parnian_khyial | Unsorted

Telegram-канал parnian_khyial - پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

1157

پرنیان خیال با ارایه مطالب ادبی ،شعر،مقاله ،کتاب ومتنهای اجتماعی تاریخی تلاش برای گسترش فرهنگ کتاب خوانی دارد. ای کاش همه مادران شاعر باشند تا بچه ها بارنگ عشق آشناباشند      #بینا نقل مطالب کانال باذکر نام نویسنده ازاد است

Subscribe to a channel

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

🔴 نوروز

✍ دکتر پرویز ناتل خانلری

نوروز اگرچه روز نو سال است، روز کهنۀ قرنهاست. پیری فرتوت است که سالی یک بار جامۀ جوانی می‌پوشد تا به شکرانۀ آنکه روزگاری چنین دراز به سر برده و با این‌همه دم‌سردی زمانه تاب آورده است، چند روزی شادی کند. از اینجاست که شکوه پیران و نشاط جوانان در اوست.

پیر نوروز یادها در سر دارد و از آن کرانۀ زمان می‌آید، از آنجا که نشانش پیدا نیست. در این راه دراز رنجها دیده و تلخیها چشیده است، اما هنوز شاد و امیدوار است. جامه‌های رنگ‌رنگ پوشیده است، اما از آن‌همه یک رنگ بیشتر آشکار نیست و آن رنگ ایران است. از روزی که پدران ما به این سرزمین آمدند و نام خانواده و نژاد خود را به آن دادند گویی سرنوشتی دشوار برای ایشان مقرر شده بود. تقدیر چنان بود که این قوم نگهبان فروغ ایزدی، یعنی دانش و فرهنگ باشد. میان جهان روشنی که فرهنگ و تمدن در آن پرورش می‌یافت و عالم تیرگی که در آن کین و ستیز می‌رویید سدّی شود. نیروی یزدان را از گزند اهریمن نگه دارد.

ایرانی بار گران این امانت را به دوش کشید. پیکاری بزرگ بود. در این پیکار روزگارها گذشت و داستان این زد و خورد افسانه شد و بر زبانها روان گشت، اما هنوز نبرد دوام داشت. پهلوان سالخورده شد، فرتوت شد، نیروی تنش سستی گرفت، اما دل و جانش جوان ماند. هنوز اهریمن از نهیب او بیمناک است، هنوز پهلوان دلیر و سهمگین است. این همان پهلوان است که هر سال جامۀ رنگ‌رنگ نوروز می‌پوشد و به یادگار روزگار
جوانی شادی می‌کند.

کدام ملت دیگر را می‌شناسیم که به گذشتۀ خود، به تاریخ باستان خود، به آیین و آداب گذشتۀ خود بیش از این پایبند و وفادار باشد؟ این جشن نوروز که دو سه هزار سال است با همۀ آداب و رسوم در این سرزمین باقی و برقرار است مگر نشانی از ثبات و پایداری ایرانیان در نگه داشتن آیین ملی خود نیست؟

نوروز یکی از نشانه‌های ملیت ماست. نوروز یکی از روزهای تجلّی روح ایرانی است.
نوروز برهان این دعوی است که ایران با همۀ سالخوردگی هنوز جوان و نیرومند است.در این روز دعا کنیم. همان دعا که سه هزار سال پیش از این زردشت کرد:

«منش بد شکست بیابد. منش نیک پیروز شود. دروغ شکست بیابد. راستی بر آن پیروز شود. خرداد و مرداد بر هر دو چیره شوند. اهریمن بدکنش ناتوان شود و رو به گریز نهد.»

و نوروز بر همۀ ایرانیان فرخنده و خرّم باشد.

🔴 منبع: نوروز ، نشریۀ ایران‌نامه، زمستان ۱۳۶۱، شمارۀ ۲، صص ۱۴۳-۱۴۶

🔴 پی‌نوشت:
بیست و نهم اسفند ماه، زادروز زنده‌یاد دکتر پرویز ناتل خانلری، استاد عالی‌رتبه دانشگاه تهران، ادیب و محقق خستگی‌ناپذیر ادبیات فاخر فارسی/ایران دلیک جرعه‌ی آن مست کند هر دو جهان را
چیزی که لبت ریخت به پیمانه‌ام امشب

#فروغی_بسطامی

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

،
در هیچ عصر و زمانه ‌ایی مانند دوران ما،
کلمات را از هدف ساده و طبیعی خویش که مرتبط ساختن انسانها به یکدیگر است منحرف ننموده ‌اند !

حرف زدن و فریب دادن امروزه تقریبا با هم مترادف اند ...

#اینیاتسیو_سیلونه
#نان_و_شراب 📚




‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‌

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

محمد معتمدی _چون تو را دیدم

دل از دستم رفته برون زان دم که تو را دیدم
عشقم دارد رنگ جنون زان دم که تو را دیدم
#دل_پاک

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

دیوان حافظ غزل شماره ۳۷۶

💜🌷🌷💜🌷🌷💜🌷🌷💜🌷🌷💜

دوستان وقت گل آن به که به عشرت کوشیم
سخن اهل دل است این و به جان بنیوشیم

نیست در کس کرم و وقت طرب می‌گذرد
چاره آن است که سجاده به می بفروشیم

خوش هواییست فرح بخش خدایا بفرست
نازنینی که به رویش می گلگون نوشیم

ارغنون ساز فلک رهزن اهل هنر است
چون از این غصه ننالیم و چرا نخروشیم

گل به جوش آمد و از می نزدیمش آبی
لاجرم ز آتش حرمان و هوس می‌جوشیم

می‌کشیم از قدح لاله شرابی موهوم
چشم بد دور که بی مطرب و می مدهوشیم

حافظ این حال عجب با که توان گفت که ما
بلبلانیم که در موسم گل خاموشیم

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

.
مراسم بزرگ نوروز در دیاربکر ترکیه

در سال‌های گذشتە اسم دیاربکر، بزرگترین شهر کردنشین ترکیه بە نوروز گره خوردە است. هر سالە در ٢١ ماه مارس، این جشن با حضور گستردە مردم برگزار می‌شود. از مراسم نوروز دیاربکر بە عنوان "بزرگترین کارناوال نوروز" در جهان یاد می‌شود. در مراسم امسال دو هنرمند از ایران نیز بە روی صحنە رفتند و با اجرای موسیقی شاد کردی و لری حاضران را به هیجان آوردند. /دویچه‌وله

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

کتاب، انسانی است که حرف می‌زند. اما از طرف دیگر کتاب نوعی گفتگو هم هست. وقتی شما با کسی صحبت می‌کنید، طرف مقابل پاسخی می‌دهد و هر کسی پاسخ‌های متفاوتی دارد و این چیزی است که اهمیت دارد.

#اینگرید_بتانکورت

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

🎼

#وحید_تاج

#نوروز

آهنگساز و سرپرست گروه:
#کیوان_ساکت
شعر:
#فریدون_مشیری


یک روز دیگر از پگاه
چو چشم باز می کنی،
زمانه زیر و رو
زمینه پر نگار می شود

زمین، شکاف می خورد
به دشت، سبزه می زند
هر آن چه مانده بود، زیر خاک
هر آنچه خفته بود، زیر برف
جوان و شسته رفته آشکار می شود.

به تاج کوه
ز گرمی نگاه آفتاب
بلور برف آب می شود
دهان دره ها پر از سرود چشمه سارمی شود

نسیم هرزه پو
ز روی لاله های کوه
کنار لانه های کبک
فراز خارهای هفت رنگ،
نفس زنان و خسته می رسد
غریق موج کشتزار می شود.

در آسمان
گروه گله های ابر
ز هر کناره می رسد
به هر کرانه می دود
به روی جلگه ها غبار می شود.

در این
بهار، آه
چه یادها
چه حرف های ناتمام
دل پر آرزو
چو شاخ پر شکوفه، باردار می شود.

نگار من،
امید
نوبهار من،
لبی به خنده باز کن
ببین، چگونه از گلی
خزان باغ ما بهار
می شود!


#سیاوش_کسرایی

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

۱۴۰۳/۰۱/۰۴

باد بهاری وزید، از طرف مرغزار
باز به گردون رسید، ناله ی هر مرغ‌ زار

سرو شد افراخته، کار چمن ساخته
نعره زنان فاخته، بر سر بید و چنار

گل به چمن در برست، ماه مگر یا خورست !؟
سرو به رقص اندرست  بر طرف جویبار

شاخ که با میوه‌هاست، سنگ به پا می‌خورد
بید مگر فارغست از ستم نابکار !؟

شیوه ی نرگس ببین، نزد بنفشه نشین
سوسن رعنا گزین، زرد شقایق ببار

خیز و غنیمت شمار  جنبش باد ربیع
ناله ی موزون مرغ، بوی خوش لاله‌زار

هر گل و برگی که هست، یاد خدا می‌کند
بلبل و قمری چه خواند ؟ یاد خداوندگار

برگ درختان سبز، پیش خداوند هوش
هر ورقش دفتریست، معرفت کردگار

وقت بهارست  خیز تا به تماشا رویم
تکیه بر ایام نیست، تا دگر آید بهار

بلبل دستان بخوان، مرغ خوش الحان بدان
طوطی شکرفشان، نقل به مجلس بیار

بر طرف کوه و دشت، روز طوافست و گشت
وقت بهاران گذشت، گفته ی سعدی بیار
                                        
سعدی

🔮⚜

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

#مهدی_جهانی
❤️💙

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

✍️🌺درود عزیزان صبحتان عاشقانه همراه با آرامش و عشق و محبت.روزتان سرشار از کامیابی وشادی.جهان در کشاکش دونیروی قدرت وسفاهت باخرد ومدارا درگیر است،مافیاهای رنگ وارنگ همچون مافیای قاچاق اسلحه،دارو، انسان،اعضا، و مواد مخدر در پیوند با نیروی قدرت وسفاهت است  وهمه ی توان خود را از آن می گیرد.جنگ ،خشونت،تحریم وتضییع حقوق انسانی وچرخه ی تجاوز به طبیعت مسیر انتخابی است که حتی به قیمت نابودی جهان قدرت با تکیه بر نابخردی حاضر به پا پس کشیدن از ان نیست.تروریسم وتروریسم حاکمیتی شوکی است که در توجیح این چرخه به جهان وارد می شود وهر روز رنگی ولعابی به خود می گیرد و هر بارسر از جایی برای توجیح رفتارهای نابخردانه ی قدرت سیاسی در اورده و بکار گرفته می شود و رنج ناشی از آن دامن محرومترین مردم را در اقصا نقاط جهان می گیرد. تنها با تکیه بر خرد ومدارا و برداشتن نقاب از چهره ی این قدرت متکی بر سفاهت است که جهان می تواند از این چالش پیش رو موفق بگذرد.اما مهمترین نوید را علم دارد که در کنارخرد ومدارا به خلق جهانی زیبا مشغول است و هر روز  نوید تازه ای برای جهانیان دارد به امید روزهای بهتر ،بدون جنگ وسفاهت وصلح ومدارا برای همه ی مردم جهان

🖋️🌿دیدم به بغل ترانه می خواند غزل
تا رفت زمستان و شد آغاز حمل
نوروز نگاه تازه ای داشت به شوق
او هم که به سودای تو و چشم عسل

🖊️🌿نوای عاشقی بر ساز کردند
به چشمان تو تا پرواز کردند
کبوترهای عاشق گرم شادی
بهار تازه را آغاز کردند

🖋️🌿صبح تازه رنگ زد خیال را
تازه شد هوا
نسیم تا تکاند شاخه های نورسیده را
کوچ شد به فصل تازه
وبهار نقش زد به ابر
تا بشوید این مسیر
از غبار کهنه را
نم نمک پرنده ها
سر نموده تا سرود
غنچه‌ ها نموده چشم باز و خفته ها
گرچه شادمانی از حصار پرکشیده
نقش ها
در میان سفره های هفت سین
هنوز هم به رسم کهنه پا بجاست
سین های سفره پابرهنه
در خیال می دوند
کودکان به عادت همیشگی
عیدی نهاده می کنند طلب
شمع گریه می کند
سیب ها هنوز در میان کاسه
خنده می کنند
ادم از خجالتش  دست را
نموده حایل نگاه خویش
سنبل از لطافتش
به سیر وسرکه طعنه می زند
تخم مرغهای رنگی هوس به شادباش
در میان آینه
حافظ از نگاه فال خوانده تا غزل
«در میان پختگان عشق..»می زند قدم
تا رها شود زبند
بر رکاب دوست بوسه می زند
گل نموده رنگ و پای در حنا
بر سواد دیده نقش می کشد
شعر تازه ای به لب
#ایرج_جمشیدی_بینا

✍️📔زندگی همچون نی‌ای توخالی‌ست.
در درون خالی و تهی است، ولی در عین
حال ظرفیتی بی‌نهایت برای نت‌های خوش‌آوا دارد.

ولی همه‌اش بستگی به نوازنده دارد. زندگی همانی می‌شود كه تو از آن می‌سازی؛ آفریده‌ی خود فرد است.

زندگی فقط یك فرصت است. اینكه شخص بخواهد چه نوع نوایی را بنوازد، تماما تصمیم خودش است.

شرافت انسان چنین است، كه او آزاد است تا هم نوای بهشت را سر دهد و هم نوای دوزخ را...

مایلم برای هر قلبی بگویم، "فلوتت را بردار. زمان با سرعت می‌گذرد.

مراقب باش كه فرصت آواز خواندن از كف نرود. پیش از اینكه پرده پایین بیفتد، باید نوای زندگی‌ات را خوانده باشی."

#اشو🌽🍋🫐🍅🍑🍓🍉

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

✍️🌺درود  مهربانان صبح زیبایتان بخیر وشادی پرنیان خیال هر روزتان پراز شادیهای بی نظیر و دلتان مملو از مهر میهن اسفند اسپندش را دود کرد و در مقدم بهار چه روایتها که سر نکرد و باعشق به شادی،وزیباییها دل به فروردین سپرد تا پرچم سال نورا برافروزد
وعشق و شادی را به ارمغان آورد.سال نو طلیعه بهار و جشن نوروز بر شما فرخنده ومبارک باد
🖋️🌿بامداد است و هوای خوش فروردین است
هرکجا روی کنی غرق گل نسرین است
ای خوشا خوشدلی و عشق و صبوری که بهار
موسم  همدلی و مهر به هر آیین است

      🖊️🌿مسیحای جهان تا رخت شادی می کند برتن
نفسها تازه می گردد، یقین نو می شود حتمن
خوشا وقتی که باشد شاد احوال وطن ان روز
بود جشنی که در رقصند ازان فارغ از پیر وجوان ایمن
🖋️🌿صبح بوی عید ،
بوی نا و بوی رطوبت باران
اسپندهای دیشب را
طاق زده است

و درخت
در شامه های تیز سگی
گاز می زند
لبخندهای بی خیالی را
و می پیچد در میان
دستمالی
که فین بلند عابری را
بر کوچه داده است
ودر غفلت باد
به پاچه بی آب جوی
پیچیده است
هر جا که نان به قیمت جان
وزخمهای خیابان را
باوصله بانداژ کرده اند
شاخه شکسته ی دستها
اندوه بی ثمری را
به خانه می برند
وسفره عید
رنگین به سبزه ی سین هایی است
که از  زبان فراموش می شوند
و ماهی خیال فلسش را گاز می زند
تا تنگ خالی بازیگوش
لب شکسته خشکیده است
وخیال عید آواز کرده است
تصنیف قدیمی
شب عید است ..را
بر پیراهن چرک زمستانی
تا خواب تخم مرغهای رنگی
جوجه شوند
  
#ایرج_جمشیدی_بینا

✍️📗باشد که همه‌ی رؤیاهای ناممکن‌ و آرزوهای دور و دراز‌ ما و تمام ملل جهان به حقیقت بپیوندد و جهان، جهانی بهتر و انسان، انسانی والاتر از این که هست شود و آسایش و امنیت و رفاه  که نیاز هر انسانی است برای یک "زندگی معمولی" نصیب همه انسان ها شود.
و انسان نه گرگ انسان که پشتیبان و یاور انسان باشد.
#سال_نو_مبارک
#نوروزتان_به_شاذی
#کانال_پرنیان_خیال
࿐ྀུ༅࿇༅═‎┅

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

بیا که تُرکِ فلک خوانِ روزه غارت کرد
هلالِ عید به دورِ قدح اشارت کرد
ثوابِ روزه و حجِ قبول آن کس بُرد
که خاکِ میکدهٔ عشق را زیارت کرد
مُقامِ اصلیِ ما گوشهٔ خرابات است
خداش خیر دهاد آن که این عمارت کرد
بهایِ بادهٔ چون لعل چیست؟ جوهرِ عقل
بیا که سود کسی بُرد، کاین تجارت کرد
نماز در خَمِ آن ابروانِ محرابی
کسی کُنَد که به خونِ جگر طهارت کرد
فغان که نرگس جَمّاشِ شیخِ شهر امروز
نظر به دُردکشان از سرِ حقارت کرد
به رویِ یار نظر کن ز دیده مِنّت دار
که کاردیده، نظر از سرِ بِصارت کرد
حدیثِ عشق ز حافظ شنو نه از واعظ
اگر چه صنعتِ بسیار در عبارت کرد


خوانش #فریدون_فرح_اندوز
Roshanfkrane

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

⚡( گرفتند )⚡

از دختر «کبری» دلِ «تصمیم» گرفتند
ایامِ خوشِ اوّلِ تقویم گرفتند

با اینکه معلّم شده اینک خود «سارا»
آسان چه از او جرأت تعلیم گرفتند

«دارا» که نشسته بغلِ توده‌ی آوار
از او خَزه‌ها قدرتِ ترمیم گرفتند

می‌خورد کسی نان «پدر» را به سهولت
اربابِ جفا فرصتِ تقسیم گرفتند

«کوکب» به فراموشی مرموز دچار است
زن‌ها همه بیماری بدخیم گرفتند

می‌رفت همین که «حسنک» خانه‌ی پیری
یک قوم بر او مجلس ترحیم گرفتند

خالی شده موجودی « دهقان فداکار»
وقتی که همه، عارضه‌ی بیم گرفتند

«فهمیده» زیاد است در این پهنه، ولیکن
بر مُرده چرا محفل تکریم گرفتند ؟

با اسب نیامد دگر آن «مرد» به اینجا
چون راه گذر را صفِ دژخیم گرفتند

بستند کتابی که پُر از خاطره‌ها بود
جامِ طرب از مردم اقلیم گرفتند

⚡⚡⚡⚡

غزلی از : معین حجّت ( سرکش کرمانی )
۱۴۰۲/۲/۳۱

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

📕 پلی به سوی جاودانگی

✍ #ریچارد_باخ

تا به حال احساس کرده اید که دلتان برای کسی تنگ شده که هیچ وقت ملاقاتش نکرده اید؟ ریچارد باخ که روح خردمند، اسرارآمیز و دوست داشتنی زنی به سراغش آمده، تصمیم می گیرد تا آن زن را پیدا کند و عشق و جاودانگی را نه در دنیای پس از مرگ، بلکه در لحظه ی حال بیاموزد. با این حال، باخ در طوفان ثروت، موفقیت، مشکلات و خیانت گرفتار می شود و دست از جست و جو می کشد. اما باخ با پیشروی داستان، زنی زیبا و دلنشین را ملاقات می کند که می تواند او را از این بندهای اسیرکننده رها سازد. شخصیت اصلی داستان به همراه این زن، سفری دگرگون کننده به منظور کشف عشق و خوشحالی در زندگی را آغاز می کند.

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

ساخت جاده گچساران. به تاریخ میلادی درون عکس توجه کنید!!!!
این عکس از آرشیو نفت بریتانیا استخراج شده است. جالب است که در کپشن تصویر هم مشخص است که نام گچساران ابتدا گچ قره گُلی بوده است که بعدا به گچساران تغییر یافته است.
#britishpetroleum
#gachsaran
#iran
#persia

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

کسی که آواز بخواند هنوز زنده است
و کسی که گرسنه شود و از خوردن غذا لذت ببرد،
هنوز از دست نرفته است ...!

📘
#عقاید_یک_دلقک
👤
#هاینریش_بل

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

شکفته شد گل حمرا و گشت بلبل مست
صلای سرخوشی ای صوفیان باده پرست

اساس توبه که در محکمی چو سنگ نمود
ببین که جام زجاجی چه طرفه‌اش بشکست

بیار باده که در بارگاه استغنا
چه پاسبان و چه سلطان چه هوشیار و چه مست

از این رباط دودر چون ضرورت است رحیل
رواق و طاق معیشت چه سربلند و چه پست

مقام عیش میسر نمی‌شود بی‌رنج
بلی به حکم بلا بسته‌اند عهد الست

به هست و نیست مرنجان ضمیر و خوش می‌باش
که نیستیست سرانجام هر کمال که هست

شکوه آصفی و اسب باد و منطق طیر
به باد رفت و از او خواجه هیچ طرف نبست

به بال و پر مرو از ره که تیر پرتابی
هوا گرفت زمانی ولی به خاک نشست

زبان کلک تو حافظ چه شکر آن گوید
که گفته سخنت می‌برند دست به دست

#حافظ‌🌴🌴

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

🔹زمستان‌هایی که گذشت

زمانه‌ی سياه سپری مـی‌شـود، روشـنایی بـر آستانه ايستاده است. باران می‌نشيند، آسمان صاف خواهد شد. آرامش فراخواهـد رسـيد و شوربختی‌ها پايان می‌گيرد. اما تـا ايـن‌همـه دررسد، چه رنج‌ها كه بر ما نخواهد رفت.
(ترانه‌ی مارگريت اتريشی)( از کتاب «وجدان بیدار: تسامح یا تعصب» اشتفان تسوایک، ترجمه سیروس آرین‌پور، نشر فرزان روز ۱۳۷۶، ص ۱۵۵).

❇️❇️❇️❇️❇️



بهاری دیگر آمده است
آری
اما برای آن زمستان‌ها که گذشت
نامی نیست
نامی نیست.


احمد شاملو/ ترانه‌های کوچک غربت/ هجرانی
اسفندِ ۱۳۵۷
لندن،

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

پاسداشت نوروز در سازمان ملل

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

فرشته
عیداومده‌

♥️🍃♥️

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

💠سخنرانی بسیار زیبا و‌ ژرف "آریانا سعید" خواننده افغانستانی. وی در سخنرانی خود باکلمات فارسی - دری اصیل، از جملات و اصطلاحات پرمغز بدون نگاه به هیچ نوشته ای استفاده کرد که براستی احساس و عقل آدمی را تکان میدهد.💎

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

🔻ما عدالت را باختیم..

🔸این بچه ها در کدام خانواده بزرگ شده اند؟ پدران و مادرانشان چه کاره اند؟ این جا کجای تهران است که انگار به اندازه چند صد سال نوری از ما فاصله دارد؟

🔹چرا همه چیز این قدر غریب است. ما بچه های دهه پنجاه و شصت، چرا این تصاویر برایمان این قدر اندوه بار است. کجا انقلاب امام خمینی قرار بود این شکلی باشد؟ کجای راه را اشتباه رفتیم؟

🔸می دانی؟ من فکر می کنم این جنگ فرهنگی را و این تهاجم وحشیانه فرهنگ غرب را آنجایی باختیم که عدالت را باختیم. این توحش ریخته در صورت این کودکان، این وقاحت و پررویی و گستاخی حاصل غلاف کردن شلاق عدالت اجتماعی است. نتیجه بی عدالتی هاست. نتیجه چاق شدن دهک های برخوردار از رانت و ثروت های بادآورده، حاصل باز گذاشتن دست خصوصی خواران و زمین خواران و پتروشیمی خواران است. حاصل دهه ها فرارهای مالیاتی است.

🔹تازه این که خوب ماجراست. هزاران پله بدتر از این را برداشتند و خوردند و بردند به کانادا.

🔸حالا شما توی سرت بزن که حداقل حقوق کارگر ما ده میلیون باشد یا پانزده. تصویر واقعی جامعه ما در همین چند ثانیه تهوع آور است عزیز جان.

هاتف
مکشوفات

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

✍️📒کتابی شگفت انگیز و سه بعدی، که شهری نهفته در دل دارد
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌

✍️⊹ زندگی نباید به معنای زنده ماندن باشد، بلکه باید به معنای زندگی کردن باشد

⊹ چشم ها غالبا آنچه را سعی داریم با زبان انکار کنیم بی پروا لو می دهند

⊹ عمرم را با نگاه کردن به چشم های مردم گذرانده ام. چشم ها تنها جای بدن است که شاید هنوز روحی در آن باقی باشد

⊹ همانطور که لباس زیبا نشانِ آدمیت نیست، با داشتن عصایِ سلطنت هم نمی شود پادشاه شد. این نکته را هرگز نباید از یاد برد

📕 کوری
👤 #ژوزه_ساراماگو

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

📗: از ولگردی تا دیکتاتوری
 👤: ویلیام‌ لارنس شایرر
ترجمه :کاوه دهگان


تم اصلی کتاب زندگینامه هیتلر برای کسانی که فرصت نکرده ‏اند تا جنگ دوم جهانی و وقایع آن را از زبان نوشته‏ های «ویلیام شایرر» در تاریخ ‏نویسی مفصل او مطالعه کنند کتاب «از ولگردی تا دیکتاتوری» نوشته‏ ای عبرت ‏انگیز، جذاب و تاریخی از شخصیت محوری جنگ دوم جهانی است. شخصیتی که بیشتر به دیوانه‏ ها شبیه هستند تا رجال سیاسی و ترجمه بدون نقص کاوه دهکان به این کتاب کوچک از انتشارات فرهنگ جذابیت بیشتری می‏دهد.
خواننده از آغاز تا پایان این کتاب همچنان در تعجب باقی می‏ماند که چطور این افراد با شخصیتی این چنین توانستند جهان را به آتش و خون بکشند و قتل عامی فجیع و بی‏ سابقه در تاریخ به راه بیاندازند که البته در نهایت به تاریک‏خانه تاریخ سپرده شدند. با مطالعه این کتاب بخشی از علل و موجبات بروز جنگ دوم جهانی و نتایج آن را می‏توان مورد تحقیق و بررسی قرار داد.

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

تا نقش خیال دوست با ماست دلا
ما را هم عمر خود تماشاست دلا

وانجا که مراد دل برآرید ای دل
یک خار به از هزار خرماست دلا

#مولانا

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

لحظه دقیق تحویل سال ۱۴۰۳

چهارشنبه 1 فروردین
ساعت 6:36 دقیقه صبح
حیوان سال : اژدها
رنگ سال هلویی مخملی

" پیشاپیش سال 1403 مبارک "

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

همه را دوست بدار،
به همه خوبی کن،
و اگر بد دیدی، دل
به دریای محبت
بزن و بخشش کن...
درود صبح آخرین روز زمستان بخیر باد و باعشق سالی نیکو ونوذوزی شاد همراتان باد

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

✍️برتولت برشت؛ نویسنده، شاعر و اندیشمند آلمانی می‌گوید:
«کسانی که خودشان را از سیاست به دور نگه‌ می‌دارند، توسط احمق‌ها اداره می‌شوند»

سواد سیاسی بعداز سواد زندگی، از ضروریات زندگی امروزی است و منجربه انتخاب سیاست‌مداران حرفه‌ای برای اداره حکومت توسط شهروندان می‌شود.

در صورت نا آشنایی شهروندان با دانش سیاسی، پوپولیست‌ها بر عرصه قدرت رسوب می‌کنند و فقر و فساد را در جامعه حاکم می‌نمایند.

بدترین بی‌سواد، بی‌سواد سیاسی است:
بی‌سواد سیاسی کور و کر است، درک زندگی ندارد و نمی‌داند که هزینه‌های زندگی از قبیل قیمت نان، آزادی، مسکن، دارو و درمان همگی وابسته به تصمیمات سیاسی هستند. او حتی به جهالت سیاسی خود افتخار کرده، سینه جلو می‌اندازد و می‌گوید:
«از سیاست بی‌زارم، من سیاسی نیستم!»

چنین آدم عوام و بی‌مسئولیتی نمی‌فهمد که بی‌توجهی به سیاست است که زنان فاحشه و کودکان خیابانی می‌سازد، قتل و غارت را زیاد می‌کند و از همه بدتر بر فساد صاحبان قدرت می‌افزاید و استبداد را دامن‌گیر می‌کند!

برتولت برشت، می‌گوید:
این نوع از بی‌سوادی نه سن می‌شناسد، نه جنس، نه تحصیلات. می‌توان تحصیلکرده‌های بی‌شماری یافت که دچار مشکل حاد بی‌سوادی سیاسی هستند و فقدان داده‌های سیاسی در ذهن‌شان تمام قوای آنان را متمرکز بر "رجحان منافع فردی" کرده و آنا‌ن‌را بیگانه با منفعت جمعی می‌نماید.
شعور سیاسی، حس مصالخ اجتماعی می‌آفریند و نبودش فرد را محصور در دایره تنگ منافع شخصی می‌کند.

سواد و شعور سیاسی، مدیریت کلان را برای دولت‌مردان و حاکمان پوپولیست سخت می‌نماید. از این‌رو حکومت‌های مستبد از رشد سواد سیاسی در جامعه جلوگیری می‌کنند و دشمن آزادی بیان و شفافیت سیاسی هستند. ولی بی‌شعوری سیاسی کار دولت‌مردان را سهل و بالطبع زندگی شهروندان را مشکل و طاقت‌فرسا می‌نماید.

شعور سیاسی در دنیای امروز نه اطلاعاتی فانتزی، بلکه یک نیاز اساسی است. برای راحت نفس‌کشیدن، در رفاه زندگی‌کردن و احساس شهروند مطالبه‌گر شدن، قدم‌گذاشتن به میدان سیاست عاری از دغل‌بازی، فریب و کاسبکاری معمولاً  کار انسان‌های از خودگذشته و بزرگ است که تنها به منافع و به‌روزی جمع و به مردم و وطن خود می‌اندیشند.

یک ملت غیرسیاسی و ناآگاه را به آسانی می‌توان فریب داد و به‌هر راهی که سود طبقات ستمگر و مستبد در آن مثمر باشد، کشانید!
فرد غیرسیاسی قادر نیست که رویدادهای جامعه را تحلیل نموده، عوامل پنهان در پس تبلیغات جاری را دریابد.

کانال تفکر واندیشه
کانال پرنیان خیال

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

✍️🌺درود صبح تان بخیر وشادی روزتان فرخنده به مهر وفرزانگی.هیچ زمستانی تا ابد نمی ماند .تغییر در ذات طبیعت است که با طلیعه ی بهار می آید وعشق همزاد این تغییر .واین یادوری می کند که ذهن ها را بشویید و اندیشه ها را نو کنید تا عشق و تغییر را دریابید.بیایید همپای طبیعت تغییر از خود را آغاز کنیم با انسانی تر اندیشیدن ،با عشق به همنوع ومهر به همه مردم جهان صرف نظر از رنگ نژاد وآیین شان و  وبا عشق به طبیعت به استقبال سال نو برویم ونوروز را جشن بگیریم به این امید که نوروز آغاز شادی وفرخندگی برای همه ی مردم جهان پایان خصومت ها و برقراری صلح در بین همه مردم جهان و بهار فصل تغییر اندیشه ی حاکمانی باشد که با کج اندیشی و عدم مدارا بذر خشونت را در جهان می کارند
پیشاپیش سال نو ونوروز بر شما فرخنده باد

🖋️🌿زمستان رفت وآغاز بهار است
نقاش عشق گرم کار وزار است
به هرسو گل نفسها عطرباران
هزار از شوق گلها بیقرار است

دم سرد زمستان رفت وگرم است
هوای عیش وشادی بر قرار است
غزل خوانان به سودای نگاهت
ببین سرمست در رقص بهار است

🖋️🌿بهاران نقش زیبا آفریده
هزاران گل ز رویا آفریده
غزل را تا ردیف عاشقانه
سپیدم را فریبا آفریده

چو چشمت نیست شعری عاشقانه
به مژگانت ردیف است بی بهانه
به سودای تو دل لرزیده باعشق
زلبها دوست دارمها  چکیده

سپیدی تازه ای شعری همایی
همان نقش قشنگ قصه هایی
تو مضمون تمام دفتر شعر
برایم شعر شیرین وفایی

میان خواب وبیداری قشنگی
برای دوستت دارم به جنگی
تفنگ برنوی بر دوش سالار
ستار انقلابی چون پلنگی

تو که مشروطه خواهی در خیابان
علیه روس واستبداد  و خاقان
به چشمت انقلابی تازه داری
به روی دوش موها کرده  توفان

بیا لبریز از عشقت رهایم
زبیداد وستم در شعرهایم
تو هم با دوستت دارم ردیفی
میان دفترم  با بوسه هایم
   
#ایرج_جمشیدی_بینا
✍️🌺🔹دام خودشیفتگی فرهنگی

هر نسلی به ضرورت زمانه‌ی خود آثار ادبی گذشته‌اش را می‌خواند تا اکنون خویش را در گذشته‌ی قومی‌اش بیابد و هویت خویش را با جوهره‌ی ملی‌ا‌‌ش پیوند زند. این قرائت مولود یک ضرورت تاریخی برای احیای گذشته‌ی معنادار و تداوم هویت است. در این مقام هوشیار باید بود که پژوهش‌های ادبیات ملی ما را به دام خودشیفتگی فرهنگی نیفکند؛ زیرا خودشیفتگی و احساسات وطن‌پرستانه افراطی هم ممکن است مانع بزرگی بر سر راه تفکر انتقادی باشد. اگر با تاریخ ادبیات، چونان فیلسوفان مواجه شویم و بی‌دغدغه آن که «نقد گذشته و اکنون چه به بار خواهد آورد؟» همه شئون و فنون فرهنگ و ادبیات را به مطالعه بگیریم و در همه حال، تنها به کشف حقایق امور بیندیشیم در آن صورت می‌توانیم در پژوهش‌های بومی، بویژه در نقد عملی از چنگ خودشیفتگی و جزم‌گرایی ایدئولوژیک برهیم و در ساحتی روشن از اندیشیدن و پژوهیدن گام نهیم(محمود فتوحی؛ نظریه‌ی تاریخ ادبیات، انتشارات سخن، چاپ اول، ۱۳۸۷، ص ۲۳- ۲۲).

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

1959 پلی بر روی البه شمالی در هامبورگ. اکنون فقط در عکس ها قابل مشاهده است. در سال 1959 تخریب شد !

Читать полностью…
Subscribe to a channel