parnian_khyial | Unsorted

Telegram-канал parnian_khyial - پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

1157

پرنیان خیال با ارایه مطالب ادبی ،شعر،مقاله ،کتاب ومتنهای اجتماعی تاریخی تلاش برای گسترش فرهنگ کتاب خوانی دارد. ای کاش همه مادران شاعر باشند تا بچه ها بارنگ عشق آشناباشند      #بینا نقل مطالب کانال باذکر نام نویسنده ازاد است

Subscribe to a channel

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

عید سعید فطر بر مسلمانان مبارکباد

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

«بهار، پیش از آنکه حادثه‌ای در طبیعت باشد، حادثه‌ای‌ست در قلب آدمی. و پیش از آنکه در طبیعت، محسوس باشد، در حسّی انسانی وقوع می‌یابد. این، در بهاران گل نیست که باز می‌شود، گره‌های روح انسان است.»

#نادر_ابراهیمی

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

🌸«روز جهانی کولی بر تمام کولی‌های جهان مبارک باد»💃
.
჻ᭂ 🍃🌸
#شعردیروز ჻🌸‍🍃‍჻ᭂ

صلصل باغی به باغ اندر همی‌گرید به درد
بلبل راغی به راغ اندر همی‌نالد به زار

این زند بر چنگ‌های سغدیان پالیزبان
وآن زند بر نای‌های لوریان آزادوار.

✍🏻:
#منوچهری

🔸عشق و صلح و نوع دوستی از مشخصات بارز فرهنگ و آداب کولی‌هاست

"کاولی" :
#مهرداد_زیبایی
پیشکش کولی‌ها؛
آنان که بی‌ادعا شادی را برای دیگر انسان‌ها معنا می‌کنند.❤️

🔸🎼 با میکس موسیقی گروه جیپسی کینگز( پادشاهان کولی)

━··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

پله‌ های باستانی قله چُت، استان مرکزی
خیلی جالب و با ابهته.
"من این ویرانسرا رو دوست دارم
"

gozare_zamaan
─┅─═ঊঈ👑 ঊঈ═─┅─

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

✍️🌺درود صبحتان بخیر وشادی روزتان فرخنده وفرخ کامیاب وسرافراز باشید.آنچه از انسانها می ماند یاد وخاطراتی است که درکنار هم داشته اند
آدمها را تشویق کنید بگذارید جوانه بزنند و‌رشد کنند
به آدمها انگیزه ی خوب شدن بدهید
مهربان باشید
دست از تلخ بودن بردارید علت حال خوب آدمها باشید
وقتی به شما پناه می آورند.واز خود خاطرات خوب بجا بگذارید
🖋️🌿مرا تا باده ی شعری دل انگیز
هوا دلکش بهاری شد در آویز
به شور وشادمانی غرق در شوق
که در رقصند گلها خوش در آمیز
🖋️🌿پوستینی بر سر کشیده
خورشید
پن فلوتی که رازی را می نوازد
اخرین کسوف قرن
از زیر جبه اش سر می زند
میان استکان قهوه اش
تنوره ی دیوی است
و انگشتان سحرامیزی
که رازهای نگو را
ضرب گرفته اند
میان خماری چشمان
و اتفاقات برزبان
پیمانی است
وباطل السحری
که هراسان می خواند
جنون رقصی
که از شانه هایش می لغزد
وطغرای دستانی
که با هلال ماه در کش وقوس اند
ابلیسی که پاشنه می کوبد
تا تئآتری خلق شود
که دست در جیبهای خالی دارد
مردمکها در گردی شان
به نعوض اند
واضطراب عرق را
وایرال می کند
میان دسته مو و چهره ی مات شمع
ترنمی برلب
وحرفهای نامفهومی
که از حنجره می آیند
کاری عبث  تا دیو زادها را
در شیشه کند
جهانی را برهاند
از وهمی که خود سرشته است
قاب تازه ای در کنار شرف الشمس
وانگشت اشاره ای
که پرتگاه جهان است
وشهنامه ای که دوباره می نویسند

  
#ایرج_جمشیدی_بینا

✍️📒اكثر متفكران، فساد را يك بيماري انكارناپذير در همـه حكومـتهـا و اقـوام مـيداننـد. 
فسـاد در رژيـمهـاي سياسـي دمكراتيـك و ديكتـاتوري، اقتصـادهاي سوسياليسـتي،
سرمايه داري و فئودال يافت ميشود و تاريخ آن به قدمت تمدن بشـري اسـت.
از ايـنرو هنگامي كه مونتسكيو فيلسوف فرانسـوي، در قـرن هجـدهم نظريـه تفكيـك قـوا را مطرح كرد، هدف وي مبارزه با فساد بود.
به طور كلي هرجا كه قدرت و ثروت متمركز شود و هرجا دولتي وجود دارد، فساد سياسي و اقتصادي نيز وجود دارد.
در دوران پيدايش دولتهاي جديد، گاهي مسأله فسـاد بـه عنـوان عامـل تحـولات
زيربنايي اجتماعي در برخي جوامع محسوب شده است. امروزه كشورها را مـيتـوان از لحاظ ابتلا به فساد به بيمار مزمن و بيمار وخيم دسته بندي كـرد.
در مـورد جهـان سوم حالت مزمن و وخامت فساد به يك ويژگي مشترك براي اين جوامع تبـديل شـده است.
در اين جوامع فساد مالي و سياسي به يك پديده دروني تبديل شده و بـه عقيـده برخي صاحبنظران، فساد را لازمه ادامه حيات دولتهاي جهان سوم می دانند.

📙 زنده باد فساد
📝 علی ربیعی

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

📕موضوع: #علمی #اندیشه #فلسفی

📘
#منطق_اکتشاف_علمی

🧑‍💻🖋 کارل پوپر

📜چکیده ای از کتاب

کتاب کوششی است در جهت تبیین راه درس گرفتن از تجربه.راه درس گرفتن از تجربه انجام مشاهدات مکرر نیست:سهم تکرار مشاهدات در قیاس با سهم اندیشه هیچ است.
همه چیز در گرو اندیشه ورزی فعال ما در باب جهان است.ما مدام می کوشیم تا تجارب خود از جهان را تفسیر عقلی کنیم و بفهمیم.به عبارت دیگر آنچه می آموزیم به کمک مغز است.چشم و گوش هم مهمند اما اهمیتشان بیشتر در حذف  اندیشه های غلطی است که عقل پیش می نهد...
نویسنده این کتاب، همانند هر دانشمند و فیلسوف دیگری می کوشد نقاب از چهره حقیقت بردارد، اما از راه هایی به این تلاش می آغازد که با نوآوری ها و نواندیشی های خود او آمیخته اند. وی علم را سرتاسر به منزله جهان شناسی می انگارد ومعتقد است که افتخار فلسفه- همچون علم- متناسب با سهمی است که در این تکاپو داشته است و...

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

●از آن روز به بعد با ارائه راه کار مشاورین، تیم A چنین ترکیبی پیدا کرد: ۴ نفر به عنوان کاپیتان، ۲ نفر به عنوان مدیر، ‌۱ نفر به عنوان مدیر ارشد و ۱ نفر به عنوان پارو زن! علاوه بر این، مشاورین پیشنهاد کردند برای بهبود کارکرد پاروزن، حتماً باید پاروزنی با صلاحیت و توانایی بهتر در تیم به کارگرفته شود!

○در مسابقه سال بعد تیم B با دو مایل اختلاف پیروز مسابقه می شود…! بعد از شکست در دومین مسابقه، مدیران تیم که خیلی ناراحت بودند در اولین گام خیلی سریع پارو زن را از تیم اخراج می کنند. زیرا به این نتیجه رسیدند که پارو زن کارایی لازم را در تیم نداشته است.

■امّا در مقابل، از مدیر ارشد و ۲ نفر مدیر تیم خود قدردانی می کنند و جوایزی را به آنها می دهند. برای اینکه اعتقاد داشتند که آنها انگیزه خیلی خوبی را در تیم ایجاد کردند و در مرحله آماده سازی زحمات زیادی کشیده اند.

■مدیران تیم A در پایان به این نتیجه رسیدند که تیم آنالیز که به خوبی به بررسی دلایل شکست پرداخته بودند، تیم مشاوران هم که استراتژی و ساختار خیلی خوبی برای تیم طراحی کرده بودند و مدیران تیم هم که به خوبی انگیزه لازم را در تیم ایجاد ایجاد کرده بودند؛ پس حتماً یکی از دلایل این شکست ها، ناکارآمدی ابزار و وسایل استفاده شده بوده است! و برای بهبود کار و گرفتن نتیجه در مسابقه سال آینده باید وسایل استفاده شده در مسابقه را تغییر دهند. در نتیجه: تیم A این روزها در حال طراحی یک ”قایق” جدید است!
___
*۳. وکیل مدافع شیطان*

■تاکنون فیلم های مختلفی در رابطه با زامبی ها تولید شده است. در یکی از جذاب ترین ساخته های سینمایی با موضوع زامبی، سکانس هایی وجود دارد که در آن شخصیت اصلی داستان بدنبال راهی برای شناسایی و جلوگیری از تبدیل انسان ها به موجودات ترسناک(زامبی) و مقابله با تعداد انبوه زامبی های مهاجم است.

□در این مسیر شرایط همکاری و همفکری وی با یک تیم ۱۰ نفره ایجاد می شود. در جریان این همکاری، آزمایش ها و بررسی های مختلفی انجام می شود و در نهایت بر اساس نتایج آزمایشات اکثر اعضای تیم یک نظر واحد را دارند. اما یک نفر در این میان، دیدگاهی متفاوت را مطرح ساخته و از ایده خود به عنوان تنها راه حل ممکن برای مقابله با زامبی ها، دفاع می کند و در برابر نظر مشترک جمع تسلیم نمی شود. جالب آنکه در بخش های پایانی فیلم شاهد هستیم که همین دیدگاه مخالف کلید رهایی از دست زامبی ها می شود.(البته اینگونه فیلم ها فاقد پایه داستانی قوی و صرفا برای سرگرمی طرفدارن ژانر ترسناک تولید می شوند.)

●به هر ترتیب، داستان این فیلم ما را به یاد یک تکنیک مدیریتی به نام “وکیل مدافع شیطان” می اندازد. در نشست های مدیریتی و قبل از تصمیم گیری های مهم، مدیران هوشمند بیش از آنکه بدنبال جمع آوری آرا موافق خود باشند، در جستجوی دیدگاه مخالف و شخصی هستند که قاطعانه از موضع مخالف سخن بگوید.

○به عبارت دیگر، مدیران موفق به جای اینکه از موافقت های تمامی افراد حاضر در یک جلسه سرنوشت ساز مسرور باشند؛ بیشتر بدنبال مخالفت ها و نظراتی هستند که کاستی های طرح را بیان می کنند. در این حالت حتی اگر تصمیم بر اساس نظر جمع گرفته شود طبیعتا از هیچ نکته کلیدی چشم پوشی نشده  و موافقان در جریان کار از تصمیم خود پشیمان نخواهد شد.

■وکیل مدافع شیطان کسی است که پیوسته استدلال های خاصی را ارائه می دهد و مواضعی دارد که با هنجارهای موجود، مطابقت چندانی ندارد. این فرد پیوسته دیگران را درگیر بحث های استدلالی می کند. این روند موجب شکل گیری چرخه ای می شود که طی آن ضعف های ساختاری برجسته شده می شود.

●در کلیسای کاتولیک نیز وکیل مدافع شیطان اهمیت زیادی دارد! این کلیسا به مدت ۴ قرن از روش مذکور برای سنجش جنبه های گوناگون تصمیمات استفاده کرده و آن را مانعی برای قطبی شدن نظرات می داند.

○متاسفانه عادت کرده ایم تا همواره به دنبال قانع کردن طرف مقابل باشیم و این مورد شامل مدیران ما هم می شود. آنها در جلسات سرنوشت ساز به دنبال هم نظر ساختن تمامی شرکت کنندگان هستند. البته این چیز بدی نیست اما هیچ می دانید بسیاری از پروژه ها به دلیل پشیمانی حامیان آن در میانه راه متوقف شده یا به نحو شایسته ای به سرانجام نمی رسد.

■پس به مدیران توصیه می کنیم از همان ابتدا تمامی جوانب و ضعف ها را با دید باز بررسی و مشخص کنند. به هر ترتیب استفاده از تکنیک وکیل مدافع شیطان در سبک مدیریتی می تواند ریسک های مرتبط با هر فعالیت تجاری را به میزان قابل توجهی کاهش دهد. در کتابی به نام “از مغز خود برای موفقیت استفاده کنید.” موارد مفیدی در این رابطه ارائه شده است که در ادامه بصورت مختصر بدان می پردازیم.

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

مردی که دنیا رازیباتر می کند

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

این دخترک جهان‌تاب نام دارد، دختر کوچکی که در دامنه‌های کوه بابا که در روستایی درایالت بهسود ولایت میدان وردک افغانستان زندگی میکنه،
این دخترک یک روز گلهِ گوسفند را به چراگاه برده بوده در کوهستان متوجه دو توله شبیه گربه میشه ، جهان‌تاب این بچه گربه ها را که بسیار زیبا بودند و با سایر بچه ها گربه ها فرق داشتن رو باخودش میاره خونه و ازشون حسابی مراقبت کرد.
توله ها هر روز بزرگتر می شدن و تفاوت شون با گربه مشخص میشد و توله ها که یکساله شدند فهمیدند اینا اصلا گربه نیستند بلکه پلنگ کم‌یاب کوهستانی است.
جهان‌تاب این پلنگ‌ها برد کوهستان و رها کرد اما پلنگ‌ها جهان‌تاب که بزرگ شون کرده و نجات شون داده فراموش نکرده و هر از چند روزِ یکبار به روستا میان و با جهان‌تاب عکس یادگاری میگیرند.

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

آنچه را دیدگانت به تو می‌گویند باور‌نکن، چشمهایت تنها محدودیت را نشان می‌دهند.
با ادراک خود بنگر آنچه را اکنون می‌دانی دریاب آنگاه راه پرواز را خواهی یافت...!

#جاناتان_مرغ_دریایی
#ریچارد_باخ

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

عاقل که اشتباه می‌کنه
         متاسف میشه...
     احمق فلسفه میبافه!



#رابرت_فراست

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

✍️شب که تب کرده می رسد از راه
لب ساحل نشسته باخود غرق
در خیالی که می شود همراه

گنگ و مبهم نوای جاشوها
آب پاشیده نرم بر سر ورو
باد لی لی کنان ز پاروها

باز در بند سایه ها مهتاب
موج ها در تلاطم و جنبش
لب ساحل چه می رود دریاب
#ایرج_جمشیدی_بینا

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

این تصویر کودکان غزه توجه کاربران فضای مجازی را جلب کرده است

شادی کودکان در میان ویرانه‌ها و در شرایطی که پهپادهای اسرائیلی در آسمان در پروازند



#فرهیختگان

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

عشق، زندگی است.
عشق هرگز خطا نمی کند،
و زندگی تا زمانی که عشق هست، به خطا نمی رود.
در بنیان تمامی مخلوقات، عشق همچون عطیۀ برتر حاضر است؛
زیرا هنگامی که هر چیز دیگری به پایان می رسد، عشق می ماند.

#پائولو_کوئیلو

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

👏تنها یک شیرزن بختیاری می‌تونه...

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

فرش ابریشم شاهکار و بی‌بدیل ایرانی که چهره ۹۲ پادشاه ایرانی روی آن ترسیم شده است! با دیدن این فرش انگار کل تاریخ ایران را می‌شود یک بار از رو دید و عبرت گرفت!

با اشتراک این زیبایی ایرانیان دیگر را هم در دیدن آن سهیم کنید!

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

موسیقی
شایستۀ آن است که
زبانِ دومِ اجباریِ
تمامِ مدارسِ جهان
باشد.

#پل_کارول

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

در جستجوی معنای زندگی(۱)
حسین جمالی پور

🔹آلبر کامو به عنوان یک نویسنده‌ی اگزیستانسیال، دغدغه‌ی خودِ انسان و احوالات انسان را داشت. برای او زندگی مهم بود و آنچه بیرون از دایره‌ی زندگی و مسائل وجودی بود را رها می‌کرد. مضاف بر اینکه لودویگ ویتگنشتاین نیز در رساله‌ی تراکتاتوس از زندگیِ بی پرسش سخن می‌گوید و فحوای کلامش به اگزیستانسیالیست‌ها نزدیک است. او توصیه می‌کند که آدمی باید به زندگیِ اینجا و اکنون توجه داشته باشد و به معماهای لاینحل الهیاتی-متافیزیکی وقعی ننهد.
🔹در قرن بیستم مقولاتی همچون آزادی، مرگ، تنهایی، معنا و به تعبیری مقوِّمات اگزیستانس انسان، مرکز ثقل اندیشه‌ی متفکران اگزیستانسیالیست شد؛ آنها این مقولات را مقِّوم ذات انسان می‌دانند و بر این باورند که اگر قرار است انسان را تعریف کنیم باید متکی بر چنین مقولاتی باشد؛ نه آنچنان‌که ارسطو آدمی را با نطق (به معنی اندیشه و زبان) تعریف می‌کرد. به قول کامو همین مسائل اگزیستانسیال به قدر کافی معماگونه هستند و پرداختن به این‌ها آدمی را چنان درگیر خود می‌کند که زمانی برای پرداختن به مسائل فلسفی_الهیاتی باقی نمی‌ماند.
🔹در صد سال اخیر این توجه به احوالات خاص انسان و تحول در اندیشه به اوج خود رسید؛ از یک سو همزمان با جنگ جهانی که مرگ و مصائب آدمی‌بیش از هر زمان بر جهان گسترده شده بود، مسئله‌ی معنا در مرکز ثقل اندیشه‌ی متفکران قرار گرفت و در بسیاری از رشته‌ها و گرایش‌های علوم انسانی ریزش کرد؛ و از سویی دیگر توسعه در حوزه‌های تکنولوژی و صنعت به این مسئله دامن زد و وضع به جایی رسید که از روانشناسی گرفته تا جامعه‌شناسی و دیگر علوم تلاش کردند تا به این مسئله بنابر مبانی و روش‌های حوزه‌ی مطالعاتی شان پاسخی بیابند.
🔹در نگاه اول بحث از مسئله‌ی معنا شاید در فلسفه بیش از دیگر علوم انسانی، انتزاعی به نظر بیاید (که در حقیقت اینگونه نیست)، اما در دانشی همچون جامعه‌شناسی این مسئله به طور انضمامی مورد توجه و بررسی قرار گرفت. جامعه شناسان تلاش کردند مسائلی که در بطن زندگی اجتماعی رخ می‌دهد و تهدیدی جدی برای اوست را در نسبت با فرهنگ، تکنولوژی، رسانه، شبکه‌های بازار، اقتصاد، ساختارهای سیاسی و اجتماعی مورد بررسی قرار دهند. جامعه شناسانی همچون بودریار، زیمل، جیمسون، دوبور، باومن و بسیاری دیگر تلاش کردند در باب مسائلی سخن بگویند که مستقیم یا غیر مستقیم مسئله‌ی معنای زندگی را تحت تأثیر قرار می‌دهند؛ مسائلی همچون فرهنگ مصرفی و جامعه‌ی مصرفی مهمترینِ مسائلی است که با مسئله‌ی معنای زندگی مرتبطند. اهمیت این موضوع زمانی آشکار می‌شود که مصرف کالاها به قدری می‌شود که وجود انسان را تسخیر می‌کند و آدمی نه تنها با مصرف به خود هویت و معنا می‌دهد بلکه خودش نیز ابژه‌ی مصرف می‌شود و با مصرفِ خود، در پی هویت بخشی به خویش است. مصرف چنان در ساحت فرهنگ نفوذ می‌کند که همه چیز را به خدمت خود در ‌می‌آورد و این پیوند مصرف با فرهنگ چنان است که گاهی تمایز بین رفتار اقتصادی و فرهنگی به سختی امکان پذیر می‌شود؛ و البته جامعه را به سویی می‌برد که انسان را برده‌ی سرمایه داری می‌کند و به واسطه‌ی رسانه هویت مصرفی را به او تحمیل می‌کند. اگر آدمی را موجودی در جستجوی معنا در نظر بگیریم، اینجاست که کالا و مصرف آن، در حقیقت جایی برای معنا دادن به زندگی پیدا می‌کند و تا جایی در زندگی نفوذ می‌کند که انسان برای فرار از تنهایی به اشیاء روی ‌می‌آرود. . از این جهت است که مسئله‌ی معنا در جامعه‌شناسی مورد توجه قرار می‌گیرد.
🔹به راحتی می‌توان مدعی شد که در طول تاریخ هیچ قشری به اندازه‌ی هنرمندان به ویژه شاعران و نویسندگان نتوانسته‌اند از احوالات درونی انسان سخن بگویند. پیش از این به حافظ و خیام اشاره کردم و آنها را به عنوان دو متفکر شاعر بزرگ ایران نام بردم. اما وقتی به تاریخ ادبیات جهان نظر می‌کنیم و آثار داستایوفسکی، تولستوی، گوته، دانته، شکسپیر، سارتر، ویتکور هوگو و بسیاری دیگر از نویسندگان برجسته‌ی جهان را ورق می‌زنیم، می‌بینیم آنقدر که این متفکران از رنج انسان سخن گفته‌اند و ما را به معنای زندگی توجه داده‌اند، دیگران چنین نکرده‌اند. با تورق آثار این هنرمندان، احوال بنیادینی که انسان در طول زندگی بسیار با آن درگیر است را به راحتی می‌توان دید. تنهایی، غربت، سرگردانی و حیرانی، عشق، معماگونگی زندگی، خشم، نفرت و بسیاری از احساسات دیگر که در شخصیت‌های داستانی یا اشعارشان ریزش کرده و آدمی را به سفری اگزیستانسیال دعوت می‌کند. البته مضاف بر این می‌توان در مورد سینما و موسیقی نیز چنین گفت.
آثار سینمایی کارگردانانی همچون برگمان و تارکوفسکی تصویرگر عمیق‌ترین احوالات درونی انسان است.
..........
از کتاب " مسئله معنا"
مولف: حسین جمالی‌پور
انتشارات: بنیاد سهروردی تورنتو_کانادا

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

دانشمندان در ژاپن پس از مطالعه‌ روی شماری از شهاب‌سنگ‌ها می‌گویند اجزای شیمیایی اصلی سازنده دی‌ان‌ای را در آن‌ها پیدا کرده‌اند و احتمال می‌دهند سقوط این تکه‌سنگ‌های فضایی به تشکیل حیات در کره‌زمین کمک کرده باشد.

پیشتر دو جزء از چهار جزء شیمیایی مورد نیاز برای تشکیل دی‌ان‌ای شناسایی شده بود و حالا دو جزء باقیمانده نیز در شهاب‌سنگ‌ها کشف شده است. دی‌ان‌ای مولکولی حامل دستورالعمل‌های ژنتیکی موجودات زنده است و نقشی اساسی در حیات ایفا می‌کند.

پژوهشگران می‌گویند این اجزاء احتمالا به دلیل ساختار‌های ریز از چشم محققان قبلی دورمانده بودند. یاسوهیرو اوبا، اخترشیمیدان و سرپرست تیم تحقیق در دانشگاه هوکایدو در ژاپن گفت: «وجود پنج عنصر اولیه در شهاب‌سنگ‌ها ممکن است در پیدایش فعل‌و‌انفعالات ژنتیکی پیش از شروع حیات در زمین نقش داشته باشد.»/یورونیوز

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

📕موضوع: #علمی #اندیشه #فلسفی

📘
#منطق_اکتشاف_علمی

🧑‍💻🖋 کارل پوپر

📜چکیده ای از کتاب

کتاب کوششی است در جهت تبیین راه درس گرفتن از تجربه.راه درس گرفتن از تجربه انجام مشاهدات مکرر نیست:سهم تکرار مشاهدات در قیاس با سهم اندیشه هیچ است.
همه چیز در گرو اندیشه ورزی فعال ما در باب جهان است.ما مدام می کوشیم تا تجارب خود از جهان را تفسیر عقلی کنیم و بفهمیم.به عبارت دیگر آنچه می آموزیم به کمک مغز است.چشم و گوش هم مهمند اما اهمیتشان بیشتر در حذف  اندیشه های غلطی است که عقل پیش می نهد...
نویسنده این کتاب، همانند هر دانشمند و فیلسوف دیگری می کوشد نقاب از چهره حقیقت بردارد، اما از راه هایی به این تلاش می آغازد که با نوآوری ها و نواندیشی های خود او آمیخته اند. وی علم را سرتاسر به منزله جهان شناسی می انگارد ومعتقد است که افتخار فلسفه- همچون علم- متناسب با سهمی است که در این تکاپو داشته است و...

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

▪︎تیم خود را متنوع کنید.
این طبیعت انسان ها محسوب می شود که افراد همفکر را دور خود جمع کنند و دیدگاههای یکسان را میان خود به اشتراک بگذارند. اما برای یک مدیر این بزرگترین چالشی است که می تواند در هنگام کار رخ دهد. توصیه می کنیم تا تمام تلاش خود را متوجه تشکیل یک تیم با دیدگاههای متفاوت کنید. تفاوت را در همه زمینه ها جستجو کنید از مهارت و توانایی ها گرفته تا سبک تفکر و دیدگاه.

▪︎منابع اطلاعاتی خود را توسعه دهید.
برای آنکه همواره در حوزه شغلی خود در کورس رقابت باقی بمانید، لازم است تا منابع اطلاعاتی خود را توسعه دهید. همواره فرد یا گروهی را مامور بررسی روزانه رسانه ها و پیگیری اخبار در حوزه فعالیت خود کنید. شما هر زمان نسبت به دقیقه بعد از آن یک فرد بی اطلاع محسوب می شوید.

▪︎زمانی برای پیاده روی.
مدیران درجه ۳(نه چندان کارآمد) همواره از دیدگاه و سبکی که با واقعیت انطباق ندارد، رنج می برند. اینها مشاورانی دارند که چالش مذکور را برایشان تشدید می کنند.
برای رهایی از این وضعیت از دفتر کار خود بیرون آمده و با مشتریان کسب و کار خود به گفتگو بپردازید. حتی با کارمندان نیز ارتباط نزدیکتری برقرار کنید. توصیه می کنیم روزانه ۲۰ دقیقه در شرکت خود به پیاده روی پرداخته و با اطرافیان خود گفتگو کنید. باز هم تاکید می کنیم خود را از چنگال این همه دیدگاه موافق! و آفت هم نظری مشاوران نجات دهید و در دنیای مدیریت بدنبال تفاوت ها باشید و لذت ببرید.
▪︎بازی با شکست.
گای کاواساکی یکی از کارشناسان مطرح بازار کسب و کار که همکاری مهمی با اپل داشته است توصیه جالبی برای شما دارد. وی می گوید: پیش از آنکه محصول یا خدمات جدیدی را به بازار هدف عرضه کنیم، تصور می کنیم که هم اکنون در تلاش خود با شکست مواجه شده ایم. پس به سرعت و از مسیرهای علمی به بررسی علل شکست خود در این زمان می پرداریم. بی شک نتیجه ای که بدست آورده اید شما را از رویکرد نادرست نسبت به بازار و یا ارائه محصولات و خدمات با کیفیت پایین باز می دارد.

▪︎تکرار یک پرسش!
گاهی اوقات با هجوم ایده ها و افکار خوب مواجه می شویم. در این اوقات شوق و هیجان عامل نابودی ایده های ناب می شوند. بطور مداوم از خود بپرسید: چه چیزی را فراموش کرده اید؟ تکرار این پرسش موجب خواهد شد تا شما برای رهایی از عذاب وجدان هم که شده به نوت برداری از ایده های خوب خود بپردازید و مانع نابودی و یا فراموشی آنها شوید.

●با توجه به موارد مطروحه هنگامی که در جلسات مهم و سرنوشت ساز حضور دارید، بدنبال وکیل مدافع شیطان بوده و فراموش نکنید که موفقیت در متقاعد ساختن جمع همواره تضمینی برای تداوم موفقیت ها تا پایان مسیر نخواهد بود.
----------
 گاهنامه مدیر = گاهواره دانایی
----------

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

*۳ یادداشت*

*نشر:* گاهنامه مدیر
------------
*۱. از کجا بفهمیم آدم نفهمی هستیم؟!*

■آیا دور و برتان پر است از آدمهای احمق و بی‌فرهنگ؟ آدمهای حوصله‌سربری که لیاقت توجه شما را ندارند؟ آدم‌های چاپلوس، متکبر، وحشی، کله پوک و بیشعورهای از خود راضی، و از همه مهمتر آدم های نفهم؟

□اریک شویتسگِبِل، استاد فلسفه دانشگاه کالیفرنیا، خبر بدی برای‌تان دارد. اگر بیشتر مواقع جهان را این شکلی می‌بینید، احتمالا آدم نفهمی هستید! جهان در نظر بیشتر مردم این شکلی نیست، و در واقعیت هم این شکلی نیست.

●روانشناسان می‌گویند ما معمولاً تمایل داریم تاثیر مثبتی از خصوصیات خودمان داشته باشیم. بنابراین در مواجهه با سوالِ سهمگینِ "آیا من آدم نفهمی هستم؟" خیلی سریع جواب می دهیم: "البته که نه!" با این حال شاید بد نباشد جدی تر به این موضوع فکر کنیم.

○اول باید بدانیم "نفهمی" دقیقاً یعنی چه. سه نوع شخصیت بیشترین نزدیکی را به "نفهمی" دارند. نارسیسیست‌ها، ماکیاولیست‌ها و روان‌رنجورها. نفهم‌ها مثل نارسیسیست‌ها خودشان را مهم‌تر از بقیه می‌دانند، اما برخلاف آنها همیشه نمی‌خواهند در مرکز توجه باشند. از طرف دیگر، اگر چه برخوردی ابزاری با بقیه دارند، اما بدبینی خودآگاهانه ماکیاولیست‌ها را ندارند. مثلِ روان‌رنجورها سنگدل و خودخواهند، اما برخلاف آن‌ها می‌توانند محاسبه‌گر و محتاط باشند. پس به تعریف جدیدی از این واژه نیاز داریم.

■شویتسگبل می‌گوید نفهم ها افرادی هستند که به طرز ملامت‌انگیزی برای دیدگاه اطرافیان خود ارزش قائل نمی‌شوند. نفهم بودن یعنی نادان بودن به روشی خاص؛ یعنی غفلت از شایستگی ایده‌های دیگران، بی‌اعتنا بودن به امیال و باورهای آن‌ها و چشم‌پوشی نکردن از تقصیرات‌شان.

□می‌توانیم از سمت دیگری هم مسئله را ببینیم؛ یعنی "فهیم بودن" را تعریف کنیم. آدم‌های فهیم کسانی‌اند که به افکار و علائق دیگران اهمیت می‌دهند، گاهی گمان می‌کنند ممکن است قصور از آنها باشد نه طرف مقابل، آنها مسئول و متعهد هستند و به شدت مراقب‌اند که مثل نفهم‌ها نباشند. پس می‌توانیم به نتیجه‌ای برسیم:
"اگر برایتان مهم است که مثلِ نفهم‌ها رفتار نکرده باشید، احتمالاً جزء آنها به شمار نمی‌روید.

●سرنخ دیگری هم داریم: "خوب گوش کردن". نفهم‌ها به سختی می‌توانند به حرفهای دیگران توجه کنند یا انتقادهای آنان را جدی بگیرند. اگر برایتان مهم است که حرف های دیگران را مشتاقانه بشنوید، آدم نفهمی نیستید، چون طبیعتِ نفهمی گوش نکردن است.

○نفهمی معمولاً خصوصیتی همیشگی نیست. خیلی از ما ممکن است بعضی مواقع یا در مواجهه با برخی آدمها مثل نفهم‌ها رفتار کنیم، و در مواقع دیگر چنین رفتاری نداشته باشیم. با این حال لازم است از خودمان بپرسیم: "هر چند وقت یکبار مثل نفهم‌ها رفتار می کنم؟"
شاید حافظه‌مان نتواند همه این موارد را به درستی نگه دارد، اما تکرار این پرسش ما را به خودشناسی بیشتری می‌رساند. همه ما گاهی از پشت عینک نفهمی به جهان نگاه می‌کنیم، اما اسیر این بینش نیستیم.
*منبع:* tarjoman
___
*۲. از قایق رانی تا قایق سازی!*

■یک روز تیم قایقرانی A تصمیم می گیرد که با تیم B در یک مسابقه سرعت شرکت کند. هر دو تیم توافق می کنند که سالی یک بار با هم رقابت کنند.

□هر تیم شامل ۸ نفر بود. در روزهای قبل از اولین مسابقه، هر دو تیم خیلی خیلی زیاد تلاش می کردند که برای مسابقه به بیشترین آمادگی برسند.

●روز مسابقه فرا می رسد و رقابت آغاز می شود. هر دو تیم شانه به شانه هم به پیش می رفتند و در حالیکه قایقها در ابتدا خیلی نزدیک به هم بودند در پایان، تیم B با یک مایل اختلاف زودتر از خط پایان می گذرد و برنده مسابقه می شود.

○بازیکن های تیم A از این شکست حسابی ناراحت می شوند و با حالتی افسرده از مسابقه بر می گردند.

■مسئولان تیم A تصمیم می گیرند کاری کنند که در رقابت سال آینده حتماً پیروز شوند. به همین منظور، یک تیم آنالیزور برای بررسی علل شکست و پیشنهاد دادن راه کارها و روشهای جدید برای پیروزی استخدام می شود.

■بعد از تحقیقات گسترده،‌ تیم تحقیق متوجه این نکته مهم شدند که در تیم B، هفت نفر پارو زن بوده اند و یک نفر کاپیتان …. و خب البته در تیم A، هفت نفر کاپیتان بوده اند و یک نفر پارو زن!

□این نتایج مدیریت تیم را به فکر فرو برد. مدیران تیم تصمیم گرفتند مشاورانی را استخدام کنند تا یک ساختار جدید برای تیم طراحی کنند. بعد از چندین ماه، مشاوران به این نتیجه رسیدند که تیم A به این دلیل که کاپیتان های خیلی زیاد و پاروزن های خیلی کمی داشته شکست خورده است. در پایان بررسی ها، مشاوران یک پیشنهاد مشخص داشتند: ساختار تیم A باید تغییر کند!

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

نبشتن به خسرو بیاموختند

#کیمیا_تاج_نیا

بافتارِ پاره‌ای از بخشِ اساطیریِ شاه‌نامه، از پادشاهیِ گیومَرت تا پایانِ پادشاهیِ جمشید به گونه‌ای داستانِ شکل‌گیری و بَرافراییِ سازه‌ی زیستِ تجربیِ آدمی‌ست در جهان و نکته‌هایِ خواندنی و به یادماندنی دارد.
انسان و دیوان در این دوره هر دو سهم‌خواهِ زنده‌گی‌اند و میانِ آن‌ها کش‌مکشی بر سرِ ستاندنِ زنده‌گی از چنگِ دیگری‌ست. این، در روساختِ ماجرایِ زیستن پیداست. پیش از پنهان شدن در ژرفای رودرروییِ ارکانِ وجود در جهانِ زنده‌گی. سیامک پسرِ گیومرت نخستین شهیدِ نبردِ انسان و اهریمن است.

گذارِ شاه‌نامه بر چگونگیِ گام‌به‌گامِ مدنیّتِ انسانی و مرورِ کَفتنِ زنده‌گی به یاریِ آدمی و برون‌آوریِ نهاده‌ها و نوکرده‌ها از آن، در این بخش هیجان‌آور است.
این که انسان در دوره‌ی پادشاهی گیومرت، غارنشین و پلنگینه‌پوش است (خجسته سروشِ پیام‌آورِ داستانِ گیومرت هم "بسان پری‌یی پلنگینه‌پوش" تصویر می‌شود). این که در پادشاهیِ هوشنگ و به کرده‌ی او از پوستِ برآهیخته‌ی پویندگانِ نکوموی (روباه و قاقُم و سمور و سِنجابِ نرم) پوشیدنیِ انسانی فراهم می‌آید و طهمورت "رِشتنِ" پشم‌و موی پشتِ میش و بره را می‌شناسد و با این نوکرده، آدمی را پوشیدنی و گستردنی‌ای دگرسان می‌‌بخشد. و البتّه جمشید که فردوسی می‌گوید:
ز کتّان و ابریشم و مویِ قَزّ
قَصَب کرد و پُرمایه دیبا و خَزّ

این نمونه‌ای‌ست جالب از ریز‌نگاری و گام‌به‌گام گوییِ روندِ بهینه‌سازیِ زنده‌گیِ انسانی در ۸۱۰ سال پادشاهیِ جمشید و طهمورت و هوشنگ و گیومرت در بخش‌های آغازینِ شاه‌نامه.

داستانِ آموزاندنِ "نبشتن" به طهمورت از شگفت‌ترین‌هایِ این بخش است. دیوان برآن می‌شوند تا تاج و فرّ را از طهمورت بگیرند. طهمورت آگاه می‌شود و با فرّ جهان‌دار، میان به جنگِ دیوان می‌بندد. او برنده‌ی بی‌رقیبِ این نبرد است؛ فراوان درنگ نمی‌باید که دو‌بهره از دیوان را به افسون ببندد و دگر بازماندگان را به گُرزِ گران بکوبد. این‌جاست که دیوان از او به جان زینهار می‌خواهند و می‌گویند ما را مَکُش تا ما هم نو هنری به تو بیاموزیم. فردوسی می‌گوید آن‌ها نبشتن (خطّ/نگارش) را به طهمورت آموختند. دیوان. و دلِ او از این آموزش چو خورشید برافروخت. آن هم نه یکی نبشته (یک سیاقِ نبشتن/یک خطّ) بلکه نبشتن به رومی و تازی و پارسی و سُغدی و چینی و پهلوی و هر شکلِ دیگرِ نگاریدن را:
چو دیوان بدیدند کَردارِ اوی
کَشیدند گردن ز گفتارِ اوی
شدند انجمن دیو، بسیارمر
که پردخته ماند از او تاج و فر
چو طهمورت آگه شد از کارشان
برآشفت و بشکست بازارشان
به فرّ جهاندار بستش میان
به گردن برآورد گرزِ کَیان
همه نرّه‌دیوانِ افسون‌گران
برفتند، جادو سپاهی گِران
دمنده سیه‌دیوشان پیشرَو
همه بآسمان برکَشیدند عَو
جهاندار‌طهمورتِ بآفرین
بیامد کمربسته‌ی رزم و کین
یَکایَک برآراست با دیو جنگ
نبُد جنگشان را فراوان دِرنگ
از ایشان دو بهره بدافسون ببست
دگرشان به گرزِ گران کرد پست
کَشیدندشان خسته و بسته خوار
به جان خواستند آن زمان زینهار،
که "ما را مکش تا یکی نوهنر
بیاموزَنیمَت که آید به بر"
کَیِ نامور دادشان زینهار
بدان تا نِهانی کنند آشکار
چُن آزادشان شد سر از بند اوی
بجُستند ناچار پَیوند اوی
نبشتن به خسرو بیاموختند
دلش را چو خورشید بفروختند
نبشته یکی نی، چه نزدیک سی
چه رومی و چه تازی و پارسی
چه سُغدی و چینی و چه پهلوی
نِگاریدنِ آن کجا بشنوی

در خوانشی شاعرانه از این پاره‌ی درخشان، خطّ "دیو" انه‌ست. نبشتن "دیو" انگی‌ست.


#فر_نوشت
kimiatajnia

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

🔹دعوی بی‌معنی

یک شب آتش در نیستانی فتاد
سوخت چون اشکی که بر جانی فتاد

شعله تا سرگرم کار خویش شد
هر نی‌ای شمع مزار خویش شد

نی به آتش گفت: کاین آشوب چیست؟
مر تو را زین سوختن مطلوب چیست؟

گفت آتش بی‌سبب نفروختم
دعوی بی‌معنی‌ات را سوختم

زانکه می‌گفتی نی‌ام با صد نمود
همچنان در بند خود بودی که بود

با چنین دعوی چرا ای کم عیار
برگ خود می ساختی هر نوبهار

مرد را دردی اگر باشد خوش است
درد بی‌دردی علاجش آتش است

#مجذوب_تبریزی

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

آنا آخماتوا وقتی خبر خودکشی مارینا تسوتایوا را شنید، نوشت:
«از این افسانه خبر دارم که گویی او به واسطه‌ی ناراحتی روانی و در یک لحظه‌ی درماندگی به زندگی خود پایان داد. باور نکنید. او را زمانه کشت، ما را زمانه کشت، همان‌گونه که بسیاری دیگر را می‌کشت، همان‌گونه که خود مرا می‌کشت.
ما سالم بودیم، محیط پیرامون‌مان دیوانه بود: بازداشت، اعدام، سوءظن، بی‌اعتمادی به همه‌ چیز و همه‌ کس ...

#آنا_آخماتووا


  نقاش روسی سبک کوبیسم
portrait of anna akhmatova

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)


🪔
#شعر
‏━━━━━⪻⪼━━━━━

ﻋﺸﻖ ﺗﻮ،
ﯾﮏ ﺳﺎﻋﺖ ﺑﻪ ﺷﺒﺎﻧﻪ‌ﺭﻭﺯ ﺍﻓﺰﻭﺩ،
ﺳﺎﻋﺖ ﺑﯿﺴﺖ ﻭ ﭘﻨﺞ!

ﻋﺸﻖ ﺗﻮ،
ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﻪ ﺍﯾﺎﻡ ﻫﻔﺘﻪ ﺍﻓﺰﻭﺩ،
ﺭﻭﺯ ﻫﺸﺘﻢ!

ﻋﺸﻖ ﺗﻮ،
ﯾﮏ ﻣﺎﻩ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﻪ ﺳﺎﻝ ﺍﻓﺰﻭﺩ،
ﻣﺎﻩ ﺳﯿﺰﺩﻫﻢ!

ﻋﺸﻖ ﺗﻮ،
ﯾﮏ ﻓﺼﻞ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﻪ ﭼﻬﺎﺭ ﻓﺼﻞ ﺍﻓﺰﻭﺩ،
ﻓﺼﻞ ﭘﻨﺠﻢ!

ﻋﺸﻖ ﺗﻮ ﺍﯾﻨﮕﻮﻧﻪ
ﻧﻮﻋﯽ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺨﺸﯿﺪ
ﮐﻪ ﯾﮏ ﺳﺎﻋﺖ، ﯾﮏ ﺭﻭﺯ
ﻭ ﯾﮏ ﻣﺎﻩ ﻭ ﯾﮏ ﻓﺼﻞ
ﺍﺯ ﻫﻤﻪ‌ی ﻋﺎﺷﻘﺎﻥ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺩﺍرد...

‏━━━━━⪻⪼━━━━━
#شیرکو_بی‌کس📖

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

نشانه های سکولار شدن جامعۀ ایران
محمدباقر تاج الدین

اگر چه روند سکولار شدن جامعۀ ایران از دهه ها پیش آغاز شده اما واقعیت این است که طی دو دهۀ اخیر شتاب بیش تری گرفته و طی دو سال اخیر به اوج خودش رسیده است به گونه ای که می‌توان چندین نشانۀ آشکار و قوی برای چنین روندی را بر شمرد. دربارۀ مفاهیم سکولار به معنای عرفی یا این جهانی (secular)، سکولاریسم به معنای عرفی گرایی یا دنیاگرایی (secularism) و سکولاریزاسیون به معنای عرفی سازی جامعه (secularisation) تعاریف و نظریه های گوناگونی توسط اندیشمندان ارائه شده است که پرداختن به تمامی آن ها به هیچ وجه در نوشتۀ کوتاه حاضر نمی گنجد. در تعریفی کوتاه و به نسبت قابل قبول می توان گفت که سکولار شدن روندی است که طی آن جامعه از هویت دینی و زیستن در چارچوب های ارائه شده از سوی متولیان دینی به سمت و سوی هویت غیر دینی یا  این جهانی سوق داده شده و معیارها و ملاک های عقلانی و علمی راهنمای نظری و عملی شهروندان می شود. در جامعه ای که سکولار شدن روند غالب پیدا می کند دین و دینداری نیز کم کم رنگ می بازد و شهروندان خود را ملزم به رعایت اصول و معیارهای دینی نمی بینند و در واقع از زیر سقف دین خارج می شوند. گسترش و عمق مدرنیته در ایران و همچنین عملکرد نامطلوب متولیان دین و حکومت دینی  را می توان دو دلیل مهم برای سکولار شدن جامعه برشمرد. در نوشتۀ حاضر به برخی از مهم ترین نشانه های سکولار شدن جامعۀ ایران اشاره می شود:
1⃣عبور از باورها و اعتقادات دینی گوناگون توسط بخش قابل ملاحظه ای از  افراد جامعه به ویژه نسل های جدید به گونه ای که یا آن باورها و اعتقادات را به کناری نهاده اند و یا به سختی برخی از آن ها را می پذیرند. این در حالی است که در گذشته بسیاری از ایرانیان به راحتی هر باور و اعتقاد دینی ای که توسط متولیان دینی مطرح می شد را می پذیرفتند. بروز چنین حادثه ای بیش از همه به دلیل گسترش و عمق عقلانیت و دانش های جدید بوده است.
2⃣بسیاری از شهروندان به ویژه نسل های جدید برای تنظیم امور زندگی خویش هیچ مراجعه ای به احکام و آموزه های دینی نمی کنند و بلکه به علوم و دانش های جدید مراجعه می کنند و از عقلانیت و دانش های دوران مدرن بهره می برند.  این در حالی است که برای مثال در ۴۰ یا ۵۰ سال پیش بسیاری از  ایرانیان برای تنظیم بخش عمده ای از امور زندگی خویش به احکام و آموزه های دینی مراجعه می کردند،  روندی که حالا کاملاً برعکس شده است. این مهم ترین نشانۀ سکولار شدن جامعه و در واقع هستۀ مرکزی آن محسوب می شود یعنی جایگزین کردن عقلانیت و دانش های جدید با آموزه ها و احکام دینی.
3⃣عبور از اسطوره اندیشی و اسطوره پردازی های دینی نیز یکی دیگر از نشانه های مهم سکولار شدن جامعه است. باز هم در مقام مقایسه می توان گفت نسل های پیشین جامعه اگر تا حد زیادی در چنبرۀ اسطوره اندیشی و اسطوره پردازی های دینی گرفتار بودند این موضوع در مورد نسل های جدید به هیچ وجه صدق نمی کند، چرا که آنان به طور کامل از این روند عبور کرده اند و دیگر هیچ کدام از باورهای اسطوره ای در حوزۀ دین را نمی پذیرند.
4⃣عدم انجام مناسک دینی مانند به جای آوردن نماز و روزه و یا پرداخت خمس و زکات و یا حاضر شدن در مناسک های جمعی مانند سفر حج و نمازهای جمعه و جماعت  توسط بیش تر افراد جامعه. مطابق با آمارهای رسمی و غیر رسمی و همچنین بنابر قرائن و شواهد موجود طی دهه ها و بلکه سال های پیشین با کاهش قابل ملاحظه ای در این حوزه های دینداری نیز روبرو هستیم.
5⃣خودراهبر شدن نسل های جدید و عبور از دگرراهبری نیز یکی دیگر از نشانه های مهم سکولار شدن جامعه محسوب می شود به گونه ای که این گروه از افراد جامعه مبتنی بر تشخیص خودشان امور فردی و جمعی خود را تنظیم می کنند و هیچ نیازی به راهبری شدن توسط مثلاً روحانیون یا متولیان دینی ندارند.
6⃣رواج گستردۀ  سبک زندگی مدرن در جامعه توسط گروه های مختلف اجتماعی یکی دیگر از نشانه های بارز و آشکار سکولار شدن جامعه است که هر سال و بلکه هر روز چنین روندی عمق و گسترۀ فراوانی می یابد. از پوشش گرفته تا سفرهای گوناگون داخلی و خارجی و تا سبک مصرف در حوزه های گوناگون مانند موسیقی و سینما و فیلم و سایر هنرها همگی نشانه های روشنی از کنار گذاشتن سبک زندگی دینی و رواج و غلبۀ سبک زندگی مدرن در جامعه است. برای مثال سفرهای گستردۀ ایرانیان در نوروز امسال به رغم این که در ماه رمضان قرار داشتیم گواه روشنی است بر این موضوع.

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

گویا نوروز امسال در ایران، دو مزار زائر بیشتری نسبت به سال های پیش داشتند. یکی مزار حافظ در شیراز که گفته بود: آتش زهد و ریا خرمن دین خواهد سوخت. و دیگر مزار فردوسی در توس،
دلیل اقبال مردمان از این دو بزرگ در این نوروز شاید این باشد که همان آتش زهد و ریای متولیان دینی خرمن دین را سوخت و خاکسترش بر باد داد و مردمان را دیگر پروای دین فقاهتی نیست، و به تعبیر فردوسی مردمان دانسته‌اند که :
زیان کسان از پی سود خویش -- بجویند و دین اندر آرند پیش.
گسترش این آگاهی، امید به فرا رسیدن فردای روشنی را در دل‌ آدمی زنده می‌کند، باشد که در پرتو آن روشنایی درمانی برای رهایی از فقر و دروغ و زندان و دشمنی پیدا شود،


علی طهماسبی

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

✍️🪻به سودای تو جاری می شوم در کوه وهامونها
مگر نقش تو را پیدا کنم در هر خیال از شوق
#ایرج_جمشیدی_بینا

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

#حکایتی_بسیار_زیبا_و_خواندنی

روباهی به فرزندش گفت
فرزندم از تمام این باغ ها میتوانی انگور بخوری
غیر از آن باغی که متعلق به "ملای"ده است!
حتی اگر گرسنه هم ماندی به سراغ آن باغ نرو!
روباه جوان از پدرش پرسید
چرا مگر انگور آن باغ سمی است؟
روباه به فرزندش پاسخ داد
نه فرزندم
اگر"ملا"بفهمد که ما از انگور باغش خورده ایم،
فتوا می دهد و گوشت روباه را حلال می کند و دودمانمان را به باد می دهد! 
با این جماعت که قدرتشان
بر "جهل مردم"استوار است
هیچ وقت در نیفت!!

#عبید_زاکانی

💐💐💐💐💐💐💐💐

Читать полностью…
Subscribe to a channel