با همه بی سر و سامانی ام
شاعر: محمدعلی بهمنی
۲۲ مرداد ۱۳۹۱ | ۱۴۰۱۴۴ | ۴۷
با همه ی بی سر و سامانی ام
باز به دنبالِ پریشانی ام
طاقتِ فرسودگی ام هیچ نیست
در پیِ ویران شدن آنی ام
آمده ام بلکه نگاهم کنی
عاشقِ آن لحظه ی طوفانی ام
دل خوشِ گرمای کسی نیستم
آمده ام تا تو بسوزانی ام
آمده ام با عطشِ سال ها
تا تو کمی عشق بنوشانی ام
ماهیِ برگشته زِ دریا شدم
تا تو بگیری و بمیرانی ام
خوب ترین حادثه می دانم ات
خوب ترین حادثه می دانی ام؟
حرف بزن ابرِ مرا باز کن
دیر زمانی است که بارانی ام
حرف بزن حرف بزن سال هاست
تشنه ی یک صحبتِ طولانی ام
ها...به کجا می کِشی ام خوبِ من؟
ها...نکشانی به پشیمانی ام!
خواننده : سالار عقیلی
ترانه : ساغر شکسته
آهنگساز : پرویز یاحقی
شعر : بیژن ترقی
سالار عقیلی (متولد ۱۱ آذر ۱۳۵۶) خواننده موسیقی سنتی ایرانی است. او دانشآموختهٔ هنرستان موسیقی سوره و نیز دارای مدرک کارشناسی در رشتهٔ بازیگری تئاتراست
✍️🌺درود صبحتان بخیر و برپرندی از شادی،مهربانی وهمراهی روزتان فرخ وفرخنده ایام به کام سرعت تحولات در تکنولوژی وذهن بشر دستاوردهای هوش مصنوعی وسیر تغییرات جهان به موازات آن جهان محافظه کاران ومرتجعین را برآشفته است تا برای حفظ خود و عدم تن دادن به این تحولات جنگ ،اشوب و دلهره رابه بشر تزریق نمایند و تا جایی که می توانند قلمرو خود را وسعت بخشند هردو منازعات خاورمیانه واکراین در بطن خود جوهره این تفکرات را دارند وترس از سقوط است که آنها را دراین چالش جهانی اینگونه گستاخانه به جنگ افرینی واداشته است ولی جهان نو حتی شکل حکومتها راتغییر خواهد داد و ترکیب دولت ملت در این روند تحول اساسی راتجربه خواهد کرد و این تفکرات محافظه کارانه مجبورند ضمن پذیرش دگردیسی نوشدگی رابپذیرند وگرنه نابود خواهند شد جهان اینده جهان امیدهاست با بالی از دانش
🖋️🌿با تاج زری که از سر آذر رفت
شولای تری که از بر آذر رفت
دیدم که زمستان به هواداری آن
پوشیده لباس جنگ وشر آذر رفت
🖋️🌿هر غزلی گفته به نامت خوش است
چشم تو سرچشمه ی این جوشش است
کم به دل از خنده تلنگر بزن
خنده ی پنهان تو هم دلکش است
🖋️🌿صبح پیراهن از ترانه
بر تن ماه
کرد آواز جاودانه
خواند زبور
واحه ی عشق بود وشعور
هر چه می رفت شعر دلتنگی
آدم آما هنوز چون سنگی
وحدهو را نمی فهمید
عشق اورا نمی فهمید
دامن کبریای عشق بلند
خنجری بر کشیده نژند
داد می زد که شیطان کو
خود نمی دید
رو نموده براو
دست می برد تا به زلفانش
طره ها نرم و دل پریشانش
خنده می زد نگار
کی آدم
دست کوتاه کجا و دامانش
صحبت عشق!
صبح نیکویی است
عشق هم لایق چنان اویی است
پرنیان کن تو شعر و هیچ مخواه
در این عشوه ها ببند وهوا
بین که اینجا بهشت را باخود
نقش دلها و کشت را با خود
مطرب وصل بس که همراه است
عاشقا انقلاب در راه است
جاده ها را به شوق نم زده ببین
بوی عطر است روی زمین
هان بیا همچو ابراهیم
بت اذر بگیر وبشکن که این
می دهد تا کجا تورا پرواز
وحدهو را تو برده نماز
غرق چشمان ماهش باش
آدم ان لوطی سیاهش باش
عاشقی را کسی که می فهمید
خود تو مجنون ویار لیلایش
عاشقی با خیال شیدا یش
سر سودا بگیر و دست کمند
غزلت را بغل نموده بخند
کن ترانه دوباره شعرت را
#ایرج_جمشیدی_بینا
✍️📒اگر بستنِ ذهنِ مردم به همان آسانیِ بستن زبانشان میبود، آن گاه هر حاکمی به امنيت، حکمرانی میکرد و حکومتِ سرکوبگری هم وجود نمیداشت. چون آن گاه جملهیِ آدمیان مطابقِ اذهان کسانی که حکمرانی میکنند به سر میکردند و تنها به صلاح دیدِ آنان درست را از نادرست، یا خوب را از بد، تمیز میدادند، اما چنان چه یادآور شديم، غير ممکن است که ضمیر کسی مطلقاً به فرمان کسی دیگر درآید. زیرا هیچکس نمیتواند حق با توانایی طبیعی خویش برای آزادانه اندیشیدن و قضاوت دربارهیِ نیک و بد را به دیگری واگذارد و نمیتوان کسی را به این کار واداشت. از این رو است که دولتی که بخواهد ضماير مردم را تحتِ تحكمِ خویش درآورد ستمگر دانسته میشود، و هر قدرت حاکمهای آن گاه که بخواهد به رعایای خویش املاء کند که باید چه چیزی را به عنوانِ حقیقت بپذیرند و چه چیزی را به عنوان ناصواب طَرد کنند و چه عقایدی باید پرستشِ خدا را در دل هایشان برانگیزانند، زیانبار و غاصبِ حقوقِ ایشان دیده میشود. زیرا این ها چیزهایی هستند که درونِ حق هر شخصی واقعاند که او نمیتواند از خود سَلب کند حتی اگر بخواهد چنین کند.
"باروخ_اسپینوزا"
"رساله الهی سیاسی"
*هیچ درختی به خاطر پناه دادن به کبوترها بی بار و برگ نشده است؛*
*تکیه گاه باشیم،*
*مهربانی سخت نیست ...*
دروددوستان عزیز صبحتان بخیر و نیکی
آذری
𝄠🎧✾ ᵐᵘˢⁱᶜ ✾
┄┄┄❅✾❅┄┄┄
.
☘️☘️ برگی از تقویم تاریخ ☘️☘️
۱۰ آذر (۱ دسامبر) روز جهانی ایدز
از سال ۱۹۸۸، یکم دسامبر، روز جهانی ایدز نامگذاری شده است و هرساله برای این روز، شعار خاصی نیز در نظر گرفته میشود. هدف عمده این است که به عموم مردم یادآوری شود HIV از بین نرفتهاست و هنوز کارهای زیادی است که باید انجام شود. در روز جهانی ایدز بسیاری لباسشان را به روبان قرمز مزین میکنند تا توجه و مراقبت در برابر ایدز را یادآور شوند.
اپیدمی جهانی ایدز:
اپیدمی جهانی ایدز و ویروس آن، با توجه به مقیاس و تأثیر ویرانگری که دارد، یک مورد اضطراری جهانی و یکی از وحشتناک ترین چالشها را تشکیل میدهد.
در سرتاسر جهان هرساله میلیونها انسان به ویروس "اچ. آی. وی." آلوده میشوند و تاکنون هیچ راهی برای درمان قطعی آن پیدا نشده است.
ویروس ایدز چیست؟
ویروس ایدز همان ویروس نقص ایمنی اكتسابی انسان است كه بیماری ایدز را بهوجود می آورد. ویروس ایدز عضو گروهی از ویروسها بهنام رترویروسها است كه سلولهای انسان را آلوده میكند و انرژی و مواد غذایی این سلولها را صرف رشد و تولید مثل خود میسازد.
بیماری ایدز چیست؟
بیماری ایدز یا سندرم نقص ایمنی اكتسابی بیماری است كه سبب اختلال سیستم ایمنی بدن میشود به صورتی كه بدن قادر به مبارزه با برخی عفونتها نیست.
ویروس ایدز چگونه منتقل میشود؟
فرد آلوده به ویروس ایدز ویروس را در مایعات خاص بدنش از جمله خون، شیر و ... حمل میكند. انتقال ویروس فقط در صورتی میسر است كه این چنین مایعات آلوده به ویروس ایدز وارد جریان خون فرد دیگری بشوند. معمولاً انتقال ویروس ایدز از یكی از این راهها اتفاق می افتد:
۱- تماس جنسی بدون پیشگیری با فرد آلوده به ایدز.
۲- استفاده از سوزن یا سرنگ مشترك با یك فرد آلوده به ویروس ایدز.
بررسیهای آزمایشگاهی نشان داده است كه ویروس ایدز در یك سرنگ آلوده میتواند حتی بیشتر از یك ماه زنده بماند و به منظور پیشگیری از ایدز، هرگز نباید سرنگ، آب و وسایل تهیه مواد مخدر را بطور اشتراكی مصرف شود یا اینكه بیشتر از یك بار مصرف كنند.
۳- انتقال ویروس از مادر به فرزند در حین بارداری، زایمان، یا شیردهی.
ویروس ایدز از چه راههایی منتقل نمیشود؟
انتقال ویروس ایدز از یك فرد به فرد دیگر به آسانی ویروسهای دیگر نیست. این ویروس از راه هوا یا غذا منتقل نمیشود "بهعنوان مثال از طریق عطسه یا سرفه كردن" هیچ موردی از انتقال ایدز از طریق تماسهای عادی روزانه یك فردآلوده با همخانهایها، همكاران، خویشاوندان، یا دوستانش كه از ظروف و توالت مشترك استفاده میكنند دیده نشده است. ایدز همچنین از طریق در آغوش گرفتن و بوسیدن منتقل نمیشود. ویروس ایدز در عرق، استفراغ، مدفوع و ادرار وجود دارد ولی تاكنون مواردی از انتقال توسط آنها گزارش نشده است. "بجز دو مورد كه انتقال ویروس از طریق تماس مدفوع با پوست بریده شده اتفاق افتاده است." مگس، پشه و حشرات دیگر ویروس را منتقل نمیكنند.
تشخیص آلودگی به ویروس ایدز:
بلافاصله بعد از آلوده شدن، برخی افراد ممكن است علائمی گذرا شبیه یك سرماخوردگی ساده داشته باشند. حتی ممكن است آلوده شده باشند، اما كاملاً احساس سلامت كنند. تنها راهی كه شخص میتواند از وضعیت خود مطمئن شود، انجام آزمایش برای كشف آنتی بادیهای ضدویروس ایدز "پروتئینهایی كه در بدن برای مبارزه برعلیه ویروس ایدز تولید میشوند" است.
در چه مواردی باید آزمایش ایدز انجام شود؟
اگر شخص بههر دلیل احتمال میدهد كه به ویروس ایدز آلوده شده باشد باید هرچه سریعتر مورد آزمایش قرار گیرد، زیرا حتی در اولین مراحل بیماری باید گامهای سازمان یافتهای برای حفظ درازمدت سلامتی فرد برداشته شود. بیمار باید بهطور منظم به یك متخصص بیماریهای عفونی مراجعه كند تا در وقت مقتضی قبل از بدحال شدن بیمار درمان ضد ویروس ایدز شروع شود. این روش رسیدگی فعالانه در بیماران ایدز سبب میشود بیمار سالهای بیشتری زندگی سالم داشته باشد.
منبع : iribnews.ir
☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
#روز_جهانی_ایدز
استعفای سفیر
هلند دراسراییل
✍️✍️✍️✍️✍️
"هرچه سریعتر بدوید، و فرار کنید، این ساختار فاسد لیاقت استعداد و توانمندی های شما را ندارد!
از هیچکدام از دیپلمات هایی که ظاهرسازی می کنند، انتظار نمی رود که دنیای بهتری را بسازند!"
صحبتهای سفیر سابق هلند در سرزمینهای اشغالی فلسطینیها، دلیل استعفای خودش و توصیه او به سفرا و دیپلماتهای جوان هلندی!
دیپلماتهای ارجمند،
در این چند هفته اخیر احساس خشم بسیار دارم! جهنم انتقامی که اسرائیل اجازه می دهد بر سر مردم فلسطین در غزه ببارد به بهانه جنجالی است که حماس به بار آورد.
این مانند قطاری غیرقابل توقف در صفحه مونیتور، تلویزیون یا کامپیوتر من حرکت می کند. زمانی من دیپلمات هلند بودم و در فلسطین زندگی می کردم. در آن زمان نیز اسرائیلی ها بار مردم فلسطین غیرانسانی رفتار می کردند و آن ها را آواره کرده و می کشتند.
کشور من، هلند، هرگز اقدامی نمی کرد!
من نمی خواستم بخشی از این موضوع باشم!
بنابراین در واکنش به آن، تصمیم گرفتم از شغلم به عنوان یک دیپلمات اسعفا بدهم. اکنون در این نقطه قرار گرفته ایم و زندگی های بسیاری از دست رفته است.
من به بزرگان وزارت امورخارجه فکر می کنم. آنها فکر می کردند اعتراضات اخلاقی من، نشانه ضعف است.
بخاطر آن که من این موضوع را آپارتاید نامیدم! مرا سرزنش کردند و گفتند که او سعی دارد این موضوع را با وزیر در میان بگذارد، انگار این بخشی از نقش و وظیفه من به عنوان یک کارمند دولت نبود!
دیپلماتهای جوان در هفته های گذشته برای من نامه فرستاده اند که چه کار می توانیم انجام بدهیم؟
آنها سئوال می کنند!
چیزی که من می خواهم برای آنها فریاد بزنم این است:
هرچه سریعتر بدوید، و فرار کنید، این ساختار فاسد لیاقت استعداد و توانمندی های شما را ندارد!
از هیچکدام از دیپلمات هایی که ظاهرسازی می کنند، انتظار نمی رود که دنیای بهتری را بسازند!
چهارشنبه
۷ آذر ۲۴۰۲
موسیقیِ "come waltz with me" که توسطِ "Demis_Roussos"
خواننده و نوازندهیِ برجستهیِ اهلِ یونان اجرا شده است.
او این اثر را، بر رویِ "والسِ شمارهیِ 2" که یکی از معروفترین آثارِ "دمیتری_شوستاکوویچ"، آهنگساز بزرگ روسی، خوانده است.
"استنلی_کوبریک" نیز در سال 1999 قطعهیِ "والسِ شماره یِ 2" را برای آخرین فیلمش، به نامِ "چشمانِ کاملاً بسته" انتخاب کرده است.
قایق خیال شب
به گل نشسته
تا قویی تنها
اخرین آوازش را
بر عرشه اش
به یادبود بگذارد
#ایرج_جمشیدی_بینا
▪️آی آدمها
▪️سهیل نفیسی
آی آدمها
که بر ساحل بساط دلگشا دارید!
نان به ســفره، جامهتان بر تن
یک نفر در آب میخواند شما را
موج سنگین را
به دسـتِ خسـته میکوبد.
باز میدارد دهان،
با چشمِ از وحشت دریده
سایههاتان را ز راه دور دیده
آب را بلعیده در گود کبود و
هر زمان بـیتابیاش افزون
میکند زین آبها بیرون
گاه سر، گه پا
آی آدمها!
▪️نیما یوشیج
▪️Kamkars Ensemble
▪️آی نیزن خانهام ابریست
▪️کامکارها
خانهام ابریست
یکسره روی زمین ابریست با آن
▪️نیما یوشیج
خانهام ابریست
یکسره روی زمین ابریست با آن.
از فراز گردنه خرد و خراب و مست
باد میپیچد.
یکسره دنیا خراب از اوست
و حواس من!
آی نِیزن که تو را
آوای نی بردهست دور از ره کجایی؟
خانهام ابریست اما
ابر بارانش گرفتهست.
در خیال روزهای روشنم کز دست رفتندم،
من به روی آفتابم
میبرم در ساحت دریا نظاره.
و همه دنیا خراب و خرد از باد است
و به ره،
نِیزن که دائم مینوازد نی،
در این دنیای ابراندود
راه خود را دارد اندر پیش
▪️نیما یوشیج
*داستانهای عاشقانهی «خسرو و شیرین» و «لیلی و مجنون»، هردو سرودهٔ «نظامی گنجوی» سرایندهی توانمند ایرانی هستند.* ✅
منظومهی «خسرو و شیرین» داستان عاشقانهای است در ایران باستان و یادی است از معشوقهی در جوانی از کف رفتهی نظامی به نام «آفاق».
به نحوی که در این هشتصد سال کسی نتوانسته مانندش را بسراید. و «لیلی و مجنون» داستان دلدادگی دو جوان است در دیار عرب.
نظامی در آغاز هر دو داستان مدعی است که در اصل داستان تصرفی نکرده است.
نظامی ناخوداگاه در «لیلی و مجنون» به ترسیم چهرهی زن در دیار عرب و در «خسرو و شیرین» به نمایاندن چهرهی زن در ایران باستان پرداخته است.
لیلی، پروردهی جامعهای است که دلبستگی را مقدمهٔ انحرافی میپندارد که نتیجهاش سقوط حتمی در جهنم وحشتانگیز فحشاست. در این سرزمین پاکی و تقوا، بدا به حال دختر و پسر جوانی که نگاه علاقهای رد و بدل کنند.
اما در دیار شیرین، منعی بر مصاحبت و معاشرت بیآلایش مرد و زن نیست و عجبا که در عین آزادی معاشرت، شخصیت دختران، پاسدار عفاف ایشان است.
دختری سرشناس، یکه و تنها، بر پشت اسب مینشیند و از ناف ارمنستان تا قلب تیسفون میتازد و کسی متعرض او نمیشود.
اما وضع لیلی چنین نیست و جرایمش بسیار. نخست این که زن به دنیا آمده و از هر اختیار و انتخابی محروم. گناه دیگرش زیباییست. در نظام قبیلهای، مرگ و زندگی او در قبضهٔ استبداد مردان است. پدر لیلی مرد مقتدری است که چون از تعلق خاطر قیس (مجنون) و دخترش با خبر میشود، در حصار خانه زندانیاش میکند و زندانبانش، زن فلکزدهای است به نام مادر که به فرمان شفاعتناپذیر شوهر مجبور است رابطهی دخترش را با جهان خارج قطع کند.
اما فضای داستان «خسرو و شیرین» متفاوت است. دنیای شیرین، دنیای بیپرواییهاست. شیرین، دستپروردهی زنی است که به گفتهی نظامی: «ز مردان بیشتر دارد سترگی».
شیرین، دختر ورزشکار نشاططلب طبیعتدوستی است که بر اسبی زمانهگرد برمینشیند و با جماعتی از دختران همسنوسال خود که:
«ز برقع نیستشان بر روی بندی» و هر یک با فنون سوارکاری و دفاع از خویش آشنایی دارند، به چوگان بازی میرود.
دختری که در چنین محیطی بالیده در مورد طبیعیترین حق مشروع خویش، یعنی انتخاب شوهر، گرفتار هیچ مانعی نیست.
شیرین در کنار عاشق خود خسرو، اسب میتازد، به گردش و تفریح میپردازد، مذاکره میکند، شرط و شروط میگذارد و امتیاز میگیرد و در همهحال پاکدامنی خود را پاس میدارد.
و آن طرف زندگی سراسر تسلیم لیلی است. خالی از هر تلاشی. از مکتبخانهاش باز میگیرند و در خانه زندانیاش میکنند و به شوهر نادیدهی نامطبوعی میدهندش، بیآنکه اعتراضی بکند.
📗: سیمای دو زن،
👤: علیاکبر سعیدی سیر جانی
*طوفانِ شیراز
🌸شاهکار حکیم ابوالقاسم فردوسی رحمت الله علیه ؛
ترجمه زیبا و دلنشین آیت الکرسی به زبان شعر تقدیم به شما خوبان اعضای گروه
☎️ فوری
افشاگری حیدری نماینده تهران در مجلس
از دزدیها و .... تا کشتن رفسنجانی در استخر
😳😳
با درود فراوان شب زیبای پاییزی تک تک اساتید عزیز بخیر . وقت تان آرام و دلنشین . وجودتان سرحال و با نشاط
Читать полностью…*گوبلز : دروِغ، هرچه بزرگتر باور پذیرتر* ✅
✍️ یدالله کریمی پور
پاول ژوزف گوبلز ، نابغه معلول آلمانی، از آغاز تا فروپاشی رژیم هیتلری و رایش سوم، وزیر تبلیِغات و روشنگری بود.
تحصیلاتش در زمینه ادبیات و فلسفه بود و تا دریافت دکتری در اینرشته نیز پیش رفت.
نخستین کار دکتر در جایگاه وزیر پروپاگاندا ، یکپارچه کردن همه رسانه های آلمان و وادار نمودنشان به پیروی از پیشوا بود.
گوبلز پس از به قدرت رسیدن هیتلر، همه شاخههای رسانههای عمومی و هنر را برای پشتیبانی مردم از وی به کار گرفت.
از سال ۱۹۴۰، دکتر گوبلز همچنین مدیرمسئول مجلهٔ هفتگی رایش شد.
وی درسرمقاله های این ژورنال، همواره دربارهٔ پیروزی نهایی در آیندهٔ نزدیک مینوشت و از اختراع سلاحهای معجزهآمیز خیالی که امریکا و دیگر دشمنان را نابود میکند، خبر میداد.
سرمقالههای او در این مجله، یکی از برجستهترین الگوهای پروپاگاندا در تاریخ محسوب میشود.
گوبلز، در سخنرانی و تهییج احساسات مردم، نابغه ای کممانند بود.
*توصیه گوبلز :*
1️⃣ آینده باوری
بی وقفه مردم را به روز و ماههای خوب آتی دلخوش سازید ؛ آینده ای مملو از صلح و پیروزی بسازید.
2️⃣ دشمن تراشی
همه ناکامی و بیچارگیهای ما ناشی از دسیسه سامی ها (یهود تبارها) و عوامل کاپیتالیسم وکمونیست آنها (فرانسه، بریتانیا، امریکا و شوروی است)
3️⃣ آلمان برتری
هوش و ذکاوت، توانایی جسمی و برتری ژرمن ها بر دیگران اثبات شده و حقیقت تنها نزد ما است.
4️⃣ پیشوا
آلمان زیر رهبری پیشوای خردمند، مدیر، باکیاست، دوراندیش و شجاع، بالاخره همه دشمنان را نابود و آلمان را طبق قانون طبیعت، سرور جهان خواهد کرد؛
5️⃣ تسلیحات نابودگر
با ابتکار برتر مهندسین و دانشمندان آلمانی، بزودی با سلاح دهشتناک در دست طراحی و تولید، دشمنان در میدان نبردخوارشده و همگی تسلیم اراده ما خواهند شد.
6️⃣ پیروزی ابدی
به عقب نشینی های تاکتیکی آلمانی ها به دیده تردید در ارتش توانمند خودتان ننگرید، پیروزی نهایی و رستگاری ابدی با ماست. پیروزی نهایی نزدیک است.
رئیس دستگاه تبلیغی، حتی تا ۵ روز مانده به سقوط برلین و کشتن خود، همسر و ۶ فرزندش (با سیانور)، آلمان را به پیروزی نهایی امیدوار می ساخت.
7️⃣ کنترل جامعه
در دست گرفتن کامل کنترل جامعه در همهٔ بخشهای زندگی بود، چه در بخش های عمومی و فرهنگی و چه حتی در زندگی شخصی.
8️⃣ سانسور
باهدف هم راستا سازی رویکردهای فرهنگی با اندیشه پیشوا، نخستین گام، چیرگی بر همه بخش تبلیغاتی، تاسیس بخشهای گوناگونی مانند بخش خبرگزاری، رادیو، فیلم، تئاتر، موزیک، ادبیات و چاپ تقسیم کرد.
به زودی بیشتر روزنامهها، کتابها، بازیها ، فیلمها و کنسرتها را در مقیاسی از هنر، بعنوان هنر ملی زیر سنجش و ارزیابی وزارت تبلیغات قرارگرفت.
آثار نویسندگان حق انتشار نداشت و هیچ تابلوی نقاشی به گالری ها راه نمی یافت و هیچ آواز، ترانه و موزیکی به اجرا گذاشته نمیشد، مگر آن که با معیارهای تعریف شده همخوانی داشته باشد.
گوبلز : دروغ برای خدمت به پیشوا عین حقیقته و هر چه بزرگتر موثرتر.
طوفان شیراز
🔴 بانک جهانی: ۱۰ میلیون ایرانی در فقر کامل فرو رفتهاند
بانک جهانی اعلام کرده ۱۰ میلیون نفر از جمعیت ایران در فقر کامل فرو رفتهاند و نابرابریهای اجتماعی تشدید شده است. همچنین ۴۰ درصد مردم ایران در معرض فقر هستند..
*با کسی دوست شو که ...*
*نشر:* گاهنامه مدیر
■با کسی دوست شو که *کتاب* بخواند. دوستی که در سوگ گُلممدِ *کلیدر* گریسته باشد و در خیالش با *مارال* به خواب رفته باشد. کسی که *همسایههایِ* احمد محمود را بخواهد که بخواند.
□دوستی که *جای خالی سلوچ*، *کافه پیانو*، *عزاداران بَیَل* را بخواند. کسی که *سولمازِ* آتش بدون دود را تا خانه بخت همراهی کرده و *شوهر آهو خانم*، *بوف کور* صادق هدایت، *شازده احتجابِ* گلشیری را بخواند و *سمفونی مردگانِ* معروفی را با دل و جان گوش کند. کسی که *تنگسیرِ* صادق چوبک و *چشمهایش* بزرگ علوی و *در درازنای شبِ* میرصادقی و *سووشون* سیمین دانشور را نظاره کند. *مدیر مدرسهاش* جلال آل احمد باشد و *داستان یک شهر* را از زبان احمد محمود شنیده و در *کافه نادری* رضا قیصریه به *ملکوت* بهرام صادقی برسد.
●با کسی دوست شو که کارتِ کتابخانهاش از کارت عابر بانکِ والدینش برایش ارزشمندتر باشد.
تشخيصاش سخت نيست، حتماً در کیفش بهجای فندک و انبوه لوازم آرایش، کتابی برای خواندن و بهجای صحبت از آخرین مدل پورشه و تیپ فلان خواننده و هنرپیشه از گلچینهایی که وارد بازار نشر شدهاند، حرف میزند. کسی که ترجمههای محمد قاضی، نجف دریابندری، آثار آلبر کامو و کتاب چنین گفت زرتشت و... کسی که وقتش بهجای کافیشاپها و متر کردن خیابانها، در کتابخانهها و کتابفروشیها بگذرد. کسی که یک غزل حافظ زندهاش کند و برای تماشایِ سرو سیمین سعدی سرش را بر باد بدهد و با دوبیتیهای خیام دلش روشن شود. کسی که سوار بر شبدیزِ خسرو همراه با لیلی و مجنون به جشن شیرین و فرهادِ نظامی برود.
○با کسی دوست شو که بر داغ سهراب جوانمرگ گریسته و رستم شاهنامه را بر جومونگ تلویزیون ترجیح دهد و برای فرزند همسایهشان دعایِ فردوسی بزرگ را بخواند:
*سیه نرگسانت پر از شرم باد*
*رخانت همیشه پر آزرم باد*
کسی که در جستجوی خورشید شمس همراه با مولانا از بلخ تا قونیه سفر کرده و در خلوتِ کیمیا خاتون سماع کرده باشد.
■با جوانی دوست شو که فریاد *آی آدمهای* نیما را شنیده و آیدا را در آیینه شاملو دیده باشد. کسی که *آرش کمانگیرِ* سیاوش کسرایی را به رویِ خار و خاراسنگ خوانده و در یک شب مهتابی با *مشیری* باز از آن کوچه گذشته و اشکی در گذرگاه تاریخ ریخته باشد. کسی که سوار بر اسب *سپید وحشی* منوچهر آتشی از *کوچهباغهای نیشابور* شفیعی کدکنی گذشته تا به *سرای بی کسیِ* ابتهاج برسد.
□با کسی دوست شو که در *سرمای زمستانِ* اخوان با *قاصدک*، نرم و آهسته به سراغ سهراب سپهری رفته باشد تا با فروغ تولدی دیگر پیدا کند و تا شقایق هست زندگی کند. کسی که با *یاد ایام*، یادی از نوایِ شجریان کند و *ماهور شجریان* با دلش بیداد کرده باشد. کسی که *الهه نازِ* بنان و *گلنار و زهره* داریوش رفیعی را دوست داشته و آواز قمر، *مرغ جانش* را به پرواز در آورد. کسی که *تار* شهناز و لطفی، زخمه بر دلش بزند، *بانگ نی* کسایی و موسوی آتش به جانش افکند و با *سهتار* ذوالفنون و *ساز* یاحقی شهنوازی کند.
●با کسی دوست شو که در موبایلش بهجای صد نوع گیم، صد کتاب صوتی باشد و اگر جایی به انتظار نشست، انتظارش را با *صد سال تنهایی* مارکز پُر کند و با *بیگانه* آلبر کامو، بیگانه نباشد...
کسی که در اوج جنگ با آناکارنینا در اندیشه صلح با تولستوی باشد. کسی که داستایوفسکی و برادران کارامازوف را بهخاطر جنایت یک ابله، مکافات نکند و هستی و نیستیاش را تقدیم سارتر کند.
○با کسی باش که پرورش عضلات مغزش را مهمتر از عضلات بدنش با تزریق آمپول بداند. کسی که برای به دست آوردن محبوبش مبارزه میکند، اما هیچ عشقی را گدایی نمیکند! فردی که شرم را در نگاه خود جستجو میکند. با کسی که بداند راه موفقیت، با شکست سنگفرش شده و با هر شکست، محکمتر از قبل کنارت میماند. کسی که آرزو نکند مشکلاتش آسان شوند، بلکه تلاش کند که توانش افزونی یابد. کسی كه حتی در اوج اندوه، تبسم را فراموش نکند و کلامش تسکینی باشد برای *دوزخیان روی زمین*.
■اگر با کسی دوست شدی که اهل خواندن بود، کنارش باش. لازم نیست دوستِ تو شاگرد اول کلاس باشد. کافیست فقط کتابخوان باشد. چون کسی که کتابخوان است یک روز درسخوان هم میشود، اما خیلی از درسخوانها هرگز کتابخوان نخواهند شد.
□با کسی دوست شو که بوی کتاب بدهد. کسی که عطر و ادکلنش *بویِ خوش کتاب* باشد.
_*روز کتاب و کتابخوانی مبارک.*_
_______
دلهره ی من با کشف زمان آغاز شد
لحظه ای که فهمیدم
هر لذتی در نهاد خود
راهی به نیستی باز می کند...
✍ #اوژن_یونسکو
⚫️ آی آدمها!
آی آدمها
که بر ساحل نشسته شاد و خندانید!
یک نفر در آب دارد میسپارد جان؛
یک نفر دارد که دست و پای دایم میزند
روی این دریای تند و تیره و سنگین که میدانید.
آن زمان که مست هستید
از خیال دست یابیدن به دشمن،
آن زمان که پیش خود بیهوده پندارید
که گرفتستید دست ناتوانی را
تا تواناییِ بهتر را پدید آرید.
آن زمان که تنگ میبندید
بر کمرهاتان کمربند،
در چه هنگامی بگویم من؟
یک نفر در آب دارد میکند بیهوده جان قربان!
آی آدمها که بر ساحل بساط دلگشا دارید!
نان به سفره، جامهتان بر تن
یک نفر در آب میخواند شما را
موج سنگین را به دست خسته میکوبد
باز میدارد دهان، با چشمِ از وحشت دریده
سایههاتان را ز راه دور دیده
آب را بلعیده در گود کبود و
هر زمان بیتابیاش افزون
میکند زین آبها بیرون
گاه سر، گه پا
آی آدمها!
او ز راه دور،
این کهنه جهان را باز میپاید
میزند فریاد و امید کمک دارد،
آی آدمها که روی ساحلِ آرام
در کارِ تماشایید!
موج میکوبد به روی ساحلِ خاموش
پخش میگردد چنان مستی به جای افتاده،
بس مدهوش
میرود نعرهزنان،
وین بانگ باز از دور میآید:
آی آدمها!
و صدای باد هر دم دلگزاتر
در صدای باد بانگ او رهاتر
از میان آبهای دور و نزدیک
باز در گوش این نداها:
آی آدمها!
آی آدمها!
▪️نیما یوشیج
۲۷ آذرماه ۱۳۲۰
▪️خانهام ابریست
▪️محمدرضا شجریان
خانهام ابریست
یکسره روی زمین ابریست با آن.
از فراز گردنه خرد و خراب و مست
باد میپیچد.
یکسره دنیا خراب از اوست
و حواس من!
آی نیزن که تو را
آوای نی بردهست دور از ره، کجایی؟!
▪️نیما یوشیج
✅در اکسپو دوبی همه کشورها آینده را به رخ کشیده بودند اما ایران پسته و خرما میفروخت
عباس تقدسینژاد مدیرعامل شرکت نمایشگاههای بینالمللی شهر آفتاب:
پاویونی که وزارت صمت برای ایران در اکسپوی دوبی درست کرده بود، دون شأن جمهوری اسلامی بود.در حدی که پاویون فلسطین به مراتب از ایران سطحش بالاتر بود
همه کشورها در اکسپوی دوبی درباره آینده کشورشان صحبت میکردند، وزارت صمت در پاویون ما فقط پسته و خرما میفروخت.