oshowords | Unsorted

Telegram-канал oshowords - 💙سخنان اوشو💙

15505

💜سخنان ، کتابها و ویدیوهای اوشو💜 کانال دیگر : https://t.me/sufianehh

Subscribe to a channel

💙سخنان اوشو💙

✳️ عشق والدین

و مادر و پدر می‌‌پندارند كه عشق دارند، ولی اگر عشق شرطی باشد، عشق نیست.

مادر و پدر می‌‌كوشند تا نوزاد را به مسیحی یا هندو متحول كنند.... این یك مسابقه‌سیاسی game of politics است كه با فرزند خودت بازی می‌كنی. تو ذهن او را شرطی می‌كنی. تو به او می‌گویی كه چه چیز درست است و چه چیز نادرست است. تو خودت هم نمی‌‌دانی!

تو ذهن او را در مورد اینكه خدا هست و یا نیست شرطی می‌‌كنی؛ تو خودت هنوز طلب نكرده‌‌ای! تو پیوسته انواع زباله‌های دانشت را به سر كودك می‌ریزی. قبل از اینكه او هشیار شود، همه‌ی این چیزها در او ریشه می‌‌گیرند. این‌‌ها در او تولید سردرگمی می‌كنند و روانش را پریشان می‌سازد. او تمام عمر، به سبب این"عشق" تو رنج خواهد كشید!

از ابتدا هم عشقی دركار نبوده است. كودك ناتوان بوده و تو از كمك‌‌كردن به او لذّت می‌بردی، زیرا وقتی تو به موجود ناتوانی یاری می‌دهی احساس بسیارخوبی خواهی داشت. و شخص ناتوان نیز به نوبه‌ی خود به تو این مفهوم را می‌‌دهد كه تو قوی هستی.

#اشو
📗راز فصل ۲۱
@oshowords

Читать полностью…

💙سخنان اوشو💙

تو قادر نیستی زندگی را بطور روشنفکرانه درک کنی، زیرا از طریق روشنفکرانه امکان ندارد.

راهش فقط وجودین و با مراقبه است. تو با عقل و منطق از آن سر درنخواهی آورد؛ فقط می‌توانی بیشتر وارد مراقبه شوی و یک بُعد جدید از بینش را باز کنی.

و مراقبه چیست؟ مراقبه یعنی رفته‌رفته بی‌فکرشدن؛ بخواب نرفتن ـــ هشیارماندن و بااین‌حال بدون فکر ماندن. وقتی افکار ناپدید شوند، همه‌چیز روشن و شفاف است.

#اشو
📚«آموزش فراسو»
@oshowords

Читать полностью…

💙سخنان اوشو💙

✳️ سرزنش گری

مردم همیشه آماده هستند تا دلایلی بیابند تا تو را سرزنش کنند.
تو را برای ساکت بودنت سرزنش می‌کنند.
اگر ساکت باشی تو را سرزنش می‌کنند:
“چرا ساکتی؟”
اگر زیاد حرف بزنی، تو را سرزنش می‌کنند:
“چرا زیاد حرف می‌زنی؟”
اگر خیلی کم سخن بگویی، تو را سرزنش می‌کنند:
“چرا اینقدر کم حرف می‌زنی؟”

هرکاری بکنی، تو را محکوم می‌کنند،
چرا؟!
زیرا نفس آنان با سرزنش تو رضایت پیدا می‌کند. هیچکس به نقص‌های خودش نگاه نمی‌کند و  همه قادر هستند تا اشتباهات دیگران را ببینند؛ نه فقط ببینند، بلکه تا حد ممکن آنها را بزرگنمایی کنند.

*مادر به سر دخترش در طبقه‌ی بالا فریاد می‌زند، “کارولین، اینهمه داد و فریاد را بس کن. چرا نمی‌تونی مثل برادرت تامی بازی کنی که صدایش در نمی‌آید؟”
کارولین پاسخ می‌دهد، “او نباید صدایش در بیاید! ما خانواده‌ی خودمان را بازی می‌کنیم. او پدر است و برای شام قدری دیر وارد شده، و من تو هستم!”

دیدن نقص‌های دیگران بسیار آسان است،
زیرا فرد می‌خواهد نقص‌های دیگران را ببیند. اگر نقصی وجود نداشته باشد، آنوقت اختراع می‌کند. نفس تو فقط می‌تواند با احساس برتری زنده بماند، پس تو از هرگونه نقص ممکن در دیگران استفاده می‌کنی تا احساس برتری کنی. سرزنش کردن دیگران چیزی نیست جز راهکار نفس برای احساس برتری
مراقب آن باش ...


دنیا همیشه راه‌هایی برای تحسین و راه‌هایی برای محکوم کردن پیدا می‌کند.
همیشه چنین بوده و خواهد بود.
آری،  گاهی قدری تحسین هم می‌کند؛
ولی فقط وقتی تو را تحسین می‌کند که تو به نفس آنان کمک می‌رسانی.
آنگاه تو را تحسین می‌کند.


برای نمونه، اگر به هندوها بگویی که دین آنان بزرگترین دین در دنیاست، تو را تحسین خواهند کرد.
چگونه می‌توانند مرا تحسین کنند؟
این غیرممکن است ...
زیرا من فقط حقیقت را بازگو می‌کنم:
که هیچ دینی بزرگتر از هیچ دین دیگری نیست؛ که تمام ادیان، تاکید می کنم تمام ادیان همان دام و تله‌ی کشیشان هستند.
شاید کشیش priest را شانکاراچاریا shankaracharya بخوانی، شاید کشیش را پاپ pope بخوانی، اهمیتی ندارد
تمام مذاهب در چنگال سیاست‌پیشگان هستند ...

#اشو
دامّا پادا / راه حق_جلد 6
برگردان: ‌محسن خاتمی
@oshowords

Читать полностью…

💙سخنان اوشو💙

اشراق (خودآگاهی) خیلی ساده درک این است که همه چیز‌همان طوری است که باید باشد.

این تعریف خودآگاهی است:
همه چیز همان طوری است
که باید باشد.

همه چیز کاملاً و مطلقاً کامل
است؛ همان طور که هست.

وقتی این را درک کردی
آن حس می‌آید و بعد ناگهان،
تو در خانه‌ای.

#اوشو
@oshowords

Читать полностью…

💙سخنان اوشو💙

هیچ دیدگاه فروتر نمی‌تواند با دیدگاه والاتر بجنگد .
نگرش فروتر محکوم به شکست است ــ امروز یا فردا و یا پس فردا.


این مبارزه فوقش بتواند شکست را به تعویق بیندازد، ولی نمی تواند از آن پرهیز کند . هرگاه دیدگاه والاتری وجود داشته باشد، فروتر باید که ازبین برود . باید تغییر کند، باید به پختگی بیشتر برسد .

#اوشو
📗یوگا: ابتدا و انتها
فصل نهم جلد هفتم:
@oshowords

Читать полностью…

💙سخنان اوشو💙

من خودم را در دســتان
هستــی رهــا کـــرده‌‌ام

اگر هستی می‌تواند،
میلیون‌ها ستاره، میلیون‌ها
سیاره، و میلیون‌ها منظومه
را بگرداند، من که دیگر فقط
یک انسان معمولی هستم،
زندگی من را هم می‌تواند.

#اشو
@oshowords

Читать полностью…

💙سخنان اوشو💙

✳️نیایش چیست؟

نیایش Prayer وضعیت شکرگزاری است.
نیایش سپاسگزاری است.
خداوند بسیار بخشیده است.
کمترین کاری که ما می‌توانیم بکنیم، شکرگزاری است.
نیایش آمادگی برای استقبال از خداوند است. آن میهمان خواهد آمد. او باید که بیاید.
پس خانه را با گل‌ها و شاخه‌های تازه تزیین کن. گردنبندی از گل‌ها بساز.
چراغ‌های بابرکت را آماده کن.
نیایش آمادگی برای استقبال از خداوند است.

کسی چه می‌داند که آن میهمان کِی خواهد آمد؟ هرگاه که آن میهمان بیاید، از هر راهی که بیاید، از هر دری که وارد شود
نیایش آمادگی برای ورود او است!
نیایش حالتی از استقبال است.
قربانی دعاهای تشریفاتی نباش.
بگذار نیایش خودانگیخته، مستقیم و برخواسته از قلب باشد؛
فقط آنوقت معنی دارد.
دعا باید از قلب برخیزد نه از کتب مقدس. دعای تشریفاتی فقط بَل‌بَل‌کردن و یاوه‌گویی babbling است.
کودک خردسال را دیده‌اید که برای نخستین شروع به بَل‌بَل‌کردن می کند.
بَل‌بَل‌کردن او چقدر شیرین است.
بعدها، وقتی به درستی شروع به صحبت می‌کند شاید هیچکس به او توجه نکند.
ولی بَل‌بَل‌کردن او چنان شیرین است که مادرش لذت می‌برد و همه را صدا می‌زند تا کودک را بشنوند. او هنوز هیچ چیز روشنی را نمی‌گوید. ولی وقتی شروع به صحبت می‌کند، هیچکس توجهی به او ندارد.

در ابتدا دعا کردن مانند بَل‌بَل‌کردن است.
و به یاد بسپار که آن دعا که بَل‌بَل‌کردن باشد به خداوند می‌رسد:
اگر که از قلب، خودانگیخته و مال خودت باشد.

نیایش تسلیمی اینگونه است.
عشق از آسمان است.
هیچ پاسخی از جهت دیگری نمی‌آید.
برای همین است که نیایش فردی که منتظر پاسخ می‌ماند بزودی متوقف می‌شود.
فقط منتظر پاسخ نمان:
پیشکش‌های خودت را تقدیم کن.

ملاحظه نکن که آیا او پاسخ خواهد داد یا نه، که آیا موضوع به او خواهد رسید یا نه، ابداً‌ نگران این چیزها نباش ...
حتی سعی نکن از دعایت استفاده کنی تا خدا را تغییر بدهی! فقط به این توجه کن که آیا دعاهایت عمیق‌تر می‌روند یا نه:
“آیا دعاهایم در اشکم‌هایم غرق می‌شوند؟
در سرور من غرقه هستند؟
آیا نشان لبخند من روی دعایم هست؟
آیا امضای روحم در پای دعایم هست؟
فقط به اینها توجه کن

و یک روز دعاهایت ناگهان به او می‌رسد. بل‌بل‌کردن تو شنیده شده است.
و در آن لحظه در درون معبد سکوت تو، آن کودک زاده می‌شود.
آن آگاهی معصومانه وارد می‌شود.
نخستین دیدار با سامادی رخ می‌دهد.
خواهد آمد، به یقین خواهد آمد.
بخاطر داشته باش:
آنچه برای یک نفر رخ بدهد
حق مادرزادی همه است
...

#اشو
تفسیر اشو از کتاب هندی“بمیر، ای یوگی! بمیر” Maran Hey Jogi, Maran
برگردان محسن خاتمى
@oshowords

Читать полностью…

💙سخنان اوشو💙

زندگی بازی خورشید و سایه است.
بازی امید و ناامیدی
بازی شادی و غم
بازی حیات و مرگ است ...

پس هستی وجهی دو گانه دارد. تنشی میان دو قطب...

دانستن این نکته، فهم آن، تجربه اش،
به معنای دقیق کلمه:
رفتن به فراسوی همه چيز است.
عشق دستاورد واقعی ست ...
کلید این دستاورد حالت شاهد بودن است.
به کننده کار بدرود بگو ...
در حالت شهود و مشاهده زندگی کن.
این نمایش را تماشا کن.
در آن غرق نشو
در عوض در مشاهده غرق شو ...


آنگاه شادی و غم
تولد و مرگ
فقط یک بازی می شوند.
آنها تو را متأثر نمی کنند.
آنها نمی توانند تو را متأثر کنند.
همه ى خطاها و همه ى غفلت ها، حاصل هم ذات پنداری اند ...

#اشو
@oshowords

Читать полностью…

💙سخنان اوشو💙

✳️ اشو عزیز، آیا ممکن است در مورد مسئولیت یک زن بعنوان یک مادر سخن بگویید؟

✳️ مادرشدن یکی از بزرگ‌ترین مسئولیت‌ها در دنیاست.
مردمان بسیاری در روی کاناپه‌ی روانکاوان قرار دارند، و مردمان بسیار زیاد دیگری در تیمارستان‌ها هستند و مردمان بسیار دیگری بیرون از تیمارستان‌ها هستند.

اگر عمیقاّ وارد روانپریشی انسان‌ها بشوی، همیشه مادر را خواهی یافت، زیرا زنان بسیاری وجود دارندکه مایل‌اند مادر بشوند ولی نمی‌دانندکه چگونه مادر شوند.

زمانی که رابطه بین مادر و فرزند به خطا رفت، تمام زندگی آن فرزند به خطا خواهد رفت، زیرا رابطه‌ با مادر نخستین رابطه با دنیا است:
نخستین ارتباط، هرچیز دیگر ادامه‌ی این رابطه خواهد بود. و اگر نخستین گام به خطا برداشته شود، آنگاه تمام زندگی به‌خطا خواهد رفت.

زن باید دانسته و آگاهانه مادر شود. مردها قدری در این مورد آزادتر هستند زیرا آنان نمی‌توانند مسئولیت مادرشدن را بپذیرند
زنان مسئولیت بیشتری دارند.
پس مادر بشو، ولی چنین فرض نکن که فقط با زن بودن، کافی است که مادر بشوی
این یک اشتباه بزرگ است.
مادر بودن یک هنر بزرگ  است؛ باید آن را بیاموزی. پس در مورد آن بیاموز!

چند نکته را مایلم به تو بگویم:
نخست، هرگز با فرزندت مانند کسی که مال خودت است رفتار نکن؛ هرگز او را تصاحب نکن
فرزند توسط تو به دنیا آمده است، ولی مال تو نیست. خداوند فقط از تو بعنوان یک وسیله، یک واسطه استفاده کرده است، ولی آن فرزند دارایی تو نیست
او را دوست بدار ولی هرگز فرزند را تصاحب نکن


اگر مادر شروع کند به مالک‌ شدن فرزند، زندگی نابود خواهد شد. آن فرزند شروع می‌کند به تبدیل شدن به یک زندانی
تو شخصیت او را نابود می‌کنی و او را به سطح یک شیئ تنزل می‌دهی
فقط یک شیئ را می‌توان مالک شد
یک شخص را هرگز

پس این نخستین درس است

برایش آماده شو. قبل از اینکه فرزند به دنیا بیاید، باید قادر باشی که از او بعنوان یک موجود مستقل استقبال کنی؛ بعنوان فردی که حقوق خودش را دارد و فقط فرزند تو نیست.

دومین نکته: با فرزندنت همانگونه رفتار کن که با یک شخص بزرگ‌سال رفتار می‌کنی. هرگز با کودک مانند یک کودک رفتار نکن. با احترامی عمیق با او رفتار کن
خداوند تو را انتخاب کرده است که میزبان باشی. خداوند بعنوان یک میهمان وجود تو را انتخاب کرده است.

کودک بسیار لطیف، ناتوان و شکننده است. احترام گذاشتن به کودک بسیار دشوار است. تحقیرکردن او بسیار آسان است
تحقیر و خوارشماری او بسیار آسان است زیرا که کودک ناتوان است و نمی‌تواند هیچ کاری بکند، نمی‌تواند انتقام بگیر و نمی تواند واکنش نشان دهد. با کودک مانند یک بزرگسال رفتار کن و محترمانه.

سومین نکته: به اخلاقیات گوش نده، به مذهب گوش نده، به فرهنگ گوش نده
به طبیعت گوش بده.
هرچیز که طبیعی باشد، خوب است. حتی اگر گاهی اوقات برایت بسیار ناراحت‌کننده و دشوار باشد. زیرا خود تو بر اساس طبیعت بار نیامده‌ای.
والدینت تو را با هنر واقعی، با عشق بزرگ نکرده‌اند. فقط یک امر تصادفی بوده است
همان اشتباهات را تکرار نکن
بسیاری اوقات احساس ناراحتی خواهی کرد. برای نمونه، کودک خردسال شروع می‌کند به بازی کردن با آلت تناسلی خود. تمایل معمولی مادر این است که کودک را از این کار بازبدارد، زیرا که به او آموخته شده که این کار بد است. حتی اگرهم احساس کند که اشکالی ندارد، وقتی شخص دیگری حضور داشته باشد، او قدری احساس شرمندگی خواهد کرد. شرمنده باش!
این مشکل تو است، این هیچ ربطی به کودک ندارد. احساس شرمندگی داشته باش. حتی اگر احترام خودت را در جامعه از دست بدهی، از دست بده، ولی هرگز مزاحم کودک نشو. بگذار طبیعت کار خودش را بکند
تو وجود داری که مراحل طبیعت را تسهیل کنی.
تو نباید که طبیعت را راهنمایی کنی!
تو فقط باید بعنوان یک دستیار حضور داشته باشی.

@oshowords

Читать полностью…

💙سخنان اوشو💙

مردم همچون صفحه‌هایی زیبا و خالی به این دنیا می آیند و سپس همه چیز به آنان اضافه میشود.

هر آنچه که به تو اضافه
شده، تو نیستی،ولی تو با
آنها بسیار هویت میگیری

#اشو
@oshowords

Читать полностью…

💙سخنان اوشو💙

اطاعت بزرگ‌ترین گناه است.
به خرد خود گوش بسپار و اگر چیزی برایت درست به نظر می‌رسد انجامش بده.
بنابراین این عمل کردن بر اساس آگاهی و خرد تو خواهد بود_ نه دستوری از بیرون.

اگر خرد تو فرمان و دستوری را نادرست تشخیص داد، به هر قیمتی و با وجود هرگونه خطری بر خلاف آن عمل کن.

هیچ فرمان الهی بالاتر از خرد تو نیست.

#اوشو
@oshowords

Читать полностью…

💙سخنان اوشو💙

✳️ سرزنش

مردم همیشه آماده هستند تا دلایلی بیابند تا تو را سرزنش کنند.
تو را برای ساکت بودنت سرزنش می‌کنند.
اگر ساکت باشی تو را سرزنش می‌کنند:
“چرا ساکتی؟”
اگر زیاد حرف بزنی، تو را سرزنش می‌کنند:
“چرا زیاد حرف می‌زنی؟”
اگر خیلی کم سخن بگویی، تو را سرزنش می‌کنند:
“چرا اینقدر کم حرف می‌زنی؟”

هرکاری بکنی، تو را محکوم می‌کنند، چرا؟!
زیرا نفس آنان با سرزنش تو رضایت پیدا می‌کند.
هیچکس به نقص‌های خودش نگاه نمی‌کند و  همه قادر هستند تا اشتباهات دیگران را ببینند؛ نه فقط ببینند، بلکه تا حد ممکن آنها را بزرگنمایی کنند.

*مادر به سر دخترش در طبقه‌ی بالا فریاد می‌زند، “کارولین، اینهمه داد و فریاد را بس کن. چرا نمی‌تونی مثل برادرت تامی بازی کنی که صدایش در نمی‌آید؟”
کارولین پاسخ می‌دهد، “او نباید صدایش در بیاید! ما خانواده‌ی خودمان را بازی می‌کنیم. او پدر است و برای شام قدری دیر وارد شده، و من تو هستم!”

دیدن نقص‌های دیگران بسیار آسان است،
زیرا فرد می‌خواهد نقص‌های دیگران را ببیند. اگر نقصی وجود نداشته باشد، آنوقت اختراع می‌کند. نفس تو فقط می‌تواند با احساس برتری زنده بماند، پس تو از هرگونه نقص ممکن در دیگران استفاده می‌کنی تا احساس برتری کنی. سرزنش کردن دیگران چیزی نیست جز راهکار نفس برای احساس برتری
مراقب آن باش ...


دنیا همیشه راه‌هایی برای تحسین و راه‌هایی برای محکوم کردن پیدا می‌کند.
همیشه چنین بوده و خواهد بود.
آری،  گاهی قدری تحسین هم می‌کند؛
ولی فقط وقتی تو را تحسین می‌کند که تو به نفس آنان کمک می‌رسانی.
آنگاه تو را تحسین می‌کند.

برای نمونه، اگر به هندوها بگویی که دین آنان بزرگترین دین در دنیاست، تو را تحسین خواهند کرد.
چگونه می‌توانند مرا تحسین کنند؟
این غیرممکن است ...
زیرا من فقط حقیقت را بازگو می‌کنم:
که هیچ دینی بزرگتر از هیچ دین دیگری نیست؛ که تمام ادیان، تاکید می کنم تمام ادیان همان دام و تله‌ی کشیشان هستند.
شاید کشیش priest را شانکاراچاریا shankaracharya بخوانی، شاید کشیش را پاپ pope بخوانی، اهمیتی ندارد
تمام مذاهب در چنگال سیاست‌پیشگان هستند ...

#اشو
📗دامّا پادا / راه حق_جلد 6
برگردان: ‌محسن خاتمی
@oshowords

Читать полностью…

💙سخنان اوشو💙

اگر شاد باشی ، حسادت و تمنا و طمع نخواهی داشت.

شاد باش تا نَفس از بین برود.
نفس فقط در اندوه و رنج عمیق وجود دارد.

#اوشو
@oshowords

Читать полностью…

💙سخنان اوشو💙

اگر خنده را فلج کنی، گریه را نیز فلج کرده‌ای.

تنها کسی که می‌تواند خوب بخندد می‌تواند خوب بگرید. و اگر بتوانی خوب بخندی و خوب گریه کنی، زنده‌ای!

مرده نمی‌تواند بخندد و نمی‌تواند بگرید. مرده فقط می‌تواند جدی باشد.

نگاه کن! به جنازه نگاه کن، او بسیار ماهرانه‌تر از تو می‌تواند جدی باشد!
تنها انسان زنده است که می‌تواند بخندد و اشک بریزد.

#اشو
@oshowords

Читать полностью…

💙سخنان اوشو💙

@oshowords

Читать полностью…

💙سخنان اوشو💙

اگر بخواهی هر چیزی را ترک کنی ،کاملا و تماماً‌ آنرا زندگی کن و نترس.
تا ژرفترین نقطه اش حرکت کن ،‌ تا درک کنی.در واقع فرد با ادراک کامل ، رها می شود . توسط تجربه کردن و پخته شدن ، نه توسط یک عهد و پیمان.

با یک ادراک ضمنی و خاموش درک کن که زندگی مدرسه ای است که باید از آن عبور کنی و عجله ای نداشته باش.
ـ
اگر هنوز احساس می کنی که یک آرزوی نهفته برای ثروت داری ، برو و پول انباشته کن و کارت را با آن تمام کن در واقع انباشتن پول بی معنی است ، پس اگر هوشمند باشی بزودی کارت با آن تمام می شود و اگر بقدر کافی هوشمند نباشی ، زمانِ بیشتر لازم داری و تجربه ، آن هوشمندی را به تو خواهد داد.

وقتی در یک رابطه بوده ای و ناکام شده ای ، ناکامی و جاذبه هر دو در تو هستند و رنج در همین است هنوز کارت با سکس تمام نشده است و عمیقاً برایت جذاب هم هست ، ولی همچنین ناکام هم هستی و حالا تو شروع به مبارزه می کنی ، اما با که ؟ اراده ی تو ، بر علیه نیروی جنسی خودت ! درست مانند اینکه دست چپ تو با دست راستت بجنگد! احمقانه است ، هرگز قادر نخواهی بود که پیروز شوی تنها وقتی که چیزی درک شد ، می تواند ترک شود بدون تلاشی از سوی اراده ی تو پس هرگز چیزی را صرفا با تصمیم ترک نکن و برای هیچ کاری از نیروی اراده استفاده نکن وگرنه دچار تضاد و رنج مجدد خواهی شد

تجربه تنها راه است ، راه دیگری وجود ندارد شاید زمان بسیار زیادی طول بکشد ، ولی هیچ کاری نمی توان کرد ، میانبر دیگری وجود ندارد انسان ناتوان است و باید توسط تجربه ، هوشمندی را کسب کند و هرآنچه را که کامل درک شود ، می توانی رها کنی بعد از آن دیگر علاقه ای به دنیای بیرون وجود ندارد و دیگر در هزار و یک جهت حرکت نمی کنی اینک دوست داری خودت را بشناسی و خواسته شناختِ خویش ، جای تمام خواسته های دیگر را می گیرد و سپس چیرگی کامل بر تمام حواس فرا می رسد.

#اوشو
📗یوگا ابتدا و انتها
@oshowords

Читать полностью…

💙سخنان اوشو💙

✳️ انضباط

انسان فهمیده نیاز به منضبط‌کردن خود ندارد. ادراک او همان انضباط اوست.

شما نیاز به انضباط دارید زیرا ادراک شما بقدر کافی نیست. مردم نزد من می‌آیند…. چند شب پیش مردی اینجا بود. او نامه‌ای نوشته بود که او می‌داند چه چیزی درست است ولی همیشه کارهایش نادرست هستند! او می‌داند چه چیزی اشتباه است، باز هم همان را انجام می‌دهد!

نوشته است: “پس اشو؛ چطور آن را تغییر بدهم؟”
حالا ‌اگر تو واقعاً می‌دانی که درست چیست، چگونه می‌توانی عمل اشتباه را انجام دهی؟ دانش تو باید دانش قرض‌گرفته‌شده باشد، نمی‌تواند مال خودت باشد.

اگر واقعاً بدانی که چه چیز غلط است، چگونه می‌توانی انجامش بدهی؟ غیرممکن است. اگر انجامش بدهی، فقط نشان می‌دهد که نفهمیده‌ای.

سقراط همیشه می‌گفت:
دانش فضیلت است.” اگر چیزی را بدانی، شروع به کار می‌کند. ولی آن دانش باید واقعی باشد، و منظورم از “واقعی” این است که باید مال خودت باشد، باید از زندگی خودت آمده باشد، باید حاصل تجربه‌ی خودت باشد. نباید وام گرفته‌شده باشد، نباید دانش کتابی و اکتسابی باشد، نباید از متون مذهبی گرفته شده باشد، نباید فقط اطلاعات باشد. باید تجربه‌ی خودت باشد که آن را اصالتاً زندگی کرده باشی. آنگاه نمی‌توانی برخلاف آن عمل کنی، راهی وجود ندارد.

چطور می‌توانی از میان دیواری عبور کنی اگر بدانی که آن یک دیوار است؟ از در وارد می‌شوی. هرگز نزد من نمی‌آیی و نمی‌گویی: “اشو، می‌دانم که در کجاست، ولی اول سعی می‌کنم از دیوار رد بشوم! همیشه سرم به آن می‌خورد و درد می‌گیرد! حالا چه کنم؟!” اگر بدانی که در کجاست، و بازهم سعی کنی که از دیوار وارد شوی، این فقط نشان می‌دهد که نمی‌دانی. شاید شنیده باشی، شاید دیگری به تو گفته باشد، ولی تو اعتماد نداری. عمل تو نشان می‌دهد که چه می‌دانی. عمل تو تنها شاهد دانش و فضیلت تو است، نه هیچ چیز دیگر.

بنابراین اگر ادراک وجود داشته باشد نیازی به انضباطِ تحمیلی نیست. «ادراک» انضباط خودش را می‌آورد ـــ ذاتی و درونی است.

پس دو نوع انضباط وجود دارد؛
همانطور که دو نوع دانش وجود دارد.
اگر دانش از بیرون بیاید، آنوقت باید انضباط را بر خودت تحمیل کنی. اما اگر دانش مانند چشمه‌ای از درون بجوشد و بالا بیاید، آنگاه نیازی به تحمیل هیچ انضباطی نیست. انضباط، خودش مانند سایه به دنبال خواهد آمد.

#اشو
📚«آموزش فراسو»
جلد ۱/۴
مترجم: ‌م.خاتمی / شهریور ۱۴۰۲
@oshowords

Читать полностью…

💙سخنان اوشو💙

* خانم مغرور و پُر افاده‌ای، یک طراح دکوراسیون داخلی را استخدام کرد تا خانه‌اش را تغییر دکور بدهد.
طراح سوال کرد: “خب، حالا بفرمایید چطور می‌خواهید باشد؟ مدرن خوبه؟”
خانم گفت: “من و مدرن؟ نه!”
- “فرانسوی چطوره؟”
- “فرانسوی؟ من کجا و خانه‌ی فرانسوی کجا؟ نه!”
- “پس شاید سبک ایتالیایی را دوست داشته باشید.”
- “خدا نکند!”
- “خب،‌ بانوی محترم دوست دارید طرح خانه از چه دوران تاریخی باشد؟”
- “ چه دوران تاریخی؟ من فقط می‌خواهم دوستانم وارد اینجا شوند، نگاهی بیندازند، و بمیرند؛ همین!”

اکثر مردم فقط برای این زندگی می‌کنند که دیگران را تحت‌تاثیر خود قرار دهند. آنان می‌باید در درونشان واقعاً‌ بسیار فقیر باشند، زیرا فقط کسانی که از عقده‌ی حقارت رنج می‌برند می‌خواهند دیگران را تحت‌تاثیر قرار دهند.

یک انسان غنی و والا هرگز خودش را با هیچکس دیگر مقایسه نمی‌کند. او می‌داند که غیرقابل ‌مقایسه است؛ نه‌تنها این، بلکه می‌داند که دیگران نیز مانند خودش غیرقابل‌ مقایسه هستند. او نه برتر از کسی است و نه فروتر از کسی.

#اشو
📚«دامّا پادا»
@oshowords

Читать полностью…

💙سخنان اوشو💙

👌👌
✳️ آیا هشیار هستی یا فقط یک انباشتگی، یک وجود بدنی هستی؟!

ما پیشاپیش [توسط شیمی بدن] پیوسته کنترل شده‌ایم. و چون ما آگاه نیستیم، می‌توانیم رفتارهایی از پیش‌تعیین شده داشته باشیم. اگر هرگونه پاسخ و واکنش تو از پیش‌تعیین شده باشد، آنگاه معنی روح چیست؟

واکنش‌های شما می‌تواند توسط شیمی بدن تعیین شود. اگر به تو الکل داده شود، رفتارت متفاوت خواهد بود. شیمی بدنت تغییر کرده، پس رفتارت هم تغییر خواهد کرد.

زمانی،‌ تمرین نهایی تانترا این بود که ماده‌ی مست‌کننده را مصرف کنند و هشیار باقی بمانند. اگر شخص هشیار باقی ماند، در حالیکه همه چیز نشان می‌داد که او باید ناهشیار باشد، فقط آنوقت تانترا می‌گفت که این فرد به اشراق رسیده، در غیر اینصورت نه.

اگر شیمی بدن بتواند هشیاری تو را تغییر دهد، آنوقت معنی هشیاری چیست؟ اگر یک تزریق بتواند تو را ناهشیار کند، آنوقت معنی هشیاری چیست؟ آنگاه ماده‌ی مخدر شیمیایی در آن تزریق، قوی‌تر از خودِ هشیاری تو است. تانترا می‌گوید ممکن هست که به ورای هر مخدری بروی و هشیار باقی بمانی. مادّه محرک داده شده ولی پاسخی وجود ندارد.

سکس هم یک پدیده‌ی شیمیایی است. مقدار مشخصی از یک هورمون خاص، تولید میل جنسی می‌کند. و تو همان میل می‌شوی. شاید وقتی که شیمی بدنت به سطح نرمال خودش برسد توبه کنی، ولی این توبه بی‌معنی است. وقتی هورمون‌ها دوباره جمع شوند، ‌همانطور مثل سابق عمل خواهی کرد. پس تانترا همچنین با سکس نیز آزمایش کرده است. اگر در موقعیتی که کاملاً از نظر جنسی تحریک‌کننده است، میل جنسی نداشته باشی آنگاه آزاد هستی. شیمیِ بدن کاملاً‌ پشت‌سر نهاده شده؛ بدن وجود دارد، ولی اسیر و گرفتار بدن نیستی.


خشم نیز فقط شیمیایی است.
و قبل از پایان این قرن [قرن بیستم] بیوشیمیست‌ها خواهند توانست تو را ضدخشم و ضدسکس بسازند.
ولی در چنین موقعیتی تو یک بودا نخواهی بود. بودا از خشمگین‌شدن ناتوان نبود؛ قادر بود خشمگین شود، ولی تاثیر احساس خشم در او وجود نداشت.

اگر شیمی بدن تو کنترل شود، قادر نخواهی بود که خشمگین شوی. موقعیت شیمیایی که به تو احساس خشم می‌دهد وجود ندارد، پس تاثیر خشم وجود نخواهد داشت. یا اگر هورمون‌های جنسی از بدنت حذف شوند، ‌احساس و میل جنسی نخواهی داشت. ولی نکته واقعی این نیست که تو میل جنسی داری یا نداری؛ و یا خشمگین هستی یا نیستی. نکته واقعی این است که در موقعیتی که ناهشیاری تو ضرورت دارد، هشیار باشی.

چگونه در موقعیتی که فقط در ناآگاهی رخ می‌دهد، آگاه باشی؟!

هرگاه چنین موقعیتی وجود دارد، روی آن مراقبه کن. فرصت بزرگی به تو داده شده. اگر احساس حسادت می‌کنی، روی آن مراقبه کن. این لحظه‌ی درست است. شیمی بدنت در درون کار می‌کند. تو را ناهشیار می‌سازد، تو را وادار می‌سازد تا مانند یک دیوانه رفتار کنی. حالا، هشیار باش. بگذار حسادت آنجا باشد، آن را سرکوب نکن، ولی از آن هشیار باش: شاهد آن باش.

اگر خشم وجود دارد؛ شاهد آن باش؛ اگر سکس وجود دارد، شاهدش باش. بگذار هر اتفاقی در درونت می‌افتد رخ بدهد؛ و روی تمام آن موقعیت مراقبه کن. رفته‌رفته، هرچه هشیاری تو عمیق‌تر شود، امکان کمتری وجود دارد که رفتارت برایت از پیش‌تعین شده باشد. بنابراین آزاد خواهی شد.

موکشا Moksha، رهایی Freedom چیزی جز این نیست. فقط به این معنی است که هشیاری چنان آزاد است که اینک هیچ چیز نمی‌تواند آن را از پیش‌تعیین کند.

#اشو
📚«روانشناسی محرمانه»
از ۲۴ جولای ۱۹۷۰ تا ۲۱ اکتبر ۱۹۷۱
مترجم: ‌م.خاتمی/ بهار ۱۴۰۰
@oshowords

Читать полностью…

💙سخنان اوشو💙

هر توقعی،
حتی توقعِ آرامش
بی‌قراری می‌آورد!

#اشو
@oshowords

Читать полностью…

💙سخنان اوشو💙

✳️رتبه‌بندی و درجات، وجود ندارند.

مردمانی هستند که نزد من می‌آیند و می‌گویند: “من پیشرفته هستم ولی هنوز نرسیده‌ام!” آنان می‌خواهند من نیز پیشرفته بودن آنان را تایید کنم! تا نشانه‌ای بدهم که چقدر پیشرفت داشته‌اند و در چه درجه‌ای هستند!

در واقع هیچ نوع رتبه‌بندی وجود ندارد. فقط دو نوع مردم وجود دارند ـــ روشن‌ضمیر و غیرروشن‌ضمیر. چیزی در این وسط نیست!

چنین نیست که تعدادی باشند که بین این دو قرار داشته باشند! یا زنده هستی و یا مُرده، وسط وجود ندارد! یا می‌دانی و یا نمی‌دانی؛ بین اینها چیزی وجود ندارد. درجات و رتبه‌ها وجود ندارند.

تمام رتبه‌بندی‌ها حقّه‌های نفْس هستند. نفْس می‌گوید:‌ ”بله، من هنوز به اشراق نرسیده‌ام، ولی خیلی پیشرفته هستم. فقط ۹۹ درجه! یک درجه بیشتر و به روشن‌ضمیری خواهم شد. خیلی عقب نیستم ـــ خیلی پیشرفته‌ام!” تمام این چیزهای بی‌معنی را دور بیندازید. اگر روشن‌ضمیر نیستی، فقط روشن‌ضمیر نیستی!

تمام روشن‌ضمیران مانند هم هستند و تمام ناروشن‌ضمیران هم مانند هم هستند. تفاوت درست در این است که تو خوابیده‌ای و دیگری در کنار تو کاملاً هشیار و بیدار نشسته است. این تنها تفاوت است.

اگر بیدار باشی، بیدار هستی. نمی‌توانی بگویی “من درست در وسط قرار دارم!” چنین حالتی وجود ندارد. اگر در خواب هستی، در خوابی؛ اگر بیدار هستی، بیداری.

و این تفاوتی کوچک ولی البته بسیار با اهمیت است. کسی که کاملاً‌ هشیار و بیدار نشسته و مردی که در کنار او خرناس می‌کشد ـــ هر دو انسان‌ هستند، همان موقعیت را دارند، ولی یکی در عمق تاریکی گم‌شده، خودش را از یاد برده؛ و دیگری زنده است و می‌درخشد و به شعله‌ی درونی خودش دست‌یافته.

اگر اتفاقی بیفتد، هر کدام به روشی متفاوت واکنش نشان می‌دهند. رفتار شخص بیدار حتماً‌ متفاوت خواهد بود: او نسبت به موقعیت پاسخ مناسب خواهد داد؛ خوب می‌داند که چه می‌کند. و اگر فرد خواب‌آلوده واکنش نشان دهد، واکنش او مکانیکی خواهد بود، او در ناآگاهیِ خودش نمی‌داند چه می‌کند.

#اشو
📚«آموزش فراسو»
جلد ۱/۴
مترجم: ‌م.خاتمی / شهریور ۱۴۰۲
@oshowords

Читать полностью…

💙سخنان اوشو💙

فیلمی نایاب از اشو
موضوع: زیستن در لحظه‌ی حال

ترجمه و زیرنویس: Devakavido

Читать полностью…

💙سخنان اوشو💙

✳️ مادرِ هستی

هر نوزادی كه در رحم مادرش زندگی می‌كند شادمان است. او هيچ چيزی ندارد. او هیچ قصر و ثروتی در اختیار ندارد اما بی‌نهایت شاد است.

ما در دل مادرمان مزه‌ی چيزی را می‌چشيم كه هرگز نمی‌توانيم فراموشش كنيم. برای فراموش كردنش همه كار می‌كنيم اما آن از ياد نمی‌رود كه نمی‌رود. چنان ژرف در وجود ما نفوذ كرده كه زدودنش ناممكن است.

شادی‌های دوران جنينی را می‌توان دوباره بدست آورد. تو فقط بايد مثل يك كودك شوی و همه‌ی عالم را چون شكم مادرت ببینی.

اين همان چيزی است كه ديانت حقیقی قرار است در عمل انجام دهد. ديانت می‌خواهد به تو كمك كند جهان را مادر خود تصور کنی تا هيچ كشمكشی بين تو و او نباشد. تا تو بتوانی به جهان هستی اعتماد كنی و در باطن بدانی او مراقب توست. تا بدانی نبايد پيوسته نگران و در تشويش و تنش باشی، زيرا از همه چيز مراقبت می‌شود. آنگاه ناگهان، تمام وجودت را شادمانی فرا می‌گيرد.


مراقبه [ژرف‌نگری] به تو كمك می‌كند دوباره به دل جهان هستی بازافتی.

#اشو
@oshowords

Читать полностью…

💙سخنان اوشو💙

✳️ توکل

توكّل به سادگی یعنی اینكه تو در طبیعت خویش آسوده باشی. چه خدا باشد و چه نباشد، ربطی به توکل ندارد. این نكته باید درك شود.

هرگاه از واژه‌ی "توكّل " trust استفاده می‌كنی، همیشه می‌پرسی، "به كی؟"
گویی كه توكّل به مفعول object نیاز دارد.

نه، توكّل به مفعول نیاز ندارد. توكّل حالتی از وجود تو است و بستگی به مفعول ندارد. انسانی كه به خداوند باور ندارد نیز می‌تواند توكّل كند و انسانی كه خدا را باور دارد می‌تواند توكّل نداشته باشد.

توكّل نه عمل‌كردن است و نه عمل‌نكردن. توكّل می‌تواند عمل كند و توكّل می‌‌تواند عمل نكند. توكّل به‌‌سادگی یعنی همه چیز از قبل درست است؛ نیازی نیست تا مشتاق چیز دیگری باشی. الف نیازی ندارد تا ب شود. هرچه كه هستی، هستی، خوب است.

آسوده‌‌شدن در این مفهوم به معنی عمل نكردن نیست. زیرا شاید تو شخصی فعّال باشی، پس اگر با این نگرش آسوده باشی، فعّالیت زیادی آزاد خواهد شد. و یا شاید فردی‌ غیرفعّال باشی: اگر با آن آسوده باشی، انفعال بزرگی صورت می‌گیرد.

ولی این ربطی به تو ندارد. تو تصمیم نمی‌‌گیری كه عمل كنی یا عمل نكنی؛ تو فقط نسبت به هرآنچه كه هستی، باز و راحت خواهی بود. آنگاه هرچه روی دهد، روی می‌‌دهد.

تو بین عمل‌‌كردن و عمل‌نكردن آویزان شده‌ای و این‌‌ها دو روی یك سكّه هستند. این‌‌ها مخالف هم نیستند، بلكه مكمّل یكدیگر هستند. و تو به آویزان بودن بین این دو ادامه می‌دهی و بین این دو در تلاطم هستی، زیرا وقتی كاری انجام دهی، دیر یا زود خسته خواهی شد.

هر عملی خستگی می‌‌آورد آنگاه شخص شروع می‌‌كند به این امید كه چیزی از طریق عمل‌‌نكردن روی دهد. و اگر بی‌‌عمل باشی، دیر یا زود از آن كسل خواهی شد. هر بی‌‌عملی حوصله‌ی انسان را سر می‌برد و سپس به سوی عمل روی می‌آوری. تو هنوز توكّل را نشناخته‌ای.

توكّل به این معنی نیست كه همه چیز روبه‌‌راه خواهد بود. توكّل یعنی اینكه همه چیز پیشاپیش روبه‌‌راه هست. توكّل آینده نمی‌‌شناسد؛ توكل فقط حال را می‌‌شناسد. لحظه‌‌ای كه به آینده فكر كنی، دیگر توكل نداری.

لحظه‌‌ای كه شروع كنی به این فكر كه: "اگر بتوانم توكّل كنم، همه چیز درست خواهد شد"، ذهن تو فعّال خواهد بود و این توكّل نیست. تو فقط سعی داری هستی را دستكاری كنی، حالا توسط عمل‌‌نكردن، ولی دستكاری‌‌كردن manipulation هنوز باقی است.

عمل‌‌نكردن، توكّل‌‌كردن نیست. اگر چنین انگیزه‌‌ای باشد كه: "همه چیز باید برای من روبه‌‌راه باشد،" تو با گوشه‌ی چشم می‌پایی؛ هنوز توكّل را درك نكرده‌‌ای.

#اشو
#کتاب_راز
برگردان به فارسی: محسن خاتمی
@oshowords

Читать полностью…

💙سخنان اوشو💙

تو فقط مالک آن چیزی هستی که ‌بتوانی آن را ببخشی.

تو فقط با بخشیدن است که یک مالک می‌شوی.

اگر نتوانی ببخشی، آنوقت صاحب نیستی، مالک و ارباب نیستی. آنوقت چیزی را که فکر می‌کنی داری، همان چیز مالکِ تو است. آنوقت توسط دارایی‌هایت تصاحب شده‌ای.

#اشو
📚«آموزش فراسو»
جلد ۲/۴
مترجم: م.خاتمی / پاییز ۱۴۰۲
@oshowords

Читать полностью…

💙سخنان اوشو💙

از اين لحظه به بعد خودتان را علت زندگی و دنيای خود بدانيد. منظور از جويندگی همين است؛ پذيرفتن كل مسئوليت زندگی خود.

فلاكت علت بيرونی ندارد. علت آن درونی است، در حاليكه شما پيوسته مسئوليت را به عامل بيرونی نسبت می‌دهيد. عامل بيرونی فقط يك بهانه است. فلاكت از دنيای بيرون می‌آيد، اما دنيای بيرون آن را خلق نمی‌كند.

وقتی كسی به شما اهانت می‌كند، اهانت از بيرون می‌آيد،‌ اما خشم در درون شماست. خشم در نتيجه‌ی اهانت بوجود نيامده است و معلول اهانت نيست. اگر انرژی خشم در شما وجود نداشت، اهانت ناتوان و ناكار می‌ماند،‌ فقط از شما عبور می‌كرد و شما را آشفته نمی‌ساخت.

علت، بيرون از آگاهی انسان نيست. علت در درون شماست. شما علت زندگی خود هستيد. درك اين نكته، ‌درك يكی از اساسی‌ترين حقايق است. درك اين نكته، آغاز سفر تحول است.

#اشو
@oshowords

Читать полностью…

💙سخنان اوشو💙

✳️ اشوی محبوب! چه نکته‌ای در کیهان فیزیکی وجود دارد، اگر تقدیر انسان این است که به ورای آن برود؟

✳️ پاسخ:
نکته همین است: وگرنه چگونه به فراسو خواهی رفت. برای رفتن به فراسو نیاز به دنیا وجود دارد.

رنج برای رفتن به فراسو مورد نیاز است؛ تاریکی برای رفتن به فراسو مورد نیاز است؛ نفْس برای رفتن به فراسو مورد نیاز است ـــ زیرا فقط وقتی به فراسو می‌روی شادی و برکت وجود دارد.

سوال تو را درک می‌کنم. این پرسشی بسیار باستانی است، بارها و بارها و بارها پرسیده شده است ـــ زیرا برای ذهن یک معما است؛ که اگر خدا دنیا را خلق کرده، پس چرا رنج را در آن ایجاد کرده است؟ می‌توانست بعنوان هدیه، سُرور را به انسان بدهد! و آنوقت چرا جهل را آفریده؟ آیا خدا بقدر کافی توانا نیست که از همان ابتدا موجوداتی روشن‌ضمیر را خلق می‌کرد؟

خدا توانا هست و این کاری است که او می‌کند. ولی حتی خدا هم بقدر کافی توانا نیست تا چیز غیرممکن را ممکن کند. فقط ممکن، ممکن است. فقط وقتی سلامت را خواهی شناخت که قادر باشی بیمار شوی؛ وگرنه نمی‌توانی سلامتی را بشناسی. فقط وقتی می‌توانی نور را بشناسی که تاریکی را شناخته باشی. فقط وقتی می‌توانی آسودگی را بشناسی که تنش را شناخته باشی؛ فقط وقتی می‌توانی آزادی را بشناسی که بدانی قیدوبند چیست ـــ اینها با هم جفت هستند.

حتی خدا هم بقدر کافی توانا نیست تا فقط آزادی را به تو بدهد. همراه با آزادی، در همان بسته، اسارت می‌آید. و تو از میان اسارت عبور می‌کنی تا طعم آزادی را بچشی. درست مانند این است که گرسنه نباشی، نمی‌توانی از خوراک لذت ببری.

در واقع آنچه تو می‌پرسی این است: “چه نیازی به گرسنگی هست؟ چرا نتوانیم همیشه بدون گرسنگی غذا بخوریم؟!”

گرسنگی تولید درد می‌کند، تولید نیاز می‌کند و سپس تو خوراک می‌خوری و لذت وجود دارد. بدون گرسنگی لذتی وجود ندارد. می‌توانی از مردمان بسیار بسیار ثروتمند که اشتها و گرسنگی را از دست داده‌اند سوال کنی: آنان از خوراک خود لذت نمی‌برند، نمی‌توانند لذت ببرند. این شدت گرسنگی است که لذت را می‌آورد. برای همین است که وقتی خوراکت را خورده‌ای، برای شش، هفت یا هشت ساعت باید حتماً گرسنه بمانی تا بتوانی دوباره از خوراک لذت ببری.

جهانِ ‌هستی دیالکتیک است: نور/تاریکی؛ زندگی/مرگ؛ تابستان/زمستان؛ جوانی/پیری …. همه اینها با هم هستند.

می‌پرسی: “چه نکته‌ای در کیهان فیزیکی وجود دارد، اگر تقدیر انسان این است که به ورای آن برود؟”

دقیقاً، نکته همین است. این جهان برای شما خلق شده تا به ورای آن بروید. وگرنه، هرگز فراسو را نخواهید شناخت. می‌توانید مسرور بمانید، ولی سرور را نخواهید شناخت. و مسرور بودن بدون اینکه سرور را بشناسی، ارزشی ندارد. و این شناخت فقط توسط ضد آن ممکن است ــ دلیلش همین است.

#اشو
📚«سوترای دل»
مترجم: ‌م.خاتمی / تابستان ۱۴۰۲
@oshowords

Читать полностью…

💙سخنان اوشو💙

حتماً در مورد داستان باستانی هندی شنیده‌‌ای كه پنج مرد كور برای دیدن یک فیل رفتند. آنان فیل را از جهات مختلف لمس كردند. كسی پاهای فیل را لمس كرد و پنداشت كه فیل مانند ستون است.

و همینطور به‌سایر اعضای بدن او را دست كشیدند و همگی شروع به ستیز كردند. هركس درمورد فیل فلسفه‌‌ای می‌بافت! و هیچكدام فیل را ندیده بودند؛ همگی كور بودند، ولی هركدام بخشی از فیل را لمس كرده بودند.

ولی جزء، تمامیت نیست و اگر تو بخشی را بعنوان كُلّ بخوانی، در دام یكی از بزرگ‌ترین دروغ‌های ممكن خواهی افتاد. برای این
بزرگ‌ترین دروغ است كه قدری از حقیقت در آن هست. نیم‌حقیقت است، حقیقتِ ناقص و نیم‌حقیقت از دروغِ كامل خطرناك‌تر است، زیرا می‌تواند مردم را فریب دهد.

می‌توانی توسط آن گول بخوری و می‌توانی دیگران را گول بزنی، زیرا جزیی از حقیقت در آن وجود دارد.


برگردان به فارسی: محسن خاتمی
#اوشو
@oshowords

Читать полностью…

💙سخنان اوشو💙

✳️ زندگی مکانیکی

مردم زندگی می‌کنند، بدون اینکه چیزی بیاموزند. آنان زندگی را سپری می‌کنند، بدون اینکه در آن رشد کرده و تکامل یابند.

همه تقریباً در خواب به سر می‌برند و مانند کسانی که در خواب راه می‌روند زندگی می‌کنند و در حالتی از مستی و بی خبری باقی مانده‌اند و نمی‌دانند به چه کاری مشغولند، و چرا آن کارها را انجام می‌دهند.

نمی‌دانند از کجا آمده و
به کجا می‌روند ...؟!

آنان درست مانند قطعه چوبی شناور بر روی آب دستخوش امواجند.
زندگی‌شان تصادفی است.

این کلمه را به خاطر بسپارید:
"... تصادفی ..."
میلیون‌ها نفر فقط به طور تصادفی زندگی می‌کنند.
تا زمانی که اختیار زندگی خود را به دست نگیرید و آن را از حالت تصادفی و ناآگاهانه به حالت وجودی و آگاهانه در نیاورید، هیچگونه دگرگونی در شما ایجاد نمی‌شود.

تمام عرفان در این خلاصه می‌شود:
"کوشش برای بیداری و تغییر زندگی تصادفی و ناآگاهانه به زندگی آگاهانه و وجودی"

زندگی شما حتی یک زندگی نیست،
نمی‌تواند باشد.
وقتی که در شما نور عشقی وجود ندارد و تمام اعمالتان مکانیکی است،
چگونه می‌تواند یک زندگی باشد.
یک ربات چگونه می‌تواند عشق بورزد؟
و تا عشق نورزی، طعمی از زندگی را هم نخواهی چشید.

زندگی و عشق تنها با آگاهی می‌آیند
نه با تولد.
تنها یک مراقبگر است که زندگی می‌کند. دیگران فقط خودشان را گول می‌زنند.
آنها واقعاً زندگی نمی‌کنند.
آنها ممکن است هزار و یک کار انجام داده و آنها را ادامه دهند، مال و قدرت بیندوزند و به آرزوهای خود دست یابند و به این جاه‌طلبی‌ها همچنان ادامه دهند، اما باز حاصل جمع تمام زندگیشان "صفر" است ...

#اوشو
@oshowords

Читать полностью…

💙سخنان اوشو💙

✳️ تجربه و باور

عارف شويد، اما به عارفان باور نداشته باشيد.
صوفی شويد، اما به صوفيان باور نداشته باشيد.
مثل من بشويد، اما به من باور نداشته باشيد.
اگر شما به من باور داشته باشيد؛ گمراه می‌شويد.

به باور چه نيازی داريد؟
وقتی می‌توانيد مزه ای از يک چيزی را بچشيد، چرا بايد به آن باور داﺷﺖ.


ﺑﺎﻭﺭ يعنی اينكه شما در حال عقبگرد كردن هستيد.
شما داريد می‌گوييد امروز باور پيدا می‌كنم، فردا می‌چشیم
اما چرا امروز نه؟
چرا حالا نه؟
اگر شما لرزش مرا احساس كنيد،
آن وقت بيش از اينكه بر حسب باور فكر كنيد به فكر زيستن با آن می‌افتيد و اينكه به چيزی غير از آنچه كه آن را تجربه كرده‌ايد باور نداشته باشيد.
در غير اين صورت شما يک رياكار خواهيد شد.

📌اين اصل بايد به عنوان يك معيار در نظر گرفته شود:

انسان باورمند غمگين است و انسان دانا بی نهايت شاد.
انسانی كه فقط باور دارد ابله، مرده، در خود فرو رفته، بسته و متحجر است،
ولی انسانی كه به دانايی رسيده است، با عطر فراوانی كه از وجودش بر می‌خيزد شكوفا می‌شود.
او هميشه جاری است.
او هيچ وقت راكد نيست.
او هميشه تازه و با طراوت است.
بگذاريد مذهب طراوت و زندگی داشته باشد، نه اينكه به باور تبديل شود.

#اشو
@oshowords

Читать полностью…
Subscribe to a channel