oshobhagwan | Unsorted

Telegram-канал oshobhagwan - Osho

4049

Subscribe to a channel

Osho

چرا تنفس اهمیت دارد ؟

نفسهایتان را بی ارزش نشمارید.

۸۵٪ سموم بدن به علاوه ویروس ها و باکتری ها به واسطه بازدم از بدن خارج می شوند.
و مابقی توسط عرق، ادرار، مدفوع ،اخلاط، اشک و آبریزش بینی.

شما هنگام تنفس فقط اکسیژن مصرف نمی کنید ، انرژی پرانا را وارد کالبد های مختلف خود می کنید که دلیل زنده بودن شما همین انرژی پرانا یا همان انرژی حیات است و نه اکسیژن تنها.

#پرانا
#انرژی_حیات

آکادمی یوگا
@oshobhagwan 🕊🕉🕊

Читать полностью…

Osho

دوستان لطفا جهت تهیه کتاب به آیدی :

@Hamed_mehri
پیام بدهید . سپاسگزارم 🙏

Читать полностью…

Osho

Leo Rojas - celeste
در زندگی
روز بد وجود ندارد.
حتی اگر دوران خوبی نباشد.
هر روز زیباست.
چون تو زنده هستی،
هر روز زیباست . . .!

اثری زیبا از لئو

@oshobhagwan 🕊🕉🕊

Читать полностью…

Osho

... و اگر بر تو ببندد همه ره ها و گذرها
ره پنهان بنماید ...
که کس آن راه نداند ....

مولانا
@oshobhagwan 🕊

Читать полностью…

Osho

همه چیز در زندگی موقتی و گذراست.
هروقت باران می آید بالاخره بند می آید
هروقت ضربه می خورید بالاخره خوب می شوید .
بعد از تاریکی روشنایی است
هر روز طلوع خورشید می خواهد همین را به شما بگوید اما معمولا یادتان می رود
پس اگر اوضاع خوب است از آن لذت ببرید چون همیشگی نیست
اگر اوضاع بد است آن هم همیشه نمی ماند .
بیشتر بخندید
بیشتر ترانه بخوانید
بیشتر برقصید
نسبت به همه چیز مشتاق تر شوید
هرگز به خاطر ترس عقب ننشینید
فکر می کنید بدترین چیز این است که بمیرید ؟
مرگ بدترین چیز نیست
بدترین چیز این است که در زمان زنده بودن ذره ذره بمیرید .

اشو
@oshobhagwan 🕊

Читать полностью…

Osho

30 درصد تخفیف فقط تا ۱۵ فروردین 👆👆

Читать полностью…

Osho

یک روز فوق العاده با موسیقی عالی

@oshobhagwan 🕊🕉🕊

Читать полностью…

Osho

@oshobhagwan 🕊🕉🕊

Читать полностью…

Osho

سلام بر دوستداران اشو
جلد سوم (آخر) میهمان آماده ارائه است.

قیمت 25000 تومان
لطفا جهت تهیه کتاب به آی دی زیر پیام بدهید:
@Hamed_Mehri

با سپاس از همراهی شما

@whitelotuss

Читать полностью…

Osho

#تتو
یکی از اعمالی است که افراد، ناخواسته در آن وارد می شوند و چون نمی دانند پشت پرده این عمل چیست، خود را وارد یک #مراسم_آئینی از نوع ضد انسانی می کنند.

تتو معمولا همراه با درد، و خارج شدن خون ، نور و انرژی از بدن شخص می باشد. و در بعضی موارد نیز نقش کردن یک سری از نشان ها و علايم نیز در روی بدن و آن هم در نقاط خاص چاکراها، خصوصا قلب باعث انتشار انرژی تاریک به داخل و بیرون از شخص می شود.

در حقیقت نقش های تتو، گلوگاههای خروج انرژی را آلوده می کنند. ( مانند زمانی که اشخاص دائما الفاظی با فحش و بد و بیراه و غُر زدند به دیگران دارند.. آنها ناخواسته فقط چاکرای گلوی خود را آلوده می کنند) و انرژی خارج شده از آنها باعث آلوده کردن فضا و محیط پیرامون آنها خواهد شد.

در نظر داشته باشید ما به هر آنچه که:
«می خوریم، فکر می کنیم، می گوئیم، تجسم می کنیم، می شنویم، لمس می کنیم، عمل می کنیم و...
و بلاخره می پوشیم و روی بدنمان حک می کنیم»... تبدیل خواهیم شد.

۷۰ درصد وزن بدن، آب است و با تتو در حقیقت ما به ۷۰ درصد بدنمان برنامه ای میدهیم که ناشی از یک ماهیت ناهماهنگ با ساختار نورانی بدن ما خواهد بود.

حتی نقش روی لباس ها و شعارهای آنها نیز، بدنمان را برنامه ریزی می کند. خون ما همواره در گردش است و تمام این برنامه را به صورت ناخودآگاه در تمام وجودمان نقش می اندازد. و ما در نهایت تبدیل می شویم به همان نقش ها..

تتو مراکز حساس طب سوزنی را نیز مختل میکند و حرکت انرژی در بدن را بر هم میزند.

شما میتوانید قبل از خوردن مایعات، چند جمله عاشقانه به نوشیدنی خود بدهید و با این کار مولکولهای آب را که متاسفانه در اثر تصفیه و مواد فلوراید و کلر، به شکل گرد درآمده اند، با این کلمات مثبت، شکل ملکولها را به حالت 6 ضلعی 💓در آورید.
هر گاه شما موسیقی با فرکانس عشق( 432 و 528 هرتز) را گوش میدهید، ملکولهای خون شما به شکل ۶ ضلعی در می آید و این وضعیت، بدنتان را آماده ورود به ساختار کریستالی میکند و باعث رشد DNA# شما در جهت استفاده از حداکثر توانتان برای یکی شدن با انرژی کائنات میکند.🥰✨🌈🧬

با انتشار این پست دوستانتان را نیز در مسیر آگاهی و بیداری قرار دهید. .

@oshobhagwan 🕊🕉🕊

Lightmerkaba

Читать полностью…

Osho

وقتی که نمی توانی آنچه رخ می دهد را کنترل کنی
خودت را به چالش بکش تا شیوه ی پاسخ دادن به آنچه رخ داده را کنترل کنی
قدرت تو آنجاست

@oshobhagwan 🕉🕊

Читать полностью…

Osho

لائوتزو می گوید : " انسان باید عمل در بی عملی را یاد بگیرد "
انسان باید یاد بگیرد به نحوی این کار را انجام دهد که انگار ابزاری در دستان خداوند است .
یعنی در حالیکه عمل می کند بدون نفس و تلاش بماند .

فعالیت کنید ، نسبت به بیرون پاسخگو باشید اما خسته و بی قرار نشوید .

وقتی کارتان را به طور کامل انجام دادید حالا دیگر بدون فکر به آن به استراحت و مراقبه و تفریح بپردازید . در زمان استراحت و تفریح و مراقبه دنیا را‌کامل فراموش کنید و به فکر هیچ چیز نباشید .

اینگونه راز عمل در بی عملی را می آموزید.

در این حالت وقتی سرکار می روید تمام کاری که لازم است را انجام می دهید اما درون شما ساکت ناظر می ماند .

چنین فردی یک انسان کامل است . روح او در آسایش و مرکز وجودش در آرامش است در حالیکه هزار و یک کار و فعالیت بیرونی انجام می دهد .
تائوئیزم - اشو

@oshobhagwan 🕊🕉🕊

Читать полностью…

Osho

بیداری، خواب (با رویا)، خواب عمیق (بدون رویا) و چهارم توریا

آگاهی خالص

- سوامی سارواپریاناندا

@oshobhagwan 🕊🕊

Читать полностью…

Osho

موسیقی بسیار عالی برای مراقبه با نوای اوم
تایم یک ساعت

@oshobhagwan

Читать полностью…

Osho

🌀🌀🌀🌀
تکنیک زمان نگرانی و ترس :

معمولا زمانی که نگرانی چه می کنی ؟ سعی می کنی حلش کنی ؟ فکر می کنی
چاره ای دیگر می اندیشی و بیشتر و بیشتر واردش می شوی و بیشتر و بیشتر خرابش می کنی !
زیرا نگرانی با فکر کردن بر طرف نمی شود
فکر کردن خودش نوعی نگرانی است
با فکر کردن کمک می کنی نگرانی بیشتر شود
هرچه بیشتر فکر کنی عمیق تر وارد نگرانی می شوی

تکنیکش این است :
زمان نگرانی هیچ کاری نکن

فقط هوشیار باش

وقتی نگرانی می آید هوشیار بمان

با تنفست همراه شو و هوشیار و بدون فکر بمان

آنگاه خواهی دید که نگرانی می رود
و قدرتی از ماورا درونت داری که کلید تمام درهای بسته است .

اسرار تانترا - اشو

@oshobhagwan

Читать полностью…

Osho

هنگامی‌که به جنگل می‌روید و درختان را نگاه می‌کنید، درخت‌های مختلفی می‌بینید. بعضی از آن‌ها خم‌شده‌اند و بعضی‌ها راست‌قامت‌اند. بعضی از آن‌ها همیشه سرسبزند و بعضی‌ها هم این‌طور نیستند. شما به این درختان نگاه می‌کنید و آن‌ها را همان‌طور که هستند می‌پذیرید و به آن‌ها ارج می‌نهید. متوجه می‌شوید که چرا برای این درختان چنین اتفاقاتی افتاده است درک می‌کنید که بعضی از آن‌ها نور کافی نداشته‌اند و به همین دلیل به این شکل درآمده‌اند؛ و به همین دلیل نسبت به آن‌ها احساساتی نمی‌شوید. بلکه آن‌ها را می‌پذیرید. و قدردان آن‌ها هستید. اما به‌محض اینکه به انسان‌ها نزدیک می‌شوید تمام این چیزها را از دست می‌دهید و مدام میگویید: «تو خیلی این مدلی هستی. یا من زیادی این مدلی هستم»؛ و ذهن قضاوتگر از راه می‌رسد. من این‌چنین تمرین کرده‌ام که انسان‌ها را به درخت تبدیل می‌کنم. به این معنی که آن‌ها را همان‌گونه که هستند می‌پذیرم و ارج می‌نهم.

رام داس
@oshobhagwan 🕊🕉🕊

Читать полностью…

Osho

کتاب آینه خالی آخرین ترجمه از آثار اشو که در باب ذن و شرحی بر داستانهای ذن با محوریت استاد ماتزو می باشد آماده ارائه است.
این کتاب الکترونیکی و با فرمت pdf است.
این کتاب 260 صفحه دارد و قیمت آن 31 هزار تومان است.
برای دریافت کتاب پیام بدهید.
با سپاس از همراهی شما عزیزان ☘

@whitelotuss

Читать полностью…

Osho

چرا اینگونه راه می روید ؟

@oshobhagwan 🕊

@oshomovies

Читать полностью…

Osho

به گلی که در سکوت بعد از طوفان شکوفه می زند نگاه کن : نه قبل از آن .
شکوفایی وجودت فقط وقتی اتفاق می افتد که سکوت واقعی بر تو رخ داده باشد ، نه قبل از آن .
نمی توانی گل را به زور باز کنی ، خودش باز می شود .
نمی توانی وجودت را مجبور به باز شدن کنی ؛ امکانش نیست ، گل خودش باز می شود ،
تنها خاکی که لازم دارد سکوت خودانگیخته است ، نه سکوت پرورش یافته .

از میان طوفان بگذر و اجازه بده سکوت واقعی خودش بیاید . آنگاه وجودت شکوفا خواهد شد ، نه قبل از آن .

کیمیاگری نوین _ اشو
@oshobhagwan 🕊

Читать полностью…

Osho

جهت خرید کتابها به آیدی مترجم پیام بدهید

@hamed_mehri 🕉

کتابها الکترونیکی هستند .

Читать полностью…

Osho

مراقبه لاتی هان
روشی ساده و کارآمد برای پاکسازی روان و تغییر منِ دیرینه ...

کافی است در اتاقی بایستید و آن قدر عضلات خود را رها کنید که گویی بالاپوشی آویزان بر دیوار هستید .
به هیچ چیزی فکر نکنید ، با آرامش منتظر باشید .
ممکن است دستها شروع به حرکت کند یا سر تکان بخورد یا هر چه رخ می دهد به آن اجازه دهید اما خودتان کننده نباشید .
اگر می توانید نیم ساعت بمانید و بعد از آن دراز بکشید و استراحت کنید .
نمایش عظیمی است و آنچه در شما رخ خواهد داد بی نظیر است ...
می توانید سه بار در هفته انجام دهید .
نه تنها به شما شادابی می بخشد بلکه احساس جدیدی به شما می بخشد و همه چیز برای شما درخششی متفاوت خواهد شد .

@oshobhagwan 🕊

Читать полностью…

Osho

( سانیاسین می گوید : وقتی اینجا نشسته ام و گوش می دهم شما نسبتاً دور هستید در حالیکه وقتی به نوارهایتان گوش می دهم بسیار نزدیکترید. )

گاهی اتفاق می افتد ... وقتی به نوار گوش می دهی ، فقط کلمه را می شنوی.
وقتی مستقیماً به من گوش می دهی ، کلمه درجه دو می شود ، حضور من اساسی است .
گوش دادن به کلمه بسیار آسان است اما گوش دادن به حضور بسیار دشوار است.
زیرا با کلمه همه چیز در کنترل کامل توست ، اما با من اینطور نیست . می توانی ضبط را روشن و خاموش کنی ... با کلمه تو کاملاً اربابی : اگر نخواهی گوش بدهی می توانی خاموشش کنی. اگر بخواهی گوش بدهی می توانی بارها و بارها گوش بدهی ، اما در کنترل خودت می مانی.
وقتی با من روبرو می شوی کنترل کننده نیستی. به گونه ای شروع به از دست دادن کنترلت می کنی و این مقاومت ایجاد می کند.

این مقاومتی بسیار ناهوشیارانه است ؛ برای هرکسی پیش می آید ، طبیعی است.

و هرچه نسبت به کسی مجذوب تر باشی ، مقاومت بیشتر می شود. اگر مجذوب نباشی ، ترسی وجود ندارد : می توانی گوش بدهی ، مسئله ای نیست. اما اگر احساس می کنی کششی وجود دارد ، خطر نیز وجود دارد ! شاید درگیر شوی ، شاید متعهد شوی ، شاید به آبهای عمیق تری بروی ، پس مقاومت می کنی و کمی دور می مانی. این مزاحمت ایجاد می کند ؛ آنگاه نمی توانی به همان آسانی که به نوار گوش می دهی جاری باشی.

دوماً ، حضور تأثیر کاملاً متفاوتی دارد : شروع به کار کردن روی انرژی های بدنت می کند. وقتی به نوار گوش می دهی چیزی جز کلمات مرده وجود ندارند.
وقتی به من نزدیکی خیلی چیزها با هم اتفاق می افتد. بدنت با من در ارتباط می شود ، چشمهایت با من در ارتباط می شوند ، و چیزی عمیقتر شروع به تداخل می کند. این نیز ترس عمیقتری به وجود می آورد ؛ مقاومت طبیعی است.


اگر درک کنی ، دلیل رخ دادن این چیزها روشن می شود. برای سانیاسین های زیادی اتفاق می افتد : وقتی آنها در لندن یا برلین کار می کنند ، مرا بیشتر حس می کنند. وقتی به اینجا می آیند شگفت زده می شوند : مرا زیاد حس نمی کنند ! کمی احساس از دست دادن می کنند و متعجب می شوند که چه اتفاقی رخ می دهد.
وقتی آنجا هستند من فقط یک فرافکنم ، این ذهن آنهاست ، می توانند با عکس من حرف بزنند و هر توهمی که دلشان می خواهد داشته باشند. می توانند هر چیزی را که دوست دارند بشنوند و می توانند هرچه را که دوست دارند فکر کنند ، فکر کنند. آنها کاملاً آزادند – من نمی توانم مداخله کنم : این فرافکنی آنهاست ، این رویاهای آنهاست و آنها اربابند.
وقتی اینجا هستند فرافکنی آنها همواره با حضور من در کشمکش است. طبیعتاً وقتی واقعی آنجاست ، رویا باید رها شود. آنها ناراحتند.

دور از اینجا خیلی خوبند همین که نزدیک می شوند چیزی شروع به سوختن می کند.

تجربه صفر - اشو
برگردان حامد مهری

@oshobhagwan 🕊🕉🕊

Читать полностью…

Osho

انسان پایان نیست.
انسان خودش فقط یک وسیله ، گذرگاه یا پل است .

خانه ات را روی پل نساز .

پل برای ساختن خانه نیست باید از رویش عبور کنی ، باید از انسان گذر کنی .

میهمان- جلد سوم - اشو

@oshobhagwan 🕊🕉🕊

Читать полностью…

Osho

دیر یا زود سیاستمداران نیز خواهند رفت ، همانطور که جادوگران و کشیشان و پادشاهان رفتند سیاستمداران نیز می روند. آگاهی بشر بزرگتر و بزرگتر می شود ، روشن تر و روشن تر می شود، تمام این بیماریهایی که دور و بر ما را گرفته به تاریخ خواهد پیوست.
انسان جدید چیزی درباره سیاست نخواهد دانست. انسان جدید ملی نخواهد بود.
به دولت باور نخواهد داشت ، او به برادری کیهانی باور خواهد داشت.
بله نوعی دولت بین المللی وجود خواهد داشت اما عملکردش در حد اداره پست خواهد بود. شما چیز زیادی درباره رئیس پست نمی دانید. کارشان اهمیت چندانی ندارد. یک کار خدماتی است.
کار نخست وزیر و رئیس جمهور نیز باید همینگونه باشد. بعضی ها باید کار خدماتی انجام دهند زیرا جمعیت زیاد است و نیاز به نظم دارد اما این کارها چیزی نیستند که بخواهی در موردشان لاف بزنی.
سیاست کارش تمام است. به زودی به موزه ها خواهد پیوست. آینده از آنِ سیاست نیست.
آینده به نوع کاملا متفاوتی از انسان تعلق دارد. انسانی که می داند چطور عشق بورزد نه اینکه تصاحب کند. انسانی که می داند چطور قدرتمند و نفسانی نباشد ؛ انسانی که تمام این بازیها را رها کرده و یک زندگی اصیل و مراقبه گون دارد که سرشار از شعر و عشق است.

میهمان جلد سوم ... به زودی

@oshobhagwan 🕊🕉🕊

Читать полностью…

Osho

https://youtu.be/XvrEj1CVGmU

Читать полностью…

Osho

تو هرگز دو لحظه را با هم در کف نداری
یا می توانی آن را زندگی کنی
یا می توانی به آن فکر کنی
زندگی کردن آن یعنی اشراق
و فکر کردن به آن یعنی از دست دادنش

اشو
@oshobhagwan 🕉

Читать полностью…

Osho

زمانهایی هست که مراقبه آسان تر است و تاثیر بیشتری دارد :
وقتی احساس خوبی دارید و با کسی سر جنگ ندارید .

لحظاتی که طلوع یا غروب را تماشا می کنید و ناگهان درون شما ساکت می شود و شما را از هیاهوی بیرون جدا می کند .

وقتی دوستی آمده و شما مملو از عشق هستید .

وقتی با دوست یا همسرتان بسیار شاد هستید بنشینید و با هم مراقبه کنید .
اگر بتوانید با محبوب ، دوست و یا همسرتان مراقبه کنید بالاترین شادی در زندگی را تجربه خواهید کرد .
در بیست و چهار ساعت لحظات زیادی پیش می آید که می توان به آسانی مراقبه کرد .

شرایط مناسب را پیدا کنید و مراقبه کنید .

تائوئیزم - اشو

@oshobhagwan 🕊🕉🕊

Читать полностью…

Osho

سلام همراهان گرامی
جلد دوم از کتاب سه جلدی " میهمان " آماده ارائه می باشد.

این کتاب گفتار اشو بر سروده های کبیر است.
برای دریافت کتاب به آی دی مترجم پیام بدهید:
@Hamed_Mehri

قیمت کتاب 25000 تومان است.
سپاس از همراهی شما عزیزان ☘

Читать полностью…

Osho

به جز طبیعت مذهبی وجود ندارد و نیازی نیست که بیاموزی طبیعت چیست.
وقتی تشنه هستی می دانی که به آب نیاز داری. وقتی احساس گرسنگی داری می دانی که به خوراک نیاز داری.

طبیعت وجودت پیوسته تو را هدایت می کند. هیچ راهنمایی بجز طبیعت وجود ندارد. تمام هادیان دیگر فقط تو را گمراه می کنند. آنان تو را از ذات و طبیعت خودت دور می کنند و زمانی که از طبیعت خودت دور شدی، رنج آغاز می گردد.
و رنج تو، شادمانی آنان است؛ زیرا فقط رنجوران هستند که به کلیسا می روند، تنها رنجوران هستند که به معابد می روند.

وقتی احساس سرور و شعف داری، چه نیازی به رفتن به کلیسا داری؟ زندگی چنان غنی و شادمان است که چه کسی میل دارد وارد آن گورستانها شود؟ مکانی که اندوه را جدی بودن می پندارند، و صورت عبوس را چهره ی مذهبی می خوانند! مکانی که اگر بخندی تو را دیوانه می خوانند، جایی که رقصیدن مجاز نیست، جایی که عشق ورزیدن ممنوع است، جایی که باید بنشینی و به سخنانی بی جان گوش بدهی، سخنانی چنان کهنه و گردآلوده، که قلبت را لمس نمی کند و وجودت را به لرزش در نمی آورد.
ولی این کلیساها و معابد و مساجد بر انسان سلطه داشته اند.


این نمی تواند برای ابد ادامه داشته باشد. روزی هوشمندی انسان عصیان خواهد کرد.
عصیانگری تنها امید است. روزی انسان تمام این به اصطلاح "خانه های خدا" را خراب خواهد کرد،
زیرا این سیاره، این آسمان پرستاره، تنها معبدی است که وجود دارد؛ تمام معابد دیگر ساخته ی انسان هستند.

و این حیات جاری در درختان و در حیوانات و در انسان ها، تنها خدای زنده است. خدایانی که در معابد نشسته اند ساخته ی انسان هستند. بسیار عجیب است که این مذاهب به بیان این مطلب ادامه می دهند که خدا این دنیا را آفریده است؛ ولی خدایانشان توسط انسان آفریده شده است. آنها می گویند: "خداوند انسان را درست همانند خودش آفریده. خدا انسان را بر صورت خویش آفرید."
حقیقت درست عکس این است: این انسان است که خدا را طبق صورت خود آفرید. برای همین است که یک خدای چینی با یک خدای هندو فرق دارد؛ و یک خدای آفریقایی با خدای اروپایی تفاوت دارد؛ زیرا مردم خدایان را طبق صورتهای خودشان می سازند. و حماقت به اوج خودش می رسد: شما آن تصاویر را می سازید و سپس در برابرشان زانو می زنید! آیا می توانید احمقانه تر از این چیزی پیدا کنید؟ و آنگاه شروع به دعا کردن می کنید!
کودکان را می توان بخشید: آنان عاشق عروسکها و اسباب بازیهای خود هستند. ولی شما رشد نکرده اید، شما نیز عاشق عروسکهای خود هستید. عروسکهای شما در معابد شما قرار دارند، در کلیساهای شما و در کنیسه های شما هستند؛ ولی آنها عروسک هستند همان عملکرد را برآورده می کنند.
کودک بدون عروسکش احساس تنهایی می کند. چند روز پیش کودکی خردسال اینجا بود. مادرش یک سالک است: آمریتو، از یونان. وقتی در یونان بودم این کودک بسیار با من صمیمی شده بود. برایم یک عروسک هدیه آورده بود! و او به مادرش گفته بود، "من از هندوستان نخواهم رفت تا این عروسک را به
باگوان بدهم، زیرا او تنها زندگی می کند، او به یک همنشین نیاز دارد."

خدایان شما چیستند؟ تسلی بخش شما هستند. زیرا شما حتی در میان جمع نیز احساس تنهایی می کنید.
شما به عروسکی در آسمان نیاز دارید، یک عروسک جاودانی که همیشه با شما باشد. او همیشه حاضر، برهرکاری توانا و همه چیزدان است هرکاری از او برمی آید. این خدا فقط یک تسلی بخش است.
کسانی که چنین خدا را باور دارند به خودشان اجازه ی رشدیافتن نمی دهند آنان در روان خود عقب مانده اند؛
وگرنه نیازی نیست.
ِ زندگی به خودی خودش کافی است و زندگی بسیار زیباست؛ پر از ترانه و گل و پرندگان درحال پرواز است
زندگی یک آزادی مطلق است برای رشد یافتن و خودبودن. زندگی به تو "ده فرمان" نمی دهد، تو را آنگونه که هستی می پذیرد. زندگی برای اینکه تو چگونه باید باشی زیاد غوغا و جنجال نمی کند،
عشق و حرمت آن برای تمام وجودات زنده بی قیدوشرط است.
شما خدایانتان را برای چه می خواهید؟ زیرا در رنج هستید.

پس راهکار چنین است: نگذارید مردم شادمان باشند؛ وگرنه دین از دست می رود!

ساراها - اشو

@oshobhagwan 🕊🙏🕊🦋🕊

Читать полностью…

Osho

یک روز یکی از سانیاسین های بودا از خیابان رد می شد. زیباترین زن شهر که یک روسپی بود عاشق راهب شد. به دنبال راهب آمد و از او خواست که به خانه اش بیاید و آنجا اقامت کند. به زودی فصل باران رسید و روسپی به راهب گفت که فصل باران را نزد او بماند زیرا راهبها چهار ماه نمی توانستند جایی بروند و مجبور بودند یکجا ساکن شوند. به او گفت چرا دنبال پناهگاه بگردی ؟ با من بمان.

او گفت : بسیار خوب ، فقط باید از استادم اجازه بگیرم. اگر او آری بگوید فردا صبح باز می گردم.
روسپی نتوانست این سادگی راهب را باور کند ، گویی که ابدا هیچ مشکلی وجود ندارد ! او گفت : خوب است. به هر حال من باید جایی بمانم. باید می رفتم و دنبال پناهگاه می گشتم ! این هدیه خوبی از جانب توست ! فقط باید از استادم اجازه بگیرم زیرا راه و روش ما اینگونه است. باید به او بگویم که فلان زن از من درخواست کرده که با او بمانم. آیا می توانم با او بمانم ؟

دیگر راهبان در این باره شنیدند و البته که بسیار حسادت ورزیدند. تحمل این داستان برای آنها غیرممکن بود. این دیگر زیادی بود ! اما صبر کردند زیرا فکر می کردند که بودا با قاطعیت نه خواهد گفت. یک سانیاسین با یک روسپی سر کند ؟!
اما وقتی راهب از بودا درخواست کرد ، بودا گفت : بسیار خوب ، برو با او بمان !

دیگران بلند شدند و گفتند : این عادلانه نیست ! ریسک این کار را نمیبینید؟ این مرد جوان است و آن زن نیز جادوگر است. حتی پادشاهان نیز در دام او می افتند در حالیکه این مرد معصوم است. آن زن به خاطر این به او پناه می دهد که شهوت بدن زیبای این مرد را در سر دارد. و شما می گویید آری ؟
بودا گفت : صبر کنید ! بعد از چهار ماه معلوم می شود که تصمیمان درست بوده یا نه. بگذارید برود و با آن زن بماند.
آن چهار ماه برای راهبان دیگر بسیار طولانی به نظر آمد. صبر کردن برای آنها بسیار دشوار بود و همگی بر این باور بودند که بودا اشتباه کرده. چهار ماه زندگی با آن زن ؟ مطمئنا زن راهب را اغوا کرده است.
بعد از چهار ماه راهب آمد و پای بودا را لمس کرد. دیگران گفتند : بگو چه شد ؟ حقیقت را بگو.
راهب گفت : چند دقیقه صبر کنید زیرا آن زن دارد می آید و بهتر است از زبان خودش بشنوید.
زن آمد و پای بودا را لمس کرد و درخواست سانیاس کرد.
بودا گفت : چرا ؟
زن گفت : سعی کردم او را اغوا کنم اما شکست خوردم. او مرا اغوا کرد! او مرا به سانیاس شدن اغوا کرد ! چهار ماه تلاش کردم تا او را اغوا کنم اما او همچون برگ نیلوفر بود. برهنه به دور او می رقصیدم و او مراقبه می کرد ! من هرگز در زندگی ام شکست نخورده بودم ، این اولین بار بود. برای اولین بار با یک مرد مواجه شدم !
تا به حال فقط بردگان را دیده بودم. آنها پادشاه بودند اما خاک پایم را لمس می کردند.

این مرد تنها کسی بود که مانند نیلوفر برکنار ماند. غذای خوب و اتاق زیبا و لباسهای زیبا، تخت زیبا ، انواع راحتی ها و رفاه او را اغوا نکرد. شهوانی ترین رقصهایم را کردم و یکی یکی لباسهایم را کندم و منتظر ماندم تا ذره ای شهوت به چشمانش بیاید اما هرگز این اتفاق رخ نداد!

او می خندید و می گفت : چه می کنی ؟ هوا سرد است ! ممکن است سرما بخوری !

او مرا متحول کرد. اکنون من نیز می خواهم برگ نیلوفر شوم.
تو استاد منی ، من سایه ات ؛ هر جا روی می روم. اگر مرا به دنیا ببری کاملا خوب است. اگر مرا از دنیا ببری کاملا خوب است. من فقط می توانم آری بگویم. هر رقصی رقص توست. من کیستم که نه بگویم.
این معنای غایی سانیاس است : انصراف دادن نیست بلکه شادی است.

اشو - میهمان جلد دوم

@oshobhagwan 🕊

Читать полностью…
Subscribe to a channel