری
🖋️🌿پیراهن از شعرم تو پوشیدی
وقتی صدایم پیرهن می شد
گل واژه ها تا بر تو پوشیدم
دیدم کسی در شعر می رقصد
در پیرهن نقش تو پیدا بود
شب شعر می بافید
با هر چه با خود داشت
گاهی ستاره ،ماه
گاهی درختی، سایه ای ،حرفی
وقتی هوا ابری است
در کوچه باغ قصه ها
گم می شود تصویر
دیگر امیدی نیست
حالا غزل
سردر گم این واژه های گنگ
از خویش می ترسد
وقتی به روی لب
آواش می رقصد
در پشت شعری قصه می بافد
رویای نابش را
اما سیاهی می زند غیغاچ
روی لبانش شعر می خشکد
دیده مزار آرزویش را
🖋️🌿شب گنگ ومه گرفته
پیراهنش هم از ابر
می رفت و باز می گفت
فردا اگر شود برف
با باد داشت آشوب
موهای او پریشان
بر شانه حس تازه
با ماه درد دل داشت
اقبالمان بلند است
جنگل به دست طوفان
تا تیشه ای بیارند
یا اره ای بدین سان
ما دارها بریدن
از بهر خویش پنهان
خورشید پشت ابر است
پیدا نه راه اسان
این کوه واین کمرها
تا دست برده انسان
ما در خطا نهانیم
در غار ژرف کیهان
شاید تبسمی کرد
اقبال نیمروزی
تا نیم روز راه است
از استخوان انسان
این کولی خیالم
گاهی به قندهار است
گاهی به بلخ خیزان
ای ماه پنج شیری
خود رقص خنجرت کو
حالا که مه گرفته
دامن به دشت رقصان
#ایرج_جمشیدی_بینا
✍️📔انسانِ گرسنه در درجه نخست هدفی جز سیر شدن شکم ندارد. چون غمِ نان اجازه نمیدهد که انسان به تماشای جهان بنشیند؛ در زندگی عمیق شود؛ کتاب بخواند؛ یاد بگیرد و آگاهیاش را بالا برده و به جهان اطراف خود بیاندیشد.
آدمی در نتیجه ی زندگیِ فقیرانه، پا را فراتر از جهل نمیگذارد.
به همین دلیل است که گرسنه نگه داشتن اکثریتِ ملتی، ضامن بقای طبقات حاکمه است. چیزی که با فقر یکجا جمع نمیشود، آگاهی است.
یک شگرد دیگر برای به بردگی گرفتن ملت ها غمگین کردن آنهاست. انسان وقتی غمگین باشد، قدرت اندیشیدن و تصمیم گیری منطقی ندارد. این است راز عزاداری ها و غم و اندوه های همیشگی...
«دین را نگاه داشتن نتوان الا به علم و ملک را الا به حلم » سعدی