parnian_khyial | Unsorted

Telegram-канал parnian_khyial - پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

1157

پرنیان خیال با ارایه مطالب ادبی ،شعر،مقاله ،کتاب ومتنهای اجتماعی تاریخی تلاش برای گسترش فرهنگ کتاب خوانی دارد. ای کاش همه مادران شاعر باشند تا بچه ها بارنگ عشق آشناباشند      #بینا نقل مطالب کانال باذکر نام نویسنده ازاد است

Subscribe to a channel

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

«کم‌ارزش‌ترین» پول جهان: پول ایران

افغانستان با مدیریت بانک مرکزی، خود را از این لیست خارج کرد

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

✍️🌺درود صبح زیبایتان به خیر وشادی روزتان فرخنده و کامیاب.
مملکتی اباد نمی شود مگر اینکه کسانی به مصادر امور برسند که آگاه ،خزدمند ،وطن دوست ودلسوز باشند وقوانین جامعه با توجه به منافع عموم جامعه وبا خیر ومصلحت منافع ملی تدوین شده باشد و مجریان ملزم به اجرای همه ی قوانین شفاف وبدون تبعیض باشند.در جایی که مسئولین در مقابل قانون پاسخگو نباشند هم حقوق عامه تضییع می شود و هم دیو تبعیض ودیکتاتوری جامعه را می بلعد وفداکارترین افراد جامعه به مسلخ می روند ویا مهاجرت می کنند وافراد فرصت طلب در راس امور قرار می گیرند.جامعه وبحران هایش بازتاب سیرت حکام ان است و شادی وخیر عمومی نشان درایت وخردمندی آنها است
🖋️🌿صبح دم از این نفس گرم شعر
عشق بروییده و رقصان به مهر
موی پریشان و به لب خنده باز
امده است تا ببرد  غم ز چهر

🖋️🌿صبح دم او نقش خیالی کشید
چشمه ای و آب زلالی کشید
برلب ان چشمه در آمد ز شوق
نقش دو چشمی لب وخالی کشید

🖋️🌿شب چراغانی است
اهنگ خیالت گرم
جاده ها را می روم
تا مهر می پاشی
وه کجا
تا همرهی در مارپیچ کوه
می روم با خاطراتت
گرم می گردم
در میان سنگ های سخت
پیش پای جاده ها
دلتنگ
می برم هر سو خیالت را
بر لبم شعری است
پر سودا
با غزلهایی
که وام از روز های دور می گیرم
یادگاری باز
عکس ها با شور می گیرم
می شوی تکرار
در اواز گنگ پت پتی نالان
من هم هر سو
می دهم آواز نامت را
شاید ان نوری که می بینم
همی از دور
هاله ای
از چهره زیبای معصومی است
می کشم بر سنگها
نقش خیالش را
باد می پیچد میان جاده ی عریان
می زند سر بر خیال کوه
هاله ای از سایه های مبهم در هم
تا اشارت می کنم
انگشت را بر دور
خنده می روید میان لب
بر هلال ماه
گوئیا چشمان شوخت
گرم آشوبند
شاعری تندیس شعرش
گردن آویز نگاه توست
واین زمستان پشت سر دارد
عروسی ها
بال پرواز است می روید
بر سریر شانه های شعر
ماه کم می آورد
در پیش چشمانت
من میان جاده سرگردان

  
#ایرج_جمشیدی_بینا

✍️ 📒تاریخ درس عبرت است!

چنگیزخان حاکم خونریز مغول در سال 616 هجری به نزدیکی شهر بخارا رسید، شهر بخارا تا دوازده روز در محاصره سپاه مغول قرار داشت و مردم به شدت از این شهر دفاع کردند، چون چنگیز دید که نمی تواند به آسانی حلقه ی مدافعین را در هم شکند، دستور داد بر سر شهر توپ های آتشی ببارند و از آنجاییکه تمام ساختمان ها شهر از چوب ساخته شده بود، همه ی شهر بخارا در آتش بسوخت و تنها مسجد جامع و چند عمارت خشتی دیگر سالم ماند.

در نهایت مردم بخارا تسلیم شدندو شهر به دست غارتگران مغول افتاد ، شهری که روزگاری چشم و چراغ تمام ماوراء النهر  بود ، آن چنان ویران گردید که فراریان معدود این شهر جزو لباسی که برتن داشتند، چیز دیگری نتوانستند با خود بردارند.

یکی از این فراریان که به خراسان گریخته بود، چون از او شرح واقعه را پرسیدند، این گونه پاسخ داد :"آمدند و کندند و سوختند و کشتند و بردند و رفتند." این جمله کوتاه چنان تاثیرگذار بود که بعدها به صورت ضرب المثل درآمد و زمانیکه جنایت و وحشیگری در جایی بیش از اندازه باشد، از آن استفاده می شود.

🖋️غزه قربانی خشونت ،ترور وگروگان گیری است

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

🔺 🔺
چمنزارهای بهشت
اثـر #جان_اشتاین‌بک
📚 #ادبیات_داستان

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

تو مملکتی که به ازای هر ۱۲ ازدواج ۶ تا طلاق ثبت میشه روز ولنتاین یا مناسب های دیگه به هم کتاب کادو بدید. رابطه نیاز به فهم و درک داره نه شکلات و عروسک.

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

🎞 #فیلم #کوایدان (داستان های ارواح) اثر #کوبایاشی

(دوبله)

#سینما #دانلود
@Jamais_vu20

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

جالینوس ابلهی را دید دست در گریبان دانشمندی زده و بی‌حرمتی همی‌کرد. گفت: اگر این نادان نبودی کار وی با نادانان بدینجا نرسیدی.
دو عاقل را نباشد کین و پیکار
نه دانایی ستیزد با سبکسار
اگر نادان به وحشت سخت گوید
خردمندش به نرمی دل بجوید
دو صاحبدل نگه دارند مویی
همیدون سرکشی و آزرم‌جویی
و گر بر هر دو جانب جاهلانند
اگر زنجیر باشد بگسلانند
یکی را زشت‌خویی داد دشنام
تحمل کرد و گفت ای خوب فرجام
بتر زآنم که خواهی گفتن آنی
که دانم عیب من چون من ندانی
#گلستان #سعدی
#باب #چهارم
#حکایت #پنجم

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

پارک ساحلی بهبهان 

🔹شهرستان بهبهان یکی از شهرستان‌های استان خوزستان است

🌏 akhbarr_rasmi

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

فقط این سکانس مهران مدیری

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

✍️🌺درود پگاهتان دلنشین صبحتان زیبا و شاد وروزتان فرخ وکامیاب.جهان در تب وتاب تحولی شگرف بین سنت وپسا مدرنیته بخصوص در شیوه ی حکومت داری است.متاورس و فضای مجازی چاله ای پیش روی حاکمان جهان  گسترده است که عدم درک ان و تحولی که در روابط اجتماعی وذهنیت نواندیشان جهان رخ داده است برای تفکرات سنتی حاکمیتی قابل هضم نیست از امریکا تا روسیه وچین و از اقتدارگرایی کپک زده ی جهان سومی هیچ کدام ضرورت تغییر خود وهمنوایی با سیر رشد متا فضای مجازی وارز دیجتال را درک نکرده اند وصرفا به تحولات علمی به ابزار سرکوب و تسهیل کنترل جوامع نگاه می کنند سرگردانی حماس در تونلهای آب گرفته و سرکوب وحشیانه ی صهیونیستها را باید در این رابطه دید وارزیابی کرد سرکوبی که دوسوی ان فقط به حذف و تخریب می اندیشند و اراده ای برای کاستن از رنج بشری نیست.ترامپ و بایدن،یا پوتین و شی جین پین جهان نو را نفهمیده اند وتنها به رقابت برای تسلط بر جهان می اندیشند غافل از آنکه دهکده ی جهانی در حال شکل گیری است ونیروها واحزاب سنتی در آن حذف خواهند شد وتراژدی انجاست که غار اندیشان خاورمیانه درآن گم خواهند شد
🖊️🌿چشمان تو تا شراب نابی گردد
شعری به لبم هم از کتابی گردد
نقشی بزند به پرده از برق نگاه
انگاه که شعله بر ربابی گردد
🖊️🌿به من
که در اندام حسی خیابان
گم شده ام
به باد
که از ساحت درخت
گذشته است
و به تو
که در تشرف آیه های چشمانت
به خواب اقاقیها
وعده ظهور داده ای
وبه شهر که درالتهاب آلودگی
در خود می لولد
بگو
کدام تعویض را
به انگشت کوچک خیال بسته ای
که خواب ابرها
بارور نمی شود
و صندوق سینه ی سینه سرخ ها
جعبه سیاه هیچ توفانی نیست
ودستان ما
که از آستین بیرون زده اند
تا درخت شوند
مشمول  قانون  مرور زمان اند
در این تشرف بی مرز
بیا، بیا
کمی حوصله بیاور
شاید از فلس زمان بیرون زدیم
و رها از نیروی جاذبه زمین
کفشهایمان را پوشیدیم
ودستهایمان را
تا بی آنکه از دماغ کسی خون بیاید
از غارهایمان کوچیدیم
فاصله گم شدنها را کوتاه کردیم
وجاده ها را چیدیم
تا بر نقشه ها سنجاق کنیم
شاید در آن رسالت موعودمان
وقتی که از انگشتهای  ما
پیله های پروانه ها بارور می شود
وحوصله گلها به شبنمی
درختان باور کردند زمین را
ودر تعاملی ژرف
کنده هایشان را بر زمین گذاشتند
وگاوهای منتظر ماغ کشیدند
عطر یونجه ها را از دهان گوسا له ها
وخاطر مرغهای خانگی آسوده گشت
که قفسهایشان را
  ایزوله کرده اند
وشیپورهای روباه پیر
خرس را
بر خوردنشان حریص کرد
در بازی خاله خرسه
حالا که  تاوان نباریدن ابرها را
تالاب خشکیده خیال ما می پردازد
    
#ایرج_جمشیدی(بینا)
✍️📔از بچگی فکر می‌کردم مگر آدم‌ها مجبورند با هم بجنگند و حالا می‌بینم بله. گاهی مجبورند ...
چون آن‌ها که دستور جنگ را می‌دهند زیر باران نیستند.
میان گل‌ولای نیستند و با فکر چشمان سبز ماریا نمی‌میرند.
آن‌ها در خانه‌های گرم‌شان نشسته‌اند. سیگار می‌کشند و دستور می‌دهند ... کاش اسلحه‌ام را به سمت رییسانی می‌گرفتم که در خانه‌های گرم‌شان نشسته‌اند. بچه‌هایشان در استخر شنا می‌کنند و آنها با یک خودنویس گران، حکم مرگ هزاران همسر ماریاها را امضا می‌کنند. راحت‌تر از نوشتن یک سلام.
جنگ را شرورترین افراد برمی انگیزانند
و شریفترین افراد اداره میکنند.

👤
#آندره_مالرو
✍🏻 نویسنده و سیاست‌مدار فرانسوی

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

دکتر ‎علی‌‌اکبر سرافراز ، باستانشناس، مرمتگر و پژوهشگر دانش‌آموخته دانشگاه کلمبیای نیوریورک درگذشت.

او متخصص هنر دوران اشکانی ، ساسانی و ایلخانی بود و ثبت ۴۳۰ اثر در فهرست آثار ملی ، مرمت معبد آناهیتا کنگاور ، نگارش کتاب درباره جزیره خارک ، تخت‌ سلیمان و سکه‌های ایران از یادگارهای اوست.

عینک استخوانی با دیرینگی هزاره چهارم پیش از میلاد نیز ، از کشفیات دکتر ‎علی‌اکبر_سرافرادر کاوش‌های باستان‌شناختی سال ۱۳۴۱ ‎یانیق‌تپه خسروشاه بر چشمان یک مرده بود و طبق پژوهش‌های گروه اپتومتری دانشگاه ملی ایران (شهید بهشتی)به عنوان نخستین ابزار اصلاح دید و عینک تاریخ بشریت شناخته شد .

یادش گرامی باد .

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

BILLY OCEAN -CARIBBEAN QUEEN (1984)

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

سنجاب‌ها با فرزندان سنجاب‌های دیگر بسیار مهربانانه و ملایم رفتار می‌کنند.

اگر پدر و مادر بچه سنجابی به خانه برنگردند یا آسیب ببینند، سنجاب‌های همسایه بچه‌های آنها را به فرزندی می‌پذیرند.

🐶با ما همراه باشید↙️

🐌
@JANEVARANF

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

✍️🌺قوی سیاه
پیرهن از شب گرفته بود
اما به ساز او
نرقصید روزگار
شاید که این سرود
آخرین آوازش باشد
در انتهای دیواره ی جهان

#ایرج‌_جمشیدی‌_بینا

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

نوشته : جان لاک
ترجمه : صادق رضازاده شفق

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

جان لاک

زاده ی 29 آگوست 1632 و درگذشته‌ی 28 اکتبر 1704، فیلسوف برجسته‌ی انگلیسی بود که به شکلی گسترده به عنوان پدر لیبرالیسم کلاسیک شناخته می‌شود. لاک در سال 1656 مدرک کارشناسی و در سال 1658 مدرک کارشناسی ارشد خود را دریافت کرد و در سال 1674 مدرک کارشناسی پزشکی گرفت. او در دانشگاه آکسفورد با دانش پزشکی آشنا شد و با دانشمندان و متفکران برجسته‌ای همچون رابرت بویل، توماس ویلیس، رابرت هوک و ریچارد لوور همکاری کرد. لاک از مهم ترین مفسرین نظریه‌ی «قرارداد اجتماعی» و از برجسته‌ترین پیروان مکتب تجربه‌گرایی بود و نظراتش، تأثیر بسیاری بر پیشرفت شناخت شناسی و فلسفه‌ی سیاسی داشت. آثار او بر ولتر، ژان ژاک روسو، بسیاری از اندیشمندان اسکاتلندی و انقلابیون آمریکائی اثرگذار بود.

با کلیک روی این متن می‌توانید به فایل برخی از کتاب‌های مربوط به جان لاک دسترسی پیدا کنید.

#معرفی_فلاسفه
#فلسفه
#جان_لاک

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

اگر می خواهی داستان زندگی ات عالی باشد؛



به قضاوتها پایان ده!

زیرا بینی بوی بد دهانت را تشخیص نمی دهد امابه راحتی بوی بد دهان دیگران را استشمام می کند.


برده مباش!

زیرا هرچیز یا هر کسی که  از بیرون ،درونت را تحت تاثیر قرار دهد وتورا عصبانی ،متنفر ،غمگین ،مایوس و..نماید تو را برده ی خویش ساخته است.
پس به اندازه شعورشان از آنها متوقع باش.


شکرگزار باش!

زیرا زیر بنای همیشگی احساس خوب ،شکر گزاری است.
پس برپایه ی شناخت ،زیر بنایش را استوار کن و فراموش مکن شکرگزاری بدون شناخت به عصیان و ناسپاسی می انجامد.


"ذبیح الله سلیمانی _تاملات"

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

🔺 🔺
دلهره هستی
اثـر #آلبر_کامو
📚 #ادبیات_زندگینامه

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

کلمات همیشه این قدرت را ندارند که آدمهای خیلی خوشحال یا خیلی غمناک را ارضا کنند، زیرا آخرین بیان خوشحالی زیاد و غم زیاد سکوت است...!

📕 دشمنان
✍🏻 #آنتوان_چخوف

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

قهر در روانشناسیِ عشق، پدیدهٔ بسیار مهمی است و اهمیت آن در این است که ما با هر کسی قهر نمیکنیم
و قهرهایمان را برای کسی نگه میداریم که
باور داریم باید ما را درک کنند
اما در شرایط خاصی درکمان نمیکند.

✍🏻 #آلن_دوباتن

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

برشی از اپیزود زن برفی از #فیلم #کوایدان (#داستان_های_ارواح) اثر  #کوبایاشی کارگردان ژاپنی

▪️کوایدان متشکل از ۴ اپيزود است: سیه مو، زن برفی، هویچی بی گوش و در یک فنجان چای. زن برفی درمورد روحی به شکل زنی زیبا است که در سرما بر افراد در مسیرهای دور از خانه، ظاهر می شود و آنها را به خواب ابدی فرو می برد.

▪️دیوید ا. کوک در کتاب تاریخ جامع سینمای جهان می نویسد:

"کوایدان فیلمی است شاعرانه که به مدد فرم و هنر‌هایی همچون معماری، نقاشی، موسیقی و غیره توانسته است در خدمت احساس و عواطف درونی انسان باشد. [...] تماشای کوایدان، تجربه‌ای است سنت‌ مدار و آیینی، همانند نشستن بر پای نقالی‌ های پیران با تجربه و خواندن متون کهن و ماندگار که هیچ گاه کهنه نمی‌ شوند. طُرفه آنکه، کوایدان، تلنگری است حاوی لذت های بصری، داستانی، صوتی و فراطبیعی که قادر است ما را از جهان هنرهای تصنعی و ماشینیِ بدون دخالت مستقیم جسم و روح انسان، جدا کرده و مدتی را به تحیر و رازورزی وادارمان کند."

▪️کوایدان بر اساس داستان‌ های  فولکلور ژاپنی است که لافکادیو هرن در کتاب
کایدان (نه کوایدان!) گردآوری کرده است.

▪️۱۴ فوریه زادروز کوبایاشی

@Jamais_vu20

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

✍️🌺درود صبحتان دل انگیز ورویایی روزتان بر بستری از شادی وشادمانی کامیاب.جهان درحال باز تولید خشونت و محل جولان ارتجایی ترین نیروهای جهان برای بازسازی خود است.در حالی که علم بال پروازش سعی به نوردیدن بیکرانها دارد.توسعه تفکرات تفرقه برانگیز و خشونت محور واقتدارگرایی نوین مانع اصلی در کامیابی بین المللی برای از کار انداختن این چرخه است.این کارتلهای اسلحه هستند که سرنوشت جهان را رقم می زنند.وعشق یگانه نیروی بازدارنده ای است که انسانیت را فریاد می زند
🖊️🌿میان خواب من پروانه می گفت
که راز دل نشاید ببش بنهفت
پر من سوختن را از تو دارد
پریشان تابه کی باید چنین خفت
🖊️🌿بر شانه های کدام کوه
سرمی زند
افتاب چشمانت
که بغض های ابر را
فراموش کرده است شهر

🖊️🌿پنلوپه ای به استغاثه
بر معبد دلفی
می خواند تا زئوس را
ودستان بلند تو
آرامشی که درنگاهت بود
هرگز نگفته بودی
که از کدام جهانی
وخدایان چگونه تورا
به این جهان تبعید کرده اند
✍️دیدم تمام لحظه ی بارانی
مردی غزل می بافت
اما تو بی خیال
در زیر چتر دیگری می رفتی
لباس سپید را 
ان ساقدوشهای بی خیال
آرام می کشیدند
تا معبدی که منتظرت بودند
وبودای تنهایی
بر پاهضای تو آب می ریخت
وقتی که دست می بردی
تا شاخه گلی را بچینی
که از خیالت سرزده بود
وماهی تنگی رها می شد
بر بستر گنگ
وخاکستر مردی را
در آب می پاشیدی
وترجیح بند زبانت شعری بود
از روزهای دور
واشک تو پاک نمی شد..
   
#ایرج_جمشیدی_بینا

✍️📔⁠هرگز کار ما تمام نخواهد بود تا آنکه جنگ را از میان برداریم. برای تأمین این  منظور، باید آدمی را ترغیب کنیم که مسائل بین‌المللی را با روشی نو بنگرد، نه به عنوان زورآزمایی، که در آن پیروزی از آن جناحی است که در کشتار عامه نهایت چیره‌دستی را دارد، بلکه آنرا حکمیتی بداند که بر اساس اصول و موازین قانونی پذیرفته شده‌ای عمل می‌کند. تغییر دادن عادات ذهنی که طی قرنها ملکه آدمی شده است کار آسانی نیست، اما چاره‌ای نداریم جز اینکه به تغییر این عادت ذهنی همت گماریم.

#برتراند_راسل

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

اهنگ زیبای دوش دوش «که آن مه لقا»
از ساخته های بسیار زیبای علی اکبر شیدا
(زادهٔ ۱۲۵۹ قمری ،۱۲۲۲ خورشیدی در شیراز درگذشتهٔ ۱۳۲۴ قمری، ۱۲۸۵ خورشیدی در تهران) ،
موسیقی‌دان، شاعر، ترانه‌سرا وخوشنویس ایرانی معاصر است.
این تصنیف توسط اساتید بزرگی چون
محمدرضا شجریان و بانو مرضیه
اجرا و خوا نندگی شده است.

♥️🕊 ققنوس🕊♥️

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

"چارلی شکلاتی تاریخ چی"

سرش چنان در چاه  لب‌تاپ افتاده است که با هیچ سیم بکسلی بالا کشیده نمی شود. 
چشم گرد می کنم و غُر می زنم: "هنوز داری بازی می کنی؟ تمومش کن درست رو بخون."

با ضربه ی چکشی می گوید: "نخیر مامان خانوم،  تکلیف می نویسم."

یک هیچ گل خورده ام. کم می آورم.  برای جبران، صدا را بهاری می کنم و می پرسم: "آفرین، حالا چی می نویسی؟"

 لب ها را مورچه ای می جنباند که: "باید بگم از کجای این متن معلوم میشه طرف خسیسِ."

صفحه لب تاب را برقی اسکن می کنم. بالای صفحه، میدان مغناطیس اسم رولددال  براده نگاهم را می گیرد.
رولددال یعنی شیرینی چارلی و کارخانه شکلات، معجزه چشمهای ماتیلدا و تمام داستانهایی که سال های دور تا نیمه شب می خواندم و بزرگترها می گفتند بجای داستان های چرت و پرت یه کتاب حسابی بخون. اما من حرف به گوشم نمی رفت که نمی رفت.  

ذوق زده می گویم: "درس شخصیت پردازی ادبیات خیلی شیرینه، اصل باقلواس."

سر بلند می کند، دستی به پشت لب تازه سبز شده اش می کشد و می گوید: "نه، تکلیف درس تاریخِ."

- "داستان رولددال، درس تاریخ؟!!"

نگاه تند پرسشگرانه اش را توی چشمهایم ميخ مي کند و با تُنی بلندتر از قبل می پرسد: "مامان خانم مگه تو معلم  نبودی؟"

با تندي نگاه و تیزی سؤالش چنان گل می زند که تور دروازه پاره می شود و مثل دروازه بانی باخته، یخ می زنم.
درس تاریخ ما نبش قبر بود نه کشف متن.

یخم را به کوه قطب جنوب تبدیل می کند وقتی می گوید برای علوم، جغرافیا و اقتصاد هم  کتاب های داستان می خوانند. 
 
فیلم سالهای درس دادن را روی دور تند می گذارم. هیچ وقت در کلاس درس، از کنکاش کتاب داستان فانتزی استفاده نکرده بودم. 
 
#فریده_افضلان
#داستان_کودک
#آموزش_تاریخ
#آموزش_پروژه_ایی

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

نگاهی به بیماری کودنی اجتماعی

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸

@good_sense_of_life

ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺍﻧﺘﻘﺎﻡ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﺧﻮﺩ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﻫﯿﺪ ﻭ ﺍﺗﻔﺎﻗﺎﺕ ﺑﺪ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﻨﯿﺪ!
ﺑﻪ ﻫﯿﭽﮑﺲ‌ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻧﺪﻫﯿﺪ ﺍﺯ ﺗﻤﺎﺷﺎﯼ ﺭﻧﺞ ﺷﻤﺎ ﻟﺬﺕ ﺑﺒﺮﺩ؛ ﺷﺎﺩ ﺑﻮﺩﻥ ﺭﺍ ﺳﺮﻣﺸﻖ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺧﻮﺩ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﻫﯿﺪ‌ ﻭ ﻣﺴﯿﺮ ﺯﻧﺪﮔﯿﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﺗﺮﺳﯿﻢ ﮐﻨﯿﺪ...
در گرفتاری باید اندیشه را به جنب و جوش درآورد، نه اعصاب را!
خوشبخت کسی نیست که مشکلی ندارد، بلکه خوشبخت کسی است که با مشکلات مشکلی ندارد...
باید حوصله داشته باشیم و تحمل کنیم تا موفق شویم...

#اپرا_وینفری‌

┄┅┄┅✶❤✶┄┅┄
 
#کانال_حس_خوب_زندگی👑

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

جان من دو بار این کلیپ را ببین 🙏

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

《 6 حقیقت بی رحم و صادقانه در مورد زندگی 》

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

نوشته: جان لاک
ترجمه:حمید عضدانلو

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)

نوشته:جان لاک، پرینگل پتیسون
ترجمه: رضا شفق زاده

Читать полностью…

پرنیان خیال (ادبی اجتماعی)


Let every mistake teach you a great lesson: every sunset is the beginning of a very, very bright and big dawn.

Sri #Chinmoy, #Video: Northern Norway.



کلیمانجارو کوهی است پوشیده از برف
به ارتفاع نوزده هزار و هفتصد و پانزده پا
که به گفته‌ی همگان بلندترین کوه آفریقاست.

نزدیک قله‌غربی آن، لاشه‌ی یخ‌زده و خشکیده‌ی یوزپلنگی افتاده است.
هیچ‌کس نمی‌داند که این حیوان در آن ارتفاع
به دنبال چه بوده است؟

       برف‌های کلیمانجارو
       ارنست همینگوی

و من آن یوزپلنگ بودم.
و تو آن را خوب می‌دانی که من آنجا
در آن ارتفاع
به دنبال چه بودم!

Читать полностью…
Subscribe to a channel