📕 انسان از آغاز تا 4000 سال پیش از میلاد
✍ اَیان تَتِرسال
🔄 دکتر حامد وحدتینسب و سُرور خُراشادی
این سوال که انسانها اولین بار چه زمانی به وجود آمدند؟ به چه صورتی زندگی میکردند؟ بقایا، استخوانها و فسیلهای آنها برای اولین بار در کجا کشف شد و ... از جمله سوالات جذابی هستند که پاسخهای بسیاری هم برایشان هست. هرچند نظریات معتبر علمی ممکن است بسیار نزدیک بهم باشند، اما اگر موضوع را از زوایای مختلفی بررسی کنیم، پاسخها ممکن است متفاوت شود. بهرحال علم همچنان در تلاش است تا به پاسخی درخور در این باره دست یابد و البته تا حدی هم موفق شده است. ایان تترسال در کتاب انسان از آغاز تا ۴۰۰۰ سال پیش از میلاد به این سوالات پاسخی کامل، جامع و علمی ارائه کرده است. کتاب انسان از آغاز تا ۴۰۰۰ سال پیش از میلاد فرایند پیدایش و رشد و تکامل انسانها را از ابتدا و دوران باستانی بررسی میکند تا به انسانهای مدرن و زندگی یکجا نشینی میرسد. مطالعهی این سیر تاریخی برای دوستداران تاریخ، زیستشناسی و کسانی که تشنهی علم و دانش هستند، بسیار جذاب است.
زنی که با یک کتاب، شعر، آهنگ، یا حتی یک فنجان قهوه، حالش خوب میشود هیچکس در برابر او پیروز نمیشود، حتی زندگی در مقابلش شکست میخورد
Читать полностью…"پول
خدمتکار را به ارباب،
ارباب را به خدمتکار،
حماقت را به هوش،
هوش، را به حماقت ...
و در یک کلام
همه چیز را به بنده خود تبدیل میکند !
👤 کارل مارکس
✍️🌺درود صبحتان دل انگیز روزتان بر مدار عشق وشادمانی موفق وکامیاب بمانید.بال رویاها را بگشایید.لبخند بزنید و به دیگران احترام بگذارید تا بتوانید در ارامش و با شادی زندگی کنید وقتی ادمها از هم فاصله می گیرند وروایط اجتماعی دچار ضعف می شود افسردگی به سراغ انسانها وهمینطور جامعه می اید تنهایی افسردگی می آورد
🖊️🌿اسمان با ناز دلبر دلبری می کرد باز
گوییا هر صبح در اندیشه اش احساس بود
🖊️🌿فال زدم چو از لبش گرم نشاندم آن تبش
گفت که این مقدر است نقش خیال را ببین
🖊️🌿صبح چشم دلفریب توست
تازه می گشایی اش
گرم خواب ناز تا هنوز
پلکهای بسته چشم های پر خمار
گرم در قمار خنده می برند دل
دست می بری سلام
کوچه ی خیال خلوت است
و غنچه های خنده نرم
می رباید از لبان صبح
بوسه های تازه را
رختخواب مهربانی
تو پهن می شود
خواب دوش را
به نرمی از تن لحاف
باز می کنی
انقلاب می کنی
در هوای صبح مست
چشم دل گشوده ای
برآستین صبح چنگ
در خیال خود رباب می زنی
تا رقاصه ی نگاه محو پنجره است
شوخ تر زپیش
شانه بر خیال خواب می زنی
وه که قاف ابروان گشوده
دست می بری بهگردن هوس
بوسه های نرم با حساب می زنی
چشم ها چه موذیانه
غرق می شوند در نگاه هم
این کلاف را تو باز
با عتاب می زنی
گرم جنگ تن به تن
دست وشانه گردن وسپاه موی
و آبشار تا رها
دلبرانه صبح را
چو نقش بی نقاب می زنی
روز تازه است
دست در میان دستها گره
می روی به سوی آینه
پرده را کنار
و رگ ز خواب می زنی
دلکش است
صبح تازه در کنار هم
تا امید را دوباره آب می زنی
#ایرج_جمشیدی_بینا
✍️📔 از بچگی فکر میکردم مگر آدمها مجبورند با هم بجنگند و حالا میبینم بله. گاهی مجبورند !
چون آنها که دستور جنگ را میدهند زیر باران نیستند.
میان گلولای نیستند و با فکر چشمان سبز آن کودک نمیمیرند.
آنها در خانههای گرمشان نشستهاند. سیگار میکشند و دستور میدهند ... کاش اسلحهام را به سمت رییسانی میگرفتم که در خانههای گرمشان نشستهاند. بچههایشان در استخر شنا میکنند و آنها با یک خودنویس گران، حکم مرگ هزاران همسر را امضا میکنند. راحتتر از نوشتن یک سلام.
جنگ را شرورترین افراد برمی انگیزانند
و شریفترین افراد اداره میکنند.
#آندره_مالرو
برای رهایی از ملال این روز خاکستری پاییزی٬ این شعر درخشان و یگانه نزار قبانی را بخوانید. یکی از بهترین اشعاری که در این چند سال خوانده ام. فقط همه جا به جای بیروت بگویید تهران. انگار واقعا قبانی شعر را در خطاب به ایرانیان گفته. از ترجمه زیبای دوست عزیز و در این چند سال کم پیدایمان رضا انصاری راد هم لذت ببرید:
چهار نامه ساده به بیروت
▪️نامه اول
ای همراهان اندوه در بیروت( ای اندوهگینان بیروت)
چگونه اید؟
از شما می پرسیم
خودمان خوب می دانیم
سوالی سادلوحانه.
از شما می پرسیم
ما چون یتیمانی خوش لباس هستیم.
▪️نامه دوم
ای همراهان زخم در بیروت( ای زخمیان بیروت)
آیا نفروختید
ماه را برای خریدن ویرانی
آیا نفروختید
ابرهای آبی را
وقلعه ها و صخره ها را
آیا نفروختید
بوته گل سرخ گلخانه هاتان را
و دار و درخت بیابان ها را
آیا نفروختید درخت سیب و گنجشکان را
آیا نفروختید
کتاب های شعرتان را
و خنده کودکان را
آیا نفروختید
ناله سازهایتان بر سر کوه ها را
و برق سکه ها را
آیا نفروختید
بهشت را
برای بیتوته واماندگان از کاروان رفته
▪️نامه سوم
ای همراهان شعر در بیروت(ای شاعران بیروت)
آیا نفروختید
آخرین ستاره های آسمانتان را
آیا نفروختید
آخرین کلمات دفترهایتان را
آیا نفروختید
آخرین بازماندگان زیبارویانتان را
آیا نفروختید
دریا را
آیا نفروختید به شبه نظامیانی که شما را شلاق زده بودند
آخرین بافته های شعری را
▪️نامه چهارم
ای همراهان بردباری در بیروت(ای بردباران بیروت)
بگویید به ما
در کدامین سرزمین بردباری را می کارند
بگویید به ما
آیا گل می تواند از خاک برخیزد
وعطر افشاند
آیا کلمات می توانند از غربت بازآیند
و دوات را بهرمند سازند
آیا عمر رفته ما باز خواهد گشت
وقتی آنان بهترین روزهای عمرمان را نابود کردند.
سعی کنید چیزی را به دل نگیرید،
آنچه که آدمها درباره شما میگویند،
بازتابی از خودشان است،
نه شما ...
در غیاب ادبیات ذهنی انتقادی که محرک اصلی تحولات تاریخی و بهترین مدافع آزادی است لطمهای جدی خواهد خورد.
📓چرا ادبیات
✍ماریو بارگاس یوسا
✍️به چشم سبز و مژگان سیه آراستی لشکر
چه داری زیر طاق ابروان بر پلک می کاری
تو وان لشکر جرار و این جنگی که مغلوبه است
سپاه گیسوان بر شانه افتاده است انگاری
در این میدان مین با چشم وابرو می تکانی دل
که فاتح می شود از ان لبت با بوسه ای باری
خیالم گرم لبها بود و باد امد پریشان شد
چو موها مشک می بارد چنان چون مَشک عطاری
سیاهی در هزیمت شد چه می چرخید چشمانت
تو گویی باز خورشیدی که سر زد مست اقماری
هبل در رقص شد بودا به تنویر است و در تکرار
از این بازی که این مشاطه با خود می کند کاری
#ایرج_جمشیدی_بینا
درود شبتان بخیر ودر آرامش
اوقات خوش آن بود که با دوست به سر شد
باقی همه بیحاصلی و بیخبری بود
خوش بود لب آب و گل و سبزه و نسرین
افسوس که آن گنج روان رهگذری بود
خود را بکش ای بلبل از این رشک که گل را
با باد صبا وقت سحر جلوه گری بود ...
#حافظ
#معرفی_کتاب
این کتاب حاصل تجربیات و اندیشه های مردی است از تبار سرخپوستان آمریکای مرکزی.
"چهار میثاق، کتابِ خوبی است برای رهایی از عادات بدی که سال هاست توی زندگی مون چوبشون رو خوردیم"
📕 چهار میثاق
#دون_میگوئل_روئیز
✍️🌺درود صبحتان بر مدار خوش دلی و نیک مرامی روزتان سرشار از حس زیبای خوبی وشادکامی.چگونه می توان روح بشر را سرشار از حس امید ، زیبایی وتوانایی کرد اگر کتابها ،موسیقی و دوستیها ومهربانیها نباشند تا در مقابل روان نژندی جامعه و تبعیضات بی حد وحصر سر خمنکنیم
🖊️🌿وقتی خیال حوصله از سنگ می شود
تقویم می نویسد و دل تنگ می شود
باشد نیا که زمین گرد و کوچک است
روزی حساب و تسویه، پا لنگ می شود
🖊️🌿درذهن بلوری گیاه
جز قطره های آب و چرخش باد
نمی گنجد
واحساس دوست دارم را
به نسیم می سپارد
پای گیاه فرو رفته در گل
از کوچ با وی خبری نیست
و عشق بوسه ی سایه ای است
که نثار رهگذری دارد
در ذهن ایستای درخت
از تحول خبری نیست
واین فصل ها هستند
که نقاشی می کنند
چهره درخت را
هیچ درختی
به غول چراغ جادو
نیندیشیده است
وتبر انتخاب درخت نیست
شاید پرنده هایی
که بر درخت لانه کرده اند
نمی دانند
راز سکوت درخت را
وهرگز از خود نپرسیده اند
که چرا در جواب نوک زدن
بر شاخ وبرگ درخت
هرگز سیلی نگرفته اند
و درخت کیش شان نمی کند
ان که ایستاده است
رنج بودن را خریده است
وان که رفته است
رنج دل کندن را
اما نفس کشیدن از باغ است
واین درخت
تا نثار می کند آسان
تمام هستی خود را
به باور بودن وتکثیر می شود
درخت آموزگار ایستادن
در برابر باد است
وطوفان هر زخم می زند
نمی داند
جوانه زدن برای درخت
دوباره اسان است
#ایرج_جمشیدی_بینا
✍️📔همه میدانند که بر اثر جنگهای معمولی و جنگهای داخلی و بیکاری مزمن تودهها، سرگشتگی روانی مانند یک بیماری همهگیر در میان مردم گسترش پیدا میکند و روز به روز بر عدهی افرادی که فعالیت روحیِ عادی ندارند افزوده میشود. در این گونه افراد، اندیشه و خرد به حالت فلج در میآید و در مقابل، آمادگی برای واکنشهای روانی خودبهخودی و غریزی تشدید میشود...
روان بشری در اینگونه شرایط سخت تعادل عادی خود را از دست میدهد، توانایی استدلال منطقی از او سلب میشود، میان نومیدی مطلق و خوشبینی سادهلوحانه نوسان پیدا میکند و بهسادگی تسلیم هر نوع عوامفریبی میشود. اگر احساس خطر جانی و تهدید گرسنگی برای چندین سال ادامه یابد، حتی عادیترین و فهمیدهترین و پیشرفتهترین انسانها را هم دچار تشویشی بدوی و کهن میکند، و او را در شرایط ترسآمیزی قرار میدهد که به نظر میرسید پس از قرنها پیشرفت بشریت برای همیشه از بین رفته است و این درست همان شرایط مساعدی است که در آن دیکتاتورها سر بلند میکنند.
مکتب دیکتاتورها
اینیاتسیو سیلونه
کانال پرنیان خیال
🔴 رئیس بیمارستان دستور داده با فتوشاپ روی عکس های رادیولوژی خط بیاندازند به بیمار اعلام کردن، قفسه سینه اش شکسته 23 میلیون هزینه عمل گرفتند، بدروغ گفته اند ریه هات درگیره... 🔹️ با وقاحت اعتراف می کنه باید هزینه های بیمارستان را با این روش تامین کند.😡🤬 اخلاق وانسانیت مرد😡😡
Читать полностью…پیروزی، همیشه به معنی برنده شدن نیست!
در مسابقه شمشیربازی، ۱۷ ثانیه قبل از پایان بازی، پای یکی از بازیکنان پیچ خورده و آسیب میبینه تا جایی که به سختی توان ایستادن داره
شاید این بهترین فرصت برای حریفش (امیلیا) باشه تا در آخرین ثانیهها، بازیِ باخته ( 12_ 9 ) رو با استفاده از مصدومیت حریف، به یک برد تبدیل کنه،
اما امیلیا در حرکتی زیبا، در آن آن ۱۷ ثانیهی باقیمانده، به جای تلاش برای برنده شدن، با عدم حمله و عقبنشینی تا پایان بازی، این بازی رو میبازه، ولی؛ توی بازیِ "انسانیت" برنده میشه...
#کتابوعکس
مطالعه در کتابفروشی بمباران شده در لندن که بر اثر حمله هوایی ویران شده است.
سال ۱۹۴۰
🎼❤️🎼
🗣#مری_ماتیو
🎼#یک_زن_عاشق
دیروز، امروز ، فردا
همه تنها یک روزند،
وقتی تو دستم را گرفتی؛
......................
🎼✍چشمای من...
چشمای تو...
تو نگاهممی کنی،
ولی کی می دونه
اصلا منو می بینی...
اما من...
فقط تو رو می بینم ...
🍏🍎🍃
✍️فصل پاییز کند وآهسته
می رود بی خیال پیوسته
می رود تازه می شود برفی
چو زمستان آذر خسته
#ایرج_جمشیدی_بینا
عاقلان نقطه پرگار وجودند ولی
عشق داند ،
که در این دایره سرگردانند ...❗️
#حافظ_شیرازی
☘درود شب دوستان بخیر وشادی
هیچ عشقی هر چقدر هم عمیق باشد، نمیتواند با احساسات مادرانه برابری کند!
📙 #دفترچه_ممنوع
✍ #آلبا_دسس_پدس
💚❤
چقدر جهان می توانست زیبا باشد
اگر در آن فقط
هنر و لذت و عشق وجود داشت...
✍🏼 #جوجو_مویز
#معرفی_کتاب
کتاب 1984، دنیای ترسناکی را توصیف میکند که تنها سه کشور بزرگ در آن وجود دارند؛ اوشینیا، اوراسیا، ایستیشیا.
همان سه کشور بی رحم هم همیشه با یکدیگر در حال جنگند.
📕 1984 (هزارونهصدوهشتادوچهار)
#جورج_اورول📚
دقایقی در زندگی هست
که دلت برای کسی آنقدر تنگ میشود
که میخواهی او را از رویاهایت بیرون بکشی
و در دنیای واقعی بغلش کنی ...
📕 صدسال تنهایی
✍🏻 #گابریل_گارسیا_مارکز
در زبان پهلوى فرزند از ترکیب دو واژه (فر) به معنای شکوه و (زند) به معنای زندگی تشكيل شده است.
📚 history3000