" جمعه "
فریبرز_لاچینی
موسیقی_بیکلام
یاد داری که ز من
خنده کنان پرسیدی
چه ره آورد سفر دارم
از این راه دراز ؟
چهره ام را بنگر
تا به تو پاسخ گوید
اشک شوقی که
فرو خفته به چشمان نیاز...
فروغ فرخزاد
✍️🌺درود صبحتان دلنشین بخیر وبا سعادت روزتان سرشار از شادی وبدایع بی نظیر.کامیاب وسرفراز بمانید.«در یک رودخانه دوبار شنا نمی توان کرد»این جمله ی حکیمانه ی فیلسوف یونانی هراکلیتوس شاید بتواند جرقه ای باشد برای درک «شدن» جهان .تحولی که با خود ودر خود تاریخ حیات را می سازد.اما آنچه مشهود است سرعت وشتاب این شدن به پلک زدنی رسیده است و سرعت تحولات بگونه ای است که هر صبح که چشم می گشاییم انگار از غار اصحاب کهف برخاسته ایم.رشد ونوآوری در تکنولوژی و جهان متا و web3می رود تا انقلابی راتکمیل کند که با فضای مجازی و دنیای کریپتو وارد فاز تازه ای شده است و قوانین و رفتارهای اجتماعی پیش از ان نه جوابگو نه رسا برای چنین جهانی است وبا هنجارهای آن هماهنگی ندارد .جهان نیاز به فهم جدیدی از انچه در همه ی عرصه ها می گذرد دارد و همینطور از محدودیت تصور انسان از این فضا.بطوری که جهان فیزیکی به مرور در مقابل ان وهوش مصنوعی رنگ می بازد وتعریف جدیدی از هستی لازم است.در مقابل این تحولات ذهن های کرخ ،فرسوده و ماقبل تاریخی تاب نخواهند آورد و ورود به این جهان عزم یک خانه تکانی جدی رامی طلبد. «کاروان رفت و تو در خواب وبیابان درپیش...»
🖋️🌿هوای عصر تابستان و کهسار
دل من در خم زلفش گرفتار
غزل گفتیم وپاسخ آمد از سنگ
به سودای لبش دل گشت آزار
🖋️🌿نظر کردیم و دل بودش به یورش
کبوتر با کبوتر باز شورش
ختا را رفته بودیم از خطا باز
دلم چون سیر وسرکه گرم جوشش
🖋️🌿اندوهی است
که جهل طناب دار جهان را
می بافد
و بوزینگان سیاست
لبخند می زنند
🖋️🌿صبح کوهی یخ
بر شانه های احساس
بیدار شده ام
شمع تولدی را باد فوت کرده است
وتانگوی مرگ می رقصند پرونه ها
هنوز هم در خاورمیانه
جنگ است
وکسی بدنبال پاهایش می گردد
🖋️🌿هی رفیق خانه ام کجاست
با انگشت به چاله ای اشاره می کند
ودستی انگشت شستش را
نشان می دهد
🖋️🌿با هوش مصنوعی
خندیدم
سیلی سختی بود
نمی فهمیدم
احساسش را
🖋️🌿۱.در جهان موازی چشمانت
عطر زندگی
هوس گندم را
در من بیدار می کند
باید برای انجیر فکری کرد
🌠۲.آغاز جهان بودی
و انتهایش هم
مگر کسی
دوبار زیسته است
🌠۳.پروانه های افکارم
بر گرد خیالت
جشن گرفته اند
سوختنم را
چه جشن تولدی بر پاست
#ایـــــــــرج_جــــــــمــشــیـدی_بـیـنـا
✍️📒راستی و یکرویی موهبتی است که به اندازهی هوش و زیبایی کمیاب است و بیانصافی است که انسان آن را از همه کس طلب کند.
#ژان_کریستف
#رومن_رولان
✍️به گفتهی کانت «همان خشونتِ بیرونی که مانع از آزادی بیان و تبادل آزاد اندیشه میشود، آزادی اندیشیدن را هم از انسانها میستاند»؛ و نتیجهی ممنوعیت آزادی اندیشه تنها این است که «انسانها بیش از پیش خلاف آنچه میاندیشند، سخن خواهند گفت و به این ترتیب اصل اعتماد از جامعه رخت برخواهد بست و پستترین ریاکاریها و خیانتها رشد خواهند کرد.»
#آزادی_آزاد_بودن
#هانا_آرنت
🍀🍀🍀🍀جهان به سیاستمداران آزاد اندیش و دانا احتیاج دارد
الگوهای رفتاری یک خودشیفته
🖊دکتر امید امانی
نشر: گاهنامه مدیر
■از جالبترین مقالاتی که اخیرا خوندم مرور جالب دان نوهارت(Neuharth) از درمانگران شناخته شده خودشیفتگی بود. تو این مقاله، دکتر نوهارت میپرسه: "یه آدم خودشیفته چطور عزت نفس اطرافیانش رو میگیره!
□"و جواب میده. به سادگی و با ۸ الگوی غالب:
۱- انگ زدن
خودشیفته ها عاشق اینن که روی بقیه اسم بذارن. وقتی با یه کلمه میتونن یکی رو له کنن یا خفهش کنن، حال میکنن با خودشون.
مثلا به جای عزت نفس دادن به شریکش، به اون برچسب "ضعیف"؛ "بازنده"؛ "ناتوان"؛ "احمق" و ... میزنه تا حسابی لهش کنه و دست بالا رو بگیره تو رابطه...
۲- جا به جایی
خودشیفتهها اصلاً تحمل احساسات دردناک رو ندارن. واسه همین عادت دارن هر چی حس بد دارن رو بریزن روی دیگران!
+ ترفیع گرفتی!؟ +بس که چاپلوسی.
+ به تو پیشنهاد داده!؟ ببینی چشه، والا کی میاد سراغ تو! (فرار از احساس بد عقب موندن).
۳- بزرگ کردن همه چی
خودشیفتهها یه جوری به خودشون و بقیه نگاه میکنن انگار که تو فیلم هندی زندگی میکنن! از نظر اونها خودشون بهترینن و بقیه بدترین.
مثلا؛ در مورد خودشون: "این بهترین انتخاب ممکن بود!"، در مورد دیگری: "مگه بدتر از این هم داریم آخه"...
۴- دیوار سنگی شدن
خودشیفتهها یه ترفند ساده اما حرص درآر دارن. اون هم اینه که وقتی اوضاع طبق خواستههاشون پیش نمیره خوب بلدن با روزه سکوت گرفتن و دیوار سنگی شدن طرف مقابل رو به جایی برسونن که بگه: "اشتباه از من بود، هرچی تو بگی. فقط حرف بزن. خسته شدم دیگه"...
۵- قربونی کردن
خودشیفتهها یه حقهی دیگه هم بلدن. چیکار میکنن؟ اتفاقات و تصمیمات خوب رو خودشون برمیدارن، بدها رو میدن به بقیه و میگن: "آقا همه چی تقصیر اینه!". حالا چرا این کارو میکنن؟، چون مسئولیتگریزی راحتترین کار ممکنه.
۶- زهر چشم گرفتن
یه الگوی غالب دیگه خودشیفتهها زورگویی و قلدریه. حالا چجوری این کارو میکنن؟ با حرفهاشون، با نگاههاشون و رفتارهاشون جوری با آدم تا میکنن که حس کنی تو در برابر اون هیچی نیستی! بشین سر جات والّا...
۷- دستکاری روانی
اونها خوب بلدن بازی روانی راه بندازن. با توهین و تحقیر و سرزنشهای پیاپی حسابی حرصت رو در میارن و تا میایی یه عکسالعملی نشون بدی میگن: "دیدی نمیشه باهات حرف زد! دیدی آدم حرف زدن نیستی!.."
۸- آدم حساب نکردن (غیرانسانی کردن)
خودشیفتهها مدلی با آدم رفتار میکنن که انگار آدم نمیبینن تورو. چطوری! با مسخره کردن.
با عجیب غریب نشون دادن تو!، با بیارزش نشون دادنت و با معیوب و پر عیب نقص دونستنت.
●خلاصه که یه آدم خودشیفته اولش تو رو میبره بالا و خوب که اوج گرفتی یه جوری میکوبدت زمین که از هشت جا استخونهای روانت بشکنه. چرا!؟چون صدای شکستن استخونهای تو، وولوم صدای شرم و عزت نفس پایینی که از اون رنج میبره رو حسابی کم میکنه.
----------
گاهنامه مدیر
*■نتیجهگیری:*
مفهوم فناوریهای مخرب که توسط کلایتون کریستنسن معرفی شد، نقش مهمی در درک ما از چگونگی تاثیرگذاری نوآوریهای جدید بر بازارها و صنایع ایفا کرده است. این مفهوم نشان میدهد که فناوریهای جدید میتوانند به طور اساسی بازارها را تغییر دهند و حتی شرکتهای بزرگ و موفق را به زوال بکشانند. در نتیجه، شرکتها باید به طور مداوم به دنبال نوآوری و سازگاری با تغییرات باشند تا بتوانند در بازارهای پویا و متغیر امروزی موفق باشند.
فناوری مخرب قدرت تغییر بنیادین در صنایع و بازارها را دارد. این فناوریها با ارائه نوآوریهای جدید، تغییرات چشمگیری در نحوه انجام کارها، رفتار مصرفکنندگان و مدلهای کسبوکار ایجاد میکنند. در عین حال، پذیرش و استفاده از این فناوریها میتواند چالشهایی نیز به همراه داشته باشد که نیاز به مدیریت و انطباق هوشمندانه دارند. برای موفقیت در دنیای امروز، سازمانها باید آماده باشند تا از این فناوریها بهرهبرداری کنند و به تغییرات ناشی از آنها پاسخ دهند.
*منبع:* بنیاد هم آفرینی آینده
----------
گاهنامه مدیر
✍️رنجها برای آدمها ساخته شدهاند دخترم. اگر برای رنج بردن نباشد، چرا به دنیا آمدهایم؟ این سرنوشت بیچارهها است.
📚 چشمهای سنگی ۱
✍ نویسندگان اروپای شرقی
✍ الین پلین 🇧🇬
📙در زمانهی ما مردم یاد گرفتهاند به دوستی کمتر از به اصطلاح «اعتقادات» بها بدهند. پختگی بسیار میخواهد که بفهمیم نظری که بر سرِ آن بحث و جدل میکنیم صرفاً فرضیهای است که ما طرفدارش هستیم، ضرورتاً ناقص و احتمالاً زودگذر، که تنها افرادِ بسیار تنگنظر میتوانند آن را حقیقتِ مسلم بنامند. (مواجهه - میلان کوندرا)
📚 دوستی
✍ زهره شادرو
✍️🌺درود صبحتان به خیر وشادی پگاهتان غرق نور وروشنی. کامگار وروشن روان بمانید
حالا که فصل بازگشایی مدارس و حضور پر رنگ جوانه ها در جامعه است باید مراقب سلامتی وعبور انها از خیابانها باشیم این نونهالان آینده جامعه دوست داشتنی و حضور پر رنگ انها باعث نشاط وشادی جامعه است
ایکاش آموزش وپرورش توان اموزش زندگی کردن را به آنها داشت.
بهترین دانشی که میتوانیم بیاموزیم، هنر زیستن است که معلم و مدرس ندارد. هر کس باید راهی برای خود بیابد!
🖋️🌿سحر تا سرزد از پلکت خیال انگیز ورویایی
مرا با خود به باغی برد با دیوار شیدایی
حساب نور بود و چشم روشن بین محبوبم
که ما را غرق خود می کرد با حس تمنایی
🖋️🌿توحس ساکت یک پیله ای
بر گردن ابریشم رویا
در این باغی
که از انگشت هر شاخی
هزاران رشته می بافد
🖋️🌿ما وزمان به وقت ساعت مرده ی دیوار
وین باد گول وگیج
انگشت مسگر پیری گرفته ضرب
حالا طناب دار که را
می زند گره
در هر گره هزار درد
پاییز فصل رهایی نیست
اما تا برگریزان و جدایی
چند بند انگشت بیش نمانده است
ساعت اما سکوت زمان را تقریر می کند
وحس گنگ نبودن بعد از تلاش بسیار
این قلب ایستاده ی تاریخ
در ملتقای یک تحول ژرف
وبادی که می دود در رگ و فصدش
شاید علاج درد باشد
ما غول ها را بیدار کرده ایم وچراغ جادو
حالا دلیله ها در انفجاری خود را گم میکنند
واز یاد می برند روایت تاریخ را
وکلیدهای مبهم این پازل
در دست کودکانی است
که از قصه باز مانده اند
ما ساعت موازی خود را کوک می کنیم
واین رفتن از جنس شگرف تحول
در لاک سخت پیله ی غمگینی است
که از رشته های ابریشم خیال
شعر می بافد
هذیان ساعات مرده را
#ایرج_جمشیدی_بینا
✍️📒دعای اینکاها (سرخپوستها) برای بخشش
«والدینام را از این احساس که سبب شکست من در زندگی شدهاند، آزاد میکنم.
فرزندانم را از احساس نیاز به سرافراز کردنم آزاد میکنم تا مسیر زندگیشان را بر اساس ندای قلبشان و نجوای درونی خودشان انتخاب کنند.
شریک زندگیام را از وظیفه کامل کردن من آزاد میکنم زیرا که میتوانم در وجود خودم و در کنار تمامی موجودات کامل باشم.
از مادربزرگها و پدربزرگهایم سپاسگزارم که موهبت زندگی را به من بخشیدهاند. آنها را از شکستهایشان و آرزوهای دستنیافتهشان رها میکنم و میدانم که نهایت تلاش خود را برای حل و فصل مشکلات در زمان خود انجام دادهاند.
من همهی شما را گرامی میدارم، دوستتان دارم و خوبی شما را میفهمم.
حال میتوانم در برابر چشمان همه شما شفاف حاضر شوم، چیزی برای پنهان کردن ندارم و چیزی جز واقعی بودن در وجود خودم نمیخواهم.
میخواهم بر زمین قدم بردارم در حالی که تلاش میکنم از زندگیام حداکثر بهره را ببرم و دیگر با پیوند به زخمهای دور و نزدیک خانواده، راه آرامش خود را مسدود نکنم.
دیگر نمیخواهم نقش ناجی کسی را برعهده داشته باشم و یا کسانی را با هم آشتی بدهم و یا توقعات دیگران را برآورده کنم بلکه میخواهم یاد بگیرم، با عشق یاد بگیرم که چگونه خود را زیست کنم، حتی اگر فهمیده نشوم به خودم احترام بگذارم و آزادی خود را جشن بگیرم.
«والدینام را از این احساس که سبب شکست من در زندگی شدهاند، آزاد میکنم.
فرزندانم را از احساس نیاز به سرافراز کردنم آزاد میکنم تا مسیر زندگیشان را بر اساس ندای قلبشان و نجوای درونی خودشان انتخاب کنند.
شریک زندگیام را از وظیفه کامل کردن من آزاد میکنم زیرا که میتوانم در وجود خودم و در کنار تمامی موجودات کامل باشم.
از مادربزرگها و پدربزرگهایم سپاسگزارم که موهبت زندگی را به من بخشیدهاند. آنها را از شکستهایشان و آرزوهای دستنیافتهشان رها میکنم و میدانم که نهایت تلاش خود را برای حل و فصل مشکلات در زمان خود انجام دادهاند.
من همهی شما را گرامی میدارم، دوستتان دارم و خوبی شما را میفهمم.
حال میتوانم در برابر چشمان همه شما شفاف حاضر شوم، چیزی برای پنهان کردن ندارم و چیزی جز واقعی بودن در وجود خودم نمیخواهم.
میخواهم بر زمین قدم بردارم در حالی که تلاش میکنم از زندگیام حداکثر بهره را ببرم و دیگر با پیوند به زخمهای دور و نزدیک خانواده، راه آرامش خود را مسدود نکنم.
دیگر نمیخواهم نقش ناجی کسی را برعهده داشته باشم و یا کسانی را با هم آشتی بدهم و یا توقعات دیگران را برآورده کنم بلکه میخواهم یاد بگیرم، با عشق یاد بگیرم که چگونه خود را زیست کنم، حتی اگر فهمیده نشوم به خودم احترام بگذارم و آزادی خود را جشن بگیرم.
🖋️با ما پرنیانی بمانید
✍️🌺درود صبحت روشن به آفتاب حقیقت وکمال و شادی همراه همیشگی تان خرد یارتان.در این جهان جز فروزانی عشق ومهر وجز مهربانی نمی ماند.انسان های فداکار بخشنده ومهربان اند و برای جهانی بهتر وانسانی تر در تلاش اند .نگذاریم آز وفرصت طلبی پیراهن حقانیت برتن کند و تفاوت نگرش واندیشه به ریشه جهان تبر بزند انسان ها،انسان بدنیا می آیند و از وفرصت طلبی بین آنها دیوار جدایی می کشد تا به نام های گوناگون دسته بندی شوند واز حقیقت درک انسان غافل شوند وتیغ برهم بکشند انسانیت درکی یگانه است در جهانی که جهل وخرافات سعی به برگرفتن سکان ان دارد
ودره ی ژرفی ساخته است که از قربانیان انسانی پر می شود. اما علم ویقین در پرواز اندیشه انسان به سوی قله های سعادت از هر مانعی خواهد گذشت ویقینا پایان قرن ۲۱ انسان نوینی زاده خواهد شد که از همه ی ایسم وایست ها گذر خواهد کرد و حقیت یگانه انسان را درک خواهد کرد در نهادهای نوینی که از جهل وجنگ وخرافات گذشته اند
🖋️🌿اینقدر که ما باد می آید وپاییز دل انگیز خبرها دارد
از چه غارتگر دل این همه سودا دارد
هرکه از کوچه گذر کرد سری زخمی داشت
هم خراشیده رخ باغ تماشا دارد
🪄🌿رسیده صبح ومنم باز چشم بیدارت
قفس شکسته بیایم گهی به دیدارت
سوار اسب قزل هیچ خوب می دانی
که گفته ام غزلی تا کند دوباره درمانت
✍در زیر کنایه ی هر روزه ی خورشید
درخت می شویم
منتطر تبر
واستخوان هایمان تیر می کشد
از فنج های درد هایی
که بر شانه هایمان می نشینند
تا روزی که روزگار مرگ را در کاسه بریزد،
سنگ ها سر را طاقت نیاورده اند
ما برای مردن قد کشیده ایم
اگر زمانه فرصت بدهد
وامید شال سبزش را به آتش کشیده است
اینجا پیری چه زود می رسد
در توهم زندگی
🪄🌿صبح آستین پیراهن شهریور را
بالا کشیده بود
ومی نواخت باد
آنکه بی خبر است
خبرها می آورد
ودستان چلاق روزگار،
حادثه سازند
در ریختن طاس ماست
درقدح کرکس ها
ما محکومین به نفهمیدن
به حصارها رانده می شویم
واندوه این شگرف کارساز
در بن لحظه ها انتظار می کارد
اما نمی دانند عشق را
هماوردی نیست
وامید پرنده ای است
که بر خاکسترش
دوباره خود را می سازد
چون ققنوسی
واین هوای ملس
ساز باد برگرفته
که باید دمید
در ساز رسوایی برگریزانی
که از راه می رسد
تا نقاش اندوه شود
وانسان کرامتش را
در جوی غریب باری به هرجهت
می ریزد
دیگر از حماسه ی مرداد خبری نیست
حالا دل را به نقد بازار تفسیر می کنند
وباد از هر طرف که بیاید!
"غلام همت آنم را.،"
حافظ با خود برد
وحالا نقش فرصت است
که نقل میدان است
وصبح دست دراز سایه ها
که می پیچانند مضرس آفتاب را
روبه افتابگردان های فرصت طلب
#ایرج_جمشیدی _بینا
🖌📙هانا ارنت در پیوند دادن "شر" و "نیندیشیدن" میگوید کسی که نمی اندیشد به تعبیر کانتی توانایی تشخیص و داوری میان خیر و شر را ندارد[کانت عدم قضاوت صحیح را مساوق با حماقت می اورد] و در نتیجه نیندیشیدن(حماقت) بسی خطرناک تر از خباثت است، چه از سر ترس، چه به سودای نمایش بزرگی و برازندگی! هانا ارنت از جوانب گوناگون وامدار ایمانوئل کانت است. از نظر کانت تاریخ، خط سیر رو به پیشرفت عقلانیت انسان است که محصول این حرکت تاریخی برای انسان، دستیابی به آزادی، برابری و معقولیت است. کانت به شیوه ای تفصیلی به حرکت تاریخ، در کتاب دین در محدودۀ خرد تنها، پرداخته است و این حرکت را از نقص به کمال، از توحش به تمدن و از حالت تضاد آمیز به حالت تعادل میبیند. او همین مطلب را در مقالۀ معروف روشنگری چیست به کنایه به معنای شیوه اندیشیدن چنین بیان میکند: "روشنگری همانا به در آمدن انسان از حالت کودکی ای [صغارت] است که گناهش به گردن خود اوست. کودکی یعنی ناتوانی از به کار گرفتن فهم خود بدون راهنمایی دیگران. [ ...] شعار روشنگری این است : جسارت آن را داشته باش که فهم خود را به کار گیری" یعنی کودکی انسان در جایی است که او نمیتواند از خرد خود به درستی استفاده کند.
🖋️🌿صبح تاس ریخت
چشم باز کرد آفتاب
تا کشید دست و اوج کوه ناز کرد
دامنی فشاند
ولب تکان
سایه رفت وروشنی فراز کرد
بوسه زد به افتخار
بر نهال تازه رسته
بر نگاه بختیار گل
تا غبار غم تکاند از خیال شهر
جنبشی گرفت و سازکرد
کوچه های شهر زیر گام نور
تا سکوت برگرفت از میان خانه ها
روز تازه ای نوید داد
دست انتظار را
پر از امید تا دراز کرد
گام زد میان خنده های کودکان
لب به خنده باز کرد
دامن خیال رابه مهر شست
گفت سخت اگر چه زندگی است
صبر کن که رنگ تازه می زند امید
بر قطار انتظار
در میان شهر
شال عشق باز کن
بر دوچشم شادیش نماز کن
#ایـــــــــرج_جــــــــمــشــیـدی_بـیـنـا
نیمه شبتان قشنگ❣
آدم گاهی غریبه هایی را میبیند که خیلی غریبه نیستند، انگار زمانی در حلقه های ذهنی ما نقشی ایفا کردهاند!
-ساموئل بکت
بگذار سر به سینه ی من تا که بشنوی
آهنگ اشتیاق دلی درد مند را
شاید که بیش از این نپسندی به کار عشق
آزار این رمیده ی سر در کمند را
بگذار سر به سینه ی من تا بگویمت
اندوه چیست، عشق کدامست، غم کجاست
بگذار تا بگویمت این مرغ خسته جان
عمریست در هوای تو از آشیان جداست
دلتنگم، آنچنان که اگر بینمت به کام
خواهم که جاودانه بنالم به دامنت
شاید که جاودانه بمانی کنار من
ای نازنین که هیچ وفا نیست با منت
تو آسمان آبی آرام و روشنی
من چون کبوتری که پرم در هوای تو
یک شب ستاره های تو را دانه چین کنم
با اشک شرم خویش بریزم به پای تو
بگذار تا ببوسمت ای نوشخند صبح
بگذار تا بنوشمت ای چشمه ی شراب
بیمار خنده های توام ، بیشتر بخند
خورشید آرزوی منی ، گرم تر بتاب
#فریدون_مشیری
🖋️🌿 پیراهن ماه را می تکاند
آرزوهای دور ودرازش
روسری از سر برمی دارد
تا موهایش افشان شود
خواب رهایی دیده است
سازی که می نوازد
وعشق از سرشانه هایش می ریزد
گلهای سرخ سینه اش
سینه سرخهایی که آواز کرده اند
آزادی را
وتاریخی که می نویسد ....
🖋️🌿از حرم ت پرکشیده ازادی
ودستان تو را
این طایفه ی ابابیل
از پشت بسته اند
🖋️🌿انگور شهریور نگاهت
بر کوزه ی جان
شراب می شود
حالا بپرس
از مستی خیال ما
در فصل بعد ازین
#ایرج_جمشیدی_بینا
غروبتان به مهر وعشق❣
✍️🌺درود روز بخیر وشادی هفته ای با نشاط داشته باشید.افسردگی به انسان
فرصت اندیشیدن نمیدهد!
بنابرین برای نادان نگه داشتن انسان؛
باید اندوهگینش کرد...
#نیچه
پ.ن:سعی کنید اندوه را برانید وشادی را با دیگران قسمت کنید.جامعه شاد فرصت اندیشیدن دارد
🖋️🌿خیال روییده ی ابری
ببار که شاید
دوباره سبز شود
از تو امیدی
🖋️🌿حالا بهارهای رفته را می شمارم
فصل های بدون تو
پیله هایی را که شکسته اند
وقدم هایی را که برداشته ای
رفته ای وقدمی کشند ساقه ی ترد علف ها
در پاشنه ی پای من
درخت می شوم
وچه سایه ای
اما تو هم قد کشیده ای به رفتن
و کلاه کلاه قرمزی را بر داشته
و دستمال سینه ات را به مترسک داده ای
تا سرانگشتان تو را می شمارند پروانه ها
که شمعدانند در حاشیه ی انتظار
من ، جاده ی همیشگی
عصایی که اژدها نمی شود
ودرختی که سخن نمی گوید
می گذرم
تکرار چاکراه رفتن را باز کرده است
وسنگ ها گیج تر از همیشه نشانه اند
ویقین دارم
اینجا کوهکنی را خاک کرده اند
وشیرین تو دلخوش به وعده ها
هنوز هم نقاشی می کند
ترنج های کال را
وبه تناسب اندامش توجه دارد
ومن پاشنه ی آشیل مرگ را نشانه گرفته ام
با شعری که از چشمان تو کوک می شود
«خدا کند انگورها برسند»
وفصل فصل چشمان تو باشد
#ایرج_جمشیدی_بینا
✍️📒بله، جهان پر است از حماقت و سرگشتگی. قیدوبندها دارای ریشههای عمیقاند. از امید و برابری خبری نیست. برتریطلبی بسی عظیم است و به نظر میرسد که هر روز بزرگ و بزرگتر میشود. مردم میگویند که باید خوشحال باشیم که در رفاهیم. ما راحتیم اما بیشتر مردم دنیا در فقر و بدبختی به سر میبرند. سپس همین مردم خوشبخت با مسکن و افیون به خواب میروند. آنها برای سعادتمند شدن هم قرص و کپسول میخورند. حتی مردنشان هم با مصرف قرص است. از خودم میپرسم: چه وقتی آن نژاد تازه به دنیا خواهد آمد. همان قومی که معنای برابری را فهمیده باشد. نژاد آن جنگلبانان و باغدارانی که تبر بردارند و تمام درختان پیر و کرم خورده را از ریشه بیرون بیاورند تا سرانجام آفتاب بر جوانههای تازه بتابد. همان نژادی که میتواند درخت دانش را از خاری و هرزگی پاک کند.
📚 واپسین یادداشتهای سرگشاده توماس اف
✍ شل آسکیلسن 🇳🇴
تصویر:ارامگاه فریدالدین عطار
چرا بیمارستانها در سده قبلی و جاری، بند ناف را بلافاصله قطع می کنند؟ زیرا می دانند که آنها پر از سلول های بنیادی هستند
گردش سلولی بند ناف به مدت 30 دقیقه پس از تولد ادامه می یابد. به این معنی که بیش از 30 دقیقه(شاید حتی چندین ساعت) سلول های بنیادی، خون و مواد مغذی حیاتی باید به داخل نوزاد پمپ شود. هنگامی که بند ناف فورا بسته شود، کودک معمولاً هوا را نفس می کشد، زیرا اکسیژن از بند ناف دریافت کرده است. به همین دلیل است که نوزادان می توانند زیر آب به دنیا بیایند و غرق نشوند، زیرا مجبور نیستند فوراً از ریه های خود استفاده کنند. اجازه دادن به بند ناف برای جدا شدن خود به خود، مانند همه حیوانات در طبیعت، امکان انتقال حداکثر سلولهای بنیادی و خون به نوزاد را فراهم میکند که منجر به تولد نوزادان سالمتر میشود
#علمی
ﻣﻦ ﺧﻨﺪﻩ ﺯﻧﻢ ﺑﺮ ﺩﻝ، ﺩﻝ ﺧﻨﺪﻩ ﺯﻧﺪ ﺑﺮ ﻣﻦ
ﺍﯾﻨﺠﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻨﺪﺩ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ
ﻣﻦ ﺧﻨﺪﻩ ﺯﻧﻢ ﺑﺮ ﻏﻢ، ﻏﻢ ﺧﻨﺪﻩ ﮐﻨﺪ ﺑﺮ ﻣﻦ
ﺍﯾﻨﺠﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻨﺪﺩ ﺑﯿﮕﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ
ﻣﻦ ﺧﻨﺪﻩ ﮐﻨﻢ ﺑﺮ ﻋﻘﻞ، ﺍﻭ ﺧﻨﺪﻩ ﮐﻨﺪ ﺑﺮ ﻣﻦ
ﺍﯾﻨﺠﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻨﺪﺩ ﻭﯾﺮﺍﻧﻪ ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ
ﻣﻦ ﺧﻨﺪﻩ ﮐﻨﻢ ﺑﺮ ﺗﻮ، ﺗﻮ ﺧﻨﺪﻩ ﮐﻨﯽ ﺑﺮ ﻣﻦ
ﺍﯾﻨﺠﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻨﺪﯾﻢ ﻫﺮ ﺩﻭ ﭼﻮ ﺩﻭ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ
ﻣﻦ ﺧﻨﺪﻩ ﮐﻨﻢ ﺑﺮ ﺍﻭ، ﺍﻭ ﺧﻨﺪﻩ ﮐﻨﺪ ﺑﺮ ﻣﻦ
ﺩﯾﮕﺮ ﺑﻪ ﭼﻪ ﻣﯿﺨﻨﺪی، ﺩﻝ ﺭﻓﺖ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻧﻪ
- وحشی بافقی
ما در جامعهای برونگرا زندگی میکنیم که برای تنهایی و سکوت ارزش قائل نیست. ما مدام در حال پر کردن درون خود با مکالمات فیلمها و برنامههای رادیویی و تلویزیونی هستیم. ما در حالی که تشنگی فرهنگی و سیاسی داریم و دائما در حال جذب اطلاعات و به دنبال تفریح هستیم، همواره نگرانیم چیزی مهم را از دست بدهیم. ما خود را با آنچه در دسترسمان است خفه میکنیم تا مبادا با خودمان تنها باشیم.
_ گای کارنو
🍃🌸
پشت خرمنهای گندم،
لای بازوهای بید
آفتاب زرد، كمكم رو نهفت.
بر سر گیسوی گندمزارها
بوسهی بدرود تابستان شكفت...
راستی را، بوسهی تو،
بوسهی بدرود بود؟
بسته شد آغوش تابستان؟
خدایا، زود بود!
#فريدون_مشيري
سي شهريور زادروز
"فريدون مشيري" شاعر معاصر-
گرامي باد
💢نقطه مقابل افسردگی خوشحالی نیست، بلکه شورِ زندگی است.
● اندرو سالمون، نویسنده، در نطقی قدرتمند و در عین حال تخریبگر، شما را به تاریکترین گوشههای ذهنش در سالهایی میبرد که با افسردگی دست و پنجه نرم میکرد.
----------
گاهنامه مدیر = گاهواره دانایی
----------
👩💻تلگرام گاهنامه مدیر
/channel/gahname_modir
🧑💻تلگرام راهنامه مدیر
/channel/rahname_modir
👩💻سایت
http://gahnamemodir.ir/
🧑💻اینستاگرام
www.instagram.com/gahname_modir
_
🟨🟩🟦🟪⬛⬜🟫🟥🟧
✍️با شرافت زندگی کنید عمر گل کوتاه است اما یادش همیشگی!در کسب معرفت بکوشید و جهان را بهتر از آنچه تحویل گرفته اید باید بسازید .خردمندی یگانه علاج بیماری قرن ماست که در ان جاهلان بیرق دارند!
Читать полностью…گاهنامه مدیر:
فناوری برهمزننده (مخرب) (Disruptive Technology)
🖊️دکتر حسین ساسانی
■فناوری برهمزننده (مخرب) (Disruptive Technology) به نوآوریهایی اشاره دارد که به طور اساسی و بنیادی بازارها، صنایع و حتی جوامع را تغییر میدهند. این فناوریها میتوانند مدلهای تجاری سنتی را به چالش بکشند، رفتار مصرفکنندگان را تغییر دهند و حتی به ناپدید شدن شرکتهای بزرگ و قدیمی منجر شوند.
□مفهوم فناوریهای مخرب برای اولین بار توسط کلایتون کریستنسن، استاد دانشگاه هاروارد، در دهه ۱۹۹۰ مطرح شد. او این مفهوم را در کتاب خود با عنوان “معضل نوآوری: وقتی فناوریهای جدید باعث شکست شرکتهای بزرگ میشوند” (The Innovator’s Dilemma: When New Technologies Cause Great Firms to Fail) معرفی کرد. این کتاب در سال ۱۹۹۷ منتشر شد و تاثیر قابل توجهی بر درک ما از چگونگی تاثیرگذاری فناوریهای جدید بر صنایع مختلف داشت.
*●کلایتون کریستنسن و مفهوم فناوریهای مخرب:*
کریستنسن مفهوم فناوریهای مخرب را برای توضیح این که چگونه نوآوریهای جدید میتوانند بازارها و صنایع را تغییر دهند و حتی شرکتهای بزرگ و موفق را به زوال بکشانند، ارائه داد. او فناوریهای مخرب را به عنوان نوآوریهایی تعریف کرد که در ابتدا در بازارهای کوچک یا نیچمارکت ظهور میکنند و سپس به طور تدریجی بازارهای اصلی را تحت تأثیر قرار میدهند. این نوآوریها معمولاً از نظر عملکرد در ابتدا ضعیفتر از محصولات موجود هستند، اما با گذشت زمان بهبود یافته و به مراتب بهتر میشوند.
*○ویژگیهای فناوری مخرب:*
▪ نوآوری بنیادین: فناوری مخرب از نوآوریهایی ناشی میشود که تغییرات اساسی در نحوه انجام کارها ایجاد میکند.
▪ جذب تدریجی: اغلب به آرامی شروع میشود و در ابتدا بازارهای کوچک یا نیچمارکت را هدف قرار میدهد.
▪ تغییر مدلهای کسبوکار: مدلهای تجاری سنتی را به چالش میکشد و گاهی اوقات آنها را منسوخ میکند.
▪ ارزشگذاری جدید: ارائه ارزشهای جدیدی که مصرفکنندگان قبلاً از آنها بهرهمند نبودند.
*■تاثیرات فناوری مخرب:*
▪ تغییرات بازار: بازارهای جدید ایجاد میشوند و بازارهای قدیمی از بین میروند یا به شدت تغییر میکنند.
▪ بروز رقابت جدید: شرکتهای نوپا با استفاده از این فناوریها میتوانند با شرکتهای بزرگ و قدیمی رقابت کنند.
▪ تغییر رفتار مصرفکننده: نیازها و انتظارات مصرفکنندگان تغییر میکند و رفتار خرید و استفاده از محصولات و خدمات دچار تحول میشود.
▪ نوآوری در محصولات و خدمات: محصولات و خدمات جدیدی به بازار عرضه میشوند که تجربه کاربری بهتری ارائه میدهند.
*□چالشهای فناوری مخرب:*
▪ مقاومت در برابر تغییر: شرکتها و صنایع سنتی ممکن است در برابر پذیرش و انطباق با فناوریهای جدید مقاومت کنند.
▪ سرمایهگذاری اولیه بالا: برخی از فناوریهای مخرب نیاز به سرمایهگذاریهای اولیه بالا دارند که ممکن است برای برخی از شرکتها چالشبرانگیز باشد.
▪ مسائل قانونی و اخلاقی: ورود فناوریهای جدید ممکن است مسائل قانونی و اخلاقی جدیدی را به وجود آورد که نیاز به بررسی و تنظیم دارد.
*●مراحل اصلی در توسعه و پذیرش فناوریهای مخرب*
▪ معرفی اولیه: فناوری مخرب به عنوان یک نوآوری جدید در بازار ظاهر میشود و در ابتدا ممکن است توسط بازارهای نیچ یا بخشهای کوچکی از جامعه مورد استقبال قرار گیرد.
▪ بهبود و تکامل: فناوری به تدریج بهبود یافته و به مرور زمان قابلیتها و عملکرد آن ارتقا مییابد.
▪ توسعه بازار: بازارهای جدیدی برای این فناوری ایجاد میشوند و به تدریج کاربران بیشتری جذب آن میشوند.
▪ تسلط بر بازار: فناوری مخرب بازارهای اصلی را تصرف میکند و به عنوان استاندارد جدیدی در صنعت شناخته میشود.
▪ تضعیف رقبا: شرکتها و فناوریهای قدیمی که نتوانستهاند با تغییرات سازگار شوند، از بازار خارج میشوند یا به شدت تضعیف میشوند.
*○مثالهای مشهور از فناوریهای مخرب:*
▪ اینترنت: دسترسی به اطلاعات و ارتباطات را متحول کرد و صنایع زیادی از جمله رسانه، تجارت و سرگرمی را تغییر داد.
▪ تلفنهای هوشمند: با تغییر رفتار مصرفکنندگان و ایجاد امکان دسترسی به اینترنت، اپلیکیشنها و خدمات دیجیتال در هر زمان و مکان، تاثیر بزرگی بر صنایع مختلف گذاشت.
▪ فناوریهای ذخیرهسازی ابری: نحوه ذخیره و مدیریت دادهها را تغییر داد و به شرکتها اجازه داد تا با هزینههای کمتر و انعطافپذیری بیشتر به دادههای خود دسترسی داشته باشند.
▪ هوش مصنوعی: با اتوماسیون فرآیندها و تحلیل دادهها، تأثیر عمیقی بر صنایع مختلف از جمله سلامت، مالی، بیمه و حملونقل دارد.
از ۱۰ روز آینده، دو ماه توی آسمون داریم
از ۸ مهر تا ۵ آذر، سیارکی به اندازه یک اتوبوس به دور زمین میچرخه، این مینیماه به مدت دو ماه توی آسمون زمینه و بعد از اون به فضا برمیگرده.
امشب گذر کن از منِ غمدار خسته ام
از ساعتی که مانده به دیوار خسته ام
وقتی که دل گرفت،سیاه ست زندگی
کم کم دلم گرفته و انگار خسته ام
دنیا پراست از شبح ترس و اضطراب
از این مترسکان پر انکار خسته ام
#فاطمه_سادات_علوی_نیا
✍️💐درود روزتان بخیر وبر پرندی از شادی وقت خوش وکامیاب.آزادی بالی است برای پرواز و گسترش عدالت وبهروزی وتحدید ان مساوی است با از دست دادن بسیاری از حقوق عامه.اما در جوامع باز در مقابل آزادی مانع بزرگ سواستفاده ی مافیاهای رنگارنگ تروریست ها و گروه های خرابکار و ابواب جمعی قدرت های مخالف ازادی است که سعی در فشل نشان دادن ان و سواستفاده برای مقاصد شوم وتهدید مخالفان و گاه ترور افراد وانفجار در اجتماعات دارند و آزادی جمعی را نقض می کنند. اما این ها دلیل نمی شود تا ازادی به هربهانه نقض شود ویا دولت ها بخواهند در قوانین مصرحه ی آزادی دخالت کنند و یا کارافرینان وبنیان گذاران فضای مجازی را به بهانه ان تحت تعقیب قرار دهند و با هزاران دلیل تراشی وبرچسب با آنها برخورد کنند.ناتوانی دولت ها در مهار مافیاهای رنگ وارنگ و تروریسم دلیل حمله به آزادی ونقض ان نمی شود همچنان که ایلان ماسک می گوید اگر اتفاقی که برای بنیانگذار تلگرام پاول دورف افتاد به یک روال تبدیل شود هیچ کدام از کارآفرینان این فضا در امان نخواهند بود.مهم این است که باید ساز وکاری اندیشیده شود که تروریسم ،دیکتاتوری تجاوز وابزار بزه کاری مهار شود و جهان بتواند آزادانه از این فضا در جهت تعالی و گسترش ثروت و خرد مهار فقر و بی عدالتی و توسعه ی بهداشت ومقابله با مشکلات آب وهوایی استفاده کند.
🖋️🌿سنگ می بندم اگر بر دل نمی باشد عجب
سنگ دل این رسم را در مکتبت آموختم
سنگ گشتم بس که گفتم پاسخی نشنیده ام
از سکوت سنگی ات بس مصلحت آموختم
🖋️🌿میروم با خویش وبا تنهایی ام
بگذرم از عالم سودایی ام
چشم می بندم به روی هرچه هست
کم کنم این قصه ی رسوایی ام
می روم دیگر نمی جویم تورا
واگذارم مرکب شیدایی ام
ما زیاران قصه ای بود ونبود
انتظاری بیش از این تنهایی ام
🖋️🌿انگور شهریور نگاهت
بر کوزه ی جان
شراب می شود
دیگرمپرس
از مستی خیال ما
در فصل بعد ازین
🖋️🌿هنوز هم تفنگ مدرا را نمی داند
و نوک مگسک به زیر خال هدف
و دست بر ماشه است
جهان چه روزهای سختی دارد
وغار نشینان مدرن
جهالت شان را
برذهن تسخیری جن زدگان جدید
تزریق می کنند
ومرگ اسان تر از غذا
در این زمین پر از التهاب
و ناخوش حال تقسیم می شود
وجَنگ شادی دیوانی است
که جُنگ شادی از مرگ برپا کرده اند
وآسمان، زمین و دریا سهمی از حماقت شان دارد
وآزادی در خرناسه های اسلحه گم می شود
وهیئت درناک شهرها
در خون وپاندومی نفس می کشند
وقطاع طریقان باندهای سیاه
بر دست هایشان هر روز
نعشی از آزادی را
در چاه ویل گفتگو می ریزند
وتوسعه معنی مرگ دارد
وطلایه داران تمدن پی می شوند
تا شکارچیان ماهر قدرت
لم داده بنشینند
بر ویرانه های بجا مانده از آزشان
واختاپوس حرص وطمع
ببلعد جهان وجان های ازاده را
#ایرج_جمشیدی_بینا
,✍️📗در جمجمههای مدرن ما، ذهن های متعلق به عصر حجر خوابیده است. آری، حماقت بزرگیست که آدمی به منظور برنده شدن در بیرون، در درون ببازد.
📖: آرتور شوپنهاور
بیشتر قدرتی که در اختیار استبداد قرار میگیرد داوطلبانه به آن داده شده است. در زمانهی استبداد، افراد پیشاپیش به این فکر میکنند که اگر حکومت مستبدتری بر سر کار باشد چه از آنها خواهد خواست و بعد بدون اینکه آن چیز از آنها خواسته شده باشد، آن را در اختیار حکومت میگذارند؛...
📓در برابر استبداد
تیموتی اسنایدر
🌿 اصطلاح «کار هنری» مربوط به دوران معاصر می شود و این تصور که فقط موزه ها خزانه و مکان نهایی اشیای زیبا هستند، به تمایز میان هنرهای زیبا و هنرهای کاربردی در اذهان عمومی دامن زده است. اکثر کسانی که مشتاقانه برای زیارت زیبایی به موزه ها می روند، از زشتی تکان دهنده محیط زندگی خود هیچ شکایتی ندارند. همین طرز تلقی، هنر را از جریان اصلی خود خارج کرده و به آن چهره ای استثنایی و در عین حال ناچیز و تفننی می دهد، که فقط عده ای خبره می توانند از آن محظوظ شوند.
📝مبانی سواد بصری
🖋دونیس ا. داندیس
«آیا اصلاً هنوز قادر به خندیدن هستی؟ میترسم که خندیدن را در میان این مردمان تلخ کاملا فراموش کنی.»
_• نیچه / نامه به خواهر
✍️🌺درود روزتان بخیر ودلنشین همراه با بهترین ها .این تصور ما از هستی است که جهان ما را شکل می دهد درست هستی را به همان شکل که تصور می کنیم می بینیم و این است که بیشتر انسان ها تصور نادرستی از خود وهستی دارند.چون در ان بیرون اتفاقات دیگری در حال رخ دادن است وجهان منتظر نمی ماند تا بفهمد ما چگونه می اندیشیم وبه همان شکل در اید اما درک نادرست ما تنش های روانی واضطراب ها را به ما منتقل می کند و ما خود را بدینگونه از پا در می آوریم . با تصور غلط لذت زندگی کردن را از خود می گیریم. مورچگانی نباشیم که وفتی در آب می افتیم فریاد بر آوریم جهان را آب برد.از هر روزنه وفرصت برای زندگی تقویت حس اعتماد خود واعتماد به بیکرانگی هستی استفاده کنیم و روان درمانگر خود باشیم
🖋️🌿صبح که آذین بنموده است رخش
زد ز دوچشمان تو بر پرده نقش
ساحت ایوان بگرفته است نور
نقش در افتاده از آن خوب وش
🖋️🌿باد می آید میان شاخه عریان باغ
می تکاند برگ ها را بی دماغ
می برد پاییز غارتگر کنون
رخت از هر شاخه ای بی چند وچون
🖋️🌿ما وشاخه ها وباد
ما وبیقراری درخت
سهم کوچه برگ ها
نقش تازه می کشد به چشم شاد
می برد کجا نگر
اوج دور دست قاصدک
تا کند خبر که باز
صبح تا دمیده باد می برد
کلاه لاله را
ژاله شسته از لبان غنچه
خنده مانده نیمه راه برلبان باز
حیرتش فزوده گل
جنبشی است در خیال هردرخت
آدمی سپرده خویش را نگر بدست باد
سهم کوچه،سهم خانه سهم هرخیال وهم
در توهم نگاه دشمنی
آدم ودرخت و باد
غرق کینه اند و می کشند پنجه بر خیال شاد
موج ها رسیده سرکش اند
و زورقش شکسته باد
با دهان باز می کند نگاه و
ناله می کند ط......وف...ا..ن
#ایرج_جمشیدی_بینا
(بخوانیم طا وفا ونون:طوفان)
✍️📒هرگاه کمالگراییام گل میکند و میخواهم همه چیز را تحتکنترل داشته باشم این بیت از شعر لئونارد کوهن را به یاد میآورم: «هر چیزی تَرَک و شکافی دارد و از همینجاست که نور به درون رخنه میکند.» اما کمالگرا پیوسته تلاش میکند ترکها را هم بیاورد و درزها را بپوشاند تا همه چیز بیعیبونقص بهنظر برسد. این شعر به من کمک میکند تا زیباییِ ترکها (خانه نامرتب، دستنوشته غلطدار، لباسی که برایم تنگ شده است) را از یاد نبرم و فراموش نکنم که نقص، بیکفایتی نیست. نقایص به ما یادآور میشوند که در این ماجرا همه با هم سهیم هستیم، ناقص و ناکافی، اما با هم.
✍️موهبت کامل نبودن از رنه براون
مرد ها وقتی عاشق میشوند
به دنیا میآیند
و زنها
عاشق که میشوند
میمیرند!...
#ویسلاوا_شیمبورسکا
🖋️🌿به کودکان بگویید
جهان جای قشنگی نیست
ترور
بمب
و اسلحه
شانه ی زندگی را
نشانه رفته اند
وسیاستمداران
پای درخون لبخند برلب دارند
🖌🌿با ما تمام شهر خواند
باما تمام شهر ماند
در سایه سار نخلهای بی سر بی بر
نیزارهای سوخته
و پستانهای چروکیده گاو میش ها
با ما تمام شهر آوار ماند
گنجشکهای تشنه مرثیه خواندند
وکبود شد لبهای بی قرار عروس نخلها
ما بر کناره کارون
اندوه شهری را گریستیم
و از داغ لاله های گلگون
در مرگ گل سرخ
تنهایی از هبوط را
بر شعله های بلند دکلها فریاد!
بر ما فقط جنونِ
جای شلیک گلوله ها
وقتی که مشک پاره
و میدان به دست شمر بود
وبوی نفت سرگیجه بلند تاریخ
آوار،آوار،آوار
زمین ترک بر می دارد
بیداد را سر باز ایستادن نیست
وچهره های خراشیده را
خون ، رنگی به قدمت
اوارگی های مان داده است
#ایـــــــــرج_جــــــــمــشــیـدی_بـیـنـا
شبتان بخیر وبر پرندی از شادیها❣
وقتی متولد میشویم قراردادی را برای زندگی امضا میکنیم،
اما سالها بعد زمانی میرسد که از خود سوال می کنیم،
"چه کسی این قرارداد را به جای من امضا کرده است؟"
ژوزه ساراماگو
بینایی
✍️💐درود روزتان بخیر وبر پرندی از شادی وقت خوش وکامیاب.آزادی بالی است برای پرواز و گسترش عدالت وبهروزی وتحدید ان مساوی است با از دست دادن بسیاری از حقوق عامه.اما در جوامع باز در مقابل آزادی مانع بزرگ سواستفاده ی مافیاهای رنگارنگ تروریست ها و گروه های خرابکار و ابواب جمعی قدرت های مخالف ازادی است که سعی در فشل نشان دادن ان و سواستفاده برای مقاصد شوم وتهدید مخالفان و گاه ترور افراد وانفجار در اجتماعات دارند و آزادی جمعی را نقض می کنند. اما این ها دلیل نمی شود تا ازادی به هربهانه نقض شود ویا دولت ها بخواهند در قوانین مصرحه ی آزادی دخالت کنند و یا کارافرینان وبنیان گذاران فضای مجازی را به بهانه ان تحت تعقیب قرار دهند و با هزاران دلیل تراشی وبرچسب با آنها برخورد کنند.ناتوانی دولت ها در مهار مافیاهای رنگ وارنگ و تروریسم دلیل حمله به آزادی ونقض ان نمی شود همچنان که ایلان ماسک می گوید اگر اتفاقی که برای بنیانگذار تلگرام پاول دورف افتاد به یک روال تبدیل شود هیچ کدام از کارآفرینان این فضا در امان نخواهند بود.مهم این است که باید ساز وکاری اندیشیده شود که تروریسم ،دیکتاتوری تجاوز وابزار بزه کاری مهار شود و جهان بتواند آزادانه از این فضا در جهت تعالی و گسترش ثروت و خرد مهار فقر و بی عدالتی و توسعه ی بهداشت ومقابله با مشکلات آب وهوایی استفاده کند.
🖋️🌿سنگ می بندم اگر بر دل نمی باشد عجب
سنگ دل این رسم را در مکتبت آموختم
سنگ گشتم بس که گفتم پاسخی نشنیده ام
از سکوت سنگی ات بس مصلحت آموختم
🖋️🌿میروم با خویش وبا تنهایی ام
بگذرم از عالم سودایی ام
چشم می بندم به روی هرچه هست
کم کنم این قصه ی رسوایی ام
می روم دیگر نمی جویم تورا
واگذارم مرکب شیدایی ام
ما زیاران قصه ای بود ونبود
انتظاری بیش از این تنهایی ام
🖋️🌿انگور شهریور نگاهت
بر کوزه ی جان
شراب می شود
دیگرمپرس
از مستی خیال ما
در فصل بعد ازین
🖋️🌿هنوز هم تفنگ مدرا را نمی داند
و نوک مگسک به زیر خال هدف
و دست بر ماشه است
جهان چه روزهای سختی دارد
وغار نشینان مدرن
جهالت شان را
برذهن تسخیری جن زدگان جدید
تزریق می کنند
ومرگ اسان تر از غذا
در این زمین پر از التهاب
و ناخوش حال تقسیم می شود
وجَنگ شادی دیوانی است
که جُنگ شادی از مرگ برپا کرده اند
وآسمان، زمین و دریا سهمی از حماقت شان دارد
وآزادی در خرناسه های اسلحه گم می شود
وهیئت درناک شهرها
در خون وپاندومی نفس می کشند
وقطاع طریقان باندهای سیاه
بر دست هایشان هر روز
نعشی از آزادی را
در چاه ویل گفتگو می ریزند
وتوسعه معنی مرگ دارد
وطلایه داران تمدن پی می شوند
تا شکارچیان ماهر قدرت
لم داده بنشینند
بر ویرانه های بجا مانده از آزشان
واختاپوس حرص وطمع
ببلعد جهان وجان های ازاده را
#ایرج_جمشیدی_بینا
,✍️📗در جمجمههای مدرن ما، ذهن های متعلق به عصر حجر خوابیده است. آری، حماقت بزرگیست که آدمی به منظور برنده شدن در بیرون، در درون ببازد.
📖: آرتور شوپنهاور
بیشتر قدرتی که در اختیار استبداد قرار میگیرد داوطلبانه به آن داده شده است. در زمانهی استبداد، افراد پیشاپیش به این فکر میکنند که اگر حکومت مستبدتری بر سر کار باشد چه از آنها خواهد خواست و بعد بدون اینکه آن چیز از آنها خواسته شده باشد، آن را در اختیار حکومت میگذارند؛...
📓در برابر استبداد
تیموتی اسنایدر
✍️🌺درود روزتان بخیر ودلنشین همراه با بهترین ها .این تصور ما از هستی است که جهان ما را شکل می دهد درست هستی را به همان شکل که تصور می کنیم می بینیم و این است که بیشتر انسان ها تصور نادرستی از خود وهستی دارند.چون در ان بیرون اتفاقات دیگری در حال رخ دادن است وجهان منتظر نمی ماند تا بفهمد ما چگونه می اندیشیم وبه همان شکل در اید اما درک نادرست ما تنش های روانی واضطراب ها را به ما منتقل می کند و ما خود را بدینگونه از پا در می آوریم . با تصور غلط لذت زندگی کردن را از خود می گیریم. مورچگانی نباشیم که وفتی در آب می افتیم فریاد بر آوریم جهان را آب برد.از هر روزنه وفرصت برای زندگی تقویت حس اعتماد خود واعتماد به بیکرانگی هستی استفاده کنیم و روان درمانگر خود باشیم
🖋️🌿صبح که آذین بنموده است رخش
زد ز دوچشمان تو بر پرده نقش
ساحت ایوان بگرفته است نور
نقش در افتاده از آن خوب وش
🖋️🌿باد می آید میان شاخه عریان باغ
می تکاند برگ ها را بی دماغ
می برد پاییز غارتگر کنون
رخت از هر شاخه ای بی چند وچون
🖋️🌿ما وشاخه ها وباد
ما وبیقراری درخت
سهم کوچه برگ ها
نقش تازه می کشد به چشم شاد
می برد کجا نگر
اوج دور دست قاصدک
تا کند خبر که باز
صبح تا دمیده باد می برد
کلاه لاله را
ژاله شسته از لبان غنچه
خنده مانده نیمه راه برلبان باز
حیرتش فزوده گل
جنبشی است در خیال هردرخت
آدمی سپرده خویش را نگر بدست باد
سهم کوچه،سهم خانه سهم هرخیال وهم
در توهم نگاه دشمنی
آدم ودرخت و باد
غرق کینه اند و می کشند پنجه بر خیال شاد
موج ها رسیده سرکش اند
و زورقش شکسته باد
با دهان باز می کند نگاه و
ناله می کند ط......وف...ا..ن
#ایرج_جمشیدی_بینا
(بخوانیم طا وفا ونون:طوفان)
✍️📒هرگاه کمالگراییام گل میکند و میخواهم همه چیز را تحتکنترل داشته باشم این بیت از شعر لئونارد کوهن را به یاد میآورم: «هر چیزی تَرَک و شکافی دارد و از همینجاست که نور به درون رخنه میکند.» اما کمالگرا پیوسته تلاش میکند ترکها را هم بیاورد و درزها را بپوشاند تا همه چیز بیعیبونقص بهنظر برسد. این شعر به من کمک میکند تا زیباییِ ترکها (خانه نامرتب، دستنوشته غلطدار، لباسی که برایم تنگ شده است) را از یاد نبرم و فراموش نکنم که نقص، بیکفایتی نیست. نقایص به ما یادآور میشوند که در این ماجرا همه با هم سهیم هستیم، ناقص و ناکافی، اما با هم.
✍️موهبت کامل نبودن از رنه براون